بررسی نقل حدیث از اهل خلاف

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

سخنی نقل شد از آیت الله العظمی شیخ حسین وحید خراسانی ( حفظه الله ) که ایشان در مقدمه رساله عملیه خود ، روایتی از مستدرک حاکم نقل کرده اند بدین مضمون :

توضيح المسائل (فارسي) - الشيخ وحيد الخراساني - ص 157 - 158

و در روايات عامه روايت صحيحه اى است به شرط بخارى ومسلم كه حاكم نيشابورى در مستدرك وذهبى در تلخيص نقل كرده و قسمتى از آن اين است كه :

" لا يستوحشون الى احد ولا يفرحون باحد يدخل فيهم على عدة اصحاب بدر لم يسبقهم الاولون ولا يدركهم الآخرون وعلى عدة اصحاب طالوت الذين جاوزوا معه النهر "

( نمى ترسند تا از ديگرى مدد بگيرند ، و نه خشنود مى شوند به احدى كه در جماعت آنان داخل شود ، شماره ء آنان شماره ء اصحاب بدر است ، نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين ، و بر شماره ء اصحاب طالوتند كه با او از نهر گذشتند . )



ناقل این سخن بر این عقیده می باشد که می توان از کتب اهل خلاف نیز روایت نقل کرد آنهم روایاتی که در شیعه سبقه ندارند ( مانند متن روایت مذکور ) و بعنوان شاهد صحت کلام خود به عملکرد آیت الله وحید استشهاد کرده است .

ما در تاپیکی بیان کردیم که این روایت دارای شواهد شیعی می باشد و چون در شیعه معارضی ندارد و ابتدا" در برخورد با روایات عامه اصل بر عدم قبول آنها می باشد ، پس بیان این روایت از باب شاهد می باشد .



متن روایت شامل چند مطلب در مورد اصحاب حضرت مهدی عجل الله فرجه می باشد :

1 – مدح آنها

2 – تعداد آنها به تعداد اصحاب بدر است

3 – تعداد آنها به تعداد اصحاب طالوت است و سنت اصحاب طالوت در اصحاب امام زمان عج در امتحان گذشتن از نهر وجود دارد .



ما از باب اثبات شواهد شیعی در مورد متن این روایت ، در هر مورد تنها به 1تا 3 روایت استشهاد می کنیم .

(( البته قبلا نیز بیان کرده ایم که در سند این روایت در اهل خلاف ، بک مدلس وجود دارد که ابن حجر او را در مرتبه دوم از مدلسین قرار داده است و لذا صحت این روایت بر اساس نظر بخاری و مسلم قطعا مدنظر آیت الله وحید نیست بلکه هدف از بیان این روایت – همانند دیگر روایات و نقل قولهای ایشان از عامه در مقدمه رساله خود – گذشته از محاجه و اثبات عقیده شیعه بر اساس سخن مخالفان ، این است که متن این روایت در روایات شیعه نیز آمده است . ))



مدح اصحاب امام مهدی عجل الله فرجه الشریف

در غیبت نعمانی – باب 20 چنین آمده است :

*** (خبر داد ما را علىّ بن الحسين او گفت: حديث كرد ما را محمّد بن يحيى عطّار او گفت: حديث كرد ما را محمّد بن حسّان رازىّ از محمّد بن علىّ كوفىّ و او از اسماعيل بن مهران و او از محمّد بن ابى حمزه و او از ابان بن تغلب و او از):

ابى عبد اللَّه (امام صادق) عليه السّلام كه آن حضرت فرمود: در آينده خداوند سيصد و سيزده [مرد] بمسجد [ى در] مكّه مبعوث خواهد كرد كه اهل مكّه ميدانند كه آنان از پدرانشان و نياكانشان متولّد نشده ‏اند،[HIGHLIGHT=#ffff00] بر آنان شمشيرهائى است كه هزار كلمه بر آن نوشته شده و هر كلمه‏ اى كليد هزار كلمه   و خداوند باد را مأمور ميكند كه از هر بيابانى بگويد: اين همان مهدىّ است كه بحكم داود حكم ميكند و گواهى نمى‏ طلبد .



(( این دقیقا همان روایتی است که آیت الله وحید قسمتی از آن را بعنوان مدح صحابه امام زمان عج بیان کرده اند ))



*** (خبر داد ما را احمد بن محمّد بن سعيد ابن عقده او گفت: حديث كرد ما را علىّ بن حسن بن فضّال او گفت: حديث كرد ما را محمّد بن حمزه و محمّد بن سعيد و آن دو گفتند: حديث كرد ما را حمّاد بن عثمان از سليمان بن هارون عجلىّ كه گفت):

شنيدم ابا عبد اللَّه (امام صادق) عليه السّلام ميفرمود: همانا صاحب اين امر يارانش براى او نگهدارى شده كه اگر همه مردم از ميان بروند خداوند ياران او را باو ميرساند و آنانند كسانى كه خداى عزّ و جلّ فرمود: فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ- الانعام: 79 ([HIGHLIGHT=#ffff00]اگر اينان بآن كافر بشوند پس بتحقيق كه ما موكّل كرده ‏ايم بآن گروهى را كه بآن كافر  ) و آنانند كسانى كه خداى در باره آنان ميفرمايد فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ- المائده: 54 ([HIGHLIGHT=#ffff00]خداوند گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست ميدارد و آنان خدا را دوست ميدارند و در برابر مؤمنين ذليل و فروتن‏اند ولى در مقابل كافرين عزيز و  ).




