شبهای قدر را قدر بدانیم

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 95
تاریخ عضویت: دوشنبه ۳ تیر ۱۳۹۲, ۶:۳۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 105 بار
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

شبهای قدر را قدر بدانیم

پست توسط mohammad area51 »

شب قدر (ليلة القدر)‏ شبی است در ماه رمضان که قرآن در آن شب بر محمد رسول الله نازل شده‌است.شب قدر یکی از سه شب ۱۹، ۲۱ یا ۲۳ در ماه رمضان است.
شب 19 ماه رمضان اولین شب قدر و هم چنین شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) هست حضرت علی علیه السلام در شب شهادت خود، افطار را میهمان دخترش، ام الکلثوم بود. در هنگام افطار سه لقمه غذا خورد و سپس به عبادت پرداخت. علی علیه السلام از اول شب تا صبح بیقرار بود. گاهی به آسمان و ستارگان نگاه می کرد و هر چه طلوع فجر نزدیک تر می شد، تشویش او نیز بیشتر می شد. می‌فرمود:« نه من دروغ می گویم و نه آن کسی که به من خبر داده دروغ گفته است. شبی که مرا وعده شهادت داده اند، امشب است.»

سرانجام آن شب هولناک به پایان رسید و علی علیه السلام در تاریکی سحر برای ادای نماز صبح به سوی مسجد حرکت کرد. مرغابی‌هایی که در حیاط خانه بودند در پی او رفتند و به جامه اش آویختند. اهل خانه خواستند آن ها را از او دور سازند، اما امام فرمود:« آن ها را به حال خود بگذارید. آنها اکنون سروصدا می‌کنند اما به زودی نوحه سر خواهند داد.»
امام حسن علیه السلام گفت:« این چه نفوس بدی است که می‌زنید؟»
فرمود:« پسرم، نفوس بد نمی زنم ولیکن دل من گواهی می‌دهد که کشته خواهم شد.»

ام کلثوم از سخن پدرش پریشان شد و عرض کرد:« دستور بفرمایید که جُعده به مسجد برود و با مردم نماز بگذارد.»
فرمود:« از قضای الهی نمی توان گریخت.» آن گاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه می کرد عازم مسجد شد.
« کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد.
از مرگ، آن گاه که به سوی تو آید، جزع و فریاد مکن.»

امام علیه السلام وارد مسجد شد و به نماز ایستاد. وقتی به سجده رفت، ابن ملجم در حالی که فریاد می زد: « للّه الحکمُ لا لک یا علی » (حکم برای خداست نه برای تو ای علی) با شمشیر زهر آلود، ضربتی بر سر مبارک علی علیه السلام زد. این ضربت به محلّی اصابت کرد که سابقاً شمشیر عمرو بن عبدود در جنگ خندق بر آن خورده بود.
فرق مبارک امام علی علیه السلام با ضربه ابن ملجم تا پیشانی شکافته شد و خون فوران کرد.

رمضان بود و شب نوزدهم
ام كلثوم كنار پدرش
سفره گسترده به افطار على
شیر و نان و نمك آورد برش
میهمان، مظهر عدل و تقوى
میزبان، دختر نیكو سیرش
على آن مرد مناجات و نماز
چونكه افتاد به آن ها نظرش
چشمه هاى غم او جوشان شد
ریخت زان منظره اشك از بصرش
گفت: در سفره من كى دیدى
دو خورش، یا كه از آن بیشترش
نمك و شیر، یكى را برگیر
بنه از بهر پدر، آن دگرش
شیر حق، عاقبت از شیر گذشت
كه بشد نان و نمك، ماحضرش
حیدر از شوق شهادت، بیدار
در نظر وعدۀ پیغامبرش
كه شب نوزدهم، از رمضان
رسد از باغ شهادت، ثمرش
بى قرار و نگران بود على
چون مسافر كه به آخر سفرش
گاه از خانه برون می آمد
تا كى از راه رسد منتظرش
گه به صد شوق، نظر می فرمود
به سما و به نجوم و قمرش
گاه در جذبۀ معراج نماز
بیخود از خویش و جهان زیر پرش
چه خبر داشت خدایا آن شب

كه على در هیجان از خبرش
ام كلثوم غمین و نگران
كاین شب تار چه دارد سحرش ؟
گشت آمادۀ رفتن حیدر
مضطرب دختر خونین جگرش
چون كه از خانه برون می آمد
چفت در، بند گشود از كمرش
كه مرو یا على از خانه برون
تا سحر بگذرد و این خطرش
على آن روح مناجات و نماز
شرح قرآن سخن چون شكرش
گفت با خود كه كمر محكم كن
بهر مردن كه عیان شد اثرش
تا كه نزدیك بشد صبح وصال
مسجد كوفه بشد باز درش
على آن بندۀ تسلیم خدا
صاحب الامر قضا و قدرش
كعبه زادى كه خدا دعوت كرد
بار دیگر به سراى دگرش
چون كه جا در بر محراب گرفت
من چه گویم كه چه آمد بسرش
كوفه لرزید ز تكبیر على
ناله برخاست ز سنگ و شجرش
فلك افشاند به سر، خاك عزا
چرخ، وا ماند ز سیر و گذرش
آه از آن دم كه على غرقِ به خون
بود بر دوش شبیر و شبرش
آه از آن دم كه "حسانا" زینب
چشمش افتاد به فرق پدرش



شاعر : حبیب الله چابچیان



شب نوزدهم:

اولین شب از شب‌های قدر است و شب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی و فضیلت آن نمی‌رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال رقم می‌خورد و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل می‌شوند و به خدمت امام زمان علیه‌السلام مشرف می‌شوند و آنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می‌کنند.

