گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

 
تصویرويژگيهاى زندگى امام على (عليه السلام) تصویر 


1 - على (عليه السلام )نخستين امام مؤمنين و رهبر مسلمانان و اوّلين خليفه بعد از رسول خدا،پيامبر راستين و امين اسلام محمّد بن عبداللّه خاتم پيامبران - صلوات خدابر او و دودمان پاكش باد - است (1)

او كه برادر و پسر عمو و وزير پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و داماد آن حضرت ؛ يعنى شوهر دخترش حضرتفاطمه زهرا - سلام اللّه عليها - سرور بانوان دو جهان است ، اميرمؤمنان على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف ، سرور اوصيا - بهترين صلوات و سلام بر او باد -.


2 - كنيه على (عليه السلام ) ابوالحسن است
او در روز جمعه سيزدهم رجب سال سى ام ((عام الفيل )) (ده سال قبل از بعثت ) در مكه در بيت الحرام داخل كعبه خانه خدا، ديده به اين جهان گشودكه هيچ كس قبل از او و بعد از او، در اين خانه خدا تولّد نيافت و نمى يابد و اين نشانگر موهبت و احترام و توجّه خاصّ خداوند به وجود على (عليه السلام ) است و بيانگر مقام بسيار ارجمند اوست .


3 - مادر آن بزرگوار، فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف (س ) است كه براى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) (نيز) همچون يك مادر بود و رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در دامن او رشد كرد و آن حضرت هميشه سپاسگزار نيكيهاى او بود.

فاطمه بنت اسد، در صف نخستين ايمان آورندگان به اسلام ، ايمان آورد و همراه جمعى از مهاجرين با آن حضرت به سوى مدينه هجرت كرد و وقتى كه از دنيا رفت (2) ، پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را با پيراهن مخصوص خود كفن نمود تا به وسيله آن از آزار حشرات زمين حفظ گردد و در قبر او (قبل از دفنش ) خوابيد تا بدين وسيله فشار قبر به او نرسد

و اقرار به امامت پسرش اميرمؤ منان على (عليه السلام ) را به او تلقين كرد، تا پس از دفن ، وقتى از او در مورد آن سؤ ال شد بتواند پاسخ دهد و اين همه توجّهات مخصوص پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به مادر على (عليه السلام ) به خاطر آن مقام ارجمندى بود كه او در نزد پروردگار و نزد آن حضرت داشت . اين سرگذشت بين تاريخ نويسان مشهور است .


1- حضرت امير مؤ منان على (عليه السلام ) در روز 13 رجب ، ده سال قبل از بعثت ، در مكّه چشم به جهان گشود و در شب 21 رمضان سال 40 هجرى ، در سن 63 سالگى به شهادت رسيد (مترجم )
2- فاطمه بنت اسد در سالهاى اول هجرت در مدينه از دنيا رفت و قبرش در مدينه در ((رَوْحاء)) است (مترجم )
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

4 - اميرمؤمنان على (عليه السلام ) و برادرانش (طالب ، عقيل و جعفر) نخستين كسانى هستند كه از دو سو (هم از ناحيه پدر و هم از ناحيه مادر) از نسل هاشم بن عبد مناف هستند، به اين خاطر و به خاطر نشو و پرورش آن حضرت در دامان رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) و تحصيل كمالات معنوى از او، به دو شرافت نايل گرديد (شرافت نسب و شرافت پرورش و آموزش از دامان فرهنگ ساز رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم).


5 - على (عليه السلام ) نخستين فردى بود كه قبول اسلام كرد و به خدا و رسولش ‍ايمان آورد و هيچ كس از اهل بيت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و از اصحاب ، در اين جهت به او نرسيد و او نخستين مردى بود كه پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را دعوت به اسلام كرد و او آن را پذيرفت و همواره از دين اسلام حمايت مى كرد و با مشركان مبارزه مى نمود و از حريم ايمان دفاع مى كرد و گمراهان و سركشان را سركوب مى نمود و دستورات دين و قرآن را منتشر مى ساخت و به عدالت ، حكم مى كرد و به كارهاى نيك دستور میداد.


