امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۹, ۹:۳۶ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 5 بار

امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط 110YA Ali »

 امام علی(ع) بنیان گذار وحدت  
امام علي عليه السلام در ارتباط با اهمیت وحدت امت اسلامي مي فرمايد: 
 تصویرپس بدان در امت اسلام، هيچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امت محمد (ص) از من حريص‏تر،و انس او از من بيشتر باشد، من در اين کار پاداش نيک و سرانجام شايسته را از خدا مي‏طلبم، و به آنچه پيمان بستم وفا دارم.. (نهج البلاغه، نامه ي 78)تصویر 

 تصویراز مهمترین اقدامات امام علی(ع) در تحقق وحدت اسلامی می توان به اختصار به بیعت ایشان با خلیفه ها و همچنین مشورت دادن به آن ها در امور نظامی و مملکتی و همچنین سکوت 25 ساله ی حضرت در برابر حق مسلم وغصب شده خویش بیان کردتصویر  


***آیا به راستی چرا امام علی(ع) در برابر حق غصب شده ی خود قیام نکردند؟؟؟آیا لشکر حضرت کمتر از 72 تن بود و یا نغوذبالله امام علی(ع) از آنها ترسی داشتند و چرا و چرا سکوت کردند؟؟
 مگر در اسلام نیامده که حتی اگر حق کوچک و شخصی از شما خورده شد بر شما واجب است که حق خود را بگیرید پس چرا امام علی(ع) در برابر بزرگترین حق که همان امامت و جانشینی ایشان بعد از پیامبر بود و توسط کسانی غصب شده بود قیام نکردند و حق مسلم خویش را نگرفتند؟؟؟؟*** 
Senior Member
Senior Member
پست: 120
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۹, ۶:۲۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 219 بار
سپاس‌های دریافتی: 467 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط soldier young »

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت دوست عزیز
به نظر شخص من (نظر کاملا شخصی) نام تاپیک را اشتباه انتخاب کرده ای چون بنیانگذار وحدت مسلمان و مردم عرب زبان رسول خدا ص بودند و امام علی ع و ائمه معصومین سعی در تحکیم و تثبیت این وحدت داشتند که بدلیل دو خصوصیت بد مردمان تا حدودی موفق نشدند کاملا در این امر توفیق داشته باشند. اول کسانی که در حب ایشان افراط کردند و خود باعث شاخه شاخه شدن اسلام شدند مثل مسلمانان چند امامی. دومین گروه کسانی که در بغض و عداوت بر علیه ایشان افراط کردند و برای ضربه زدن به ایشان اسلام را متضرر کردند مثل خوارج و معتقدین به 4 خلیفه و ... .
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

امام علی(ع) و اتحاد وتقریب بین مسلمین

پست توسط sh.ahmad »

به 110YA Aliسلام مطلب شما 2 بخش دارد اول امام علی ع ورعایت وحدت امت اسلامی دوم "چرا امام علی(ع) در برابر حق غصب شده ی خود قیام نکردند؟آیا لشکر حضرت کمتر از 72 تن بود"درمورداول همانطور که شما نوشته اید آنحضرت کاملا در امراتحادووحدت کوشا وجدی بودند ونمی خواستنداختلاف وتفرقه درامت نبی اکرم ص ایجاد نموده و به آن دامن بزننداگرچه بعضی از اصحاب پیامبرص درسقیفه اولین تفرقه را ایجادکرده وبناحق غصب خلافت امیرالمومنین ع نمودند ولی آنحضرت همانگونه که درخطبه شقشقیه آمده به جهت مصلحت وکمی یاران وانصار صبرراپیشه کرده وفرمودند ديدم كه شكيبايى در آن حالت خردمندانه تر است و من طريق شكيبايى گزيدم در حالى كه همانند كسى بودم كه خاشاك به چشمش رفته و استخوان در گلويش مانده باشد. مى ديدم كه ميراث من به غارت مى رود.امادرموردسوال دوم شما اولایاوری نداشتندنه72 تن که حتی 40 نفرهم باایشان نبود لذا آتحضرت فرمود{ لو وجدت اربعین ذوی عزم منهم لناهضت القوم اگر چهل تن که دارای عزمی ‏استوار باشند از میان ایشان یافته بودم با این گروه به نبرد برمی‏خواستم} ثانیا درنامه ایکه علی ع به اهل مصر نوشتندآمده پس دست ‏خود(ازبیعت باخلیفه اول) باز کشیدم تا آن که دیدم گروهی در دین خود نماندند و از اسلام روی برگرداندند و مردم را به ‏نابود ساختن دین محمد (ص) خواندند پس ترسیدم که اگر اسلام و مسلمانان را یاری‏ نکنم رخنه‏ ای در آن بینم یا ویرانیی، که مصیبت آن بر من سخت‏تر از محروم ماندن از خلافت است ثالثا:به جهت نیافتادن تفرقه بین امت اسلامی بودکه فرمود{به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر، و تباهی دین نبود، برخورد ما با (مدعیان خلافت) به گونه ای دیگر بود.}نتیجه امیرالمومنین ع ترسی نداشتند واگرقیام نکردند به جهت کمی یاور، ارتدادوروی گرداندن بعضی مسلمانان ازاسلام ،نیافتادن تفرقه بین امت اسلامی بودکه صبر وسکوت نمودنددرپایان نظر شما را درباره وحدت وتقریب بین مذاهب اسلامی به فرموده آیت الله بروجردی استاد فقهاء ومراجع درقرن اخیر جلب مینمایم استاد شهید مطهری، در مورد عشق و علاقه آیت الله بروجردی به وحدت مسلمانان می گوید:
"یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلام و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامیه داشت، این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف، چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده می کنند و بلکه آن را دامن می زنند و هم توجه داشت که دوری شیعه از سایر فرق سبب شده است که آنها شیعه را نشناسند و درباره آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند.
به این جهات بسیار علاقمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه، آن طور که هست، به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند، معرفی شود، از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظم له که هنوز ایشان در بروجرد بودند،دارالتقریب بین المذاهب اسلامیه، به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تأسیس شده و معظم له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری می کرد." غیر ازاین مرجع عالیقدر دیگران هم مانندآیه ا..بهجت و علامه کاشف الغطاء وامام شرف الدین وعلامه امینی و علامه طباطبائی و علامه عسکری وسلطان الواعظین شیرازی دراین راه قدم برداشتندوبه اسلام ومسلمین خدمت کردند "امیدواریم همه ماتابع قرآن وسنت پیامبر وسیره اهل البیت ع باشیم موفق باشید.خوشحال میشوم نظرتان رابدانم والسلام
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۰ دی ۱۳۸۹, ۹:۳۶ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 5 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط 110YA Ali »

