نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

 تصویر


[FONT=Book Antiqua]نگاهى به حديث  

[FONT=Book Antiqua]«سدّ الأبواب» 
 
   
 


پژوهشى پيرامون حديثامر رسول خدا به بستن درهايى كه به مسجد آن حضرت باز مى شد



آيت اللّه سيد على حسينى ميلانى  
   
 
بسم اللّه الرحمن الرحيم

سرآغاز  
   
 

. . . آخرين و كامل ترين دين الهى با بعثت خاتم الانبياء، حضرت محمّد مصطفى صلّى اللّه عليه وآله به جهانيان عرضه شد و آئين و رسالت


پيام رسانان الهى با نبوّت آن حضرت پايان پذيرفت.


دين اسلام در شهر مكّه شكوفا شد و پس از بيست و سه سال زحمات طاقت فرساى رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله و جمعى از ياران


باوفايش، تمامى جزيرة العرب را فرا گرفت.

ادامه اين راه الهى در هجدهم ذى الحجّه، در غدير خم و به صورت علنى، از جانب خداى منّان به نخستين رادمرد عالم اسلام پس از پيامبر


خدا صلّى اللّه عليه وآله يعنى امير مؤمنان على عليه السلام سپرده شد.

در اين روز، با اعلان ولايت و جانشينى حضرت على عليه السلام، نعمت الهى تمام و دين اسلام تكميل و سپس به عنوان تنها دينِ مورد


پسند حضرت حق اعلام گرديد. اين چنين شد كه كفرورزان و مشركان از نابودى دين اسلام مأيوس گشتند.

ديرى نپاييد كه برخى اطرافيان پيامبر صلّى اللّه عليه وآله، ـ با توطئه هايى از پيش مهيّا شده ـ مسير هدايت و راهبرى را پس از رحلت


پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله منحرف ساختند، دروازه مدينه علم را بستند و مسلمانان را در تحيّر و سردرگمى قرار دادند.


آنان از همان آغازين روزهاى حكومتشان، با منع كتابت احاديث نبوى، جعل احاديث، القاى شبهات و تدليس و تلبيس هاى شيطانى،


حقايق اسلام را ـ كه همچون آفتاب جهان تاب بود ـ پشت ابرهاى سياه شكّ و ترديد قرار دادند.

بديهى است كه على رغم همه توطئه ها، حقايق اسلام و سخنان دُرَرْبار پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله، توسّط امير مؤمنان على عليه -


السلام، اوصياى آن بزرگوار عليهم السلام و جمعى از اصحاب و ياران باوفا، در طول تاريخ جارى شده و در هر برهه اى از زمان، به نوعى


جلوه نموده است. آنان با بيان حقايق، دودلى ها، شبهه ها و پندارهاى واهى شياطين و دشمنان اسلام را پاسخ داده و حقيقت را براى


همگان آشكار ساخته اند.

در اين راستا، نام سپيده باورانى همچون شيخ مفيد، سيّد مرتضى، شيخ طوسى، خواجه نصير، علاّمه حلّى، قاضى نوراللّه، مير حامد


حسين، سيّد شرف الدين، امينى و... همچون ستارگانى پرفروز مى درخشد; چرا كه اينان در مسير دفاع از حقايق اسلامى و تبيين


واقعيّات مكتب اهل بيت عليهم السلام، با زبان و قلم، به بررسى و پاسخ گويى شبهات پرداخته اند... .

و در دوران ما، يكى از دانشمندان و انديشمندانى كه با قلمى شيوا و بيانى رَسا به تبيين حقايق تابناك دين مبين اسلام و دفاع عالمانه از


حريم امامت و ولايت امير مؤمنان على عليه السلام پرداخته است، پژوهشگر والامقام حضرت آيت اللّه سيّد على حسينى ميلانى،


مى باشد.

مركز حقايق اسلامى، افتخار دارد كه احياى آثار پُربار و گران سنگ آن محقّق نستوه را در دستور كار خود قرار داده و با تحقيق، ترجمه و


نشر آثار معظّمٌ له، آن ها را در اختيار دانش پژوهان، فرهيختگان و تشنگان حقايق اسلامى قرار دهد.

كتابى كه در پيش رو داريد، ترجمه يكى از آثار معظّمٌ له است كه اينك "فارسى زبانان" را با حقايق اسلامى آشنا مى سازد.

اميد است كه اين تلاش مورد خشنودى و پسند بقيّة اللّه الأعظم، حضرت ولىّ عصر، امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشريف قرار گيرد.



