بسم الله الرحمن الرحیم
:.:... آشنایی با مفاهیم اولیه علم حدیث ...:.:
1- حدیث
تعریف حدیث :
الف) در لغت
صفت مشبهه از ر یشۀ « ح د ث » و به معنا ی آن چیزی است که ابتدا نبوده ، سپس به وجود آمده و جدید است؛
به سخن و کلام هم از آن رو حدیث می گویند که به تدریج به وجود می آید در قرآن هم به معنای « کلام و سخن » به کار رفته است؛
آنجا که می فرماید: « فبأی حدیثٍ بعده یؤمنون » (1) پس به کدامین سخن ایمان می آورند. (٢) ؛
------------------------------------------------------------------------------------------------------
ب) در اصطلاح
تعریف شیعه از حدیث :
عالمان شیعه آن را چنین تعریف کرد ه اند : « کلامٌ یحکی قولَ المعصومِ أو فعلَه أو تقریرَه »
حدیث ، سخنی است که گفتار ، کردار و تقریر معصوم (علیه السلام) را گزارش میکند. (3)
در این تعریف، مراد از معصوم (علیه السلام) رسول خدا (صلی الله علیه و آله )، حضرت زهرا (سلام الله علیها ) و امامان دوازده گانه (علیهم السلام) هستند.
در تعریف حدیث، وقتی گفته می شود «... کلامٌ » یعنی حدیث از جنس سخن و کلام است ؛
خواه این کلام به صورت ، کتبی نوشته شود یا به صورت شفاهی منتقل گردد.
محتوا و مضمون این کلام ممکن است یکی از سه صورت ذیل را داشته باشد:
١- مضمون آن، ممکن است سخنی باشد که معصوم (علیه السلام ) نقل کرده است ؛ مانند این حدیث که در کافی آمده:
مُحَمَّدُ بنُ یحیی، از أحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ ، از مُحَمَّدِ بنِ سِنانٍ، از عَلِی بنِ رِباطٍ، از عُبَیدِ بنِ زُر ارَةَ نقل میکند ، که أبُوعَبدِاللَّهِ (علیه السلام ) فرمود:
« بَرُّوا آباءَکم یبَرَّ کم أبناؤُکم وَ عِفُّوا، عَن نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُکم » (4)
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند :
به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند و نسبت به زنان مردم عفت داشته باشید تا نسبت به زنان شما عفت ورزند .
این روایت، سخن معصوم، یعنی امام صادق (علیه السلام) گزارش شده است.
٢- مضمون حدیث غیر از سخن، ممکن است عملی باشد که از معصوم سر زده است ؛ مانند این حدیث که:
أحمَدُ بنُ مُحَمَّدٍ ، از عَلِی بنِ الحَسَنِ ، از أحمَدَ بنِ صَبِیحٍ، از عَنبَسَةَ العابِدِ روایت میکند که :
« قُبِضَ النَّبِی (صلی الله عل یه و آله ) عَلی صَومِ شَعبانَ وَ رَمَضانَ وَ ثَلا ثَةِ أیامٍ فِی کلِّ شَهرٍ أوَّلِ خَمِیسٍ وَ أوسَطِ أربِعاءَ وَ
آخِرِ خَمِیسٍ وَ کانَ أبُوجَعفَرٍ وَ أبُوعَبدِاللَّهِ (علیه السلام) یصُومانِ ذلِک » (5)
آخِرِ خَمِیسٍ وَ کانَ أبُوجَعفَرٍ وَ أبُوعَبدِاللَّهِ (علیه السلام) یصُومانِ ذلِک » (5)
پیامبر (صلی الله عل یه و آله ) قبض روح شد ، در حالی که به روزه گرفتن ماه شعبان و ماه رمضان و سه روز در هر ماه؛
اولین پنج شنبه، چهارشنبۀ وسط و آخر ین پنج شنبه، مداومت داشت؛ از این رو امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) این روزها را روزه می گرفتند.
در این روایت، عمل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و صادقین (علیهما السلام) گزارش شده است.
٣- مضمون حدیث، غیر از دو حالت پیشین، ممکن است متضمن تقریر و تأ یید معصوم (علیه السلام ) باشد؛
توضیح آنکه ، هرگاه عملی در مقابل یکی از معصومین (علیهم السلام ) صورت گیرد، محذوری هم برای ایشان در اظهار نظر وجود نداشته
باشد ، و آنها سکوت کنند و از آن عمل نهی نکنند، این سکوت به معنای جواز آن عمل تلقی، و از آن به تقریر تعبیر می شود.
