ابن عربي كيست ؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

قفل شده
New Member
New Member
پست: 1
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۶, ۱:۱۴ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

ابن عربي كيست ؟

پست توسط mahdi&mohsen »

ابن عربي كيست ؟
سني است يا شيعه ؟
كتاب هايي حاوي مطالب اين شخص چقدر ارزش مطالعه دارند ؟
Member
Member
پست: 50
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۶, ۵:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 37 بار
تماس:

ابن عربي

پست توسط mortezaramazani »

[align=center]بنام خداوند متعال  


[align=center]محی الدين عربی حاتمی  
ابن عربی کیست ؟
از اولاد حاتم طائی است . دراندلس تولد يافته اما ظاهرا بيشتر عمر خود را در مكه و سوريه گذرانده‏ است . شاگردان شيخ ابومدين مغربی اندلسی از عرفای قرن ششم است . سلسله‏ طريقتش با يك واسطه به شيخ عبدالقادر گيلانی سابق الذكر می‏رسد . محی الدين كه احيانا به نام ابن العربی نيز خوانده می‏شود ، مسلما
بزرگترين عرفای اسلام است . نه پيش از او و نه بعد از او كسی به پايه او نرسيده است . به همين جهت او را " شيخ اكبر " لقب داده‏اند . عرفان اسلامی از بدو ظهور قرن به قرن تكامل يافت . در هر قرنی - چنانكه‏
اشاره شد - عرفای بزرگی ظهور كردند و به عرفان تكامل بخشيدند و بر سرمايه‏اش افزودند . اين تكامل تدريجی بود ولی در قرن هفتم به دست محی‏ الدين عربی " جهش " پيدا كرد و به نهايت كمال خود رسيد .
محی الدين عرفان را وارد مرحله جديدی كرد كه سابقه نداشت . بخش دوم‏ عرفان يعنی بخش علمی و نظری و فلسفی آن وسيله محی الدين پايه گذاری شد . عرفای بعد از او عموما ريزه خوار سفره او هستند . محی الدين علاوه بر اينكه عرفان را وارد مرحله جديدی كرد يكی از اعاجيب روزگار است . انسانی است شگفت و به همين دليل اظهار عقيده‏های متضادی درباره‏اش شده‏ است .
برخی او را ولی كامل ، قطب الاقطاب می‏خوانند و بعضی ديگر تا حد كفر تنزلش می‏دهند . گاهی مميت الدين و گاهی محی الدين اش می‏خوانند . صدر المتألهين فيلسوف بزرگ و نابغه عظيم اسلامی نهايت احترام برای او قائل‏
است . محی الدين در ديده او از بوعلی سينا و فارابی بسی عظيمتر است . محی الدين بيش از دويست كتاب تأليف كرده است . بسياری از كتابهای‏ او و شايد همه كتابهايی كه نسخه آنها موجود است ( در حدود سی كتاب )
چاپ شده است . مهمترين كتابهای او يكی " فتوحات مكيه " است كه‏ كتابی است بسيار بزرگ و در حقيقت يك دائره المعارف عرفانی است . ديگر كتاب فصوص الحكم است كه اگر چه كوچك است ولی دقيقترين و
عميقترين متن عرفانی است . شروح زياد بر آن نوشته شده است . در هر عصری‏ شايد دوسه نفر بيشتر پيدا نشده باشند كه قادر به فهم اين متن عميق باشند. محی الدين در سال 638 در دمشق درگذشت و همانجا دفن شد . قبرش در شام‏ هم اكنون معروف است . (آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری )


سنی است یا شیعه ؟
ابن عربی سنی مذهب بوده و برخی از علمای شیعی گفتند که ابن عربی شیعه بوده است ولی تقیه می کرده .
اما مطلبی که خیلی مهم است این است روشنی راه سیر وسلوک ائمه اطهار علیهم السلام هستند به گفته قرآن و سنت و اینکه عرفان باید در چهارچوب شریعت اسلام باشد .


