س867: آيا استفاده از دفترچه بيمه درمانى براى كسى كه جزء خانواده صاحب دفترچه نيست جايز است؟ و آيا جايز است صاحب دفترچه آن را در اختيار ديگران بگذارد؟
ج: استفاده از دفترچه بيمه درمانى فقط براى كسى جايز است كه شركت بيمه نسبت به ارائه خدمات به او تعهد كرده است و استفاده ديگران از آن موجب ضمان است
جلوگيرى از باردارى
س 1255: 1 - آيا براى زنى كه سالم است، جلوگيرى از باردارى بطور موقت از طريق بكارگيرى وسايل و موادى كه از انعقاد نطفه جلوگيرى مىكنند، جايز است؟
2 - استفاده از يكى از دستگاههاى جلوگيرى از باردارى كه چگونگى جلوگيرى از حاملگى توسط آن تا به امروز معلوم نشده، ولى به عنوان وسيلهاى براى جلوگيرى از باردارى شناخته شده است، چه حكمى دارد؟
3 - آيا جلوگيرى دائم از حاملگى براى زنى كه از خطر باردارى خوف دارد، جايز است؟
4 - آيا جلوگيرى دائمى از باردارى براى زنانى كه زمينه مساعدى براى به دنيا آوردن فرزندانى معيوب يا مبتلا به بيماريهاى ارثى جسمى و روانى دارند، جايز است؟
ج: 1 - اگر با موافقت شوهر باشد، اشكال ندارد.
2 - اگر موجب از بين رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحم شود و يا مستلزم نگاه و لمس حرام باشد، جايز نيست.
3 - جلوگيرى از باردارى در فرض مذكور اشكال ندارد بلكه اگر حاملگى براى حيات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بطور اختيارى جايز نيست.
4 - اگر با يك غرض عقلائى صورت بگيرد و ضرر قابل توجهى هم نداشته باشد و با اجازه شوهر باشد، اشكال ندارد.
س 1256: بستن لوله هاى منى مرد براى جلوگيرى از افزايش جمعيت چه حكمى دارد؟
ج: اگر اين كار با يك غرض عقلائى صورت بگيرد و ضرر قابل ملاحظهاى هم نداشته باشد، فىنفسه اشكال ندارد.
س 1257: آيا زن سالمى كه حاملگى براى او ضررى ندارد، جايز است از طريق عزل يا دستگاه ديافراگم يا خوردن دارو و يا بستن لوله هاى رحم، از باردارى جلوگيرى كند، و آيا جايز است شوهرش او را وادار به استفاده از يكى از اين راهها غير از عزل نمايد؟
ج: جلوگيرى از باردارى فىنفسه به طريق عزل، اشكال ندارد و همچنين استفاده از راههاى ديگر هم اگر با يك غرض عقلائى صورت گيرد و ضرر قابل ملاحظهاى هم نداشته و با اجازه شوهر بوده و مستلزم لمس و نظر حرام نباشد، اشكال ندارد ولى شوهر حق ندارد همسر خود را به اين كار وادار نمايد.
س 1258: آيا جايز است زن باردارى كه قصد دارد لولههاى رحم خود را ببندد، از طريق عمل سزارين فرزند خود را به دنيا آورد تا در هنگام آن عمل، لوله هاى خود را هم ببندد؟
ج: حكم بستن لولههاى رحم قبلا گذشت، ولى جواز عمل سزارين متوقف بر نياز به آن يا درخواست خود زن باردار است و به هر حال لمس و نظر مرد اجنبى به زن هنگام عمل سزارين و بستن لولههاى رحم حرام است. مگر در حال ضرورت.
س 1259: آيا جايز است زن بدون اجازه شوهرش از وسائل پيشگيرى از باردارى استفاده نمايد؟
ج: محل اشكال است.