اعمال شب قدر بر دو نوع است: یکی آن که در هر سه شب انجام می‌شود و دیگر آن که مخصوص هر شبی است.


اعمالی که در هر سه شب مشترک است:

1- غسل. (مقارن غروب آفتاب، که بهتر است نماز عشاء را با غسل خواند.)

2- دو رکعت نماز وارد شده است که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ و در روایتی است که از جای خود برنخیزد تا حق تعالی او و پدر و مادرش را بیامرزد.

3- قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید: اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِ وَ ما فیهِ اسمُکَ الاَکبَرُ و اَسماۆُکَ الحُسنی وَ ما یُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار. پس هر حاجت که دارد بخواهد.

4- مصحف شریف را بگیرد و بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَ بِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ.

ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله

ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِعلیٍّ

ده مرتبه: بِفاطِمَةَ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ

ده مرتبه: بِالحُسَین ِ

ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ

ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی

ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ

ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ

ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.

پس از این عمل هر حاجتی كه داری طلب کن.

5- زیارت امام حسین علیه السلام است؛ که در روایت آمده است که چون شب قدر می‌شود منادی از آسمان هفتم ندا می‌کند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین علیه السلام آمده است.

6- احیا داشتن این شب‌ها. در روایت آمده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان و سنگینی کوه‌ها و وزن دریاها باشد.

7- صد رکعت نماز بخواند که فضیلت بسیار دارد، و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند.

8- این دعا خوانده شود: اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ...


اعمال مخصوص هر شب قدر

شب نوزدهم:

1- صد مرتبه "اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه".

2- صد مرتبه " اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ".

3- دعای "یا ذَالَّذی کانَ..." خوانده شود .

4- دعای " اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ..." خوانده شود.

   
تصویر
Bronze
Bronze
پست: 95
تاریخ عضویت: دوشنبه ۳ تیر ۱۳۹۲, ۶:۳۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 105 بار
سپاس‌های دریافتی: 54 بار

Re: شبهای قدر را قدر بدانیم

پست توسط mohammad area51 »

شب 21 شب دوم از لیالی قدر

1- شهادت امیرالمومنین (علیه السلام)
امام المتقین امیرالمومنین رد شب 21 رمضان مقارن طلوع فجر به شهادت رسید درحالی که ازسن مبارک حضرتش 63 سال گذشته بود. دربیستم ماه مبارک رمضان اثرات سم درپاهای مبارک امیرالمومنین )علیه السلام) ظاهر شد و پاهای مبارک ورم کرد.(1)

درشب 21 اثرزهربربدن مبارک امیرالمومنین (علیه السلام) بسیار شد . حضرت فرزندان واهل بیت خود را جمع کرد و با آنها وداع نمود و وصیت های خود را فرمود. درآن شب هرخوردنی و آشامیدنی آوردند تناول نفرمود و لب های مبارکش به ذکرخدا حرکت می کرد و مانند مروارید عرق از پیشانی نازنینش می ریخت و با دست مبارک خود آن را برطرف می کرد.

به امام مجتبی(علیه السلام) فرمود: تو را به برادرت حسین (علیه السلام) وصیت می کنم . به فرزندان دیگر که از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نبودند فرمود: شما را وصیت می کنم به اطاعت ازحسن وحسین(علیهما السلام).

سپس فرمودند: خداوند شما را صبر نیکو کرامت فرماید. امشب ازمیان شما می روم و به حبیب خود محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله) ملحق می شوم چنانکه مرا وعده داده است. صدای گریه اهل بیت (علیهم السلام) بلند شد. آنگاه دستوراتی درمورد غسل کفن نمازو محل دفن به امام مجتبی (علیه السلام) فرمودند و تا امام حسین (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) کلماتی از کربلا فرمودند.

بعد از وداع با همگان دست و پای مبارک را به طرف قبله کشیدند و فرمودند: "اشهد ان لااله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله" وچشمان مبارک را بستند و بهشت را به قدوم خویش مبارک فرمودند. صدای شیون و گریه ازخانه آن حضرت بلند شد. اهل کوفه که با خبر شدند صدای شیون و ناله ازتمامی شهر برخواست مانند روزی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) از دنیا رفتند. درآن شب آفاق آسمان متغیر گشت و زمین لرزید وصدای تسبیح و تقدیس فرشتگان از هوا شنیده شد.

