روح لطیف زن سلاحی برای تقرب به خدا

مدیران انجمن: قهرمان علقمه, شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

روح لطیف زن سلاحی برای تقرب به خدا

پست توسط قهرمان علقمه »

تصویرتصویر تصویربسم الله الرحمن الرحیم  


اگر کسی با دشمن بیرونی می جنگد باید از آهن وآتش استفاده کند، ولی اگر بادشمن درونی می جنگد باید از «آه » استفاده کند نه از «آهن ».

در مبارزه یا هوی وهوس باید از «آه » استفاده کرد، زیرا در آن جا از آهن کاری ساخته نیست.

انسانی که باهوس بجنگد، بلکه آن کس که در کنار نیایش ودعا وراز ونیاز به سر می برد، در مقابل هوس مسلح است. در دعای کمیل می فرماید:

«و سلاحه البکاء» (1)

یعنی در جنگ بادشمن درونی ودر جبهه جهاد اکبر، اسلحه انسان، آه است نه آهن، گریه است نه شمشیر، واسلحه تیز وکارآمد جهاد اکبر، تهذیب نفس وناله است

واین اسلحه را زنها بیشتر از مردها دارند.


خدای سبحان در راه تهذیب نفس، زنها را مسلح تر از مردها آفریده است، چون ناله و لابه، هنر هر کسی نیست، چه بسا افرادی که در مجالس سوگ سالار

شهیدان حسین بن علی صلوات الله وسلامه علیه می نشینند اما آن هنر ودرک را ندارند که اشک بریزند، بر فرض هم که درک داشته باشند،

نرمش دل در آنها نیست، چه این که تحصیل نرمش دل، کار هر کسی نیست وفضیلتی نیست که نصیب هر کسی بشود. بنابراین، سرمایه جهاد اکبر، گریه است.

در دعای ابو حمزه ثمالی که از مبسوطترین دعاهای ماه مبارک رمضان است، امام سجاد علیه السلام به ذات اقدس اله عرض می کند: مرا کمک کن تا سلاح

را فراهم کنم، مرا در گریه اعانت کن.

«و اعنی بالبکاء علی نفسی » (2)

ویاری کن مرا در گریه برای خودم.


معین من باش که من بهتر بفهمم وبهتر بنالم، کمک کن که اگر اشکم تمام شد دوباره اشک بجوشد. اگر زن در بخش های مختلف کارهای اجرایی یا مسائل جبهه وجهاد وبخش های نظامی حضور نداشت، دلیل آن نمی شود که در تقرب الی الله سهمش کمتر از مرد باشد.

خدا اسلحه جهاد اکبر را به زنها بیش از مردها داده، منتها این را باید به جا مصرف بکنند.

کسی که شمشیری در دست دارد وآن را به سنگ می زند به کاری بیهوده روی آورده است، کسی هم که برای دنیا گریه می کند، گرچه رقیق القلب واهل ناله ولابه است،

اما بی جا می نالد. تعلیمات دین برای آن است که انسان این سلاح را به جا بکار ببرد، به مردها می گوید اسلحه فراهم بکن واسلحه را به جا به کار ببر، وبه زنها

می گوید اسلحه را خدا به شما داده است منتها به جا به کار ببرید، مرد باید دو زحمت بکشد وزن یک زحمت، مثل یک کشوری که در جنگ مسلح نیست

وبه او می گویند خودکفا شو واسلحه فراهم کن، بعد هم به جا ومناسب به کار ببر، اما به کشورهایی که در تولید سلاح به خودکفایی رسیده اند نمی گویند

مسلح شو، بلکه می گویند سلاح داری ولی به جا بکار ببند.

گریه سلاح انسان است، واین سلاح را ذات اقدس اله به زنها بیش از مردها داده وبه آنان گفته است که این سلاح را به جا بکار ببرید.

