آشنائی با علامه سید عبدالحسین شرف الدین

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 199
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۸, ۱۱:۵۴ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 456 بار
سپاس‌های دریافتی: 371 بار

آشنائی با علامه سید عبدالحسین شرف الدین

پست توسط divoone110 »

   تصویر   تولد

سيد عبدالحسين شرف الدين در يكى از روزهاى سال 1290 ق . در شهر كاظمين ديده به جهان گشود . وى در دامان پر مهر مادر پاكدامن و مهربان (زهرا صدر) و تحت نظارت پدر عالم و روحانى اش (سيد يوسف شرف الدين) پرورش يافت . يك ساله بود كه پدرش تصميم گرفت براى گذراندن مراحل عالى تحصيل به نجف اشرف مهاجرت كند، و به اين ترتيب ، سيد عبدالحسين به همراه پدر و مادر راهى آن ديار شد. شش سال داشت كه در نجف اشرف به مكتب خانه گذاشته شد تا قرآن را از معلمان متدين و عالم فرا گيرد. در هشت سالگى پس از بازگشت خانواده به جبل عامل ، در محضر پدر عالم و روحانى خود، به خواندن ادبيات عرب پرداخت و سالها به فراگيرى صرف ، نحو، لغت ، معانى ، بيان ، بديع ، شعر، انشا، تاريخ و خط مشغول شد و با تمرين و ممارست ، معلوماتش را به كمال رسانيد. پس از آنكه در ادبيات ، منطق و اصول فقه معلومات لازم و ضرورى را كسب كرد در محضر پدر به تحصيل فقه پرداخت و با عزمى جزم ، كتابهاى فقهى نجاة العباد، المختصر النافع فى فقه الاماميه و شرايع الاسلام را به نحو شايسته اى فرا گرفت . سيد علاوه بر اين كتابها در زمينه هاى ادبيات ، تاريخ ، تفسير ، فقه ، اصول ، منطق ، اخلاق ، اعتقادات ، و... با شور و شوق جوشانى به مطالعات دامنه دار و عميقى دست زد، استعداد درخشان خويش را پروراند و به دانستنيهاى سرشارى نائل آمد. در همين سالها بود كه وى به پيشنهاد پدر و مادر، با دختر عموى خويش پيمان زناشويى بست .
در سال 1310 ق . به همراه مادر، همسر و برادرش رخت سفر به عراق بربست و در پى توصيه پدربزرگش آية الله سيد هادى صدر و ديگر آشنايانش ، به همراه خانواده اش به سامرا رفت . شرف الدين پس از گفتگو و تبادل نظر با دايى فرزانه و عالم خود آية الله سيد حسن صدر، تحصيلات فقهى و اصولى خويش را در نزد دو استاد معروف حوزه علميه سامرا، شيخ حسن كربلايى(متوفى 1322 ق .) و شيخ باقر حيدر (متوفى 1333 ق .) آغاز كرد. همچنين هر صبح جمعه ، وى با شور و رغبت وصف ناپذيرى ، پاى درس اخلاق حكيم الهى آية الله شيخ فتحعلى سلطان آبادى حضور مى يافت . و دل عطشناكش را از آن سرچمشه عشق حق سيراب مى ساخت .
پس از گذشت يك سال و در هنگامى كه مرجع تقليد شيعيان جهان آية الله ميرزاى شيرازى بنا به عللى سامرا را به قصد نجف ترك كرد، شرف الدين نيز با ديگر عالمان و مدرسان حوزه عمليه سامرا، راهى نجف ، ديار عشق و قبله طالبان علم شد. وى براى تحصيل دوره هاى عالى فقه ، اصول ، حديث ، كلام و... سالها پاى درس عالمان و فقيهان بزرگ حوزه علميه نجف از جمله :
آقا رضا اصفهانى (متوفى 1322 ق )
شيخ محمد طه نجف (متوفى 1323 ق)
آخوند خراسانى (متوفى 329 ق)
شيخ الشريعه اصفهانى (متوفى 1303 ق)
شيخ عبدالله مازندرانى (متوفى 1330 ق )
سيد محمد كاظم طباطبايى يزدى (متوفى 1337 ق )
ميرزا حسين نورى (متوفى 1320 ق .) نشست .

