دین چیه؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ب.ظ
محل اقامت: جزیره مجنون
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 6 بار

دین چیه؟

پست توسط لیلای زمان »

دین از نظر شما چه تعریفی داره؟

چه تاثیری روی زندگیتون داشته؟اگر نبود زندگیتون چه فرقی با الان میکرد؟

چی باعث شده خودتونو مقید به عمل به دین کنین؟چجوری؟
اصلا مقید هستین؟

چرا خیلی ها از عمل به دین فراری هستن علی رغم قبول اصولش؟



منتظر نظراتتون هستم... تصویر
هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست

عشق بازی دگر و نفس پرستی دگرست
New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ب.ظ
محل اقامت: جزیره مجنون
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 6 بار

Re: دین چیه؟

پست توسط لیلای زمان »

ناسلامتی تازه واردم
مهمونم باید یکم تحویلم بگیرین :lol:
چرا هیشکی جواب نمیده؟بی اهمیتیه یا تاثیری نداره تو زندگیتون؟؟؟
هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست

عشق بازی دگر و نفس پرستی دگرست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: دین چیه؟

پست توسط Labbaik »

هيچ كدام ليلاي زمانتصویر
چشمتصویر
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
New Member
New Member
پست: 6
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۸, ۹:۵۸ ب.ظ
محل اقامت: جزیره مجنون
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 6 بار

Re: دین چیه؟

پست توسط لیلای زمان »

Labbaik نوشته شده:هيچ كدام ليلاي زمانتصویر
چشمتصویر


منتظرم...
.
.
.
.
هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست

عشق بازی دگر و نفس پرستی دگرست
Commander
Commander
پست: 2503
تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7581 بار
سپاس‌های دریافتی: 6236 بار
تماس:

Re: دین چیه؟

پست توسط مائده آسمانی »

به نام خدا

با سلام و عرض خوشآمد و همچنین با آرزوی قبولی طاعات


لیلای زمان نوشته شده:دین از نظر شما چه تعریفی داره؟





ابتدا یه تعریف کلی از دین ارائه میدم بعد هم به سوالات شما ان شالله پاسخ میدم .



خوب بود میگفتید منظورتون از دین در این سوالات چه دینی هست . اگه دین مبین اسلام و مذهب تشیع هست طبق همین جواب میدادم

الان به صورت کلی جواب دادم .


دين در لغت به معناي راستكار شدن، اطاعت نمودن، پاداش، عادت، حساب، كيش، پرهيزگاري و.. آمده و


در اصطلاح تعابير گوناگوني از سوي انديشمندان اسلامي درباره آن شده است كه به نمونه هايي از آن اشاره مي شود:


الف) دين عبارت است از مجموعه اي از باورها در باره هستي و ارزش هاي مبتني بر اين باورها، ارزش ها مفهوم عامي است كه فروعات


و احكام دين و نيز اخلاقيات و فضايل و رذايل نفساني را در بر مي گيرد. بخش نخست تعريف نيز به حوزه انديشه و جنبه نظري دين مربوط


است (فرهنگ بزرگ جامع نوين، عربي - فارسي).

ب ) مراد از دين مكتبي است كه از مجموعه عقايد، اخلاق و قوانين و مقررات اجرايي تشكيل شده و هدف آن راهنمايي انسان براي


سعادتمندي است. دين به اين معنا بر دو قسم است: دين بشري و دين الهي.


دين بشري، مجموعه عقايد، اخلاق و مقرراتي است كه بشر با فكر خود و براي خويش تدوين كرده؛ از اين رو اين دين در راستاي خواسته و


انتظارات او بوده و اسير هوس و ابزار دست انسان است و انسان به گونه اي آن را تنظيم مي كند كه تمام قوانين و مقرراتش به سود او


بوده و چيزي را بر وي تحميل نكند. رها بودن و عدم تعهد و مسؤوليت و واكنش در برابر دين الهي از جمله رهاوردهاي چنين نگرشي به


دين است (مائده، آيه 70).

دين الهي نيز مجموعه عقايد، اخلاق و قوانين و مقررات اجرايي است كه خداوند آن را براي هدايت بشر فرستاده تا انسان در پرتو آموزه


هاي آن، هوي و هوس خود را كنترل و آزادي حقيقي خويش را تأمين كند. دين الهي به حقيقت انسان و نيازهاي او توجه داشته و برنامه


كامل و همه جانبه اي ارايه مي كند كه ا نتظارات او را از همه نظر برآورده مي كند


(استاد محمد تقي مصباح يزدي، قلمرو دين، مجموعه سخنراني ها در كانون گفتمان ديني).


