حدیثی جالب درباره ظهورو آمدن مهدی (عج)

[sh.ahmad]

باسلام به دوستان وکاربران محترم ،حدیث صحیحی ازامام صادق ع درباره علائم ظهورمهدی عج واوضاع خاورمیانه درکتاب اصول کافی ذکرشده که به زمان حال قابل تطبیق بوده وبرنزدیکی ظهورصاحب الامر دلالت دارد.
عن أحمد بن محمد ، عن يعقوب السراج ،قال : " قلت لابي عبد الله ( عليه السلام ) : متى فرج شيعتكم ؟
"قال ع : إذا اختلف ولدالعباس و وهى سلطانهم ، وطمع فيهم من لم يكن يطمع وخلعت العرب أعنتها، ورفع كل ذى صيصية صيصيته ، وظهر الشامی ، وأقبل اليماني ، وتحرك الحسني ، خرج صاحب هذا الامر من المدينة إلى مكة"
یعقوب سراج ازامام صادق ع پرسید کی فرج شیعیان شما خواهدبود ،فرمود:هنگامیکه اختلاف کنندبنی عباس وضعیف گرددسلطنت آنها وطمع کنددر(سلطنت)آنهاکسیکه طمع نکرده بود(هلاکوخان)وخلع کندعرب عنانش راوبرداردهرصاحب سلاحی اسلحه اش را،وظاهرشودشامی وروی آوردیمانی وحرکت کند(سید)حسنی ،خارج میشودصاحب این امر(مهدی ع) ازمدینه به سوی مکه.
توضیحات:1-خلع کندعرب عنانش را یعنی عربها ازتحت تسلط حاکمان وسلاطین خودخارج شوند،همین امری که الان درخاورمیانه درحال وقوع است.
2-صیصة: رابعضی به سلاح و یا به صاحبان قوت وقدرت برای طلب ملک وریاست معنی کرده اند.
3-شامی: سفیانی ملعون است که ازسوریه و شام خروج میکند.
4-یمانی: هم احتمالا ازیمن قیام مینماید،که ازافرادصالح وشایسته است.
امیداست همگی زمان ظهورمهدی آل محمد ص رادرک کرده وازیاران واصحابش باشیم ،والسلام.

[ع ل ی]

با سلام
قال امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام:
«از خداوند می خواهم تا خوبیها و احسان و رحمت واسعه اش شامل حال شما شود»

اللهم عجل لوليك الفرج والعافيه والنصر والمستشهدين بين يديه
مستدعيست دعا بفرماييد حقير عاصي از منتظران واقعي ظهور آخرين حجت خداوند روي زمين باشم .
با تشكر
موفق باشيد.
يا علي(ع)

[sh.ahmad]

باسلام مجددبه دوستان وکاربران محترم
اگرحدیثی ازمعصومین ع داریدکه مؤیداین حدیث یامشابه آن باشدذکرنمائید.
باتشکرموفق باشید،والسلام

[ع ل ی]

با سلام و التماس دعا

علائم آخرالزمان از زبان اميرمؤ منان عليه السلام


و از بعض خطب حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده كه فرمودند:


( اِذا صاحَ النّاقُوسُ وَ كَبَسَ الْكابُوسُ وَ تَكَلَّمَ الْجامُوسُ فَعِنْدَ ذلِكَ عَجائِبُ وَ اَىُّ عَجائب اَنارَ النّارُ بِنَصيبَيْنِ وَ ظَهَرَت رايَةٌ عُثْمانِيَّةٌ بِوادٍ سُودٍ وَاضْطَرَبَتِ الْبَصْرَةُ وَ غَلَبَ بَعْضُهُمْ بَعْضَا وَ صَبا كُلُّ قَوْمٍ اِلى قَوْمٍ اِلى اَنْ قالَ عليه السلام وَ اَذْعَنَ هِرْقِلُ بِقُسْطَنْطَنِيَّةِ لِبَطارِقَةِ سُفْيانى فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور. ) (219)


