«بنی قریظه» نام یکی از قبایل یهودی مدینه و نیز نام یکی از غزوههای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود. گفته میشود که آنان در روزگار «عادیا بن سموئل » یهودی شدند، سپس در کوهی به نام « قریظه » اقامت کردند. بنا بر نظر برخی دیگر از مورخین، « قریظه » نام جد اعلای آنها بود.
پیامبر اکرم پس از هجرت به مدینه، با یهودیان بنی قریظه پیمان صلح و عدم تجاوز بست، ولی آنان بارها عهد و پیمان خود را شکستند و سرانجام با حمله احزاب به مدینه در سال پنجم هجری قمری، کعب بن اسد، رییس بنی قریظه، به وسوسه یحیی بن اخطب، از بزرگان بنی نضیر ، پیمان خود را با پیامبر و مسلمانان شکست و به قریش و هم پیمانان آنها پیوست.
پیامبر خدا سعد بن عباده(1)، رئیس خزرج، را با دو تن دیگر از مسلمانان نزد بنی قریظه فرستاد تا درباره این مسئله تحقیق کنند. رئیس بنی قریظه پیمان خود با مسلمانان را انکار کرد و زبان به دشنام گشود.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به فرمان خداوند مأمور شد کار بنیقریظه را، که ستون پنجم کفار بود، یکسره کند.
موذن اذان گفت و پیامبر نماز ظهر را با مسلمانان اقامه کرد؛ آنگاه به مؤذن دستور داد که چنین بگوید:« آنان که پیرو محمد صلی الله علیه و آله هستند، باید نماز عصر را در محله بنیقریظه بخوانند » .
سپس پرچم را به دست علی علیه السلام داد و مسلمانان روانه محله بنی قریظه شدند. پس از محاصره یک ماهه قلعه بنیقریظه، پیامبر فرمود:« بنی قریظه باید بدون هیچ قید و شرط تسلیم مسلمانان شوند.» (زیرا که هیچ بعید نبود آنها نیز مانند بنی نضیر هنگامی که از تیررس مسلمانان خارج شدند، باز با تحریک اعراب بتپرست، اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگی روبرو سازند و باعث شوند خون عده زیادی ریخته شود.(
بالاخره بنی قریظه تصمیم گرفتند بدون قید و شرط تسلیم مسلمانان شوند و بیچونوچرا آنچه را که سعد بن معاذ (2) درباره آنها حکم کند بپذیرند.
سعد بن معاذ که بر اثر تیری که به دستش خورده بود، در خیمهای بستری بود، به محضر رسول خدا رسید و نظر داد که سربازان بنی قریظه اعدام شوند، اموالشان تقسیم شود و زنان و فرزندانشان اسیر شوند(3).
____________________________________________________________
1 - سعد بن دلیم ابن حارثه خارجی، ملقب به ابوثابت، از صحابه مهم پیامبر بود. او رئیس قبیله خزرج و از امرا و بزرگان مدینه در دوره جاهلیت و همچنین اسلام به شمار میرفت. سعد به دلیل داشتن مهارت در کتابت، تیر اندازی و شنا به «کامل» مشهور بود. در بیعت عقبه رئیس انصار بود و در جنگ احد و جنگ خندق و جنگهای دیگر در سپاه اسلام شرکت داشت. پس از رحلت پیامبر، او ذلت انصار را پیش بینی کرد، لذا به شام رفت و در سال 15 هجری در زمان خلافت عمر در همان جا در گذشت.
مشهور است که او به امر عمر به قتل رسید و شایع شد که توسط طایفه جن کشته شده است.
پسر او، قیس بن سعد، از یاوران مخلص امام علی و امام حسن علیهماالسلام شد.
2 - کنیه سعد بن معاذ، ابوعمرو بود سعد حدود 32 سال قبل از هجرت، در طایفه «بنی عبد الاشهل» از قبیله اوس در شهر مدینه در خانواده ای بزرگ به دنیا آمد. پدرش قبل از اسلام از دنیا رفت ولی مادرش تا زمان نبوت پیامبر اسلام زنده ماند و مسلمان شد.
سعد مردی مدبر و شجاع و شخصیتی بانفوذ در میان قبیله خود بود. از این رو در همان دوران جوانی به مقام
ریاست قبیله اوس برگزیده شد.
مسلمانشدن سعد تاثیر شگرفی در گسترش آیین پیامبر در مدینه داشت؛ به گونه ای که با تدبیر وی در یک روز تمامی مردم بنی الاسهل مسلمان شدند. او از آن هنگام تا زمان شهادت در راه گسترش و ترویج اسلام لحظهای از پا ننشست، تردیدی به دل راه نداد و در تمامی صحنهها حضور یافت.
پس از نبرد بدر، در جنگ احد، غزوه بنی قینقاع، سریه قتل کعب بن الاشرف، غزوه بنی نضیر شرکت کرد. آخرین صحنه رزم وی، میدان جنگ خندق در یوم الاحزاب بود که بازویش آسیب دید و به مقام جانبازی نایل آمد.
