با بررسى رواياتى كه شيعه و اهل سنت درزمينه بشارت به ظهور مهدى (عج) نقل كردهاند، روشن مىشود كه در اينروايات آنچه بيش از هر چيز مورد توجه قرار گرفته برپا داشتن قسط و عدل ونابود كردن ظلم و جور از سوى آن حضرت است . براساس بررسى مؤلف كتابمنتخبالاثر در منابع و مصادر شيعه و اهل سنت نزديك به 130 حديث، دلالتبراين دارد كه امام مهدى (ع) زمين را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده است،از عدل و داد آكنده مىسازد .
(1) كه از آن جمله مىتوان به اين روايات اشاره كرد:
پيامبر گرامى اسلام (ص) مىفرمايند:
شمارا به مهدى بشارت مىدهم . او در زمانى كه مردم گرفتار اختلاف، درگيرى وآشوبها هستند، در امت من برانگيخته مىشود و جهان را از عدالت و برابرىپر مىسازد، همچنانكه از ظلم و ستم پر شده بود . (2)
از امام محمدباقر (ع) نيز نقل شده است كه:
پدرماز پدرش و او از پدرانش براى من نقل كردند كه رسول خدا، كه درود و سلامخدا بر او باد، فرمودند: امامان پس از من دوازده نفرند به تعداد نقباىبنىاسرائيل، نه نفر از آنها از نسل حسين، كه بر او درود باد، هستند ونهمين آنها قائم ايشان است . او در آخرالزمان به پا مىخيزد و زمين را ازعدل پر مىسازد; بعد از آنكه از ستم و بىعدالتى پر شده بود . (3)
توجهخاص روايات به موضوع عدالت گسترى امام مهدى (ع) و فراوانى رواياتى كه دراين زمينه وارد شدهاند همه بر نقش محورى اين موضوع در قيام و انقلابجهانى آن حضرت و جايگاه خاص آن در حكومت مهدوى دلالت دارند . از اين رولازم است در پژوهشها و بررسىهايى كه در زمينه انقلاب و حكومت امام مهدى(ع) صورت مىگيرد به اين موضوع بيش از پيش توجه شود و ابعاد مختلفعدالتگسترى و ظلمستيزى آن حضرت تبيين گردد .
عدالت مهدوى را از دوزاويه مىتوان مورد بررسى قرار داد; يكى از نظر اركان و پايههاى اينعدالت و ديگرى از نظر گستره و عمق اين عدالت . اگر چه بحث جامع و كامل ازهر يك از زواياى ياد شده مجال وسيعى مىطلبد، اما در اين مقال تلاش خواهيمكرد كه در حد توان خود، به اجمال، هر يك از اين دو جنبه را مورد بررسىقرار دهيم
1 - اركان و پايههاى عدالت مهدوى
برپايىعدالت در هر جامعهاى نيازمند اركان و پايههاى متعددى است و نبود هر يكاز اين اركان موجب ناپايدارى عدالت در آن جامعه مىشود . مهمترين اركانعدالت عبارتند از:
1 . حاكم عادل;
2 . كارگزاران عادل;
3 . قوانين عادلانه;
4 . نظام عادلانه .
1 - 1 . حاكم عادل
بدونشك آنگاه مىتوان از جامعه و حكومتى انتظار حركتبه سوى عدالت داشت كهامام و حاكم آن جامعه خود در مسير دالتباشد و در زندگى فردى و اجتماعىعدالت را پيشه خود سازد . از اين روست كه مىبينيم در نظام حكومتى كه شيعهترسيم مىكند وجود امام عادل از مهمترين شرايط است و بدون وجود اين امام،حكومت از مشروعيتبرخوردار نيست .
از نظر شيعه برقرارى نظام حكومتى كههمه روابط حاكم بر آن مبتنى بر عدالت كامل باشد جز به دست آخرين اماممعصوم و خاتم حجتهاى الهى، حضرت مهدى (ع) امكانپذير نيست و از همين روستكه در روايات از دولت آن حضرت به عنوان آخرين دولتياد شده; يعنى دولتى كهپس از پشتسر گذاشتن همه تجربههاى بشرى و نوميدى از همه الگوهاى حكومتىخود ساخته مستقر مىشود .