[ترجمه :

وقتى كه ناقوس به صدا درآيد و كابوس و رياست طلب قيام نمايد و گاو تكلم نمايد (شايد مراد آن باشد كه شخص عظيم الجثه و صاحب شوكت و در فهم مانند گاو باشد و حكومت نمايد). و در اين هنگام شگفتى هاست و چه شگفتى و عجائبى ! برافروخته مى شود آتش در شهر نصيبين و علم و پرچم عثمانى از سرزمين سياهان (يا سرزمين سودان ) ظاهر مى گردد و شهر بصره به آشوب كشيده مى شود.

هر گروه و طايفه اى با گروه و طايفه ديگر در مقام غلبه درآيند تا اينكه حضرت مى فرمايد هرقل كه قيصر روم است براى ( بطارقه ) كه يكى از سرداران لشكر سفيانى در قسطنطنيه اعتقاد پيدا نموده و از او اطاعت مى نمايد؛

پس در اين هنگام منتظر ظهور كسى باشيد كه در طور سينا از درخت با موسى عليه السلام سخن گفت !]

و هم در بعضى از كلمات درر بار خود فرموده است در علامات ظهور حضرت قائم عليه السلام :

( اِذا اَماتَ النّاسُ الصَّلاةَ وَ اَضاعُوا الاَمانَةَ وَاسْتَحَلُّوا الْكِذْبَ وَ اَكَلُوا الرِّبا وَ اَخَذُوا الرِّشا وَ شَيِّدوُا الْبُنْيان وَ باعُوا الدّينَ بِالدُّنْيا وَ اسْتَعْمَلوا السُّفَهاءَ وَ شاوَرُوا النِّساء وَ قَطَعُوا الاَرْحامَ وَ اتَّبَعُوا الاَهْواءَ وَ اسْتَخَفُّوا بِالدِّماءِ وَ كانَ الْحِلْمُ ضَعْفا وَ الظُّلْمُ فَخْرَا وَ كانَتِ الاُمَراءُ فَجَرَةً وَ الْوُزَراءُ ظَلَمَةً وَ الْعُرَفاءُ خَوَنَةً وَ الْقُرّاءُ فَسَقَةً وَ ظَهَرَتْ شَهاداُت الزُّورِ وَاسْتَعْلَنَ الْفُجُورُ وَ قَوْلُ الْبُهْتاِن وَ الاِثْمُ وَ الطُّغْيا نُ وَ حُلِّيتِ الْمَصا حِفُ وَ زُخْرِفَتِ الْمَساجِدُ وَ طَوِّلَتِ الْمَنائِرُ وَ اُكْرِمَ الاَشْرارُ وَ ازْدَحَمَتِ الصُّفُوفُ وَ اخْتَلَفَتِ الاَهْواءُ وَ نُقِضَتِ الْعُقُودُ وَ اقْتَرَبَ الْمَوْعُودُ وَ شارَكَ اَزْواجِهُنَّ فِى التِّجارَةِ حِرْصا عَلَى الدُّنْيا وَ عَلَتْ اَصْواتُ الفُسّاقِ وَ اسْتُمِعَ مِنْهُمْ وَ كانَ زَعيمُ الْقَوْمِ اَرْذَلُهُمْ وَ اتُّقِىَ الْفاجِرُ مخافَةَ شَرِّهِ وَ صُدِّقَ الْكاذِبُ وَ ائْتُمِنَ الْخائِنُ وَ التُّخِذَتِ الْقِيّانُ وَ الْمَغازِفُ وَ لَعَنَ آخِرُ هذِهِ الاُمَّةِ اَوَّلَها وَ رَكِبَ ذَواتِ الْفُرُوجِ السُّرُوجِ وَ تَشَبَّهُ النِّساءَ بِالرِّجالِ وَ الرِّجالَ بِالنِّساءِ وَ شَهِدَ الشّاهِدَ مِنَْغْيِر اَنْ يَسْتَشْهَدَ وَ شَهِدَ الاِخرُ قَضاءُ لِذِمامٍ بِغَيْرِ حَقٍّ عَرَفَهُ وَ تَفَقَّهَ لِغَيْرِ الدّينِ وَ اثَروُا عَمَلَ الدُّنيا عَلى الا خِرَةِ وَ لَبِسُوا جُلُودَ الْضَّاءنِ عَلى قُلُوبِ الذِّئابِ وَ قُلُوبُهُمْ اءَنْتَنُ مِنَ الْجَيْفِ وَ اَمَرُّ مِنَ الصَّبْرِ فَعِنْدَ ذلِكَ اَلْوَحا اَلْوَحا الْعَجَلَ الْعَجَلَ خَيْرُ الْمَساكِنِ يَوْمَئِذٍ بَيْتُالْمُقَدَّسِ لَيَاءْتِيَنَّ عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَتَمَنّى اَحَدُهُمْ اَنَّهُ مِنْ سُكّانِهِ ) .(220)

