مقدمه کتاب پبام نگار

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

مقدمه کتاب پبام نگار

پست توسط Mohsen1001 »

مقدمه‌اي بر شرح خطابه غدير (مقدمه پيام نگار)

بسم الله الرحمن الرحیم


السلام علیک یا امیر المومنین

صلی الله علیک یا بقیه الله فی ارضه

مهدیا ! حرمانمان را در عصر غیبت و پنهانی تو چه گونه جبران کنیم ؟ کجا تو را بیابیم ؟ با کدام دعا تو را خواهیم یافت تا رویم آن دعا بیاموزیم.

منجیا ! در حیرت و سر گشتگی نبودِ تو ، شیطان نفس و اندیشه های رنگارنگ بر ما چیره شده و اسیر پلیدی نفسمان نموده است .
مهربانا! از ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سرنکشد و ز سر پیمان نرود
پس تو و نیاکانت را از ژرفای و جودمان دوست داریم و در جست و جوی فراهم آوردن شادی تو ایم تمام دل سیاهیمان ، آرزو می کنیم خداوند ظهورت را پیش اندازد و بر ما احسان کند و از حیرتمان به در آورد و از اسارت دنیای دون ، نجاتمان بخشد.
پدرا ! فقدان نیای تو و پنهانی تو را به خدا شکوه می بریم و از ناشناختن مان تو را و نیاکان تو را ، نا آسوده ایم و این سرود را ولو در زبان ترنم می کنیم که :

اللهم عرفنی نفسک
اللهم عرفنی نبیّک
اللهم عرفنی حجّتک

آفتابا ! چندی است از مهر تو و تابش خورشید و جودت از پس پرده غیبت به یا دگار گران سنگ نیایت رو آورده ایم ، با این گمان که ما را به معرفت تو برساند ، گرچه توان غوّاصی در ژرفای آن را نداریم امّا از خداوند می خواهیم و دست لطف تو را می طلبیم.

آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید

عزیزا ! به گوش جان شنیدیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : « پس بایسته است این سخن ( امامت امیر المومنین علی و اولاد او ) را حاضران به غایبان و فرزند داران به فرزندان تا برپایی روز رستاخیز برسانند. »

اکنون چگونه فرمانت بریم ؟ از چه راه رهسپار فرمان بری ات شویم ؟ چه کنیم ؟ چه بگوییم ؟ تو خود یاریمان ده! راهمان بیاموز ، دستمان گیر تا راه یابیم و کوشش کنیم و این همه کمالات و برتری های پدرت را بشناسیم و به دیگران نیز بیاموزیم .
یادمان نمی رود که در کنار برکه ی خم پیامبرمان از مردمان برای امارت و سرپرستی امیر مؤمنان و فرزندانش بیعت گرفت و براین پیمان تا بر پایی رستاخیز تأکید نمود.
اکنون سر به آستان ارادت تو می ساییم و با تمامی کاستی هایمان به در گاهت عذر می آوریم که تو کریمی از خاندان کریمان و مأمور به میهمانی و پناه دهی بیچارگان !
اکنون ما را ببخش ! دستمان گیر ! را همان بَر ! آفتاب لطفت را برما بتاب و از ما روی مگردان و بر دعای ما که « اللهم عجّل لولیک الفرج » آمین گو !
« یا ایّها العزیز ، مسّنا و أهلنا الضُرّ ، و جئنا ببضاعه مزجاة ، فأوف لنا الکیل ، و تصدّق علینا ....»

ما را به جز تو در همه عالم عزیز نیست
گر ردکنی بضاعت مزجاه ور قبول

یکشنبه ( روز امیر المؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما )
ساعت 8 صبح 29/11/85
29 محرم 1428 ، اقدسیه تهران
سید حسین حسینی