تعداد اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به اندازه تعداد اصحاب بدر است

در بحارالانوار ج 13 طبع قدیم ( معروف به کتاب المهدی ) چنین روایت شده است :

*** همچنين در كتاب «عيون اخبار الرضا» از على بن عاصم از امام محمد تقى عليه السّلام از پدران بزرگوارش روايت كرده كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله قائم عليه السّلام را براى ابىّ ابن كعب بدين گونه توصيف فرمود: خداوند نطفه با بركت پاك و پاكيزه را در صلب حسين بوجود آورد كه هر مؤمنى كه خداوند از وى در خصوص دوستى اهل بيت پيمان گرفته است، از آن نطفه خشنود است و هر منكرى از آن دورى ميجويد.

او امام پرهيزكار ستوده خصال پسنديده و هادى و مهدى است كه حكم بعدل ميكند و دستور بدان ميدهد و در گفتارش خدا را تصديق ميكند خداوند هم او را تصديق مينمايد، و چون دلائل و علائم آن آشكار شود، از سرزمين تهامه بيرون مى‏آيد او گنجهائى دارد كه نه طلا و نه نقره است، بلكه اسبهاى نيرومند و [HIGHLIGHT=#ffff00]مردان   است [HIGHLIGHT=#ffff00]بعدد اصحاب بدر يعنى سيصد و سيزده   كه از اقطار جهان بدو روى گرد آيند. صحيفه مهر كرده‏ اى با اوست كه تعداد يارانش با اسامى و شهرها و طبايع و اوصاف و كينه‏هاى آنها در آن نوشته شده است و آنها همه سعى در فرمانبردارى او (مهدى) دارند.

ابى بن كعب عرضكرد: يا رسول اللَّه! دلائل و علائم آمدن او چيست؟ فرمود:

پرچمى است كه چون وقت قيام وى شود، آن پرچم خود بخود برافراشته مى‏شود و همان پرچم بقائم ميگويد: اى ولى خدا برخيز! دشمنان خدا را بكش، و آنها دو پرچم و علامت هستند.



(( این روایت هم متضمن مدح اصحاب حضرت مهدی عج می باشد ( ..مردان نامورى است .. ) و متضمن بیان تعداد اصحاب حضرت عج به اندازه تعداد اصحاب بدر ( مردان نامورى است بعدد اصحاب بدر يعنى سيصد و سيزده نفر ) ))



در کمال الدین صدوق چنین آمده است :

*** عبد العظيم حسنىّ گويد: به امام جواد عليه السّلام گفتم: اميدوارم شما قائم اهل- بيت محمّد باشيد كسى كه زمين را پر از عدل و داد نمايد همچنان كه آكنده از ظلم و جور شده باشد.

فرمود: اى أبو القاسم! هيچ يك از ما نيست جز آنكه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دين الهى است، امّا قائمى كه خداى تعالى به توسّط او زمين را از اهل كفر و انكار پاك سازد و آن را پر از عدل و داد نمايد كسى است كه ولادتش بر مردم پوشيده و شخصش از ايشان نهان و بردن نامش حرام است، و او همنام و هم كنيه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم است و او كسى است كه زمين برايش در پيچيده شود و هر دشوارى برايش هموار گردد و از [HIGHLIGHT=#ffff00]اصحابش سيصد و سيزده تن به تعداد اصحاب بدر   دورترين نقاط زمين به گرد او فراهم آيند و اين همان‏ قول خداى تعالى است كه فرمود:ايْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ

و چون [HIGHLIGHT=#ffff00]اين تعداد از اهل   به گرد او فراهم آيند خداى تعالى امرش را ظاهر سازد و چون عقد كه عبارت از ده هزار مرد باشد كامل شد به اذن خداى تعالى قيام كند و دشمنان خدا را بكشد تا خداى تعالى خشنود گردد.

عبد العظيم گفت: اى سرورم چگونه مى‏ داند كه خداى تعالى خشنود گرديده است؟ فرمود: در قلبش رحمت مى‏ افكند و چون به مدينه درآيد لات و عزّى را بيرون كشيده و آن دو را بسوزاند.



