زن، ريحانه است

[HRG]

زن، ريحانه است
ره توشه هاي جاده ي سبز زندگي

قال الصادق(ع):
من اخلاق الانبياء حبّ النساء.
محبت نسبت به زن از اخلاق انبياء است.(1)
قال الکاظم(ع):
من حَسُنَ بِرُّه بإخوانه و أهله مُدَّ في عمره.
هر کس به برادران و خانواده ي خود نيکي کند عمرش دراز شود.(2)
در سفر زندگي و سپري کردن فراز و نشيب هاي آن تا رسيدن به سر منزل مقصود که همانا قرب الهي و کسب آرامش و اطمينان خاطر است، داشتن يک هم سفر و همسر خوب که آگاهانه و موافق و با بردباري و تدبير در کنارمان باشد و در اين راه طولاني، تنهايمان نگذارد، الزامي است.
نمي توان در جاده ي سبز زندگي، بدون همراه قدم نهاد. چگونه مي توان سختي هاي راه را به تنهايي تحمل کرد و به مقصود رسيد؟
يکي از زيباترين ثمرات زندگي مشترک و تشکيل خانواده، با هم بودن و بيرون آمدن از حصار «من» و «ما شدن» است. براي نيل به هدف و رسيدن به نشاط و آرامش و حصول تعالي و تکامل، يکي از راه ها صميميت و همکاري و درک و احترام متقابل و پرواز با بال هاي عشق است.
اگر مي خواهيم زندگي پويا و بانشاطي داشته باشيم لازم است که خود ،هم سفري فهيم، دانا، صبور و مهربان باشيم تا طرف مقابلمان شاداب و خرسند، راه زندگي را با آرامش و اطمينان همراه ما طي کند.
پس همان گونه که يک زن در امر ازدواج نيازمند يک آگاهي وسيع و اطلاعاتي ارزشمند و کارساز مي باشد تا با مدد از آنها بتواند در عرصه ي زندگي موفق ظاهر شود، يک مرد هم نياز دارد تا مجموعه اي از آگاهي ها و تدابير و اسرار زندگي زناشويي را فرا بگيرد تا در سايه ي آن زندگي سرشار از رضايت و آرامش داشته باشد.
هر انسان عاقل و خردمندي مي داند که موفقيت يک رابطه، بستگي به رضايت و علاقه مندي هر دو طرف دارد، اين بسيار خودخواهانه است که تنها يک نفر راضي و خشنود روزگار بگذراند و شريک او غمگين و افسرده با ايثار و از خود گذشتگي، نظاره گر گذشت زمان باشد! اين خوشبختي و پيروزي واقعي نيست.
يک مرد فهيم که داراي سلامت روحي و رواني است، به دوراز تعصب و خودخواهي، خويش را در غم و شادي همسرش شريک مي داند و سعادت خانواده را در گروي ياري و همکاري متقابل با همسر خويش مي شناسد و زماني احساس خوش بختي مي کند که همسر او نيز از دل و جان لبخند رضايت بر لب داشته باشد.
بدين گونه براي حفظ و بقاي يک زندگي موفق، هر دو عنصر اصلي زندگي، يعني «زن و مرد» بايد آگاهانه رفتار کنند. دانش و آگاهي در اين زمينه، بسيار وسيع و گسترده است و نياز به مطالعات و کسب تجارب و تمرين بسيار دارد.
عشق و زندگي
ابراز محبت
قال الصادق(ع) :
العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد في الايمان فضلاً.(3)
هر چه محبت همسر در قلب بنده زيادتر شود، فضيلت ايمانش زيادتر گردد.
اصلي ترين موضوع که اثري حيات بخش و سرشار از پويايي و طراوت به همراه خود دارد، محبت ودلدادگي است.سرسبزي وشادابي کانون خانواده ، بستگي به حضور با نشاط «زن» دارد،اما نشاط يک زن به محبت «مرد» وابسته است.
قال رسول الله(ص)
قول الرجل للمرأة، اني احبک لايذهب من قلبها ابداً.(4)
اين سخن مرد به زن که:« دوستت دارم » ،هرگز از دل زن بيرون نرود.
قال الصادق(ع) :
اذا احببت رجلا فأخبره.
هرگاه کسي را دوست داشتي به او بگو.(5)
چه تمثيل زيبايي حضرت علي (ع) در مورد زن فرموده اند که : «زن ريحانه است.» زن همانند گل است و به راستي طراوت يک گل، مرهون مراقبت باغباني مهربان است، تا در سايه ي مواظبت و انس با آن گل، ازجلوه وزيبايي وعطرورنگش، بهره و لذت برد و روحش از ديدار آن تازه گردد.