بعد ازنماز برآن حضرت توسط امام مجتبی (علیه السلام) مقداری اززیر تابوت را کندند و قبری آماده یافتند که داخل آن لوحی مسی یا سفالی بود و برآن نوشته شده بود: "بسم الله الرحمن الرحیم، این قبری است که نوح برای علی بن ابیطالب (علیه السلام) وصی و جانشین محمد (صلی الله علیه وآله) 700سال قبل ازطوفان حفرنموده است". (2) بدن مطهر آن حضرت را دفن نمودند وحسب وصیت آن حضرت قبرمطهرش را مخفی نمودند تا درزمان هارون برهمگان معلوم شد.

درشب 21 ماه رمضان اوصیاء پیغمبر(صلی الله علیه وآله) ان رحلت کردند و حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) به آسمان برده شد و درهمین شب حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) رحلت کرد و یوشع بن نوح (علیه السلام) به شهادت رسید.

2- بیعت با امام مجتبی (علیه السلام)
دراین روز مردم پس از شهادت امیرالمومنین(علیه السلام) با امام حسن مجتبی (علیه السلام) بیعت کردند.

3- قتل ابن مجلم
دراین روز ابن ملجم با یک ضربت شمشیر به جهنم فرستاده شد سپس ام الهیثم دختر اسود نخعی جنازه او را گرفته آن را به آتش کشید. بعد ازکشتن ابن ملجم مردم به سوی قطام ملعونه فاسقه هجوم آوردند و او را با شمشیربه درک فرستادند و جسدش را بیرون کوفه سوزانیدند.(3)

منابع:
1- بحارالانوار: ج 42، ج 95 ص 196. کافی: ج 1 ص 452.
2- بحارالانوار: ج 42 ص 216. مناقب آل ابی طالب: ج 2 ص 388.
3- بحارالانوار: ج 42 ص 298. انوار العلویة: ص 390.

______________________________________________________________________________________

اعمال شب بیست و یکم:

اعمال این شب بر دو قسم است:

قسم اوّل دعاهایى که مربوط به دهه آخر ماه رمضان است که خواهد آمد(صفحه 796) و قسم دیگر اعمال مخصوص شب بیست و یکم، که به این شرح است:

1ـ دعایى است که در «مصباح المتهجّد» و «کافى» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده مي‌شود:

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِى النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَىِّ مِنَ

اى فروبرنده شب در روز و اى فروبرنده روزدر شب و اى بیرون آورنده زنده از

الْمَیِّتِ، وَمُخْرِجَ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَىِّ، یا رازِقَ مَنْ یَشآءُ بِغَیْرِ حِساب، یا اَللهُ

مرده و بیرون آورنده مرده از زنده اى روزى دهنده هرکه را خواهى بى حساب اى خدا،

یا رَحْمـنُ، یا اَللهُ یا رَحیمُ، یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ، لَکَ الاَْسْمآءُ الْحُسْنى،

اى بخشاینده، اى خدا اى مهربان اى خدا اى خدا... از آن توست نامهاى نیکو

وَالاَْمْثالُ الْعُلْیا، وَالْکِبْرِیآءُ وَالاْلاءُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

و نمونه‌هاى والا و بزرگى و نعمت‌ها از تو خواهم درود فرستى بر محمّد و آل

مُحَمَّد، وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَدآءِ، وَ رُوحى مَعَ

محمّد و نام مرا در این شب در زمره سعادتمندان قرار دهى و روحم را با

الشُّهَدآءِ، وَاِحْسانى فى عِلِّیّینَ، وَاِسآئَتى مَغْفُورَةً، وَاَنْ تَهَبَ لى یَقیناً

شهدا مقرون سازى و احسان و نیکوکاریم را در بلندترین درجه بهشت و گناهانم را آمرزیده کنى و به من یقینى عطا کنى که

تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَاِیماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّى، وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى،

همیشه با دلم همراه باشد و ایمانى به من بدهى که شک و تردید را از من دور سازد و بدانچه روزیم کرده اى خشنودم سازى

وَآتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنَةً، وَ فِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنا عَذابَ النّارِ الْحَریقِ،

و بدهى به من در دنیا نعمت نیک و در آخرت نعمت نیک و نگهدارى ما را از عذاب آتش سوزان

وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ، وَ الرَّغْبَةَ اِلَیْکَ وَ الاِْنابَةَ، وَ التَّوْفیقَ لِما

و روزیم کنى در این شب ذکر خود و سپاسگزاریت و اشتیاق و بازگشت بسویت و توفیق براى انجام آنچه را

وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ

موفق داشتى بدان محمّدو آل محمّد را که بر او و بر ایشان سلام باد.

