قرآن کريم

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

1. انس با قرآن

انس آدمى با هر چیز ریشه در ارج و اهمیتى دارد كه انسان براى آن چیز قائل است ره پویان راه یقین و سالكان وادى علم و معرفت از آن جا كه محبوب‌ترین محبوب را ذات اقدس خداوند مى دانند و فقط دل در گرو او دارند، كتاب او را كه پرتوى از ذات او و واسطه سخن خداوند با بندگان است - پر منزلت و تنها طریق هدایت مى دانند از این رو با آن انس ویژه اى داشته و قلب و جان و اعمال خویش را با آن گوهر حیاتبخش خدایى مى كنند.

قرآن كریم به لزوم این انس اشاره كرده است. از مؤمنان مى خواهد با تلاوت آیات آن، اولین مرحله انس را بپیمایند. «فَاقْرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَان؛(4) هر آنچه برایتان امكان دارد قرآن بخوانید.»

در آیه دیگر آنان كه در قرآن اندیشه نمى كنند مورد نكوهش قرار داده، مى فرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛(5) آیا به آیات قرآن نمى اندیشند؟ یا بر دل‌هایشان قفل هایى نهاده شده است؟»

امام حسین علیه السلام انس ویژه اى با قرآن داشت چون منزلتى بزرگ براى آن قائل بود. نمونه اى از این منزلت را مى توان در حكایت زیر مشاهده كرد:

«عبدالرحمان» به فرزند امام حسین علیه السلام «الحمدللَّه رب العالمین» را آموخت، وقتى كه آن را بر پدر خواند، حضرت هزار دینار را به او بخشید و دهان او را پر از طلا كرد. از آن حضرت دلیل آن سؤال شد. حضرت پاسخ دادند: «چگونه مى توان كار او را [تعلیم قرآن] با این پاداش مقایسه كرد؟!»(6)

انس امام حسین با قرآن را مى توان در تمام زوایاى زندگیش ملاحظه كرد، نصایح و مواعظش، سیره ى علمى و عملى اش و حماسه خونینش همه و همه در قرآن و الهام گرفته از آن بود. بنابراین كوته بینانى كه شخصیت حماسى و قیام مردانه اش را زیر سؤال مى برند و گاه بر چسب خشونت طلبى، عدم توجه به مصالح، بى سیاستى، انتقام جویى و ... را به آن حضرت نسبت مى دهند اگر ریشه هاى قرآنى عمل آن بزرگوار را بدانند و واقعاً در پى حق و یقین باشند نه بهانه جویى، به حقیقت رهنمون خواهند شد.

آرى، اهل بیت و به ویژه امام حسین علیه السلام فرزندان پیامبر و شاگرد مكتب قرآنند پس چگونه گفتار و مواعظشان متكى به قرآن نباشد حركت و قیام حسینى از همان آغاز بر مبناى قرآن همراه بود. نه تنها ریشه هاى این حماسه را مى توان با قرآن به دست آورد بلكه امام علیه السلام خود با استناد به آیات قرآن حركت خود را الهام گرفته از آن مى دانست كه نمونه هایى از آن را ذكر مى كنیم.

الف) در نخستین برخورد با والى مدینه، خود و اهل بیت را معدن رسالت و... معرفى مى كند و مى فرماید: «در حالى كه یزید مردى فاسق و شرابخوار و ... است پس چگونه امام را شایسته است كه با او بیعت كند.»(7)

ب) هنگامى كه مروان اصرار مى كند كه والى مدینه از امام حسین علیه السلام بیعت بگیرد امام علیه‌السلام او را پلید و خود را با استناد به قرآن «مُطهّر» بیان مى دارد: «اِلَیك عَنّى، أَنا مِنْ بَیْتِ الطَّهارةِ الّذین أنْزلَ اللَّهُ فیهم عَلى نَبیّه: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا.»(8)

ج) آنگاه كه با كاروان خود از مدینه بیرون آمد این آیه را تلاوت فرمود: «رَبِ نَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین»(9) و این همان دعایى است كه حضرت موسى علیه السلام به هنگام خروجش با بنى اسرائیل آن را بر زبان جارى ساخت.

