اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

. تصویر 


  [FONT=Times New Roman]« اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی ( عليه السلام ) از منظر عقل »   



 الحمد للّه ربّ العالمين والصلاة والسلام على سيّدنا محمّد وآله الطّاهرين المعصومين
ولعنة اللّه على أعدائهم أجمعين من الأوّلين والآخرين
 



[FONT=Times New Roman]پيش گفتار :  




خداوند تبارك و تعالى در قرآن كريم مى فرمايد:

 
[FONT=Times New Roman]« أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدّي إِلاّ أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ »   

 آيا كسى كه به حق هدايت مى كند براى پيروى شايسته تر است يا آن كس كه هدايت نمى شود مگر هدايتش كنند؟
شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد؟
 





واژه «حق» در لغت عرب به معناى پايدارى و استوار بودن است.

منظور از اين فراز آيه كه مى فرمايد: « أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ » « آيا كسى به حق هدايت مى كند» اين است كه :

آيا كسى كه شما را به امور پايدار قطعى و يقينى راهنمايى مى كند و به حقيقت و واقعيّت رهنمون مى سازد براى پيروى شايسته تر است

يا آن كسى كه هدايت نمى شود مگر هدايتش كنيد؟





خداوند متعال در اين آيه ما را به يك قاعده عقلى راهنمايى مى كند. قاعده اى كه در نزد همه عقلاى مسلمان و غير مسلمان پذيرفته شده است كه

اگر گروهى بخواهند به واقعيّتى برسند و يا حقيقتى از حقايق دنيا براى آن ها كشف و ظاهر شود; به كسى مراجعه مى كنند كه به آن واقعيت

آگاهى كامل داشته باشد تا آن ها را به آن حقيقت برساند. امّا كسى كه به حقيقت و واقعيّت امر آگاهى ندارد، چگونه مى تواند ديگران را هدايت

كرده و از واقع امر باخبر سازد؟!



بنابراين انسان بايستى در برخى از حقايق و واقعيت ها به يقين و علم برسد و گمانِ به تنهايى كفايت نمى كند و حتّى نمى توان درباره آن ها

به نظريات ديگران اكتفا كرد; بلكه بايد براى خود انسان يقينِ به آن حقيقت حاصل شود.




از اين رو عالمان شيعه و سنّى فتوا داده اند كه در اعتقادات و اصول دين واجب است كه انسان خود به يقين برسد و گمان كردن

و تقليد از ديگران در عقيده كافى نيست. خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد:

 [FONT=Times New Roman]« إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا »   

 به راستى كه گمان، انسان را از حق بى نياز نمى كند و به حق نمى رساند. 




اين يك قاعده عقلى است كه مورد اتّفاق تمام انسان هاست و قرآن مجيد نيز به اين قاعده تذكّر داده و ما را به آن راهنمايى مى كند.

حال اگر بخواهيم در موضوعى، از ميان دو نفر يكى را برگزينيم كه يكى از آن ها عالم و داناست و مى تواند ديگران را به عقايد صحيح

و سالم هدايت كرده و حقيقت را براى آن ها آشكار سازد و ديگرى شخصى است كه خود نياز دارد كه كسى او را هدايت كند و دستش را

بگيرد تا گمراه نشود. در اين جا شما چگونه داورى مى كنيد؟ اگر ما بخواهيم به واقع برسيم و حقيقت براى ما روشن و واضح شود

به كدام يك از آنان مراجعه مى كنيم؟ آيا حاضر مى شويم براى يادگيرى اعتقاداتِ صحيح به سراغ شخصى كه خود به هدايت و يادگيرى نياز دارد برويم؟



  معتقديم كه امامت از امورى است كه خدا بايد آن را تعيين كند و مردم نقشى در اين امر مهم ندارند

و همان گونه كه نبوّت منصبى است كه خدا بايد آن را مشخص كند;

امامت نيز چنين است و ميان امامت و نبوت در اين جهت فرقى  





بنابراين ما در شناخت امام به سندى محكم و يا دليل هاى واضح و روشنى نياز داريم كه بيان كند رهبر و پيشواى مردم اين شخص است;

چرا كه او خود هدايت يافته و هدايت گر است.


هم چنين اگر بر معصوم بودن شخصى و يا اشخاصى دليل آورده شود، با وجود ملكه عصمت در وجود يك انسان، عقل به ما اجازه نمى دهد

كه به غير او مراجعه كرده و هدايت يابيم. از اين رو گفته اند كه امامت يا بايد با سندى محكم و يا با دليلى عقلى اثبات شود

و سند محكم نيز يا قرآن است و يا سنّت قطعى.