بازگشت

شرف الدين پس از دوازده سال تحصيل ، تحقيق و مناظرات علمى و اعتقادى و در نهايت شوق و تلاش و پشتكار ويژه طلبگى ، به مرتبه بلند فقاهت و اجتهاد دست يافت و از سوى فقهاى طراز اول نجف ، صاحب اجازات و تاءييدات اجتهادى شد و در سى و دو سالگى ، اجتهاد مطلق او مورد قبول و تاءييد همه مجتهدان بزرگ حوزه علميه نجف ، كاظمين ، كربلا و سامرا قرار گرفت . او در اين مدت ، در كنار تحصيلات علمى و فقهى ، با جديت تمام به فعاليتهاى ادبى و تلاش در جهت تسلط كامل بر رموز بلاغت ، صنايع ادبى و شيوه هاى سخنورى ، نويسندگى و بحث دست زد و در اين فنون نيز ممتاز گشت .
در تاريخ نهم ربيع الاول سال 1322 ق . همراه با خانواده اش نجف اشرف را ترك كرد و از راه دمشق رهسپار جبل عامل شد و در ميان امواج خروشان احساست و عواطف پاك هموطنانش ، به وطن قدم نهاد.
ابتدا درشحور اقامت كرد و در كنار پدر بزرگوارش به ارشاد مردم و تدريس ، تعليم و تربيت نسل جوان همت گماشت ، پس از سه سال ، به دعوت مردم صور، راهى آنجا شد. وى با تاءسيس حسينيه صور آنجا رابه مركزى براى برگزارى برنامه هاى گوناگون دينى واجتماعى تبديل كرد.

