پندهای لقمان حکیم

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

پندهای لقمان حکیم

پست توسط mahdieh »

به نام خداوند بخشنده و مهربان

[FONT=Times New Roman]گزیده ای از پند و اندرزهای لقمان حکیم به فرزندش : 


 [FONT=Times New Roman]فرزندم ! از مردم توقع کاری که انجام دادن آن  [FONT=Times New Roman]برایشان دشوار است ؛ نداشته باش که در این صورت آن هم نشین از تو متنفر می شود و آن دیگری از تو کناره گیری میکند  [FONT=Times New Roman]در نتیجه تنها و بی مونس می مانی و چون تنها ماندی سر افکنده و خوار و بی مقدار میشوی . 
  [FONT=Times New Roman]از کسی عذر خواهی کن که عذر خواهی تو را بپذیرد و تو را ببخشد .
   [FONT=Times New Roman]   
 [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]در انجام کارها ی خود از کسی کمک بگیر که در ازای انجام دادن آن از تو مزد میگیرد زیرا در این صورت شخص همانگونه که کار خود را انجام میدهد ؛ کار تو را انجام میدهد .
 
  [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
به آنچه از مال و روزی دنیا خداوند به تو عنایت فرموده ؛ راضی و قانع باش تا همیشه با دل خوش زندگی کنی ؛ اگر میخواهی به همه عزتهای دنیا دست یابی پس دست طمع خود را از انچه در دست مردم است قطع کن ؛ زیرا پیامبران و صدیقان فقط با قطع طمع و چشم پوشی از آنچه در دست مردم است به بالا ترین درجات و مراتب انسانی رسیدند .
 [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
اگر حاجت و خواسته ای داری که بر آورده نمیشود غمگین و دلتنگ مشو ؛ زیرا بر آوردن آن حاجت به دست خداوند متعال است و هر حاجت زمانی دارد که هر گاه خدای بزرگ صلاح بداند آن زمان فرا می رسد و حاجت انسان بر آورده میشود ولیکن همه چیز را عاجزانه از خدای بزرگ بخواه و از او درخواست کن و انگشتان خود را به نشانه خواری و ذلت نسبت به پروردگار عالمیان به هنگام دعا کردن حرکت بده .
   [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
هرگاه تو به خودت ضرر رسانی ؛ بزرگترین دشمنی را در حق خود  [FONT=Times New Roman] کرده ای زیرا دشمن را نسبت به خودت کار ساز کرده ای . 
[FONT=Symbol]  
[FONT=Times New Roman]
به کسی نیکی کن که اهل و مستحق ان نیکی باشد و برای رضای خدا .
 [FONT=Symbol]  
[FONT=Times New Roman]
اگر با مردم بیش از حد معاشرت کنی ؛ خود این عمل باعث جدائی و دوری میشود و همچنین از مردم دوری و کناره گیری هم مکن که خوار و ذلیل می شوی .
 [FONT=Symbol]  
[FONT=Times New Roman]
اگر میخواهی خدا بر تو رحم کند بر مردم نیز رحم کن
   [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
هرکس به تو بدی کرد ؛ او را به حال خود خود رها کن که هر چه تو سعی کنی به او بدی کنی ؛ نمیتوانی بیشتر از خود او ؛ به او بدی کنی ؛ زیرا او در حقیقت به خودش ظلم کرده است
   [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
هرگز با افراد فاسق و گنهکار همنشینی مکن زیرا ایشان بمانند سگانند ؛ اگر تو چیزی پیدا کنی می خورند و اگر چیزی پیدا نکنند سرو صدا به راه می اندازند و تو را سرزنش می کنند .
   [FONT=Symbol]  [FONT=Times New Roman]
فرزندم ! بسیار شیرین مباش که تو را بخورند و تلخ هم مباش که تو را دور افکنند .
  
 [FONT=Times New Roman]
       [FONT=Times New Roman]
  تالیف : علامه مجلسی  
  
 [FONT=Times New Roman]
   
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: پندهای لقمان حکیم

پست توسط mahdieh »

به نام خداوند بخشنده و مهربان


[External Link Removed for Guests]



هر گاه دیدی مردم به کلام خود فخر می کنند .. تو به سکوت خود فخر کن.
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: پندهای لقمان حکیم

پست توسط mahdieh »

به نام خداوند بخشنده و مهربان


[External Link Removed for Guests]


دو چيز را فراموش نكن :


ياد خدا و ياد مرگ

چهار چيز را نگه دار :

گرسنگيت را سر سفره ديگران،

زبانت را در جمع،

دلت را سر نماز

و چشمت را در خانه دوست
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: پندهای لقمان حکیم

پست توسط mahdieh »

به نام خداوند بخشنده و مهربان

گويند لقمان حكيم در آغاز،غلام شخص ثروتمند و نيك سيرتي بود. اما اين شخص با وجود دارا بودن صفات نيك و پسنديده،به صفت ناپسند هم مبتلا بود و آن احساس عجز و ضعف شخصيت بود.
او در برابر كوچكترين پيش آمد،ناله سر مي داد و از زمين و زمان شكايت مي كرد. لقمان از زبوني و عجز او آزرده و دلگير بود ولي هرگز آن را اظهار نمي كرد. لقمان بيم آن داشت كه اگر در اين باره صريحاً با او گفتگو كند احساسات او بيشتر جريحه دار شود و نتيجه ي معكوس بگيرد.