با سلام
من از شخص Junior Member به خاطر دادن اطلاعات صحیح و تصحیح مطلب من در مورد 72 تن تشکر می کنم....
:razz: متاسفانه من این مطلب(72تن را) را با کمی تفکر و نظر خودم نوشتم و عجله کردم
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط sh.ahmad »

به soldier young سلام شمادرمقاله خودبه نکته خوبی اشاره کردیدونوشتید " بنیانگذاروحدت مسلمان و مردم عرب زبان رسول خدا ص بودند و امام علی ع و ائمه معصومین سعی در تحکیم و تثبیت این وحدت داشتند" بله درواقع اولین بنیانگذاروحدت مسلمانان رسول اکرم ص بودندوبعدامیرالمؤمنین وائمه اطهار(ع) دومین نکته ومطلبی که نوشتید اینستکه "کسانی که در بغض و عداوت بر علیه ایشان افراط کردند و برای ضربه زدن به ایشان اسلام را متضرر کردند مثل خوارج و معتقدین به 4 خلیفه" درست است خوارج وهمچنین ناصبیها بغض وعداوت علی و اهل البیت ع را داشتندولی معتقدین به4 خلیفه بغض وعداوت نسبت به علی ع وائمه اطهارندارندزیرا حضرت علی ع راخلیفه وامام چهارم خود میدانندآیا میشود بغض اوراداشته باشند؟ونسبت به بقیه ائمه شیعه هم احترام گذاشته وآنها رادوست میدارندچون معتقدند آنها ذریه پیامبر ص هستند ولی آنها راامام معصوم نمیدانند حتی وهابیها که باشیعه دشمن هستند اسماءائمه ما رادرمسجدالنبی به سقف نوشته انداگرمشرف شده باشید باید دیده باشیدامیدوارم ازاین تذکر ناراحت نشده باشیداگرمطلبی وانتقادی هست متذکرشوید والسلام.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
Administrator
Administrator
پست: 2244
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۵, ۱۱:۵۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 10691 بار
سپاس‌های دریافتی: 5476 بار
تماس:

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط Mohsen1001 »

 . ,

دوست عزیز


بخاری را احتمالاً میشناسید صاحب بزرگترین و معتبرترین کتاب اهل سنت (به قول خودشون)

ایشون صدها روایت از ابوهریره کذاب و بقیه جاعلان حدیث نقل میکند اما به امام صادق علیه السلام که میرسد میگوید

احتیاط کردم از ابوعبدالله روایت نقل کنم لذا در صحاح روایتی از ائمه ما نمیبینید.


من نمیدونم این حس دشمن دوستی چرا اینقدر بین ما زیاد شده و متاسفانه معنای وحدت را هم نمیدانیم و

قصد ذوب شدن در عقاید دیگران را داریم.

ما باید از عقاید خود دفاع کنیم نه اینکه اونها رو بپوشانیم مبادا به دشمنان بر بخوره کسی قصد دشنام دادن نداره

اما ذکر فضائل اهل بیت و خبائث دشمنان لازم و ضروری هست و اگر اهمال شود از دین چیزی باقی نمیماند.
Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط amoonaser »

sh.ahmad36 نوشته شده: درست است خوارج وهمچنین ناصبیها بغض وعداوت علی و اهل البیت ع را داشتندولی معتقدین به4 خلیفه بغض وعداوت نسبت به علی ع وائمه اطهارندارندزیرا حضرت علی ع راخلیفه وامام چهارم خود میدانندآیا میشود بغض اوراداشته باشند؟ونسبت به بقیه ائمه شیعه هم احترام گذاشته وآنها رادوست میدارندچون معتقدند آنها ذریه پیامبر ص هستند ولی آنها راامام معصوم نمیدانند [HIGHLIGHT=#ffff00]حتی وهابیها که باشیعه دشمن هستند اسماءائمه ما رادرمسجدالنبی به سقف نوشته اند اگرمشرف شده باشید باید دیده باشیدامیدوارم ازاین تذکر ناراحت نشده باشیداگرمطلبی وانتقادی هست متذکرشوید والسلام.


بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

بحث در مورد وحدت میان شیعه و اهل خلاف تا جایی پیش رفته است که حتی وهابی ها نیز در این میان بعنوان محبین اهل بیت علیهم السلام معرفی می شوند !!!!

راقب الله یا اخی ! راقب الله !

کدامیک از شما با اعتقادات شیعه در مورد اهل خلاف و اعتقادات اهل خلاف در مورد شیعه و اعتقادات وهابیون در مورد شیعه آشنایی دارد ؟؟؟


لطفا بروید و کمی مطالعه نمایید ....

*مرحوم علامه مجلسی در " بحارالانوار " ج 49 ص 261 چنین می گوید :

علل الشرائع : محمد بن الفضل ، عن عبد الرحمن بن محمد قال : سمعت محمد بن أحمد ابن يعقوب الجرجاني قاضي هرات يقول : سمعت محمد بن عورك الهروي يقول : سمعت علي بن حثرم يقول : كنت في مجلس أحمد بن حنبل فجرى ذكر علي بن أبي طالب عليه السلام فقال : [HIGHLIGHT=#ffc000]لا يكون الرجل سنيا حتى يبغض عليا   . قال علي بن حثرم : فقلت : لا يكون الرجل سنيا حتى يحب عليا عليه السلام كثيرا . وفي غير هذه الحكاية قال علي بن حثرم : فضربوني وطردوني من المجلس .


توجه بفرمایید که احمد بن حنبل به صراحت می گوید که سنی کسی می باشد که بغض و دشمنی امیرالمومنین علیه السلام را ولو اندک داشته باشد .....



*ابن مجاور شافعی در " تاریخ المستبصر " ج 1 ص 101 نیز چنین می گوید :

و هم حنابلة المذهب لان الحنابلة يقولون فيما بينهم: [HIGHLIGHT=#ffc000]لا يكون الحنبلي حنبليا حتى يبغض عليا  


یعنی در میان حنبلی ها مطلبی وجود دارد مبنی بر اینکه تنها کسی حنبلی می باشد که بغض و دشمنی امیرالمومنین علیه السلام را و لو اندک داشته باشد ....