2ـ مرحوم «شیخ کفعمى» از «سیّد بن باقى» نقل کرده است که در شب بیست و یکم مى خوانى:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَ

خدایا درود فرست برمحمّد و آل محمّد و چنان بردباریى بهره ام کن که ببندد بر من دَرِ

الْجَهْلِ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَة، وَغِنىً تَسُدُّ بِهِ عَنّى بابَ کُلِّ

نادانى را و هدایتى به من ده که بر من منّت نهد از رهانیدن از هر گمراهى و بى نیازیى به من بده که درهاى انواع فقر را به تمامى بر من ببندد

فَقْر، وَقُوَّةً تَرُدُّ بِها عَنّى کُلَّ ضَعْف، وَعِزّاً تُکْرِمُنى بِهِ عَنْ کُلِّ ذِلَّة، وَرِفْعَةً

و نیرویى به من ده که هرگونه سستى را از من بازگرداند و عزتى که از هر خوارى مرا گرامى دارى و رفعت مقامى

تَرْفَعُنى بِها عَنْ کُلِّ ضَعَة، وَاَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّى کُلَّ خَوْف، وَعافِیَةً تَسْتُرُنى

که بدان وسیله مرا از هر پستى بلند کنى و امنیّتى که بوسیله آن هر ترسى را از من دور کنى و تندرستى که بدان وسیله

بِها مِنْ کُلِّ بَلاء، وَعِلْماً تَفْتَحُ لى بِهِ کُلَّ یَقین، وَیَقیناً تُذْهِبُ بِهِ عَنّى کُلَّ

مرا از هر بلایى بپوشانى و دانشى که به آن هر یقینى را بر من مفتوح گردانى و یقینى که بدان وسیله هر

شَکٍّ، وَدُعآءً تَبْسُطُ لى بِهِ الاِْجابَةَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفى هذِهِ السّاعَةِ

شک و تردیدى را از من دور سازى و دعایى که اجابتش را بر من بگسترانى در همین امشب و در همین ساعت

السّاعَةِ السّاعَةِ یا کَریمُ، وَ خَوْفاً تَنْشُرُ لى بِهِ کُلَّ رَحْمَة، وَعِصْمَةً تَحُولُ

.............. اى بزرگوار و ترسى به من بده که هر رحمتى را بدان وسیله بر من بگسترانى و مرا چنان خودنگهدار کن که همان

بِها بَیْنى وَ بَیْنَ الذُّنُوبِ، حَتّى اُفْلِحَ بِها بَیْنَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ، بِرَحْمَتِکَ

حالت میان من و گناهان حائل شود و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم

یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

اى مهربانترین مهربانان.

3ـ به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حقوق آل محمّد(صلى الله علیه وآله) و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) بسیار لعن و نفرین فرستد و براى خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.

4ـ دعا براى وجود مبارک امام زمان(علیه السلام) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال این شب است. در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم: در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(علیه السلام) از من پرسید که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(علیه السلام) حصیرى طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت(علیه السلام) مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت(علیه السلام) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(علیه السلام) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(علیه السلام) بجا آوردیم.

امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداخت و بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) درود فرستاد و براى مؤمنان دعا کرد; آنگاه به سجده رفت و ساعتى در سجده بود، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواند از جمله در دعایش عرض کرد:

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ

از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر

عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ

مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج

مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ

و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود

وَتُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

پس از آن که امام(علیه السلام) سر از سجده برداشت، عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد; مگر آن کس شما نیستید؟

امام(علیه السلام) فرمود: نه! او قائم آل محمّد است!

آنگاه امام صادق(علیه السلام) نشانه هاى ظهورش را بیان کرد و در ادامه فرمود: «شب و روز، منتظر ظهور مولایت باش! زیرا خداوند هر روز در شأن و کارى است، و انجام کارى او را از کار دیگر باز نمى دارد».

(وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ، فاِنَّ اللهَ کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأن، لا یَشْغَلُهُ شأنٌ عَنْ شَأن).

نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد.

همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله)در دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتکف مى‌شد بسترش را جمع مى کرد و آماده و مهیّا و بانشاط به شب زنده دارى و عبادت مى‌پرداخت(بسیارى از مسلمانان نیز در این امر به آن حضرت اقتدا مى‌کردند، برخلاف آنچه بعضى از ناآگاهان مى‌پندارند که با گذشت شب‌هاى قدر برنامه ماه مبارک رمضان تمام شده است.
_________________________________________
نقش انسان در تعیین مقدرات شب قدر

آنچه در پی می آید بحثی است پیرامون اینکه انسان با یک سلسله اعمال و رفتارها می تواند سرنوشت خود را در شب قدر تعیین کند و حتی نقش اصلی را به خود وی سپرده اند تا براساس نوع عملکردش مقدرات خویش را برای یک سال در شب قدر رقم بزند

در روایات فراوان تاکید شده که در شب قدر مقدرات انسان برای یک سال معین می شود. حال این سوال مطرح است که آیا انسان در تعیین سرنوشت خود موثر است در آن نقشی دارد یا اینکه این سرنوشت، به صورت جبری برای او رقم زده می شود؟

در این مقاله چند دلیل برای نقش آفرینی انسان در مقدرات خود در شب قدر پیاده شده که در ذیل می آید.