د) آنگاه كه به مكه رسید این آیه را تلاوت نمود: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّى أَن یَهْدِیَنِى سَوَاءَ السَّبِیل»(10) به این ترتیب هجرت خود را به هجرت موسى كه هر دو در جهت كوبیدن بیداد و ظلم بود تشبیه مى كند.

ه) پس از ورود به مكه نامه اى براى سران قبایل بصره نوشت و آنان را به كتاب خدا دعوت كرد: «وَ اَنا ادعوكم اِلى كتابِ اللَّه و سُنة نبیّهِ.»(11)

و) وقتى كه عصر پنج شنبه نهم محرم عمر بن سعد فرمان حمله داد و لشكر به حركت در آمد از برادرش اباالفضل علیه السلام درخواست مى كند كه یك شب از امویان مهلت بگیرید تا در آن شب فقط دعا، نماز، تلاوت قرآن، استغفار و راز و نیاز با خدا داشته باشد:

«فَهُوَ یَعْلَمُ أنّى كُنتُ قَدْ اُحِبُّ الصَّلوة و تلاوة كتابِهِ و كثرة الدَّعاء و الاستغفار»؛ وخداوند مى داند كه مننماز براى خدا و تلاوت قرآن و بسیارى دعا و استغفار را دوست مى داشتم.» امام آن شب به خیمه باز مى گردد و تمام شب را چنین مى كند.(12)

اُنس امام با قرآن به دوران حیات جسمى محدود نمى شود بلكه بعد از شهادت نیز ادامه دارد: «منهال بن عمرو» گوید، چون سر مطهّر امام علیه السلام را به دمشق آورده بر نى حمل مى كردند، من پیش روى او بودم. شخصى سوره كهف را مى خواند تا رسید به آیه شریفه «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِیمِ كَانُواْ مِنْ ءَایَتِنَا عَجَبًا؛(13) آیا پنداشتى كه داستان اصحاب كهف و رقیم از آیات شگفت ماست؟!» به خدا سوگند ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصیح فرمود: «شگفت تر از اصحاب كهف، واقعه شهادت و بردن من بر نى است.»(14)

«سلمة بن كهیل» گوید: سر مطهّر را دیدم كه بر نى این آیه را مى خواند «فَسَیَكْفِیكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیم؛(15) خداوند شما را از شر ایشان نگه خواهد داشت و او شنواى داناست.»(16)
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

2. اخلاص و رضايت الهي

اكسیر حیات بخشى كه به كارها و افكار، رنگ جاودانگى مى بخشد اخلاص و انجام عمل براى رضاى الهى است خداوند در قرآن از بندگان مؤمن خویش خواسته است كه كارها را فقط براى رضاى او انجام دهند.

«صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة؛(17) رنگ الهى بگیرید و چه چیز از رنگ الهى نیكوتر است.»

و در آیه دیگر خداوند به پیامبر مى فرماید: «أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَدَى؛ دو به دو و به تنهایى براى خدا به پا خیزید.»

قرآن در ستایش طبقه اى از مجاهدان راه حق و تشویق آن ها مى فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة؛(18) در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى]این كه بهشت براى آنان باشد خریده است.»

چنان كه ملاحظه مى شود خداوند در این آیه بهشت را بهاى جان و مال مؤمنان جهادگر مى شمارد اما در آیه اى دیگر در ستایش تعدادى از انسان هاى بلند پرواز مى فرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّه»(19) در این آیه آنان كه جانشان را با عشق به خدا مى فروشند هدفشان در بهشت فقط رضاى الهى است.(20)

امام حسین علیه السلام هدف اصلى سفر به كربلا را تحصیل رضاى الهى مى داند از این رو در آغاز سفر و كنار قبر جدّ بزرگوارش صلی الله علیه و آله از خداوند مى خواهد كه او را به این همه موفق بدارد و راهى در پیش رویش بگذارد كه رضاى او و رضاى رسولش در آن است.(21)

این معنا در خطابه هاى دیگر آن بزرگوار نیز كاملاً مشهود است.(22)
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

3. اخلاق کريمانه
سخاوت، عفو و گذشت، احسانگرى و دستگیرى بینوایان نمودهایى از اخلاق كریمانه اى است كه در جاى جاى قرآن مى توان آنها را جست و امام حسین، شاگرد مكتب قرآن تجسم عینى این صفات و اوصاف دیگر قرآنى است و ما در این جا به عنوان نمونه به ذكر پاره اى از آن ها مى پردازیم.