*** در غیبت نعمانی چنین آمده است :

(حديث كرد ما را احمد بن محمّد بن سعيد او گفت: حديث كرد ما را حميد بن زياد او گفت: حديث كرد ما را علىّ بن صباح او گفت: حديث كرد ما را ابو علىّ حسن بن محمّد حضرمىّ او گفت: حديث كرد ما را جعفر بن محمّد از ابراهيم بن عبد الحميد و او از اسحاق بن عبد العزيز و او از):

ابى عبد اللَّه (امام صادق) عليه السّلام در بيان آيه شريفه وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى‏ أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ- هود: 8 فرمود[HIGHLIGHT=#ffff00] عذاب يعنى خروج قائم عليه السّلام و گروه شمرده شده يعنى شماره اهل بدر و ياران بدر . 



تعداد اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به تعداد اصحاب طالوت و وجود امتحان مشابه اصحاب طالوت در اصحاب امام زمان عج


در روایات بیان شده است که تعداد اصحاب بدر با تعداد اصحاب طالوت برابر بوده است .

*** ابو بصير از امام باقر عليه السّلام روايت مى‏كند كه در باره آيه شريفه: .. إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ ... فرمود: [چون‏] طالوت نه پيامبر زاده بود و نه شاهزاده خداوند فرمود: .. إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ ... ، و نيز فرمود: ... إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ ... پس ملائكه آن را بياوردند و خداوند والانام فرمود: ... إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي ... [HIGHLIGHT=#ffff00]پس جز سيصد و سيزده نفر همه از آن  ، برخى از آنها كفى برگرفتند و برخى اصلا نياشاميدند، پس چون با دشمن روبرو گشتند آنها كه كفى برگرفته بودند گفتند: لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ و آنان كه هيچ نخورده بودند گفتند: كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِين‏ .



*** مرحوم طبرسی در " مجمع البیان " در شان نزول یکی از آیات، چنین می گوید :

أن الآية نزلت في قصة بدر ، وكان المسلمون ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، على عدة أصحاب طالوت الذين جاوزوا معه النهر

این آیه در واقعه بدر نازل شد و [HIGHLIGHT=#ffff00]مسلمانان 313 نفر بودند به اندازه تعداد اصحاب طالوت که از نهر   .



*** در " کفایه الاثر " نیز جنین آمده است :

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : ای علی ![HIGHLIGHT=#ffff00] وقتی قائم ما خروج می کند ، 313 مرد به عدد رجال بدر بر او جمع می   .



*** علامه مجلسی در " بحارالانوار " ج 28 ص 245 نیز چنین می گویند :

[HIGHLIGHT=#ffff00]تعداد اصحاب   یعنی کسانی که از آب نهر ننوشیدند و برای جهاد با جالوت حاضر شدند ، بر اساس آنچه که از امام صادق علیه السلام روایت شده است[HIGHLIGHT=#ffff00] 313 نفر به تعداد اهل   می باشد .



پس بحث یکسان بودن تعداد اصحاب بدر و اصحاب طالوت امری است که در روایات آمده است . لذا تشبیه تعداد اصحاب امام زمان عج به تعداد اصحاب طالوت امری است که در تعارض با عقیده شیعی نیست بلکه بعضا تقویت نیز شده است .



*** در " عقد الدرر " روایتی مرسلا بیان شده است که مضمون آن تقریبا با دیگر روایات شیعه تقویت می شود :

ثم قال عليه السلام : فيجمع الله عز وجل أصحابه على عدد أهل بدر ، وعلى عدد أصحاب طالوت ، ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، كأنهم ليوث خرجوا من غابة ، قلوبهم مثل زبر الحديد ، لو هموا بإزالة الجبال لأزالوها عن موضعها ..

امیرالمومنین علیه السلام فرمودند : پس خداوند [HIGHLIGHT=#ffff00]اصحاب مهدی عح را به عدد اصحاب بدر و طالوت جمع می کند . 313 نفر .  که [HIGHLIGHT=#ffc000]آنها همانند شیرهایی هستند که از بیشه بیرون آمده   . [HIGHLIGHT=#ffc000]قبلهایشان مانند پاره های آهن   . اگر اراده کنند که کوهی را جابجا کنند، آن را از موضعش تکان می دهند ...



*** شیخ علی کورانی در مورد این روایت می گوید :

لم نجد أصلا لهذا الحديث الطويل في مصادر الفريقين إلا مرسلة عقد الدرر ، ولكن جملة من مضامينه وفقراته وردت في روايات مسندة ....

برای این حدیث طولانی اصلی در مصادر فریقین نیافتیم مگر مرسله عقد الدرر ولیکن گروهی از مضامین و فقرات این حدیث در روایات مسند آمده است .