س 1260: مردى كه داراى چهار فرزند است اقدام به بستن لولههاى منى خود كرده است، آيا در صورت عدم رضايت زن، آن مرد گناهكار محسوب مىشود؟
ج: جواز اين كار متوقف بر رضايت زوجة نيست و چيزى بر عهده مرد نمىباشد
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
استفتائات پزشکی...
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 149
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 106 بار
- سپاسهای دریافتی: 213 بار
استفتائات پزشکی...
حرفهای خنده ام را میشود در سکوت برکه نا امید از بارش باران ترجمه کرد ،
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 149
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 106 بار
- سپاسهای دریافتی: 213 بار
Re: استفتائات پزشکی...
سقط جنين (كورتاژ)
س 1261: آيا سقط جنين بر اثر مشكلات اقتصادى جايز است؟
ج: سقط جنين به مجرّد وجود مشكلات و سختىهاى اقتصادى جايز نمىشود.
س 1262: پزشك بعد از معاينه در ماههاى اول حاملگى به زن گفته است كه استمرار باردارى احتمال خطر جانى براى او دارد و در صورتى كه حاملگى ادامه پيدا كند، فرزندش ناقصالخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشك دستور سقط جنين داده است، آيا اين كار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟
ج: ناقصالخلقه بودن جنين، مجوّز شرعى براى سقط جنين حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشك متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشكال ندارد.
س 1263: پزشكان متخصص مىتوانند از طريق استفاده از روشها و دستگاههاى جديد، نواقص جنين در دوران باردارى را تشخيص دهند و با توجه به مشكلاتى كه افراد ناقصالخلقه بعد از تولد در دوران زندگى با آن مواجه مىشوند، آيا سقط جنينى كه پزشك متخصص و مورد اطمينان آن را ناقصالخلقه تشخيص داده، جايز است؟
ج: سقط جنين در هر سنّى به مجرّد ناقصالخلقه بودن آن و يا مشكلاتى كه در زندگى با آن مواجه مىشود، جايز نمىشود.
س 1264: آيا از بين بردن نطفه منعقد شدهاى كه در رحم مستقرّ شده، قبل رسيدن به مرحله علقه كه تقريبا چهل روز طول مىكشد، جايز است؟ و اصولاً در كداميك از مراحل ذيل سقط جنين حرام است:
1 - نطفه استقرار يافته در رحم
2 - علقه
3 - مضغه
4 - عظام (قبل از دميدن روح)
ج: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچيك از مراحل بعدى جايز نيست.
س 1265: بعضى از زوجها، مبتلا به بيمارىهاى خونى بوده و داراى ژن معيوب مىباشند و در نتيجه ناقل بيمارى به فرزندان خود هستند و احتمال اين كه اين فرزندان مبتلا به بيمارىهاى شديد باشند، بسيار زياد است و چنين كودكانى از بدو تولّد تا پايان عمر، دائما در وضع مشقّت بارى به سر خواهند برد. مثلا بيماران هموفيلى همواره ممكن است با كوچكترين ضربهاى دچار خونريزى شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجّه به اين كه تشخيص اين بيمارى در هفتههاى اوّل باردارى ممكن است آيا سقط جنين در چنين مواردى جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيمارى در جنين قطعى است و داشتن و نگهداشتن چنين فرزندى موجب حرج مىباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح، جنين را اسقاط كنند ولى بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود.
س 1266: سقط جنين فىنفسه چه حكمى دارد؟ و در صورتى كه ادامه باردارى براى زندگى مادر خطر داشته باشد، حكم آن چيست؟
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتى جايز نيست مگر آنكه استمرار حاملگى براى حيات مادر خطرناك باشد كه در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشكال ندارد، ولى بعد از دميدن روح جايز نيست حتّى اگر ادامه حاملگى براى حيات مادر خطرناك باشد مگر آنكه استمرار باردارى، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد كند و نجات زندگى طفل به هيچ وجه ممكن نباشد ولى نجات زندگى مادر به تنهايى با سقط جنين امكان داشته باشد.