امام باقر (ع) در اين زمينه مىفرمايند:
دولتما آخرين دولتهاست . هيچ خاندان صاحب دولتى نمىماند مگر اينكه پيش از[دولت] ما به حاكميت مىرسند تا زمانى كه سيره [حكومتى] ما را مىبينندنگويند: «اگر ما هم به حاكميت مىرسيديم به همينگونه رفتار مىكرديم» واين سخن خداوند، صاحب عزت و جلال است كه: «سرانجام نيك از آن پرهيزگاراناست» . (4) (5)
البته اين سخن به اين معنا نيست كه هرگونه تلاش براىبرقرارى عدالت در دوران غيبتبىفايده است و يا اساسا نبايد در اين دورانحركتى را براى استقرار نظام عادلانه; حتى در سطحى محدود انجام داد، بلكهمعناى اين سخن اين است كه تا پيش از ظهور امام مهدى (ع) هيچ حكومتىنمىتواند ادعا كند كه توان برقرارى نظام عادلانه كامل را دارد .
چنانكه امام راحل قدس سره فرمود:
البتهاين پر كردن دنيا را از عدالت، اين را ما نمىتوانيم بكنيم، اگرمىتوانستيم مىكرديم . اما، چون نمىتوانيم بكنيم ايشان بايد بيايند . .. اما ما بايد فراهم كنيم كار را، فراهم كردن اسباب اين است كه كار رانزديك بكنيم، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت (ع) .(6)
بنابر آنچه گفته شد نخستين شرط برقرارى يك نظام عادلانه كامل وجود امام معصوم عادل است .
پيشوا و رهبر مسلمانان بايد در بالاترين مرتبه تقوا و پرهيزكارى و از هرگونه شائبه ظلم و ستم به دور باشد .
چنانكه امام على (ع) مىفرمايد:
.. . خداوند بر پيشوايان دادگر واجب فرموده كه خود را در معيشتبا مردمتنگدستبرابر دارند تا بينوا را رنجبينوايى به ستوه نياورد . (7)
اماممهدى (ع) به عنوان رهبر معصومى كه تحقق بخش عدالت در سراسر جهان خواهدبود، خود در بالاترين درجه عدالت قرار دارد و روش و منش او كاملا بر عدالتمنطبق است . توجه به مفاد بيعتى كه امام در آغاز قيام خود از يارانشمىگيرد ما را به عمق سيره و روش مبتنى بر عدالت آن حضرت رهنمون مىسازد:
.. . با او بيعت مىكنند كه هرگز: دزدى نكنند; زنا نكنند; مسلمانى را دشنامندهند; خون كسى را به ناحق نريزند; به آبروى كسى لطمه نزنند; به خانه كسىهجوم نبرند; كسى را به ناحق نزنند; طلا، نقره، گندم و جو ذخيره نكنند; ماليتيم را نخورند; در مورد چيزى كه يقين ندارند، گواهى ندهند; مسجدى را خرابنكنند; مشروب نخورند; حرير و خز نپوشند; در برابر سيم و زر سر فرودنياورند; راه را بر كسى نبندند; راه را ناامن نكنند; گرد همجنسگرايىنگردند; خوراكى را از گندم و جو انبار نكنند; به كم قناعت كنند، طرفدارپاكى باشند; از پليدى گريزان باشند; به نيكى فرمان دهند; از زشتىها بازدارند; جامههاى خشن بپوشند; خاك را متكاى خود سازند; در راه خدا حق جهادرا ادا كنند و . . . او نيز در حق خود تعهد مىكند كه: از راه آنها برود;جامهاى مثل آنها بپوشد; مركبى همانند مركب آنها سوار شود; آنچنانكه آنهامىخواهند باشد; به كم راضى و قانع شود; زمين را به يارى خدا پر از عدالتكند آنچنانكه پر از ستم شده است; خدا را آنچنانكه شايسته استبپرستد; براىخود دربان و نگهبان اختيار نكند و . . . (8)
چنانكه ملاحظه مىشود اماممهدى (ع) در اين پيماننامه نه تنها از يارانش مىخواهد كه از هرگونهآلودگى و پليدى به دور باشند، بلكه خود نيز متعهد مىشود از همه آنچهيارانش را از آنها منع كرده دورى گزيند و در زندگى خود همان راه و روشى راپيش گيرد كه يارانش را بدان دعوت كرده است .
