چرا برخی معاد را قبول ندارند؟!(علت کفر به معاد)

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Junior Member
Junior Member
پست: 49
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۸:۲۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 13 بار
سپاس‌های دریافتی: 48 بار
تماس:

چرا برخی معاد را قبول ندارند؟!(علت کفر به معاد)

پست توسط ali-farahani »

 تصویر


از نظر قرآن کریم علت عدم اعتقاد به معاد چند چیز است:

1- شبهه علمی.
 شبهه علمی آن است که چگونه خداوند اجزای پراکنده را دوباره جمع می‌کند و به آنها حیات می‌بخشد. انسان وقتی مُرد ذرّات بدنش در سرتاسر زمین پراکنده و گم خواهد شد: “و کانوا یقولون ءإذا متنا و کُنّا تراباً و عظاماً ءإنّا لمبعوثون. أوَ اباؤُنا الأوّلون.”(۱) خداوند در پاسخ چنین شبهه‌ای می‌فرماید: ما به این کار توانمندیم نه تنها استخوان‌ها (عظام) را بلکه آنچه قسمت مهم بدن را نیز تشکیل می‌دهد؛ برمی‌گردانیم، بلکه خطوط ظریف سر انگشتان را نیز به حالت اول باز می‌گردانیم. خدایی که اوّلین بار آنان را آفرید خلقت دوباره آنها برای او سهل و آسان است: “بلی قادرین علی أنْ نُسوّی بَنانهُ”(۲)؛ اینان می‌پندارند ما دیگر بار استخوان‌های پوسیده‌‌ آنان را جمع نمی‌کنیم، آری ما قادریم حتی سر انگشت آنان را با همه ویژگی‌هایش دوباره درست کنیم.  ۲- شهوت عملی .
 شهوت عملی آن است که اندوخته‌های علمی را نادیده انگارد و با علمِ به حقّانیت معاد و قیامت عملا ً دست به شهوترانی و هواپرستی بزند و از مصادیق “أفرءیت مَنِ اتّخذ إلهَه هواه و أضلّه الله علی علم”(۳) باشد. وقتی شهوت جلو علم را گرفت بسان دانشی می‌ماند که در متون کتاب‌ها مدفون است. چنین دانشی نجات دهنده شخص نخواهد بود. قرآن نیز چنین انسان‌هایی را رویگردان از هدایت می‌داند. سرنوشت چنین انسان‌هایی را شیطان رقم می‌زند؛ یعنی کسانی که متاع آخرت را به کالای چند روزه‌ی‌ دنیای کم ارزش فروختند: “أولئک الّذین اشتروُا الحیوةَ الدّنیا بالاخرة”(۴) و کسانی که هدایت را به گمراهی معامله کردند: “أولئک الّذین اشترُوا الضّلالة بالهدی فما رَبِحَتْ تجارتُهم و ما کانوا مُهتدین”(۵)؛ ایشان گمراهی را به جای راه راست خریدند. البته چنین تجارتی سود نخواهد کرد.
خدا می‌خواهد انسان‌ها بین خوف و رجا باشند. بیم و امید است که انسان را شکوفا می‌سازد، پرورش نیکو می‌دهد و نخل او را به ثمر می‌نشاند. از این رو گاهی تشویق و گاهی ترهیب و تخویف (ایجاد ترس) می‌کند.خدای سبحان در عین آن که بخشنده، رؤوف، مهربان، بخشایشگر و پرورش دهنده جهانیان است مالکیت آنان را نیز بر عهده دارد: “الحمدلله ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم . مالک یوم الدّین”(۶) و کسی نخواهد توانست از تحت مالکیت او خارج شود. او از همه اشخاص حسابرسی می‌کند. خدا می‌خواهد انسان‌ها بین خوف و رجا باشند. بیم و امید است که انسان را شکوفا می‌سازد، پرورش نیکو می‌دهد و نخل او را به ثمر می‌نشاند. از این رو گاهی تشویق و گاهی ترهیب و تخویف (ایجاد ترس) می‌کند: “أمّن هو قانت آناءَ الّیل ساجداً و قائماً یحذر الاخرة و یرجوا رحمة ربّه”(۷)؛ آیا کسی که شب را به طاعت خدا به سجود و قیام می‌پردازد و از پایان کار خود ترسان و به رحمت الهی امیدوار است با آن کس که به کفر مشغول است یکسان است؟ هرگز یکسان نیست. تنها خردمندان متذکّر این مطلبند: “إنّما یتذکّر أولوا الألباب.”(۸)