كتاب هايي حاوي مطالب اين شخص چقدر ارزش مطالعه دارند؟
کتابهای ابن عربی در عرفان نظری و عملی استفاده می شود و در مورد ارزش آنها باید این را بگویم که به غیر کلام الله مجید دیگر کتابها خالی از اشکال نیستند در اینجا باید به سخن حضرت امام صادق علیه السلام توجه کر د که می فرمایند
سخن را بشنوید و نگوید که چه کسی می گوید ببینید چه می گوید .
؟

اما ارزش آثار ابن عربی در ارتقا دادن انسان به مراتب بالاتر عرفانی را با یک حکایتی که برای یکی از دوستان ما اتفاق افتاده است بیان می کنم ؟
یکی از دوستان ما به مدت 8 سال با تکیه بر کتب اشخاصی مثل ابن عربی و مولوی و غیره... سیر و سلوک کرده بود و یک روز یکی از دوستانش کتاب شریف صحیفه سجادیه امام سجاد علیه السلام را به ایشان هدیه داده بودند و وقتی ایشان صحیفه را خوانده بودند فهمیدند که به غیر چیزی که اولین بار شهود کرده بودند همه توهمی بیش نبوده و ایشان گفتند که آن راهی که من با صحیفه طی کرده ام را با کتابهای غیره تا 1000 سال اگر سیر و سلوک می کردم نمی توانستم طی کنم . در این راه سیر و سلوک بدون راهنمایی ائمه اطهار علیهم السلام نمی توان به جایی رسید چون ائمه اطهار نور و روشنایی این راه هستند .
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

[align=center]به نام خدا  

با تشکر از پاسخ کامل و جامع دوست گرامی . :razz:

تنها چند نکته را اضافه می کنم . :D


همانطور که گفته آمد ، او از متعصبین اهل تسنن (پیروان مکتب خلفا) بود . و توسط او تصوف و عرفان ( برگرفته از غیر مکتب اهل بیت ع)

تدوین و منظم شد ؛ و کتاب های او مملو از بیراهه هایی است که شخص سالک را به همه چیز ، جز مقصد اصلی سیر می دهد .

و متاسفانه در برخی مجامع دانشگاهی و ... مغرضانه یا ناآگاهانه روی شخصیت او تاکید می شود که دلایلش بماند .

اما باید دقت شود که به عنوان مثال در فصلی از کتابش به نام "فصوص الحکم" از حکمت های ائمه (ع) نیز آورده ، اما صرفا به عنوان جملات حکمت آمیز

از افراد حکیم ؛ و آن هم در بین سایر افراد ... نه اینکه ایشان را راهنما معرفی کند و خود را پیرو ایشان ؛ چرا که سیره عملی او کاملا در جهت مخالف

مکتب اهل بیت (ع) بوده است .


امیدواریم که خداوند همه ما را در مسیر حقیقی دین ، به سوی قرب درگاهش هدایت فرماید . :razz:

موفق وسربلند باشید . :D
New Member
New Member
پست: 19
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۸۶, ۶:۱۵ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 6 بار
سپاس‌های دریافتی: 11 بار

پست توسط hamidreza »

بسم الله الرحمن الرحيم
با تشكر از دلسوزي شما نسبت به معارف اسلامي
برخي مطالب عرفاني براي خيلي افراد(و از جمله من)قابل درك نيست و خود عرفا بايد درباره آن نظر دهند.لذا نظر برخي از بزرگان را درباره محي الدين درج مي كنم:
امام خميني رحمة الله عليه در بخشي از نامه خود به گورباچف نوشته اند:
«ديگر شما را خسته نمي كنم و از كتب عرفا و بخصوص محي الدين ابن عربي نام نمي برم؛ كه اگر خواستيد از مباحث اين بزرگمرد مطلع گرديد، تني چند از خبرگان تيزهوش خود را كه در اين گونه مسائل قوياً دست دارند، راهي قم گردانيد، تا پس از چند سالي با توكل به خدا از عمق لطيف باريكتر از موي منازل معرفت آگاه گردند، كه بدون اين سفر آگاهي از آن امكان ندارد.»([External Link Removed for Guests])
هم چنين آيت الله قاضي طباطبايي استاد علامه طباطبايي در مورد محي الدين عقيده داشتند كه محي الدين از كاملين است و در فتوحات او شواهد و ادله فراواني هست كه او شيعه بوده است و مطالبي كه متناقض با اصول مسلمه اهل سنت است بسيار است.(عطش،مؤسسه فرهنگي مطالعاتي شمس الشموس،صفحات 327و328)
اگر مطالب بيش تري در اين زمينه نياز داشتيد لطفا بنويسيد.
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