آخرين دليل لفظى كه در اين باره مطرح شده حديث منزلت است كه از سه جهت بر امامت امير مؤمنان على عليه السلام دلالت مى كند.

اين حديث افزون بر سند قطعى بودن بر امامت آن حضرت، دليل واضح و روشنى بر معصوم بودن و برترى آن حضرت از ديگر صحابه رسول خدا است.3




كتابى كه فرا روى شماست نگاهى عقلى به مسأله امامت امير مؤمنان على عليه السلام دارد كه با دليل عقلى امامت آن حضرت را اثبات مى نمايد.

اين پژوهش در دو بخش تنظيم شده است:


  • 1 . ويژگى هاى امام ؛
  • 2 . ويژگى هاى امير مؤمنان على عليه السلام.







  على حسينى  





__________________________________

1 . سوره يونس: آيه 35.
2 . سوره يونس: آيه 36 و سوره نجم: آيه 28.
3 . براى آگاهى بيشتر ر.ك: نگاهى به حديث منزلت از همين نگارنده.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

. [FONT=Times New Roman]بخش 1 : ويژگى هاى   


[FONT=Times New Roman]ويژگى هاى پذيرفته شده براى  


اهل سنّت كتاب هايى را در علم عقايد و كلام نوشته اند; كتاب هايى هم چون:

المواقف فى علم الكلام تأليف قاضى ايجى،

شرح المواقف نگارش شريف جرجانى،

شرح قوشچى بر التجريد،

شرح المقاصد تأليف سعدالدين تفتازانى،

شرح العقائد النسفيّه و ديگر كتاب هاى مهمّ اعتقادى.






آنان در اين كتاب ها بحث هايى را درباره امام مطرح و فصل هايى را بيان كرده اند. از فصل هاى مطرح شده در اين كتاب ها انتخاب امام است

كه انتخاب امام به اختيار مردم است و خداوند متعال در اين امر نقشى ندارد. اين ديدگاه با اعتقاد شيعه اماميّه مخالفت دارد.





آنان در فصل ديگر، شروطى را در امام لازم مى دانند و مى گويند:

كسى را كه مردم براى رهبرى جامعه انتخاب مى كنند بايد داراى تمام اين شروط باشد تا براى اين امر مهم از سوى مردم برگزيده شود،

آن گاه شروط و اوصافى را براى امام بيان كرده اند و آن ها را به دو بخش تقسيم نموده اند:
  • 1 . شروطى كه تمام علما آن ها را قبول دارند;
  • 2 . شروطى كه مورد اختلاف ميان علما است.


در اين نوشتار شرط هايى را كه اهل سنّت در تعيين امام بيان كرده اند بررسى مى كنيم تا ببينيم آن ويژگى هاى لازم

براى جانشينى پس از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در چه كسى وجود داشته است.



البته ما در اين بررسى از روش شيعيان در تعيين امام چشم پوشى مى نماييم و بنا بر همان روش اهل سنّت درباره اين ويژگى ها گفت و گو كرده

و با دقّت آن ها را بررسى مى نماييم.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.

[FONT=Times New Roman]1 . علم و دانش 




نخستين شرطى كه اهل سنّت در امام لازم مى دانند علم و دانش اوست;

يعنى بايد امام به اصول و فروع دين آگاهى كامل داشته باشد، به گونه اى كه بتواند براى حقانيّت اين دين، دليل و برهان بياورد.

اگر شبهه اى وارد كردند قدرت فكرى او بايد به اندازه اى باشد كه بتواند در برابر شبهه ها و اشكال هايى كه از ناحيه مخالفان مطرح مى شود،

ايستادگى كرده و آن ها را برطرف كند.





.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

ويژگى هاى پذيرفته شده براى امام در کتب اهل سنت :

پست توسط محدثه »

.


[FONT=Times New Roman]2 . شجاعت و دليرى 




دومين شرطى كه اهل سنّت در امام لازم مى دانند، شجاعت و دليرى است.

امام بايد به گونه اى شجاع باشد كه بتواند در تمام جنگ ها حاضر شود و لشكر اسلام را براى نبرد با دشمن آماده كند

و در صورت حمله دشمن، نه تنها جبهه جنگ را ترك نكند ;

بلكه با تمام قدرت در برابر حمله آن ها بايستد و از حريم دين و جماعت مسلمانان دفاع كند.