«استاد مطهري» لزوم عشق و ابراز محبت نسبت به زن را با تشبيه زيبايي اين گونه بيان کرده اند: مرد مانند کوهسار است و زن به منزله ي چشمه و فرزندان گل ها و گياهان؛ چشمه بايد باران کوهسار را دريافت و جذب کند تا بتواند آن را به صورت آب صاف و زلال بيرون دهد و گل ها وسبزه ها را شاداب و خرم کند. پس همانگونه که رکن حيات دشت، باران کوهستاني است، رکن حيات خانوادگي نيز احساسات و عواطف مرد نسبت به زن مي باشد که در پرتوي آن هم زن، هم زندگي و هم فرزندان، صفا و جلا و خرمي مي گيرد. (6)
به سبب اين نيروي عظيم و اثر بخشي فوق العاده ي آن است که در دين مقدس اسلام، از جانب پيامبر و ائمه (ع) سفارش هاي بسياري در زمينه ي محبت و اظهار علاقه نسبت به «زن» بيان شده است چنان که رسول گرامي اسلام (ص)اظهار محبت به همسر را نشانه ي ايمان به خدا مي دانند و مي فرمايند: هر چه ايمان انسان کامل تر باشد، به همسرش بيشتر اظهار محبت مي کند.(7)
و حضرت صادق(ع)، مهرورزي به همسر را از اخلاق و صفات پيامبران مي دانند و مي فرمايند: يکي از اخلاق پيامبران اين است که نسبت به همسر خود محبت دارند.(8(
و باز پيامبر عظيم الشان اسلام(ص) به جنبه ي رواني ابراز علاقه پرداخته و بر مردان لزوم اظهار اين محبت را سفارش مي کنند.(9)
محبت نبايد در دل احتکار و زنداني شود، رمز بقاي محبت و مودت در زندگي، اظهار و ابراز هر روز و هر لحظه ي آن است. مردي که به همسر خود محبت مي ورزد، آن را به زبان مي آورد و با رفتار و کردار خويش، عملاً به همسرش اثبات مي کند که دوستش دارد، طبق کلام ائمه(ع) از نشانه هاي مومن است.امام علي(ع) :
بالاحسان تملک القلوب.
با نيکي کردن دل ها تصرف مي شود.
انسان بنده ي احسان است، نيکي کردن آدمي را به بند مي کند.(10)
براي اظهار محبت به دنبال بهانه يا موقعيت خاص نگرديد. شايد بعضي از مردها احساس کنند براي جلب رضايت همسر و کسب امتياز از زن، حتماً بايست کارهاي بزرگ انجام داد. مثلاً خريدن هديه اي گران قيمت يا بردن به سفر و يا ... و بدين گونه دقت و فکر وانرژي خود را مصروف به اين امور مي کنند. در صورتي که از ديدگاه يک زن، اثبات محبت و حصول اطمينان از علاقه ي شوهر، به ريزترين و کوچک ترين امور روزمره ي زندگي بستگي دارد. کارهاي کوچک که شايد از نظر مرد پيش پا افتاده است، براي زن اهميتي يکسان با يک هديه ي نفيس دارد؛ مثلاً هنگامي که مردي به خانه مي آيد همسرش را بغل کرده و نوازشي کند، اگر زن خسته است به او پيشنهاد کمک دهد، به مناسبت هايي غافلگيرانه براي او گلي بخرد و يا وقتي قرار است دير به منزل بيايد به زنش اطلاع دهد، پيوسته به او ابراز علاقه کند و از قيافه و اندامش تعريف نمايد و احساس خشنودي از داشتن همسري چون او بنمايد. گاهي اوقات که او خسته است، ظرف ها را بشويد و کمک در امر خانه داري کند، از سر کار به او زنگ بزند و اظهار دلتنگي کند، خود را براي همسرش تميز و خوشبو نمايد، از غذايي که پخته تعريف و تمجيد کند، و خلاصه اين که به طرق مختلف اظهار محبت نمايد؛ همه ي اين امور کوچک براي زن، ارزشي فوق العاده دارد و او به يکايک اين ها امتيازي مساوي با يک کار بزرگ مي دهد.
قال رسول الله(ص):
لايخدم العيال الا صديق او شهيد او رجل يريد الله به خير الدنيا و الاخرة.
به زن خود خدمت نکند، مگر صديق يا شهيد يا مردي که خداوند خير دنيا و آخرت او را بخواهد.(11)
وقتي زني احساس کند براي همسر خود «مهم» است و شوهر او ارزشي بسيار والا براي او قائل است، آن هنگام است که مي تواند با شور و اطمينان به محبت ورزيدن بپردازد.