ج ) مراد از دين، مجموعه معارف نظري و عملي قدسي است؛ يعني مجموعه گزاره هاي ناظر به واقع و عمل كه حول محور قدسي شكل


گرفته اند. در حقيقت، دين مجموعه معارف دست اول است كه معمولا در متوني مقدس گرد آمده اند با تطبيق تعريف مزبور بر اسلام،


دين اسلام عبارت است از مجموعه معارفي كه در نسبت با خداوند تدوين يافته و در متن مقدس قرآن و سنت گرد آمده اند


(آيت الله جوادي آملي، انتظار بشر از دين، ص 27 - 24).


لیلای زمان نوشته شده:

چه تاثیری روی زندگیتون داشته؟اگر نبود زندگیتون چه فرقی با الان میکرد؟




اگه بخوام خیلی ساده بگم براتون ، خب تاثیر که زیاد داشته . همین که انسان در یک چارچوب خاص زندگی میکنه مطمئنا موفق تر از


کسانی هستش که بی قید و قانون زندگی میکنن .



اگه پیرو هیچ دینی نبودم حتما سر در گم بودم . چون انسان طوری آفریده شده که همیشه دنبال یه سری قانون هست .


پس اون موقع هم مطمئنا دنبال یه سری قانون میگشتم که ازشون پیروی کنم . که اسم همون قانون هم میزاشتم دین ، چون در معنای


لغوی دین گفتیم یکی از معانیش پیروی کردن و اطاعت نمودن است ، وقتی من از هر قانونی پیروی کنم ، اون قانون دین من میشد .



لیلای زمان نوشته شده:

چی باعث شده خودتونو مقید به عمل به دین کنین؟چجوری؟





اینکه چی باعث میشه آدما خودشون رو مقید به عمل به دستورات دینی که ازش پیروی کنن میکنه ، همون اعتقاد هست .


به هر چی که اعتقاد و باور داشته باشی عمل میکنی . درسته ؟


لیلای زمان نوشته شده:


اصلا مقید هستین؟




وقتی آدم بهش اعتقاد داشته باشه سعی میکنه در چارچوبی که اون گفته بره .

پس سعی میکنم مقید به اعتقادم باشم . ان شالله تصویر


لیلای زمان نوشته شده:

چرا خیلی ها از عمل به دین فراری هستن علی رغم قبول اصولش؟

منتظر نظراتتون هستم... تصویر



من فکر میکنم که در اعتقاد به پیروی از دین هنوز سست هستن . یعنی کامل کامل قبولش ندارن . بیشتر دینها موروثی شده .


اگه واقعا قبولش داشته باشن دیگه اصل و فرعی باقی نمیمونه .




 ان شالله که در راه کسب معارف و حقایق شیعی موفق و سربلند باشیم . تصویرتصویر 
تصویر
New Member
New Member
پست: 7
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲, ۱:۴۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 7 بار
سپاس‌های دریافتی: 2 بار

Re: دین چیه؟

پست توسط MRX »

 بسم الله الرحمن الرحیم
 
لیلای زمان نوشته شده:دین از نظر شما چه تعریفی داره؟

چه تاثیری روی زندگیتون داشته؟اگر نبود زندگیتون چه فرقی با الان میکرد؟

چی باعث شده خودتونو مقید به عمل به دین کنین؟چجوری؟
اصلا مقید هستین؟

چرا خیلی ها از عمل به دین فراری هستن علی رغم قبول اصولش؟



منتظر نظراتتون هستم... تصویر


با سلام خدمت همه ی دوستان . من برای تعریف دین باید آبرویم را پاش بگذارم و این کار را می کنم .

من مرتد بدنیا اومدم . کوچک بودم و نمی دونستم چه کاری می کنم . زمانی که نماز می خواندم بخاطر

پول بود . تقریبا 5 سالم بود . یک روز که زیر جا نمازی من پول نبود سجاده را به طرفی پرد کردم و از نماز

بی زار شدم . من تا همین الانشم از دین چیزهای زیادی نمی دونم اما زندگیم را می خواهم پای دین

بگذارم . من در تمام این سالها از خدا گریزون بودم و او همیشه بدنبال من . من هیچگاه خدا را نشناختم

من همیشه دنبال بازی بودم و تفریح . گذشته ی احمقانه ای داشتم که خودم شرم می کنم اما دو باری

به خاطر بعضی مسائل قرآن را پاره کردم که بخاطر فقدان عقلی خودم بود و بخاطر برخی مسائل این

کارها را کردم .