این درست است که جمال برای زنان سرمایه است وباید، هم به جا مصرف کنند وهم زکات آن که عفاف است:

«زکاة الجمال العفاف » (3)

مراعات کنند، لیکن جمال حقیقی آنان همان انجذاب به سوی جمال مطلق است وباید در تحصیل آن دقت کنند.

ذات اقدس اله سرمایه رقت قلب واحساس را برای آن نداده تا انسان در اثر چشم وهم چشمی برای مظاهر دنیا ولباس وزیور گریه کند.


پی نوشت ها:

1. مفاتیح الجنان، دعای کمیل.

2. مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی.

3. غرر الحکم، فصل 37، روایت 5.
Senior Member
Senior Member
پست: 120
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۹, ۶:۲۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 219 بار
سپاس‌های دریافتی: 467 بار

Re: روح لطیف زن سلاحی برای تقرب به خدا

پست توسط soldier young »

با سلام

با تشکر از مطالب گرداوری شده توسط شما
«و سلاحه البکاء» (1)
در رابطه با مطالبی که در شماره یک بیان فرمودید بنده معتقدم یقین و علم به مسائل اعتقادی است که صلاح هر انسانی برای مبارزه با هوای نفس است و شکسته شدن دل که نتیجه ان اه و اشک است اتفاقا در جایی که یقین یک انسان کم بیاورد به سراغ او می اید چون کسی که یقینش کامل و سر منشا ان علم دینی و هدایت الهی باشد حتی در سخت ترین شرایط هم( کشته شدن و از دست دادن جان با ارزش ترین سرمایه دنیوی در راه خدا) نه تنها از پی نفسش حرکت نمی کند بلکه براحتی و با شوق پا روی نفسش می گذارد و نتیجه ان هم رضایتی است که سرمنشا ان رضایت الهی است.

«و اعنی بالبکاء علی نفسی » (2)
اما در مورد اینکه اشک و اه سلاحی است برای مبارزه با نفس و استفاده در موارد دیگر بیهوده است به نظر من اقرار امیز است بلکه اشک واکنشی فیزیولوژیکی است برای ابراز احساسات حال دنیوی و یا اخروی. مثلا مادر شهیدی برای فرزندش و در فراقش گریه می کند در حالی که پسرش کار درست را انجام داده و این مادر باید خوشحال باشد به سبب داشتن چنین فرزندی ولی از طرف دیگر محبت مادری و علاقه و احساسات این مادر به شکل اشک نمود پیدا می کند و این بیانگر پشیمانی این مادر از کشته شدن پسرش نیست بلکه لطف الهی است(مهر مادری) در وجود او و اینکه این را نمی توان کار بیهوده ای فرض کرد و دوست داشتن خود اجر حسنه دارد.


3 - نکته نظر نویسنده
اشک ریختن هم مراتب مختلف دارد و هرکس به سبب نیتش از توفیقات ان بهره مند می شود. مثلا در مجلس عزاداری امام حسین ع یک نفر از سر دلسوزی برای شهدای کربلا گریه می کند کسی از باب اینکه چرا در رکاب ایشان نبوده و توفیق همراهی ایشان را نداشته گریه می کند نفری دیگر از باب قرار گرفتن در چنین جوی روحش ملتهب می شود و اشک می ریزد و تمام این افراد مطمئنا توفیقات یکسانی نخواهند داشت و اگر از بعد حضرت زینب و مبارزه با نفس به این واقعه بنگریم در کربلا چیزی جز زیبائی دیده نشد به گفته مشهور بی بی زینب کبری و زیبایی اشک ریختن ندارد ولی گریه کردن در این مجلس با اینکه جنبه ممبارزه با نفس ندارد باز هم باعث توفیق الهی و روشن شدن چشم دل می شود.


شخصا پس از مطالعه دقیق مقاله شما به عنوان یک منتقد ناشی این مطالب به ذهنم رسید و مطمئنا نظراتم بطور کامل درست نیست ولی خواستم از زاویه ای که به مسئله نگاه می کنم دیگران را هم مطلع کنم.
ارسال پست

بازگشت به “زن و خانواده”