امروز برخی از مدعیان روشنفکری دینی موضوع مهم و اعتقادی خلافت و امامت را در حدّ مسئله ای تاریخی قلمداد می کنند وبحث وگفتگو درباره ی آن را سبب اختلاف بین مسلمانان تلقی می کنند اما در این موضوع روی سخن آنان با شیعه است و به سایر فرق مسلمین کاری ندارند و دانسته یا ندانسته ( البته عُمدةً دانسته و به عمد ) از دیگر فرقه ها جانب داری میکنند.
در بررسی نظریه آنان به چند نکته اشاره کرده جایگاه مهم واعتقادی امامت را در بیان قران کریم و احادیث پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت عصمت علیهم السلام بازشناسی می کنیم:
نکته 1- این گروه معمولا کسانی هستند که پیامبری پیامبر صلی الله علیه و آله را در ارتباط با جهان غیب وعالم دیگر نمی دانند وتمامی مسائل مذهب را به نحوی توجیه مادی و زمینی میکنند.و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را که پیام آور الهی است مصلح و نابغه ای بیش معرفی نمی کنند و در احکام دین باورشان این است که بایستی با ملاک های مادی و زمینی سازگار باشد و از این روی تاریخی دانستن امامت وغیر مهم جلوه دادن آن مربوط به تفکرات چنین افرادی است که دین داران بخاطر الهی ، غیبی و آسمانی دانستن دین این تفکرات را نمی پذیرند.
واما این که گمان میکنند طرح چنین مسائلی موجب اختلاف میان مسلمین است در پاسخ آنان میگویم:
اگر به راستی در پیشنهاد خود خیرخواهید مسلمانان را وادار کنید که با پذیرش حقیقت بر محور آن چرخیده وحدت را بر پایه حق و حقیقت ایجاد کنند. نه اینکه به بهانه ایجاد وحدت بسیاری از محورهای آن را زیر پا بگذارند و وحدتی موقت وزودگذر به دست آورند.
نکته 2- توجه به مفهوم وجایگاه امامت نشانگر اعتقادی بودن این اصل است در قرآن کریم درباره ابراهیم خلیل علیه السلام و امامت او میخوانیم: « و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً وقال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین »(بقره/124).
هنگامیکه پروردگار ابراهیم او را به حوادثی آزمود و او از عهده ی تمامی آنها به خوبی برآمد خداوند فرمود: اینک تو را برای مردمان "امام" قرار دادم ابراهیم پرسید: و از فرزندان من؟ خداوند فرمود: پیمان "امامت" من ستمکاران را نخواهد رسید.
بنابراین امامت عهدی از سوی پروردگار و مقامی بس بلند است که عصمت لازمه ی آن است و از این روی به جعل ونصب خداوند تحقق می پذیرد. و از سوی دیگر ،تعبیرات حدیث مشهور ثقلین به گونه ای است که نشان میدهد امام به ضمیمه ی قران کریم، جانشین به حق پیامبر صلی الله علیه و آله در تمامی ابعاد نبوت و رسالت است (بجز نبوت تشریعی در امام) و این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند و در کنار هم از آئین اسلام و آموزه های نبوی حکایت می کنند.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:«انی مُخَلِّفٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی انظرو کیف تخلفونی فیها »( کافی1/293+شرح نهج البلاغه ج 6/375 )
واژه « مُخَلِّفٌ » نشانگر این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بایستی از سوی خداوند جانشین معرفی کند و از ضمیمه قرآن به اهل بیت بر می آید که جانشین او تنها جنبه ی حاکمیت سیاسی و زمام داری اجتماعی ندارد بلکه در تمامی شئون و ابعاد شخصیت رسول الله صلی الله علیه و آله جانشینی دارد به جز نبوت تشریعی و قانون آوری که خود بارها تذکر فرمود:
«یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی اِلّا انه لا نبیّ بعدی »( کافی1/199) ای علی تو نسبت به من جایگاه هارون را داری نسبت به موسی بجز اینکه پس از من پیامبری نخواهد بود(و پس از موسی پیامبری ادامه یافت) و در حدیث حضرت کاظم علیه السلام آمده:«الإمامةُ هی النور» (کافی8/25).
و نیز در روایت مشهور حضرت رضا علیه السلام می خوانیم:« اِنَّ الاِمامةَ منزلة الانبیا وارث الاوصیا(کافی1/198) و.. اِنَّ الاِمامة خلافة الرسول ومقام امیرالمومنین والحسن والحسین و.. إنّ الامامة زمام الدین و نظام المسلمین وصلاح الدنیا و عِزّ المومنین و.. إنَّ الامامة اُسّ النامی و فرعه السامی. »
خلاصه مضمون عبارت این که :امامت پایه ی بالنده ی اسلام و شاخه ی بلند آن است.
امامت از جهت منزلت وشأن و موقعیت و ژرفایی برتر از دسترسی خردهای مردمان است که بتواند با رأی وانتخاب خود امامی برپا کنند از این روی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام و امامت را جای نشینی همه جانبه ی خود معرفی کرده او را دارای مقامات والا دانست و در طول بیست و اندی سال پیامبری خود مقام امامت و برتری های علی علیه السلام را گوشزد فرمود و شئون مهّم او را همچون سرپرستی و ولایت در تکوین و تشریع ،ابلاغ متن دین،تبیین و تفسر قرآن و احکام ،زمام داری و حکومت جامعه ،علم غیب،عصمت،شجاعت و پهلوانی و...تذکر فرمود.