۱ حالات و دریافت های شخصی

کسانی که اهل دعا و راز و نیاز و اهل شب قدر هستند، نقش خویش را در شب قدر به خوبی دریافته اند. گاهی این حالات آن چنان ژرف و تاثیرگذار است که تا شب قدر آینده و بلکه تا آخر عمر، در همه افکار، اخلاق، کردار و رفتار شخص رخنه کرده و آن را در یک خط و سیر معنوی قرار می دهد. دیگرانی هم که به این حد از معنویت راه پیدا نمی کنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داری های شب قدر بهره برداری کرده و فیض معنوی می برند. ریشه اصلی این دگرگونی ها و حالات، به خود افراد برمی گردد و اینکه تا چه حد خود را آماده بهره برداری از برکات شب قدر و فضیلت های آن کرده باشند. اگر معنویاتی که در شب قدر نصیب انسان شده و در زندگی آنها تحولی آفریده، هیچ ارتباطی با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نویسندگان مربوط باشد که هرچه بخواهند، برای هر کس بدون ملاحظه حالاتش تقدیر کنند در این صورت مقتضای حکمت و مصلحت این است که یا به هیچ کس هیچ ندهند و یا آنچه می دهند، به همه یکسان و علی السویه بدهند، در حالی که ما می دانیم همه برکات خداوند در شب قدر برای بندگان سرازیر می گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده می شود، پس نتیجه می گیریم تنها دلیل این تفاوت، کارها و اعمال و میزان تلاش خود بندگان است و بس. نتیجه اینکه یکی از راه های رسیدن به اینکه آیا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند یا نه، این است که ببینیم چه اندازه دگرگونی در همین شب با برکت در آنان ایجاد شده است.

۲ شناساندن شب قدر

خداوند تبارک و تعالی با فرستادن سوره ای خاص، شب قدر را به مردم معرفی فرموده است. در دو آیه این سوره مبارکه فرموده است: قرآن در شب قدر نازل شده و فرشتگان در آن شب فرود می آیند. سپس افزوده است: شب سلامت است. و فرموده است: عمل صالح در آن، برابر با عمل صالح در طول هزار ماه است.

فردی به امام باقر(ع) عرض کرد: مراد و مقصود از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ حضرت فرمودند: «والعمل الصالح فیها من الصلاه و الزکاه و انواع الخیر خیر من الف شهر لیس فیها لیله القدر»(۱) کار شایسته از قبیل نماز و زکات، صدقات و انفاقات و انواع خوبی ها در آن شب، برتر از هر کار شایسته ای است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست، انجام شود. اگر کارهای نیک بندگان و چند برابر پاداش آن تاثیری در مقدرات و سرنوشت افراد در شب قدر ندارد، از گفتن و دانستن آن چه سودی عاید بندگان می شود؟ اگر نزول قرآن در شب قدر و بیان کردن این مطلب، سود و زیانی را متوجه هیچ کس نمی کند، چه انگیزه ای در اعلام این شب نهفته است؟ اگر دانستن نزول فرشتگان، در نتیجه تلاش افراد سودمند نباشد، چرا باید مردم در جریان آن باشند و دانستن آن، چه گرهی از کار بندگان می گشاید؟ می دانیم که کار بیهوده حتی از افراد عادی و معمولی پسندیده نیست، چه رسد به پروردگار آسمان و زمین که هیچ کاری را بدون حکمت و مصلحت انجام نمی دهد. حکمت معرفی شب قدر به عنوان شبی که قرآن در آن نازل شده و شبی که مقدرات در آن سامان داده می شود، این است که بنده سرنوشت و مقدرات خویش را به قرآن پیوند بزند و آن را سرمشق و سرچشمه فکر و عمل خویش قرار بدهد، اگر کردارش موافق با قرآن و در جهت آن باشد، عمل کننده به آن سعادتمند است و اگر خدای نکرده مخالف با قرآن باشد، فاعل آن شقی خواهد بود.

۳ اجماع و سیره مسلمانان

می دانیم که همه دانشمندان اسلام و مسلمانان از هر فرقه و گروهی، بر اهمیت شب قدر و احیای آن تاکید فراوان دارند و به شب زنده داری آن شب، اهتمام می ورزند. نقل شده که یکی از دانشمندان بزرگ اسلام، برای اینکه شب قدر را درک کند، یک سال تمام یعنی حدود ۳۵۷ شب، از سر شب تا به صبح شب زنده داری کرد. (۲) این همه اقبال و توجه به تشکیل اجتماعات با شکوه برای خواندن دعا و مناجات و راز و نیاز و تضرع و ابتهال، همراه گریه وزاری و استغفار، برخاسته از یک واقعیت انکارناپذیر است و آن دخالت انسان ها در سرنوشت خودشان است.

۴ سفارش امامان دین بر احیای شب قدر حتی درحال بیماری

امام صادق (ع) به ابوبصیر می فرماید:«وصل فی کل واحده منهما مئه رکعه»؛ در هر یک از دو شب بیست و یکم و بیست و سوم صد رکعت نماز بخوان «واحیهما ان استطعت الی النور»:؛ تا می توانی آن دو شب را تا سپیده صبح شب زنده داری کن «واغتسل فیهما»؛ درآن دو شب غسل کن. ابوبصیر عرض کرد اگر نتوانستم ایستاده نماز بخوانم؟ فرمودند: نشسته بخوان

اگر باز هم نتوانستم؟ خوابیده بخوان.