.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.

[FONT=Times New Roman]3 . عدالت و  


سومين شرط در امام، عدالت است ؛ يعنى امام بايد در راه و روش و زندگى كردن با مردم، عدالت داشته باشد.

در جايى كه مى خواهد بين مسلمانان داورى كند، به عدالت قضاوت كند، بيت المال را ميان مسلمانان عادلانه تقسيم نمايد

و در تمام كارهاى شخصى و امورى كه مربوط به همه مسلمانان مى شود عدالت را رعايت كند.


 تمام دانشمندان اهل سنّت در كتاب هاى خود اين سه شرط را براى امام آورده اند

و بنا بر ديدگاه آن ها كسى كه به انتخاب مردم به مقام امامت مى رسد بايستى آن ها را دارا باشد.
 





.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.


[FONT=Times New Roman]« نمونه اى از ديدگاه دانشمندان اهل سنّت » 



براى آگاهى از ديدگاه دانشمندان اهل سنّت به نمونه اى اشاره مى نماييم.

در كتاب المواقف فى علم الكلام و شرح المواقف كه مهم ترين كتاب در علم كلام در ميان اهل سنّت است، چنين آمده است:



      مقصد دوم: شروط امامت.

      تمام عالمان بر اين اعتقادند كه فردى براى امامت و رهبرى مردم شايستگى دارد كه در اصول و فروع دين به مقام اجتهاد رسيده

      و در دين مجتهد باشد تا مسائل و امور دين را بيان كند و در برابر شبهاتى كه در دين وارد مى شود بايستد و با دليل و برهان آن ها را

      پاسخ داده و از دين خود دفاع كند.

      امام بايستى در امور و مسائل اختلافى كه به او رجوع مى شود چنان قدرتى داشته باشد كه با يك فتوا و يا حكم، اختلاف ميان مسلمانان را

      برطرف كرده و نظام جامعه را در اختيار خود بگيرد ; چرا كه از مهم ترين اهداف امامت همين مسأله است كه در مرحله نخست

      اعتقادات دينى را با قدرت علمى خود حفظ كند و براى حلّ شبهه ها، دليل و برهان كافى در اختيار داشته باشد و در مرحله دوم اختلافات

      و دشمنى هاى ميان مسلمانان را با درايت كامل از ميان بردارد و در قضاوت كردن بين آن ها عدالت را رعايت كند.

      اين شرطى است كه هرگز امامت بدون آن كامل نمى شود».1




ــ بنابراين با توجه به اين بيان، امام بايستى داراى دو شرط باشد:

  • 1 . علم;
  • 2 . شجاعت.







البتّه در جاى ديگر در كتاب المواقف و شرح المواقف چنين آمده است:


      «در مقابل گفته مشهور، عدّه اى گفته اند: اين اوصاف لازم نيست در امام جمع باشد; زيرا كه هم اكنون كسى نيست كه صاحب همه اين ويژگى ها باشد».



گفتنى است كه اين كتاب در قرن هفتم يا هشتم هجرى نوشته شده است. در ميان كسانى كه در آن زمان حكومت مى كردند اين صفات جمع نبوده است.

از اين رو اهل سنّت بايد اين شرط ها را در امام لازم ندانند و به امامت نادان و ترسو حتّى گناه كار و آلوده عقيده داشته باشند.







همان گونه كه پيش تر اشاره شد، آنان سومين شرط امامت را عدالت و دادگرى برشمرده اند.

صاحب المواقف درباره اين شرط مى نويسد:


      آرى، لازم است امام عادل باشد تا به مردم ستم نكند; چرا كه همانا شخص فاسق، گاهى اموال مسلمانان را در اهداف شخصى خود خرج مى كند

      و با اين عمل، حقّ ديگران از بين مى رود. پس اين ويژگى ها در امام معتبر و مورد اتفاق است.


آن گاه چنين مى گويد:


      در اين جا ويژگى هاى ديگرى نيز مطرح شده است; اما در اين كه از شروط امامت هستند يا نه در ميان علما اختلاف شده است. 2





____________________________

1 . شرح المواقف: 8 / 349.
2 . همان.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.

[FONT=Times New Roman]ــ بررسى عقلى اين ديدگاه :  



ما با اهل سنّت با اين ديدگاه بحث مى كنيم كه از نظر عقلى اين سه شرط را در امام لازم بدانيم.