می گویم :

بحث یکسان بودن تعداد اصحاب امام زمان عج با تعداد اصحاب طالوت را قبلا بیان کردیم و دیگر فقرات آن در روایات موجود می باشد مانند مدح اصحاب امام زمان عج در روایت ذیل :

شيخ مفيد در كتاب (اختصاص) از حذيفه يمانى روايت كرده كه گفت از پيغمبر (ص) شنيدم ميفرمود. در موقع آمدن قائم گوينده ‏اى از آسمان بانگ ميزند: اى مردم! زمان حكومت جباران بپايان رسيد ولىّ امر بهترين امت محمد صلّى اللَّه عليه و آله قيام كرده است، در مكه بوى ملحق شويد: آنگاه نجباء از مصر و ابدال از شام و دستجات عراق كه شبها را بعبادت مشغول و [HIGHLIGHT=#ffc000]روزها همچون شير مى‏باشند  و [HIGHLIGHT=#ffc000]دلهاشان مانند پاره‏ هاى آهن است  بيايند و در بين ركن و مقام با وى بيعت كنند......



*** در غیبت نعمانی نیز به این آزمایش مشابه در اصحاب امام زمان عج اشاره شده است :

(حديث كرد ما را علىّ بن الحسين او گفت: حديث كرد ما را محمّد بن يحيى عطّار از محمّد بن حسّان رازىّ و او از محمّد بن علىّ كوفىّ كه گفت: حديث كرد ما را عبد الرحمن بن ابى هاشم از علىّ بن ابى حمزه و او از ابى بصير و او از):

ابى عبد اللَّه (امام صادق) عليه السّلام كه فرمود: [HIGHLIGHT=#ffff00]ياران طالوت به رودى آزمايش‏   كه خداوند فرمود: (بزودى شما را برودى مبتلا خواهيم كرد) و [HIGHLIGHT=#ffff00]ياران قائم عليه السّلام نيز بمانند آن آزمايش خواهند شد. 





پس بر اساس موارد بالا که تنها نَمی از یَم روایات مهدویت بود نشان دادیم که روایت مذکور در مقدمه رساله عملیه آیت الله وحید – به نقل از حاکم نیشابوری سنی - نه از باب صحیح شمرده شدن آن در نزد اهل خلاف بیان شده بلکه از باب محاجه و از این باب که متن این روایت با دیگر روایات اهل بیت علیهم السلام تقویت می شود و تعارضی با روایات اهل بیت علیهم السلام ندارد .


التماس دعا


یا علی ع

[sh.ahmad]

سلام علیکم برادرمحترم چندنکته درباره مقاله شما
نوشتید:"ناقل این سخن بر این عقیده می باشد که می توان از کتب اهل خلاف نیز روایت نقل کرد آنهم روایاتی که در شیعه سبقه ندارند ( مانند متن روایت مذکور ) و بعنوان شاهد صحت کلام خود به عملکرد آیت الله وحید استشهاد کرده است" .
پاسخ:شما اصلابه سوال بنده جواب نداده وبه مطالب فرعی پرداختید،من درآن مقاله گفتم ودراینجانیزمیگویم:
آیه ا...وحیدبه استناد حدیث فوق که اهل سنت نقل شده درسخنرانی خوددرنیمه شعبان درجمع طلاب گفتند:
" اصحاب مهدی ع مقامی دارندکه ازاولین تاآخرین همه اولیاء خدا به گرداین 313نفرنمیرسند."ایشان این حدیث را قبول دارندو حتی درتوضیح المسائل خودنیزذکرنموده اند،آیاتوضیح المسائل رابرای اهل سنت والزام خصم نوشته اند؟!!
1- اگرشما روایتی ازطریق شیعه داریدکه این جمله روایت رادرباره اصحاب مهدی عج(نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين) تقویت وتاییدکندبنویسید.
2-روایات شیعه برخلاف روایت فوق ازاهل سنت است ،اصحاب امام حسین ع به فرموده سیدالشهداءبالاترازاصحاب مهدی ع هستند.
امام حسین ع میفرماید"لا اعلم اصحابا اوفی وابرمن اصحابی" من اصحابی باوفاتروبهترازاصحاب خودم ندانسته وسراغ ندارم.
عن النبی ص "یدفن من ولدی سبعه بشط فرات لم يسبقهم الاولون ولم يدركهم الآخرون"پیامبرفرموددفن میشودازفرزندانم 7نفربه شط فرات بر آنان سبقت نگرفتند اولين و به آنان نرسیدند آخرين .
باتوجه به روایات فوق ازطریق شیعه درباره اصحاب امام حسین ع وفرزندان امام حسن ع که میگویداینها برترند،
ولی آیه ا...وحیدبه استناد روایت اهل سنت اصحاب مهدی ع رابالاترمیدانند.
نتیجه: پس نقل روایت صحیح ازاهل سنت مانعی نداردوقابل قبول میباشد.
اگرپاسخی داریدبنویسیدوالا سخن منطقی رابپذیریدکه کوچک نخواهیدشد.
موفق باشیدوالسلام

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

جناب احمد عزیز

خود شما جواب خودتان را می دهید.......

از طرفی می گویید :

روایات شیعه برخلاف روایت فوق ازاهل سنت است ..... باتوجه به روایات فوق ازطریق شیعه درباره اصحاب امام حسین ع وفرزندان امام حسن ع که میگویداینها برترند

یعنی خودتان اثبات می نمایید که این روایت با دیگر روایات شیعی سازگار نیست بلکه در تعارض است !!!!