6 - على (عليه السلام ) بعد از بعثت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) تا رحلت آن حضرت يعنى در طول 23 سال ، همواره همراه ، همراز و همكار پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود،
در سيزده سال قبل از هجرت (در بحران مبارزه شديد با مشركان ) شريك تنگاتنگ غمهاى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود، بيشترين دشواريها و رنجهاى اين دوره را تحمّل نمود و ده سال بعد از هجرت به سوى مدينه ، يگانه مدافع اسلام و پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) از شر مشركان بود و براى حفظ جان (و هدف ) پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) با كافران جنگيد

و در اين راستا جانش را در طبق اخلاص نهاد و فداى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و سپر بلا براى اسلام نمود و اين شيوه ادامه داشت تا آن هنگام كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) رحلت كرد و خداوند او را به سوى بهشت خود برد و در ارجمندترين جايگاه بهشتى ، جايش داد، هنگام رحلت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ، على (عليه السلام ) 33 سال داشت .

امت اسلام درباره امامت على (عليه السلام ) در همان روز رحلت پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) اختلاف نمودند، شيعيان او يعنى همه بنى هاشم و (افراد برجسته اى مانند:) سلمان ، عمّار، ابوذر، مقداد، خزيمة بن ثابت (ذوالشّهادتين )، ابوايّوب انصارى ، جابر بن عبداللّه انصارى ، ابوسعيد خدرى .

و امثال آنان از بزرگان مهاجر و انصار، معتقد بودند كه على (عليه السلام ) خليفه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بعد از آن حضرت است و امام برحق مى باشد؛ زيرا او در فضايل و راءى و كمالات بر همگان سبقت و برترى دارد، هم در ايمان و هم در علم و آگاهى به احكام و هم در جهاد و مبارزه با دشمنان ، بر همه پيشى گرفته است و در زهد و پارسايى و خير و صلاح ، بين او و ديگران ، فاصله بسيار بود و اصلاً ديگران را نمى شد با او مقايسه كرد و در قرب منزلت و خويشاوندى به پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هيچ كس چون او نبود.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

 تصویرآيه ولايت تصویر 
صرف نظر از اين امور، خداوند در قرآن ، به ولايت و امامت او تصريح كرده ، آنجا كه مى خوانيم:

(اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذيِنَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَهُمْ راكِعُونَ ). (55 مائده)

((سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پيامبر او و آنان كه ايمان آوردند و نماز را برپا مى دارند و در حال ركوع ، زكات مى پردازند)).

و (بر مطلعين ) آشكار است كه غير از على (عليه السلام ) كسى نبود كه در ركوع ، صدقه بدهد و به اتفاق ارباب لغت ، واژه ((ولىّ)) به معناى ((برتر و سزاوارتر)) است و وقتى كه اميرمؤمنان على (عليه السلام ) به حكم قرآن برترين و سزاوارترين بوده و بر خود مردم اَوْلى و سزاوارتر باشد -

زيرا به تصريح قرآن (در آيه فوق ) اين موهبت به او داده شده - در اين صورت بدون هرگونه ابهام واجب است كه همه مردم از او اطاعت كنند، چنانكه اطاعت آنان از خدا و رسول خدا واجب مى باشد.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

 تصویرآيه انذار تصویر 
دليل ديگر حديث ((يومُ الدّار)) است كه پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرزندان و نوادگان عبدالمطلب را (در آغاز بعثت ) براى دعوت به اسلام در خانه اش جمع كرد (3)

آنان در آن روز چهل مرد - يكى كمتر يا يكى زيادتر - بودند (چنانكه محدّثين ذكر كرده اند) و سپس به آنان فرمود: اى فرزندان عبدالمطلب ! خداوند مرا به پيامبرى بر همه مردم جهان برانگيخت و بخصوص مرا پيامبر شما نمود، و فرمود:

(وَاَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الاقْرَبِينَ ) (4) ؛ ((و خويشاوندان نزديكت را انذار كن )).