3-1. گذشت

گذشت عالى ترین كرامت انسانى است به ویژه آن كه آدمى قدرت بر انتقام نیز داشته باشد. آموزه هاى قرآنى نه تنها به عفو در مقابل بدى تأكید دارند بلكه در سطحى بالاتر توصیه مى كند كه جواب را با خوبى پاسخ دهید «وَ أَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى ؛(23) گذشت كردن شما به تقوى نزدیك تر است.»

«وَلَا تَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَن؛(24) و نیكى با بدى یكسان نیست [بدى را] به آنچه بهتر است دفع كن.»

«عصام بن المصطلق» گوید: وارد مدینه شدم، حسین بن على علیه السلام را مشاهده نموده و خوش نامى و مقام و منزلتش مرا به شگفت آورد به گونه اى كه حسدى كه در سینه نسبت به پدرش داشتم مرا به شدت برانگیخت به او گفتم: تو پسر ابوتراب هستى؟ ایشان فرمود: آرى. شروع كردم به شتم و سب او و پدرش، حسین علیه السلام نگاهى رئوفانه به من كرد و فرمود: «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم. بسم اللَّه الرحمن الرحیم * خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِین.»

آنگاه فرمود: آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت كن اگر از ما یارى مى خواستى ما تو را كمك مى كردیم و اگر طالب حمایت بودى، تو را پشتیبانى مى نمودیم و اگر هدایت و ارشاد طلب مى كردى تو را رهنمون مى شدیم... عصّام مى گوید آثار ندامت و پشیمانى در چهره ام نقش بست. آنگاه امام فرمود: سرزنشى بر تو نیست خداوند تو را مى بخشاید كه مهربان ترین مهربانان است. آیا تو اهل شامى؟ گفتم: بلى، گفت: خداوند ما و تو را زنده نگه دارد، هر حاجت و نیازى داشتى با ما در میان بگذار، امیدوارم كه به خواست خدا هر چه مى خواهى به بهترین وجهى آن را بیابى. عصّام گوید: زمین با تمام وسعتش بر من تنگ شد. دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد. در همان لحظه ناگهان فكر كردم كه در سرتاسر زمین محبوب‌تر از او و پدرش نزد من هیچ كس وجود ندارد.»(25)


3-2. تواضع و فروتنى

تواضع صفت ارزشمند مردان الهى است و آنان كه پیشواى مردمند و الگوى آنان، وجود این صفت در آنان لازمتر است. تواضع در مقابل بندگان خوب و انسان هاى ستم كشیده نوعى جوانمردى، صبر و شجاعت، اما در مقابل مستكبران و كافران نشانه ذلت است. قرآن كریم از یك سو به نكوهش تكبر مى پردازد: «وَلَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحًا؛(26) در روى زمین با تكبّر راه مرو»؛ «فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِین؛(27) بد جایگاهى است جایگاه متكبران» و از سوى دیگر لزوم تواضع را گوشزد مى كند «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا؛(28) بندگان خداى رحمان كسانى اند كه در روى زمین به نرمى [و بدون تكبّر] گام بر مى دارند»؛ «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِین»(29) امام حسین علیه السلام نیز صاحب این سیره ارزشمند قرآنى بود.

«مسعده» گوید: گذر امام حسین علیه السلام به فقیرانى افتاد كه گلیم خود را پهن كرده و خود را بر آن افكنده بودند (و غذا مى خوردند) و حضرت را دعوت نمودند، حضرت به زانو، نشست و با آنان هم خوراك شد. سپس این آیه فوق را تلاوت نمود. آن گاه فقرا را به منزل خویش دعوت نمود. پس برخاستند و همراه حضرت به منزل او آمدند. حضرت به كنیز خود فرمود: «آنچه را ذخیره مى كردى بیرون بیاور.»(30)