شیطان نخست درباره معاد شبهه علمی ایجاد می‌کند، بعد آن را صورت برهان می‌بخشد و پس از تثبیت آن، در عمل وسوسه و اخلال می‌کند و به تدریج انسان را به شهوت‌های عملی می‌کشاند. انسان هرگز نمی‌تواند بدون مراقبت دقیق در اعمال، به پایان کار خویش امیدوار باشد؛ زیرا اگر مراقب آنها نباشد چه بسا در لحظاتی از عمر ایمان وی تباه گردد و چه بسا بر اثر بیداری و هشیاری در لحظاتی از آن بتواند همه‌‌ لغزش‌های احتمالی خود را ترمیم کند. پس باید به عاقبت کار خویش بیندیشد و به رحمت او هم امیدوار باشد. به ویژه اخلاص در عمل، انسان را نجات می‌دهد؛ زیرا اخلاص اکسیر اعظم است، حتی دشمن قسم خورده‌ی‌ انسان، یعنی
شیطان برای اخلاص ورزان حساب ویژه باز کرده و آنان را از جرگه گمراهان و فریب خوردگان بیرون برده است: “قال فبعزّتکَ لأُغوِینّهم أجمعین . إلّا عبادک منهم المخلَصین”(۹)؛ به عزّت و جلال تو سوگند که همه‌‌ خلق را گمراه خواهم کرد، مگر خاصان از بندگانت که دل از غیر بریدند و برای تو خالص شدند. شیطان غیر مخلَصین را می‌تواند در حزب و دسته خود قرار دهد
: “استحوذ علیهم الشّیطان فأنسهم ذِکرَ الله أولئک حزب الشیطان ألا إنّ حزب الشیطان هم الخاسرون”(۱۰)؛ شیطان بر دل آنان سخت احاطه کرده که فکر و ذکر خدا را به کلّی از دلشان برده است. آنان حزب شیطانند. ای مردم آگاه باشید که حزب شیطان به حقیقت زیانکاران جهانند.
انسان هرگز نمی‌تواند بدون مراقبت دقیق در اعمال، به پایان کار خویش امیدوار باشد؛ زیرا اگر مراقب آنها نباشد چه بسا در لحظاتی از عمر ایمان وی تباه گردد و چه بسا بر اثر بیداری و هشیاری در لحظاتی از آن بتواند همه‌‌ لغزش‌های احتمالی خود را ترمیم کند. پس باید به عاقبت کار خویش بیندیشد و به رحمت او هم امیدوار باشد. نتیجه این که، شیطان نخست درباره معاد شبهه علمی ایجاد می‌کند، بعد آن را صورت برهان می‌بخشد و پس از تثبیت آن، در عمل وسوسه و اخلال می‌کند و به تدریج انسان را به شهوت‌های عملی می‌کشاند. وی برنامه گمراه کننده‌‌ خود را چنین اعلام داشته است :”و قال لأتّخذنّ من عبادک نصیباً مفروضاً . و لأُضِلّنّهم و لأمنّینّهم و لامرنّهم فلَیُبتّکنّ اذان الأنعام و لامرنّهم فَلَیُغیّرنّ خلق الله و منْ یتّخذ الشّیطانَ ولیّاً من دون الله فقد خسِر خسراناً مبیناً . یَعدِهم و یمنّیهم و ما یعدهم الشّیطانُ إلّا غروراً . أولئک مأویهم جهنّم و لا یجدون عنها مَحیصاً”(۱۱)؛ شیطان به خدا گفت: من بخشی از بندگان تو را زیر بار طاعت خود کشیده سخت گمراه می‌کنم. آنان را به آرزوهای دور و دراز درافکنم و به آنان دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند، و امر کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند، کتاب و احکام خدا را به دلخواه خود تأویل و تبدیل کنند، و هر کس که شیطان را دوست دارد، و او را سرپرست خود قرار دهد نه خدای خود را، سخت زیان کرده است؛ زیانی که بر هر خردمندی کاملا ً آشکار است. شیطان انسان را بسیار وعده دهد و آرزومند و امیدوار کند، ولی وعده و نوید شیطان به جز غرور و فریب خلق نیست. جهنّم منزلگاه شیطان و پیروان اوست و از آن گریزگاهی نخواهند یافت.
  