من زندگی زجر آور و چندش آوری داشتم . طوری که دیگر از معقوله ی عقل خارج بودم .

کارهای پستی کردم که خودم به همه ی آنها واقفم . روزی از کرده های خودم سوختم که یک روز ماه

رمضان بر اثر یک دعا بر اثر نماز علمی درونم ریشه کرد که فکرشم نمی کردم .

>> الهم اخرجنا من ظلمات الوهم و اکرمنا بنورالفهم ، الهم افتح علینا ابواب رحمتک و انشر علینا خزائن

علومک برحمتک یا ارحم راحمین <<

خدا یا گذشته ی من چه بود و تو با من چه کردی ؟ روزی نیست که خداوند نخواهد که من بسمتش برگردم . من هستم و جهلم و بی کاری و ...

باور کنید با این همه کار خدا اومد ثابت کرد که وجود داره و دین اسلام واقعی هستش . شرم بر من بدبخت
که زندگی افیونی برای خودم ساخته بودم . می خواهی بدونی خدا برای من چه معنایی دارد ؟!!!

خدا به غیر از خدایی که کرده برای من ، به من علم آموخت ، به من حکمت آموخت ، به من زندگی بخشید ، کلید فرار من از غم ها و اندوه های زندگی من شد .

من خدا را هر روز می بینم و تنها چیزی که برایش تا الان داشتم این است که دین اسلام واقعی است

اونم به خاطر اینکه بیشتر عواملی که در قران به عنوان زمان ظهور اتفاق افتاده است بنابراین دین اسلام

واقعی است و باید به این دین اعتماد داشت . من برای خدایی که این همه در حقش بدی و کج فهمی کردم فایده ای نداشتم .

از چیزهایی که به من داد تا شد خرجش کردم مثلا علمی که به من داد و یا چیزهای دیگه ای اما هیچ

وقت احساس اینکه زندگیم را وقفش کرده باشم نداشتم . خود خدا می داند که من باهاش دو رو هستم

اما با من خوشرویی و انصاف می کند چطور می شود دین را در زندگی خودم ندیده باشم وقتی خداوند

با عظمتش آمده تا به من بگوید شیطنت نکن تا روح لطیفت دچار اسیان نشود ؟ زمانی خودم را ارباب

تاریکی می نامیدم و دنبال قدرت های جاودانه بودم . اما در حال حاضر قدرت جاودانه را در عشق به خدا

یافتم . اگر دین نبود مطمئناً من دچار تحلیل روحی و جسمی شدیدی می شدم و افسردگی باعث می شد خود کشی کنم اما خدا هرگز نگذاشت خودکشی کنم و به من نشان داد هر چیزی که باید نشان

می داد . باور کنید خدا را باور کنید همه چیز را توی دایره برایتان می ریزد کافیست یک بار هم شده الکی

دلتان را به یادش بندازید و ازش حقیقت را بخواهید و شرم برایش نشان دهید تا همه چیزهایی که برای

یک زندگی ایده عال و ارزشمند خواهانید برایتان به حقیقت تبدیل کند و معنای شرم حقیقی را بیابید .

باور کنید تا همین الان هم خدا من را تنها نگذاشته و دیشب من را برای خودش گریان کرد . من هرگز

سعی نکردم گریه کنم اما خداوند با گریه ی من نشان داد که واقعا مشتاق است به سویش بشتابیم .

دیشب درد و دلی با خدا داشتم و باز امروز اشتباهاتی را شروع کردم و دوباره الان این تاپیک شما را

جلوی من گذاشته . شما به این خدا چه می گویید ؟ خدایی که علمش را بدون اینکه به دنبال کسبش

رفته باشی درونت می گذارد و به این فکر می افتی که انگار خودت میزان هوشت کهکشانی است و

نمی دانی این نعمت از طرف کیست .

من خودم را مقید دین اسلام می دانم چون روش زندگی کردن درونش به شیوه بسیار علمی و عملی

وجود دارد و خداوند مرا بنده و عبد خود کرده با این که ادمی گریز پا هستم اما هنوز هنوزه ولم نکرده

و امیدوارم بتونم روز روح و جسمم را از تاریکیهای گذشته پاک کنم و خداوند می داند که اینی که گفتم

هم فقط حرف هستش اما کمک می کند به عمل تبدیل شود چطور می شود از خدا گذشت ؟!!!