در ادامه می فرمایید :

ولی آیه ا...وحیدبه استناد روایت اهل سنت اصحاب مهدی ع رابالاترمیدانند.
نتیجه: پس نقل روایت صحیح ازاهل سنت مانعی نداردوقابل قبول میباشد.

از طرفی اثبات می کنید که این روایت در تعارض با روایات شیعه است ، از طرفی دیگر چون آیت الله وحید این مطلب را گفته اند و دقیقا مطابق آموزه های شما می باشد ، پس ایرادی ندارد که روایت اهل خلاف مخالف شیعه را قبول کنیم !!!!!

تعارض و دوگانگی از این بالاتر ؟؟؟!!!!!


(( گذشته از اینکه هنوز مشخص نیست این صحت روایت را از کجا آوردید ؟؟؟ از تصحیح حاکم و ذهبی سنی بر این روایت یا تطابق متن آن با روایات شیعه ؟؟؟؟ !!!! چرا این سوال را بی جواب می گذارید ؟؟؟ ))


************************

اصلا فرض کنید من در مقابل شما کم می اورم : [HIGHLIGHT=#ffff00]

ملت ! عموناصر در مقابل جناب احمد عزیز کم آورد ..... برید همه جا پخش کنید !! !!



ولی آیا این حرفها می تواند تناقضات سخنان خود شما را توجیه کند ؟؟؟؟؟


*************************

برای شما عرض می کنم :

روایت متضمن مدح صحابه امام مهدی عج می باشد ....

آیت الله وحید چنین می گویند :

توضيح المسائل (فارسي) - الشيخ وحيد الخراساني - ص 157 - 158
علو مقام آن حضرت از مقام اصحاب آن حضرت روشن مى شود كه نمونه اى از آن در روايات خاصه اين است : ( عدد آنان عدد اهل بدر ، و بر آنان شمشيرهاست ، بر هر شمشيرى كلمه اى نوشته شده كه مفتاح هزار كلمه است .
و در روايات عامه روايت صحيحه اى است به شرط بخارى ومسلم كه حاكم نيشابورى در مستدرك وذهبى در تلخيص نقل كرده و قسمتى از آن اين است كه : " لا يستوحشون الى احد ولا يفرحون باحد يدخل فيهم على عدة اصحاب بدر لم يسبقهم الاولون ولا يدركهم الآخرون وعلى عدة اصحاب طالوت الذين جاوزوا معه النهر .

بحث بر سر نشان دادن علو مقام اصحاب حضرت مهدی عج می باشد .....

برای اثبات این امر ، ما به برخی از روایات مهدویت در اثبات مقام اصحاب حضرت ، اشاره کردیم ... علی الخصوص روایت اینکه تعداد اصحاب ایشان برابر اهل بدر است که این سخن در عامه و خاصه یکسان بود و همچنین تساوی تعداد ایشان با تعداد اصحاب طالوت ......


التماس دعا

یا علی ع

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

مطلبی را یادآوری می کنم :

روایت فوق از کتاب مستدرک حاکم را آیت الله العظمی وحید در مقدمه رساله خود بیان کرده اند و نه اصل رساله .... زیرا اصل رساله در مورد فقه شیعه می باشد ...

ایشان در مقدمه رساله از زبور داود نیز سخن گفته اند .... از صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز روایت کرده اند ..... از تورات روایت کرده اند ...... از فخر رازی نقل قول کرده اند ....

پس با این سیره برخی فضلا ، به نظر دوستان می توان کتب روایی شیعه را ببوسیم بگذاریم بر روی طاقچه و برویم سر روایات اهل خلاف !!!!! زیرا آیت الله وحید چنین کرده اند !!!!

التماس دعا

یا علی ع

[sh.ahmad]