اگر باز هم نتوانستم؟ ایرادی ندارد که سرشب کمی بخوابی و باقی مانده شب را به هر نحوی که می توانی به عبادت بپردازی، چون درماه رمضان، درهای آسمان گشوده است، شیطان ها در زنجیرند و اعمال مومنان پذیرفته می شود.

از حدیث فوق، می توان تاثیر فراوان کارهای انسان را بر سرنوشت او ارزیابی کرد. می بینیم ابوبصیر که یک راوی زبردست و کار کشته در فن روایت است، با پیش بردن مرحله به مرحله سوال ها در صدد آن است که ژرفای شب قدر و اهمیت عمل درآن شب را به دست آورد؛ امام (ع) هم، چنان بر اهمیت عبادت در شب قدر پافشاری می فرمایند که رضایت نمی دهند بنده حتی اگر بیمار باشد، از نتیجه اعمال صالح خویش محروم گردد. نکته درخور توجهی که تاثیر انسان را مشخص می کند، جمله پایانی امام (ع) است که آن را به عنوان ریشه و علت تاکید و تشویق بر عمل صالح بیان فرموده اند؛ آنجا که فرمودند: «و تقبل اعمال المومنین»؛ اعمال مومنان درشب قدر پذیرفته می شود.(۳)

۵ تشویق زیاد به دعاهای ماثور و راز و نیاز

دعاهای شب قدر، از طولانی ترین و پرمحتواترین دعاهاست؛ دعاهایی مانند «جوشن کبیر»، «ابوحمزه ثمالی»، و امثال آنها که اگر با حال و توجه خوانده شود، مایه انقلاب و دگرگونی روحی است. ادعیه ای که انسان را با ردیابی از معارف آشنا می کند. انسان با خواندن دعا از یک طرف، با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی پایان خدای مهربان او را درکنار و دستگیر خویش می بیند و نور امید در دلش می درخشد و از دیگر سو، با یادآوردن سختی های جان کندن، تنگی و فشارقبر، گرفتاریهای عالم برزخ، حساب و کتاب فردای قیامت، شعله های دردناک و سوزان دوزخ وحسابرسی دقیق درصحرای محشر، تمام وجودش، سرشار از ترس و نگرانی گردیده و آنچه عیش و نوش است فراموش کرده و گذشته خود و آنچه بوده و کرده است را با آنچه باید باشد می سنجد و زیانی که در گذشته متوجه وی شده است را درمی یابد و علاوه بر شک و تردیدی که نسبت به راه و روش نامطلوب خویش پیدا می کند، ندامت، سراسر وجودش را پر کرده و تصمیمی سرنوشت ساز می گیرد و مسیر زندگی اش را دگرگون می کند. اگر هم به این مرحله نرسد، لااقل برکردار خود بیشتر مواظبت خواهد داشت؛ زیرا بیم و امیدی که دستاورد شب قدر است در مراحل زندگی به یاری اش می شتابد. درمقابل، اگر کسی از دعا رو برگرداند و شب قدر را هم به غفلت سپری کند، در همان جمود و غفلت، زندگی را به پایان خواهدبرد و سرنوشتی شقاوت بار در انتظارش می باشد. از گفتار فوق، این نتیجه بدست می آید که در واقع خود انسان وارد مسیرسرنوشت خویش شده و آن را تغییر می دهد. گاهی برای پیمودن مسیر مقررات، بر بال دعا و گاه بر بال عمل می نشیند، اگرچه دعا هم نوعی عمل محسوب می شود. بنابراین، دعا در شب های قدر که یک کار اختیاری است منشأ اثر است و در سرنوشت افراد دخالت دارد؛ به همین دلیل به آن سفارش اکید شده است. علاوه بر سفارش شفاهی بزرگان دین و علمای اسلام به خواندن دعاها در طول سال، در شب های قدر تأکید بیشتری بر این امر شده است؛ پس حتما منشأ اثر است وگرنه کار لغو و بیهوده از بزرگان سر نمی زند.

۶ نکوهش بهره نبردن از شب قدر

پیامبرگرامی اسلام(ص) فرمودند: «من ادرک لیله القدر، فلم یغفر له فابعده الله» (۴) از خداوند به دور باد کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود. با این حال حدیث نقش انسان در تعیین سرنوشت خود واضح تر می گردد و معلوم می شود که بدبختی و شقاوت مقدر در شب قدر، نتیجه کار خود بندگان است وگرنه از نظر منطقی با توجه به شأن و مقام پیامبرگرامی(ص) قابل قبول نیست که آن بزرگوار به خاطر انجام ندادن کاری بی اثر وبی خاصیت، سهل انگاران را نکوهش و مذمت فرمایند. (انس بن مالک) از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمودند: «ان هذا الشهر قد حضرکم»؛ ماه مبارک به شما رو آورده است (و فیه لیله خیر من الف شهر»؛ در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است. (من حرمها فقد حرم الخیر کله»؛ هرکس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی نصیب مانده است. (ولا یحرم خیرها الامحروم) (۵) ؛ و محروم نمی ماند از برکات شب قدر، کسی که خویشتن را محروم کرده است. روایات، بعضی از گناهان را مانع بهره برداری گناهکار از شب قدر دانسته اند، از جمله آن کارها میخوارگی (دائم الخمر) بودن و نیز آزار پدر و مادر است.