نکته3- اهمیت مسئله ی امامت امیرالمومنین علیه السلام تا بدان جاست که در قرآن کریم آیات فراوان بر آن نزول یافته از جمله:
1-« انما ولیّکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یُوتون الزکوة وهم راکعون »( مائده/55) سرپرست و رهبر شما تنها خداوند است و پیامبر او و آنان که ایمان آورده،نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.
تمامی تفاسیر شیعه و اکثر تفاسیر اهل تسنن اتفاق دارند بر این که آیه ی کریمه درباره ی امیرالمومنین علی علیه السلام است،آن هنگام که در نماز و در حال رکوع زکات دادند (در تفاسیر شیعه: تفسیرمجمع البیان3/209 ،تفسیر قمی 1/170، تفسیر عیاشی2/56-58 و در تفاسیر سنی :تفسیرکشاف1/623 ، تفسیر فخر رازی12/25، تفسیر طبری6/186).
2- «اطیعواالله و اطیعوا الرسول و اولی الامرمنکم»(نساء/59) ای ایمانیان از خدا اطاعت کنید و فرمان رسول و صاحبان امر را گردن نهید. طبق تفاسیر ،اولی الامر، امامان معصوم میباشند (در تفاسیر شیعه : تفسیر مجمع البیان3/62 ، تفسیر قمی 1/141 ، تفسیر عیاشی1/410-414 ، در تفاسیر سنی : تفسیر کشاف1/535 ، تفسیر فخر رازی10/142 ، تفسیر طبری5/93).
3- « الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»(مائده/3) امروز دین شما را کامل ، نعمت را بر شما تمام کردم و خشنودم که اسلام دین شما باشد(در تفاسیر شیعه: تفسیر مجمع البیان /3/156 ، تفسیر قمی/1/162 ، تفسیر عیاشی2/9 ، ودر تفاسیر سنی : تفسیر کشاف1/593 ، تفسیر فخر رازی11/136 ، تفسر طبری6/51) .
می بینیم که آیات فوق و ده ها آیات دیگر باملاحظه شاءن نزول آنها درباره ولایت و امامت و سرپرستی امام امیرالمومنین علیه السلام است.
نکته4 : زمینه های پیشین وصایت و امامت امیر المومنین علی علیه السلام نایب و منوبٌ عنه بایستی با یک دیگر سنخیت کامل و شباهت تام داشته باشند.
از این روی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از پیش او را در بستر مهر محبت و در فضای جان و خانه ی خویش تربیت کرد و با روحیات و اخلاقیات خویش مأنوس نمود در این زمینه خود علی علیه السلام در خطبه قاصعه چنین حکایت می کند (نهج البلاغه فیض ص 766 خطبه234 و عبارات فوق در ص 802 + شرح نهج البلاغه ج 13/197 + بحار ج 14/475 ) :
...شما میدانید که مرا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله چه مقام است؟ و خویشاوندیم با او در چه نسبت است ؟ آن گاه که کودک بودم مرا در دامان خود می نهاد و بر سینه خود می فشرد و در بستر خود می خوابانید وتنم را به تن خویش می سود و بوی خوش خود را به من می بویانید و گاه چیزی را می جوید سپس آن را بمن می خورانید. از من دروغی در گفتار ندید و خطایی در کردار نیافت.. و من در پی او بودم - در سفر و حضر - چنان که شتر بچه در پی مادر. هر روز برای من از اخلاق خود نشانه ای بر پا می داشت و مرا به پیروی آن می گماشت . او هر سال در غار حرا خلوت می گزید و من او را می دیدم و کسی جز من وی را نمی دید ، آن هنگام جز خانه ای که رسول خدا صلی الله علیه و آله و خدیجه در آن بودند در هیچ خانه ای مسلمانی راه نیافته بود و من سومین آنان بودم نور وحی نبوت را می دیدم و بوی آن را می شنودم و هنگامی که وحی بر او فرود آمد ناله ی شیطان را شنیدم ، گفتم : ای فرستاده خدا این آوا چیست؟ گفت: این شیطان است که، از آن که او را بپرستند نومید شده است.همانا تو می شنوی آن چه را من می شنوم،می بینی آنچه را من میبینم جز اینکه تو پیامبر نیستی بلکه وزیری و به راه خیر می روی و نیز می بینیم :
در هنگام نزول آیه ی «و انذر عشیرتک الاقربین »( ای پیامبر ، خویشان نزدیک را بترسان/شعرا/214) پیامبر گرامی سه بار اعلام فرمود که شما عشیره و خویشاوندان من هستید و همانا خداوند پیامبری بر نیانگیخت مگر آنکه از خاندان او برادر و وزیر و وارث و جانشین برایش برپا کرد پس کدامتان با من بیعت می کند که برادر و وارث و وصی من باشد و نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی گردد گرچه پس از من پیامبری نخواهد بود؟
پس خویشان سکوت کردند آنگاه فرمود: یکی از شما بپا خیزد والاّ از غیر شما خواهد بود و شما پشیمان خواهید شد در اینجا علی علیه السلام به پا خاست .