پي نوشت ها:
1- وسائل الشيعه، ج 20، ص 22
2- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 421
3- خصال، ج1، ص 55
4- الکافي، ج 5، ص 569
5- بحارالانوار، ج 74، ص 181
6- مطهري، مرضي، نظام حقوق زن در اسلام، ص 287
7- بحارالانوار، ج 103، ص 228
8- بحارالانوار، ج 103، ص 236
9- اين سخن مرد که به همسرش مي گويد «واقعاً تو را دوست دارم» هرگز از قلب زن خارج نمي شود.
10- غررالحکم، 4339
11- بحارالانوار، ج 104، ص
منبع: برگرفته از کتاب:«همسر اگر اينگونه مي بود» - نويسنده:راضيه محمد زاده


نقل از گنجینه دانش

[کاظم]

سلام بچه ها
از نظر اسلام هم آیا عقل زن و مرد یکی در یک درجه است ؟؟؟
شرمنده دیگه تاپیک نزدم

[shahheidari2007]

زن ریحانه است ظریف است چون گلی خوشبوست که درتندبادنگاه هوسرانان نباید قرارگیرد باید ازگل خوشبوی آفرینش به نحواحسن مراقبت کرد که بابه بندکشیدن فرق دارد

[Labbaik]

سلام بچه ها
از نظر اسلام هم آیا عقل زن و مرد یکی در یک درجه است ؟؟؟
شرمنده دیگه تاپیک نزدم

با سلام؛خوشحالم از این که سوالتون را مطرح کردید چون سوال خیلی از دوستان دیگه هم بوده و هست

راستش مطالبی را که آوردم برداشتیه که از مطالعه منابع مختلف داشتم و ممکنه بعضی جاهاش دارای اشکال و ایراد باشه اصلاحش کنید

خدا زن و مرد را آفرید،هر دو انسان.از بعضی جهات مشترک و از جهات دیگه ای هم تفاوت های روحی روانی فیزیکی در وجود اونها قرار داد تا درکنار هم کامل بشن.

زن را موجودی سرشار از عواطف و احساسات قرار داد تا در خانواده با رحمت و گذشت و مهربونیش به زندگی آرامش بده،به تربیت صحیح بچه ها برسه و مایه تسکین و آرامش همه جانبه همسرش باشه.همه اینها وظایفیه که بر عهده یک زنه و خدا هم توانایی ها و ابزار انجام اون را در وجود زن گذاشته نه در مرد. و از طرفی مرد را با یه سری روحیات متفاوت با زن آفریده ،موجودی محکم و باقابلیت بالا در انجام کارهای سنگین و اجرایی و باز به تناسب همین توانایی ها تکالیفی بر عهدش گذاشته

در تفسیر ایه 31 سوره فاطر:

 «الرجال قوامون علی النساء»

میتونیم بطور خلاصه بگیم یعنی مرد پشتوانه امنیتی و اقتصادی زنه نه سالار  

بنابراین طبق نظر اسلام هیچ تفاوت و برتری بین مرد و زن وجود نداره و هر کدوم از اونها در جای خود خوبن فقط بسته به تلاشی که برای انجام وظایفشون می کنن میتونن بهتر و بافضیلت تر باشن.
عقل در زن به گونه ایست متفاوت با عقل در مرد ،همونطور که چیزهای دیگه ای هم که دروجودشون هست متفاوته،پس اصلا جایگاه قیاس را نداره.

تصورشو بکنید توی یه خونه نوزادی را بدن دست یه مرد بگن نگهش دار،اون مرد حتی اگر دقت هم بکنه درک حرکات ریز و احتیاجات نوزادی را نزد او سپردن را نداره و دیگه بدا به حال اون نوزاد......

همینطور اگه به یک زن بگن بیا کار ساختمانی انجام بده،مسلما قادر به انجامش نیست و میبره....

مگه اینکه زن و مرد بخوان وظایفی دیگری را انجام بدن که مجبورن در نقش اون بازی کنن که این هم میشه تنها ادای زن یا مرد را درآوردن...

