سلام
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد دل محسن زهرا این بود
ای کاش در سوخته مسمار نداشت
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا زیارتگاه داشت
هیئت امیرالمؤمنین (ع) به مناسبت ایام فاطمیه به مدت
5 شب اقامه عزا مینماید
سخنران : شیخ مهدی دانشمند
زمان :از روز سه شنبه ۲۳/۱ الی ۲۷/۱
از ساعت ۲۰:۳۰
مکان : میدان فاطمی - ابتدای خ گمنام - خ جهانمهر
- مسجد ریحان هیئت امیرالمؤمنین (ع)
التماس دعا
یا علی
فاطمیه اول
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 167
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۹, ۱:۲۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 589 بار
- سپاسهای دریافتی: 255 بار
- تماس:
فاطمیه اول
تمام آیه قرآن همین است
تمام حرف یزدان این چنین است
به کوری دو چشم اهل بدعت
فقط حیدر امیرالمؤمنین است
:-: یا علی :-:
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
اللهم صل علي فاطمة و ابيها و بَعلَها و بنیها بعدَدِ ما احاطَ به عِلمک
پيامبر خدا (ص) فرمود: فاطمه پاره تن من است.
هرکس بردخترم فاطمه صلوات و درود بفرستد دو خاصيت و نتيجه را در بردارد:
1- گناهش بخشيده مي شود 2- هرکجاي بهشت باشم به من ملحق خواهد شد.
قالت الزهرا (س):
من اصعد الي الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحة
کسي که عبادت هاي خالصانه خود را، سوي خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترين مصلحت او را به سوي او فرو خواهد فرستاد.
زندگينامه مختصر
نام: فاطمه *کنيه: ام ابيها* لقب: زهرا (س)*نام پدر: حضرت محمد(ص)* نام مادر: خديجه
تاريخ تولد: 20 جمادي الثاني سال 2 يا 5 بعثت* محل تولد: مکه
تاريخ شهادت: يکشنبه 13 ربيع الثاني، سال 11 هجرت، 75 روز بعد از رحلت پيامبر
(ص) يا دوشنبه 3 جمادي الثاني سال 11 هجرت، 95 روز بعد از رحلت پيامبر (ص)
محل شهادت و مدفن: مدينه منوره*علت شهادت: ضربت درب و سقط فرزندش محسن توسط
قنفذ و مغيره بن شعبه *مدت عمر: 18 سال * تعداد اولاد: 5 فرزند
صلوات مخصوص به حضرت زهرا (س)
الهم صل علي فاطمة و ابيها و بَعلَها و بنیها بعدَدِ ما احاطَ به عِلمک
آن درود و صلواتي که مخصوص حضرت صديقه کبري مي باشد و پيامبر (ص) به آن سفارش نمود.
پروردگارا درود و صلوات خودت را بر فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه به وسعت و شعاع علم خودت بفرست.
نکته:
عظمت را ببينيد، همه صلوات ها محور وجود پيامبر اکرم (ص) مي باشد. که بهترين شعار و ذکر و عباد که جمله اللهم صل علي محمد و آل محمد مي باشد. ولي در ذکر صلوات مخصوص حضرت زهرا (س) محور و مرکزيت، فاطمه (س) قرار گرفته است.
فضائل حضرت صديقه طاهره:
در فضائل و مناقب حضرت زهراي اطهر (س) خداوند متعال در حديث شريف قدسي به پيامبر (س) مي فرمايد: يا محمد لولاک لما خلقت الافلاک لولا علي لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما. اي حبيب ما (محمد) بواسطه وجود تو هستي را خلق کردم، و اگر بواسطه وجود علي نبود تو را خلق نمي کردم و اگر خلقت و وجود فاطمه (س) نبود تو و علي را نمي آفريدم.
نکته ي بسيار لطيفي است. گرچه از نظر مقام و منزلت در سلسله مراتب اول وجود اشرف مخلوقات پيامبر رحمت (ص) و بعد مولي المومحدين اميرالمومنين (ع) بعد صديقه طاهره حضرت زهرا (س) است. ولي وجود فاطمه زهرا مکمل وجود پيامبر (ص) و علي (ع) است. يعني اگر خلقت فاطمه نبود زحمات پيامبر (ص) و علي (ع) حاصل و نتيجه اي نداشت.
حضرت زهرا (س) است که بين رسالت و ولايت پيوند زده و امروز دين پيامبر (ص) و ولايت علي بن ابي طالب و شيعه بقاء دارد. در واقع همه مامديون زحمات و فداکاريهاي حضرت زهرا سلام الله عليها هستيم.
فاطمه سرور زنان بهشت
روايت از ابن عباس نقل شد. که رسول خدا (ص) فرمود: سرور زنان بهشت مريم و پس از او فاطمه دختر محمد (ص) و سپس خديجه و سپس آسيه همسر فرعون مي باشند. احاديث فراواني هست که فاطمه از برترين آن زنان يعني مريم و خديجه و آسيه است و فاطمه سرور زنان عالم در تمام دوران است.
خشنودی فاطمه خشنودی خداست
از حضرت اميرالمومنين (ع) نقل شده است که گفت: رسول خدا فرمود: اي فاطمه خداوند از خشم تو خشمگين و از خشنودي تو خشنود مي شود.
خداوند انشاالله شفاعت آن شفيعه روز جزا را نصيب ما بفرمايد.
وسلام
پيامبر خدا (ص) فرمود: فاطمه پاره تن من است.
هرکس بردخترم فاطمه صلوات و درود بفرستد دو خاصيت و نتيجه را در بردارد:
1- گناهش بخشيده مي شود 2- هرکجاي بهشت باشم به من ملحق خواهد شد.
قالت الزهرا (س):
من اصعد الي الله خالص عبادته اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحة
کسي که عبادت هاي خالصانه خود را، سوي خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترين مصلحت او را به سوي او فرو خواهد فرستاد.
زندگينامه مختصر
نام: فاطمه *کنيه: ام ابيها* لقب: زهرا (س)*نام پدر: حضرت محمد(ص)* نام مادر: خديجه
تاريخ تولد: 20 جمادي الثاني سال 2 يا 5 بعثت* محل تولد: مکه
تاريخ شهادت: يکشنبه 13 ربيع الثاني، سال 11 هجرت، 75 روز بعد از رحلت پيامبر
(ص) يا دوشنبه 3 جمادي الثاني سال 11 هجرت، 95 روز بعد از رحلت پيامبر (ص)
محل شهادت و مدفن: مدينه منوره*علت شهادت: ضربت درب و سقط فرزندش محسن توسط
قنفذ و مغيره بن شعبه *مدت عمر: 18 سال * تعداد اولاد: 5 فرزند
صلوات مخصوص به حضرت زهرا (س)
الهم صل علي فاطمة و ابيها و بَعلَها و بنیها بعدَدِ ما احاطَ به عِلمک
آن درود و صلواتي که مخصوص حضرت صديقه کبري مي باشد و پيامبر (ص) به آن سفارش نمود.
پروردگارا درود و صلوات خودت را بر فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و فرزندان فاطمه به وسعت و شعاع علم خودت بفرست.
نکته:
عظمت را ببينيد، همه صلوات ها محور وجود پيامبر اکرم (ص) مي باشد. که بهترين شعار و ذکر و عباد که جمله اللهم صل علي محمد و آل محمد مي باشد. ولي در ذکر صلوات مخصوص حضرت زهرا (س) محور و مرکزيت، فاطمه (س) قرار گرفته است.
فضائل حضرت صديقه طاهره:
در فضائل و مناقب حضرت زهراي اطهر (س) خداوند متعال در حديث شريف قدسي به پيامبر (س) مي فرمايد: يا محمد لولاک لما خلقت الافلاک لولا علي لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما. اي حبيب ما (محمد) بواسطه وجود تو هستي را خلق کردم، و اگر بواسطه وجود علي نبود تو را خلق نمي کردم و اگر خلقت و وجود فاطمه (س) نبود تو و علي را نمي آفريدم.
نکته ي بسيار لطيفي است. گرچه از نظر مقام و منزلت در سلسله مراتب اول وجود اشرف مخلوقات پيامبر رحمت (ص) و بعد مولي المومحدين اميرالمومنين (ع) بعد صديقه طاهره حضرت زهرا (س) است. ولي وجود فاطمه زهرا مکمل وجود پيامبر (ص) و علي (ع) است. يعني اگر خلقت فاطمه نبود زحمات پيامبر (ص) و علي (ع) حاصل و نتيجه اي نداشت.
حضرت زهرا (س) است که بين رسالت و ولايت پيوند زده و امروز دين پيامبر (ص) و ولايت علي بن ابي طالب و شيعه بقاء دارد. در واقع همه مامديون زحمات و فداکاريهاي حضرت زهرا سلام الله عليها هستيم.
فاطمه سرور زنان بهشت
روايت از ابن عباس نقل شد. که رسول خدا (ص) فرمود: سرور زنان بهشت مريم و پس از او فاطمه دختر محمد (ص) و سپس خديجه و سپس آسيه همسر فرعون مي باشند. احاديث فراواني هست که فاطمه از برترين آن زنان يعني مريم و خديجه و آسيه است و فاطمه سرور زنان عالم در تمام دوران است.
خشنودی فاطمه خشنودی خداست
از حضرت اميرالمومنين (ع) نقل شده است که گفت: رسول خدا فرمود: اي فاطمه خداوند از خشم تو خشمگين و از خشنودي تو خشنود مي شود.
خداوند انشاالله شفاعت آن شفيعه روز جزا را نصيب ما بفرمايد.
وسلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
((اللهم صل علي فاطمه و ابيها و بَعلَها و بنیها بعدَدِ ما احاطَ به عِلمک))
ایام شهادت اول مظومةعالم ، پاره تن رسول اکرم(ص) و
همسر فداکار امیرالمؤمنین علی(ع) صدیقه اطهر
حضرت زهرا(س)را به فرزندش امام زمان (عج)
و تمامی شیعیان و دوستداران خاندان نبوت
تسلیت عرض می نمائیم.
التماس دعا
يا زهرا (س)
ایام شهادت اول مظومةعالم ، پاره تن رسول اکرم(ص) و
همسر فداکار امیرالمؤمنین علی(ع) صدیقه اطهر
حضرت زهرا(س)را به فرزندش امام زمان (عج)
و تمامی شیعیان و دوستداران خاندان نبوت
تسلیت عرض می نمائیم.
التماس دعا
يا زهرا (س)
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
روی سیلی خورده زهرا(س) شهادت می دهد
از علی(ع) مظلوم تر مردی در این دنیا نبود
مصطفی از تو مودّت خواست تو سیلی زدی بی حیا سیلی زدن اجر ذوی القربی نبود
حضرت زهرا سلام الله علیه فرمودند:
«خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود.»
