اشــك عــاشق
؛ دلش دریا می
وقت بود كه به خدا خواسته اش رو گفته
بار خدا می گفت : از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!
قطره عبور كرد و گذشت
قطره پشت سر گذاشت
قطره ایستاد و منجمد شد
قطره روان شد و راه افتاد
قطره از دست داد و به آسمان رفت
قطره؛ هر بار چیری از رنج و عشق و صبوری
روزی كه خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!
خدا قطره را به دریا رساند
قطره طعم دریا را چشید
طعم دریا شدن را
؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟
گفت : هست!
گفت : پس من آن را می
ترین را، و بی نهایت را !
خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!
آدم عاشق بود، دنبال كلمه ای می گشت تا عشق را درون آن
هیچ كلمه ای توان سنگینی عشق را
همه ی عشقش را درون یك قطره
از قلب عاشق عبور كرد!
وقتی كه قطره از چشم عاشق چكید. خدا گفت :
تو بی نهایتی، زیرا كه عكس من در اشــك عــاشق است!
[External Link Removed for Guests]
تقدیم به عاشقــان سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)
