«»«»«»...چه لذتى دارد اين حجاب!!!... «»«»«»

[نسيم]

  لذتى دارد اين  !

نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى   چادرم،  دل مردهايى كه چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترين زن‏هاست را مى‏زند.

نمى‏دانيد چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم: آقا! اينا قيمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛ دوباره مى‏پرسم: آقا! اينا چنده؟

فروشنده كه محو موهاى مش‏كرده زن ديگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بيند. باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بيرون مى‏آيم. نمى‏دانيد؛

واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد [HIGHLIGHT=#76923c]وقتى مردهايى كه به خيابان مى‏آيند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند.  نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خيابان قدم مى‏زنيد؛[HIGHLIGHT=#b2a2c7] در حالى كه دغدغه اين را نداريد   شايد گوشه‏اى از زيبايى‏هاتان، پاك شده باشد و مجبور نيستيد خود را با دلهره، [HIGHLIGHT=#fac08f]به نزديك‏ترين محل امن برسانيد تا هر چه زودتر، زيبايى خود را كنترل كنيد؛   از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانيد و خود را جبران كنيد.

نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد؛ چه لذتى دارد وقتى در خيابان و دانشگاه و... راه مى‏رويد و [HIGHLIGHT=#d99694]صد قافله دل كثيف، همره شما  . نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاك و افكار پليد مردان شهرتان نيستيد.

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد
چه لذتى دارد وقتى [HIGHLIGHT=#92d050]كرم قلاب ماهى‏گيرى شيطان   به دام انداختن مردان شهر نيستيد.
نمى‏دانيد؛

واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى مى‏بينى كه مى‏توانى [HIGHLIGHT=#b2a2c7]اطاعت خدايت را بكنى؛ نه هوايت را.  نمى‏دانيد؛
واقعاً نمى‏دانيد چه لذتى دارد وقتى در خيابان راه مى‏رويد؛ [HIGHLIGHT=#f79646]در حالى كه يك عروسك متحرك نيستيد؛ يك انسان  .

نمى‏دانيد؛ واقعاً نمى‏دانيد

چه لذتى دارد اين حجاب!
 ! لذتم مدام  .

««زهرا قدیانی»»