 
 مركز حقايق اسلامى 
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


متن حديث «سدّ الأبواب»

از احاديث صحيح قطعىِ و مشهور; بلكه متواتر، حديث سدّ الأبواب است كه از رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در شأن مولايمان امير مؤمنان


على عليه السلام وارد شده است، پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله در ضمن سخنى فرمود:

سدّوا الأبواب إلاّ باب علي;

تمام درها ـ جز در خانه على ـ را ببنديد.


اين حديث زيبا با متن هاى متفاوتى در مهم ترين و مشهورترين كتاب هاى اهل سنّت نقل شده است كه اكنون از نظر پژوهشگران


مى گذرد.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


به روايت ترمذى

علماى بسيارى به نقل اين حديث پرداخته اند. تِرمذى با سلسله سند خود مى نويسد كه ابن عباس مى گويد:


رسول خدا صلى اللّه عليه وآله دستور بستن درها(يى كه به مسجد باز مى شد) به جز در خانه على عليه السلام را


داد.1

وى در سند ديگرى مى آورد كه ابوسعيد خُدرى نقل مى كند: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به على عليه السلام فرمود:

يا علي! لا يحلّ لأحد أن يجنب في هذا المسجد غيري وغيرك;

اى على! جز من و تو بر احدى حلال نيست كه در اين مسجد جنب شود.


تِرمذى در ذيل اين حديث مى نويسد: على بن منذر مى گويد كه به ضرار بن صرد گفتم: معناى اين حديث چيست؟

گفت:


منظور پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله اين است كه براى كسى جز من و تو حلال نيست كه با حال جنابت به اين مسجد رفت و آمد كند.2

پاورقی :
1 . صحيح تِرمذى: 5 / 410، كتاب مناقب، مناقب على بن ابى طالب عليهما السلام، حديث 3753.
2 . همان: 408 و 409، حديث 3748.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

به روايت احمد بن حنبل

احمد بن حنبل نيز به نقل اين حديث پرداخته است. وى از عبداللّه بن رقيم كنانى چنين نقل مى كند:


در زمان جنگ جمل به مدينه رفتيم. ما در اين شهر با سعد بن مالك ملاقات كرديم.


سعد گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به بستن درهايى كه به مسجد باز مى شد امر فرمود و درِ خانه على را به حال خود


واگذاشت.1

احمد بن حنبل اين حديث را در موارد متعدّدى و با سندهاى گوناگون، از چند تن از صحابه روايت كرده است.2

[COLOR=#974806]پاورقی :
1 . مسند احمد: 1 / 285، مسند سعد بن ابىوقّاص، حديث 1514.
2 . ر.ك: مسند احمد: 1 / 545، مسند عبداللّه بن عباس، حديث 3052 و 1042، مسند عبداللّه بن عمر، حديث 4782 و 5 / 496، حديث زيد بن ارقم، حديث 18801. 
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


به روايت حاكم نيشابورى

حاكم نيشابورى نيز به سند خود اين حديث را نقل كرده است.


وى نقل مى كند كه زيد بن ارقم مى گويد: درِ خانه چند تن از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به مسجد باز مى شد.


روزى رسول خدا فرمود:

سدّوا هذه الأبواب إلاّ باب علي;

اين درها ـ جز درِ خانه على ـ را ببنديد.

زيد مى گويد: مردم در اين مورد اعتراض كردند.


رسول خدا صلى اللّه عليه وآله برخاست و خدا را ستود و بر او ثنا گفت و فرمود:

أمّا بعد، فإنّي أمرت بسدّ هذه الأبواب غير باب علي، فقال فيه قائلكم.


واللّه، ما سددت شيئاً ولا فتحته، ولكن اُمرت بشيء فاتّبعته;



[COLOR=#0070c0]من به بستن اين درها جز در خانه على امر نمودم، برخى از شما به اين مسئله اعتراض كرديد، ب
ه خدا سوگند!


من [به رأى خود ]نه درى را بستم و نه درى را گشودم; بلكه به كارى امر شدم و از آن فرمان، پيروى كردم.
 

حاكم نيشابورى پس از نقل اين حديث مى نويسد: سند اين حديث صحيح است.1

وى در سندى ديگر از ابو هريره اين گونه نقل مى كند: روزى عمر بن خطّاب اظهار داشت كه به على بن ابى طالب سه ويژگى عطا شد


كه اگر يكى از آن ها به من عطا مى شد، براى من از همه نعمت هاى دنيوى محبوب تر بود.