علاوه بر پيماننامه يادشده امام مهدى (ع) در نخستين سخنرانى خود پس از ظهور نكاتى را يادآورمىشوند كه آنها نيز به خوبى راه و روش مبتنى بر عدالت و پرهيزكارى آنحضرت را روشن مىسازد . متن اين سخنرانى به نقل از امام باقر (ع) چنين است:
مهدىهنگام نماز عشاء در مكه ظهور مىكند در حالى كه پرچم رسول خدا، كه درودخدا بر او و خاندانش باد، و پيراهن و شمشير او را با خود دارد و داراىنشانهها و نور و بيان است . وقتى نماز عشاء را به جا آورد با صداى رسا وبلند خود مىفرمايند: اى مردم! خدا را به ياد شما مىآورم . شما اينك درپيشگاه خدا ايستادهايد . او حجتخود را برگزيد و پيامبران را برانگيخت وكتاب [آسمانى] فرو فرستاد و شما را امر كرد كه چيزى را شريك او قرار ندهيدو از او و فرستادهاش اطاعت و فرمانبردارى كنيد و زنده نگه داريد آنچه راكه قرآن زنده كرده است و بميرانيد آنچه را كه او ميرانده است . هوادارانراستى و هدايت و پشتيبان تقوى و پرهيزگارى باشيد; زيرا نابودى و زوال دنيانزديك شده و اعلام وداع نموده است . و من شما را به خدا و رسولش و عمل بهكتاب خدا و ترك باطل و احياى سنت او دعوت مىكنم . سپس او، بدون قرارقبلى، به همراه سيصد و سيزده مرد، به شمار ياران بدر، كه همچون ابر پاييزىپراكندهاند و زاهدان شب و شيران روزند، ظهور مىكند و خداوند سرزمين حجازرا براى مهدى مىگشايد و او هر كس از بنىهاشم را كه در زندان به سرمىبرد، آزاد مىسازد . آنگاه درفشهاى سياه در كوفه فرود مىآيد و گروهىرا به جهتبيعتبه سوى مهدى روانه مىسازند و آن حضرت لشكريان خود را بهسراسر جهان گسيل داشته و ستم و ستمپيشگان را از ميان برمىدارد و همهسرزمينها به دست او به راستى و درستكارى درمىآيند . (9)
در مورد سيره و روش زندگانى امام مهدى (ع) روايات فراوانى نقل شده كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
امام صادق (ع) خطاب به ياران خود كه نسبتبه ظهور قائم (ع) بىتابى مىكردند، مىفرمايد:
چرادر مورد ظهور قائم اين همه شتاب مىكنيد؟ ! به خدا سوگند كه او لباس خشنمىپوشد، طعام خشن (بىخورشت) مىخورد و . . . از سيره جدش رسول خدا، كهدرود و سلام خدا بر او باد، پيروى مىكند و زندگانى او مانند زندگى اميرمؤمنان، كه بر او درود باد، است . (10)
توجه به روايت زير ما را در دركسيره شخصى امام مهدى (ع) به عنوان حاكم اسلامى يارى مىكند . مفضلبن عمر،يكى از ياران امام صادق (ع) چنين نقل مىكند:
در خدمت ابوعبدالله [امامصادق] كه بر او درود باد، مشغول طواف بودم . در همين هنگام امام نگاهى بهمن كرد و فرمود: چرا اينگونه اندوهگينى و چرا رنگت تغيير كرده است؟ گفتم:فدايتشوم! بنىعباس و حكومتشان را مىبينم و اين مال و سلطنت و قدرتى كهدر دست آنهاست . اگر هم در دستشما بود، ما هم با شما در آن سهيم بوديم .امام (ع) فرمود: اى مفضل! بدان، اگر قدرت در دست ما بود شبها به تدبيرامور و روزها به تلاش و كوشش مىپرداختيم، جامهاى خشن بر تن داشتيم وغذاى بىخورشت مىخوريم، درست مانند شيوه امير مؤمنان، كه بر او درود باد;زيرا اگر جز اين عمل شود پاداش آن دوزخ خواهد بود . (11)
1 - 2 . كارگزاران عادل
يكىاز موانع اساسى كه در برقرارى عدالت در جامعه همواره فرا روى مصلحاناجتماعى قرار داشته، نبود مجريان و كارگزاران عادل است . وجود اين مانعبسيارى از حركتهاى عدالتخواهانه را با شكست مواجه و بسيارى ازحكومتهايى را در پى گسترش عدالت در جامعه بودهاند ناكام ساخته است .