احتجاج طبرسی ج 1- ص 258
از علی(ع) مظلوم تر مردی در این دنیا نبود
مصطفی از تو مودّت خواست تو سیلی زدی بی حیا سیلی زدن اجر ذوی القربی نبود
حضرت زهرا سلام الله علیه فرمودند:
«خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود.»
احتجاج طبرسی ج 1- ص 258
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 167
- تاریخ عضویت: یکشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۹, ۱:۲۰ ق.ظ
- سپاسهای ارسالی: 589 بار
- سپاسهای دریافتی: 255 بار
- تماس:
Re: فاطمیه اول
[FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فـاطمه بنیانگذار مذهـــب است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فـاطـمه آمـوزگار زینـــب است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا خود حدیث برتر است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا حرز جنگ حیدر است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا مایـــه احســــاس بود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام او ذکر لب عبّـــــــــاس بود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]یــا علـی رفـتم بقـیـع امــا چه سـود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـر چـه گشــتم فـاطمـه آنـجـا نـبود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]یـا عـلـی قـبر پـرستـویـت کجاسـت
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـر چـه باشـد مـن نمک پرورده ام
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]دل به عشـق [FONT=Georgia][HIGHLIGHT=#ddd9c3]فاطمه خـوش کرده
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]حـج مـن بی فاطـمه بی حاصل است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فاطـمــه حـلال صـدها مشــکل است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3] [HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia][SIZE=150]الا ای چــاه یــارم را گرفتـند
[FONT=Georgia]
[FONT=Georgia][HIGHLIGHT=#ddd9c3]گلم ، بـاغم ، بهارم را گرفتند
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]میان کوچه ها با ضرب سیلی
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـمه دار و نـدارم را گرفتــند
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
یا علی
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فـاطمه بنیانگذار مذهـــب است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فـاطـمه آمـوزگار زینـــب است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا خود حدیث برتر است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا حرز جنگ حیدر است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام زهرا مایـــه احســــاس بود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]نام او ذکر لب عبّـــــــــاس بود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]یــا علـی رفـتم بقـیـع امــا چه سـود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـر چـه گشــتم فـاطمـه آنـجـا نـبود
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]یـا عـلـی قـبر پـرستـویـت کجاسـت
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـر چـه باشـد مـن نمک پرورده ام
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]دل به عشـق [FONT=Georgia][HIGHLIGHT=#ddd9c3]فاطمه خـوش کرده
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]حـج مـن بی فاطـمه بی حاصل است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]فاطـمــه حـلال صـدها مشــکل است
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3] [HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia][SIZE=150]الا ای چــاه یــارم را گرفتـند
[FONT=Georgia]
[FONT=Georgia][HIGHLIGHT=#ddd9c3]گلم ، بـاغم ، بهارم را گرفتند
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]میان کوچه ها با ضرب سیلی
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3][FONT=Georgia]هـمه دار و نـدارم را گرفتــند
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
[HIGHLIGHT=#ddd9c3]
یا علی
تمام آیه قرآن همین است
تمام حرف یزدان این چنین است
به کوری دو چشم اهل بدعت
فقط حیدر امیرالمؤمنین است
:-: یا علی :-:
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
[FONT=Times New Roman]معرفت كودكانه
[FONT=Times New Roman]آيا فكر مي كنيد حضرت زهرا مانند يك زن عادي بودند . نُه سال در خانه پدر و نه سال در خانه علي زندگي كردند تا به شهادت رسيدند؟! حضرت صديقه هجده سال بر روي زمين تجلي كردند . ما هرگز نمي فهميم كه حضرت زهرا كيست فقط مي توانيم چيزهايي كه خود ، راجع به خود فرموده اند را بگوييم .
[FONT=Times New Roman]فاطمه، علي، محمد يكي
[FONT=Times New Roman]مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيان (7) دو بحری که به هم خورده اند علي و فاطمه هستند و پيامبر برزخ ميان اين دو بحر است و اگر برزخ (پيامبر) برداشته شود علي و فاطمه و محمد يكي مي شوند .
[FONT=Times New Roman] حضرت علي يا حضرت صديقه از هم جدا نيست در حقيقت حضرت علي و حضرت فاطمه در وادي عالم دنيوي از هم جدا مي شود . مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ در اين دنيا دو بحر مي شوند بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ اما اگر برزخ را برداري ، در اصل يك بحرند . خداوند اين برزخ را در اين عالم گذاشت كه فاطمه و علي از هم جدا شوند ، برزخ ، پيغمبر اكرم است كه در عالم مادي اين برزخ وجود دارد و در فوق ماده اين برزخ نيست.
به عبارت ديگر، همه هستي و همه ممكنات طفيلي وجود پيغمبرند و اين برزخ ( پيغمبر) كه ميان اين دو درياست (حضرت علي و فاطمه) ، يعني عالم . اگر عالم را از اينجا برداري و به فوق عالم برسي ، اين دو دريا يك بحر مي شوند. در خارج از ماده علي و فاطمه و محمد يكي هستند . اصلا اهل بيت در خارج از عالم ماده يكي هستند. حالا نور فاطمه و علي به ظهور رسيده كه مي گوييم مرج البحرین يلتقيان
كدام برترند حضرت صدیقه کبری ، پیامبر اکرم يا امیرالمومنین؟
[FONT=Times New Roman]مقام ومرتبه حضرت زهرا(سلام الله عليها) بالاتراست يا پيامبراكرم يا اميرالمؤمنين؟ ايشان همه از يك نورند درجسمانيت های مختلف و تجليات مختلف مي فرمايند : أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ (8) همه شما يك نوريك روح و يك طينت هستيد اما بعضي ، چيزهاي ديگري ، از بعضي گرفته اند . در روايت مشهور كلهم نور واحد (9) اشاره به همين مطلب شده است كه تمام ائمه نور الله هستند . سِرّ الله هستند . سرالله هم شناخته نمي شود . حضرت امير، اهل بيت را اينگونه معرفي مي كنند : الْأَسْرَارُ الْإِلَهِيَّةُ الْمُودَعَةُ فِي الْهَيَاكِلِ الْبَشَرِيَّةِ (10) ما اسرار الهي هستيم كه درهياكل بشري به وديعه گذاشته شده ايم .
[FONT=Times New Roman] اسماء
مظهر تمام اسماء جمال الهي در نقطه زاء زهرايي است ، در نقطه فاء فاطمي است . تمام اسامي جمال و جلال الهي در نقطه تحت باء بسم الله است. در يك جا نقطه تحت باء جلالي به نقطه تحت باء جمالي متصل مي شود كه همان مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ است آنوقت دنبال هرچه مي گردي آنجا پيدا كن يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ كه لؤلؤ سرخ حسين كه سّر مي سرخ عاشورايي است در آنجا به ظهور مي رسد.
مرحوم غروي اصفهاني (كمپاني) در اين شعرش غوغا كرده :
ناطقه مــرا مگر روح قدس كـنـد مدد
تـا كه ثناي حضرت سيده نساء كند
فيض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل ار نظاره بر مبدا و منتهي كند
صورت شاهد ازل معني حسن لم يزل
وهم چگونه وصف آيينه حق نما كند
و لولا فاطمة .....
ذات اقدس خطاب به پيامبراکرم كه عالم طفیل وجود اوست مي فرمايد : لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك (11) سر خلقت افلاک تو هستی و لولا علي لما خلقتك و اگر علی نبود این سر خلقت را که پیغمبر است خلق نمی کردم و لو لا فاطمه لما خلقتكما.
هستی فدای فاطمه
[FONT=Times New Roman]دقت كنيد در اين نكته عظيم تمام عالم طفيلي لولاك لما خلقت الافلاك است حالا خود رسول الله مي گفت فَدَاكَ أَبُوكَ (12) من قربون فاطمه شوم آيا اين رابطه پدر و فرزندي بود كه رسول الله مي فرمودند: فداك ابوك نه يعني تمام عالم فداي تو شود تمام عالمِ وجود ، فداي خاك پاي فاطمه .
[FONT=Times New Roman] بزم ماتم زهرا بهشت ماست
اين نقد را به نسيه فردا نمي دهم.
[FONT=Times New Roman]حديث فاطمي:
[FONT=Times New Roman] َتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء ( سلام الله عليها) :
لا تُصَلّى عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ أبى رَسُولِ اللّهِ فى أمير الْمُؤمنينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَ أخَذُوا إرْثى، وَ خَرقُوا صَحيفَتى اللّتى كَتَبها لى أبى بِمُلْكِ فَدَكِ.
افرادى كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤمنين علىّ (عليه السلام) شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند.
بيت الأحزان: ص 113، كشف الغمّة: ج 2، ص 494.
[FONT=Times New Roman]آيا فكر مي كنيد حضرت زهرا مانند يك زن عادي بودند . نُه سال در خانه پدر و نه سال در خانه علي زندگي كردند تا به شهادت رسيدند؟! حضرت صديقه هجده سال بر روي زمين تجلي كردند . ما هرگز نمي فهميم كه حضرت زهرا كيست فقط مي توانيم چيزهايي كه خود ، راجع به خود فرموده اند را بگوييم .
[FONT=Times New Roman]فاطمه، علي، محمد يكي
[FONT=Times New Roman]مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيان (7) دو بحری که به هم خورده اند علي و فاطمه هستند و پيامبر برزخ ميان اين دو بحر است و اگر برزخ (پيامبر) برداشته شود علي و فاطمه و محمد يكي مي شوند .
[FONT=Times New Roman] حضرت علي يا حضرت صديقه از هم جدا نيست در حقيقت حضرت علي و حضرت فاطمه در وادي عالم دنيوي از هم جدا مي شود . مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ در اين دنيا دو بحر مي شوند بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ اما اگر برزخ را برداري ، در اصل يك بحرند . خداوند اين برزخ را در اين عالم گذاشت كه فاطمه و علي از هم جدا شوند ، برزخ ، پيغمبر اكرم است كه در عالم مادي اين برزخ وجود دارد و در فوق ماده اين برزخ نيست.