چاووش وحدت

شرف الدين ، به مثابه عالمى آگاه به زمان ، روشن بين و آشنا به حقايق اصيل مكتب آسمانى اسلام ، از روزگار جوانى ، از اوضاع نابسامان و آشفته آن روز جوامع اسلامى و اختلافات بيهوده و تاءسف بار مسلمانان رنج مى برد. او نه تنها به اصلاح و سازندگى جوامع شيعى مى انديشيد، بلكه از آغاز اقدامهاى اجتماعى و دينى خود، در انديشه اصلاح و عزت بخشى به همه ممالك اسلامى و ايجاد اتحاد و برادرى در بين فرقه هاى مختلف مسلمانان بود.
وى نيم قرن تمام با همه توان علمى و معنوى اش و با قلم ، بيان و عمل صادقانه اش ، در متحد ساختن امت محمد(ص ) كوشيد و از هيچ سعى و تلاش دريغ نورزيد.
نخستين گام بلند و سنگين وى در راه وحدت امت اسلامى ، تاءليف كتاب گرانقدر ) الفصول المهمة فى تاءليف الامة ( بود كه در سال 1327 ق . در شهر صور به زيور طبع در آمد. از اين تاريخ تا پايان عمر (1377 ق .) همواره به دنبال تحقق اين آرمان الهى خويش حركت كرد و به نتايج درخشان و ثمر بخشى دست يافت .
در اواخر سال 1329 ق . براى ديدار از مصر و آشنايى با علماى دينى ، دانشمندان ، متفكران و نويسندگان آن ديار و مساعد كردن زمينه ايجاد اتحاد ملت اسلام ، راهى آن ديار شد وى دريافته بود كه بهترين نقطه حركتش ‍ دانشگاه الازهر، بزرگترين مركز علمى و دينى مسلمانان اهل سنت است .
دست تقدير شرف الدين را با مفتى بزرگ و استاد معروف دانشگاه الازهر، شيخ سليم بشرى مالكى ، آشنا كرد. ثمره اين آشنايى علمى و مذهبى ، مباحثات و مكاتبات شورانگيز و شگفتى زايى بود كه در تاريخ اسلام مى تواند در راه اتحاد ملل مسلمان و دست يافتن به حقايق و وقايع تاريخ ، سرمشق عالمان و متفكران مسلمان باشد.
بيست و پنج سال بعد از آن واقعه ، در سال 1355 ق . شرف الدين مجموعه مكاتبات خود را شيخ سليم را كه 112 نامه بود. به همراه مقدمه اى روشنگر، به صورت كتابى با نام المراجعات ، در شهر صيدا به چاپ رساند.
از ويژگيهاى اين كتاب ، كاربرد واژه هاى نو و پرمعنا، جملات كوتاه و آهنگين ، تعبيرات بديع و دلنشين و پربار كردن مطالب از اشعار و امثال عرب ، افزون بر جنبه هاى علمى و استدلالى كتاب بود كه اين اثر را در نوع خود بى نظير ساخته است .
در مصر، شرف الدين ضمن مكاتبه با شيخ سليم بشرى ، با ديگر عالمان و دانشوران اهل سنت نيز ملاقات و مباحثات علمى ، دينى و فلسفى داشت و بزرگان آنان مانند مانند شيخ محمد نجيب ، شيخ محمد سلموطى ، شيخ محمد عبده و شيخ عبدالكريم الكتانى ادريسى ، با نوشتن اجازات و تاءييدات علمى ، مقام علمى و فكرى شرف الدين را گرامى داشتند و از او تجليل كردند.
اجتهاد در مقابل نص
كار علمى و تحقيقى مهم ديگرى كه شرف الدين در واپسين سالهاى عمرش ‍ به انجام آن موفق شد نوشتن كتاب مشهور و شگفت انگيز النص والاجتهاد بود. اين كتاب يكى ديگر از آثار وحدت آفرين شرف الدين است .
در اين كتاب ، وى حدود صد مورد اجتهاد در مقابل نص (اعمال نظر شخصى در مقابل كلام صريح پيامبر) را كه خلفا، حاكمان و برخى از بستگان آنان ، در زمان رسول خدا يا بعد از رحلت آن حضرت مرتكب شدند، بر اساس كتابهاى معتبر اهل سنت بر مى شمارد و در مورد هر يك ، نظرات علمى ، تحقيقى و منتقدانه خود را بيان مى كند.
نوشتن چنين كتاب ارزشمندى ، در ادامه راه اصلاح و سازندگى فرهنگى امت جدش ، آخرين كار جاودان و حسن ختام يك عمر تلاش او براى خوشبختى و سعادت و وحدت مسلمانان جهان محسوب مى شود.

در انتهاى راه

شرف الدين هيچ گاه ناتوانيهاى جسمى و بيماريهاى مربوط به دوران سالخوردگى را بهانه قرار نداد و شانه از زير بار مسؤ وليتهاى شرعى و اجتماعى خالى نكرد. هنگامى كه در بيمارستان بيروت بسترى بود، هر روز مردم بسيارى از اقشار مختلف و از همه شهرهاى لبنان ، براى عيادتش مى آمدند.
روزها در بيم و اميد و اضطراب مى گذشت تا اينكه در صبح روز دوشنه 8 جمادى الثانى سال 1377 ق . آن شعله فروزان و آن چشم هميشه بيدار، پس از 87 سال درخشش خيره كننده خاموش شد.
خبر درگذشت شرف الدين در دنياى اسلام ، انعكاس غم انگيزى داشت و مردم صور براى هميشه در حسرت ديدن دوباره آن چهره درخشان الهى و اميد دلها، سوختند.
سرانجام دو روز پس از وفات و تشييع مجلل و چشمگير در بيروت ، بغداد، كاظمين و نجف ، پيكر پاك شرف الدين در سمت جنوبى صحن امام على عليه السلام و مجاور آرامگاه استادش ، فقيه بزرگ سيد محمد كاظم يزدى به خاك سپرده شد.