يكىاز تفاوتهاى اساسى حكومت امام مهدى (ع) با ديگر حكومتهايى كه در طولتاريخ داعيه برقرارى عدالت داشتهاند اين است كه پيش از اقدام براى تشكيلحكومتبه تعداد مورد نياز افراد زبده و برگزيدهاى كه در نهايت تقوا وپرهيزكارى هستند تربيت نموده و با برقرارى حكومت جهانى خود، آنها را بهسراسر جهان گسيل مىدارد .
در مورد ويژگى ياران قائم (ع) در رواياتى از امام صادق (ع) چنين مىخوانيم:
.. . نشان سجده بر پيشانى آنها نقش بسته است . آنها شيران روز و زاهدانشباند . دلهايشان مانند پارههاى آهن [محكم و استوار] است و هر كدام ازآنها توان چهل مرد را دارا هستند . (12)
امام على (ع) نيز درباره ويژگى ياران آن حضرت مىفرمايد:
خداوندتعالى مردمى را براى [يارى] او گرد مىآورد، همچنانكه پارههاى ابر گردآمده و به هم مىپيوندند . خداوند دلهاى آنان را به هم نزديك مىكند .آنها از هيچ كس ترسان نمىشوند و از اينكه كسى بدانها بپيوندد شادماننمىگردند . تعداد آنها همان تعداد اصحاب بدر است . هيچ كس از پيشينيان ازآنها سبقت نمىگيرد و هيچكس از آيندگان به آنها نمىرسد . (13)
آرى،امام مهدى (ع) چنين مردمى را براى اداره حكومتخود برمىگزيند و هر يك ازآنها را بر منطقهاى حاكم مىسازد . چنانكه امام صادق (ع) مىفرمايد:
حضرتمهدى يارانش را در همه شهرها پراكنده مىسازد و به آنها دستور مىدهد كهعدل و احسان را شيوه خود سازند و آنها را فرمانروايان كشورهاى جهان گرداندو به آنها فرمان مىدهد كه شهرها را آباد سازند . (14)
1 - 3 . قوانين عادلانه
وجودقوانين عادلانه يكى از شرايط اساسى تحقق عدالت اجتماعى است و بدون وجودآن، حكمرانان عادل به تنهايى نخواهند توانست چنانكه بايد و شايد عدالت رادر جامعه حكمفرما سازند . بدون ترديد كتاب الهى و سنت رسول خدا (ص) بيانكننده عادلانهترين قوانين هستند و در صورت حاكم شدن بىكم و كاست آنهاجامعه طعم عدالت را خواهد چشيد . چنانكه امام على (ع) در برخى از بياناتخود قرآن را آينه تمام عدالت معرفى كرده است . از جمله مىفرمايد:
قرآن، معدن ايمان و چشمهسار آن; چشمههاى علم و درياهاى آن، باغهاى عدل و آبگيرهاى آن است . (15)
و در جاى ديگر در وصف قرآن مىفرمايد:
آن فضل است و هزل نيست، آن گويا به طريقه عدلو امر كننده به فضل است . (16)
ازاين رو يكى اقدامات مهمى كه امام مهدى (ع) براى تحقق عدالت اجتماعى انجاممىدهند احياى احكام كتاب و سنت رسول خداست، كه در طول زمان به فراموشىسپرده شده و جز پوستهاى از آنها باقى نمانده است .