به عبارت ديگر، همه هستي و همه ممكنات طفيلي وجود پيغمبرند و اين برزخ ( پيغمبر) كه ميان اين دو درياست (حضرت علي و فاطمه) ، يعني عالم . اگر عالم را از اينجا برداري و به فوق عالم برسي ، اين دو دريا يك بحر مي شوند. در خارج از ماده علي و فاطمه و محمد يكي هستند . اصلا اهل بيت در خارج از عالم ماده يكي هستند. حالا نور فاطمه و علي به ظهور رسيده كه مي گوييم مرج البحرین يلتقيان
كدام برترند حضرت صدیقه کبری ، پیامبر اکرم يا امیرالمومنین؟
[FONT=Times New Roman]مقام ومرتبه حضرت زهرا(سلام الله عليها) بالاتراست يا پيامبراكرم يا اميرالمؤمنين؟ ايشان همه از يك نورند درجسمانيت های مختلف و تجليات مختلف مي فرمايند : أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ (8) همه شما يك نوريك روح و يك طينت هستيد اما بعضي ، چيزهاي ديگري ، از بعضي گرفته اند . در روايت مشهور كلهم نور واحد (9) اشاره به همين مطلب شده است كه تمام ائمه نور الله هستند . سِرّ الله هستند . سرالله هم شناخته نمي شود . حضرت امير، اهل بيت را اينگونه معرفي مي كنند : الْأَسْرَارُ الْإِلَهِيَّةُ الْمُودَعَةُ فِي الْهَيَاكِلِ الْبَشَرِيَّةِ (10) ما اسرار الهي هستيم كه درهياكل بشري به وديعه گذاشته شده ايم .
[FONT=Times New Roman] اسماء
مظهر تمام اسماء جمال الهي در نقطه زاء زهرايي است ، در نقطه فاء فاطمي است . تمام اسامي جمال و جلال الهي در نقطه تحت باء بسم الله است. در يك جا نقطه تحت باء جلالي به نقطه تحت باء جمالي متصل مي شود كه همان مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ است آنوقت دنبال هرچه مي گردي آنجا پيدا كن يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ كه لؤلؤ سرخ حسين كه سّر مي سرخ عاشورايي است در آنجا به ظهور مي رسد.
مرحوم غروي اصفهاني (كمپاني) در اين شعرش غوغا كرده :
ناطقه مــرا مگر روح قدس كـنـد مدد
تـا كه ثناي حضرت سيده نساء كند
فيض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل ار نظاره بر مبدا و منتهي كند
صورت شاهد ازل معني حسن لم يزل
وهم چگونه وصف آيينه حق نما كند
و لولا فاطمة .....
ذات اقدس خطاب به پيامبراکرم كه عالم طفیل وجود اوست مي فرمايد : لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك (11) سر خلقت افلاک تو هستی و لولا علي لما خلقتك و اگر علی نبود این سر خلقت را که پیغمبر است خلق نمی کردم و لو لا فاطمه لما خلقتكما.
هستی فدای فاطمه
[FONT=Times New Roman]دقت كنيد در اين نكته عظيم تمام عالم طفيلي لولاك لما خلقت الافلاك است حالا خود رسول الله مي گفت فَدَاكَ أَبُوكَ (12) من قربون فاطمه شوم آيا اين رابطه پدر و فرزندي بود كه رسول الله مي فرمودند: فداك ابوك نه يعني تمام عالم فداي تو شود تمام عالمِ وجود ، فداي خاك پاي فاطمه .
[FONT=Times New Roman] بزم ماتم زهرا بهشت ماست
اين نقد را به نسيه فردا نمي دهم.
[FONT=Times New Roman]حديث فاطمي:
[FONT=Times New Roman] َتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء ( سلام الله عليها) :
لا تُصَلّى عَلَيَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ أبى رَسُولِ اللّهِ فى أمير الْمُؤمنينَ عَليّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَ أخَذُوا إرْثى، وَ خَرقُوا صَحيفَتى اللّتى كَتَبها لى أبى بِمُلْكِ فَدَكِ.
افرادى كه عهد خدا و پيامبر خدا را درباره اميرالمؤمنين علىّ (عليه السلام) شكستند، و در حقّ من ظلم كرده و ارثيّه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدك پاره كردند، نبايد بر جنازه من نماز بگذارند.
بيت الأحزان: ص 113، كشف الغمّة: ج 2، ص 494.
آخرین ويرايش توسط 1 on ع ل ی, ويرايش شده در 0.
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
علامه اميني
رسول خدا به صراحت چنین بیان داشته است: بر من صلوات بَتراء (= ناقص و بریده شده) نفرستید، سؤال شد: یا رسول الله صلوات بتراء چیست؟ فرمود: اینكه (بر من صلوات بفرستید و) بگویید «اللّهمّ صلّ علی محمّد» ولی دربارة آل من ساکت باشید. شما باید بگویید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد».
• مناقب فاطمه زهرا(س)
در روايات شيعه و سني احاديث و روایاتي که در شأن حضرت صدّیقه وارد شده دو دستهاند: یک دسته، روایات اشتراکی است؛ یعنی روایاتی در منقبت حضرت رسول اکرم، امیر المؤمنین و حسنین(ع) ميباشد که حضرت زهرا(س) نیز در آن مناقب اشتراک دارد. دستة دوم، احادیث اختصاصی است؛ یعنی روایاتی که مخصوص است به مدایح و فضایل حضرت صدّیقه؛ و ما اخبار دستة اوّل را در چند موضوع ردهبندی و مورد بحث قرار ميدهیم.
• زهرا(س)، یکی از علل آفرینش
در این موضوع، اخبار بسیاری از شیعه و سنّی روایت شده است که به موجب آنها، ثابت ميشود حضرت صدّیقه سبب آفرینش عالم بوده است، همانگونه که پدر بزرگوارش، امیر المؤمنین و حسنین علّت خلقت بودهاند. حدیثی در اثبات این مطلب که راوی آن «ابو هریره» است:
رسول خدا فرمود: هنگاميکه خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او دمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور، به حال سجده و رکوع مشاهده نمود، عرض کرد: «خدایا قبل از آفریدن من، کسی را از خاک خلق کردهای؟ خطاب آمد: نه، نیافریدهام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود ميبینم، چه کسانی هستند؟ خدای تعالی فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند. اگر آنها نبودند، تو را نميآفریدم. نامهای آنان را از اساميخود مشتقّ کردهام ومن خود آنان را نامگذاری کردهام. اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را ميآفریدم و نه عرش و کرسی را. نه آسمان و زمین را خلق ميکردم و نه فرشتگان و انس و جنّ را.
منم محمود و این محمّد است، منم عالی و این علیّ است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزّتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذرّة بسیار کوچکی، کینه و دشمنی هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ ميافکنم. یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاکت هر کس، وابسته به حبّ و بغضی است که نسبت به آنان دارد. یا آدم! هر وقت از من حاجتی ميخواهی، به آنان توسّل کن.
ابوهریره ميگوید: پیامبر اکرم در ادامة سخن فرمود:
ما پنج تن کشتی نجاتیم. هرکس با ما باشد، نجات یابد و هرکس از ما روگردان شود، هلاک گردد. پس هر کس حاجتی از خدا ميخواهد به وسیلة ما اهل بیت از حضرت حق تبارک و تعالی مسئلت نماید.
این حدیث را شیخ الاسلام حموینی در فرائد، حافظ خوارزميدر مناقب و چند تن دیگر از دانشمندان اهل سنّت نقل کردهاند.
• اقتدا و توسّل به حضرت زهرا(س)
یکی از مناقبی که وجود مقدّس حضرت زهرا(س) با پدر و همسر و فرزندش مشترک است، در اهتدا و اقتدا و تمسّک است؛ یعنی هدایت یافتن و پیروی کردن مردم از آنان و در موقع نیاز، متوسّل شدن به آنان.
انس بن مالک روایت ميکند:
روزی پیامبر اکرم(ص) با ما نماز صبح به جای آورد. پس از فراغت از نماز، روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: ای جماعت مسلمانان! هر کس آفتاب را از دست بدهد، پس باید به ماه تمسّک جوید، و در فقدان ماه دست به دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد، به دو ستارة فَرقَدان پناه آورد. از پیامبر اکرم سؤال شد که یا رسول الله! مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستارة نور افشان) چیست؟ فرمود: من آفتابم، علی، ماه و فاطمه زهره است و دو ستاره حسنین هستند. آنان و کتاب خدا، دستآویزهاي بشرند و همواره به هم پیوستهاند و هرگز از یکدیگر جدا نميشوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند1.
از روایت مذکور کاملاً روشن است که حضرت صدّیقه(س) در مراتب و مناقب گفته شده، هم ردیف رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) است و در مقام تمسّک، اهتدا و اقتدا همانند آنان ميباشد. اگر ايشان در ولایت و عصمت نظیر پیامبر اکرم(ص)، علی و حسنین(ع) نبود؛ امر هدایت یافتن و پیروی مردم از او و توسّل هر بشری در مشکلات به او، کاری بیهوده و گزاف ميبود.
ترتیب اسماء پنج تن در آسمانها، در عرش، در کرسی، در جنّت و در سایر مواقف که نوشته شده و یا مورد خطاب خدای قرار گرفتهاند به همین سبک و نسق بوده است. آنچه ميتوان از ترتیب اساميآنان در کلام پیامبر استفاده کرد، این است که رسول اکرم(ص) دارای عالیترین مقام، و امیرالمؤمنین(ع) پس از پیامبر، و حضرت زهرا(س) بعد از او، و حسنین پس از فاطمه(س)، صاحب والاترین مقام در جهان آفرینش هستند. در ادامه، اين مطلب را اثبات خواهیم کرد که حضرت زهرا(س) از یازده امام دیگر افضل و برتر است، و اگر جز این یک منقبت، فضیلت دیگری در شأن ايشان نبود، همین برای اثبات مقام ولایت آن حضرت کافی بود.
• جنگ و صلح با زهرا(س)، همانند جنگ و صلح با پیامبر(ص)
این موضوع که از موضوعهای دیگر مهمتر است، عبارت از این است که حضرت زهرا(س)، در مقام ولایت شریک امیرالمؤمنین و حسنین(ع) است و جنگ و یا صلح با فاطمه و دوستی و یا دشمنی نسبت به او عیناً همانند جنگ يا صلح با علی و حسنین(ع) و یا حبّ و یا بغض نسبت به آنان(ع) است.