مرجع راهنماي وبلاگ نويسان

[External Link Removed for Guests]
Junior Member
Junior Member
پست: 30
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹, ۳:۴۳ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 275 بار
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

Re: چرا برخی معاد را قبول ندارند؟!(علت کفر به معاد)

پست توسط delraha81 »

سلام
مطلب خیلی مفیدی گذاشتید
میتونم لینک این تاپیکتونو در تاپیکی که دربخش دیگر گفتگوها دارم بذارم؟؟؟
چون به موضوع من یه جورایی ربط داره
شاید لینک دادن موضوع های مرتبط بهم بتونه مفید باشه حتی برای یک نفر
ممنون :razz:
در آ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان در آید باز...
Advance Member
Advance Member
پست: 331
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۸, ۱۲:۵۹ ق.ظ
محل اقامت: زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
سپاس‌های ارسالی: 218 بار
سپاس‌های دریافتی: 311 بار

پست توسط MOHAMMAD_ASEMOONI »

سلام
D:

ممنون از تاپیکِ خوبتون

ایمان یعنی یقین
یقین از شَک شروع میشه بعد هی زیاد میشه تا اینکه به یقین میرسه
وقتی با یک مُنکِرِ قیامت گفتگو میکنیم , شِگِردِ کار در این هست که بتونیم بذرِ شَک به وجود داستنِ قیامت رو در دلش بکاریم
اگر تونستیم اینکار رو انجام بدیم , شمارشِ معکوس برایِ ایمان آوردنش شروع میشه
برای اینکه این شک در دلش بوجود بیاد باید از اطلاعاتی استفاده کنیم که براش قابلِ قبول باشه
مثال:
اگر بهش بگین در قرآن نوشته معاد وجود داره بهتون میخنده و میگه :
من به خدا هم که شما ادعا میکنی قرآن رو فرستاده ایمان ندارم اونوقت تو برام از قرآن دلیل میاری ؟؟؟؟
حق هم داره .
مشکل از ما هست
این درست مثل اینه که به یک بچه کودکستانی بخواید فیزیکِ هسته ای یاد بدین !!!!!

شگردِ کار این هست که اولاً باهاش دوست باشین و بدون اخم و داد و بیداد باهاش گفتگو کنین
اگر از شما بدش اومد دیگه اگر تو روز روشن هم خورشید رو بهش نشون بدین حرفتون رو قبول نمیکنه
دوم از همه اینکه از یاد نبریم که خدا هنوز مخلوقی خلق نکرده که بتونه کسی رو وادار کنه ایمان بیاره
وقتی پیامبران ع با تمامِ ایمانشون و منطقشون و معجزاتشون نتونستند کاری کنند که همه بهشون ایمان بیارند , دیگه ما جایِ خود داریم .
پس قدمِ اول اینه که شما رو دوست حساب کنه نه دشمن و وقتی شما رو میبینه احیاسِ خوبی بهش دست بده
برای موفق شدن در اینکار , ادب - احترام - لبخند و صداقت خیلی مهمه .
قدمِ دوم اینه که دلش رو نرم کنید تا حق پذیر بشه و حق رو انکار نکنه
مبادا بهش دروغ بگین یا مسخرش کنین یا اخم کنین یا سرش داد بزنین وگرنه مثل یک پرنده که ترسیده باشه پرررررر میزنه و میره و چه بسا دیگه هرگز اجازه ی نزدیک شدن و گفتگو بهتون نده .

قدم سوم اینه که بذر شک به وجود خدا رو در دلش بکارین
مثال :
بنده یک چینی بی خدا میشناختم . با هم خیلی دوست بودیم .
یک روز نو شوخی خنده بهش گفتم بیا و به خدا ایمان بیار
خندید و گفت تو خدا رو به من نشون بده تا من بهش ایمان ببارم !!!!!
بیچاره تقصیری هم نداشت . خانوادش کافر و بی خدا بودند و در شهرشون هم با خدا نایاب هست .
بنده دیدم تنور داغه , با خنده گفتم :
مگر هر چیزی دیده میشه وجود داره ؟؟؟؟ یا هر چیزی دیده نمیشه وجود نداره ؟؟؟؟
ما آسمونِ آبی رو میبینیم اما میدونیم که وجود نداره
امواجِ رادیوئی نه دیده میشه نه شنیده میشه نه بو داره نه لمس میشه اما ما یقین داریم وجود داره ار رویِ آثار و نشانه هاش
وقتی این رو گفتم سرش رو به نشانه ی تصدیق تکان داد و تشکر کرد .
دیگه اینکه آیا ایمان آورد یا نه , به خودش و خداش مربوطه . ما فقط میتونیم با ادب و احترام و خوشرویی , اطلاعاتی رو بهش بدیم و بعد ولش کنیم تا بیاندیشه و تصمیم بگیره و انتخاب کنه .
حتی پیامبر اسلام که اشرف الانبیاء و المرسلین هست , خدا در قرآنِ عزیز به او می فرماید :
هدایتِ مردم با تو نیست (برعهده ی تو نیست بلکه تو یک هشدار دهنده و بشارت دهنده هستی ).
اگر علی رغمِ همه ی تلاشِ شما , بهتون خندید و رفت مبادا ناراحت بشین و یا غمگین بشین . ماموریتِ شما فقط اطلاع رسانی هست . نه ییشتر و نه کمتر .
ما عَلَی الرَّسولِ إلّا البَلاغ
تنها چیزی که بر عهده ی پبامبر هست , اطلاع رسانی و ابلاغ هست .
 دوستِ عزیز، چه باور کنی چه باور نکنی چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد ،همه ما آسمونی هستیم وشمارش معکوس برای بازگشتمون ازهمون روزِ اولِ خلقتمون شروع شده و حسابِ بسیار دقیقی هم در انتظارمونه.
یه آسمونیِ فعّال باش که آزمایشِ دنیا تکرارشدنی نیست.