آثار


گفتيم كه بسيارى از آثار خطى شرف الدين ، در كشاكش مبارزه و هجرت ، به دست فرانسويان به آتش كشسيده شد و از بين رفت . با اين حال ، آثار قلمى كه نظير و جاودانى از او مانده است كه از شاهكارهاى علمى و دينى و ادبى و تاريخى و پرافتخار تشيع بلكه جهان اسلام به شمار مى رود.
ما در اينجا به معرفى اجمالى آنها مى پردازيم :
1- الفصول المهمة ؛ به فارسى هم ترجمه و تحت عنوان در راه تفاهم چاپ شده است .
2- الكلمة الغراء فى تفضيل الزهراء، درباره بانوى بانوان عالم حضرت فاطمه زهراست .
3 - المراجعات ، درباره اين كتاب سخن گفتيم . شايان ذكر است كه اين كتاب در سال 1365 ق . در حالى سيد خود حيات داشت به قلم فرزانه بزرگ علامه حيدرقلى سردار كابلى به فارسى ترجمه و در تهران چاپ شد.
4- النص والاجتهاد، درباره اين كتاب هم سخن گفتيم . به قلم على دوانى به فارسى هم ترجمه و تحت عنوان اجتهاد در مقابل نص چاپ شده است .
5- ابوهريره ، كتابى است تحقيقى درباره ابوهريره .
6- المجالس الفاخره فى ماتم العترة الطاهرة ، مقدمه اى بوده است بر كتابى به همين نام در چهار جلد، كه در آتش افروزى فرانسويان فرهنگ ستيز، سوخته و فقط همين مقدمه مانده است .
7- فلسفة الميثاق و الولاية ، بحثى پيرامون ميثاق الهى ازلى .
8- اجوبة مسائل جارالله ، پاسخى است علمى و مستند به 20 سؤ ال كه )موسى جارالله( از علماى شيعه كرده بود.
9- مسائل فقهيه ، مسائلى است بر اساس فقه مذاهب اسلامى .
10- كلمة حول الروية ، در مسائل اعتقادى .
11- الى المجمع العلمى العربى بدمشق ، پاسخهايى است علمى به تهمتهايى كه مجمع علمى دمشق در آن ايام نسبت به شيعه روا داشته بود.
12- ثبت الاثباب فى سلسلة الرواة ، رساله اى است در ذكر استادان و مشايخ مؤ لف از علماى مذاهب اسلامى .
13- مؤ لفوااشيعة فى صدر الاسلام ، درباره مولفان و كتاب نويسان شيعه از عصر نبوت تا عصر امام هادى عليه السلام .
14- زينب الكبرى .
15- بغية الراغبين فى احوال آل شرف الدين ، كتابى است ادبى ، تاريخى و رجالى در شرح حال عالمان خاندان شرف الدين و صدر.
 

سالها بايد كه تا يك سنگ اصلى ، ز آفتاب
لعل گردد در برخشان ، يا عقيق اندر يمن
عمرها بايد كه تا يك كودكى از روى طبع
عالمى نيكو شود، يا شاعرى شيرين سخن
قرنها بايد كه تا از لطف حق پيدا شود
بوسعيدى در خرسان يا اويسى در قرن

(سنائی)

  :گلشن ابرار،جلد دوم
  
   

در کوچه های شهر و در انظار مردمان

دیوانه وار نعــــره زنــــم رو به آسمـــان

آن دم که خواست حب علی از دلم رود

ای خالق جهان به دمی جان من ستان

[External Link Removed for Guests]
Iron
Iron
پست: 199
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۸, ۱۱:۵۴ ق.ظ
محل اقامت: اصفهان
سپاس‌های ارسالی: 456 بار
سپاس‌های دریافتی: 371 بار