پيامبر گرامى اسلام (ص) در اين زمينه مىفرمايد:
دوازدهمينفرزندم از ديدهها غايب شده و پنهان مىگردد، تا اينكه زمانى براى امت منفرا رسد كه از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشى باقى نمىماند، در اينهنگام خداوند بزرگ مرتبه به او اجازه قيام مىدهد و اسلام را با او آشكارو تجديد مىكند . (17)
امير مؤمنان على (ع) در بيان بسيار زيبايى اقدامامام مهدى (ع) در زمينه حاكم كردن احكام قرآن بر هواجس و اميال نفسانىانسانها را، به عنوان مقدمه برپايى عدالت، چنين توصيف مىكنند:
هواهاىنفسانى را به متابعت هدايت الهى بازمىگرداند، آن زمان كه مردم هدايت الهىرا به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند . آراء و انديشهها را تابعقرآن گرداند وقتى كه قرآن را تابع آراء و انديشههاى خود ساخته باشند . .. و او به شما نشان خواهد داد كه دادگرى چگونه است و كتاب خدا و سنت را كهمتروك شده زنده گرداند . (18)
به دليل همين پيوند ناگسستنى احياى احكام كتاب و سنت و برقرارى عدالت است كه در دعاى عهد طلب مىكنيم:
خداوندا!او را پناهگاه بندگان ستمديدهات و يارى دهنده كسى كه جز تو ياورى ندارد،قرار ده و به وسيله او احكام قرآن را كه تعطيل گرديده برقرار ساز و او رابرپا دارنده آنچه از نشانههاى دينت و سنتهاى پيامبرت، كه درود خدا بر اوو خاندانش باد، وارد شده قرار ده . (19)
4 - 1 . نظام عادلانه
تحققعدالت اجتماعى گذشته از همه شرايط بالا به امر ديگرى نيز نيازمند است و آنوجود يك نظام حكومتى مبتنى بر عدالت است . نظامى كه جايگاه هركس به درستىدر آن تعيين شده باشد، همه مسئولان وظايف خود را به درستى بشناسند و بدانعمل كنند و بالاخره همه احساس كنند كه بر كار آنها نظارت وجود دارد و درصورت خطا و لغزش از آنها بازخواست مىشود .
در نظامهاى بشرى بسيارديدهايم كه حتى با وجود حاكمان عادل و قوانين عادلانه چنانكه بايد و شايدعدالتبر جامعه حاكم نشده و ظلم و ستم در اشكال گوناگون بر مردم جارى شدهاست و اين همه نبوده است مگر به يكى از دلايل زير:
1 . قرار نگرفتن درست اجزاى مختلف حكومت در جاى خود;
2 . ناآشنايى كارگزاران با وظايف و مسئوليتهايشان;
3 . ضعف نظام بازرسى و نظارت .
درحكومت امام مهدى (ع) نظام حكومتى به شيوهاى شكل گرفته كه امكان ظلم وبىعدالتى به صفر مىرسد . در اين حكومت، اولا چنانكه گفته شد پارساترين وتوانمندترين انسانها به عنوان حكمرانان و كارگزاران برگزيده مىشوند;ثانيا وظايف تك تك آنها بىهيچ كم و كاست تعيين مىگردد و حتى به آنهاگفته مىشود كه در هنگام حيرت و سرگردانى چه كنند و ثالثا نظارت و بازرسىدقيق و سختگيرانه بر همه كارگزاران اعمال مىشود .