جالب است بدانید که وهابی ها در فقه خود حنبلی هستند .....



اینکه امیرالمومنین علیه السلام قیام نکردند و در دهان غاصبان نزدند تنها دلیلش این است که ایشان یار و همراه واقعی به اندازه کافی نداشتند


آقاي هدايتي
چرا علي (عليه السلام) بعد از پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) براي گرفتن حق خودش و براي دفاع از مظلوميت حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) قيام نكردند؟







استاد حسيني قزويني
در رابطه با اين قضيه، در لابه لاي برنامه ها به صورت اجمال اشاره كرده ايم. البته اگر بخواهيم همين مسأله را به صورت مفصل بحث كنيم، يك جلسه خيلي كم است. ولي به اختصار عرض مي كنيم.


در جاي جاي نهج البلاغه و كتاب هاي اهل سنت آمده است كه آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) پس از رحلت نبي مكرم (صلي الله عليه و آله)، وقتي خلافت به دست ديگران افتاد، حضرت مي فرمود:

لنحن أحق الناس به، لأنا أهل البيت و نحن أحق بهذا الأمر منكم.
 الإمامة و السياسة لإبن قتيبة الدينوري، تحقيق الزيني، ج1، ص19


  در صفحه 18 مي نويسد:

أنا أحق بهذا الأمر منكم، لا أبايعكم و أنتم أولي بالبيعة لي.


و يا در نهج البلاغه صراحت دارد:

لا يقاس بآل محمد صلي الله عليه و آله من هذه الأمة أحد و لا يسوي بهم من جرت نعمتهم عليه أبدا، هم أساس الدين و عماد اليقين، إليهم يفئ الغالي و بهم يلحق التالي و لهم خصائص حق الولاية و فيهم الوصية و الوراثة.
ويژگي هاي حكومت و ولايت و امامت و وصيت از آنِ اهل بيت عصمت و طهارت است.
 نهج البلاغه، خطبه2


  جالب ترين جمله اي كه از حضرت أمير المؤمنين (عليه السلام) عرض كرديم، اين است كه پس از آن كه بعد از قتل عثمان، خلافت را به دست گرفت، فرمود:

الآن إذ رجع الحق إلي أهله و نقل إلي منتقله.
هم اكنون با قبول ولايت از جانب من، حق به حق دار رسيد و حقيقت به جايگاه اصلي خود منتقل شد.
 نهج البلاغه، خطبه2



  أمير المؤمنين (عليه السلام) هيچ لحظه اي از اين كه بيان كند حق با او بوده است، كوتاه نيامد؛ چه در زمان خلفاء ثلاثه، چه بعد از آن كه حضرت به خلافت رسيدند.


اما در رابطه با اين قضيه كه چرا أمير المؤمنين (عليه السلام) براي گرفتن حق خودش قيام نكردند؟


در اين زمينه بزرگان سخن زياد گفته اند؛ مخصوصاً إبن أبي الحديد معتزلي در جلد 10شرح نهج البلاغهصفحه 254 همين سؤال را طرح مي كند كه آيا علي (عليه السلام) در طلب حق خلافت كوتاهي كرد يا نه؟ با اين كه او شجاع ترين مردم بود، چرا قيام نكردند؟



خود أمير المؤمنين (عليه السلام) در خطبه هاي متعدد نهج البلاغه بيان كرده است كه نداشتن نيروي كافي، دليل قيام نكردنش بود. در خطبه سوم صراحت دارد:

و طفقت أرتأي بين أن أصول بيد جذاء أو أصبر علي طخية عمياء يهرم فيها الكبير و يشيب فيها الصغير و يكدح فيها مؤمن حتي يلقي ربه فرأيت أن الصبر علي هاتا أحجي فصبرت و في العين قذي و في الحلق شجا أري تراثي نهبا.

من دنبال اين بودم كه با دست خالي براي گرفتن حقم قيام كنم، يا اين كه من در برابر اين محيط خفقان زا و تاريكي كه به وجود آورده اند، صبر كنم. ديدم كه صبر كردن از قيام با دست خالي بهتر است. پس صبر كردم در حالي استخوان در گلو و خار در چشم داشتم.


در خطبه 26 مي فرمايد:
فنظرت فإذا ليس لي معين إلا أهل بيتي فضننت بهم عن الموت و أغضيت علي القذي و شربت علي الشجي و صبرت علي أخذ الكظم و علي أمر من طعم العلقم.


در خطبه 217 مي فرمايد:
فنظرت فإذا ليس لي رافد و لا ذاب و لا مساعد إلا أهل بيتي، فضننت بهم عن المنية فأغضيت علي القذي و جرعت ريقي علي الشجي و صبرت من كظم الغيظ علي أمر من العلقم و آلم للقلب من حز الشفار.
من هر چه كمك خواستم براي قيام حقم، جز اهل بيتم كسي اعلام وفاداري با من نكردند. ديدم كه اگر اهل بيتم را هم در برابر شمشير ديگران قرار دهم به صلاح نيست.


در بعضي از كتب، مانند قاموس البحرين محمد ابوالفضل ـ از علماي اهل سنت در قرن هشتم و نهم ـ مي گويد:

يكي از بزرگان سؤال كردند از من: با اين كه مي گويند أمير المؤمنين (عليه السلام) نزديك 700 نفر هوادار داشت، چرا قيام نكرد؟ جواب داده شد: گرچه با 700 نفر با او بودند، ولي مخالفين ايشان داراي 30 هزار نيروي جنگنده بودند و هيچ توازني بين آنها نيست.

قاموس البحرين، ص333، نشر ميراث مكتوب ـ كتاب الهجوم علي بيت فاطمه، عبد الزهرا مهدي، ص90



در جاي ديگر دارد كه حضرت اشاره كردند به 30 گوسفندي كه مشغول چرا بودند و فرمودند:
قسم به خدا! اگر من به اندازه اين گله نيرو داشتم، قيام مي كردم.