زندگی هوشمندانه ، متفکرانه پر از شادابی و سلابت و ایمانی که روح را بزرگ و گسترش می دهد

برنامه های خدا برای داشتن دنیایی پر از مخلوقات که سر تا سرش شادی و سرزندگی وجود دارد همه

را مشتاق به دیدار خداوند می کند .

چرا دیگران فرار می کنند ؟

چون فکر می کنند که خدا بخشنده نیست یا ناشناس ماندن خدا در ذهن ایشان و یا اینکه کسی به درستی خداوند را برای ایشان تعریف نکرده و یا از گذشته ای که داشتند برای انتقام استفاده می کنند

و البته اگر من هم جای ایشان بودم دچار همچین مصیبتی می شدم و از خداوند می خواهم همه ی گنهکاران و گمراهان را تا حد کمال و بسیار بالا و مقتدرانه به راه راست هدایت نماید که اول صف

خود من هستم .

دوستان هم باید برگزیده باشند .

من قران پاره کردم و خیلی کارهای دیگه اما خدا به جای اینکه من را مجازات کند من را هدایت کرده .

چه طور باید از خدا رو گردان باشیم ؟!!!!

وقتی که به بهشت می رویم و با خدا صحبت می کنیم و او با ما با خرسندی پاسخ می دهد و حتی در

یک حدیث در مورد آخرین فردی که وارد بهشت می شود شوخ طبعی خداوند را هم دیدم که خیلی سر

حالم آورده . ای کاش هرگز پلیدی و بدبینی و گمراهی وجود نداشت . ای کاش سیگار کشیدن وجود

نداشت ، ای کاش همه عاشق خدا می شدیم و می بودیم و یا اینکه بشویم یا بمانیم .

خدا برای من نه اسم است نه چیزی که تا الان مثال زدنی شده باشد . من تاریک ترین موجود دنیا بودم که در حال تبدیل شدن به یک انسان هستم و خوشحال تر هم می شوم که صفات انسانیت را بدست

بیاورم . دوست دارم با خدا دوست باشم با اینه تمامی رفاقت هایی که در دنیا وجود دارد از طرف خداوند

است . بیایید خدا را باهم صدا بزنیم تا ببینیم آن خدایی که تا الان فقط اسمش بوده در واقع چی بوده که

من پلید و تاریک را تبدیل به یک موجود تقریبا دوست داشتنی کرده . و باور کنید که دین اسلام تکامل بخش زندگی است اگر همه ی ما در این امر بزرگ انفرادی عمل نکنیم واقعیت دین اسلام پوشیده

نمی ماند . من از خدا می خواهم گرچه باهاش دو رو هستم اما من را تبدیل به یک رفیق کامل کند .

انزجاری در کار نیست باورد کنید برای تبدیل شدن به انسان ارزشمند سختی در کار نیست و فقط عشق

و علاقه بین شما و خدا موج می زند طوری که الان من بیماری شدیدی گرفتم اما احساس درد و ناراحتی

نمی کنم و کلی عشق و حال هستش بر عکس بقیه و این فرصتی است از طرف خدا برای فکر کردن

به کارهایی که وقتش را نداشتم به آنها فکر کنم . فرصت از خداست و استفاده کردن یا نکردنش بامن

باور کنید خدا هر فرصتی را در اختیار ما ها قرار می دهد استفاده درست کردیم یا نکردیم فرصت های

بعدی را بوجود می آورد . فقط باید منتظر فرصت باشیم . خدا هرگز دست کسی را خالی نمی گذارد .

من بی آبرویی خودم و شرم خودم را از خدای خودم نوشتم تا میزان کمی از حمایت ایشان را جبران

کرده باشم با علم بر اینکه فرصت های بهتری را برایم بوجود می آورد . من از ابرویم برای خدایم گذاشتم

تا آبروی دیگری به من دهد تا با صبر و بردباری بیشتر بهتر به تربیتش بنشینم . دوستی بین خالق و مخلوق یعنی همین . هرچه از خودت داری برایش بگذار او هم برایت می گذارد .

حتی اگر فرشته ها پرده ی حجاب بین تو و خالقت بگذارند آن خالق آن پرده ی حجاب را از هم می درد تا

دوباره به روی تو سلام کند و بگوید مخلوق عزیم آمدم نجاتت دهم این بار با من هم پیمان باش تا تو را

نجات دهم . ای کاش هرگز هیچ کدام از ما دست رحیم و کریمش را رد نکینم و در غیر این صورت بازهم

به طرف ما بیاید تا بصورت کامل به ایشان بپیوندیم ، باور کنید وقتی که عاشق خدا باشی دیگر هیچ

شبه ای در زندگی خود نداری و زندگی عرفانی و خوبی را برایت رقم می زند اگر بخواهی که این کار ایشان را جبران کنی کافیست از کارهای کوچک شروع کنی تا به گام های بزرگ تر برسی .