زید بن اَرقَم روایت ميکند که:
روزی همراه پیامبر اکرم(ص) بودیم که وحی نازل شد. ما منتظر اتمام نزول وحی بودیم تا آن حضرت از اتاق خارج شود. هوا به شدّت گرم بود. در آن هنگام، علی بن ابی طالب و همراه او فاطمه، حسن و حسین(ع) از راه رسیدند و در سایة دیواری به انتظار نشستند تا نزول وحی به پایان رسد و حضرت رسول(ص) از حجره بیرون آید. وقتی که پیامبر اکرم(ص) از اتاق خارج گردید، نظر مبارکش بر علی و فاطمه و حسنین افتاد. حضرت به نزد آنان رفتند و ما در حالی که به جای خود ایستاده بودیم، دیدیم که حضرت رسول(ص) عبای خودش را بر بالای سر آنان سایبان کرد، با يك دست عبا را گرفته بود، و دست دیگرش در دست علی بود که در زیر عبا جای داشت. آنگاه پیامبر چنین فرمود:
خدایا! من اینان را دوست ميدارم. پس تو نیز دوستشان بدار. بار الها! من با هر كسي که با اینان در صلح و صفا باشد، در صلح و آشتی هستم و هر کس که با این چهار تن بجنگد، من نیز با او در جنگ خواهم بود. ايشان این کلمات را سه بار تکرار نمود.2
ابو هریره ميگوید:
«پیامبر اکرم(ص) نظر به سوی علی، فاطمه، حسن و حسین افکند و سپس فرمود: من، با هر کسی که با شما بجنگد، در ستیزم؛ و با هر کسی که با شما در سِلم و آشتی باشد، من نیز در صلح و صفا هستم».3
توجه به اين نكته ضروري است كه آن انسانی که هرگز کلمه ای، حرفی، حرکتی ـ در هیچ مورد ـ جز به فرمان و اجازة خدا از او صادر نشود، و جز در راه محبّت و رضای پروردگار قدميبرندارد، و پیوسته در گفتار و کردار و در تمام حالاتش، محدود و متعهّد و مقیّد به امر خدا باشد؛ تنها او شایسته است که پیامبر اکرم(ص) صلح با او را، سِلم و آشتی با خودش بداند و جنگ با او را، ستیز با خودش به حساب آورد. کاملاً روشن است که فاطمة زهرا(س) صاحب آن نفس پاک انسانی، و آن همه صفات ربّانی، یقیناً باید در شئون ولایت، هم ردیف و هم درجه و یکسان با پیامبر اکرم(ص)، علی و حسنین(ع) باشد.
ابن عبّاس گوید:
روزی پیامبر اکرم(ص) نشسته بودند و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نیز حضور داشتند. دعای آن حضرت در میان جمع، چنین بود: بار الها! تو خوب ميدانی که اینان خاندان من، و عزیزترین مردم نزد من هستند، پس محبّان و دوستانشان را دوست بدار و با دشمنانشان دشمنی فرما. یارانشان را اعانت بنما، اینان را از جمیع ناپاکیها پاک و مبرّا بدار. از جمیع گناهان برکنار و مصون و محفوظ نگه دار، و از جانب خود به روح القُدُس تأییدشان
فرما... .4
روایات بسیاری از ائمّة اطهار(ع) در موارد مختلف نقل شده است که ميفرماید: معصومین روحی دارند غیر از روح عموم بشر، که هیچ انسانی در داشتن این روح ـ که در جمیع اخبار، آن را «روح القُدُس» مينامند ـ با آنان هم ردیف نیست.
روح القُدُس، همان روحی است که در سایة آن، پیامبر اکرم(ص) صاحب ولایت است. این همان روح قُدسی است که با داشتن آن، علی(ع)، حضرات امام حسن و امام حسین و امامان دیگر از اولاد امام حسین، بر همة مردم ولایت دارند. این همان روحی است که به تأیید پیامبر اکرم، حضرت صدّیقه (س) نیز دارندة آن است و با داشتن این روح، آن حضرت هم ولیّالله ميباشد.
• فاطمه(س) ميزان كمال صلوات
رسول خدا به صراحت چنین بیان داشته است:
بر من صلوات بَتراء (= ناقص و بریده شده) نفرستید، سؤال شد: یا رسول الله صلوات بتراء چیست؟ فرمود: اینكه (بر من صلوات بفرستید و) بگویید «اللّهمّ صلّ علی محمّد» ولی دربارة آل من ساکت باشید. شما باید بگویید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد».
صلواتی که شامل علی، فاطمه و حسنین(ع) نباشد، مقطوع و بریده است و مورد قبول خدا و رسولش نميباشد. لذا حضرت صدّیقة زهرا همردیف و برابر افرادی است که جمیع مسلمین با ایمان جهان ـ از شیعه و سنّی ـ هر شبانه روز در تشهّد نمازهای پنجگانه بر او درود ميفرستند؛ و او در این مقام، همتای محمّد بن عبدالله، و علی و حسنین(ع) است؛ و همین لزوم صلوات بر فاطمه (س) در هنگام اقامة نماز یک منقبت و فضیلت ساده نیست، بلکه نشانگر مرتبة اعلی و منصب والای آن حضرت است که این چنین در جَنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است. بدون تردید باید فاطمه، خود ولیّة الله و دارای مقام ولایت بوده باشد، تا همردیف و همتای اولیاي خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جمیع مؤمنین جهان در هر زمان و مکان باشد.
ماهنامه موعود شماره 77
پينوشتها:
٭ برگرفته از: فاطمةالزهرا، تأليف علامه اميني(ره)، به كوشش حبيبالله چايچيان.
1. العرائس (مخطوط) [رجوع بفرمایید به احقاق الحق ج 24 ص 250].
2. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 207 و 208.
3. معجم کبیر، طبرانی، ج 3، ص40، ح 2621.
4. امالی، شیخ صدوق، ص 393 و 394.
رسول خدا به صراحت چنین بیان داشته است: بر من صلوات بَتراء (= ناقص و بریده شده) نفرستید، سؤال شد: یا رسول الله صلوات بتراء چیست؟ فرمود: اینكه (بر من صلوات بفرستید و) بگویید «اللّهمّ صلّ علی محمّد» ولی دربارة آل من ساکت باشید. شما باید بگویید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد».
• مناقب فاطمه زهرا(س)
در روايات شيعه و سني احاديث و روایاتي که در شأن حضرت صدّیقه وارد شده دو دستهاند: یک دسته، روایات اشتراکی است؛ یعنی روایاتی در منقبت حضرت رسول اکرم، امیر المؤمنین و حسنین(ع) ميباشد که حضرت زهرا(س) نیز در آن مناقب اشتراک دارد. دستة دوم، احادیث اختصاصی است؛ یعنی روایاتی که مخصوص است به مدایح و فضایل حضرت صدّیقه؛ و ما اخبار دستة اوّل را در چند موضوع ردهبندی و مورد بحث قرار ميدهیم.
• زهرا(س)، یکی از علل آفرینش
در این موضوع، اخبار بسیاری از شیعه و سنّی روایت شده است که به موجب آنها، ثابت ميشود حضرت صدّیقه سبب آفرینش عالم بوده است، همانگونه که پدر بزرگوارش، امیر المؤمنین و حسنین علّت خلقت بودهاند. حدیثی در اثبات این مطلب که راوی آن «ابو هریره» است:
رسول خدا فرمود: هنگاميکه خدای تعالی حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او دمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور، به حال سجده و رکوع مشاهده نمود، عرض کرد: «خدایا قبل از آفریدن من، کسی را از خاک خلق کردهای؟ خطاب آمد: نه، نیافریدهام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود ميبینم، چه کسانی هستند؟ خدای تعالی فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند. اگر آنها نبودند، تو را نميآفریدم. نامهای آنان را از اساميخود مشتقّ کردهام ومن خود آنان را نامگذاری کردهام. اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را ميآفریدم و نه عرش و کرسی را. نه آسمان و زمین را خلق ميکردم و نه فرشتگان و انس و جنّ را.
منم محمود و این محمّد است، منم عالی و این علیّ است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزّتم سوگند، هر بشری اگر به مقدار ذرّة بسیار کوچکی، کینه و دشمنی هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ ميافکنم. یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاکت هر کس، وابسته به حبّ و بغضی است که نسبت به آنان دارد. یا آدم! هر وقت از من حاجتی ميخواهی، به آنان توسّل کن.
ابوهریره ميگوید: پیامبر اکرم در ادامة سخن فرمود:
ما پنج تن کشتی نجاتیم. هرکس با ما باشد، نجات یابد و هرکس از ما روگردان شود، هلاک گردد. پس هر کس حاجتی از خدا ميخواهد به وسیلة ما اهل بیت از حضرت حق تبارک و تعالی مسئلت نماید.
این حدیث را شیخ الاسلام حموینی در فرائد، حافظ خوارزميدر مناقب و چند تن دیگر از دانشمندان اهل سنّت نقل کردهاند.
• اقتدا و توسّل به حضرت زهرا(س)
یکی از مناقبی که وجود مقدّس حضرت زهرا(س) با پدر و همسر و فرزندش مشترک است، در اهتدا و اقتدا و تمسّک است؛ یعنی هدایت یافتن و پیروی کردن مردم از آنان و در موقع نیاز، متوسّل شدن به آنان.
انس بن مالک روایت ميکند:
روزی پیامبر اکرم(ص) با ما نماز صبح به جای آورد. پس از فراغت از نماز، روی مبارکش را به سوی ما گردانید و فرمود: ای جماعت مسلمانان! هر کس آفتاب را از دست بدهد، پس باید به ماه تمسّک جوید، و در فقدان ماه دست به دامان زهره شود و اگر زهره را نیابد، به دو ستارة فَرقَدان پناه آورد. از پیامبر اکرم سؤال شد که یا رسول الله! مقصود از آفتاب و ماه و زهره و فرقدان (دو ستارة نور افشان) چیست؟ فرمود: من آفتابم، علی، ماه و فاطمه زهره است و دو ستاره حسنین هستند. آنان و کتاب خدا، دستآویزهاي بشرند و همواره به هم پیوستهاند و هرگز از یکدیگر جدا نميشوند تا در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند1.
از روایت مذکور کاملاً روشن است که حضرت صدّیقه(س) در مراتب و مناقب گفته شده، هم ردیف رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین و حسنین(ع) است و در مقام تمسّک، اهتدا و اقتدا همانند آنان ميباشد. اگر ايشان در ولایت و عصمت نظیر پیامبر اکرم(ص)، علی و حسنین(ع) نبود؛ امر هدایت یافتن و پیروی مردم از او و توسّل هر بشری در مشکلات به او، کاری بیهوده و گزاف ميبود.
ترتیب اسماء پنج تن در آسمانها، در عرش، در کرسی، در جنّت و در سایر مواقف که نوشته شده و یا مورد خطاب خدای قرار گرفتهاند به همین سبک و نسق بوده است. آنچه ميتوان از ترتیب اساميآنان در کلام پیامبر استفاده کرد، این است که رسول اکرم(ص) دارای عالیترین مقام، و امیرالمؤمنین(ع) پس از پیامبر، و حضرت زهرا(س) بعد از او، و حسنین پس از فاطمه(س)، صاحب والاترین مقام در جهان آفرینش هستند. در ادامه، اين مطلب را اثبات خواهیم کرد که حضرت زهرا(س) از یازده امام دیگر افضل و برتر است، و اگر جز این یک منقبت، فضیلت دیگری در شأن ايشان نبود، همین برای اثبات مقام ولایت آن حضرت کافی بود.