Re: آشنائی با علامه سید عبدالحسین شرف الدین

پست توسط divoone110 »

 
علاّمه در زبان دیگران


عظمت روحى و اخلاقى و موقعیت علمى این فقیه سربلند، آگاه، متفکر پرتلاش زمان و مجاهد همیشه در پیکار به حدّى بود که دوست و دشمن را یاراى انکار آن نبوده و نیست. در این مقال، ما به سخنان بزرگان و سروده هاى شعرى برخى شاعران در وصف او مى پردازیم:

آیت اللّه العظمى بروجردى رحمه الله ، ایشان را فخر عالم اسلام دانسته، فرموده اند: «قدرت بیان و نثر شیواى مرحوم سید شرف الدین و متانت وقوه استدلال او کم نظیر بود.»

آیت اللّه العظمى امام خمینى رحمه الله بعد از شنیدن خبر ارتحال او، ضمن تعطیل کردن درس فرموده بودند: «هشام بن حکم زمان ما از دنیا رفت.»

مرحوم آیت اللّه العظمى سید ابوالحسن اصفهانى، علاّمه شرف الدین را داراى شرایط مرجعیت مطلق شیعه مى دانست و خطاب به او گفت: «حوزه علمیه نجف محتاج شما است. به آنجا بیایید و امورى را که به من مربوط است [امور مرجعیت کلّ جهان تشیّع] متصدى شوید.»

مرحوم آیت اللّه العظمى سید محسن حکیم، ایشان را منبع رحمت و احسان معرّفى مى نمود و مى فرمود: «سید شرف الدین منبع رحمت و احسان بود و همگان از رحمت و احسان او بهره مند مى شدند.»

علامه امینى رحمه الله مى فرمود: «شرف الدین یکى از قلّه هاى رفیع تشیّع است و یکى از درفشهاى افراشته اسلام. او در این روزگار نماینده عظمت سادات و بنى هاشم است. شیعه را مى سزد که به شرف الدین افتخار کند و به دانش سرشار و شرف تابان و پارسایى عمیق و منطق فصیح و تبلیغات سودمند او.»

همچنین ایشان، آن دانشمند آگاه را مصلح کبیر لقب داد و فرمود: «مصلح کبیر، آیت اللّه سید عبد الحسین شرف الدین عاملى... شخصیتى که مورد توجّه و ستایش امّت اسلامى است، پیوسته جهت اصلاح امّت و تبلیغ اسلام، راهگشاى مسلمانان بوده و فداکارى شایسته نموده است. خدا او را جزاى خیر دهد.»

محدّث قمى رحمه الله مى نویسد: «سید جلیل، عامل فاضل، محدّث کامل، آقا سید عبد الحسین بن شریف یوسف بن جواد بن اسماعیل بن محمّد شرف الدین که صاحب مصنّفات فائقه و مؤلفات نافعه جلیله است... و من در بیروت به خدمت این سید شریف رسیدم. ادام البارى برکات وجوده الشریف و اعانة نصرة الدین الحنیف.»

مرحوم آیت اللّه سید ابو القاسم خویى درباره علامه شرف الدین ـ که دو بار او را ملاقات کرده بود ـ چنین مى فرمود: «در اخلاق نیکوى او، عظمتى بى نظیر دیدم. حضور ذهنى شگفت انگیز در مسائل علمى داشت. ... هیچ کس از جهاد او در راه عزّت و عظمت اسلام بى خبر نیست. شرف الدین به بهترین روش از شریعت اسلام دفاع کرد و مذهب جعفرى را یارى نمود و امّت اسلامى را به اصلاح و سازندگى فراخواند. خدایش جزاى خیر دهد.»

 

در کوچه های شهر و در انظار مردمان

دیوانه وار نعــــره زنــــم رو به آسمـــان

آن دم که خواست حب علی از دلم رود

ای خالق جهان به دمی جان من ستان

[External Link Removed for Guests]
ارسال پست

بازگشت به “اخیار”