خدا برای من عشق است ، مولف است ، خالق است ، معلم است ، استوره است ، زندگی است ،

روح من است ، بردهای بیشمار من است با این که بازنده ای بیش نیستم .

چه فاتحی را می شناسی که با شکست خورده و سرشکسته ای مثل من همپیمان شود برای

پیروز کردن من ؟!!! با این که خالق است چیزی فراسوی خالق است . اگر شما هم بخواهید کافیست از

قدم اول خدا دوستی قدم بردارید و قبول کنید همه مشکلات زندگی و نادانی هایی که انجام شده در

زندگیتان کار خودتان بوده و از ضعف خودتان بوده و دنبال توجیه گذشته ی شکست خورده ی خود نباشید

تا خداوند بنمایاند چیزی را که باید به شما بنمایاند و تمام شکست ها را برای شما تبدیل به برد می کند .
با ور کنید باری رسیدن به خدا کسی ظلت نمی کشد و هر کس که این تمثیل را می آورد خداوند او را

هدایت کند که سخت در اشتباه است از اول را تا آخرش فقط عشق و حال هستش و فقط باید به خداوند

دل بدهی . به خانواده بدبین نباشی ، سعی کنی بدگویی نکنی . خداوند با من از کارهای کوچک شروع

کرد تا به حد تقریبا متعادل رسیدم و در تمام این سالها سردرگم نشدم . و امیدوارم خداوند هیچ کس را

گمراه نگذارد . و این هم هدیه ای بود از سوی خدای من که این مسائل را بنویسم چون دوستی والاتر

از خداوند وجود ندارد . می گویند دوست خوب کسی است که در همه حال به فکر تو باشد حالا که

ما یک طرفه با خداوند دوستی می کنیم و دوستی از طرف اوست و ما محو مشکلات کوچکی به نام

مصیبت هستیم فکر می کنیم بدبختیم اون او بالا به ما می خندد . من امروز بدترین مصیبت را بدبختی

نمی بینم بلکه عشق بازیست بین خالق و مخلوق زیرا »

می دانم که اوست خالقی که از روی صداقت و دوستی در تمام مسائل و مصیبتها در کنار ما هست

و ما را یاری می کند . سالیان سال از خداوند بدگویی کردم اما با چشمانی اشکبار آمد طرفم و گفت

من آن نیستم که تو می نگری من خدایی هستم که عاشقم چرا عشق را نمی بینی و قلب تاریکت

را روشن نمی کنی کافیست در زندگی به بدترین کاری که کردی بگویی : آه ، ای کاش خدا اون کار

را نمی کردم . خداوند با چشمان مشتاق و اشکبار به دنبال ماست و ما دنبال چی ...

خداوندا ما را ببخشا اگر به غیر از تو یاری می جوییم اول و اخر عشاق و ای برترین برترها در صفات عالیه

دانشمند و دانش پرداز ، خالق دانش ، ای ابدیت ، ای بینهایت ای که هر چیزی به اراده ی توست

تو با این همه صفت که مخصوص خدایی توست با این حال با چشمانی گریان و نگران از آینده ی ما به

دنبال ما هستی و ما سر خم کرده ایم و به دنبال عیش و نوش خود . ما را ببخشا ای بزرگ بی همتا

دوست دار تو و عاشق دوستداران تو ، ای خدا تو تنها کسی هستی که به من هویت دادی در پس

بی هویتی ها .

خدا می توانست با تمام صفاتش خیلی کارا کند و حال با چشمانی گریان و پریشان از عاقبت ما بدنبال

یاری رساندن به ما برای درک اصل و فهم زندگی واقعی برای فهمیدن این که چه چیزی ارزش زندگی کردن دارد و ما بدنبال بچه بازی خودمان . من که از خودم خجالت می کشم . به امید این که روزی

انسانی با صفات انسانی باشم .

دوستت دارم خدا چون همینی که همین الان هستم باز به کمک تو بوده ، من و به چه این حرفا . تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر
امیدوارم حداقل بنده ی خوبی باشم و تمام تلاش هایی را که خداوند برای هدایت من انجام داده است را جبران کنم و خودم و دیگران را

سپاس گذار الطاف الهی کنم . به امید روزی که خداوند همه ی مارا مورد حمایت خویش قرار دهد . الهی آمین یا رب العالمین .
ارسال پست

بازگشت به “اسلام”