از طرفى فرض مى كنيم كه انتخاب امام، با رأى و اختيار مردم صورت مى گيرد؛ از اين رو تنها اختلاف ما

درباره امام پس از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله است؛ چرا كه ما مى گوييم امام پس از پيامبر، على بن ابى طالب عليهما السلام است

و آنان به امامت ابوبكر عقيده دارند.






اكنون سخن در اين است كه ويژگى هايى را كه همه اهل سنّت در امام لازم مى دانند و مى گويند مردم بايد كسى را انتخاب كنند

كه هر سه شرط را دارا باشد; آيا اين ويژگى ها در على بن ابى طالب نيز بوده است، يا به ابوبكر اختصاص دارد؟
 البته ما در اين جا با چشم پوشى از كتاب و سنّت بحث مى كنيم؛ زيرا قرآن، سنّت پيامبر و دليل هاى ديگر، بيان گر

امامت على بن ابى طالب عليهما السلام بوده و آن را به اثبات مى رسانند.
 






  • عقل مى گويد:


سرپرست و راهنماى يك جمعيّت و جانشين پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله بايد همه اين ويژگى ها را دارا باشد،

ما نيز همانند اهل سنّت همه اين اوصاف را در امام لازم مى دانيم، گرچه عصمت امام نيز كه مرتبه اى بالاتر از عدالت است

در نزد ما معتبر است; ولى در همان ويژگى هايى كه آنان قبول دارند بحث كرده و از روش خود چشم پوشى مى كنيم.




  • اكنون مى گوييم:


اگر اين ويژگى هايى كه در نزد اهل سنّت معتبر است در على بن ابى طالب جمع باشد، او امام و پيشوا خواهد بود

و اگر در فرد ديگرى باشد او چنين شايستگى را دارد و اگر اين ويژگى ها در هر دو فرد جمع باشد، بررسى مى كنيم كه كدام يك

اين ويژگى ها را در بالاترين مرتبه اش داراست تا او را به عنوان امام برگزيده و بر ديگرى مقدّم كنيم.

در غير اين صورت اگر شخصى را كه بهتر است، كنار زده و ديگرى را بر او مقدّم كنيم از نظر عقلى كار قبيحى خواهد بود، با اين كه قرآن در اين باره مى فرمايد:

 
[FONT=Times New Roman]« أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدّي »    « آيا كسى كه به حق هدايت مى كند براى پيروى شايسته تر است يا آن كس كه هدايت نمى شود مگر هدايتش كنند؟ » 




  • به راستى آيا شخص عالم و آگاه، براى راهنمايى مردم سزاوارتر است يا كسى كه نادان و بى خرد است؟
  • بر فرض اين كه هر دو رهبر عالِم باشند، آيا كسى كه آگاه تر است مقدم است يا نه؟
  • آيا كسى كه عادل است شايستگى رهبرى مردم را دارد يا كسى كه به مردم ظلم روا مى دارد؟




آرى، ما براى پاسخ اين پرسش ها بايد به عقل و عُقلا رجوع كنيم كه سخن ما نيز در همين زمينه است.

اهل سنّت مى گويند كه اين ويژگى ها مورد اتفاق دانشمندان است ؛

اما در اين كه امام، هاشمى و يا قريشى باشد، معصوم و يا آزاد باشد، اختلاف وجود دارد.


گرچه آنان حديثى را به رسول خدا صلى اللّه عليه وآله نسبت مى دهند كه آن حضرت به پيروى از كسى كه بر مسلمانان ولايت دارد

امر كرده است هر چند آن حاكم، برده باشد.



ويژگى عصمت را نيز شيعيان معتقدند؛ ولى ديگران لازم نمى دانند و در ديگر صفات نيز اختلاف شده است،

همان گونه كه گفتيم اهل سنّت فقط درباره سه ويژگى اتفاق نظر دارند:

علم، شجاعت و عدالت كه محور پژوهش ما بر اين ويژگى ها مى چرخد.










____________________________

1 . سوره يونس: آيه 35.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.


 [FONT=Times New Roman]بخش 2 : ويژگى هاى امير مؤمنان امام على (عليه السلام)  




[HIGHLIGHT=#ffff00][FONT=Times New Roman]الف ) علم و   



پيش تر گفتيم كه نخستين شرطى كه همه دانشمندان اهل سنّت در امام لازم مى دانند علم و دانش اوست.