[ترجمه

: زمانى كه مردم نماز را بميرانند و امانت را ضايع كنند و دروغ گفتن را حلال شمارند و ربا بخورند و رشوه بگيرند و ساختمانها را محكم بسازند و دين را به دنيا بفروشند و موقعى كه سفيهان را به كار گماشتند و با زنان مشورت كردند و پيوند خودشان را پاره نمودند و هواپرستى پيشه ساختند و خون يكديگر را بى ارزش ‍ دانستند،

حلم و بردبارى در ميان آنها نشانه ضعف و ناتوانى باشد و ظلم و ستم باعث فخر گردد، امراء فاجر، وزراء ظالم و سركردگان دانا و خائن و قاريان (قرآن ) فاسق باشند. شهادت باطل آشكار باشد و اعمال زشت و گفتار بهتان آميز و گناه و طغيان و تجاوز علنى گردد قرآنها زينت شود و مسجدها نقاشى و رنگ آميزى و مناره ها بلند گردد و اشرار مورد عنايت قرار گيرند و صف ها در هم بسته شود.

خواهشها مختلف باشد و پيمانها نقض گردد و وعده اى كه داده شد نزديك شود. زنها به واسطه ميل شايانى كه به امور دنيا دارند در امر تجارت با شوهران خود شركت جويند. صداهاى فاسقان بلند گردد و از آنها شنيده شود.

بزرگ قوم ، رذل ترين آنهاست ، از شخص فاجر به ملاحظه شرش تقيه شود، دروغگو تصديق و خائن امين گردد، زنان نوازنده ، آلات طرب و موسيقى به دست گرفته نوازندگى كنند و مردم پيشنيان خود را لعنت نمايند.

زنها بر زين ها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پيدا كنند. شاهد (در محكمه ) بدون اينكه از وى درخواست شود شهادت مى دهد و ديگرى به خاطر دوست خود بر خلاف حق گواهى مى دهد.

احكام دين را براى غير دين بياموزند و كار دنيا را بر آخرت مقدم دارند. پوست ميش را بر دلهاى گرگ ها بپوشند، در حالى كه دلهاى آنها از مردار متعفن تر و از صبر تلخ ‌تر است . در آن موقع شتاب و تعجيل كنيد. بهترين جاها در آن روز بيت المقدس است .

روزى خواهد آمد كه هركسى آرزو كند كه از ساكنان آنجا باشد. ( مهدى موعود عليه السلام ) ترجمه استاد دوانى ص 963.]