سلام علیکم برادرمحترم ،چندنکته درباره ضعف استدلال وبی مطالعه سخن گفتن شما
1-نوشتید"از طرفی اثبات می کنید که این روایت در تعارض با روایات شیعه است ، از طرفی دیگر چون آیت الله وحید این مطلب را گفته اند و دقیقا مطابق آموزه های شما می باشد ، پس ایرادی ندارد که روایت اهل خلاف مخالف شیعه را قبول کنیم تعارض و دوگانگی از این بالاتر "؟"گذشته از اینکه هنوز مشخص نیست این صحت روایت را از کجا آوردید "؟
پاسخ :نقل سخن ایشان واستنباط ازآن تعارض است؟!واقعاانسان متعجب میشودازسخنان وبرداشت شماکه این امرواضح رادرنمیابید.
آیه ا..وحید این روایت راهم درسخنرانی وهم درکتابشان نوشته وتاییدکرده اند،اگر روایات شیعه باروایت فوق مخالف ومتفاوت است معلوم میشودچون این مطلب (برتری اصحاب مهدی) مربوط به احکام فقهی نیست ازنظرایشان نقل وقبول حدیث ازاهل سنت اشکالی ندارد.صحت روایت رانیزخودایشان نوشته ودرسخنرانی نیزتاییدکرده اند.
2-گفتید"بحث بر سر نشان دادن علو مقام اصحاب حضرت مهدی عج می باشد"
پاسخ:آیاعلو مقام اصحاب حضرت مهدی ع ازهمین جمله حدیث اهل سنت فهمیده نمیشود؟ "نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين"
3-گفتید:"روایت فوق از کتاب مستدرک حاکم را آیت الله العظمی وحید در مقدمه رساله خود بیان کرده اند و نه اصل رساله .... زیرا اصل رساله در مورد فقه شیعه می باشد"
پاسخ :آیاخودتان براین استدلال ضعیف نمیخندید؟
4-بازنوشتید:"پس با این سیره برخی فضلا ، به نظر دوستان می توان کتب روایی شیعه را ببوسیم بگذاریم بر روی طاقچه و برویم سر روایات اهل خلاف" !
پاسخ:کسی چنین سخنی نگفته ،بنده گفتم نقل وقبول حدیث صحیح ازاهل سنت اشکالی نداردهمانطورکه علامه امینی ،امام شرف الدین،آیه ا...وحیدوبسیاری ازعلماء ومراجع چنین نظری دارند،سعی کنیدسخن ومطلب رابهتربفهمیدونسبت خلاف ندهید.
5-باز هم پاسخ سوال اصلی راندادید:اگرشما روایتی ازطریق شیعه داریدکه این جمله روایت رادرباره اصحاب مهدی عج(نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين) تقویت وتاییدکندبنویسید،واگرپاسخی نداریدانصاف داشته باشید و سخن منطقی را لا أقل از آیه ا...وحید بپذیرید،واگر نمیپذیریدبه بحث خاتمه دهید وبگذاریدخوانندگان محترم خودشان مطالب را خوانده وسخن حق راانتخاب واختیارنمایند.
موفق باشید والسلام

[عبدالحسین2]

بسمه تعالی شانه

سلام علیکم

حقا که انسان از مطالب جناب احمد که هر مبتدی را نیز به خنده وامی دارد در شگفت می شود .ان شاءالله فردا در خصوص این بحث و سخنان ایشان - که ناشی قلت و بلکه عدم مطالعه و تدبر و بی دقتی هایی فاحش است- سخنانی خواهم گفت .

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

جناب احمد عزیز

متاسفانه شما به نکته ای که اشاره کردم توجه نکرده و نمی کنید زیرا بنیان استدلال شما ویران می شود ....

بنده عرض کردم که شما از طرفی می گویید که این روایت سنی ( البته قسمتی از آن ) با روایات شیعه در تعارض است و از طرف دیگر می گویید که چون آیت الله وحید این سخن را گفته اند پس می توان به روایات اهل تسنن استناد کرد !!!

برادر مومن من ! آیا عقل شما قبول می کند که به روایتی از اهل خلاف استناد نمایید که با ظاهر روایات شیعه در تعارض باشد ولو اینکه آیت الله وحید هم آن را گفته باشند ؟؟؟؟

اگر چنین باشد که می توان به روایات مدح خلفای 3گانه هم استناد کرد ولو اینکه با روایات صریح شیعه در تعارض باشد !!! (( همچنان که برخی جهال و عالم نمایان بیان می کنند که آن حرامزادگان مسلمان بودند و خدماتی داشتند و غیره ))


سوالی که همچنان از شما دارم این است که وقتی یک روایت سنی با روایت شیعه در تعارض است ( همچنان که شما مدعی شدید که قسمتی از این روایت سنی با شیعه در تعارض است ) چگونه می توان این روایت را نقل کرد و از آن عقیده گرفت ؟؟؟؟!!!

**************************************************************************************

نکته دیگری که هنوز از پاسخ دادن به آن ابا می کنید این است که آیا تصحیح این روایت سنی - در نقل آیت الله وحید - بر اساس تصحیح حاکم و ذهبی می باشد ؛ پس لذا در نزد ما مقبول است ؟؟؟؟؟؟ و یا اینکه متن این روایت با دیگر روایات شیعه تقویت می شود ؟؟؟


((در ضمن بد نیست بدانید که برخی از روایات اهلخلاف که متن آن در روایات شیعه نیز تقویت می گردد الزاما نباید همه متن آن با روایات شیعه تطبیق داشته باشد بلکه بر اساس تفکیک حجیت ، می توان متن مقبول را پیدا کرد ..... همانند روایت حمله به خانه وحی که دارای حواشی می باشد که ممکن است در نزد شیعه مقبول نباشد ولی اصل حمله با روایات شیعه تقویت می گردد ... البته تمام این سخنان برای زمانی است که روایات ایشان اصلا تعارضی با روایات شیعه نداشته باشد و اصل در برخورد با روایات عامه بر قبول نکردن می باشد ... ما خالف العامه ففیه الرشاد ))


سخن آیت الله وحید در فقه برای این حقیر مقبول است ولی در عقیده بنده تقلید نمی کنم بلکه باید تحقیق کرد ؛ گذشته از اینکه منهج اعتقادی آیت الله وحید در مقابل اهل خلاف و عقاید ایشان کاملا واضح است و نیاز به توضیح ندارد ...