س 1267: زنى جنين هفت ماهه خود را كه ناشى از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط كرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنين حرام است هر چند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر باعث جواز آن نمىشود و در صورتى كه مادر مباشر در سقط جنين باشد ديه بر عهده مادر است. امّا در مقدار ديه جنين در فرض سؤال ترديد وجود دارد و احوط اين است كه مصالحه شود و اين ديه در حكم ارث كسى است كه وارث ندارد.
س 1268: مقدار ديه جنينى كه دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتى كه عمداً سقط شود چقدراست و پرداخت آن برعهده كيست؟
ج: اگر علقه باشد ديه آن چهل دينار است و اگر مضغه باشد شصت دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت مىشود ولى وارثى كه مباشر سقط جنين بوده از آن، سهمى ندارد.
س 1269: اگر زن باردارى مجبور به معالجه لثه يا دندانهايش شود و بر اساس تشخيص پزشك متخصص نياز به عمل جراحى پيدا كند، آيا باتوجه به اينكه بيهوشى و عكسبردارى با اشعه باعث نقص جنين در رحم مىشود، سقط جنين براى او جايز است؟
ج: دليل مذكور مجوّزى براى سقط جنين محسوب نمىشود.
س 1270: اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمى باشد و باقى ماندن آن در رحم به همان حال براى زندگى مادر خطرناك باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلّد كسى باشد كه سقط جنين در حالت مذكور را جايز نمىداند، ولى زن و اقوام او از كسى تقليد مىكنند كه آن را جايز مىداند، تكليف مرد در اين حالت چيست؟
ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتمى طفل به تنهايى و بين مرگ حتمى طفل و مادر او، بنابر اين چارهاى جز اين نيست كه لااقل زندگى مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين كار منع كند، ولى واجب است تا حد امكان بگونهاى عمل شود كه قتل طفل مستند به كسى نشود.
س 1271: آيا سقط جنينى كه نطفهاش با وطى به شبهه توسط فرد غير مسلمان و يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
ج: جايز نيست.
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
س 1261: آيا سقط جنين بر اثر مشكلات اقتصادى جايز است؟
ج: سقط جنين به مجرّد وجود مشكلات و سختىهاى اقتصادى جايز نمىشود.
س 1262: پزشك بعد از معاينه در ماههاى اول حاملگى به زن گفته است كه استمرار باردارى احتمال خطر جانى براى او دارد و در صورتى كه حاملگى ادامه پيدا كند، فرزندش ناقصالخلقه متولد خواهد شد و به همين دليل پزشك دستور سقط جنين داده است، آيا اين كار جايز است؟ و آيا سقط جنين قبل از دميده شدن روح به آن جايز است؟
ج: ناقصالخلقه بودن جنين، مجوّز شرعى براى سقط جنين حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمىشود، ولى اگر تهديد حيات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشك متخصص و مورد اطمينان باشد، سقط جنين قبل از ولوج روح در آن اشكال ندارد.
س 1263: پزشكان متخصص مىتوانند از طريق استفاده از روشها و دستگاههاى جديد، نواقص جنين در دوران باردارى را تشخيص دهند و با توجه به مشكلاتى كه افراد ناقصالخلقه بعد از تولد در دوران زندگى با آن مواجه مىشوند، آيا سقط جنينى كه پزشك متخصص و مورد اطمينان آن را ناقصالخلقه تشخيص داده، جايز است؟
ج: سقط جنين در هر سنّى به مجرّد ناقصالخلقه بودن آن و يا مشكلاتى كه در زندگى با آن مواجه مىشود، جايز نمىشود.
س 1264: آيا از بين بردن نطفه منعقد شدهاى كه در رحم مستقرّ شده، قبل رسيدن به مرحله علقه كه تقريبا چهل روز طول مىكشد، جايز است؟ و اصولاً در كداميك از مراحل ذيل سقط جنين حرام است:
1 - نطفه استقرار يافته در رحم
2 - علقه
3 - مضغه
4 - عظام (قبل از دميدن روح)
ج: از بين بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنين سقط جنين در هيچيك از مراحل بعدى جايز نيست.