مورخان نوشته اند که در جنگ خندق تیری نیز به رگ اکحل (رگ حیاتی) سعد اصابت کرد و او از شدت خونریزی بیحال شد و بر زمین افتاد. پس از پراکنده شدن لشگر احزاب، پیامبر خدا به فرمان خداوند، یهودیان بنی قریظه را که عهد شکسته و با مشرکان مکه در جنگ احزاب همکاری کرده بودند، محاصره نمود. آنان مدتی بعد به قضاوت و حکم سعد بن معاذ تن دادند.
سعد که در بستر بیماری بود، خود را به آنجا رساند و درباره بنیقریظه چنین داوری کرد:«مردان بالغ آنان کشته شوند، زنانشان اسیر و اموالشان میان مهاجران فقیر مدینه تقسیم گردند.» حکم سعد مورد تائید پیامبر اکرم قرار گرفت و اجرا شد.
سعد بن معاذ پس از این داوری بر اثر جراحت همان تیر، در سال پنجم هجرت در مدینه دار فانی را وداع گفت. پیامبر در مراسم غسل و کفن و تشییع جنازه وی شرکت کرد و تجلیل فراوانی از او به عمل آورد. وی در هنگام شهادت حدود 37 سال داشت. (الاستیعاب، ج 2، ص 27؛ الاصابه، ج 2، ص 27؛ اسدالغابه، ج 2، ص 273؛ الطبقات، ج 3، ص 420؛ قاموس الرجال، ص 65؛ اعیان الشیعه، ج 7، ص 230؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 13، ص 272 ).
3- المغازی واقدی، ج2، ص496 ؛ سیره ابن هشام، ج3، ص244 ؛ فروغ ابدیت، ج2 .
پايگاه استاد حسين انصاريان
غزوه بنی قریظه
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: غزوه بنی قریظه
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
یکی از مواردی که در تاریخ تحریف شده و متاسفانه در کتب مکتب خلفا در بوق شده است و بعضا دیده می شود که به کتب ما نیز داخل شده این است که
یهود بنی قریظه همگی با حکم سعدبن معاذ و تایید پیامبر (ص) کشته شدند ، و همان کاری که فرعون با قوم موسی می کرد ، (العیاذ بالله) پیامبر.ص با یهود کرد .
یعنی مردانشان را سربرید و زنان را نگه داشت !
این دروغ بزرگ سال ها در کتب مختلف رخنه پیدا کرد و امروز دست مایه ای برای غرب شده ، به اینکه پیامبر(ص) خشونت طلب بوده و چنین و چنان کرده ...
متاسفانه از ماست که بر ماست ؛ ریشه همه اهانت ها و تهمت هایی که به پیامبر(ص) زده می شود در کتب مکتب خلفاست .
در صورتی که چنین چیزی به هیچ عنوان در منابع معتبر مکتب اهل بیت (ع) نقل نشده است . و تنها محاصره ایشان نقل شده و اینکه پس از محاصره
به کجا رفتند دقیق ثبت نشده است . اما این از مسلمات است که توسط پیامبر(ص) کشته نشدند .
جالب است بدانید که در برخی از این کتب منحرف آمده که 700 تن از این یهودیان هر روز در بقیع ، به مدت چند روز توسط امام علی (ع) و چند تن دیگر
سرشان زده می شد !!!
کجای سیره پیامبر رحمت (ص) چنین منشی را سراغ دارید ؟ از مهمترین دلایل ردّ این مسئله این است که هیچ گزارشی نیامده که بعدا یهود این مورد را
دست مایه تعرض به مسلمین قرار دهند ، مطمئنا یهود کینه توز از این مسئله به راحتی چشم نمی پوشید ، اما هیچ جا نداریم که کاری کرده باشند .
دوم اینکه اگر پیامبر.ص می خواست یهودیان را به این شکل بکشد ، خوب در خیبر (كه بعد از این ماجراست) چرا نکشت ! که هم موقعیت بهتری بود و هم
عده بیشتری را می توانست از دم تیغ بگذارند .
سوم اینکه وقتی فرمان محاصره توسط خداند متعال صادر می شود ، چگونه ممکن است که فرمان قتل از سعدبن معاذ صادر شود ؟!!!
همانکه فرمان محاصره داده ، اگر لازم می دانست فرمان قتل هم می داد ، و نیازی به فرمان شخص ثالثی نبود .
ضمن اینکه باید توجه داشت شخصیت محترم سعدبن معاذ ، غیر قابل چشم پوشی است و نمی توان چنین نسبت هایی به او داد .
یکی از دلایل دروغ بستن بر او ، حسادتی بود که به موقعیت او می شد ، و جاعلان این اخبار سعی در شکستن شخصیت پیامبر(ص) و یاران او داشته اند .
البته این خطاب ها کلی بود ، و هشداری به همه عزیزان پیرو مکتب اهل بیت (ع) که در نقل برخی موارد باید دقت کرد ، مبادا که
خلاف واقعی گفته نشود و روزگاری دستاویز استعمار نوین و ریشه کن دین شود .