ما در اين بخش سيره و زندگى امير مؤمنان على( عليه السلام) و ابوبكر و آن چه را كه درباره حضرت على عليه السلام و ابوبكر گفته شده است

بررسى مى كنيم تا روشن شود جايگاه علمى على عليه السلام و ابوبكر كجاست و رسول خدا صلى اللّه عليه وآله، اصحاب پيامبر و ديگر

انديشمندان اسلامى درباره على بن ابى طالب عليهما السلام و ابوبكر چه گفته اند.





البته ما هرگز به گفته هاى آن دو درباره خودشان نظر نداريم كه امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايند:

« علّمني رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله ألف باب من العلم يفتح لي من كلّ باب ألف » 1

« رسول خدا صلى اللّه عليه وآله هزار نكته علمى را براى من روشن ساختند كه از هر نكته و حقيقت آن هزار حقيقت ديگر گشوده مى شود. »


چرا كه فرض ما اين است كه اين حديث از شخص على عليه السلام نقل شده است.

در روايت ديگرى آمده كه حضرت على عليه السلام بارها مى فرمود:

« سلوني قبل أن تفقدوني » 2

« پيش از اين كه از ميان شما بروم از من بپرسيد. »



و حال آن كه هرگز ابوبكر در طول زندگى خويش چنين جمله اى را به زبان نياورده است.




ما گرچه در جاى خود درباره اين روايات كه اهل سنّت نيز نقل كرده اند بحث خواهيم كرد؛

ولى هم اكنون سخنان ديگران را درباره حضرت على عليه السلام و ابوبكر بررسى مى كنيم تا پس از آن بتوانيم هر كدام را كه شايسته تر است براى امر امامت و رهبرى مردم انتخاب كنيم.











_________________________

1 . كنز العمّال: 13 / 114، حديث 36372 و ص 165، حديث 36500.
2 . اين حديث را احمد بن حنبل در كتاب فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام و ابن سعد، ابن عبدالبرّ و ديگران نقل كرده اند: ر.ك: الاستيعاب: 3 / 1103، الرياض النضره: 2 / 166 و 167، الصواعق المحرقه: 196.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: اثبات امامت اميرالمؤمنين امام علی (ع) از منظر عقل و خرد

پست توسط محدثه »

.

 
[FONT=Times New Roman]* ويژگى هاى علمى امام على (عليه السلام) از ديدگاه پيامبر خدا (صلى اللّه عليه وآله)   



[FONT=Times New Roman]1 . دروازه دانش  


اكنون درباره نخستين شرطى كه در امام لازم است بحث مى كنيم كه همان علم و قدرت كافى براى استدلال كردن و دليل و برهان آوردن است.

حال بايد ديد اين شرط مهم و اساسى براى امامت، در چه كسى وجود داشته است و اخبار و احاديثى كه از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله رسيده،

اين فضيلت را براى كدام يك از اصحاب خود ثابت كرده است.

تمام دانشمندان اهل سنّت در كتاب هاى خود اين حديث شريف را از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله آورده اند كه ايشان فرمودند:


 [FONT=Times New Roman]« أنا مدينة العلم وعليّ بابها »   
 «من شهر علم و دانش هستم و على دروازه آن است. » 




ــ ما نام تمامى كسانى كه اين حديث را در كتاب هايشان آورده اند ذكر مى كنيم:

1 . عبدالرزاق بن همّام صنعانى;
2 . يحيى بن مَعين. كسى كه پيشوا در علم رجال و خدشه نمودن در اسناد حديث است; ولى با اين وجود، اين حديث را رد نكرده و آن را صحيح دانسته است;
3 . احمد بن حنبل;
4 . تِرمذى;
5 . ابوبكر بزّار;
6 . محمّد بن جرير طبرى;
7 . طبرانى;
8 . ابوالشيخ;
9 . ابن سقّا واسطى;
10 . ابن شاهين;
11 . حاكم نيشابورى;
12 . ابن مردويه;
13 . ابونعيم اصفهانى;
14 . ماوردى;
15 . خطيب بغدادى;
16 . ابن عبدالبر;
17 . سمعانى;
18 . ابن عساكر;
19 . ابن اثير جزرى;
20 . ابن نجّار;
21 . جلال الدين سيوطى;
22 . قسطلانى;
23 . ابن حجر مكى;
24 . متقى هندى;
25 . ملا على قارى;
26 . مَنّاوى;
27 . زرقانى;
28 . شاه ولى اللّه دهلوى.