س 1265: بعضى از زوجها، مبتلا به بيمارىهاى خونى بوده و داراى ژن معيوب مىباشند و در نتيجه ناقل بيمارى به فرزندان خود هستند و احتمال اين كه اين فرزندان مبتلا به بيمارىهاى شديد باشند، بسيار زياد است و چنين كودكانى از بدو تولّد تا پايان عمر، دائما در وضع مشقّت بارى به سر خواهند برد. مثلا بيماران هموفيلى همواره ممكن است با كوچكترين ضربهاى دچار خونريزى شديد منجر به فوت و فلج شوند. حال آيا با توجّه به اين كه تشخيص اين بيمارى در هفتههاى اوّل باردارى ممكن است آيا سقط جنين در چنين مواردى جايز است؟
ج: اگر تشخيص بيمارى در جنين قطعى است و داشتن و نگهداشتن چنين فرزندى موجب حرج مىباشد، در اين صورت جايز است قبل از دميده شدن روح، جنين را اسقاط كنند ولى بنابر احتياط، ديه آن بايد پرداخت شود.
س 1266: سقط جنين فىنفسه چه حكمى دارد؟ و در صورتى كه ادامه باردارى براى زندگى مادر خطر داشته باشد، حكم آن چيست؟
ج: سقط جنين شرعاً حرام است و در هيچ حالتى جايز نيست مگر آنكه استمرار حاملگى براى حيات مادر خطرناك باشد كه در اين صورت سقط جنين قبل از ولوج روح، اشكال ندارد، ولى بعد از دميدن روح جايز نيست حتّى اگر ادامه حاملگى براى حيات مادر خطرناك باشد مگر آنكه استمرار باردارى، حيات مادر و جنين هر دو را تهديد كند و نجات زندگى طفل به هيچ وجه ممكن نباشد ولى نجات زندگى مادر به تنهايى با سقط جنين امكان داشته باشد.
س 1267: زنى جنين هفت ماهه خود را كه ناشى از زنا بوده بنا به درخواست پدرش سقط كرده است، آيا ديه بر او واجب است؟ و بر فرض ثبوت ديه، پرداخت آن بر عهده مادر است يا پدر او؟ و در حال حاضر به نظر شما مقدار آن چقدر است؟
ج: سقط جنين حرام است هر چند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر باعث جواز آن نمىشود و در صورتى كه مادر مباشر در سقط جنين باشد ديه بر عهده مادر است. امّا در مقدار ديه جنين در فرض سؤال ترديد وجود دارد و احوط اين است كه مصالحه شود و اين ديه در حكم ارث كسى است كه وارث ندارد.
س 1268: مقدار ديه جنينى كه دو ماه و نيم عمر دارد، در صورتى كه عمداً سقط شود چقدراست و پرداخت آن برعهده كيست؟
ج: اگر علقه باشد ديه آن چهل دينار است و اگر مضغه باشد شصت دينار است و اگر استخوان بدون گوشت باشد هشتاد دينار است و ديه به وارث جنين با رعايت طبقات ارث پرداخت مىشود ولى وارثى كه مباشر سقط جنين بوده از آن، سهمى ندارد.
س 1269: اگر زن باردارى مجبور به معالجه لثه يا دندانهايش شود و بر اساس تشخيص پزشك متخصص نياز به عمل جراحى پيدا كند، آيا باتوجه به اينكه بيهوشى و عكسبردارى با اشعه باعث نقص جنين در رحم مىشود، سقط جنين براى او جايز است؟
ج: دليل مذكور مجوّزى براى سقط جنين محسوب نمىشود.