[align=center]بسم الله الرحمن الرحیم  

با سلام ؛

به دلیل اینکه شاید به زعم برخی از دوستان فهم مسائل عرفانی مشکل است و کار هر کسی نیست ، ما هم سعی می کنیم

مطالب همه فهم را بیان کنیم و فعلا در مبانی توحیدی و وحدت وجودی جناب ابن عربی و سایر اتهامات او به عقاید شیعه وارد بحث نشویم ؛

اما به دلیل اهمیت تبیین مذهب ابن عربی مجبور شدم که مبسوط تر در این مقوله بحثها را ارائه دهم ، زیرا حقیقتا کسی عارف است که مذهب حقه

و انبیا و اوصیا وائمه علیهم السلام را بشناسد و محب و مطیع آنها باشد و مخالف بدعت گزاران و دشمنان خدا باشد.


و چون تنها میزان شناخت هستی و حقایق آن قرآن و کلام انبیاء و اوصیاء علیهم السلام می باشد .

از کسی که عقل را کنار بزند و قرآن را به میل خود تفسیر نمایند و نا آگاه به سخنان ســفرای الهی باشد و جهت گیری از بدعت گزاردن و دشمنان خدا داشته باشد

وآنها را منزه از هر انحرافی معرفی کند،بلکه آنها را قطب و میزان و محور شناخت حقایق معرفی کند، دیگر نام او را عارف نمی توان گذاشت .

--------------------------------------------------------------

اما ابتدا چند نکته مهم :

اولا معیار عقل سلیم هر انسان مسلمانی ، قرآن کریم و سنت و کلام معصومین (علیهم السلام) است . و هرچه موافق این دو منبع خطاناپذیر باشد می پذیرد

و هرچه مخالف آنها باشد موجب عدم پذیرش او می شود .

لذا اقوال و آرای غیر معصوم ، هیچ حجیتی نخواهد داشت ؛ چرا که هر انسانی خطاپذیر و در تیررس اشتباه و غفلت می باشد .

ثانیا عدم الوجدان به معنی عدم الوجود نیست . یعنی اگر فردی چیزی را نیافت ، به معنی نبودن آن چیز نیست . چراکه آیندگان با تلاش بیشتر

ممکن است به آن دست یابند .

ثالثا هدف حقیر در ارتباط با مذهب جناب ابن عربی سنی جلوه دادن ایشان نیست چون حقیقتا قسمتی از عقایدی که ایشان دارند نه مطایق با تشیع است

و نه اهل سنت بلکه منحصر به فرد است،اما انحراف و میل او به سمت تسنن بسیار بیشتر از سایر مذاهب است .

از آن جمله مقاماتی است که ایشان برای ابوبکر و عمر و عثمان و متوکل و... قائل است، شخصیتهایی که مکتب تشیع آنها را دشمن خدا و پیغمبر

واولاد ایشان معرفی می کند و اهل سنت اشتباهات و انحرافات زیادی برای آنها نقل کرده اند،که از آن جمله ، جناب ابن عربی تصریح می دارند به منزه بودن،

بلکه معصوم بودن عمر بن خطاب،و اینگونه عبارتها به وضوح در آثارایشان مشاهده می شود،که حتی کسانی که مبانی وحدت وجودی اطلاقی ایشان را قبول دارند

به این عبارات که می رسند در بیان رد و مقابله با ایشان بر می آیند.

از این جهت علمای شیعه و سنی در طی تاریخ بر رد جناب ابن عربی مطالبی مختلف ارائه دادند،از آن جمله در کتاب الملل والنحل ج1ص28 که از کتب معتبر اهل سنت است،آنجا در غیر سنی بودن و کذاب و دروغگو بودن او دست به قلم شده است و خیلی از علمای بزرگ شیعه او را غیر شیعه دانسته و تکفیر کرده اند،که بنده روش کارم در تحقیق و ارائه دلیل در عقائد ، این نیست که بخواهم نظر افراد را به عنوان برهان ارائه دهم.