و من شما را به دو كلمه اى كه گفتن آن در زبان آسان است ، ولى در ميزان گران و سنگين مى باشد و شما در پرتو اين دو كلمه ، سرور عرب و عجم خواهيد شد و همه امّتها به خاطر اين دو كلمه مطيع شماخواهند گرديد و شما در پرتو آن وارد بهشت مى شويد و از آتش دوزخ ، نجات مى يابيد، دعوت مى كنم و آن دو كلمه عبارت است از:

الف : گواهى به يكتايى و بى همتايى خدا.

ب : گواهى به اينكه من رسول خدا هستم .

هر آن كس پاسخ مثبت به اين دعوتم بدهد و در پيشبرد اين دعوت مرا يارى كند، او برادر، وصىّ و وزير و وارث من ، بعد از من است .

در ميان آن جمعيّت (چهل نفر) هيچ كس به اين دعوت ، پاسخ نداد تنها امير مؤ منان على (عليه السلام ) از ميان آن جمعيت ، در پيش روى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) برخاست ، با اينكه كوچكترين آنان از نظر سال (5) بود و ساق پايش از ساق پاى همه آنان نازكتر و ناتوانترين آنان به چشم مى خورد (6) ، گفت : ((اى رسول خدا! من تو را در اين راستا يارى مى كنم )).

پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به او فرمود:
((اِجْلِسْ فَاَنْتَ اَخِى وَوَصِيّى وَوَزِيرِى وَوارِثى وَخَلِيفَتِى مِنْ بَعْدِى )).
((بنشين كه تو برادر من و وصىّ من و وزير و وارث و جانشين من بعد از من هستى )).

و اين ، گفتار صريح و روشنى است در مورد جانشينى على (عليه السلام ) .


3- طبق قرائن تاريخى ، اين جريان در سه سال اول بعثت بوده و بعضى مى گويند در سال دوم بعثت بود.
4- سوره شعراء، آيه 214.
5- در اين وقت على (عليه السلام ) حدود دوازده سال داشت .
6- يعنى همه آنان قوى هيكل بودند و حضرت در ظاهر، كوچك و ناتوان به نظر مى آمد.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

 تصویرحديث غدير تصویر 
دليل ديگر، گفتار رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در ماجراى ((غدير خُمّ)) است كه همه امّت اسلامى براى شنيدن سخن آن حضرت در سرزمين غدير، اجتماع كردند. (7) پيامبر( صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در ضمن گفتارش به آنان فرمود:((اَلَسْتُ اَوْلى بِكُمْ مِنْكُمْ بِاَنْفُسِكُمْ؛ آيا من به شما از خودتان به خودتان برتر و سزاوارتر نيستم ؟))

همه در پاسخ گفتند:((آرى ، خدا را گواه مى گيريم )).

پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به دنبال اين سخن ، بدون فاصله فرمود:((مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىُّ مَوْلاهُ؛ ((هركس كه من مولا و رهبر او هستم ، پس على (عليه السلام ) مولا و رهبر اوست )).

پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) با اين سخن ، اطاعت از على (عليه السلام ) و ولايتش (يعنى رهبرى و فرمانروائيش ) را بر اُمّت واجب كرد چنانكه اطاعت و فرمانروايى خودش بر آنان واجب بود و در اين مورد از آنان اقرار گرفت و آنان انكار نكردند.

و اين جريان نيز دليل روشنى بر امامت و جانشينى على (عليه السلام ) است و هيچ گونه ابهامى در آن نيست .


7- اين جريان در روز 18 ذيحجه ، سال دهم هجرت واقع شد.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

 تصویرحديث مَنْزلَت تصویر 
دليل ديگر ((حديث مَنْزِلَت )) است كه پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هنگامى كه با سپاه اسلام روانه سرزمين تبوك (در سال نهم هجرت ) بود به على (عليه السلام ) رو كرد و فرمود:

((اَنْتَ مِنِّى بِمَنْزَلَةِ هارُونُ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدِى )).
((نسبت مقام تو به من ، همانند نسبت مقام هارون به موسى (عليه السلام ) است ، با اين فرق كه بعد از من ، پيامبرى نخواهد بود)).