س 1270: اگر جنين در رحم، مشرف به موت حتمى باشد و باقى ماندن آن در رحم به همان حال براى زندگى مادر خطرناك باشد، آيا سقط آن جايز است و اگر شوهر آن زن مقلّد كسى باشد كه سقط جنين در حالت مذكور را جايز نمىداند، ولى زن و اقوام او از كسى تقليد مىكنند كه آن را جايز مىداند، تكليف مرد در اين حالت چيست؟
ج: چون در فرض سؤال امر دائر است بين مرگ حتمى طفل به تنهايى و بين مرگ حتمى طفل و مادر او، بنابر اين چارهاى جز اين نيست كه لااقل زندگى مادر با سقط جنين نجات داده شود و در فرض سؤال، شوهر حق ندارد همسرش را از اين كار منع كند، ولى واجب است تا حد امكان بگونهاى عمل شود كه قتل طفل مستند به كسى نشود.
س 1271: آيا سقط جنينى كه نطفهاش با وطى به شبهه توسط فرد غير مسلمان و يا با زنا منعقد شده، جايز است؟
ج: جايز نيست.
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
حرفهای خنده ام را میشود در سکوت برکه نا امید از بارش باران ترجمه کرد ،
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 149
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۱۸ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 106 بار
- سپاسهای دریافتی: 213 بار
Re: استفتائات پزشکی...
تلقيح مصنوعى
س 1272: الف - آيا لقاح آزمايشگاهى در صورتى كه اسپرم و تخمك از زن و شوهر شرعى باشد، جايز است؟
ب - بر فرض جواز، آيا جايز است اين كار توسط پزشكان نامحرم صورت بگيرد؟ و آيا فرزندى كه از اين طريق بدنيا مىآيد ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند؟
ج - بر فرض كه عمل مذكور فى نفسه جايز نباشد، آيا موردى كه نجات زندگى زناشويى متوقف بر آن باشد، از حكم عدم جواز استثنا مىشود؟
ج: الف - عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود.
ب - كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند.
ج - گفته شد كه عمل مذكور فى نفسه جايز است.
س 1273: گاهى بعضى از زوجها به علت عدم تخمك گذارى در زن كه وجود آن براى عمل لقاح ضرورى است، مجبور به جدايى شده و يا به علت عدم امكان درمان بيمارى و بچهدار نشدن، با مشكلات زناشويى و روحى مواجه مىشوند، آيا در اين صورت جايز است كه به روش علمى از تخمكگذارى زن ديگرى براى انجام عمل لقاح با نطفه شوهر در خارج از رحم استفاده شود و سپس نطفه لقاح يافته به رحم آن زن منتقل گردد؟
ج: عمل مذكور هر چند فىنفسه اشكال ندارد ولى كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به صاحب نطفه و تخمك بوده و الحاق آن به زنى كه صاحب رحم است مشكل مىباشد لذا بايد نسبت به احكام شرعى مربوط به نسب، احتياط رعايت شود.
س 1274: اگر نطفه از شوهر گرفته شود و بعد از وفات او با تخمك همسرش لقاح شده و سپس به رحم او منتقل شود، اولاً آيا اين عمل شرعا جايز است؟ ثانياً آيا كودكى كه متولد مىشود فرزند آن مرد است و از نظر شرعى به او ملحق مىشود؟ و ثالثاً آيا فرزندى كه به دنيا مىآيد از صاحب نطفه ارث مىبرد؟
ج: عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد و كودك به صاحب تخمك و رحم ملحق مىشود و الحاق آن به صاحب نطفه هم بعيد نيست ولى از او ارث نمىبرد.
س 1275: آيا تلقيح نطفه مردى نامحرم به همسر مردى كه بچهدار نمىشود، از طريق قراردادن نطفه در رحم او جايز است؟
ج: تلقيح زن از طريق نطفه مرد نامحرم فىنفسه اشكال ندارد ولى بايد از مقدمات حرام از قبيل نگاه و لمس حرام و غير آنها اجتناب شود و به هر حال در صورتى كه با اين روش كودكى به دنيا بيايد، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلكه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است كه صاحب رحم و تخمك است.