3-3. سخاوت

«جود و سخاوت» از فضایل مهم اخلاقى است، هر اندازه «بُخل» نشانه پستى و حقارت و ضعف ایمان و فقدان شخصیت است «جود و سخاوت» نشانه ایمان و شخصیت والاى انسانى است. در آیات قرآن هر چند واژه ى «جود» و «سخاوت» به كار نرفته اما تعبیراتى دیده مى شود كه بر این دو مفهوم منطبق است، انفاق اموال در راه خدا، ایثار اموال و جان ها، انفاق از آنچه خود به آن نیازمندیم یا آن را دوست داریم، و... از جمله تعبیرات قرآن براى توصیف سخاوت است كه اكنون به چند مورد آن اشاره مى كنیم:

«یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَة...؛(31)[انصار]... هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرد. دوست دارند و نسبت به آن چه به ایشان داده شده در دل‌هایشان حسد نمى یابند، هر چند در خودشان احتیاجى، [مبرم ]باشد.»

«وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا؛(32) و غذاى (خود) را با این كه به آن، علاقه (و نیاز) دارند به مسكین و یتیم و اسیر مى دهند (و مى گویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام مى كنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم.»

امام حسین علیه السلام اسوه سخاوت بود. روایت شده كه «ابوهشام قناد» از بصره براى امام حسین علیه‌السلام كالا مى آورد و آن حضرت از جاى برنخاسته همه را به مردم مى بخشید.(33)

«ابن عساكر» روایت كرده است: گدایى، میان كوچه هاى مدینه قدم بر مى‌داشت و گدایى مى كرد تا به در خانه امام رسید در را كوبید و این چنین سرود «ناامید بر مى گردد امروز آن كسى كه به تو امیدوار باشد و حلقه درخانه تو را حركت دهد. تو صاحب جود و معدن بخششى و پدرت كشنده فاسقان بود.»

امام حسین علیه السلام مشغول نماز بود. نماز را به زودى به جاى آورد و بیرون آمده و در سیماى اعرابى اثر تنگدستى را مشاهده كرد. برگشت و قنبر را صدا زد. قنبر جواب داد (لبیّك یابن رسول اللَّه) فرمود: از پول مخارج ما چه قدر مانده است. عرض كرد دویست درهم كه فرمودى در بین اهل‌بیت تقسیم كنم. فرمود: آن را بیاور، كسى آمده كه از آن ها به این پول سزاوارتر است... اعرابى پول ها را گرفت و رفت در حالى كه مى گفت: «اللَّهُ اَعْلم حَیْثُ یجعل رسالَتَهُ؛(34) خداوند داناتر است به این كه رسالت خویش را نزد چه كسى قرار دهد.»

3-4. احسان گرى
«أنس» گوید نزد امام حسین علیه السلام نشسته بودم در این هنگام یكى از كنیزان آن حضرت وارد شد و با دسته ریحانى كه به آن حضرت هدیه كرد سلام و تحیّت گفت، حضرت نیز به او فرمود: تو در راه خدا و براى خدا آزادى.

أنس مى گوید: من به آن حضرت عرض كردم: این كنیز با چند شاخه ریحان كه اهمیتى ندارد به شما تحیّت گفت، حال شما او را آزاد مى كنید؟ حضرت فرمود: حق تعالى ما را چنین تربیت كرده و فرموده است:

«وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا؛(35) و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى ] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ ] بر گردانید.»
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

4. امر به معروف و نهي از منکر

امر به معروف و نهى از منكر محور تحقق یافتن حكمیت ارزش‌ها و محو پلیدی‌ها است بناى رفیع جامعه اسلامى بر ستون مستحكم امر به معروف و نهى از منكر گذاشته شده و امت مسلمان بهترین امتى هستند كه براى امر به معروف و نهى از منكر برانگیخته شدند.

امام حسین علیه السلام مصداق این آیه بود: «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَكَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛(36) باید از میان شما گروهى به نیكى دعوت كنند و به كار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند.»

