يا رب
از ابنعباس نقل شده كه چون فاطمه عليهاالسلام مخفيانه دفن شد، اين مسأله آبرو و حيثيت حكومت وقت را زير سؤال برد و اثر منفى در ميان مردم گذاشت، لذا آنان در يك شوراى توطئهآميز به اين نتيجه رسيدند كه على عليهالسلام بايد ترور! گردد آن هم در حال نماز صبح كه هوا تاريك است و قهراً قاتل شناخته نخواهد شد.
بدين منظور خالد بن وليد را نامزد اين جنايت هولناك نمودند و قضيه را با وى در ميان گذاشته. او نيز اعلان آمادگى كرد و قرار بر اين شد كه چون ابوبكر سلام نماز را گفت، بلافاصله اين ترور صورت گيرد.
اسماء بنت عميس، كه در اين تاريخ همسر ابوبكر بود، از پشتپرده اين توطئه را فهميد و جريان را از طريق كنيزش به اطلاع اميرالمؤمنين رسانيد، او بدون نگرانى در مسجد حاضر شد و ملاحظه كرد خالد با شمشير و آمادگى كامل در كنار او نشست.
از سوى ديگر ابوبكر عواقب اين كار را سنجيد و نگران عكسالعمل مردم و خطر آتى آن گرديد، لذا تشهد نماز را چندين بار تكرار كرد و سلام نگفت: سرانجام قبل از خواندن سلام نماز خطاب به خالد گفت: «يا خالد لاتفعل ما امرتك; آنچه را دستور دادهام انجام نده» سپس سلام نماز را گفته و از نماز فارغ شد...
على عليهالسلام در اين هنگام به خالد حمله كرد و شمشير او را از دستش گرفت و وى را به زمين كوبيده روى سينهاش نشست و خواست او را بكشد. مردمى كه حاضر بودند جلو آمدند تا خالد را نجات دهد ولى مقدور نشد...
سرانجام ابنعباس او را به قبر پيامبر سوگند داد. با اين قسم على عليهالسلام خالد را رها كرد... (1)
1ـ ابن ابىالحديد، ج 17، ص 222- بحار ج 28، ص 305 و ج 47، ص 356- جلاءالعيون، ج 1، ص 200- اسرار آلمحمد، ص 102 - احتجاج طبرسى چاپ نجف، ج 1، ص 117.
تصميم منافقين به قتل اميرالمؤمنين بعد از شهادت حضرت زهرا
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 177
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۹, ۱۲:۴۶ ق.ظ
- محل اقامت: تبریز
- سپاسهای ارسالی: 626 بار
- سپاسهای دریافتی: 235 بار
تصميم منافقين به قتل اميرالمؤمنين بعد از شهادت حضرت زهرا
گفت یا علی(ع)؛عشق آغاز شد.
گفت یا زهرا(س)؛سوز آغاز شد.
و چه سریست بین عشق و سوز؟
شاید همان قصه شمع و پروانه باشد که حکایت نور است و سوختن؛
گفت یا زهرا(س)؛سوز آغاز شد.
و چه سریست بین عشق و سوز؟
شاید همان قصه شمع و پروانه باشد که حکایت نور است و سوختن؛