از اين رو به دنبال فرصتي مناسب و محيطي مساعد مي گشت. روزي يكي از دوستانش خربزه اي به عنوان هديه براي او فرستاد. ولي از آنجا كه وي فضايل اخلاقي و خصلتهاي نيكي از لقمان ديده و خدماتي از او مشاهده كرده بود و تحت تأثير شخصيت لقمان قرار داشت؛آن ميوه ي نورس را از خود دريغ داشت و به لقمان ايثار كرد. سپس دستور داد كاردي آوردند و با دست خود خربزه را بريد و با اصرار،لقمان را به خوردن آن دعوت و وادار نمود.
لقمان هم با روي گشاده و اظهار تشكر و سپاس آن را پذيرفت و خربزه را خورد تا آن كه يك قطعه ي آن بيش نماند. مرد ثروتمند آن تكه ي آخر را برداشت و قدري از آن را بريد و به دهن گذاشت. ناگهان از شدت تلخي آن فرياد برآورد و با لحني آميخته با تعجّب گفت: لقمان! خربزه اي به اين تلخي را چگونه با چهره اي گشاده ميل كردي؟ به علاوه چرا از تلخي آن چيزي نگفتي؟
لقمان دريافت كه هنگام اصلاح او فرا رسيده و نبايد فرصت را از دست داد. از اين رو با نهايت ادب اظهار داشت من ناگواري و تلخي اين ميوه را به خوبي احساس مي كردم و از خوردن آن رنج مي بردم.
ولي چون سالها مي گذرد و من از دست تو لقمه هاي شيرين و گوارا فراوان گرفته ام و از نعمتهاي تو برخوردار بوده ام؛اكنون شايسته نديدم كه با گرفتن يك لقمه ي تلخ شكوه آغاز نمايم و از احساس تلخي آن چهره بر چين كنم و لب به شكايت بگشايم. در اين جا بود كه او را از شنيدن سخنان لقمان به ضعف روحي و زبوني و عجز خود پي برد و در برابر عظمت روح و شخصيت والاي لقمان بي اختيار تواضع كرد و از آن روز به اصلاح خويش و رفع عيوب و نواقص اخلاقي خود همّت گماشت.


[FONT=Times New Roman][External Link Removed for Guests]
 
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: پندهای لقمان حکیم

پست توسط mahdieh »

به نام خداوند بخشنده و مهربان

از امام صادق (ع) نقل است که دربارۀ حکمت لقمان فرموده:
بخدا حکمت لقمانی بر اثر جاه و مال یا اهل و عیال ،یا برازندگی در جسم و جمال نبود،بر اثر این بود که وی مردی بود در کارهای خدائی نیرومند،در دین پرهیزگار،آرام و با وقار،نظری عمیق ، فکری طولانی ،و بینشی دقیق داشت،هیچگاه روز نمی خوابید.
در محفل جمعی خواب نمی رفت ،نقالی نمی کرد،عیبجوئی از کسی نمی کرد،هیچکس او را هنگام قضای حاجت یا غسل نمی دید،چه بسیار مستور و عمیق نظر و محافظه کار بود ،هرگز از چیزی نخندید و خشمگین نشد چه می ترسید گناهکار شود.
با کسی شوخی نمی کرد،نه از اقبال دنیا خرسند می شد و نه از ادبارش اندوهگین ،هر سخنی از کسی می شنید و می پسندید تفسیر و توضیحش را می پرسید بسیار در محفل حکیمان حاضر می شد و در برابر آنها تواضع می کرد، با قضات و سلاطین آمیزش داشت اما بحال قضات می گریست که مقام خطرناکی را اشغال کرده اند و بر سلاطین ترحم و دلسوزی می کرد که بمهلت الهی مغرور شده اند و بدنیا مطمئن و متمایل اند،و جلوۀ دنیا آنان را فریفته ،در این باره فکر می کرد و عبرت می گرفت،این تجربه ها او را در مبارزۀ با هوای نفس و مخالفت شیطان نیرومند می کرد.

جز بسخن سودمند گوش نمی داد و جز گفتار لازم نمی گفت،از این رو به مقام حکمت نائل شد و فیض عصمت یافت.
نیمه روزی که چشمها در خواب بود خداوند متعال دستور داد چند فرشته وی را ندا کردند-بطوری که صدا را می شنید و گوینده را نمی دید-که ای لقمان می خواهی خدا ترا جانشین خود گرداند تا در میان مردم حکومت کنی؟
گفت:اگر پروردگار فرمان داده با جان و دل ،چه در این صورت او خود یاری و فریاد رسی کند و راه و رسم کار بیاموزد و از لغزش و خطا نگه دارد،و اگر اختیار با من است من آسایش و سلامت را انتخاب می کنم.
گفتند:چرا؟
گفت:برای این که حکومت بین مردم از لحاظ دین از هر پست و مقامی بدتر است ،فتنه و گرفتاریش بیشتر است حاکم یار و یاور ندارد ظلم اطرافش را احاطه می کند،و بر سر دوراهه است-اگر بحق حکم کند ممکن است سالم رهد،و اگر خطا کند راه بهشت را بخطا رفته ،و آنکه در دنیا بین مردم خوار و بی مقدار باشد در آخرت خوارتر و بی مقدار باشد در آخرت خوارتر و خفیف تر باشد،و هر که دنیا رابر آخرت ترجیح دهد هر دو را باخته.
این یک را از دست می دهد و با آن یک هم نمی رسد.فرشتگان از حکمت لقمان در شگفت شدند و خدا منطق وی را پسندید.
شبانگاه چون در بستر آرمید خدا حکمت را بر او نازل کرد.چنانچه سرا پایش را گرفت ،چون بیدار شد از همه مردم روی زمین حکیم تر بود.


[FONT=Times New Roman][External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “اخـلاق”