باشد ، و آنها سکوت کنند و از آن عمل نهی نکنند، این سکوت به معنای جواز آن عمل تلقی، و از آن به تقریر تعبیر می شود.
از جمله احادیثی که از تقریر ایشان حکایت میکند، احادیث مربوط به « متعه »است. در روایات متعددی گزارش شده است که یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله)
در زمان حیات آن حضرت به این کار مبادرت میکردند و ایشان از این کار نهی نمیکردند. (٦)
چنین روایاتی از تقریر ایشان حکایت دارد؛
با این توضیح ، به هر سخنی که مضمون آن یکی از سه مورد پیشین باشد، حدیث گفته می شود.
----------------------- پی نوشت -------------------------------
١. مرسلات/ ٥٠
٢. کلمۀ حدیث طبق قاعده باید به الحِدثان و الحُدثان جمع بسته شود، اما برخلاف قاعده به را « أحادیث » جمع بسته شده است . برخی نیز
« أحدوثه » جمع حدیث تلقی می کنند، برخی نیز « احدوثه » را مفرد احادیث آورده اند. در هر صورت این بحث اختلافی است ؛
ر.ک: ابن منظور، لسان العرب ، بیروت، دار البیروت للطباعة و النشر، ١٩٥٥ م، ج ٢، ص ١٣٣ (ذیل واژه )؛ طریحی، مجمع البحرین ، ج ٢، ص ٢٤٦ ؛
فراهیدی، العین، ج ٣، ص ١٧٧(ذیل واژه )؛ سیوطی، تدریب الرا وی تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی ، تحقیق احمد عمر هاشم، بیروت،
دار ال کتب العربی، ١٩٩٦ م، ج ١، ص٢٩ ؛ جمال الدین قاسمی، قواعد التحدیث ، بیروت، دار النفاس، ١٤٠٧ ه، چاپ اوّل، ص ٦١ ؛
عبد الله مامقانی، مقباس الهدایه ، قم، مؤسسۀ آلالبیت، اوّل، ١٤١١ ه ، مهر، ص ٥٦ ؛
برخی در حدیث نامیدن سخن پیامبر، توجه به تفاوت آن با قرآن را ملحوظ م ی دانند؛ ر.ک: قاسمی، پیشین، ص ٦١.
٣. سید حسن صدر، نهایة الدرایه، تحقیق ماجد غرباوی، المشعر، ص ٨٠ ؛ عبد الهادی فضلی، اصول الحدیث، مؤسسة امّ القری و التحقیق و النشر،
چاپ دوم ، ١٤١٦ ه، ص ٣٣ ؛ تعریف شیخ بهایی از آن اند کی تفاوت م ی کند. برای این قول و نقد آن، ر .ک: حسن صدر، پیشین، ص ٨٥ ؛ شهید ثانی
و میرداماد در تعریف خود از حدیث، تعریف مطابق با دیدگاه اهل سنت، مبنی بر شمول آن بر قول و فعل صحابی و تابعی را برگ زیده اند؛ ر .ک: شهید
ثانی، الرعایة لحال البدایة فی علم الدرایة ، تحقیق مرکز الإبحاث و الدراسات الاسلامیة، قم، بوستان کتاب، ١٤٢٣ ه، ص ٥٤ . میرداماد محمدباقر
حسینی، الرواشح السماویه ، تحقیق نعمت الله جلیلی، قم، دار الحدیث، ١٤٢٢ ه، ص ٦٧ ؛ این تعریف را عموم عالمان شیعه نقد کرد ه اند؛ ر .ک:
. مامقانی، پیشین، ج ١، ص ٦٠ ؛ صدر، پیشین، ص ٨١ ؛ فضلی، پیشین، ص ٣٣
. ٤. شیخ کلینی، اصول الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ١٣٦٥ ه، ج ٥، ص ٥٥٤
. ٥. همان، ج ٤، ص ٩١ ، ح ٧
٦. برای نمونه ر .ک: محمد حسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ج ٤، ص ٢٩٦ ؛ راوی در این مورد م یگوید : « فعلته مع رسول الله (صلی الله علیه و آله)
ثم لم ینهانا عنه حتی قبضه الله ...»
(1)