با اين بيان ، مقام وزارت و اختصاص در دوستى و برترى بر همگان و جانشينى آن حضرت در زمان حيات پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) و بعد از حياتش را فرض و ثابت كرد، چنانكه قرآن به همه اين ويژگيها در مورد هارون نسبت به موسى (عليه السلام ) گواهى مى دهد، خداوند در اين باره مى فرمايد موسى گفت :

(وَاجْعَلْ لِى وَزِيرا مِنْ اَهْلى # هارُونَ اَخِى # اشْدُدْ بِهِ اَزْرِى # وَاَشْرِكْهُ فِى اَمْرِى # كَىْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرا # وَنَذْكُرَكَ كَثِيرا # اِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصيِرا ). (8)
((خدايا! وزيرى از خاندانم براى من قرار ده ، برادرم هارون را، به وسيله او پشتم را محكم كن ، او را در كار من شريك گردان تا تو را بسيار تسبيح گوييم و تو را بسيار ياد كنيم ، چرا كه تو هميشه از حال ما آگاه بوده اى )).

خداوند در پاسخ به درخواست موسى (عليه السلام ) فرمود:
(... قَدْ اُوتِيتَ سُؤْلَكَ يا مُوسى ) (9) ؛ ((آنچه را خواسته اى به تو داده شد اى موسى )).

مطابق اين آيات ، شركت هارون (عليه السلام ) با موسى (عليه السلام ) در نبوّت و وزارت براى اجراى رسالت و پشتيبانى محكم هارون از موسى (عليه السلام ) ثابت شد.

و موسى در مورد خلافت و جانشينى هارون ، به خدا عرض كرد:
(... اخْلُفْنِى فِى قَوْمِى وَاَصْلِحْ وَلا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ). (10)
((جانشين من در ميان قوم من باش (و آنان را) اصلاح كن و از روش مفسدان پيروى منما)).


به اين ترتيب ، خلافت هارون از جانب موسى (عليه السلام ) مطابق آيات روشن قرآن ، ثابت شد.


8- سوره طه ، آيه 29 - 35.
9- سوره طه ، آيه 36.
10- سوره اعراف ، آيه 142.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
Moderator
Moderator
پست: 705
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ مهر ۱۳۸۶, ۲:۱۳ ب.ظ
محل اقامت: Tehran
سپاس‌های ارسالی: 2377 بار
سپاس‌های دریافتی: 1893 بار

Re: گذرى بر زندگى امام اوّل حضرت على (عليه السلام )

پست توسط [EHSAN] »

با توجّه به اين جريان ، وقتى كه پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) براى امير مؤ منان على (عليه السلام ) همه ويژگيهاى هارون ، نسبت به موسى (عليه السلام ) را قرار داد و على (عليه السلام ) را همچون هارون (جز در مقام نبوّت ) دانست ،
معنايش ‍ در حقيقت اين است كه بر على (عليه السلام ) عهده دارى وزارت و پشتيبانى استوار از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) واجب مى گردد و برترى على (عليه السلام ) بر ديگران روشن مى شود و پيوند ناگسستنى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) با على (عليه السلام ) آشكار مى گردد، سپس خلافت و جانشينى على (عليه السلام ) از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) به ثبوت مى رسد؛

زيرا به استثناى خصوص نبوّت نه غير آن همه مقامات هارون نسبت به موسى (عليه السلام ) براى على (عليه السلام ) نسبت به پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) كه از جمله آن جانشينى هارون نسبت به موسى باشد، ثابت مى گردد، خلافت در زمان حيات پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) طبق صريح گفتار پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ثابت مى شود و خلافت بعد از رحلت آن حضرت نيز از استثناء خصوص نبوّت ، استفاده مى شود (زيرا پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) )فرمود:((بعد از من پيامبرى نخواهد آمد)).

مفهومش اين است كه على (عليه السلام ) غير از مقام نبوّت ، تمام مقامات ديگر، از جمله جانشينى - حتى بعد از پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) - را دارد

(اين بود چند نمونه از دلايل روشن كه بيانگر حقّانيت امامت و خلافت على (عليه السلام ) بود) و امثال اين دلايل بسيار است كه براى رعايت اختصار، از آنها خوددارى شد.
نابرده رنچ گنج بدست نمیاد تصویر
ارسال پست

بازگشت به “اميرالمومنين علي (علیه السّلام)”