.::. حسينيه دل .::.

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

.::. حسينيه دل .::.

پست توسط Labbaik »

  الله الرحمن  


[FONT=Georgia] .::. حسينيه دل .::.  

از روزى که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جارى ساخته‏اند،از شبى که در پياله دلمان شربت گواراى ولايت ريخته‏اند،دلمان يک حسينيه پر شور است.

در حسينيه دلمان، مرغهاى محبت‏سينه مى‏زنند و اشکهاي يتيم در خرابه چشم، بى‏قرارى مى‏کنند.

سينه ما تکيه‏اى قديمى است، سياهپوش با کتيبه‏هاى درد و داغ، که درب آن با کليد «يا حسين‏» باز مى‏شود و زمين آن با اشک و مژگان، آب و جارو مى‏شود.


ما دلهاى شکسته خود را وقف اباعبدالله (ع) کرده‏ايم و اشک خود را نذر کربلا، و اين «وقفنامه‏» به امضاى حسين (ع) رسيده است.

صبحها وقتى سفره عزا گشوده مى‏شود، دل روح مان گرسنه عاطفه و تشنه عشق مى‏شود. ابتدا چند مشت آب بيدارى‏ به صورت جان مى‏زنيم تا خواب غفلت‏ را بشکنيم.

زيارتنامه را که مى‏بينيم، چشممان آب مى‏افتد و السلام عليک‏ را که مى‏شنويم، بوى خوش کربلا به مشام ما مى‏رسد.


توده‏هاى بغض، در گلويمان متراکم مى‏گردد و هواى دلمان ابري مى‏شود و آسمان ديدگانمان باراني!

سر سفره ذکر مصيبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهاى «يا حسين‏» مى‏کنيم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان مى‏پاشد، به دهان که مى‏رسد،

قند و نمک در کاممان مى‏آميزد و اين محلول شور و شيرين با درمان عشق ماست و ما نمک‏گير سفره حسين(ع) مى‏شويم  

و اين است که تا آخر عمر، دست و دل از حسين (ع) بر نمى‏داريم.


آنگاه، جرعه جرعه زيارت عاشورا مى‏نوشيم و سر سفره توسل، ولايت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان مى‏گذاريم.

در اين خشکسالى دل و قحطى عشق، نم‏نم باران اشک، غنيمتى است!


 !... ما را به چشمه کربلا تشنه‏تر کن! 


 :جواد  


 
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “قطعه ادبي”