حضرت فرمود نزدیک آی پس نزدیک آمد و او را مورد مهر ویژه قرار داد و فرمود او را از حکمت و دانش سیراب نمودم (بحار18/163) این رویدادها و صدها مانند آن در ازای پیامبری رسول خدا نسبت به امیرالمومنین علیه السلام نشان مراقبت و تربیت اوست برای احراز مقام الهی امامت و خلافت .
نکته 5 : مشهورترین و متقن ترین براهین حقانیت و امامت امیرالمومنین علیه السلام واقعه غدیر است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از ادای مراسم حج در سفر تاریخی حجة الوداع دست علی علیه السلام را گرفته و به مردمان معرفی فرمود آیه کریمه زیر شاهد آن است :
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربّک وان لم تفعل فما بلّغت رسالته (مائده/67)
ای پیامبر آن چه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده برسان وگرنه رسالت او را انجام نداده ای و البته خداوند تو را از گزند مردمان نگاه می دارد .
احادیث متواتر واقعه ی غدیر و متن خطبه ی آن بیانگر اهمیت فوق العاده و اصالت اعتقادی آن است به علاوه ی نکات برجسته آن :
1- اعلان حجة الوداع و آخرین سال عمر پیامبر صلی الله علیه و آله .
2- دعوت برای انجام مناسک حج از مسلمانان مدینه و تمامی مناطق مسلمان نشین .
3- حرکت جمعیت 120 هزارنفری از مدینه و دیگر مناطق برای انجام مراسم حج .
4- احضار امیر المومنین علی علیه السلام و همراهان او از یمن برای شرکت در مراسم حجة الوداع .
5- ایراد سخنرانی و خطبه در منا و مسجد خیف و آماده سازی مردم برای واقعه غدیر خم ،توسط پیامبر عظیم الشان.
6- اقامت در کنار جاده و باز گرداندن پیش رفته گان و توقف پس آمدگان .
7- توقف سه روزه برای انجام مراسم اعلان ولایت و سرپرستی امیر المومنین علی علیه السلام از روز غدیر (دوشنبه 18 ذی الحجه) تا چهارشنبه 20 ذی الحجه .
8- سخنرانی مفصل رسول اکرم و تاکید بر امامت و خلافت و وصایت امیر المومنین علی علیه السلام و اولاد او تا امام عصر قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه .
9- در خواست بیعت توسط رسول خدا از مردم ، بیعتی با زبان و دست از حاضران و اقرار گرفتن از تمامی آنان.
10- بیعت گرفتن از مردان توسط دست دادن و از زنان بوسیله دست زدن در تشت آب.
11- بیعت گرفتن برای پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علی و امام حسن وامام حسین و سایر امامان علیهم السلام .
12- در خواست تبریک گویی از مردم نسبت به رسول الله صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علی علیه السلام بمناسبت مقام امامت و امارت و خلافت علی علیه السلام.
13- فرمان ابدی و جاودانه برای تمامی مسلمانان اعصار و قرنها که بایستی این خبر را حاضران به غائبان و فرزندداران به فرزندان برسانند .
فلیبلغ الحاضر الغائب والوالد الولدالی یوم القیامة
14- اعلان این که ابلاغ داستان غدیر برترین و بالاترین نقطه ی امر به معروف است .
الا وان رأس الامر بالمعروف ان تنتهوا الی قولی هذا و تبلغوه من لم یحضرو….
15- معرفی و بالا بردن شخص علی علیه السلام در بالای منبر در تمامی مدت خطابه و ارائه و نشان دادن او به مردم .
16- شمارش فضائل و مناقب و ابعاد شخصیت او حدود 200 فضیلت .
17- سفارش بیعت و سلام بر علی علیه السلام با لقب امیر المومنین .
18- تاکید بر این لقب و اختصاصی کردن آن در مورد شخص علی علیه السلام .
19- هم تراز کردن قرآن و علی علیه السلام و سایر امامان و این که آن دو از هم جدا پذیر نیستند.
20- ملاک قرار دادن مهر و خشم علی علیه السلام برای ایمان و کفر افراد .
نکته های فوق و ده ها نکته دیگر نشان اهمیت غدیر در معرفی امیر المومنین علی علیه السلام به عنوان امام وخلیفه ی رسول الهی است .
نکته 6 : از عصر حادثه غدیر تاکنون مسلمانان و به تبع آنان دیگران به واقعه غدیر و مسئله ی امامت و خلافت به دید اصلی اعتقادی نگریسته، آن را در کتب عقاید نقل و بررسی کرده اند، گرچه در کتب تاریخی نیز آورده و از نظر حدیثی در کتب حدیث و از جهت معانی لغات در کتب لغت و از لحاظ نزول آیات مربوط در تفاسیر و از جهت ادبیات غدیر در کتب ادبی آورده اند به مدارک زیر توجه می کنیم:
از مورخان:
بلاذری (م 279) در انساب الاشراف
ابن قتیبه (م 276) در« المعارف» و « الامامة و السیاسة»
طبری (م 310) در کتابی مستقل در مورد حدیث غدیر
خطیب بغدادی (م 463) در تاریخ خود
از محدثان:
محمدبن ادریس شافعی (م 204) به نقل نهایه ابن اثیر
احمد حبنل (م 241) در مسند و مناقب
ابن ماجه (م 273) در سنن
ترمذی (م 276) در صحیح
از مفسران:
طبری (م 310) در تفسیر خود
ثعلبی (م 37/427) در تفسیر خود
واحدی (م 468) در اسباب النزول
فخر رازی (م 606)در تفسیر خود
از متکلمان:
قاضی ابوبکر باقلانی بصری (م 403)در التمهید
قاضی عبد الرحمان ایجی شافعی (م 756) در المواقف
شریف جرجانی (م 816)در شرح المواقف
قوشچی (م 879) در شرح تجرید
و از لغت شناسان وصاحبان معاجم در ذیل کلمات: مولی ، خم ، غدیر ، ولی و ....
ابن درید (م 321) درجمهره ج 1/71
ابن اثیر در نهایه (1)