س 1276: اگر زن شوهردارى به علت يائسگى يا غير آن تخمكگذارى نكند، 1- آيا جايز است تخمكى از زن دوم شوهرش بعد از تلقيح با نطفه شوهر به رحم او منتقل شود؟ و آيا در اين مورد تفاوتى هست بين اينكه او يا زن دوم همسر دائم باشند يا موقت؟
2 - كداميك از دو زن مادر كودك خواهند بود؟ صاحب تخمك يا صاحب رحم؟
3 - آيا اين عمل در صورتى كه نياز به تخمك همسر ديگر بخاطر ضعف تخمك زن صاحب رحم باشد به حدّى كه در صورت لقاح نطفه شوهر با آن، خوف اين وجود داشته باشد كه كودك معيوب متولد شود، نيز جايز است؟
ج: 1 - اصل عمل مذكور شرعاً مانعى ندارد و در اين حكم، فرقى نيست بين اينكه نكاح آنان دائم باشد يا منقطع و يا يكى دائم باشد و يكى منقطع.
2 - كودك ملحق به صاحب اسپرم و تخمك است و الحاق او به صاحب رحم هم، مشكل است، بنابر اين بايد در ترتيب آثار نسب، نسبت به وى احتياط مراعات شود.
3 - اين كار فىنفسه جايز است.
س 1277: آيا در صورتهاى زير تلقيح زن با نطفه شوهرش كه از دنيا رفته، جايز است؟
الف - بعد از وفات شوهر ولى قبل از انقضاى عدّه
ب - بعد از وفات او و بعد از انقضاى عدّه
ج - اگر آن زن بعد از فوت شوهرش با مرد ديگرى ازدواج نمايد، آيا جايز است خود را با نطفه شوهر اولش تلقيح كند؟ و آيا در صورت فوت شوهر دوم، جايز است خود را با نطقه شوهر اولش بارور كند؟
ج: اين عمل فىنفسه اشكال ندارد و فرقى نمىكند كه قبل از انقضاى عدّة باشد يا بعد از آن و همچنين فرقى نيست بين اينكه ازدواج كرده باشد ياخير، و در صورت ازدواج هم فرقى نمىكند كه لقاح با نطفه شوهر اولش بعد از وفات شوهر دومش باشد يا در حال حيات او، ولى اگر شوهر دوم او زنده باشد بايد اين كار با اجازه و اذن او صورت بگيرد.
س 1278: امروزه مىتوان تخمكهايى را كه در خارج از رحم بارور شدهاند در مكانهاى مخصوصى بطور زنده نگهدارى كرد و در صورت نياز آنها را در رحم صاحب تخمك قرار داد، آيا اين كار جايز است؟
ج: اين عمل فىنفسه اشكال ندارد
- اگر نطفه مرد ناشناس را در رحم زنى قرار بدهند آيا از نظر شرعى درست است يا نه؟
ج: عمل مذكور فى نفسه منع شرعى ندارد لكن از لمس و نظر حرام بايد اجتناب شود.
7 - اگر جنين تشكيل شده از يك زوج را در رحم زن اجنبى بكارند حكم شرعى آن چه خواهد بود؟ لطفا احكام وضعى مسأله را هم بيان فرماييد.
ج: اين عمل فى نفسه اشكال ندارد هر چند بايد از لمس ونظر حرام اجتناب شود وفرزند ملحق به مرد و زن صاحب نطفه است و نسبت به آنان و اقارب آنان محرميت ثابت مىشود ونسبت به زن صاحب رحم هم بايد احتياط شود.