• جنگ و صلح با زهرا(س)، همانند جنگ و صلح با پیامبر(ص)
این موضوع که از موضوعهای دیگر مهمتر است، عبارت از این است که حضرت زهرا(س)، در مقام ولایت شریک امیرالمؤمنین و حسنین(ع) است و جنگ و یا صلح با فاطمه و دوستی و یا دشمنی نسبت به او عیناً همانند جنگ يا صلح با علی و حسنین(ع) و یا حبّ و یا بغض نسبت به آنان(ع) است.
زید بن اَرقَم روایت ميکند که:
روزی همراه پیامبر اکرم(ص) بودیم که وحی نازل شد. ما منتظر اتمام نزول وحی بودیم تا آن حضرت از اتاق خارج شود. هوا به شدّت گرم بود. در آن هنگام، علی بن ابی طالب و همراه او فاطمه، حسن و حسین(ع) از راه رسیدند و در سایة دیواری به انتظار نشستند تا نزول وحی به پایان رسد و حضرت رسول(ص) از حجره بیرون آید. وقتی که پیامبر اکرم(ص) از اتاق خارج گردید، نظر مبارکش بر علی و فاطمه و حسنین افتاد. حضرت به نزد آنان رفتند و ما در حالی که به جای خود ایستاده بودیم، دیدیم که حضرت رسول(ص) عبای خودش را بر بالای سر آنان سایبان کرد، با يك دست عبا را گرفته بود، و دست دیگرش در دست علی بود که در زیر عبا جای داشت. آنگاه پیامبر چنین فرمود:
خدایا! من اینان را دوست ميدارم. پس تو نیز دوستشان بدار. بار الها! من با هر كسي که با اینان در صلح و صفا باشد، در صلح و آشتی هستم و هر کس که با این چهار تن بجنگد، من نیز با او در جنگ خواهم بود. ايشان این کلمات را سه بار تکرار نمود.2
ابو هریره ميگوید:
«پیامبر اکرم(ص) نظر به سوی علی، فاطمه، حسن و حسین افکند و سپس فرمود: من، با هر کسی که با شما بجنگد، در ستیزم؛ و با هر کسی که با شما در سِلم و آشتی باشد، من نیز در صلح و صفا هستم».3
توجه به اين نكته ضروري است كه آن انسانی که هرگز کلمه ای، حرفی، حرکتی ـ در هیچ مورد ـ جز به فرمان و اجازة خدا از او صادر نشود، و جز در راه محبّت و رضای پروردگار قدميبرندارد، و پیوسته در گفتار و کردار و در تمام حالاتش، محدود و متعهّد و مقیّد به امر خدا باشد؛ تنها او شایسته است که پیامبر اکرم(ص) صلح با او را، سِلم و آشتی با خودش بداند و جنگ با او را، ستیز با خودش به حساب آورد. کاملاً روشن است که فاطمة زهرا(س) صاحب آن نفس پاک انسانی، و آن همه صفات ربّانی، یقیناً باید در شئون ولایت، هم ردیف و هم درجه و یکسان با پیامبر اکرم(ص)، علی و حسنین(ع) باشد.
ابن عبّاس گوید:
روزی پیامبر اکرم(ص) نشسته بودند و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) نیز حضور داشتند. دعای آن حضرت در میان جمع، چنین بود: بار الها! تو خوب ميدانی که اینان خاندان من، و عزیزترین مردم نزد من هستند، پس محبّان و دوستانشان را دوست بدار و با دشمنانشان دشمنی فرما. یارانشان را اعانت بنما، اینان را از جمیع ناپاکیها پاک و مبرّا بدار. از جمیع گناهان برکنار و مصون و محفوظ نگه دار، و از جانب خود به روح القُدُس تأییدشان
فرما... .4
روایات بسیاری از ائمّة اطهار(ع) در موارد مختلف نقل شده است که ميفرماید: معصومین روحی دارند غیر از روح عموم بشر، که هیچ انسانی در داشتن این روح ـ که در جمیع اخبار، آن را «روح القُدُس» مينامند ـ با آنان هم ردیف نیست.
روح القُدُس، همان روحی است که در سایة آن، پیامبر اکرم(ص) صاحب ولایت است. این همان روح قُدسی است که با داشتن آن، علی(ع)، حضرات امام حسن و امام حسین و امامان دیگر از اولاد امام حسین، بر همة مردم ولایت دارند. این همان روحی است که به تأیید پیامبر اکرم، حضرت صدّیقه (س) نیز دارندة آن است و با داشتن این روح، آن حضرت هم ولیّالله ميباشد.
• فاطمه(س) ميزان كمال صلوات
رسول خدا به صراحت چنین بیان داشته است:
بر من صلوات بَتراء (= ناقص و بریده شده) نفرستید، سؤال شد: یا رسول الله صلوات بتراء چیست؟ فرمود: اینكه (بر من صلوات بفرستید و) بگویید «اللّهمّ صلّ علی محمّد» ولی دربارة آل من ساکت باشید. شما باید بگویید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد».
صلواتی که شامل علی، فاطمه و حسنین(ع) نباشد، مقطوع و بریده است و مورد قبول خدا و رسولش نميباشد. لذا حضرت صدّیقة زهرا همردیف و برابر افرادی است که جمیع مسلمین با ایمان جهان ـ از شیعه و سنّی ـ هر شبانه روز در تشهّد نمازهای پنجگانه بر او درود ميفرستند؛ و او در این مقام، همتای محمّد بن عبدالله، و علی و حسنین(ع) است؛ و همین لزوم صلوات بر فاطمه (س) در هنگام اقامة نماز یک منقبت و فضیلت ساده نیست، بلکه نشانگر مرتبة اعلی و منصب والای آن حضرت است که این چنین در جَنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است. بدون تردید باید فاطمه، خود ولیّة الله و دارای مقام ولایت بوده باشد، تا همردیف و همتای اولیاي خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جمیع مؤمنین جهان در هر زمان و مکان باشد.
ماهنامه موعود شماره 77
پينوشتها:
٭ برگرفته از: فاطمةالزهرا، تأليف علامه اميني(ره)، به كوشش حبيبالله چايچيان.
1. العرائس (مخطوط) [رجوع بفرمایید به احقاق الحق ج 24 ص 250].
2. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 207 و 208.
3. معجم کبیر، طبرانی، ج 3، ص40، ح 2621.
4. امالی، شیخ صدوق، ص 393 و 394.
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
با سلام
حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ علي صافي گلپايگاني(رضوان الله عليه) شعر زيبايي در اين رابطه دارند:
گرپيمبر دختري چون حضرت زهرا نداشت //بهرابقاء ديانت مايه ي ابقا نداشت
گر نبد در خاندان او علي با فاطمه// اهل ايمان بعد احمد عروة الوثقي نداشت
گرنه اسباب شفاعت بودزهرارابه دست //هيچ عاصي ره به سوي جنت الماوي نداشت
ودر ابيات بعدي مظلوميت حضرت زهرا را به تصوير مي كشندوبعد ازچند بيت اين است
گرنبد زهراي اطهرني حسن بدني حسين// رهگشاي صلح وجنگ وعامل احيانداشت
كيد پور هند راكي جز حسن تضليل كرد //كس چوشاه كربلا آن همت والا نداشت
تارساند آن رسالت را ز كوفه تابه شام// ام كلثومي نبود و زينب كبري نداشت
پيشواياني كه هريك در مقام خويشتن //نور حق را منتشر سازند در دنيا نداشت
حضرت حجت كه داردعالم او را انتظار //تااساس عدل در عالم كندبرپا نداشت
هركه طوق حب اوراچون(علي)برگردن است// بيم از اندوه دنيانغمت عقبي نداشت
پس بود رمز بقاء دين وجود فاطمه //تا قيامت هست بود دين زبود فاطمه
التماس دعا
براي سلامتي كليه مراجع و شادي روح اين مرجع بزرگ كه ازاخلاص بالايي برخورداربود صلواتي بفرستيد.
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
يا زهرا(س)
حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ علي صافي گلپايگاني(رضوان الله عليه) شعر زيبايي در اين رابطه دارند:
گرپيمبر دختري چون حضرت زهرا نداشت //بهرابقاء ديانت مايه ي ابقا نداشت
گر نبد در خاندان او علي با فاطمه// اهل ايمان بعد احمد عروة الوثقي نداشت
گرنه اسباب شفاعت بودزهرارابه دست //هيچ عاصي ره به سوي جنت الماوي نداشت
ودر ابيات بعدي مظلوميت حضرت زهرا را به تصوير مي كشندوبعد ازچند بيت اين است
گرنبد زهراي اطهرني حسن بدني حسين// رهگشاي صلح وجنگ وعامل احيانداشت
كيد پور هند راكي جز حسن تضليل كرد //كس چوشاه كربلا آن همت والا نداشت
تارساند آن رسالت را ز كوفه تابه شام// ام كلثومي نبود و زينب كبري نداشت
پيشواياني كه هريك در مقام خويشتن //نور حق را منتشر سازند در دنيا نداشت
حضرت حجت كه داردعالم او را انتظار //تااساس عدل در عالم كندبرپا نداشت
هركه طوق حب اوراچون(علي)برگردن است// بيم از اندوه دنيانغمت عقبي نداشت
پس بود رمز بقاء دين وجود فاطمه //تا قيامت هست بود دين زبود فاطمه
التماس دعا
براي سلامتي كليه مراجع و شادي روح اين مرجع بزرگ كه ازاخلاص بالايي برخورداربود صلواتي بفرستيد.
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
يا زهرا(س)
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
آزار فاطمه، آزار خدا و پيامبر است
اين كه آزار فاطمه عليهاالسلام اذيت و آزار خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله است، موضوعى است كه دهها حديث معتبر در اين باره در كتب شيعه و سنى آمده، كه اينك بدون نياز به تحليل، به چند حديث از آنها تبرك مىجوييم:
1- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، فمن اغضبها اغضبنى (1)؛ فاطمه پارهى تن من است، هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.
2- عن النبى صلى اللَّه عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، و هى نور عينى، ثمره فوادى، و روحى التى بين جنبى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه، و من اغضبها فقد اغضبنى، يوذينى ما آذاها (2) ؛ فاطمه پارهى تن من، نور چشمم، ميوهى دلم و روح و روانم است. هر كس او را اذيت كند، مرا اذيت نموده و اذيت من اذيت خداست و كسى كه وى را به خشم آورد، مرا به خشم آورده، و اذيت مىكند مرا، آنچه فاطمه را اذيت كند.3- قال النبى:
فاطمه بضعه منى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه عز و جل و هذا يدل على عصمتها (3)؛ فاطمه پارهى تن من است، هر كس او را اذيت كند مرا اذيت نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده. (سپس ابن ابىالحديد مىگويد: اين حديث، عصمت فاطمه را در بر دارد.)