أن أمير المؤمنين (عليه السلام) خطب الناس بالمدينة، فقال: الحمد لله الذي لا إله إلا هو ... و الذي فلق الحبة و برأ النسمة! لقد علمتم أني صاحبكم و الذي به أمرتم و أني عالمكم و الذي بعلمه نجاتكم و وصي نبيكم و خيرة ربكم ... أما والله! لو كان لي عدة أصحاب طالوت أو عدة أهل بدر و هم أعداؤكم لضربتكم بالسيف، حتي تؤولوا إلي الحق و تنيبوا للصدق ... قال: ثم خرج من المسجد، فمر بصيرة فيها نحو من ثلاثين شاة، فقال: والله! لو أن لي رجالا ينصحون لله عز وجل و لرسوله بعدد هذه الشياه، لا زلت أبن أكلة الذبان عن ملكه.
قال: فلما أمسي بايعه ثلاثمائة و ستون رجلا علي الموت، فقال لهم أمير المؤمنين (عليه السلام): اغدوا بنا إلي أحجار الزيت محلقين و حلق أمير المؤمنين (عليه السلام)، فما وافي من القوم محلقا إلا أبو ذر و المقداد و حذيفة بن اليمان و عمار بن ياسر و جاء سلمان في آخر القوم، فرفع يده إلي السماء فقال: أللهم إن القوم استضعفوني، كما إستضعفت بنو إسرائيل هارون ... .
وقتي 360 با حضرت بيعت كردند. حضرت فرمود: فردا در فلان مكان با سر تراشيده حاضر شويد. جز 5 نفر ـ ابوذر، حذيفة ، مقداد، عمار و سلمان كه با تأخير آمد ـ حاضر نشدند.
الكافي للكليني، ج8، ص31


و همچنين در روايات متعدد ديگري كه از منابع شيعه و سني آمده است كه حضرت فرمودند:
و الذي بعث محمدا بالحق! لو وجدت يوم بويع أخو تيم أربعين رهطا، لجاهدتهم في الله إلي أن أبلي عذري.
بحار الأنوار للمجلسي، ج29، ص420


همين تعبير در تاريخ يعقوبي ـ از مورخان اهل سنت ـ ، جلد 2، صفحه 126 آمده است
و اجتمع جماعة إلي علي بن أبي طالب يدعونه إلي البيعة له، فقال لهم: اغدوا علي هذا محلقين الرؤوس. فلم يغد عليه إلا ثلاثة نفر.
تعدادي در كنار علي إبن أبي طالب جمع شدند تا به او دست بيعت بدهند و براي قيام با حضرت همگام باشند. حضرت فرمود: فردا در فلان جا با سرهاي تراشيده حاضر بشويد. ولي جز سه نفر از آن جماعت كسي حاضر نشدند.


در بعضي از روايات آمده كه أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمود:
اگر به اندازه اصحاب بدر يا اصحاب طالوت يار داشتم، قطعاً قيام مي كردم.



شايد بعضي ها اين شبهه به ذهن شان بيايد كه أمير المؤمنيني كه فاتح جنگ بدر، أحد، خيبر، حنين، خندق و... بوده است، چرا با آن قدرت و شجاعت به تنهايي قيام نكرد؟ مگر به تنهايي از پس آنها بر نمي آمد؟


در جواب مي گوييم: بنا نيست آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) بر خلاف روش نبي مكرم (صلي الله عليه و آله) و أنبياء (عليهم السلام) عمل كند. در روايت ديگري كه إبن أبي الحديد معتزلي دارد كه مي گويد:
همان طوري كه نبي مكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در طول مدتي كه در مكه بود، به خاطر نداشتن نيرو در برابر جنايات قريش صبر و تحمل پيشه كرد تا دستور العملي و الگويي باشد براي اوصياي خويش كه اگر نيرو نداشتند با دست خالي قيام نكنند؛ چون بنا نيست كارهاي اسلام به صورت فوق العاده يا معجزه انجام شود، يا قضيه حضرت نوح و حضرت لوط عليهما السلام. علي هستند آنها را مثال مي زند كه به خاطر نداشتن نيرو، دندان روي جگر گذاشتند و صبر پيشه كردند.




و نكته ديگري كه در اينجا مطرح است، در بعضي از روايات آمده است كه آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) فرموده اند:
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) به من وصيت فرمود:
إن وجدت أعوانا فانبذ إليهم و جاهدهم و إن لم تجد أعوانا فكف يدك و احقن دمك، حتي تجد علي إقامة الدين و كتاب الله و سنتي أعوانا.

مستدرك الوسائل للميرزا النوري، ج11، ص75 ـ مصباح البلاغة (مستدرك نهج البلاغة) للميرجهاني، ج3، ص6 ـ كتاب سليم بن قيس، تحقيق محمد باقر الأنصاري، ص304 ـ المحتضر لحسن بن سليمان الحلي، ص111 ـ حلية الأبرار للسيد هاشم البحراني، ج2، ص64 ـ جامع أحاديث الشيعة للسيد البروجردي، ج13، ص41 ـ الغيبة للشيخ الطوسي، ص193 ـ الإحتجاج للشيخ الطبرسي، ج1، ص280


در بعضي از عبارت ها آمده است:
و أيم الله! لو لا مخافة الفرقة بين المسلمين و أن يعود الكفر و يبور الدين، لكنا علي غير ما كنا لهم عليه.
قسم به خدا! اگر نمي ترسيدم از تفرقه بين مسلمين و اين كه دوباره كفر برگردد و دين اسلام در پرتگاه نابودي قرار گيرد، قطعاً برخورد من با مخالفان غير از اين بود كه الآن است.
شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، ج1، ص307


همين تعبير را إبن عبد البر ـ از شخصيت هاي برجسته اهل سنت ـ در كتاب الإستيعاب در ترجمه رفاعة بن رافع آورده است كه آقا أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمود:

فقال علي العجب لطلحة و الزبير إن الله عز وجل لما قبض رسوله صلي الله عليه و سلم قلنا: نحن أهله و أولياؤه، لا ينازعنا سلطانه أحد، فأبي علينا قومنا، فولوا غيرنا و أيم الله! لولا مخافة الفرقة و أن يعود الكفر و يبوء الدين لغيرنا.

بعد از رحلت پيامبر گفتيم كه أولياي پيامبر، ما هستيم و در ولايت كسي با ما به منازعه نمي پردازد و لكن قوم ما إبا كردند و ديگران را براي خلافت معين كردند. اگر چنانچه نمي ترسيدم از تفرقه و اين كه مخالفين از درگيري داخلي سوء استفاده كنند و دشمنان قسم خورده اسلام سوء استفاده كنند و براي نابودي اسلام قدم بردارند، قطعاً برخورد من غير از اين بود.
الإستيعاب لإبن عبد البر، ج2، ص497



********************************

دوستان عزیز توجه بفرمایند :

اهل خلاف تا زمان احمد بن حنبل اصلا قائل به خلافت امیرالمومنین علیه السلام نبودند ....