8 - بستن لوله در زنان و مردان به صورت موقت يا دائم چه حكمى دارد؟ اگر بستن لوله منجر به عقيم شدن شود چه حكمى دارد؟
ج: بطور كلى بستن لوله اگر براى غرض عقلايى و مصون از ضرر معتنىبه و در زوجه با اذن شوهر باشد فى نفسه منعى ندارد و فرقى ميان دائم و موقت و يا ميان موجب عقيم شدن و نشدن نيست
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
س 1272: الف - آيا لقاح آزمايشگاهى در صورتى كه اسپرم و تخمك از زن و شوهر شرعى باشد، جايز است؟
ب - بر فرض جواز، آيا جايز است اين كار توسط پزشكان نامحرم صورت بگيرد؟ و آيا فرزندى كه از اين طريق بدنيا مىآيد ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند؟
ج - بر فرض كه عمل مذكور فى نفسه جايز نباشد، آيا موردى كه نجات زندگى زناشويى متوقف بر آن باشد، از حكم عدم جواز استثنا مىشود؟
ج: الف - عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد ولى واجب است از مقدمات حرام مانند لمس و نظر اجتناب شود.
ب - كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به زن و شوهرى است كه صاحب اسپرم و تخمك هستند.
ج - گفته شد كه عمل مذكور فى نفسه جايز است.
س 1273: گاهى بعضى از زوجها به علت عدم تخمك گذارى در زن كه وجود آن براى عمل لقاح ضرورى است، مجبور به جدايى شده و يا به علت عدم امكان درمان بيمارى و بچهدار نشدن، با مشكلات زناشويى و روحى مواجه مىشوند، آيا در اين صورت جايز است كه به روش علمى از تخمكگذارى زن ديگرى براى انجام عمل لقاح با نطفه شوهر در خارج از رحم استفاده شود و سپس نطفه لقاح يافته به رحم آن زن منتقل گردد؟
ج: عمل مذكور هر چند فىنفسه اشكال ندارد ولى كودكى كه از اين طريق متولد مىشود ملحق به صاحب نطفه و تخمك بوده و الحاق آن به زنى كه صاحب رحم است مشكل مىباشد لذا بايد نسبت به احكام شرعى مربوط به نسب، احتياط رعايت شود.
س 1274: اگر نطفه از شوهر گرفته شود و بعد از وفات او با تخمك همسرش لقاح شده و سپس به رحم او منتقل شود، اولاً آيا اين عمل شرعا جايز است؟ ثانياً آيا كودكى كه متولد مىشود فرزند آن مرد است و از نظر شرعى به او ملحق مىشود؟ و ثالثاً آيا فرزندى كه به دنيا مىآيد از صاحب نطفه ارث مىبرد؟
ج: عمل مذكور فىنفسه اشكال ندارد و كودك به صاحب تخمك و رحم ملحق مىشود و الحاق آن به صاحب نطفه هم بعيد نيست ولى از او ارث نمىبرد.
س 1275: آيا تلقيح نطفه مردى نامحرم به همسر مردى كه بچهدار نمىشود، از طريق قراردادن نطفه در رحم او جايز است؟
ج: تلقيح زن از طريق نطفه مرد نامحرم فىنفسه اشكال ندارد ولى بايد از مقدمات حرام از قبيل نگاه و لمس حرام و غير آنها اجتناب شود و به هر حال در صورتى كه با اين روش كودكى به دنيا بيايد، ملحق به شوهر آن زن نمىشود بلكه ملحق به صاحب نطفه و به زنى است كه صاحب رحم و تخمك است.
س 1276: اگر زن شوهردارى به علت يائسگى يا غير آن تخمكگذارى نكند، 1- آيا جايز است تخمكى از زن دوم شوهرش بعد از تلقيح با نطفه شوهر به رحم او منتقل شود؟ و آيا در اين مورد تفاوتى هست بين اينكه او يا زن دوم همسر دائم باشند يا موقت؟
2 - كداميك از دو زن مادر كودك خواهند بود؟ صاحب تخمك يا صاحب رحم؟
3 - آيا اين عمل در صورتى كه نياز به تخمك همسر ديگر بخاطر ضعف تخمك زن صاحب رحم باشد به حدّى كه در صورت لقاح نطفه شوهر با آن، خوف اين وجود داشته باشد كه كودك معيوب متولد شود، نيز جايز است؟
ج: 1 - اصل عمل مذكور شرعاً مانعى ندارد و در اين حكم، فرقى نيست بين اينكه نكاح آنان دائم باشد يا منقطع و يا يكى دائم باشد و يكى منقطع.