1. الغدیر ج 1/6-8

این نوع نقل ها نشان دهنده ی این است که مسأله ی امامت در نظر آنان صرفاً مسأله ای تاریخی نیست.
نکته 7: پاسخ به یک پرسش؟
پرسش : اگر داستان غدیر این اندازه در میان شیعه و سنی مشهور است پس به چه دلیل سنّیان ولایت و امامت امیر المومنین علی علیه السلام را نمی پذیرند؟
پاسخ:1- ما نیز از حق جویان اهل تسنن این پرسش را داریم که با وجود این همه براهین بر امامت امیر المومنین علی علیه السلام چگونه است که آنان در برابر این حق تسلیم نمیشوند؟چرا با خود حدیث نفس نمی کنند که راه حق را طی کرده و بر فرمان خداوند گردن گذارند؟
2- این چنین پرسشی در مراحل پیش از امامت نیز جاری است که به چه علت غیر مسلمانان با وجود این همه دلایل حقانیت اسلام آن را نپذیرفتند؟ و نیز چطور است که منکران خدا با وجود روشن ترین براهین وجود آفریدگار جهان هستی او را منکر شده اند؟
پاسخ اینگونه پرسشها این است که : بشر می تواند دچار خود خواهی ، تعصب و کور دلی شده از دیدن حقایق سر باز زند و به تقلید از گذشتگان پرداخته در راه هوای نفس گام بر دارد ، البته پذیرفتن حق هم چندان ساده نیست ، و التزام به لوازم حق و مقید بودن به آن در عمل بسی دشوارتر می نماید ،مخصوصاً اگر لازمه ی پذیرش حق دست برداشتن از بسیاری از تعلقات باشد.
3- به خاطر شهرت خطابه غدیر و به ویژه جمله « من کنت مولاه...» آنان که نتوانسته اند اصل حدیث را انکار کنند در صدد تأویل و برگرداندن الفاظ از معانی خود بر آمده مقصود ومعنی را دگرگون کرده اند مثلاً کلمه ی« مولی» را که در این خطابه - به دلیل قرائن قطعی- به معنای سرپرست و اولی به تصرف است به دوست و محبّ و... معنی کرده اند .
پرسش دیگر : آیا حدیث و خطبه غدیر گفتاری کوتاه بوده یا سخنرانی مفصل؟
پاسخ : آن چه اهل تسنن در کتب خود به تواتر آورده اند دو مورد است یکی اصل حدیث غدیر که کوتاه و مختصر نقل شده و طولانی ترین آن را علامه امینی در الغدیر آورده است(الغدیر ج 1/ص 10-11).
و دیگر این که در بیشتر احادیث و نقل های اهل سنت می بینیم که پیامبرصلی الله علیه و آله ایراد سخنرانی کرده اند و خطابه و سخنرانی به حدیث کوتاه گفته نمی شود مثلاً :
1- زید ابن ارقم می گوید رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم ایراد خطابه کرده و فرمود : من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه ... (تاریخ دمشق ج42/217ح8707+تاریخ اسلام(عهد الخلف)632 ، تاریخ دمشق ج2/41 ح541 )

1. حذیفه بن اسید گوید : همانا رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم در زیر درختانی ایراد خطبه کرده و فرمود: ... (کنز العمال1/188 ح958+البدایة و النهایه ج7/362 حوادث سال 40 )