بخاری در صحیح خود به صراحت روایت را از قول عبدالله بن عمر بیان می کند که وی می گوید : ما بعد از پیامبر تنها 3 نفر را برتر از بقیه می دانستیم یعنی ابی بکر و عمر و عثمان !!!!!

حتی بخاری در تاریخ خود به صراحت از تعبیر " دوران فتنه " برای دوران خلافت امیرالمومنین علیه السلام استفاده می کند ..........

*********************************

بر اساس روایت متفق الفریقین از قول پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) که فرمودند :


" و ان امتی ستفرق بعدی علی ثلاث و سبعین فرقه ، فرقه منها ناجیه و اثتنان و سبعون فی النار "

یعنی بعد از من ، امت من به 73 فرقه تقسیم می شوند که 1 فرقه از آنها نجات پیدا می کند و 72 فرقه دیگر در آتش هستند .

منبع :

شیعه : الخصال - صدوق - ص 585

سنی : مسند احمد حنبل ج 2 ص 332 - متن روایت چنین است :

" 8377 - وبإسناده عن أبي هريرة قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم : افترقت اليهود على إحدى أو اثنتين وسبعين فرقة وتفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة

تعليق شعيب الأرنؤوط : إسناده حسن "


بر اساس این روایت ، تکلیف کاملا معلوم است .... اگر ما اعتقاد داریم که فرقه ناجیه همان شیعه امامیه است ، پس نمی توان با دیگر فرقی که بر سبیل نار هستند اصلا تقریب ایجاد کرد ... چه برسد به وحدت !!!


***************************************************************************************************************

دوستان عزیز حواسمان باشد که محبت زمانی معنا دارد که همراه به پیروی باشد و نه تنها ادعا !!!!

" [HIGHLIGHT=#ffff00]ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم   "


اگر مایل بودید بنده مطالب آقایان اهل خلاف و وهابی را در مورد اهل بیت علیهم السلام و شیعیان 12 امامی بیان می کنم تا شیعیان بیشتر با عقاید این قوم آشنا شوند .....

یا علی ع
جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط sh.ahmad »

به Mohsen1001وamoonaserسلام دوستان محترم دررابطه با مقاله شماMohsen1001 ذکرچندمطلب رالازم میدانم 1دشمن ما کفار ومنافقین ومشرکین هستندقرآن میفرماید "لاَّ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاء" نبایدبگیرندمومنین کافران رادوست خود امامسلمانها باهم برادرندودشمن نیستندقرآن میفرماید "فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا" پس پروردگارالفت ودوستی انداخت بین قلبهایتان پس بواسطه نعمت الهی برادر شدید .امام صادق ع میفرماید"المسلم اخ المسم لا یظلمه ....ولايخذله " مسلمان برادراست با مسلمان به او ستم ننمايد، او را فريب ندهد، به او خيانت نکند، او را رها نکند(درمیان سختیها)علامه امینی میگویداخوت اسلامی که درقرآن کریم آمده مختص به شیعه وتشیع نمیباشد.یعنی شیعه سنی برادرهستند{الغدیرج3ص268}پس اهل سنت مسلمانندنه کافرآنها راباکفاریکی ندانیدکه دورمیشوید ازمسیرحق2نوشتید{معنای وحدت را هم نمیدانیم وقصد ذوب شدن در عقاید دیگران را داریم}.پاسخ اگروحدت به معنی ذوب شدن در عقاید دیگران باشد غلط است وماچنین عقیده ونظری نداریم میتوانید مقاله فوق راکه درموردامام علی(ع) و اتحاد وتقریب بین مسلمین نوشتیم بخوانیدتابدانیدواتهام نزنیدکه گناه عظیم دارددرآنجاازقول استاد شهید مطهری، در مورد عشق و علاقه آیت الله بروجردی به وحدت مسلمانان آمده
"یکی از مزایای معظم له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلام و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامیه داشت.....تاآخرکه نمیخواهم تکرارکنم3بازنوشتید{ما باید از عقاید خود دفاع کنیم نه اینکه اونها رو بپوشانیم مبادا به دشمنان بر بخوره}پاسخ ما روی کدام عقیده راپوشاندیم ؟اگرموردی هست بنویسیدتاپاسخ دهیم وبی جهت خلاف گوئی نکنید4 همه اهل سنت مانند بخاری متعصب نیستند مراجعه کنیدبه کتاب المراجعات که عالم بزرگ شیعه امام شرف الدین نوشته وایشان 100 نفر ازشیعیان رابانام ومشخصات ذکرکرده که اهل سنت درکتابهای خود از انها روایت نقل کرده اندحتی درکتب صحاح شش گانه اهل سنت روایاتشان نقل شده وایشان (شرف الدین) مینویسد"حتی احتجوا بهم قی الصحاح" تاجائیکه احتجاج کردندودلیل آوردنداهل سنت به روایات شیعه یعنی روایات شیعه راپذیرفته اند{المراجعات ص68و70تاص124}سعی کنیدباماکه مانندخودتان شیعه هستیم اینگونه برخوردنکنیدماپیشوایمان امیرالمومنین است که حتی سنیها راجذب می فرمودوطردشان نمیکردوآنها هم درجنگ جمل وصفین ونهروان دررکاب آن بزرگوارعلیه دشمنانش شمشیرمیزدندوکشته می شدنداگرانتقادی هست دوستانه ومنطقی مطرح کنید. چند جمله باamoonaser سخن بگویم اولا:مطالب فوق را به شما هم متذکرمیشوم بخوانیدتا بدانیدونا آگاهانه قضاوت نکنید ثانیا:اگرخودتان به مکه ومدینه مشرف نشدید ازکسانیکه مشرف شدند بپرسید آیااسماءائمه دوازده گانه شیعه درحرم مطهر نبی اکرم ص هست یانه بنده که توفیق تشرف داشتم رفتم ودیدم شماناصبیها را بااهل سنت اشتباه گرفته ایدبله نواصب دشمن اهل بیت هستند ثالثا:شما که تمثال مبارک مرحوم سلطان الواعظین شیرازی رادرکنارمقاله خودگذارده اید ایشان مینویسدما بااهل سنت برادریم وبایدباآنها وحدت واتحادداشته باشیم وقرآن کریم برادری ما رااعلام فرموده است(گروه رستگاران ج2ص63وج1ص178)رابعا:حدیثی که دربالا نوشتید"علل الشرائع : محمد بن الفضل ، عن عبد الرحمن بن محمد قال : سمعت محمد بن أحمد ابن يعقوب الجرجاني قاضي هرات يقول : سمعت محمد بن عورك الهروي يقول سمعت علي بن حثرم" محمدبن عورک درکتاب رجال حدیث مجهول الحال است و هیچ توثیقی نشده وراوی دیگرنیز بنام علي بن حثرم اصلانامی ازاودرکتب رجال نیست ومجهول الحال است(معجم الرجال آیه ا..خوئی)بنابراین این حدیث فوق ضعیف است واعتبارنداردبیشتردقت کنیدودوستانه ومنطقی برخوردکنیدوالسلام.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط amoonaser »