 خیر،حقیقتا آن چیزی که در عقائد مطرح است عقل محوری و تحقیق است،نه شخصیت زدگی و تقلید. 

لذا اگر هزاران نفر از علمای شیعه و سنی در تأیید و تکذیب او قلم فرسایی کنند،گفته های آنها برای ما هیچگونه حجیت و سندیتی ندارد

و اگر در عباراتمان نظرات افراد را می آوریم از باب تأیید و اتماما للبحث است که به آن رسیده و تحقیق کرده ایم.

ایشان مکرر در آثارشان خواستند مقام ابوبکر و عمر را فوق مقام امیر المومنین علیه السلام معرفی کنند و در مقام استخفاف به مقام امیر امومنین علیه السلام بر آمدند ، در صورتی که خیلی از بزرگان اهل سنت تصریح داشتند و روایاتی نقل کردند که امیر المومنین علیه السلام افضل مردم زمان خود در علم و شجاعت و مردانگی و حسن خلق و سخاوت و علم و عفو و زهد و عبادت و فصاحت و بلاغت ... و بود است.

اکنون لازم می بینم که قلیلی از این مدارک را متذکر شوم .
میر سید علی همدانی عالم عارف فقیه شافعی در کتاب موده القربی اخبار بسیاری در این باب نقل نموده که افضلیت حضرت علی علیه السلام را با دلایل و براهین و احادیث صحیحه ثابت می نماید از جمله در مودت از ابن عباس (حبر امت) نقل می کند که رسول اکرم صل الله و آله و سلم فرمود : افضل رجال عالمین فی زمانی هذا علی علیه السلام .( افضل مردان عالمیان در زمان من علی علیه السلام می باشد.)

و عقیده اکثر علمای منصف اهل سنت بر افضلیت علی علیه السلام بوده ، چنانچه ابن ابی الحدید در صفحه 40 جلد 3 شرح نهج البلاغه آورده که کتابی از شیخ معتزله ابوجعفر اسکافی به دستم رسید و در آنجا نوشته بود مذهب بشربن معتمر و ابوموسی و جعفربن مبشر و سایر قدما علماء بغداد این بود که ان افضّل المسلمین علی ابن ابیطالب ثم الحسن ثم ابنه الحسین ثم حمزه بن عبدالمطلب ثم جعفربن ابیطالب الخ .( افضل و برتر از همه مسلمین علی بن ابیطالب علیه السلام و پس از آن فرزندش حسن و پس از آن فرزندش حسین و پس از آن حمزه و پس از آن جعفربن ابیطالب (معروف به طیار) بودند .

حال لازم می بینم که شواهدی از کتب جناب ابن عربی (مظهر عرفان مصطلح) ، ارائه دهم :

او در کتاب فتوحات مکیه به صحت خلافت ابو بکر(فتوحات،ج4،ص78-و هذا مما یدلک علی صحة خلافة ابی بکر صدیق و منزلة علی رضی الله عنهما)،

و استحقاقش به امامت و برتری ابوبکر یر جماعت تاکید کرده است(فتوحات،ج3،ص372-و عرف الناس حینئذ فضل ابی بکر علی الجماعة فاستحق
الامامة والتقدیم)
.

و نیز در همان کتاب(فتوحات،ج2،ص125) روایت ترمذی را بدین ترتیب آورده:

((انه یکون فی امة محمد صلی اله علیه و اله و سلم من هو افضل من ابی بکر الصدیق عند ما یری انه افضل الناس بعد رسول الله صلی اله علیه و اله و سلم من المسلمین فانه معلوم ان عیسی علیه السلام افضل من ابی بکرو هو من امة محمد محمد صلی اله علیه و اله و سلم و متبیعه)).

و پذیرفته است که بعد از پیامبر،افضل مردمان در میان مسلمانان ابوبکر بوده است و در عین حال عیسی علیه السلام را نیز از امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و از پیروان وی به شمار آورده و افضل از همه امت، حتی از ابوبکر دانسته است.