پی نوشت :

219- ( كفاية الموحدين ) 3/424.
220- ( كفاية الموحدين ) 3/426، ( بحارالانوار ) 52/193

موفق باشيد
يا علي (ع)

[sh.ahmad]

سلام برادرمحترم دررابطه بامقاله فوق چندنکته رامتذکر میشوم
نقل کردید "از بعض خطب حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده كه فرمودند:اِذا صاحَ النّاقُوسُ وَ كَبَسَ الْكابُوسُ وَ تَكَلَّمَ الْجامُوسُ .... فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور".
پاسخ :این خطبه که به علی ع نسبت داده شده ازنظرسند ضعیف وبی اعتباراست ومتن آن نیزدروغ وبرخلاف قرآن میباشدوکتابی که این خطبه رانوشته موردتاییدکثیری ازعلماء نیست .
1-این خطبه بنام التطنجیه درکتاب مشارق البرسی آمده ،علامه مجلسی این خطبه رابی اعتبارمیداند.
آیه ا...سیستانی نسبت دادن این خطبه به علی ع راصحیح نمیداند،وهمچنین دیگرعلماء بزرگوارشیعه.
2-این خطبه سندنداشته ومرسل است وهمه علماءبزرگ رجال روایت مرسل وبی سندراضعیف وبی اعتبارمیدانند.
3-بعضی ازجمله های آن برخلاف قرآن کریم می باشدمثل این جمله فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور".پس درآن وقت منتظر ظهور كسى باشيد كه در طور سينا از درخت با موسى عليه السلام سخن گفت.
درقرآن مجیدآمده "یا موسی انی انا ا..."ای موسی من خدا وپروردگارهستم ،ولی دراین خطبه میگویدگوینده مهدی ع بودکه باموسی سخن گفت آیا مهدی عج گفت من پروردگارهستم این سخن باطل وضداسلام وقرآن است.
درنوشتن ونقل مطالب دقت کنیدلا اقل از ترجمه جملات بفهمیدکه خلاف شریعت بوده وصحیح نیست.
موفق باشیدوالسلام.

[reza141414]

سلام برادرمحترم دررابطه بامقاله فوق چندنکته رامتذکر میشوم
نقل کردید "از بعض خطب حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده كه فرمودند:اِذا صاحَ النّاقُوسُ وَ كَبَسَ الْكابُوسُ وَ تَكَلَّمَ الْجامُوسُ .... فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور".
پاسخ :این خطبه که به علی ع نسبت داده شده ازنظرسند ضعیف وبی اعتباراست ومتن آن نیزدروغ وبرخلاف قرآن میباشدوکتابی که این خطبه رانوشته موردتاییدکثیری ازعلماء نیست .
1-این خطبه بنام التطنجیه درکتاب مشارق البرسی آمده ،علامه مجلسی این خطبه رابی اعتبارمیداند.
آیه ا...سیستانی نسبت دادن این خطبه به علی ع راصحیح نمیداند،وهمچنین دیگرعلماء بزرگوارشیعه.

سلام

دوست عزیز بابا اینقدر زود حدیث رو تکذیب نکن!!! چرا اینقدر بی پروا حدیث رو رد میکنی!! و به اون نسبت دروغ میدی!!!
شما گویی فقط ملاکتون برای بحث و پذیرش احادیث قول علما هست!!! البته از بین علما اونایی رو هم انتخاب میکنین که در هر بحثی اون حدیث رو تضعیف میکنن!!!
مجلسی رحمه الله مشارق الانوار را به طور کلی رد نمیکند!! بلکه بعضی از احادیث اون رو نقل میکنه و در بعضی از احادیثش احتیاط میکنه، در ثانی در طرف دیگر صاحب الغدیر مشارق الانوار رو تأیید میکنه!!!
پس بازهم اختلاف بین علما....

2-این خطبه سندنداشته ومرسل است وهمه علماءبزرگ رجال روایت مرسل وبی سندراضعیف وبی اعتبارمیدانند.

تو تاپیک قبلی در باب علما رجال شیعه بحث شد که بعضی(که کم هم نیستند) روایات مرسل رو دارای اعتبار میدونن ولی شما بازهم کماکان....