4- عن رسول الله صلى الله عليه و آله:
ان اللَّه عزوجل ليغضب لغضب فاطمه، و يرضى لرضاها (4)؛ خداوند با خشم و غضب فاطمه به خشم آيد و با رضاى او راضى مىگردد.
5- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، يوذينى ما اذاها (5) ؛ فاطمه پارهى تن من است، اذيت مىكند مرا، آنچه او را بيازارد.
6- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بنت محمد، و هى بضعة منى، فمن آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه (6) ؛ فاطمه دختر محمد است، او پارهى تن من است، هر كس وى را آزار دهد، مرا آزار نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت نموده است. اين احاديث ششگانه، كه به عنوان نمونه، از كتابهاى معتبر اهل تسنن نقل گرديد، مىرساند كه خشم فاطمه عليهاالسلام باعث خشم خدا و پيامبر مىگردد و اساساً رضايت و غضب الهى به رضا و غضب فاطمه عليهاالسلام بستگى دارد. و چنانچه ملاحظه فرموديد از اين احاديث به عصمت فاطمه عليهاالسلام اشاره نموده و حركت او را تابع اراده و خواست خدا مىداند.
پینوشتها:
1ـ كنزالعمال، ج 12، ص 108 ش 34222/ جامع الصغير سيوطى، ج 2، ص 208 ش 58333/ صحيح بخارى، ج 5، ص 96 ش 278.
2ـ مسند احمد حنبل، ج 4، ص 329.
3ـ ابن ابىالحديد، ج 16، ص 273.
4ـ فرائد سمطين، ج 2، ص 46، ش 378.
5ـ صحيح مسلم، ج 16، ص 3 به شرح نووى.
6ـ محجةالبيضاء، ج 4، ص 210
اين كه آزار فاطمه عليهاالسلام اذيت و آزار خدا و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله است، موضوعى است كه دهها حديث معتبر در اين باره در كتب شيعه و سنى آمده، كه اينك بدون نياز به تحليل، به چند حديث از آنها تبرك مىجوييم:
1- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، فمن اغضبها اغضبنى (1)؛ فاطمه پارهى تن من است، هر كس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.
2- عن النبى صلى اللَّه عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، و هى نور عينى، ثمره فوادى، و روحى التى بين جنبى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه، و من اغضبها فقد اغضبنى، يوذينى ما آذاها (2) ؛ فاطمه پارهى تن من، نور چشمم، ميوهى دلم و روح و روانم است. هر كس او را اذيت كند، مرا اذيت نموده و اذيت من اذيت خداست و كسى كه وى را به خشم آورد، مرا به خشم آورده، و اذيت مىكند مرا، آنچه فاطمه را اذيت كند.3- قال النبى:
فاطمه بضعه منى، من آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه عز و جل و هذا يدل على عصمتها (3)؛ فاطمه پارهى تن من است، هر كس او را اذيت كند مرا اذيت نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده. (سپس ابن ابىالحديد مىگويد: اين حديث، عصمت فاطمه را در بر دارد.)
4- عن رسول الله صلى الله عليه و آله:
ان اللَّه عزوجل ليغضب لغضب فاطمه، و يرضى لرضاها (4)؛ خداوند با خشم و غضب فاطمه به خشم آيد و با رضاى او راضى مىگردد.
5- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بضعة منى، يوذينى ما اذاها (5) ؛ فاطمه پارهى تن من است، اذيت مىكند مرا، آنچه او را بيازارد.
6- قال رسول الله صلى الله عليه و آله:
فاطمه بنت محمد، و هى بضعة منى، فمن آذاها فقد آذانى، و من آذانى فقد آذى اللَّه (6) ؛ فاطمه دختر محمد است، او پارهى تن من است، هر كس وى را آزار دهد، مرا آزار نموده و كسى كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت نموده است. اين احاديث ششگانه، كه به عنوان نمونه، از كتابهاى معتبر اهل تسنن نقل گرديد، مىرساند كه خشم فاطمه عليهاالسلام باعث خشم خدا و پيامبر مىگردد و اساساً رضايت و غضب الهى به رضا و غضب فاطمه عليهاالسلام بستگى دارد. و چنانچه ملاحظه فرموديد از اين احاديث به عصمت فاطمه عليهاالسلام اشاره نموده و حركت او را تابع اراده و خواست خدا مىداند.
پینوشتها:
1ـ كنزالعمال، ج 12، ص 108 ش 34222/ جامع الصغير سيوطى، ج 2، ص 208 ش 58333/ صحيح بخارى، ج 5، ص 96 ش 278.
2ـ مسند احمد حنبل، ج 4، ص 329.
3ـ ابن ابىالحديد، ج 16، ص 273.
4ـ فرائد سمطين، ج 2، ص 46، ش 378.
5ـ صحيح مسلم، ج 16، ص 3 به شرح نووى.
6ـ محجةالبيضاء، ج 4، ص 210
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
-
- پست: 378
- تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 906 بار
- سپاسهای دریافتی: 413 بار
Re: فاطمیه اول
چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام فدک را مطالبه میفرمود؟
ممکن است گفته شود که سیده زنان عالم حضرت صدیقه طاهره از دنیا و زخارف آن دست شسته بودند و کسی که اینگونه دنیا را رها فرموده و از امور فریبنده آن دست شسته، چه باعث گردید که به این نهضت عظیم و سعی و تلاش پیگیر در طلب حقوق خود دست یازد؟
و سبب این اصرار و پیگیری در طلب فدک و اهتمام به باز پس گرفتن زمینها و درختهای نخل آن با وجود این که حضرت فاطمه زهرا به علت علو نفس و بزرگی مقام معنوی خویش هیچگاه از آن بهرهمند نمیشدند چه بود؟
و عاملی که باعث گردید سیده زنان جهان، خود را به این درد و رنج عظیم بیفکند و این مشکلات عدیده را بپذیرد تا آن که اراضی خود را مطالبه نماید چه چیز بود؟ و حال آن که میدانست که تلاشهایش به شکست منجر شده و نخواهد توانست مجدداً بر آن مکان و اراضی دست یابد و آن سرزمین را از چنگال غاصبان بیرون آورد.
اینها تصوراتی است که ممکن است پیرامون این موضوع در اذهان ایجاد گردد و اما در پاسخ باید بگوئیم که:
اولا: حکومت وقت به هنگام مصادره اموال حضرت فاطمه و آنها را (به اصطلاح عصر ما) در اختیار دولت در آوردن و به حساب دولت واریز کردن و به عنوان بودجه مملکت منظور کردن قصد و غرضش فقط تضعیف جناح اهلبیت بود و میخواستند که حضرت علی علیه السلام فقیر شده تا این که مردم گرد وی جمع نشوند و ایشان از نظر اقتصادی دارای وزن و شانی نباشد.
و این همان سیاستی بود که منافقان درباره رسول خدا اعمال کردند. آن وقت که گفتند به کسانی که نزد رسول خدایند انفاق نکرده و چیزی ندهید تا از اطرافش پراکنده شوند.
حق را باید طلب کرد و حق به خودی خود داده نمیشود. (حق گرفتنی است نه دادنی) پس انسانی که مالش را غصب کردهاند باید حق خود را طلب نموده و بستاند زیرا که حق اوست حتی اگر از آن مال بینیاز باشد و رغبتی به آن مال نداشته باشد و این مطلب هیچگونه منافاتی با زهد و ترک دنیا ندارد و هیچگاه در برابر غصب حق، سکوت نباید نمود.
ثانیاً: اراضی فدک کم بهره و کم ارزش نبود، بلکه عوائد و درآمد قابل ملاحظهای داشت. ابن ابی الحدید میگوید درختان نخل فدک مانند نخلستانهای کوفه در زمان ابن ابی الحدید بود.
شیخ بزرگوار مجلسی از کشف المحجة نقل میفرماید که عوائد و درآمد فدک بیست و چهار هزار دینار در هر سال بود و در روایتی دیگر آمده هفتاد هزار دینار و شاید که این اختلاف در این دو رقم مربوط به یک سال نبود بلکه در سالهای مختلف عواید فدک نیز مختلف میگردیده است.
به هر حال این مقدار درآمد سالانه مقدار قابل توجهی بود که چشم پوشی از آن از نظر هیات حاکمه آن روز صحیح و روا نبوده است.
ثالثاً: فاطمه زهرا علیهاالسلام به دنبال مطالبه فدک؛ مطالبه خلافت و حکومت برای امامش علی بن ابیطالب را مینمود همان خلافت و حکومتی که از آن پدر بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید از مدرس مدرسه غریبه بغداد علی بن الفارقی سوال کردم که آیا فاطمه راستگو بود پاسخ داد: آری. گفتم پس چرا ابوبکر در حالی که وی را راستگو میشمرد فدک را به وی برنگرداند؟
وی خندید و آنگاه سخن لطیف و زیبایی گفت (با این که مردی با شخصیت و وزین و محترم بود و کمتر شوخی مینمود) گفت اگر امروز به وی فدک را میداد و به مجرد شنیدن این موضوع که فدک از آن من است فدک را به وی باز میگرداند فردا به سراغش رفته و ادعا میکرد که خلافت از آن همسر اوست و ابوبکر وی را از حق رسمیاش باز داشته است و مسلم بود که ابوبکر در برابر وی هیچ عذری نمیتوانست بیاورد و باید که در هر مسالهای با وی همراهی میکرد زیرا برای ابوبکر ثابت بود که حضرت زهرا علیهاالسلام در آنچه ادعا کند راستگوست بدون آن که هیچگونه نیازی به اقامه و ارائه دلیل و شاهد باشد.
رابعاً: حق را باید طلب کرد و حق به خودی خود داده نمیشود. (حق گرفتنی است نه دادنی) پس انسانی که مالش را غصب کردهاند باید حق خود را طلب نموده و بستاند زیرا که حق اوست حتی اگر از آن مال بینیاز باشد و رغبتی به آن مال نداشته باشد و این مطلب هیچگونه منافاتی با زهد و ترک دنیا ندارد و هیچگاه در برابر غصب حق، سکوت نباید نمود.
خامساً: انسان حتی اگر در دنیا نیز زاهد بوده و تلاش و کوشش وی برای آخرت باشد در عین حال برای آن که امور زندگانی خود را اصلاح بخشد و آبروی خویش را حفظ کند و صله رحم کند و در راه خدا مالی صرف کند احتیاج به اموال خواهد داشت آیا از نظر تاریخ مسلم نیست که رسول خدا در حالی که زاهدترین مردم بود چگونه از اموال خدیجه در راه تقویت اسلام بهرهمند گردید؟!