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

جناب احمد عزیز

این حقیر قبلا در مورد این مبحث ( تقریب با اهل خلاف ) با یکی از دوستان و اساتید خودم در همین سایت صحبتهایی داشتیم ....

گویا شما به مطالب بنده در مورد اهل خلاف و اعتقاد یکی مانند احمد بن حنبل در مورد امیرالمومنین علیه السلام و اینکه شرط سنی بودن همانا داشتن بغض و دشمنی امیرالمومنین علیه السلام می باشد توجه نکردید ......

گویا شما مطلب بنده در مورد بخاری و نطر وی در مورد خلافت امیرالمومنین علیه السلام و اینکه او قائل به خلافت ایشان نبود را مطالعه نفرمودید .....

بنده قبل از هر گونه صحبتی به شما پیشنهاد می کنم که ابتدا بروید و کتب اهل خلاف را مطالعه کرده و از نظریات ایشان در مورد اصول دین و سپس در مورد شیعیان مطلع شوید و بعد داعیه وحدت و یا برادری و یا تقریب با ایشان را داشته باشید .....

***************************************************
[HIGHLIGHT=#ffc000] نام اهل بیت علیهم السلام در حرم نبوی  

بنده عرض کردم که تنها داشتن داعیه محبت و تعریف و تمجید از کسی دلیل بر صلاحیت کسی نیست ....

ابن قیم در " زاد المعاد " ج 1 ص 71 می گوید که وقتی دشمن پیامبر یعنی ابوسفیان - قبل از اسلام ظاهری اش - به پادشاه روم رسید ، از پیامبر اکرم و فضل و شرف قوم ایشان تعریف و تمجید کرد ....

حال آیا تعریف دشمن از ما دلیل صلاحیت وی می شود؟؟؟

......" الفضل ما شهدت به الاعداء " ....


جاحظ ناصبی در فضائل امیرالمومنین علیه السلام کتاب دارد ( انچنان که دهلوی در تحفه اثنی عشریه بیان می کند ) ولی آیا این امر سبب می شود که او را قبول داشته و با وی و اتباع وی وحدت داشته باشیم ؟؟؟؟

مرحوم میر حامد حسین هندی در عبقات الانوار ( مجلدات ابتدایی ) بسیار زیبا به این مطالب پاسخ داده اند ....

تکلیف وهابی ها نیز مشخص است و لذا لازم به توضیح نیست ...

******************************************************************

[HIGHLIGHT=#ffc000]در مورد کفر اهل  


دوست بزرگوار من :

قطعا می دانید که در فقه شیعی - به اجماع همه علمای اعلام شیعه - اهل خلاف کافر هستند ولی کافر فقهی نه بلکه کافر عقیدتی ....

مرحوم آیت الله العظمی خوئی در " کتاب الطهاره " ج 2 ص 87 ( شرح کتاب ) چنین می فرمایند :

" فالصحيح الحكم بطهارة جميع المخالفين للشيعة الاثني عشرية واسلامهم ظاهرا بلا فرق في ذلك بين أهل الخلاف وبين غيرهم وإن كان جميعهم في الحقيقة كافرين وهم الذين سميناهم بمسلم الدنيا وكافر الآخرة . "

"پس صحیح ،حکم به طهارت و پاکی تمامی مخالفان شیعه 12 امامی و حکم به اسلام ظاهری آنها می باشد . و فرقی میان سنی و دیگر آنها نیست . در حالی که همه آنها در حقیقت کافر هستند و ما آنها را مسلمان در دنیا و کافر در آخرت می دانیم "

این مطلب را بسیاری از بزرگان شیعه بیان فرموده اند ....

پس کفر اعتقادی ایشان کاملا مشخص است و اگر نیاز باشد به سخنان دیگر بزرگان نیز اشاره خواهم کرد ...


*************

[HIGHLIGHT=#ffc000]لفظ " مسلم " در  

لفظ " مسلم " که در روایات به کار رفته است به معنای اخص است یعنی همان شیعیان .....

زیرا مثلا غیبت مومن یعنی شیعیان حرام است ولی غیبت اهل خلاف حرام نیست و این همان مطلبی است که اکثریت علمای شیعه بیان کرده اند همانند آیت الله خمینی و شیخ انصاری و وحید بهبهانی و غیره !!!


مرحوم وحید بهبهانی ( عالم اصولی ) در " حاشية مجمع الفائدة والبرهان " ص 33- 34 چنین می گویند :

" إذ يظهر أن المراد من المسلم هو المؤمن ، واستعماله فيه في غاية الكثرة ، والقرينة واضحة إن قلنا بكونه ظاهرا في المعنى الأعم ، وإلا ففيه أيضا تأمل ، لنهاية كثرة الاستعمال في كل واحد منهما في الأخبار ، وكذا الحال عند المتشرعة ، بل ربما يظهر أن الشيعة كانوا يقعون فيهم على سبيل الشيوع والتداول ، بل الأئمة ( عليهم السلام ) أيضا ، وفيما ذكرنا - أيضا - إشارة إلى ذلك ، فتأمل . "

(معلوم است که مراد از مسلم - در روایات -همان مومن است و اینگونه استعمال نیز بسیار زیاد است و قرینه واضحه این امر چنان است که بگوییم که لفظ مسلم در معنای اعم است .پس در آن باید تامل شود زیرا استعمال آن در روایات بسیار زیاد است و همچنین است احوال متشرعه شیعه . بلکه آنچه معلوم است شیعیان و ائمه اطهار علیهم السلام بر سبیل متداول ، بر اهل خلاف غیبت می کردند همچنان که قبلا بیان شد . )