3-بعضی ازجمله های آن برخلاف قرآن کریم می باشدمثل این جمله فَعِنْدَ ذلِكَ تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور".پس درآن وقت منتظر ظهور كسى باشيد كه در طور سينا از درخت با موسى عليه السلام سخن گفت.
درقرآن مجیدآمده "یا موسی انی انا ا..."ای موسی من خدا وپروردگارهستم ،ولی دراین خطبه میگویدگوینده مهدی ع بودکه باموسی سخن گفت آیا مهدی عج گفت من پروردگارهستم این سخن باطل وضداسلام وقرآن است.

دوست عزیز خیلی دل شیر داری!!!
-آیا کم در احادیث آمده که اهل بیت لسان الله هستند!!! وجه الله هستن!!!
- مجددا به احادیث رجوع کنید!!!
- با این دید کوتاه شما به این آیه پس وقتی جبرئیل نیز به پیامبر وحی میکند ، قم فأنذر... یعنی او به پیامبر دستور میدهد نه خدا!!!
این آیه با آن حدیث هیچ تناقضی نداشته بلکه دلیلی هم بر صحت این حدیث است...
در روایات آمده است که متکلم موسی من الشجر علی علیه اسلام است!!!
و در روایات آمده که علی علیه اسلام دابه الارض هستند!!!
و در روایات آمده که علی علیه اسلام رجعت میکند!!!
حال وقتی میفرماید:
تَوَقَّعُوا ظُهُورَ مُتَكَلِّمِ مُوسى مِنَ الشَّجَرَةِ عَلى طُور
هم میتواند منظور رجعت مولا علی علیه السلام باشد و هم میتواند خود مولا صاحب الزمان باشد، چه آنکه کلهم نور واحد...

درنوشتن ونقل مطالب دقت کنیدلا اقل از ترجمه جملات بفهمیدکه خلاف شریعت بوده وصحیح نیست.
موفق باشیدوالسلام.

[/quote]

ممنون میشم که شما نیز اینقدر صریح و محکم و بدون مطالعه احادیث ذیل آیات ،احادیث اهل بیت علیهم اسلام را رد نکنید!!

[ehsan_8665]

با سلام خدمت برادران عزیزم.خواستم توجهتون رو به حدیثی جلب کنم که حواستون جمع باشه که اگر بعضی احادیث رو نمیفهمیم اون را انکار نکنیم و نسبت دروغ و باطل به آن ندهیم چون احادیث اهل بیت عصمت علیهم السلام بطونی دارد که هر کسی به آنها دست پیدا نمیکند:

10- ير، [بصائر الدرجات‏] أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّ 10- ير،10- ير، [بصائر الدرجات‏] أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ

إِسْمَاعِيلَ عَنِ ابْنِ بَشِيرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ أَوْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تُكَذِّبُوا بِحَدِيثٍ آتَاكُمْ أَحَدٌ فَإِنَّكُمْ لَا

تَدْرُونَ لَعَلَّهُ مِنَ الْحَقِّ فَتُكَذِّبُوا اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ



این حدیث در بحار در کتاب العلم و در باب 26(- أن حديثهم ع صعب مستصعب و أن كلامهم ذو وجوه كثيرة و فضل التدبر في أخبارهم ع و التسليم لهم و النهي عن رد أخبارهم)
آمده است.