آن بزرگوار هدف قیام خود را اصلاح طلبى و امر به معروف و نهى از منكر معرفى كرد از اولین مراحل امر به معروف كه همان اندرز و نصیحت است آغاز كرد و بارها و بارها یزیدیان را پند داد(37) و تا آخرین مرحله كه گذشتن از جان خویش است در راه احیاى این عنصر مهم كوشا بود. آن حضرت در این باره چنین مى فرماید: «اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الأِصلاح فى أَمّةِ جَدّى محمد صلی الله علیه و آله اُریدُ أَن آمُرَ بِالمَعروف وَانهى عنِ المُنكر...؛ من براى اصلاح در امت جدّم محمد صلی الله علیه و آله قیام كردم و امر به معروف و نهى از منكر را طالبم...»(38)
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

5. ايثار

ایثار یكى از جلوه هاى عرفانى قیام امام حسین علیه السلام و بلكه از زیباترین آنهاست، جلوه اى كه قرآن كریم بسیار بر آن تأكید كرده و در نمودهاى مختلف ظاهر گشته است، شهادت در راه خدا و انفاق مال كه آیات بسیارى درباره آن ها نازل شده از این جمله است؛ اوج ایثار و از خودگذشتگى را در لیلةالمبیت كه على علیه السلام به جاى پیامبر خوابید مى توان ملاحظه كرد و خداوند مدال «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّه...»(39) را درباره آن بزرگوار نازل كرد.

در سوره انسان نیز درخشش دیگرى از این فداكارى را كه ناظر بر اهل بیت است ملاحظه مى كنیم «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّه...»(40)

اساس قیام امام حسین علیه السلام و یاران آن بزرگوار كه برگرفته از مكتب آن حضرت است بر محور از خودگذشتگى است. عدم قبول بیعت امام با امویان و از خود گذشتن براى اثبات حقیقت نمونه بارز ایثار آن بزرگوار بود.

دست یابى حضرت اباالفضل العباس علیه السلام به آب و نیاشامیدن آن، جان فشانى دو تن از یاران امام علیه السلام در ظهر عاشورا كه جهت اقامه نماز تن خود را سپر بلاى آن حضرت ساختند و به شهادت رسیدند، ارادت‌هایى كه اصحاب آن حضرت در شب عاشورا ابراز كردند و در روز عاشورا تا زنده بودند نگذاشتند كه از بنى هاشم وارد میدان شود و بنى هاشم نیز تا زنده بودند نگذاشتند امام علیه السلام وارد میدان شود و (41)... همه و همه نمونه هایى بى مانند ایثارند كه در قیام امام حسین جلوه گر شد.

«محمدعلى جناح» سیاستمدار پاكستانى در این باره مى گوید: «هیچ نمونه اى از شجاعت بهتر از آن كه امام حسین علیه السلام از لحاظ فداكارى نشان داد در عالم پیدا نمى شود»(42) دانشمند اروپایى «موریس دوكبرى» نیز مى نویسد: «امام حسین براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه از جان و مال و فرزند گذشت...»(43)
Moderator
Moderator
پست: 2025
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
محل اقامت: آذربایجان
سپاس‌های ارسالی: 2903 بار
سپاس‌های دریافتی: 3754 بار

Re: قرآن کريم

پست توسط قهرمان علقمه »

6. توکل

یكى دیگر از آموزه هاى ارجمند قرآنى توكل است، كارها را به خدا سپردن و دل از هر چه غیر اوست بركندن، به یك مبدأ خبیر قادر تكیه كردن و در راه او گام برداشتن است چرا كه قرآن خود فرموده است: «و مَن یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه؛(44) هر كس بر خدا توكل كند خدا او را كافى است»: «عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُون.»(45)

امام حسین علیه السلام در طول سفر خود به كربلا، خدا را تنها تكیه گاه خود مى داند، در دومین سخنرانى خود در روز عاشورا پس از آن كه هر دو سپاه آماده نبرد شدند خطاب به سربازان عمر سعد فرمود: «سخن مرا بشنوید و عجله نكنید... پس [در] كارتان با شریكان خود همداستان شوید تا كارتان بر شما مشتبه ننماید پس درباره من تصمیم گرفته مهلتم ندهید»؛ «بى تردید سرور من آن خدایى است كه قرآن را فرو فرستاده و همواره دوستدار شایستگان است.»(46)
ارسال پست

بازگشت به “قرآن مجید”