مرحوم شیخ یوسف بحرانی در " الحدائق الناظره " ج 18 ص 153 چنین می گوید :

" مع تسليم صحة اطلاق الاسلام عليه ، فالمراد به : إنما هو منتحل الاسلام ، كما تقدمت الإشارة إليه ، والمراد هنا : إنما هو الاسلام بالمعنى الأخص ، وهو المؤمن الموالي لأهل البيت - عليهم السلام - . إذ لا يخفى وقوع اطلاق الاسلام على هذا المعنى في الآيات والروايات ، ومنه : قوله تعالى : " إن الدين عند الله الاسلام " وقوله عز وجل في حق الأئمة - : " هو سماكم المسلمين " وقوله : " فما وجدنا غير بيت من المسلمين " . كما أن الايمان يطلق أيضا تارة على الاسلام بالمعنى الأعم ، كقوله عز وجل : " يا أيها الذين آمنوا آمنوا "فإن المخاطبين هم المقرون بمجرد اللسان ، أمرهم بالايمان بمعنى التصديق . واطلاق المسلم بالمعنى الذي ذكرناه في الأخبار أكثر كثير ، كما لا يخفى على من له أنس بالأخبار . "

( در صورت تسلیم بر صحت اطلاق اسلام بر اهل خلاف ، پس مراد از آن یعنی کسی که منتحل اسلام است همچنان که قبلا اشاره شد . و در اینجا مراد از مسلم یعنی اسلام به معنای اخص یعنی مومن موالی اهل بیت علیهم السلام .و مخفی نیست که اطلاق لفظ اسلام در این معنا در آیات و روایات آمده است مانند آیه " ان الدین عند الله الاسلام " و قول الهی در حق ائمه علیهم السلام " هو سماکم المسلمین " و آیه شریفه " فما وجدنا غیر بیت من المسلمین " ..همچنان که ایمان بعضا بر اسلام به معنای عام اطلاق می شود مانند آیه " یا ایها الذین امنوا امنوا " زیرا مخاطبین این آیه همانا کسانی هستند که زبانا اسلام آورده اند و خداوند ایشان را امر می کند که ایمان آورند به معنای تصدیق . و اطلاق مسلم در معنایی که بیان کردیم در اخبار و روایات بسیار زیاد است همچنان که بر کسی که انس با روایات دارد مخفی نیست . )


ایشان بعد از بیان برخی روایات، در همان مصدر ص 154 نیز چنین می گویند :

" وحينئذ فيجب حمل " المسلم " على ما ورد في هذه الأخبار المتضمنة للفظ المؤمن والأخ "

( پس باید لفظ " مسلم " در این روایات را حمل بر مومن و برادر نمود )




آیت الله خمینی در " المکاسب المحرمه " ج 1 ص 251 چنین می گویند :

" فغيرنا ليسوا بإخواننا وإن كانوا مسلمين فتكون تلك الروايات مفسرة للمسلم المأخوذ في سايرها ، بأن حرمة الغيبة مخصوصة بمسلم له أخوة اسلامية ايمانية مع الآخر "

( هیچکس غیر از ما - شیعیان - برادر ما نیست حتی اگر مسلمان باشد و این روایات ، مفسر لفظ مسلم در دیگر روایات می باشد زیرا حرمت غیبت مخصوص مسلمانی است که برادری اسلامی ایمانی با دیگری دارد )


البته سخنان دیگر علمای شیعه در این مبحث نیز وجود دارد که از باب رعایت اختصار بیان نمی کنیم .

*******************************************************

[HIGHLIGHT=#ffc000]در مورد روایت بغض و دشمنی علی علیه السلام شرط سنّی  

دوست اهل فضل بزرگوار

منهج تصحیح روایات در نزد علمای سلف شیعه به ترتیبی است که با منهج تصحیح روایات در نزد خلف شیعه کمی تفاوت دارد .

در نزد سلف شیعه بیشتر به متن روایات توجه می شد ....

روایتی که بیان نمودم دقیقا دارای شاهدی است که یکی از علمای اهل خلاف آن را بیان کرده و لذا شهد شاهد من اهلها !!

راوی " علی بن حثرم " ( در نسخه مجلسی دوم ) و " علی بن خشرم " ( در نسخه شهید ثانی - منیه المرید - ) و " علی بن خشرم " ( در نسخه صدوق ) تماما یکی هستند و صواب همان " علی بن خشرم " است که از روات اهل خلاف می باشد .

راوی " محمد بن عبدک " ( در نسخه ابی رشید رازی ) و " محمد بن فورک " ( در نسخه صدوق) و " محمد بن عورک " ( در نسخه مجلسی دوم ) نیز تماما یکی می باشند و این تفاوتها بر اثر تصحیف است .

روایت فوق در " مسند جعفر " نیز آمده است ( الصراط المستقیم ج 3 ص 224 )

شیخ محمد باقر کجوری نیز در " الخصائص الفاطمیه " ج 1 ص 103 نیز از باب جزم چنین می گوید :

" و هو القائل : لا یکون الرجل سنیا حتی یبغض علیا و لو قلیلا "

( احمد بن حنبل گوینده این جمله است : مرد سنی نیست مگر اینکه بغض و دشمنی علی علیه السلام را داشته باشد ولو اندک و قلیل )


دوست عزیز ، این مطلب از احمد بن حنبل معروف است و در منابع دیگر نیز آمده است که ان شاء الله اگر لازم باشد بیان می شود .

ولی نکته جالبی که بنده در ابتدا هم عرض کردم این است که این مطلب را حتی علمای اهل خلاف نیز بیان کرده اند . همچنان که ابن مجاور شافعی در " تاریخ المتسبصر " ج 1 ص 101 از قول حنابله این امر را بیان کرد .... آیا می توان شهادت خودشان بر علیه خودشان را نادیده گرفت ؟؟؟!!!

********************************************************

و در آخر نیز عرض می کنم :

نمی دانم چقدر با عقاید اهل خلاف آشنا هستید .... قطعا از بنده بیشتر و کاملتر می دانید که این قوم چقدر با اهل بیت علیهم السلام دشمنی دارند ....

این قوم هر روایت و هر راوی را که در شان اهل بیت علیهم السلام مطلبی را بیان کند ، تضعیف کرده و مردود می دانند ...