و در جای دیگر از همین کتاب،ضمن اینکه می گوید:صدیقین به وسیله ابوبکر فضیلت یافتند،می نویسد((فلیس بین ابی بکر و رسول الله صلی اله علیه و اله و سلم رجل لانه صاحب صدیقیه و صاحب سر فهو من کونه صاحب سر بین الصدیقیة و النبوة التشریع و یشارک فیه فلا یفضل علیه من یشارکه فیه بل هو مساو له فی حقیقته فانهم ذلک)).

 ((یعنی : بین ابوبکر و رسول الله صلی اله علیه و اله و سلم کسی نیست و تنها او صاحب سر رسول الله می باشد

(بعد تازه پا را فراتر گذاشته) و بین نبوت و صدیقیت و مصاحبت ابی بکر با نبی ، (و مقام ایندو در عمل) شراکت و تساوی قائل شده است )).
 

و نیز در فتوحات،ج2،ص260 می نویسد:

((الباب الحادی والستون و مأة فی المقام الذی بین الصدیقیة و النّبوة و هو مقام القربة)).

سپس اشعاری نقل می کند تا این که به این ابیات منتهی می شود:
[align=center]فلیس بین ابی بکر و صاحبه ..... اذا نظرت الی ما قلته رجل
هذا الصحیح الذی دلت دلائله ..... فی الکشف عند رجال الله اذ  

یعنی((پس بین ابوبکر و یار او-پیامبر اکرم-اگر نظر کنی در آنچه را که من گفتم کسی را نمی یابی،و این مطلب صحیحی است که دلالت دارد بر آن دلائل خودش در حال کشف نزد رجال الله به هنگام عمل کشف)).

 به این معنی جناب ابن عربی در مکاشفات و تحقیقاتش در تشخیص رجال الله و اولیاء الهی و اقطاب معرفت و مقربین حق متعال به این نتیجه رسیده است که ابو بکر اولین رجل الهی بعد از پیامبر و صاحب مقام ِسّر و قربت و مقام صدیقیت و قطبیت می باشد. 

ابن عربی می گوید:

((قطب که او را {غوث} گویند،محل نظر حق تعالی است و آن در هر زمان یک شخص است و هو من المقربین و هو سید الجماعة فی زمانه و منهم من یکون ظاهر الحکم و یحوز الخلافة الظاهرة کما حاز الخلافة الباطنیة من جهة المقام کأبی بکر و عمر و عثمان و علی و الحسن و معاویة بن یزید و عمربن عبد العزیز و المتوکل ومنهم من له الخلافة الباطنة خاصة و لا حکم له فی الظاهر کأحمد بن هارون الرشید السبتی و کأبی یزی د البسطامی و أکثر الأقطاب لا حکم لهم فی الظاهر...{فتوحات،ج2،ص6})).

((و او از مقربین است و سرور جماعت زمان خود می باشد از آنها کسی است هم خلافت ظاهری دارد و هم خلا فت باطنی مانند ابوبکر، عمر،عثمان،علی،حسن،معاویة بن یزید و عمربن عبد العزیز و متوکل عباسی.و بعضی تنها حائز مقام خلافت باطنی هستند مانند : احمد بن هارون رشید سبتی و ابو یزید بسطامی و اکثر قطبها این چنین هستند)).

[align=left]و این تنها قطره ای از دریای طوفان زده عقاید او بود ... 

-------------------------------------------------------------

و بعد ازنقل این اسناد جالب می بینم که نظر دو نفر از علمای شیعه را در همین باب در مورد جناب ابن عربی ذکر نمایم :

مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین نوری محدث و فقیه متبحّر ( استاد شیخ عباس قمی "ره") می فرماید : ابن عربی در میان علما و نواصب اهل سنت بیشتر از همه با شیعه خصومت ورزیده است . چرا که در فتوحاتش در جایی که از احوال اقطاب سخن گفته ، ابوبکر، عمر، عثمان ، علی و امام حسن علیهما السلام، عمربن عبد العزیز و حتی متوکل را در یک ردیف قرار داده و آنان را از اقطابی شمرده است که هم صاحب خلافت ظاهری بودند و هم حائز خلافت باطنی ، در صورتی که متوکل همان کسی است که دستور داد تا قبر امام حسین علیه السلام را ویران سازند و مردم را از زیارت آن قبر شریف باز دارند . (مستدرک الوسایل جلد 3 صفحه 422 چاپ قدیم)

