*** تو ديشب شونه زدي موي منو... ***

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 133 بار

*** تو ديشب شونه زدي موي منو... ***

پست توسط خاک قدم هايش »

 
واگویه ی مظلومانه ی زینب کودک با فاطمه ی مادر سلام الله علیهما 



 تو دیشب شونه زدی موی منو

پیچیدی طرّه ی گیسوی منو



قصّه های کربلا رو گفتی

با لبات بوسه زدی روی منو



دیگه بی تو خونه ی ما خرابه

دل بابامون ز غصّه کبابه



تو که رفتی خونه مون تاریکه

دخترت زماتمت بی تابه




رشته ی صبر پدر بگسسته

چون دیده پهلوی تو بشکسته



آخه کی تو صورتت سیلی زده

که همه درارو بر ما بسته؟



واسه چی کبود شده بازوی تو ؟

کی زده بادست خود به روی تو ؟



قصّه ی میخ در خونه چیه؟

دخترت مونده در آرزوی تو




غصّه ی اون در و دیوار کم نیست

میخ و اون سینه ی خونبار کم نیست



این در خونه ی ما سوخته نبود

غصّه ی شعله ی اشرار کم نیست




جون ِ مادر مهدی ما کی میاد؟

آرزوی همه دل ها کی میاد ؟


کی میاد مونس جان عاشقان؟

مرهم زخمای زهرا(س) کی میاد؟




کی میاد با دوای مادرمون ؟

تا بشه خوب دردای مادرمون




غصّه ی غربت ما به سر بیاد

بگیره خون بهای  




* علی توکّلی بینا
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
ارسال پست

بازگشت به “شعر”