ممنون از HRG عزیز که با نقل این داستان ، موجب نقد آن و اطلاع رسانی به سایرین را فراهم نمود .
موفق باشید
با سلام
HRG نوشته شده:پس از پراکنده شدن لشگر احزاب، پیامبر خدا به فرمان خداوند، یهودیان بنی قریظه را که عهد شکسته و با مشرکان مکه در جنگ احزاب همکاری کرده بودند، محاصره نمود. آنان مدتی بعد به قضاوت و حکم سعد بن معاذ تن دادند.
سعد که در بستر بیماری بود، خود را به آنجا رساند و درباره بنیقریظه چنین داوری کرد:«مردان بالغ آنان کشته شوند، زنانشان اسیر و اموالشان میان مهاجران فقیر مدینه تقسیم گردند.» حکم سعد مورد تائید پیامبر اکرم قرار گرفت و اجرا شد.
سعد بن معاذ پس از این داوری بر اثر جراحت همان تیر، در سال پنجم هجرت در مدینه دار فانی را وداع گفت. پیامبر در مراسم غسل و کفن و تشییع جنازه وی شرکت کرد و تجلیل فراوانی از او به عمل آورد. وی در هنگام شهادت حدود 37 سال داشت. (الاستیعاب، ج 2، ص 27؛ الاصابه، ج 2، ص 27؛ اسدالغابه، ج 2، ص 273؛ الطبقات، ج 3، ص 420؛ قاموس الرجال، ص 65؛ اعیان الشیعه، ج 7، ص 230؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 13، ص 272 ).
3- المغازی واقدی، ج2، ص496 ؛ سیره ابن هشام، ج3، ص244 ؛ فروغ ابدیت، ج2 .
پايگاه استاد حسين انصاريان
یکی از مواردی که در تاریخ تحریف شده و متاسفانه در کتب مکتب خلفا در بوق شده است و بعضا دیده می شود که به کتب ما نیز داخل شده این است که
یهود بنی قریظه همگی با حکم سعدبن معاذ و تایید پیامبر (ص) کشته شدند ، و همان کاری که فرعون با قوم موسی می کرد ، (العیاذ بالله) پیامبر.ص با یهود کرد .
یعنی مردانشان را سربرید و زنان را نگه داشت !
این دروغ بزرگ سال ها در کتب مختلف رخنه پیدا کرد و امروز دست مایه ای برای غرب شده ، به اینکه پیامبر(ص) خشونت طلب بوده و چنین و چنان کرده ...
متاسفانه از ماست که بر ماست ؛ ریشه همه اهانت ها و تهمت هایی که به پیامبر(ص) زده می شود در کتب مکتب خلفاست .
در صورتی که چنین چیزی به هیچ عنوان در منابع معتبر مکتب اهل بیت (ع) نقل نشده است . و تنها محاصره ایشان نقل شده و اینکه پس از محاصره
به کجا رفتند دقیق ثبت نشده است . اما این از مسلمات است که توسط پیامبر(ص) کشته نشدند .
جالب است بدانید که در برخی از این کتب منحرف آمده که 700 تن از این یهودیان هر روز در بقیع ، به مدت چند روز توسط امام علی (ع) و چند تن دیگر
سرشان زده می شد !!!
کجای سیره پیامبر رحمت (ص) چنین منشی را سراغ دارید ؟ از مهمترین دلایل ردّ این مسئله این است که هیچ گزارشی نیامده که بعدا یهود این مورد را
دست مایه تعرض به مسلمین قرار دهند ، مطمئنا یهود کینه توز از این مسئله به راحتی چشم نمی پوشید ، اما هیچ جا نداریم که کاری کرده باشند .
دوم اینکه اگر پیامبر.ص می خواست یهودیان را به این شکل بکشد ، خوب در خیبر (كه بعد از این ماجراست) چرا نکشت ! که هم موقعیت بهتری بود و هم
عده بیشتری را می توانست از دم تیغ بگذارند .
سوم اینکه وقتی فرمان محاصره توسط خداند متعال صادر می شود ، چگونه ممکن است که فرمان قتل از سعدبن معاذ صادر شود ؟!!!
همانکه فرمان محاصره داده ، اگر لازم می دانست فرمان قتل هم می داد ، و نیازی به فرمان شخص ثالثی نبود .
ضمن اینکه باید توجه داشت شخصیت محترم سعدبن معاذ ، غیر قابل چشم پوشی است و نمی توان چنین نسبت هایی به او داد .
یکی از دلایل دروغ بستن بر او ، حسادتی بود که به موقعیت او می شد ، و جاعلان این اخبار سعی در شکستن شخصیت پیامبر(ص) و یاران او داشته اند .
البته این خطاب ها کلی بود ، و هشداری به همه عزیزان پیرو مکتب اهل بیت (ع) که در نقل برخی موارد باید دقت کرد ، مبادا که
خلاف واقعی گفته نشود و روزگاری دستاویز استعمار نوین و ریشه کن دین شود .
ممنون از HRG عزیز که با نقل این داستان ، موجب نقد آن و اطلاع رسانی به سایرین را فراهم نمود .
موفق باشید
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]