۷ شب قدر، مکمل اعمال صالح

یکی از دلایل تفضل شب قدر به امت اسلام، کامل و پرکردن پیمانه اعمال صالح مسلمانان و جبران کمبودهای آنان است. تا با دستی پر، این جهان را ترک کنند. بیش از این گفتیم که امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «لیله القدر خیر من الف شهر» فرمودند: مراد این است که انجام کار خوب در آن شب برابر عمل صالح در طول هزار ماه است. روایتی نیز از امام باقر(ع) واردشده، در پاسخ به این پرسش که چرا شب قدر به وجود آمده و به عبارت دیگر فلسفه شب قدر چیست؟ ایشان می فرمایند: «ولولا ما یضاعف الله المؤمنین، لما بلغوا و لکن الله عزوجل یضاعف لهم الحسنات»؛ اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمی رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آنها را چند برابر می فرماید تا کاستی هایشان جبران شود. از این روایت قبلی به خوبی می توان فهمید که مبنا و اساس، عمل صالح خود بنده است؛ هنگامی که یک عمل صالح معمولی با زمانی پربرکت و مقدس همراه گردد، از ارزشی چند برابر برخوردار می شود و گاه همراه شدن یک عمل صالح با ولایت و اعتقاد و امامت می تواند انسان را به اوج شرافت برساند؛ پس، راز سعادتمندشدن انسان ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر می شود. در روایات به پاره ای از اعمال، سفارش شده که نتیجه ویژه آن در شب قدر نهفته است.

۸ نتیجه بخش بودن بعضی از اعمال در شب قدر

۱ نماز: (انس بن مالک) از پیامبرگرامی(ص) روایت کرده که فرمودند: «من صلی من اول شهر رمضان الی آخره فی جماعه فقد اخذ بحظ من لیله القدر» (۶) کسی که از اول تا آخر ماه مبارک، در نماز جماعت حاضر شود، بهره ای از شب قدر نصیبش شده است.

۲ افطاری دادن با مال حلال: «ابو شی ابن حیان» از پیامبراکرم(ص) نقل کرده که فرمودند: (من فطر صائما فی شهر رمضان من کسب حلال صلت علیه الملائکه و لیالی رمضان کلها و صافحه جبرائیل (ع) لیله القدر و من صافحه جبرائیل(ع) برق قلبه و تکثر دموعه...» (۷)؛ کسی که با مالی که از راه حلال به دست آورده، روزه داری را افطار دهد، در تمام شب های رمضان فرشتگان بر او درود فرستند و جبرئیل در شب قدر با وی مصاحفه کند، نشانه مصافحه جبرئیل آن است که دل مصافحه شونده نرم و اشکش جاری می شود.

۳ صدقه: درباره امام زین العابدین(ع) آمده است: کان اذا دخل شهر رمضان تصدق فی کل یوم بدر هم فیقول: لعلی اصیب لیله القدر(۸)؛ در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه می دادند، آنگاه می فرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم.

عبدالله بن مسعود روایت می کند که شبی رسول خدا(ص) از نماز عشا فارغ شد، مردی از میان صفوف برخاست و گفت: ای مهاجران و انصار، مردی غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامی دهید. رسول خداگفت: ای فقیر، ذکر غریب مکن که دل مرا اندوهگین ساختی. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمند:

۱ مسجدی که در میان قومی باشد که در آنجا نروند و نماز نخوانند.

۲ قرآنی که در خانه ای باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نکنند.

۳ عالمی که در میان جماعتی باشد و ایشان تفقد وی نکنند و از او مسایل دینی سؤال نکنند.

۴ اسیران اهل اسلام که در میان کفار باشند.

پس فرمود: کیست که غذای این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا خدا او را جای دهد؟ حضرت علی(ع) برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا(س) رفت و گفت: ای دختر رسول خدا، درکار این میهمان نظری کند. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندکی موجود است و حسن وحسین گرسنه اند و شما روزه دارید و آن طعام یک نفر را بیشتر کفایت نمی کند. علی(ع) فرمود: آن را حاضر کن.