[خاک قدم هايش]

 به نام خدا

اگر متخصصين روان شناسي و آشنا به زبان عربي و مانوس با دين مبين اسلام، به بررسي اين حديث زيبا ( زن ریحانه است ) *

بپردازند،و به تشکيل خانواده هاي حديثي در اين زمينه همت گمارند، به خوبي خواهند توانست خصوصيات بانوان از ديد اسلام را،

آن گونه که بايد دريابند. دقت به تشبيهي که شده است خيلي چيزها را روشن مي کند:

- گل، زيباست و اين زيبايي هم ظاهري ست هم باطني. زيبايي ظاهريش هوش را مي ربايد و زيبايي و ظرافت خلقتش

در همه ي ابعاد، عقل را به حيرت وا مي دارد.

_ همان طور که زيبايي اش چشم را مي نوازد، بو و شميم خوشش، جان را آرامش مي دهد و روح را لطافت مي بخشد.

- از چنان لطافتي برخوردار است که ما را به حيرت وا مي دارد که ما درک چنين لطافتي را هم داشتيم و گويا فراموش

کرده بوديم. در سايه ي اين لطافت است که جان و روانمان آرامش مي يابد و لحظاتي را به شيريني مي گذرانيم.

- در همين حال مي بينيم که آن چنان حساسيت بالايي دارد که گاه دستي هم نمي توان به او زد.

-اگر ميزان آب و دماي محيطش تغيير محسوسي يابد، عوارضش گاه جبران ناپذير مي گردد.

- آفات به راحتي او را آلوده مي کنند در حالي که او در مقابلشان تقريبا هيچ سلاحي ندارد.

- اگر بخواهيم او را از آسيب هايش درامان بداريم؛ بايد که به نگاهداري اش دقتي فراوان کرد و دائما او را تيمار نمود.

-...

-...  
________________________________________________________________________
* امام علی علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام می فرمایند:«... المراة ریحانة و لیست بقهرمانة...» : زن گلی خوشبوست و کُلفَت و خدمتکاری که بسیار از او کار بکشند نیست.

[محدثه]

.


[font=Times New Roman] « بسم الله الرحمن الرحیم »  


با سلام به کاربر محترم « کاظم »


ـــ در مورد سوالی که پرسیده بودید ، می خواستم بگم به نظر من گر چه که هر دو مرد و زن از جنس انسان هستند

ولی این درست نیست که بخواهید مقایسه ای میان آنها انجام بدید واگر قرار بود زن و مرد توی همه مسایل عین

هم باشند اصلا چه دلیلی داشت که خداوند انسانها را از دو جنس می آفرید و بعد در قرآن می فرمود با هم ازدواج

کنند تا در کنار هم آرامش یابند !!!


زن و مرد دو قطعه از یک پازل هستند که در کنار هم در یک زندگی کامل کننده هم هستند و با نبودن هر قطعه ای ،

پازل ما ناقص هست و نمی تونه مفهوم واقعی خودش رو برسونه و ....


و از طرف دیگه قیاس شما در این امر مثل این می مونه که در فلزات بخواهید دو فلز « آهن » و « طلا » رو با هم

مقایسه کنید ! حالا اصلا میتونید بگید که کدوم یکی از این دو تا سودش بیشتره ؟

ممکنه بگید « طلا » . بله از نظر مالی ارزش طلا خیلی یالاتره ولی آیا شما برای ساختن زیر بنای یه ساختمون

می تونید از طلا با این استحکام بسیار کم استفاده کنید ؟! پس در این مورد ارزش « آهن » بسیار بالاتر از طلا می ره ،

چون اگر آهن نباشه شما خونه راحتی برای آرامش و زندگی ندارید ....


موفق باشید




.

[Labbaik]

[align=center]به نام  

در ادامه این بحث نکته ای که میمونه طرح برخی سوالاته که وقتی میگیم ارزش زن و مرد از نظر اسلام یکیه پس

  _چرا دیه مرد با زن فرق داره؟

_چرا درباره شهادت حکم شهادت دو زن برابر شهادت یک مرده؟

و...  

در مورد دیه که سهم مرد دو برابر زنه به خاطر اینه که مسئولیت تامین مخارج هر خانواده ای بر عهده مرد خونست پس کاملا منطقیه که زن یک سهم ببره و مرد دو سهم .چون خانواده علاوه بر از دست دادن یکی از اعضاء، نان آور خانه را هم از دست داده و این حکم تنها بخاطر تامین موقتی اقتصاد اون خانواده است.
جدای از این آیا هرچند میزان دیه هر فرد زیاد باشه ارزش وجودی انسان را میرسونه؟(چه زن باشه چه مرد-چه کوچک و چه بزرگ)اگه ارزش نیست پس یک سهم یا دوبرابرش هم قرار نیست ارزشی داشته باشه و فقط تدبیریست که اسلام گذاشته تا علاوه بر عرم حضور مرد خانه مشکلات اقتصادی خانواده را تهدید نکنه.