امام صادق (ع) در مورد شيوه گزينش كارگزاران حكومتى در عصر ظهور و نحوه ابلاغ وظايف آنها مىفرمايد:
هنگامىكه قائم قيام كند، براى [اداره] هر يك از مناطق جهان فردى را برگزيده،ارسال مىدارد و به وى مىگويد: پيمان تو به دست توست و اگر با مطلبىمواجه شدى كه آن را نفهميدى و نحوه قضاوت در موردش را ندانستى به دستخودنگاه كن و به آنچه در آن است عمل نما . (20)
در مورد قاطعيت و سختگيرى امام مهدى (ع) نسبتبه كارگزاران و مجريان متخلف در روايتى از امام على (ع) چنين مىخوانيم:
[قائمما] قاضيان زشتكار را كنار مىگذارد و دستسازشكاران را از سرتان كوتاهمىكند و حكمرانان ستم پيشه را عزل مىنمايد و زمين را از هر نادرست وخائنى پاك مىسازد، و به عدل رفتار مىكند . . . (21)
در روايت ديگرى قاطعيت و سازش ناپذيرى امام عصر (ع) در برابر كارگزاران ناشايست چنين توصيف شده است:
مهدى[ عليهالسلام] بخشنده است; او درباره كارگزاران و ماموران [دولتخويش]بسيار سختگير است و با ناتوانان و مستمندان بسيار دلرحم و مهربان . (22)
پی نوشت ها :
1 . ر . ك: الصافىالگلپايگانى، لطفالله، منتخب الاثر فىالامام الثانى عشر (ع)، ص478 .
2 . ابنحنبل، احمد، المسند، ج3، ص37 .
3 . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج36، ص351، ج228 .
4 . سوره اعراف (7)، آيه 128 .
5 . بحارالانوار، ج52، ص232، ح58; همچنين ر . ك: همان، ص339، ح83 .
6 . صحيفه نور، ج20، ص199 - 198 .
7 . نهجالبلاغه، ترجمه محمد مهدى فولادوند، كلام 20، ص260 .
8 . ابنطاووس، ابوالقاسم علىبنموسى، الملاحم والفتن، ص49و122; به نقل از: منتخبالاثر، ص469 .
9 . المروزى، ابوعبدالله نعيمبن حماد، الفتن (نسخه خطى)، ص95 به نقل از: معجم احاديث الامام المهدى (ع)، ج3، ص295، ح832 .
10 . النعمانى، محمدبن ابراهيم، كتابالغيبة، ص122 . بحارالانوارج52، ص354، ح115 .
11 . بحارالانوار، همان، ص359، ح127 .
12 . همان، ص386، ح202 .
13 . الحاكم النيسابورى، ابو عبدالله محمد بن عبدالله، المستدرك علىالصحيحين فىالحديث، ج4، ص554 .
14 . دخيل، علىمحمدعلى، الامام المهدى، ص271 .
15 . نهجالبلاغه، ترجمه محمدمهدى فولادوند، خطبه 198، ص252 .
16 . خوانسارى، جمالالدين، شرح غررالحكم و دررالكلم، ج60، ص207، ح1005 .
17 . القندوزى سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، ص440 .
18 . نهجالبلاغه، خطبه 138، ص173 - 174; بحارالانوار، ج51، ص120، ح25 .
19 . بحارالانوار، ج102، ص111; قمى، شيخ عباس، مفاتيحالجنان، دعاى عهد .
20 . كتاب الغيبة، ص172; بحارالانوار، ج52، ص365، ح144 .
21 . بحارالانوار، ج51، ص120، ح23 .
22 . العسكرى، نجمالدين جعفربن محمد، المهدى الموعود المنتظر عند علماء اهل السنة و الامامية، ج1، ص270 .