3- عمر بن ذی مرّ و زید ابن ارقم گویند : رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر ایراد خطبه کرده و فرمود : ... (المعجم الکبیر ج5/192ح5059 به نقل نور الامیر 16و17)
می بینیم در سه نقل بالا و صدها نقل دیگر که به خاطر اختصار از آوردن آن ها چشم پوشیدیم ، جمله ی «خطب رسول الله صلی الله علیه و آله » و« خطبنا رسول الله صلی الله علیه و آله » و امثال آن ها را آورده اند که به معنای سخنرانی است که در ابتدا با حمد وثنای الهی آغاز می شود و جنبه ی تفصیلی دارد و با حدیث کوتاه تفاوت می کند.
نکته 8: استدلال به حدیث غدیر
از دیگر پرسشها این است : چرا امیر المومنین علی علیه السلام برای اثبات حقانیت خویش به خطابه غدیر استدلال نفرموده اند؟
پاسخ : آن حضرت در موارد متعدده در اعتراض به غصب خلافت و اثبات حقانیت خویش به این خطابه استدلال فرموده اند که به نحو اختصار چند مورد را یادآور می شویم (الغدیر ج1/ص159به بعد) .
1- احتجاج حضرت علی علیه السلام در روز شورا سال 23 هجری: ابوالطفیل عامربن وائله گوید: در روز شورا با علی علیه السلام دم در خانه بودم شنیدم به مردم گفت : شما را به خدا سوگند آیا در میان شما کسی هست که پیش از من به یگانگی ،خدا را پرستش کرده؟گفتند خدا شاهد است که نه ...شما را به خدا سوگند آیا در میان شما کسی هست که پیامبر خدا درباره ی او مانند این جمله را گفته باشد که«من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ...»گفتند خداوند گواه است که نه...
2- احتجاج او در ایام حکومت عثمان : سلیم تابعی گوید:
در ایام حکومت عثمان در مسجد حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودم عده ای را دیدم که در باره علم و عفت گفتگو می کردند سخن از برتری قریش پیش آمد و این که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:«امامان از قریشند » جمعیت حاضر بیش از دویست نفر بودند که در میان آنان علی بن ابیطالب ، سعدبن ابی وقاص ، عبد الرحمن عوف، طلحه و زبیر ، مقداد ، هاشم بن عتبه، ابن عمر ، حسن ، حسین ، ابن عباس ، محمدبن ابی بکر .... بودند عثمان در خانه اش بود واز گفتگو ها بی خبر و امیر المومنین علی و اهل بیت علیهم السلام او ساکت بودند.مردمان رو به علی علیه السلام کرده گفتند چرا سخنی نمی گویی؟ تا بدانجا که حضرت فرمود... پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر خم مرا برپا نمود و خطبه ایراد کرد و... فرمودند: «من کنت مولاه فعلی مولاه» (الغدیر ج1/165).
3- استدلال امیرمومنان علیه السلام در روز رحبه(در سال 35 هجری)هنگامیکه آن حضرت شنید که سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله در افضلیت علی علیه السلام بر دیگران مورد گفتگو و اتهام است در رحبه کوفه (محل وسیع اجتماعات) به حدیث غدیر استشهاد فرمود که تفصیل آن را در کتاب گرانسنگ الغدیر می بینیم.
نکته ی 9 – آیا امامان دیگر در طول احتجاجات خود به خطبه ی غدیر و به ویژه به متن مفصّل حاضر استدلال فرموده اند؟
پاسخ : الف : آری ! امامان و نیز اصحاب آنان مکرّر و متعدّد به حدیث غدیر استدلال فرموده و داستان غدیر را مورد نظر قرارداده اند که در این باره به «الغدیر» (ج1/ ص 159-197 ) ، « خطابه ی غدیر در آینه ی اسناد » (ص 85) و « اسرار غدیر » (ص 262 و 272 ) مراجعه کنید .

1. در نکته ی پیشین به عنوان شاهد ، مناشدات امیرالمؤمنین علی علیه السلام را آ وردیم و سایر امامان نیز به بخشی از حدیث غدیر استدلال فرموده اند . مثلاً حضرت زهرا علیها السلام فرموده :« آیا فراموش کردید گفتار رسول خدا را که در روز غدیر خم فرمود :« من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه » و آن که فرمود : « أنت منی بمنزلة هارون من موسی » (الغدیر ج1/196 به نقل از شمس الدین جزری) و حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هنگام صلح با معاویه ایستاد و خطابه ایراد فرمود و در ضمن آن فرمود : « مردمان شنیدند هنگامی که پیامبر دست پدرم را در غدیر خم گرفت و اعلام فرمود:« من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه ...» سپس فرمان داد که شاهدان به غایبان برسانند(الغدیر ج1/197 به نقل از ینابیع المودة ).