باور نمیکنی؟ همۀ ثروت و قدرت و هوش و دانش و نفوذت رو به کار بگیر
تا مانعِ پرواز بشی.
قبول نداری؟
این شما واین هم دنیا
 
Junior Member
Junior Member
پست: 30
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹, ۳:۴۳ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 275 بار
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

Re: چرا برخی معاد را قبول ندارند؟!(علت کفر به معاد)

پست توسط delraha81 »

سلام
به موارد خوبی اشاره کردین
حالا بعضی از افراد هستن که خدارو قبول دارن اما قرآن و پیامبر و معاد و قبول ندارن
میگن خدا علم نامحدود و نهایت بی نیازی و .... میاد انسانها رو تو آتیش بسوزونه و قیر داغ تو حلقشون بکنه و از این حرفا.مگه خدا مثل آدماست که به خاطر اینکه چرا حرفم و گوش نکردین آتیش بپا کنه...
این دسته سختتر از کسانی اند که به وجود خدا شک دارن
mohammad_asemooniشما که تجربه بیشتری دارین در این زمینه چه برهانی میشه برای این دسته آورد که برای هر دلیل یه جوابی از صفات خدا میارن
ممنون :razz:
در آ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان در آید باز...
Advance Member
Advance Member
پست: 331
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۸, ۱۲:۵۹ ق.ظ
محل اقامت: زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
سپاس‌های ارسالی: 218 بار
سپاس‌های دریافتی: 311 بار

پست توسط MOHAMMAD_ASEMOONI »

سلام
این دسته از مردم درسته که ادعا میکنند وجود خدا رو قبول دارند اما در درکِ صفاتِ خدا لنگ میزنند .
خدا فوق العاده مهربان هست اما اگر غضب و خشمش برانگیخته بشه دیگه خبری از مهربانی نیست .
گفتگو با کسی که وجود خدا رو قبول داره اما صفاتش رو خوب درک نکرده , آسانتر از گفتگو با کسی هست که اصلا وجود خدا رو قبول نداره چون یک درجه از او بالاتر هست .
:D
 دوستِ عزیز، چه باور کنی چه باور نکنی چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد ،همه ما آسمونی هستیم وشمارش معکوس برای بازگشتمون ازهمون روزِ اولِ خلقتمون شروع شده و حسابِ بسیار دقیقی هم در انتظارمونه.
یه آسمونیِ فعّال باش که آزمایشِ دنیا تکرارشدنی نیست.

باور نمیکنی؟ همۀ ثروت و قدرت و هوش و دانش و نفوذت رو به کار بگیر
تا مانعِ پرواز بشی.
قبول نداری؟
این شما واین هم دنیا
 
Junior Member
Junior Member
پست: 30
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۸۹, ۳:۴۳ ب.ظ
محل اقامت: تهران
سپاس‌های ارسالی: 275 بار
سپاس‌های دریافتی: 22 بار

Re: چرا برخی معاد را قبول ندارند؟!(علت کفر به معاد)

پست توسط delraha81 »

سلام
به ali-farahani
شما که جواب ندادین که لینک تاپیکتونو بذارم
با اجازتون من لینک اون موضوع رو اینجا میذارم برای دوستانی که بخوان به مطالب مرتبط به این موضوع تو این سایت سر بزنن
forum-f22/topic-t10094.html
:razz:
در آ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان در آید باز...
ارسال پست

بازگشت به “معاد”