منبع:[External Link Removed for Guests]
اركان و پايههاى عدالت مهدوى
مدیر انجمن: شورای نظارت
ارسال پست
تعداد پست ها:1
• صفحه 1 از 1
ارسال پست
تعداد پست ها:1
• صفحه 1 از 1
بازگشت به “صاحب الزمان (عجّل الله تعالي فرجه الشّریف)”
پرش به
- بخش داخلی
- ↲ قوانين و اخبار سايت
- ↲ سوال ، پيشنهاد و انتقادها
- ↲ سرویس میزبانی وب - ETEGHADAT Web Hosting
- گنجینه ثـقلیـن
- ↲ قرآن مجید
- ↲ متن و ترجمه قرآن کریم
- ↲ تفسیر
- ↲ علوم قرآنی
- ↲ اهل بيت (عليهم السلام)
- ↲ پيامبر اکرم (صلّي الله علیه و آله و سلّم)
- ↲ اميرالمومنين علي (علیه السّلام)
- ↲ فاطمة الزهراء (سلام الله علیها)
- ↲ امام حسن مجتبی (علیه السّلام)
- ↲ امام حسین (علیه السّلام)
- ↲ امام زین العابدین (علیه السّلام)
- ↲ امام محمد باقر (علیه السّلام)
- ↲ امام جعفر صادق (علیه السّلام)
- ↲ امام موسي کاظم (علیه السّلام)
- ↲ امام رضا (علیه السّلام)
- ↲ امام جواد (علیه السّلام)
- ↲ امام هادی (علیه السّلام)
- ↲ امام حسن عسکری (علیه السّلام)
- ↲ صاحب الزمان (عجّل الله تعالي فرجه الشّریف)
- ↲ حديث
- ↲ نهج البلاغه
- ↲ صحیفه سجادیه
- ↲ خطابه غدیر
- ↲ ادعيه و زيارات
- ↲ علوم حدیث
- اصـول ديــن
- ↲ خدا شناسی
- ↲ عدل
- ↲ پیغمبر شناسی
- ↲ امام شناسی
- ↲ مهدویت (عج)
- ↲ معاد
- فـروع ديـن
- ↲ احکام عبادات
- ↲ نماز
- ↲ روزه
- ↲ حج
- ↲ احکام معاملات
- ↲ ساير احکام
- اديـان و مـذاهب
- ↲ اسلام
- ↲ ره یافتگان
- ↲ نقد سایر اندیشه ها
- ↲ وهابیت
- ↲ بهائیت
- ↲ مسیحیت
- ↲ یهودیت
- ↲ زرتشت
- ↲ شیطان پرستی
- ↲ صوفیه
- سایر مباحث تخصصی
- ↲ اخـلاق
- ↲ آداب
- ↲ مهارت های زندگی
- ↲ زن و خانواده
- ↲ ازدواج و زناشویی
- ↲ کودکان و نوجوانان
- ↲ جوانان
- ↲ تاريخ
- ↲ شخصيت ها
- ↲ اخیار
- ↲ اشرار
- ↲ کتابخانه
- ↲ کتاب مخصوص ویندوز
- ↲ کتاب مخصوص موبایل
- ↲ کتابشناسي
- ↲ بخش ادبي
- ↲ شعر
- ↲ داستان
- ↲ قطعه ادبي
- ↲ نکته ها و لطایف
- ↲ پرسش و پاسخ
- بخش عمومی
- ↲ مناسبت و یادواره
- ↲ ماه مبارک رمضان
- ↲ اخبار مذهبي
- ↲ فعالیتهای جمعی
- ↲ نمایشگاه اعتقادات
- ↲ دیگر گفتگو ها
- صوت
- ↲ تلاوت
- ↲ دعا و زیارت
- ↲ مداحی و روضه
- ↲ مناسبت ها
- ↲ مولودی و همخوانی
- ↲ جلسات سخنرانی
- ↲ قصه
- ↲ دیگر نواها
- ↲ معرفی و بررسی آثار صوتی تصویری
- تصویر
- ↲ فیلم
- ↲ فلش
- ↲ اماکن مذهبی
- ↲ دیگر تصاویر
- ↲ گرافیک مذهبی
- ↲ آموزش و سوالات
- ↲ پشت زمینه
- ↲ طرح و ایده
- چندرسانه ای
- ↲ همراه مذهبی
- ↲ نرم افزارهای اسلامی
- ↲ معرفی پايگاه ها