در موردشهادت هم باید بگم که،دلیل اون به خاطر عدم تشخیص درست زن نیست، بلکه چون شاید یک زن نتونه احساسات خدادادی خودش را بطور کامل کنار بگذاره و در خیلی از مواقع زنان بدلیل مشغولیت ها ودغدغه های کاری و تربیتی و عدم آگاهی از تمام مسائل ریز اجتماعی امکان داره مطلبی را فراموش کنن، در این صورت نفر دومی هست تا اون مورد را متذکر بشه. (کما اینکه در موارد بسته به شرایط، شهادت یک زن نیز کفایت میکنه.)


 با آرزوی موفقیت برای یکایک اعضای خانواده اعتقادات  

[zhina]

با سلام.متشکر از شما دوستان در مورد تعابیری که در مورد این جمله حضرت علی ارائه دادید .فقط ذکر یک نکته رو در مورد مطلب یکی از دوستان و جهت تکمیل کلیه مطالب ارائه شده لازم میدونم اون هم اینه که فکر میکنم مقصود حضرت علی در بکار بردن لفظ ریحانه در مورد زنان جهت هشدار دادن به مردان جامعه در مورد ظرافت های روحی و جسمی زنان بوده و نه تشبیه و تمثیل ابعاد وجودی زن به ابعاد وجودی یک گل-اینکه زنان ظریف تر از مردان خلق شده اند انکار ناپذیر است و اینکه هر جسم و شی ظریف تر نیاز به مراقبت و توجه بیشتری دارد هم پذیرفته است اما اینکه یک زن را چون یک گیاه محدود و منحصر بدانیم به مراقبت باغبان و او را بی دفاع و بی سلاح مطلق بدانیم چون یک گیاه در برابر یک اسیب بیرونی بطور 100 درصد صادق نیست کما اینکه دین اسلام به عنوان کاملترین ادیان در نظام حقوقی زنان چنان با ظرافت حکم فرموده که به عنوان محکمترین و قویترین سلاح ها میتوان از ان جهت دفاع از حقوق بانوان دربرابر هر تخطی استفاده نمود.
در ارتباط با جمله الرجال قوامون هم باید این نکته را ذکر کنم که طبق خود ایه قران برتریهای جسمی یک مرد سبب شده تا خداوند انها را قیم و سرپرست زن بداند و سرپرستی زنان را به عنوان یک وظیفه شرعی و ملزوم برانها بداند اما این بدان معنا نیست که زنان در برابر اجتماع و مسولیت های اقتصادی بی حق و بی بهره و مدام و پیوسته وابسته به مردان باشند -باید به این نکته توجه داشت که حق با وظیفه تفاوت دارد -شما وقتی وظیفه ای دارید ملزم به ادای ان هستید ولی اگر حق داشته باشید ملزم به استفاده از ان نیستید اما به دلیل انکه وظیفه تان نیست محروم از استفاده از ان هم نیستید -مردان سرپرست زنانند و مسولیت اقتصادی زنان بر عهده مردان است در هر زمان و دوره و مکان-اما این مسئله به منزله نادیده گرفته شدن حق زنان در اشتغال و اجتماع و توانمندیهای اقتصادی جهت توانمند سازی هر چه بیشتر خود زنان نیست -به کسانیکه میگویند جا به جا شدن وظایف زن و مرد ادای زن و مرد دراوردن است میگویم حرف شما متین-اما پرداختن به مسولیت های غیراز مسولیت های خود _با حفظ نقش خود براجرای وظایف ملزوم شرعی_از نظر اسلام کاملا پذیرفته شده و در جهت افزایش توانمندیهای انسان است-برای مثال اگر یک مرد بتواند در امور خانه و تربیت فرزند چنان تبحر یابد که در کنار وظایف خود بتواند کم یا بیش به ان نیز بپردازد بسیار مطلوب و پذیرفته سشده است همانطور زنان نیز در کنار نقشهای مادری و همسری میتوانند به نقشهای دیگر اجتماعی و اقتصادی بپردازند-و به کسانیکه میگویند اینکار امکان پذیر نیست و از کیفیت مسولیتهای زن و مرد میکاهد میگویم اگر چنین بود خداوند صراحتا در اسلام این حقوق را تعیین نمیفرمود.