به دوستان عزیزم توصیه دارم این باب از کتاب شریف بحار را مطالعه کنند تا در برخورد با احادیث احتیاط لازم به عمل آید.
یا علی مدد

[sh.ahmad]

سلام برادرمحترم دررابطه بانکات فوق چندنکته رامتذکرمیشوم.
1-اگرشمااحادیث رانمیفهمیددلیل نمیشودکه دیگران هم نمیدانند،شمابااین سخن به علماءبزرگ شیعه بالاخص مرجع بزرگوارآیه ا...سیستانی توهین کردید ،سعی کنیددرنوشتن مقالات رعایت ادب رابنمائید.
2-شماثابت کنیداین خطبه دارای سندبوده ومعتبراست ،بعددرباه توجیه آن بحث می کنیم، اصلا این خطبه سندی ندارد .
3-روایات معصومین ع رادرباره عرضه کردن احادیث برقرآن کریم مطالعه کنیدتابدانیدکه هرحدیثی برخلاف قرآن باشدمردودبوده وقابل قبول نیست.
سعی کنیدمطالب واحادیث راباتدبروتعقل بررسی کرده واگرصحیح بودبپذیرید،والسلام .

[reza141414]

سلام
کاربر احسان تواضع فرمودن و فرمودن وقتی حدیث رو نمیفهمیم (ایشون جمع بستن )ولی شما کلا بد متوجه شدین.
احمد آقای عزیز این این حدیث مورد بحث سند نداره یا سندش رو شما قبول ندارین یا سندش ضعیفه !!!
ظاهرا که این حدیث سند داره ( كفاية الموحدين ) 3/424 علاوه بر اون تو مشارق الانوار یقین هم اومده...
پس بی سند نیست!!!
این حدیث در پست قبلی من به قرآن هم عرضه شد(البته قسمت مورد نظر شما ) و خلافی بین اون فراز از حدیث با قرآن و دیگر احادیث نبود.
حالا شما چرا اینقدر بحث رو به درازا میکشید من نمیدونم!!!
ادامه بحث گمونم دیگه اتلاف وقت باشه.
به هرحال تواضع در برابر حدیث نکته ای هست موهبتی الهی است.(رجوع شود به خطبه ی نورانیت).
همین تواضع است که انسان رو به درجه مومن امتحن الله قلبه بنور الایمان میرسونه...

[ehsan_8665]

با سلام و عرض ادب
آقا احمد :
چند تا مطلب راجبه مطالبی که نوشتید:
1-بنه نگفم که من حدیث میفهمم و دیگران نمیفهمن بلکه در توضیح مطلب بود،شما نباید هر برداشتی که فی البدایه به ذهنتون میزسه از مطلب را به نویسنده مطلب نسبت بدید و به اون تهمت بزنید و حرف در دهان اون شخص بگذارید.
2- بنده هیچ گونه بی احترامی به آیه الله سیستانی مد ظله نکردم این هم از برداشتهای فی البدایه ی شما بود
3-شما لحن صحبتتون خیلی تنده و به من میگید اگه حدیث نمیفهمید .... ، من نگفتم من حدیث میفهمم بنده کی باشم که حدیث بفهمم فهم حدیث نیاز به معرفت داره و معرفتش را هم خدا باید روزی کنه :

 مع، [معاني الأخبار] أَبِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ يَزِيدَ الرَّزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع يَا بُنَيَّ  
 اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَانِ إِنِّي نَظَرْتُ  
 فِي كِتَابٍ لِعَلِيٍّ ع فَوَجَدْتُ فِي الْكِتَابِ أَنَّ قِيمَةَ كُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِي دَارِ الدُّنْيَا 
 4- حدیثی که به عنوان تذکر عرض کردم کاری به علما و غیره نداره بلکه درباره ی آداب برخورد با روایات معصومینه  
 5- در باره عرضه به قرآن هم بله از مرجحات حدیثی عرضه به قرآن ما باید جامع آیات و احادیث را در نظر داشته باشیم که کار هر کسی نیست این یکی از دلایلی است که نباید همین جوری حدیث را تکذیب کرد که خدایی نکرده تکذیب خدا باشد. 
 6- از شما تقاضا دارم که با دقت مطالب را بخوانید و ببینید منظور از مطلب چی بوده که خایی نا کرده در جواب به کسی بی احترامی نکنید و تهمتی به کسی نزنید