فاطمه(س) طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و باخود گفت که اگر من از این طعام بخورم میهمان را کافی نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز کرد به سوی چراغ و چنان نشان داد که چراغ را اصلاح می کنم و آن را خاموش کرد و فاطمه(س) راگفت در روشن کردن چراغ دیگر تعلل کن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را می جنباند تا مهمان تصور کند که علی غذا می خورد و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان بر جای بود. امیر المؤمنین فرمود: ای فقیر، چرا طعام خود را نخوردی؟ گفت: سیر شدم؛ پس علی(ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین(ع) و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقی بود.(۹)

۴ شب زنده داری: حضرت رسول(ص) فرمودند: «من احیا لیله القدر حول عنه العذاب الی السنه القابله»(۰۱)؛ کسی که شب قدر را شب زنده داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

۵ غسل و شب زنده داری: امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: «من اغتسل لیله القدر و احیاها الی طلوع الفجر خرج من ذنوبه» (۱۱)؛ کسی که در شب قدر غسل کرده و تاسپیده صبح شب زنده داری کند، گناهانش آمرزیده می شود.

روایاتی که ذکر شد به خوبی دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش ها، مانند دورشدن عذاب دوزخ که در حدیث پیامبر اکرم(ص) ذکر شده بود، نتیجه کار خود بندگان است. موارد فوق می تواند برای نشان دادن اینکه سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می خورد. کافی باشد، ولی برای تکمیل بحث، نکاتی چند که خارج از چارچوب شب قدر و نشان دهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح می کنیم. این بحث تکمیلی را در دو بخش انجام می دهیم:

۱ عمل و پاداش آن در ماه مبارک رمضان.

۲ عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص


الف پاداش ها در ماه مبارک رمضان: امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع) فرمودند: در ماه مبارک کارهای خوب پذیرفته و کارهای زشت بخشیده شده است. خواندن یک آیه قرآن در این ماه، برابر با یک ختم قرآن در ماه های دیگر است. کسی که برادر خود را با یک لبخند شاد کند، در روز واپسین، خداوند دلش را شاد کرده و مژده بهشت به او دهد. کسی که مومنی را در این ماه یاری کند، خداوند در روزی که قدم ها بر پل صراط می لغزند او را دستگیری کرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هرکس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وی خشم نکند. هر کس درمانده ای را فریادرسی کند، خداوند در روز قیامت وی را از رسوایی بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نکند. کسی که ستمدیده ای را یاری کند، خداوند او را در دنیا، در مقابل دشمنانش یاری کرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. (۲۱) و در روایت دیگر امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که فرمودند: کسی که ماه مبارک رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمی می کند.(۳۱) دو روایت بالا ارتباط محکم پاداش ها و اعمال بنده در ماه مبارک و نقش انسان در ترسیم سیمای درونی او را کاملا آشکار نموده است.

ب) پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص: آیات و روایات فراوانی هست که بعضی دگرگونی ها و پاداش های خاص را نتیجه کار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفی کرده اند.

نمونه ای از این آیات و روایات:

«ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»(۴۱)؛ در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمی دهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند.

«ظهر الفساد فی البر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون»(۵۱)؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشکی و دریا آشکار شد تا به آنان جزای بعضی از کارهایشان را بچشانند، باشد که بازگردند.



دعا دگرگون کننده سرنوشت
«ابن حبان» و «حاکم» از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده اند که فرمود: فقط دعاست که تقدیر و سرنوشت ها را دگرگون می کند و تنها نیکی است که مایه افزایش عمر می گردد. گاهی شخص گناهی را مرتکب می شود و به واسطه آن از روزی و نعمتی محروم می ماند.(۶۱)



اختیار انسان و شب قدر
آنچه از مجموع مباحث به دست می آید این است که با ملاحظه آیات و روایات و دریافت ها و مشاهدات، اطمینان کامل پیدا می کنیم که شب قدر هیچ گونه منافاتی با اختیار انسان ندارد و یقینا، او در مقدرات و سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم می خورد موثر است؛ حتی می شود گفت که نقش اصلی را به خود انسان سپرده اند تا آنچه بخواهد برای فردا رقم بزند.

۱- اصول کافی، ج ۴، ص ۸۵۱.
۲- فوائد الرضویه، ص ۰۱- قصص العلما، ص ۸۱- سیمای فرزانگان، ج ۳.
۳- وسائل الشیعه، ج ۰۱، باب ۳۲، ص ۴۵۳.
۴- بحارالانوار، ج ۹۴، ص ۸۰، ح ۷۴.
۵- کنزالعمال، ج ۸، ص ۵۳۴، ح ۸.۲۴۰۲
۶- همان، ص ۵۴۵، ح ۰.۲۴۰۹
۷- الترغیب و الترهیب، ج ۲، ص ۹۵، ح ۴۱.
۸- بحارالانوار، ج ۹۵، ص ۲۸.
۹- تفسیر منهج الصادقین، ج ۹، ص .۲۳۷
۰۱- بحارالانوار، ج ۹۵، ص .۱۴۵
۱۱- همان، ج ۸۰، ص .۱۲۸
۲۱- همان، ج ۹۳، ص .۳۴۱
۳۱- همان، ص .۳۴۶
۴۱- رعد، ۱۱.
۵۱- روم، ۱۴.
۶۱- تحفه الاحوذی، ج ۶، ص ۳۴۸، ح ۵۲۲۲.
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “ماه مبارک رمضان”