و نیز امام حسین علیه السلام یک سال پیش از واقعه ی عاشورا و مرگ معاویه در مِنا موسم حج در که بیش از هفتصد نفر از مردان و زنان بنی هاشم و انصار و عمدتاً از تابعین و حدود 200 نفر از صحابه ی رسول خدا بودند ایستاد و ایراد خطبه فرمود و ستایش خداوند نمود و از جمله گفت :« به خدا سوگند تان می دهم آیا می دانید رسول خدا صلّی الله علیه و آله علی را در روز غدیر معرفی کرد و اعلام ولایت وسرپرستی اورا فرمود وافزود که این خبر را شاهدان به غایبان برسانند » ؟
حاضران در منا گفتند : « قسم به خدا ، خدا شاهد است ، آری » (اسرارغدیر/274 + سلیم جلد2/791) و نیز حضرت سجاد ،حضرت باقر و بقیه ی امامان علیهم السلام در موارد گوناگون به حدیث غدیر و جملاتی از آن استدلال فرموده اند. (اسرار غدیر/275به بعد.به نقل از کتاب های اثبات الهداه ج2،بحار ج 37و...)

ب ) این خطابه ی مفصل از زبان حضرت باقر علیه السلام نقل شده به اضافه اصل داستان غدیر خم که به دو سند از کتاب« احتجاج طبرسی» و« الیقین سید بن طاووس» و «روضة الواعظین ابن فتال نیشابوری» و« نزهة الکرام» نقل شده است .
و جالب اینکه متن خطابه ی حذیفه بن یمان و زید بن ارقم که هردو در غدیر حضور داشتند با متن نقل شده از حضرت باقر علیه السلام بسیار نزدیک است و با این تفصیل خطابه موارد اختلاف نسبت به متن اندک به نظر می رسد .
نکته 10-پرسش:چرا کتب پیش از « احتجاج» و « روضه الواعظین»(قرن پنجم هجری)این متن را نقل نکرده اند؟
مخصوصا افرادی مانند کلینی و صدوق و شیخ مفیدو...
پاسخ:الف)نقل نکردن عده ای حدیثی را، دلیل ضعف آن نیست.چرا که ملاک صحت، اتصال سلسله سند حدیث تا معصوم می باشد و این مسأله در "خطابه غدیر" حاصل است.به خصوص که روایت حذیفه و زیدبن ارقم در اکثر متن با حدیث حضرت باقر علیه السلام تطابق دارد.
ب)دانشمندان متقدم به برخی از احادیث دست نیافته اند ولی متأخران در اثر جست و جو وامکانات بیشتر آن هاراپیدا کرده اند.
ج)مقداری ازاحادیث به خاطرتقیه و شرایط سخت شیعه توسط گروهی از محدثان نقل نشده وآنان
در شرایط سخت ودر میان خلفای جور به تثبیت اصل مطلب پرداخته اند.دانشمندانی چون کلینی،مفیدو...که در بغداددر میان مخالفان زندگی می کردندو نقل احادیث مفصل وصریح مشکل ایجاد می کرده است.
د)دانشمندان شیعه چه بسیار کتابها تالیف نموده اند که به مرور زمان دست خوش فقدان و...شده است و از آن جمله ثقة الاسلام کلینی(م329)کتابی درباره ی غدیر داشته است که آقا بزرگ تهرانی در کتاب"الذریعه"آن را نام برده است.
نکته 11-اصل متن خطابه مفصّل در کتب شیعه و جملات مختلفه ی آن در مدارک سنی آمده است.
در کتب شیعه:
روضه الواعظین :ابن فتال نیشابوری قرن پنجم
الا حتجاج :شیخ طبرسی قرن پنجم
الیقین:سید ابن طاووس قرن هفتم
نزهة الکرام : محمد بن حسین رازی قرن هفتم
الاقبال:سید بن طاووس قرن هفتم
الصراط المستقیم:علی ابن یونس بیاضی قرن نهم
نهج الایمان:علی بن حسین ابن جبر قرن هفتم
در کتب فوق روایت از طریق وسلسه سند آمده که به حضرت امام باقر علیه السلام وحذیفه بن یمان وزید ابن ارقم منتهی می شود.