2 - كودك ملحق به صاحب اسپرم و تخمك است و الحاق او به صاحب رحم هم، مشكل است، بنابر اين بايد در ترتيب آثار نسب، نسبت به وى احتياط مراعات شود.
3 - اين كار فىنفسه جايز است.
س 1277: آيا در صورتهاى زير تلقيح زن با نطفه شوهرش كه از دنيا رفته، جايز است؟
الف - بعد از وفات شوهر ولى قبل از انقضاى عدّه
ب - بعد از وفات او و بعد از انقضاى عدّه
ج - اگر آن زن بعد از فوت شوهرش با مرد ديگرى ازدواج نمايد، آيا جايز است خود را با نطفه شوهر اولش تلقيح كند؟ و آيا در صورت فوت شوهر دوم، جايز است خود را با نطقه شوهر اولش بارور كند؟
ج: اين عمل فىنفسه اشكال ندارد و فرقى نمىكند كه قبل از انقضاى عدّة باشد يا بعد از آن و همچنين فرقى نيست بين اينكه ازدواج كرده باشد ياخير، و در صورت ازدواج هم فرقى نمىكند كه لقاح با نطفه شوهر اولش بعد از وفات شوهر دومش باشد يا در حال حيات او، ولى اگر شوهر دوم او زنده باشد بايد اين كار با اجازه و اذن او صورت بگيرد.
س 1278: امروزه مىتوان تخمكهايى را كه در خارج از رحم بارور شدهاند در مكانهاى مخصوصى بطور زنده نگهدارى كرد و در صورت نياز آنها را در رحم صاحب تخمك قرار داد، آيا اين كار جايز است؟
ج: اين عمل فىنفسه اشكال ندارد
- اگر نطفه مرد ناشناس را در رحم زنى قرار بدهند آيا از نظر شرعى درست است يا نه؟
ج: عمل مذكور فى نفسه منع شرعى ندارد لكن از لمس و نظر حرام بايد اجتناب شود.
7 - اگر جنين تشكيل شده از يك زوج را در رحم زن اجنبى بكارند حكم شرعى آن چه خواهد بود؟ لطفا احكام وضعى مسأله را هم بيان فرماييد.
ج: اين عمل فى نفسه اشكال ندارد هر چند بايد از لمس ونظر حرام اجتناب شود وفرزند ملحق به مرد و زن صاحب نطفه است و نسبت به آنان و اقارب آنان محرميت ثابت مىشود ونسبت به زن صاحب رحم هم بايد احتياط شود.
8 - بستن لوله در زنان و مردان به صورت موقت يا دائم چه حكمى دارد؟ اگر بستن لوله منجر به عقيم شدن شود چه حكمى دارد؟
ج: بطور كلى بستن لوله اگر براى غرض عقلايى و مصون از ضرر معتنىبه و در زوجه با اذن شوهر باشد فى نفسه منعى ندارد و فرقى ميان دائم و موقت و يا ميان موجب عقيم شدن و نشدن نيست
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
حرفهای خنده ام را میشود در سکوت برکه نا امید از بارش باران ترجمه کرد ،
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
که با قاصدکی تنها و بی ریا، در راه بودن، خبری را خبر می دهد ...
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: استفتائات پزشکی...
سلام
و سپاس
لطفا در استفاتائات همیشه نام منبع مورد استفاده را ذکر نمایید .
موفق باشید
و سپاس
لطفا در استفاتائات همیشه نام منبع مورد استفاده را ذکر نمایید .
موفق باشید
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]