یا علی ع

[sh.ahmad]

سلام علیکم برادرمحترم ،چند نکته دیگردررابطه با مقاله فوق
1-نوشتید:"برادر مومن من ! آیا عقل شما قبول می کند که به روایتی از اهل خلاف استناد نمایید که با ظاهر روایات شیعه در تعارض باشد ولو اینکه آیت الله وحید هم آن را گفته باشند" ؟
پاسخ:وقتی که بین روایات شیعه تعارض باشد چه میکنند،تاممکن هست بین آنهاجمع میکنند،
علماء میفرمایند"الجمع مهما امکن اولی من الطرح"جمع کردن بین روایات اولی ازطرح ودورانداختن آنها است.
درروایات فوق هرسه روایت باهم متعارض هستند.
اما دوروایت ازشیعه ، یک روایت میگویداصحاب امام حسین ع بهترهستند،روایت دیگرمیگویدبنی الحسن و فرزندان امام حسن ع بر آنان سبقت نگرفتند اولين و به آنان نرسیدند آخرين ،
روایت سوم هم ازاهل سنت درباره اصحاب مهدی ع میگویدنه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين.
ازبیان آیه ا...وحیداستفاده میشودکه روایت اهل سنت هم قابل قبول است وآنرانیز نبایدطرح کردودورانداخت. بیشتردقت کنیدتابهتردریابید.
2-گفتید:"سوالی که همچنان از شما دارم این است که وقتی یک روایت سنی با روایت شیعه در تعارض است (همچنان که شما مدعی شدید که قسمتی از این روایت سنی با شیعه در تعارض است) چگونه می توان این روایت را نقل کرد و از آن عقیده گرفت؟" نکته دیگری که هنوز از پاسخ دادن به آن ابا می کنید این است که آیا تصحیح این روایت سنی - در نقل آیت الله وحید - بر اساس تصحیح حاکم و ذهبی می باشد ؛ پس لذا در نزد ما مقبول است ؟"
پاسخ :این سوالات را ازخودآیه ا...وحیدبپرسید چراازمن میپرسید؟!
3-نوشتید:"برخی از روایات اهلخلاف که متن آن در روایات شیعه نیز تقویت می گردد الزاما نباید همه متن آن با روایات شیعه تطبیق داشته باشد بلکه بر اساس تفکیک حجیت ، می توان متن مقبول را پیدا کرد"
پاسخ :دربرخی ازامور اصل رابر روایت شیعه میگذارندوروایت ازاهل سنت رابه عنوان تاییدذکرمیکنند،ولی درموردفوق قضیه فرق میکند،چرااینقدبی دقتی کرده واستدلال ضعیف مینمائید ؟!
نتیجه:نقل روایت صحیح ازاهل سنت وقبول آن اشکالی نداردو شمانتوانستیدروایتی ازطریق شیعه بیاوریدکه این جمله رادرباره اصحاب مهدی ع تاییدکند"نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين".
4-گفتید: سخن آیت الله وحید در فقه برای این حقیر مقبول است ولی در عقیده بنده تقلید نمی کنم بلکه باید تحقیق کرد.
پاسخ:چرا ازهمان اول نگفتید،من میدانستم شما نظرورأی مراجعی راقبول داریدکه مطابق نظرخودتان باشد،ازابتداءبگوئیدعقیده من این است ونظر مخالف رانمیپذیرم.
متأسفانه بحث باشما نتیجه مثبتی ندارد،وشما دراین اموربه اخباریون ورأی آنها تمایل دارید،قبلا هم به شما این مطلب راگفتم،قضاوت در مورداین بحث را به عهده خوانندگان محترم ومحقق میگذاریم
درطریق حق موفق باشیدوالسلام علی من اتبع الهدی.