گفته شد: اى امير مؤمنان! آن ها چيستند؟

گفت: ازدواج او با فاطمه دختر رسول خدا صلى اللّه عليه وآله، سكونت او در مسجد همراه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله ـ كه هر چه


براى پيامبر در آن مسجد حلال بود براى او نيز حلال بود ـ و سپردن پرچم به او در جنگ خيبر.

حاكم نيشابورى پس از نقل اين روايت مى نويسد: سند اين حديث ـ گرچه بخارى و مسلم آن را نياورده اند ـ صحيح است.2



[COLOR=#974806][COLOR=#974806]پاورقی : 

1 . المستدرك على الصحيحين: 3 / 135، كتاب معرفة الصحابه، ذكر مناقب اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليهما السلام، حديث 4631.
2 . همان: 3 / 135، حديث 4632.  
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


به روايت نسائى



از ناقلان ديگر اين حديث، نَسائى است. وى به سند خود از حارث بن مالك اين گونه نقل مى كند كه حارث مى گويد:


روزى به شهر مكّه وارد شدم و با سعد بن ابى وَقّاص ملاقات كردم. به او گفتم: درباره على فضيلتى شنيده اى؟

گفت: با رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در مسجد بوديم شبان گاه پيامبر نداد داد:

ليخرج من المسجد إلاّ آل رسول اللّه وآل علي;

هر كس جز خاندان رسول خدا و خاندان على، بايد از مسجد خارج شوند.

سعد گفت: ما از مسجد خارج شديم، وقتى صبح شد، عموى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به حضورش آمد و عرض كرد:


اصحاب و عموهايت را از مسجد بيرون كردى و اين جوان را باقى گذاشتى؟!

رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:

ما أنا أمرت بإخراجكم ولا بإسكان هذا الغلام. إنّ اللّه هو أمر به;

من به بيرون كردن شما و سكونت اين جوان امر نكردم; اين خداوند بود كه به اين عمل امر فرمود.

نَسائى مى افزايد: فطر مى گويد كه عبداللّه بن شريك، از عبداللّه بن رقيم، از سعد نقل كرده كه عباس به حضور پيامبر صلى اللّه عليه -


وآله آمد و عرض كرد: درِ همه خانه هاى ما، جز درِ خانه على را بستى؟

پيامبر فرمود:

ما أنا فتحتها ولا سددتها;1

من درى را نگشودم و درى را نبستم.

آن چه گذشت برخى از متن هاى حديث سدّ الأبواب بود كه بزرگان و پيشوايان حديث اهل تسنّن، آن را با متن هاى مختلف نقل كرده اند.


البته اگر سندها و متن هاى گوناگون آن را كه از اصحاب رسول خدا صلى اللّه عليه وآله نقل شده است مى خواستيم به تفصيل بررسى


كنيم، سخن به درازا مى كشيد; اگر چه در ضمن اين پژوهش، از برخى از اين سندها و متن ها آگاه خواهيم شد.

به طور كلى مى توان گفت كه اين حديث از مرتبه روايت فراتر رفته و به حد درايت رسيده است. ما برخى از اين متن ها را به عنوان


مقدّمه اى بر «حديث خوخه»; (دريچه) ـ كه در دو كتاب صحيح بخارى و مسلم آمده است ـ و آرا و نظريه هاى شارحان و پيشوايان بزرگ


علم حديث بر اين روايت، ذكر كرديم.

پاورقی :
1 . خصائص علىّ بن ابى طالب عليهما السلام: 7 ـ 71، بيان گفتار رسول اكرم صلى اللّه عليه وآله: «ما انا أدخلته وأخرجتكم»، حديث 40.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

وارونه كردن اين حديث


روشن شد كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله حديث سدّ الأبواب را درباره حضرت على عليه السلام بيان فرموده و اين حديث به تواتر نقل


شده است; ولى برخى معاندان، چون نتوانستند اصل حديث را انكار كنند; از اين رو نسبتِ آن را از «على» به «ابوبكر» تغيير دادند و در


اين راستا «حديث الخوخة» (حديث دريچه) را جعل كردند; يعنى هم، نام على عليه السلام را تغيير دادند و هم كلمه «در» را با


«دريچه» تعويض كردند.


اين حديث وارونه را بُخارى، مسلم، تِرمذى، احمد بن حنبل و ديگر عالمان از متقدّمين و متأخّرين نقل كرده اند.