1-خطا به غدیر در آینه ی اسناد /85-86 به نقل از الذریعة ج7/173 شماره900



تفصیل بیشتر را در « خطا به ی غدیر در آینه ی اسناد » می بینیم.
و در کتب اهل سنت اصل واقعه ی غدیر درنوشته های اختصاصی و غیر اختصاصی آمده است.برای یافتن فهرست آنها به" الغدیر/ج1 "مراجعه می کنیم.و برای بدست آوردن راویان حدیث غدیر با حروف الفبایی به " الغدیر/ج1 ص 14تا 151" . و برای اطلّاع از مؤلفان به " " "الغدیر ج1 ص 152-158".
امّا در مورد متن حاضر مفصّل، سنّیان گر چه این متن را نقل نکرده اند لیکن مفردات و جملات آن را در کتب خود آورده اند.
کتاب شریف« نور الأمیر» خطابه را به صد بخش تقسیم نموده و هر بخشی را از کتب اهل سنت به تفصیل آورده است .
نکته ی 12- در متن خطابه غدیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دوجمله استثنایی هشدار داده اند که گذشته از دیگر ویژگیهای اختصاصی این سخنرانی ، بی سابقه است . یکی جمله « فلیبلغ الحاضر الغائب والوالد الولد الی یوم القیامه» « پس بایسته است این سخن را حاضران به غایبان و فرزندداران به فرزندان تا برپایی رستاخیز برسانند.» و دیگری جمله «ألا و إن رأس الأمر بالمعروف أن تنتهوا إلی قولی و تبلّغوه من لم یحضر و تأمروه بقبوله عنّی و تنهوه عن مخالفته ، فإنّه أمرٌُ من الله عزّوجلّ و منّی – و بدانید که قلّه ی بلند امر به معروف این است که به گفته ی من (درباره ی امامت ) برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری با سخنان من بازدارید همانا سخن من فرمان خدا من است .»
با این تأکید و اعلام فرمان جهانی برای ابلاغ محتوای خطابه غدیر بر مسلمانان خداپرست وایمانیان مخلص ضروری می نماید که درراه تبلیغ وفرهنگ سازی تلاش پی گیر فرمایند.
موارد زیر را خاضعانه پیش نهاد می کنیم:
1:تشویق جوانان به حفظ متن واهدای جوایز-به ویژه هزینه سفر کربلا برای زیارت حضرت امام حسین علیه السلام - و جوایز نفیس برای حفظ بخشهای آن.
2:خواندن متن خطابه وترجمه ی آن در محافل دینی و لو مقداری از آن.
3:قرائت بخشی از خطابه در مجالس عقد برای ابلاغ به نسل های آینده.
4:قرار دادن آن در مهریه ها در کنار قرآن به عنوان لبیک گویی به«حدیث ثقلین» رسول خدا صلی الله علیه وآله.
5:نشر و اهدای کتب مربوط به خطابه غدیر.
6:تابلو کردن جملات خطابه برروی اشیای نفیس.
7:تدریس خطابه غدیر در مدارس ، دانشگاه ها و حوزه های علمیّه.
8:ارائه خطابه به عنوان متن مورد تحقیق در تز لیسانس و فوق لیسانس ودکتری در رشته های مربوطه.
9:سخنرانی توسط سخن رانان محترم و اساتید در محتوا و مطالب اعتقادی آن.
10:ترجمه خطابه ی غدیر به زبان های زنده دنیا-از متن کامل و جملات منتخب آن-وعرضه ی آن در سایت های اینتر نتی.
11:تهیه کتب مربوط به خطابه غدیر و اهدای آن در مجالس عقد و عروسی وولیمه ی حج و...
12:ارائه و معرفی آن به شرکت هاومجتمع های تولیدی و تجاری برای اهدا به عنوان عیدی و...به مشتریان و نمایندگان.
13:تهیّه ی کتاب برای کودکان و نوجوانان ازمتن خطابه ی غدیر
14:ساختن فیلم وانیمیشن وکلیپ از جملات خطابه ی غدیر
15:messageکردن جملات کوتاه آن در مناسبتهای امامت و ولایت امامان-علیهم السلام-
16:ما خذ قرار دادن متن برای تحقیقات در موضوعات توحید،نبوت،امامت،مهدویت ، و ...
17:معرفی وpresentعمومی توسط جوانان دختر و پسر.
18:تشویق مردم برای نذر ختم خطابه ی غدیر در محافل ونذر مالی برای نشر خطابه ی غدیر برای برآورده شدن حاجات.
19:ساختن ونشر متن خطابه به در CD ، نوارو...
20:ساختن سرود وشعر وقطعات ادبی از متن خطابه ی غدیر.
21:تعلیم جملات کوتاه به کودکان و تشویق آنان به حفظ و یاد گیری.
22:ساختن گرافیک،نقاشی،خط وهنر های تجسّمی از متن خطابه.
23:ساختن تئاتر و سرود از متن خطابه ی غدیر.

تا نفس هست راز می گوییم
روز و شب چون نماز می گوییم
نسل در نسل از علیّ و غدیر
باز گفتند و باز می گوییم .

6/6/1385 دو شنبه سوم شعبان 1427
بازنویسی مجدد پیام نگار صبح ساعت 8
ارسال پست

بازگشت به “خطابه غدیر”