[ياس من]

سلام علیکم برادرمحترم ،چند نکته دیگردررابطه با مقاله فوق
1-نوشتید:"برادر مومن من ! آیا عقل شما قبول می کند که به روایتی از اهل خلاف استناد نمایید که با ظاهر روایات شیعه در تعارض باشد ولو اینکه آیت الله وحید هم آن را گفته باشند" ؟
پاسخ:وقتی که بین روایات شیعه تعارض باشد چه میکنند،تاممکن هست بین آنهاجمع میکنند،
علماء میفرمایند"الجمع مهما امکن اولی من الطرح"جمع کردن بین روایات اولی ازطرح ودورانداختن آنها است.
درروایات فوق هرسه روایت باهم متعارض هستند.
اما دوروایت ازشیعه ، یک روایت میگویداصحاب امام حسین ع بهترهستند،روایت دیگرمیگویدبنی الحسن و فرزندان امام حسن ع بر آنان سبقت نگرفتند اولين و به آنان نرسیدند آخرين ،
روایت سوم هم ازاهل سنت درباره اصحاب مهدی ع میگویدنه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين.
ازبیان آیه ا...وحیداستفاده میشودکه روایت اهل سنت هم قابل قبول است وآنرانیز نبایدطرح کردودورانداخت. بیشتردقت کنیدتابهتردریابید.
2-گفتید:"سوالی که همچنان از شما دارم این است که وقتی یک روایت سنی با روایت شیعه در تعارض است (همچنان که شما مدعی شدید که قسمتی از این روایت سنی با شیعه در تعارض است) چگونه می توان این روایت را نقل کرد و از آن عقیده گرفت؟" نکته دیگری که هنوز از پاسخ دادن به آن ابا می کنید این است که آیا تصحیح این روایت سنی - در نقل آیت الله وحید - بر اساس تصحیح حاکم و ذهبی می باشد ؛ پس لذا در نزد ما مقبول است ؟"
پاسخ :این سوالات را ازخودآیه ا...وحیدبپرسید چراازمن میپرسید؟!
3-نوشتید:"برخی از روایات اهلخلاف که متن آن در روایات شیعه نیز تقویت می گردد الزاما نباید همه متن آن با روایات شیعه تطبیق داشته باشد بلکه بر اساس تفکیک حجیت ، می توان متن مقبول را پیدا کرد"
پاسخ :دربرخی ازامور اصل رابر روایت شیعه میگذارندوروایت ازاهل سنت رابه عنوان تاییدذکرمیکنند،ولی درموردفوق قضیه فرق میکند،چرااینقدبی دقتی کرده واستدلال ضعیف مینمائید ؟!
نتیجه:نقل روایت صحیح ازاهل سنت وقبول آن اشکالی نداردو شمانتوانستیدروایتی ازطریق شیعه بیاوریدکه این جمله رادرباره اصحاب مهدی ع تاییدکند"نه بر آنان سبقت گرفتند اولين و نه به آنان مى رسند آخرين".
4-گفتید: سخن آیت الله وحید در فقه برای این حقیر مقبول است ولی در عقیده بنده تقلید نمی کنم بلکه باید تحقیق کرد.
پاسخ:چرا ازهمان اول نگفتید،من میدانستم شما نظرورأی مراجعی راقبول داریدکه مطابق نظرخودتان باشد،ازابتداءبگوئیدعقیده من این است ونظر مخالف رانمیپذیرم.
متأسفانه بحث باشما نتیجه مثبتی ندارد،وشما دراین اموربه اخباریون ورأی آنها تمایل دارید،قبلا هم به شما این مطلب راگفتم،قضاوت در مورداین بحث را به عهده خوانندگان محترم ومحقق میگذاریم
درطریق حق موفق باشیدوالسلام علی من اتبع الهدی.

.
.
.
چرا ازهمان اول نگفتید،من میدانستم شما نظرورأی مراجعی راقبول داریدکه مطابق نظرخودتان باشد،ازابتداءبگوئیدعقیده من این است ونظر مخالف رانمیپذیرم.
متأسفانه بحث باشما نتیجه مثبتی ندارد،وشما دراین اموربه اخباریون ورأی آنها تمایل دارید ،قبلا هم به شما این مطلب راگفتم،قضاوت در

مورداین بحث را به عهده خوانندگان محترم ومحقق میگذاریم

درطریق حق موفق باشید والسلام علی من اتبع الهدی

[ياس من]

بسمه تعالی شانه

سلام علیکم

حقا که انسان از مطالب جناب احمد که هر مبتدی را نیز به خنده وامی دارد در شگفت می شود .ان شاءالله فردا در خصوص این بحثز و سخنان ایشان - که ناشی قلت و بلکه عدم مطالعه و تدبر و بی دقتی هایی فاحش است- سخنانی خواهم گفت .

چند تبصره :
1 - حقاً که فرد مؤمن از دخالت جناب عبد النفس در مناظره دیگران با این زیرکی وشیطنت شاخ در می اورد

2 - وتوعد وتهدید و توهین وتحقیر رقیب از یک طرف وتبختر واظهار بزرگی غرور مآبانه ............از طرف دیگر ...........

ازشیوه رندانه این استاد ازل که در جولان دادن بی نظیرشان در مناظره ها ..........باعث تفکر وپرسش خوانندگان

میگردد

3 - من در شگفتم چرا عبد النفس میتواند دردیگرا مباحثه دیگران ؛ بدون مجوز ؛ تک نوازی ودخالت نماید واز همه عجیب تر چرا برادر گرامی واستاد

عزیزاقای احمد ؛ به این دخالت معترض نمی شود ..........

والسلام علی من اتبع الهدی