البته اصل روايت همان است كه در دو كتاب صحيح بُخارى و مسلم آمده است. بديهى است وقتى اين حديث وارونه را در اين دو كتاب


بررسى كنيم و به واقع مطلب برسيم، از بررسى آن در ديگر منابع بى نياز خواهيم شد; گرچه در ضمن بررسى به ديگر كتاب ها نيز خواهيم


پرداخت.
آخرین ويرايش توسط 1 on مائده آسمانی, ويرايش شده در 0.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


حديث وارونه به روايت بُخارى



بخارى اين حديث وارونه را در چند بخش از كتاب خود نقل كرده است.


وى در باب «دريچه و راهى براى عبور و مرور در مسجد» اين گونه مى نويسد:

عبداللّه بن محمّد جعفى، از وهب بن جرير، از پدرش، از يعلى بن حكيم، از عِكْرَمه نقل مى كند كه ابن عباس مى گويد:

رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در دوران بيمارى خود كه به فوت آن حضرت انجاميد، در حالى از خانه بيرون آمد كه سر خود را با پارچه اى


بسته بود. او پس از وارد شدن به مسجد، بر فراز منبر نشست. پس از آن كه خدا را ستود و به او درود فرستاد فرمود:

در ميان مردم كسى بخشنده تر از ابوبكر ابن ابى قحافه نيست كه جان و مالش را براى من ارزانى داشته باشد، اگر مى خواستم از ميان


مردم دوستى براى خود برگزينم، به يقين ابوبكر را برمى گزيدم(!) ولى برادرى و دوستى اسلامى برتر است. هر دريچه خانه اى را كه به


اين مسجد باز مى شود جز دريچه خانه ابوبكر ببنديد.1

وى در باب «هجرت پيامبر و اصحابش به مدينه» مى گويد: اسماعيل بن عبداللّه، از مالك، از ابونضر مولاى عمر بن عبيداللّه، از عبيد


(ابن حنين) نقل مى كند كه ابو سعيد خُدرى رضى اللّه عنه مى گويد:

روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بر فراز منبر نشست و فرمود:

خداوند به بنده اى اختيار داد كه يا از زر و زيور دنيا هر چه خواهد به او بدهد، و يا آن چه را كه نزد خداست برگزيند.


او آن چه را كه در پيشگاه خدا بود برگزيد.


در اين هنگام ابوبكر گريست و گفت: پدران و مادران ما به فداى تو باد!


ما از او در شگفت شديم و مردم گفتند: به اين پيرمرد بنگريد; رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از بنده اى خبر مى دهد كه خداوند او را بين


زر و زيور دنيا و آن چه نزد اوست مخيّر ساخته است و او مى گويد: پدران و مادران ما به فداى تو باد!

پس رسول خدا صلى اللّه عليه وآله همان بنده اى بود كه خداوند به او چنين اختيارى داد و ابوبكر از همه ما به اين مسئله آگاه تر بود.

رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود:


به راستى بخشنده ترين افراد براى من در مصاحبت و اموالش، ابوبكر است. اگر مى خواستم از ميان امّتم دوستى برگزينم، به يقين ابوبكر


را برمى گزيدم; اما برادرى و دوستى اسلامى سزاوارتر است. هيچ دريچه اى را كه به مسجد باز مى شود ـ جز دريچه خانه ابوبكر ـ باز


نگذاريد.2


پاورقی :
1 . صحيح بخارى: 1 / 178، باب هاى مسجد، باب دريچه و محل عبور، حديث 455.

2 . صحيح بخارى: 3 / 1417، كتاب فضايل صحابه، باب هجرت پيامبر و اصحابش به مدينه، حديث 3691.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

حديث وارونه به روايت مسلم


مسلم نيشابورى نيز اين حديث را در بخش «فضايل صحابه» روايت كرده است. وى مى نويسد:

عبداللّه بن جعفر بن يحيى بن خالد، از معن، از مالك، از ابونضر، از عبيد بن حنين نقل مى كند كه ابو سعيد مى گويد:

روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله بر فراز منبر نشست و فرمود:


خداوند به بنده اى بين زر و زيور دنيا و آن چه نزد اوست اختيار داد. او آن چه را كه در پيشگاه خداست برگزيد.

در اين هنگام ابوبكر گريست، سپس گفت: پدران و مادران ما به فداى تو باد!

راوى مى گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه وآله همان بنده برگزيده بود و ابوبكر از همه ما به اين مسئله آگاه تر بود.

رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: بخشنده ترين مردم براى من در مال و همراهى با من، ابوبكر است. اگر مى خواستم دوستى


برگزينم به يقين ابوبكر را برمى گزيدم; امّا برادرى و دوستى اسلامى سزاوارتر است. هيچ دريچه اى را كه به مسجد باز مى شود ـ جز


دريچه خانه ابوبكر ـ باز نگذاريد.

وى در ادامه مى نويسد: سعيد بن منصور، از فليح بن سليمان، از سالم ابونضر، از عبيد بن حنين و بُسر بن سعيد نقل مى كند كه ابو


سعيد خُدرى گفت:

«روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله براى مردم سخنرانى كرد...» و همين حديث را بيان فرمود.
تصویر
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: نگاهى به حديث «سدّ الأبواب»

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا


تحريف حديث وارونه توسّط بُخارى

جالب توجه اين كه بُخارى بعد از آن كه اين حديث وارونه را در بخش «دريچه و محل آمد و رفت در مسجد» از ابن عباس نقل مى كند;

در بخش «مناقب» آن را تحريف مى نمايد و با تغيير «دريچه» به «در» مى نويسد:


«بخش گفتار رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در اين كه تمام درها ـ جز در خانه ابوبكر ـ را ببنديد».

اين روايت را ابن عباس از پيامبر صلى اللّه عليه وآله نقل كرده است. اين تحريف به اندازه اى روشن است كه شارحان صحيح بُخارى در


توجيه آن سر در گم شده اند، از اين رو به ناچار گفته اند: اين حديث نقل به معنا شده است.

ابن حجر عسقلانى در توجيه اين تحريف مى نويسد: بُخارى، نگارنده صحيح، اين حديث را در باب نماز به لفظ «هر دريچه اى را ببنديد»


به سند متصل آورده و گويا كه آن را نقل به معنا كرده است.1
عينى نيز در كتاب عمدة القارى پس از نقل اين حديث مى نويسد: بُخارى اين حديث را در بخش نماز به لفظ «هر دريچه اى را در


مسجد ببنديد» با سند متصل آورده و آن را در اين جا نقل به معنا كرده است.2


به راستى آيا تغيير «دريچه» به «در» از موارد نقل به معنا است؟! افزون بر آن كه خود ابن حجر عسقلانى نيز در نقل به معنا بودن حديث


اطمينان ندارد و از اين رو مى گويد: «گويى...»!

فراتر اين كه همان طورى كه بُخارى حديث ابن عبّاس را تحريف كرده است، حديث ابوسعيد را نيز كه در بخش «هجرت پيامبر صلى اللّه


عليه وآله» آورده ـ آن سان كه گذشت ـ تحريف كرده است. وى در بخش «مناقب» مى نويسد:

عبداللّه بن محمّد، از ابوعامر، از فليح، از سالم ابونضر، از بُسر بن سعيد نقل مى كند كه ابوسعيد خُدرى رضى اللّه عنه مى گويد:

روزى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله سخنانى را ايراد كرد و فرمود:


همانا خداوند به بنده اى بين دنيا و آن چه نزد اوست اختيار داد. بنده، آن چه را كه در پيشگاه خداست برگزيد.



راوى مى گويد: در اين هنگام ابوبكر گريست. ما از گريه او در شگفت شديم كه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از بنده اى كه مخيّر شده


خبر مى دهد و ابوبكر بر اين امر مى گريد.


راوى مى افزايد: در واقع رسول خدا صلى اللّه عليه وآله همان بنده مخيّر شده بود و ابوبكر نيز از همه ما به اين مسئله آگاه تر بود!




آن گاه رسول خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: به راستى بخشنده ترين مردم براى من در مصاحبت و اموالش ابوبكر است.


اگر مى خواستم دوستى غير از پروردگارم برگزينم، البتّه ابوبكر را به عنوان دوست برمى گزيدم; ولى برادرى اسلامى و مودّت او سزاوارتر


است، هيچ درى را كه به مسجد باز مى شود باقى نخواهم گذاشت و خواهم بست جز در خانه ابوبكر.


در اين مورد نيز شارحان، در توجيه اين روايت سر در گم شده اند. براى آگاهى بيشتر مى توانيد به سخنان آن ها مراجعه كنيد.


پاورقی :

1 . فتح البارى: 1 / 442.


2 . عمدة القارى: 4 / 245.
آخرین ويرايش توسط 1 on مائده آسمانی, ويرايش شده در 0.
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “امام شناسی”