همه اينان و عالمانى ديگر در كتاب هايشان روايت كرده اند كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در شأن و منزلت على عليه السلام چنين فرمود:



 [FONT=Times New Roman]« أنا مدينة العلم وعليّ بابها » (1)    «من شهر علم و دانش هستم و على دروازه آن است. » 







حال كه اين فضيلت براى حضرت على عليه السلام ثابت شد، اين سؤال مطرح مى شود كه آيا پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله

براى غير امير مؤمنان عليه السلام نيز چنين سخنى فرموده است يا نه؟








_____________________________

1 . تهذيب الآثار، مسند الإمام على عليه السلام: 105، حديث 173، سنن ترمذى. آن سان كه در جامع الأُصول: 8 / 657 و تاريخ الخلفاء سيوطى: 135 و ديگر منابع آمده است. المعجم الكبير: 11 / 65، حديث 11061، تاريخ بغداد: 4 / 348، 7 / 172، 11 / 204، الاستيعاب: 3 / 1102، فردوس الأخبار: 1 / 76، أُسد الغابه: 4 / 22، الرياض النضره: 2 / 159، تهذيب الكمال: 20 / 485، تاريخ جرجان: 65، تذكرة الحفاظ: 4 / 1231، البداية والنهايه: 7 / 358، مجمع الزوائد: 9 / 114، اتحاف السادة المتقين: 6 / 224، المستدرك على الصحيحين: 3 / 126 و 127، ترجمة الإمام على عليه السلام من تاريخ مدينة دمشق: 2 / 464، حديث 984، الجامع الصغير: 1 / 415، حديث 2705، الصواعق المحرقه: 189، كنز العمّال: 11 / 614 حديث 32978 و 32979، فيض القدير: 3 / 46.
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

* ويژگى هاى علمى امام على (عليه السلام) از ديدگاه پيامبر خدا

پست توسط محدثه »

.

[FONT=Times New Roman]2 . درِ خانه حكمت 



يكى ديگر از سخنانى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله) در حقّ على بن ابى طالب (عليه السلام ) فرمودند اين است كه:



 [FONT=Times New Roman]« أنا دار الحكمة وعلي بابها »  

 « من خانه حكمت هستم و على در آن خانه است. » 




ــ اين حديث را نيز بيشتر دانشمندن عامّه نقل كرده اند؛ از جمله:

1 . احمد بن حنبل;
2 . تِرمذى;
3 . محمّد بن جرير طبرى;
4 . حاكم نيشابورى;
5 . ابن مردويه;
6 . ابونعيم اصفهانى;
7 . خطيب تبريزى;
8 . علائى;
9 . فيروزآبادى;
10 . ابن جَزَرى;
11 . ابن حجر عسقلانى;
12 . جلال الدين سيوطى;
13 . قسطلانى;
14 . صالحى دمشقى;
15 . ابن حجر مكّى;
16 . متّقى هندى;
17 . مَنّاوى;
18 . زرقانى;
19 . ولى اللّه دهلوى
20 - و ديگران.





همه اينان روايت كرده اند كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله در حق امير مؤمنان على عليه السلام فرمودند:



 [FONT=Times New Roman]« أنا دار الحكمة وعلي بابها »  

 « من خانه حكمت هستم و على در آن خانه است. » 






پس از نقل اين دو حديث شريف از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه وآله و اتّفاق نظر تمام عالمان اهل سنّت بر صحّت آن، مى گوييم:

اگر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در حقّ على بن ابى طالب عليه السلام چنين سخنى فرموده است; پس چه كسى شايسته مقام امامت است؟

آيا امير مؤمنان على عليه السلام توانايى دارد كه براى حقانيّت دين اسلام و دفع شبهات دليل و برهان بياورد يا كسى كه در حق او چنين فضيلتى بيان نشده است؟










___________________________

1 . فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام: 138 حديث 203، سنن ترمذى: 6 / 85، تهذيب الآثار «مسند على عليه السلام»: 104 حديث 8 ، حلية الأولياء: 1 / 64، مشكاة المصابيح: 2 / 504 حديث 6096، أسنى المطالب: 70، الرياض النضره: 2 / 159، شرح المواهب اللدنيه: 3 / 129، الجامع الصغير: 1 / 415 حديث 2704، الصواعق المحرقه: 189، كنز العمال: 11 / 600 حديث 32889 و 13 / 147 حديث 36462، فيض القدير: 3 / 46.
 
تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “امام شناسی”