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید از مدرس مدرسه غریبه بغداد علی بن الفارقی سوال کردم که آیا فاطمه راستگو بود پاسخ داد: آری. گفتم پس چرا ابوبکر در حالی که وی را راستگو میشمرد فدک را به وی برنگرداند؟
وی خندید و آنگاه سخن لطیف و زیبایی گفت (با این که مردی با شخصیت و وزین و محترم بود و کمتر شوخی مینمود) گفت اگر امروز به وی فدک را میداد و به مجرد شنیدن این موضوع که فدک از آن من است فدک را به وی باز میگرداند فردا به سراغش رفته و ادعا میکرد که خلافت از آن همسر اوست و ابوبکر وی را از حق رسمیاش باز داشته است و مسلم بود که ابوبکر در برابر وی هیچ عذری نمیتوانست بیاورد.
سادساً: حکمت ایجاب میکند که انسان حق غصب شده خویش را طلب نماید زیرا سرانجام کار از دو صورت بیرون نخواهد بود:
- یا این که در این تلاش و طلب پیروزی یافته و آنچه میخواهد به دست میآورد فنعم المطلوب و المراد که از این رهگذر به هدف خود از مبارزه و تلاش دست مییابد.
- یا این که در مبارزه توفیق نیافته و به مال خویشتن راه نمییابد و دسترسی پیدا نمیکند که در این هنگام ظلم را آشکار نموده و مظلومیت خویش را به مردم اعلان کرده و ثابت نموده که اموال وی به غصب از دستش بیرون کشیده شدهاند.
و در این صورت اخیر به خصوص اگر غاصب کسی باشد که ادعای صلاح و فلاح داشته باشد و تظاهر به دیانت و تقوا نماید، مظلوم وی را به گروهی فراوان از مردم شناسانده که در ادعای خویش مبنی بر دیانت و تقوا راستگو و صادق نیست.
سابعاً: افراد مکتبی و معتقد، از انواع وسیلههای مناسب برای جلب قلوب به سوی خود، استفاده مینمایند و از این انواع وسائل میتوان جلب قلوب را به وسیله مال یا اخلاق یا وعده و نظائر آنها نام برد، ولیکن بهترین وسیله و افضل آنان برای این منظور به خصوص در همه طبقات عبارتست از اظهار تظلم و مظلومیت. زیرا که قلبها متوجه مظلوم خواهد شد هر که باشد و از ظالم اشمئزاز و بیزاری خواهند جست حال ظالم هر که باشد.
ولی بهترین وسیله برای جلب قلوب عامه تظلم و اظهار مظلومیت است که وسیلهایست موفقیت آور و گوارا برای محقق ساختن اهداف افراد مکتبی یعنی کسانی که میخواهند در نفوس و ارواح مردمان از طریق جلب آنان به سوی خود، در آنان آگاهی ایجاد نمایند.
و در اینجا میتوان از اسباب و عوامل دیگری نام برد که البته ما مجال ذکر آنها را نداریم.
و به همین علل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها برخاسته و به سوی مسجد پدرش رسول خدا روی آوردند تا این که حق خویش را مطالبه نمایند.
البته ایشان به منزل ابوبکر نرفتند تا در منزل وی با او گفتگو و مناظرهای در این مورد داشته باشند بلکه مکان مناسبتری را انتخاب فرمودند که عبارت بود از مرکز اسلامی در آن روز و محل اجتماع مسلمانان در آن زمان یعنی مسجد رسول الله صلی اله علیه و آله.
و به علاوه زمانی بس مناسب را برای رفتن به مسجد انتخاب فرمودند و آن زمانی بود که مسجد مملو از طبقات مختلف از مهاجرین و انصار بود و نیز بانوی بزرگوار اسلام به تنهایی روانه مسجد نگردیدند بلکه از منزل به سوی مسجد حرکت فرمودند در حالی که گروهی از زنان گرداگرد ایشان را فرا گرفته بودند.
حضرت فاطمه زهرا خطبهای بالبداهه، منظم، مرتب، دور از هرگونه نقص و نارسائی کلامی، و منزه از مغالطه و کجروی ایراد فرمودند و بدون آن که به زشتگویی و بدگویی و زیادهگویی متوسل شوند، و از آنچه که با شخصیت عظیم و برجسته و مقام بلندپایهشان منافات داشت اجتناب ورزیدند.
و قبل از آن که ایشان به مسجد بروند محلی که قرار بود پاره تن رسول خدا در آنجا بنشیند مشخص گردیده و پردهای برای آن که حضرت پشت آن پرده بنشینند در آنجا آویخته بودند زیرا که ایشان مایه افتخار پردهنشینان و سرور زنانی هستند که در پوشاندن خود از نامحرمان مراقبت فراوان داشتند.
آنچه گذشت مسائلی بود فوق العاده مهم و ابوبکر نیز خود را آماده ساخته بود تا به احتجاج حضرت صدیقه گوش فرا دهد یعنی دختر کسی که میفرمود من فصیحترین مرد عرب هستم، یعنی بانویی که دانشمندترین بانوان جهان بود.
حضرت فاطمه زهرا خطبهای بالبداهه، منظم، مرتب، دور از هرگونه نقص و نارسائی کلامی، و منزه از مغالطه و کجروی ایراد فرمودند و بدون آن که به زشتگویی و بدگویی و زیادهگویی متوسل شوند، و از آنچه که با شخصیت عظیم و برجسته و مقام بلند پایهشان منافات داشت اجتناب ورزیدند.
این خطبه و سخنرانی درخشان به عنوان معجزهای باقی و جاودان بر بزرگواری و شخصیت صدیقه طاهره فاطمه زهرا و برهانی نیرومند و روشن بر فرهنگ دینی و تربیت مذهبی ایشان، که حضرتش به فراوانی از آن بهرهمند بودند؛ به حساب میآید.
و اما از لحاظ فصاحت و بلاغت، شیرینی بیان، روانی منطق، قدرت استدلال، متانت و استحکام دلیل، منظم بودن کلام، ایراد انواع استعارات با کنایات سطح بالا، ثابت نمودن مقصد و تنوع و فراوان بودن موضوعات سخن؛ در حدی است که به راستی قلم به تنهایی نمیتواند وصف آن را جامع و کامل بیان کند و لذا ناچار است که از فکر و اندیشه خواننده یاری طلبیده و استعانت جوید.
حضرت صدیقه طاهره به سلاح براهین روشن و دلایل قوی و قاطع، مسلح بودند و مسلمانان حاضر در مسجد منتظر شنیدن سخن و کلام ایشان بوده و با اشتیاق فراوان انتظار مباحثهای را میکشیدند که تا آن روز نظیر و مانندش در تاریخ سابقه نداشت.
فاطمه زهرا سلام الله علیها در مکانی که برای ایشان در پشت پرده معین کرده بودند نشستند و شاید که این اولین باری بود که حضرت صدیقه پس از رحلت پدر بزرگوارشان رسول اعظم اسلام به مسجد میرفتند. پس تعجبی ندارد که مردم به شدت در اندوه فرو رفتند. در این هنگام ایشان نالهای شدید از دل برآوردند.
من که از بیان تحلیل آن ناله و گریه و میزان تاثیرش در مردم، عاجز و ناتوانم تنها یک ناله - بدون هیچ سخنی - عواطف مردم را به هیجان آورده و آنان را به گریه انداخت.
من نمیدانم این ناله کدام معانی و مفاهیم را در خود جای داده بود و چرا مردم را به گریه کردن تحریک نمود.
و آیا فقط یک ناله - آری فقط یک ناله میتواند چشمها را بگریاند و اشکها را جاری نماید و قلبها را آتش زند.
آری اینها معماهایی است که من حل آنها را نمیدانم و شاید که دیگری غیر از من بتواند این معماها را حل نماید.
منبع:
کتاب فاطمة الزهرا از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی
نوشته توسط : سید روح الله نوربخش
ممکن است گفته شود که سیده زنان عالم حضرت صدیقه طاهره از دنیا و زخارف آن دست شسته بودند و کسی که اینگونه دنیا را رها فرموده و از امور فریبنده آن دست شسته، چه باعث گردید که به این نهضت عظیم و سعی و تلاش پیگیر در طلب حقوق خود دست یازد؟
و سبب این اصرار و پیگیری در طلب فدک و اهتمام به باز پس گرفتن زمینها و درختهای نخل آن با وجود این که حضرت فاطمه زهرا به علت علو نفس و بزرگی مقام معنوی خویش هیچگاه از آن بهرهمند نمیشدند چه بود؟
و عاملی که باعث گردید سیده زنان جهان، خود را به این درد و رنج عظیم بیفکند و این مشکلات عدیده را بپذیرد تا آن که اراضی خود را مطالبه نماید چه چیز بود؟ و حال آن که میدانست که تلاشهایش به شکست منجر شده و نخواهد توانست مجدداً بر آن مکان و اراضی دست یابد و آن سرزمین را از چنگال غاصبان بیرون آورد.
اینها تصوراتی است که ممکن است پیرامون این موضوع در اذهان ایجاد گردد و اما در پاسخ باید بگوئیم که:
اولا: حکومت وقت به هنگام مصادره اموال حضرت فاطمه و آنها را (به اصطلاح عصر ما) در اختیار دولت در آوردن و به حساب دولت واریز کردن و به عنوان بودجه مملکت منظور کردن قصد و غرضش فقط تضعیف جناح اهلبیت بود و میخواستند که حضرت علی علیه السلام فقیر شده تا این که مردم گرد وی جمع نشوند و ایشان از نظر اقتصادی دارای وزن و شانی نباشد.
و این همان سیاستی بود که منافقان درباره رسول خدا اعمال کردند. آن وقت که گفتند به کسانی که نزد رسول خدایند انفاق نکرده و چیزی ندهید تا از اطرافش پراکنده شوند.
حق را باید طلب کرد و حق به خودی خود داده نمیشود. (حق گرفتنی است نه دادنی) پس انسانی که مالش را غصب کردهاند باید حق خود را طلب نموده و بستاند زیرا که حق اوست حتی اگر از آن مال بینیاز باشد و رغبتی به آن مال نداشته باشد و این مطلب هیچگونه منافاتی با زهد و ترک دنیا ندارد و هیچگاه در برابر غصب حق، سکوت نباید نمود.
ثانیاً: اراضی فدک کم بهره و کم ارزش نبود، بلکه عوائد و درآمد قابل ملاحظهای داشت. ابن ابی الحدید میگوید درختان نخل فدک مانند نخلستانهای کوفه در زمان ابن ابی الحدید بود.