علامه طباطبایی (ره) صاحب تفسیر المیزان می فرماید : چطور می شود ابن عربی را اهل طریق دانست با وجودی که متوکل را از اولیای خدا می داند . (روح مجرد صفحه 436 پاورقی)


حال ای روشنفکر متعقل ، فکر کن و بیاب که :

آیا می شود چنین شخصیتی را به عنوان بزرگترین مرد عرفان و شناخت حقایق معرفی کرد ؟!!!
آیا می توان به سخنان کسی که دشمنان خدا را از بزرگترین اولیای خدا معرفی می کند اعتماد کرد ؟!!!
آیا می توان به کشف و شهودی که منجرب به استخفاف امیر المومنین علیه السلام می شود اعتماد کرد ؟!!!
پس بیایم پرده ی تعصب و شخصیت زدگی را کنار زده ، تا هر چه بیشتر از نور عقل و وحی استفاده نماییم .
نشود روزی در محضر ائمه اطهار علیهم السلام قرار بگیریم و از این تقلید کورکورانه شرمنده و شرمسار شویم .

نشود روزی در محضر فاطمه علیها السلام قرار بگیریم و او به ما بگوید چرا عرفان اهل بیت علیهم السلام را رها کردیم و مرید و
محب کسی شدید که بد ترین دشمن ما را اولیای خدا معرفی کرده است .


 نشود روزی در محضر امام هادی علیه السلام قرار بگیریم و او بگوید سنگ کسی را به سینه زدید که او متوکل را از اولیای خدا می دانست ، متوکلی که مرا شبانه در بزم شراب خود می کشد و به من تعارف شراب می کند ، متوکلی که در مقابل من به مادرم فاطمه علیها السلام جسارت می کند . 



  :razz: والسلام علی من اتبع الهدی :razz:  
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Senior Member
Senior Member
پست: 114
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۳:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 41 بار
سپاس‌های دریافتی: 72 بار

Re: ابن عربي كيست ؟

پست توسط سارا/سینا »

نباید فراموش کرد که علاوه بر عامه بودنش یک صوفی تمام عیار است

و در لسان ائمه صوفی شدیدا لعن شده است
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۸۷, ۱۱:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 4 بار

Re: ابن عربي كيست ؟

پست توسط aminaskari »

با سلام خدمت شما
طبق حدیث معصوم یکی از مهمترین منابع برای شناخت افراد کتب ونوشته جات آنها است
ودر کتابهای ابن عربی انحرافات وجود دارد
در مکتب تشیع بزرگانی همچون سید بن طاووس(قدس الله نفسه زکیه) وسید بحرالعلوم،علامه مجلسی و..وجود دارند ،ابن عربی را چه به بزرگترین عارف بودن؟ تصویر تصویر تصویر
Member
Member
پست: 51
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۸, ۱:۴۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 134 بار
سپاس‌های دریافتی: 32 بار

Re:

پست توسط mohhammad$adeq »

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام با عرض سلام خدمت هر مسلمونی که از ساحت ولایت امیرالمومنین دفاع میکنه میخواستم 1 تیغ 2 لبه بدم خدمتتون که باهاش به خدمت دشمنان برسید
علی مع الحق و الحق مع علی...  
اجرتون با الله
یا علی
 
Senior Member
Senior Member
پست: 114
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۳:۱۸ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 41 بار
سپاس‌های دریافتی: 72 بار

Re: ابن عربي كيست ؟

پست توسط سارا/سینا »

جدا با این مطلبت خیلی لذت بردم
خوبه این مطلب رو از اون ملعون نقل کنم :
منبع : فصوص فص داوودی
پیامبر از دنیا رفت و برای خود جانشینی نگذاشت نه وصیت کرد و نه تعیین چون می دانست در امتش کسی خلافت را به دست می گیرد که که خلیفه از جانب خداست

خلاصش رفقا نمردیم و ابوبکر غاصب ملعون ....... ___سانسور شد____ خلیفه خدا شد
قفل شده

بازگشت به “اشرار”