این قوم ، شافعی ( رئیس فرقه شافعیه ) را متهم به رفض کردند زیرا وی برخی اشعار را در محبت اهل بیت علیهم السلام بیان کرده است

( با اینکه شافعی از متعصبین و پیروان خلفای 3 گانه می باشد و بر خلاف مکتب اهل بیت علیهم السلام فتوا می داده است و صاحب فتاوای شاذی همانند ازدواج با محارم ( دختر حاصل از زنا ) می باشد.. یعنی عین مخالفت با فقه اهل بیت علیهم السلام )

این قوم نسائی ( صاحب یکی از سنن اربعه ) را متهم به تشیع کرده اند زیرا وی کتابی دارد به نام " خصائص علی " ( با اینکه وی نیز از پیروان مکتب خلفای 3 گانه می باشد و سنن وی از کتب صحاح سته بوده و رجالیون اهل خلاف می گویند که وی در سخت گیری در

صحت روایات ، از بخاری و مسلم نیز متشددتر می باشد .

و قص علی هذا ..... که بسیارند علمای اهل خلاف که تنها به بهانه بیان روایات فضائل ، تضعیف و مردود و مطرود شده اند ....

بد نیست که لینک زیر را مطالعه نمایید تا از میزان علاقه این قوم ( اهل خلاف ) به اهل بیت علیهم السلام مطلع شوید .... ( البته مطالب این لینک تا ترجمه امام صادق علیه السلام می باشد و ترجمه امام کاظم علیه السلام تا امام حسن عسکری عیله السلام را بیان نکردم و در سایتی دیگر بیان کرده ام )

اهل بیت در میزان اهل خلاف !


دوستان عزیز : حواسمان باشد که حفظ احترام اهل خلاف در زندگی روزمره و در مناظرات امری است که ممدوح اهل بیت علیهم السلام می باشد ولی داعیه وحدت و برادری با اهل خلاف اصلا ربطی به این امر ندارد .....


بد نیست دوستان بزرگوار من کتاب " مظلومی گمشده در سقیفه " جلد اول را که در مورد مباحث وحدت میان شیعه و اهل خلاف است ( و قرائتهای انحرافی این مبحث را بررسی می کند ) را با دقت مطالعه نمایند .

" [External Link Removed for Guests] "




التماس دعا

یا علی ع

جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
Advance Member
Advance Member
پست: 214
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۹, ۹:۳۴ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 72 بار
سپاس‌های دریافتی: 227 بار

Re: امام علی(ع) بنیان گذار وحدت

پست توسط sh.ahmad »

به amoonaser سلام دوست عزیزدرموردوحدت وتقریب بین مذاهب اسلامی لازم است توضیح بیشتری بدهم تارفع شبهه واشکال گردد1- اخوت بردوقسم است یکی اسلامی ویکی ایمانی بین شیعیان اخوت ایمانی برقراراست وبین شیعه واهل سنت اخوت اسلامی میباشد آیه ا.. خوئی مینویسند ولا نغفل في هذا المقام عن إحدى التعاليم العظمى، التي تجمع كلمة المسلمين، وتوحّد بين صفوفهم، ألا وهي المؤاخاة بين طبقات المسلمين،ایشان بین طبقات مسلمین برادری راثابت میدانند(البیان ص79)وبازمیگوینداخواننا الاشاعره وهم اکثرالمسلمین عددا یعنی برادران اشاعره ما که بیشترمسلمین هستند(البیان ص433)علامه امینی میگوید ولم تقید الاخوه الاسلامیه المنصوصه علیهافی الکتاب الکریم بالتشیع اخوت اسلامی که درقرآن کریم آمده مختص به شیعه وتشیع نمیباشد.(الغدیرج3ص268)مرحوم سلطان الواعظین شیرازی میگویند ماشیعیان ..ببرادران اهل سنت ازایرانی وترک وکردوعراقی وکویتی وحجازی ویمنی وافغانی و....بانظربغض وعداوت نمی نگریم بلکه همگی آنها رابرادران عزیزخودمیدانیم .(گروه رستگاران ج1/ص178)آیه ا...سبحانی نوشته اند ان الاسلام یؤکدعلی وحده المسلمین...ان الوحده الاسلامیه امنیه کل مسلم عاقل یعنی اسلام تاکید میکندبروحدت بین مسلمانها وآن آرزوی هرمسلمان عاقلی است(کتاب ایمان وکفرص134و136)2-شما نوشتیدمرد سنی نیست مگر اینکه بغض و دشمنی علی علیه السلام را داشته باشد ولو اندک و قلیل )پاسخ مگرامام شافعی پیشوای اهل سنت نیست که میگوید يا اهل بيت رسول الله حبكم فرض من الله فى القرآن انزله كفاكم من عظيم القدر انكم من لم يصل عليكم لا صلاة له
«اى خاندان رسالت، دوستى شما از واجباتى است كه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است، در عظمت مقام شما اين بس كه هركس در نماز بر شما درود نفرستد، نماز او صحيح نيست‏» .مگرابن ابی الحدیدازعلماءبزرگ اهل سنت نیست که قصائدسبع علویه رادرمدح ومنقبت امیرالمومنین ع سروده وآن بزرگواررابالاترازهمه اصحاب پیامبر ص حتی بالاترازشیخین میداند .فخررازی ازعلماءمتعصب اهل سنت میگوید« من اتخذ علیا اماما فی دینه فقد استمسک بالعروة الوثقی » ( هرکس علی را در دین خود به عنوان امام قرار دهد ، به ریسمان محکم الهی چنگ زده است . تفسیرکبیرج1ص111و162)3-درموردتقریب بین مذاهب اسلامی مقاله اولی راکه نوشته ام بخوانید شهید مطهری مینویسدیکی از مزایای آیه ا...بروجردی توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامی داشت ...تا آخرمقاله4- الان همه اهل سنت غیر ازناصبیها علی ع راامام وخلیفه چهارم میدانند .نتیجه به فرموده قرآن وائمه اطهار وعلماء بزرگ شیعه بین ما واهل سنت اخوت اسلامی میباشدوهمه اهل سنت بغض علی ع واهل البیت راندارندوآنهائی که داشته باشندمسلمان نیستندوما باآنهااخوت اسلامی نداریم وتقریب بین مذاهب اسلامی هم صحیح بوده ولازم است امیدوارم دلائل منطقی وقانع کننده بوده باشد موفق باشیدوالسلام.
اللهم اجعلنا من المتمسکین بولایة رسولک (ص) وامیرالمؤمنین واولاده الطیبین الطاهرین المعصومین (ع)
ارسال پست

بازگشت به “اميرالمومنين علي (علیه السّلام)”