شیخ بزرگوار مجلسی از کشف المحجة نقل میفرماید که عوائد و درآمد فدک بیست و چهار هزار دینار در هر سال بود و در روایتی دیگر آمده هفتاد هزار دینار و شاید که این اختلاف در این دو رقم مربوط به یک سال نبود بلکه در سالهای مختلف عواید فدک نیز مختلف میگردیده است.
به هر حال این مقدار درآمد سالانه مقدار قابل توجهی بود که چشم پوشی از آن از نظر هیات حاکمه آن روز صحیح و روا نبوده است.
ثالثاً: فاطمه زهرا علیهاالسلام به دنبال مطالبه فدک؛ مطالبه خلافت و حکومت برای امامش علی بن ابیطالب را مینمود همان خلافت و حکومتی که از آن پدر بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید از مدرس مدرسه غریبه بغداد علی بن الفارقی سوال کردم که آیا فاطمه راستگو بود پاسخ داد: آری. گفتم پس چرا ابوبکر در حالی که وی را راستگو میشمرد فدک را به وی برنگرداند؟
وی خندید و آنگاه سخن لطیف و زیبایی گفت (با این که مردی با شخصیت و وزین و محترم بود و کمتر شوخی مینمود) گفت اگر امروز به وی فدک را میداد و به مجرد شنیدن این موضوع که فدک از آن من است فدک را به وی باز میگرداند فردا به سراغش رفته و ادعا میکرد که خلافت از آن همسر اوست و ابوبکر وی را از حق رسمیاش باز داشته است و مسلم بود که ابوبکر در برابر وی هیچ عذری نمیتوانست بیاورد و باید که در هر مسالهای با وی همراهی میکرد زیرا برای ابوبکر ثابت بود که حضرت زهرا علیهاالسلام در آنچه ادعا کند راستگوست بدون آن که هیچگونه نیازی به اقامه و ارائه دلیل و شاهد باشد.
رابعاً: حق را باید طلب کرد و حق به خودی خود داده نمیشود. (حق گرفتنی است نه دادنی) پس انسانی که مالش را غصب کردهاند باید حق خود را طلب نموده و بستاند زیرا که حق اوست حتی اگر از آن مال بینیاز باشد و رغبتی به آن مال نداشته باشد و این مطلب هیچگونه منافاتی با زهد و ترک دنیا ندارد و هیچگاه در برابر غصب حق، سکوت نباید نمود.
خامساً: انسان حتی اگر در دنیا نیز زاهد بوده و تلاش و کوشش وی برای آخرت باشد در عین حال برای آن که امور زندگانی خود را اصلاح بخشد و آبروی خویش را حفظ کند و صله رحم کند و در راه خدا مالی صرف کند احتیاج به اموال خواهد داشت آیا از نظر تاریخ مسلم نیست که رسول خدا در حالی که زاهدترین مردم بود چگونه از اموال خدیجه در راه تقویت اسلام بهرهمند گردید؟!
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید از مدرس مدرسه غریبه بغداد علی بن الفارقی سوال کردم که آیا فاطمه راستگو بود پاسخ داد: آری. گفتم پس چرا ابوبکر در حالی که وی را راستگو میشمرد فدک را به وی برنگرداند؟
وی خندید و آنگاه سخن لطیف و زیبایی گفت (با این که مردی با شخصیت و وزین و محترم بود و کمتر شوخی مینمود) گفت اگر امروز به وی فدک را میداد و به مجرد شنیدن این موضوع که فدک از آن من است فدک را به وی باز میگرداند فردا به سراغش رفته و ادعا میکرد که خلافت از آن همسر اوست و ابوبکر وی را از حق رسمیاش باز داشته است و مسلم بود که ابوبکر در برابر وی هیچ عذری نمیتوانست بیاورد.
سادساً: حکمت ایجاب میکند که انسان حق غصب شده خویش را طلب نماید زیرا سرانجام کار از دو صورت بیرون نخواهد بود:
- یا این که در این تلاش و طلب پیروزی یافته و آنچه میخواهد به دست میآورد فنعم المطلوب و المراد که از این رهگذر به هدف خود از مبارزه و تلاش دست مییابد.
- یا این که در مبارزه توفیق نیافته و به مال خویشتن راه نمییابد و دسترسی پیدا نمیکند که در این هنگام ظلم را آشکار نموده و مظلومیت خویش را به مردم اعلان کرده و ثابت نموده که اموال وی به غصب از دستش بیرون کشیده شدهاند.
و در این صورت اخیر به خصوص اگر غاصب کسی باشد که ادعای صلاح و فلاح داشته باشد و تظاهر به دیانت و تقوا نماید، مظلوم وی را به گروهی فراوان از مردم شناسانده که در ادعای خویش مبنی بر دیانت و تقوا راستگو و صادق نیست.
سابعاً: افراد مکتبی و معتقد، از انواع وسیلههای مناسب برای جلب قلوب به سوی خود، استفاده مینمایند و از این انواع وسائل میتوان جلب قلوب را به وسیله مال یا اخلاق یا وعده و نظائر آنها نام برد، ولیکن بهترین وسیله و افضل آنان برای این منظور به خصوص در همه طبقات عبارتست از اظهار تظلم و مظلومیت. زیرا که قلبها متوجه مظلوم خواهد شد هر که باشد و از ظالم اشمئزاز و بیزاری خواهند جست حال ظالم هر که باشد.
ولی بهترین وسیله برای جلب قلوب عامه تظلم و اظهار مظلومیت است که وسیلهایست موفقیت آور و گوارا برای محقق ساختن اهداف افراد مکتبی یعنی کسانی که میخواهند در نفوس و ارواح مردمان از طریق جلب آنان به سوی خود، در آنان آگاهی ایجاد نمایند.
و در اینجا میتوان از اسباب و عوامل دیگری نام برد که البته ما مجال ذکر آنها را نداریم.
و به همین علل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها برخاسته و به سوی مسجد پدرش رسول خدا روی آوردند تا این که حق خویش را مطالبه نمایند.
البته ایشان به منزل ابوبکر نرفتند تا در منزل وی با او گفتگو و مناظرهای در این مورد داشته باشند بلکه مکان مناسبتری را انتخاب فرمودند که عبارت بود از مرکز اسلامی در آن روز و محل اجتماع مسلمانان در آن زمان یعنی مسجد رسول الله صلی اله علیه و آله.
و به علاوه زمانی بس مناسب را برای رفتن به مسجد انتخاب فرمودند و آن زمانی بود که مسجد مملو از طبقات مختلف از مهاجرین و انصار بود و نیز بانوی بزرگوار اسلام به تنهایی روانه مسجد نگردیدند بلکه از منزل به سوی مسجد حرکت فرمودند در حالی که گروهی از زنان گرداگرد ایشان را فرا گرفته بودند.
حضرت فاطمه زهرا خطبهای بالبداهه، منظم، مرتب، دور از هرگونه نقص و نارسائی کلامی، و منزه از مغالطه و کجروی ایراد فرمودند و بدون آن که به زشتگویی و بدگویی و زیادهگویی متوسل شوند، و از آنچه که با شخصیت عظیم و برجسته و مقام بلندپایهشان منافات داشت اجتناب ورزیدند.
و قبل از آن که ایشان به مسجد بروند محلی که قرار بود پاره تن رسول خدا در آنجا بنشیند مشخص گردیده و پردهای برای آن که حضرت پشت آن پرده بنشینند در آنجا آویخته بودند زیرا که ایشان مایه افتخار پردهنشینان و سرور زنانی هستند که در پوشاندن خود از نامحرمان مراقبت فراوان داشتند.
آنچه گذشت مسائلی بود فوق العاده مهم و ابوبکر نیز خود را آماده ساخته بود تا به احتجاج حضرت صدیقه گوش فرا دهد یعنی دختر کسی که میفرمود من فصیحترین مرد عرب هستم، یعنی بانویی که دانشمندترین بانوان جهان بود.
حضرت فاطمه زهرا خطبهای بالبداهه، منظم، مرتب، دور از هرگونه نقص و نارسائی کلامی، و منزه از مغالطه و کجروی ایراد فرمودند و بدون آن که به زشتگویی و بدگویی و زیادهگویی متوسل شوند، و از آنچه که با شخصیت عظیم و برجسته و مقام بلند پایهشان منافات داشت اجتناب ورزیدند.
این خطبه و سخنرانی درخشان به عنوان معجزهای باقی و جاودان بر بزرگواری و شخصیت صدیقه طاهره فاطمه زهرا و برهانی نیرومند و روشن بر فرهنگ دینی و تربیت مذهبی ایشان، که حضرتش به فراوانی از آن بهرهمند بودند؛ به حساب میآید.
و اما از لحاظ فصاحت و بلاغت، شیرینی بیان، روانی منطق، قدرت استدلال، متانت و استحکام دلیل، منظم بودن کلام، ایراد انواع استعارات با کنایات سطح بالا، ثابت نمودن مقصد و تنوع و فراوان بودن موضوعات سخن؛ در حدی است که به راستی قلم به تنهایی نمیتواند وصف آن را جامع و کامل بیان کند و لذا ناچار است که از فکر و اندیشه خواننده یاری طلبیده و استعانت جوید.
حضرت صدیقه طاهره به سلاح براهین روشن و دلایل قوی و قاطع، مسلح بودند و مسلمانان حاضر در مسجد منتظر شنیدن سخن و کلام ایشان بوده و با اشتیاق فراوان انتظار مباحثهای را میکشیدند که تا آن روز نظیر و مانندش در تاریخ سابقه نداشت.
فاطمه زهرا سلام الله علیها در مکانی که برای ایشان در پشت پرده معین کرده بودند نشستند و شاید که این اولین باری بود که حضرت صدیقه پس از رحلت پدر بزرگوارشان رسول اعظم اسلام به مسجد میرفتند. پس تعجبی ندارد که مردم به شدت در اندوه فرو رفتند. در این هنگام ایشان نالهای شدید از دل برآوردند.
من که از بیان تحلیل آن ناله و گریه و میزان تاثیرش در مردم، عاجز و ناتوانم تنها یک ناله - بدون هیچ سخنی - عواطف مردم را به هیجان آورده و آنان را به گریه انداخت.
من نمیدانم این ناله کدام معانی و مفاهیم را در خود جای داده بود و چرا مردم را به گریه کردن تحریک نمود.
و آیا فقط یک ناله - آری فقط یک ناله میتواند چشمها را بگریاند و اشکها را جاری نماید و قلبها را آتش زند.
آری اینها معماهایی است که من حل آنها را نمیدانم و شاید که دیگری غیر از من بتواند این معماها را حل نماید.
منبع:
کتاب فاطمة الزهرا از ولادت تا شهادت، سید محمد کاظم قزوینی
نوشته توسط : سید روح الله نوربخش
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050]
[HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام