برخی از تجاوزات ابوبکر

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
New Member
New Member
پست: 7
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۷, ۱۲:۲۹ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 20 بار
سپاس‌های دریافتی: 28 بار

برخی از تجاوزات ابوبکر

پست توسط هاشمی بنارویه »

[FONT=Impact]مناظره ی علمای بغداد 
[FONT=Impact][HIGHLIGHT=#9bbb59]یک مناظره ی تاریخی میان یک عالم شریف علوی شیعه ویک عالم قرشی عباسی سنی است درمحضر ملک شاه سلجوقی   
   : گیریم که همه ی حرفهای شما درباره ی عمر صحیح ودرست باشد واو را خطا کار وغاصب خلافت بدانیم ودر احکام خدا تصرف کرد وبرخلاف آنها حکم نمود ولی بگویید ببینم چرا ابوبکر را قبول ندارید ؟   
   : ما ابوبکر را بجهت بسیاری چیزها رد می کنیم ودر اینجا تنها به دو نمونه اکتفا می نماییم.  
 اولا: رفتلرخصمانه ی او نسبت به دخت گرای پیامبر اکرم (ص) بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) بود وعداوتها واذیتهایی که نسبت به آن بانوی گرامی از خود نشان داد. 
 ثانیا : حدشرعی را که باید برخالد بن الولید زنا کار جنایت پیشه جاری نماید از او برداشت واجرا ننمود. 
 شاه با تعجب پرسید : چه گفتید ؟ مگر خالدبن الولید جنایتکاربود؟  
 علوی : آری . شاه : جنایت او چه بود ؟ علوی : بزرگ تجاوز وجنایتش این بود که زمانی ابوبکر او را بسوی مالک بن نویره آن صحابی بزرگوار پیامبر که حضرت وی را مژده ی بهشت داده ودر گروه بهشتیان یاد کرده بود فرستاد وبه او دستور داد یعنی ابوبکر به خالد که مالک وتمامی قومش را به قتل برساند. 
 مالک که درآن وقت بیرون مدینه بود وقتی خالد را دید با لشکریانش بسوی او می آید به افراد خود دستور داد که اسلحه بدست گیرند و آماده پیکار باشند آنها نیز بلافاصله مسلح گردیدند ، خالد همینکه به آنها رسید وایشان را مسلح وآماده نبرد دید با نیرنگ ودروغ قسم یاد کرد که قصد بدی و غرضی با آنها ندارد واظهار داشت ما برای جنگ با شما نیامده ایم بلکه امشب را مهمان شما هستیم . 
 مالک وقتی دید خالد قسم خدا را یاد نمود سخن او را یاد نمود سخن او را پذیرفت وخود و افرادش اسلحه را برزمین گذاشتند وقت نماز که فرا رسید مالک با یارانش به نماز ایستادند که ناگهان خالد با دار و دسته اش برآنها یورش بردند ودر ابتدا دستهای مالک ویاران اورا از پشت بستند وسپس تا آخرین نفر آنها را این خالد خونخوار ودغکار جنایت پیشه از دم شمشیر گذرانید و به اینکار اکتفا ننمود بلکه درهمان شب قتل مالک به همسر او که بانویی وجیهه وزیبا بود تجاوز کرد وعمل شنیع زنا را انجام داد آنگاه از سرمالک ویارانش اجاقی برپا نمود وبر روی آنها دیگهای غذا را بار کرد وبا همدستانش خوراک زناکاری را پختند وخوردند ... زمانی که خالد به مدینه بازگشت عمر خواست که خالد را به خاطر کشتن افراد مسلمان قصاص نماید وحد زنا را با زن مالک انجام داده بود بر او جاری نماید اما ابوبکر این مرد با ایمان به شدت با این کار مخالفت کرد ومانع اجرای حد خدا شد و با این عمل خون مسلمانها را به هدر داد ویکی از حدود الهی را عاطل وباطل نمود.  
 شاه خطاب به وزیرش : این سخنان علوی راجه به خالد وابوبکر حقیقت دارد ؟  
 وزیر آری قربان تاریخ نویسان ایچنین نقل کرده اند . 
 شاه : در اینصورت چرا بعضیها خالد را شمشیر کشیده ی خدا میدانند ؟  
 علوی : درواقع او شمشیر از کار افتاده ی شیطان بود اما چون دشمن حضرت علی ابن ابیطالب (ع) بود ودر آتش زدن در خانه حضرت فاطمه (س) سهم به سزایی با عمر و دوستانش داشت برخی از سنیها به او لقب شمشیر خدا داده اند. 
 شاه گفت : مگر سنی ها با علی ابن ابیطالب (ع) دشمنی دارند؟  


(( منبع : کتاب مناظره علمای بغداد ، از ابوالهیجاء مقاتل بن عطیه حنفی مذهب ))
برگردان وملحقات سیدعلی لواسانی
ارسال پست

بازگشت به “تاريخ”