آشنايي با علم « اصول فقه »

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

آشنايي با علم « اصول فقه »

پست توسط محمد علي »

بسم الله الرحمن الرحیم



« علم اصول ، منطق علوم و معارف دينى »


" استاد گرانقدر شیخ محمّد سند "



در روند تكاملى علم اصول، هر يك از نظامهاى اصولى و مكاتب وابسته به آن، سعى داشته‏اند تعريفى فراگير براى اين علم ارائه دهند كه خود بخشى از كتب اصول را پر كرده است.

به نظر ما - با توجه به كاربرد علم اصول - مى‏توان آن را « منطق معرفت دينى‏ » و « ميزان سنجش فقه كل دين‏ » - و نه فقه به معناى اصطلاحى‏اش - دانست.

همان‏گونه كه علم منطق، ميزان سنجش و معيار تفكر صحيح در معارف بشرى است، علم اصول هم، منطق تفكرات و معارف در حوزه‏ى علوم وابسته به دين است.


ميزان و معيار صحت و سقم استدلالهاى به كار رفته در علوم دينى مى‏باشد.


بسيارى از بحث‏هاى مقدماتى اين علوم، رابطه‏ى تنگاتنگى با اصول دارند. در علم تفسير مباحثى همچون حجيت ظواهر كتاب مجيد، حجيت تاويل و موارد نزول،

حجيت قرائات سبعه، ثبوت نسخ، نسبت‏حجيت قرآن با حجيت‏سنت، همگى با ابزارهاى اصولى قابل بررسى و تحقيق است.

در علم كلام، بحث‏حجيت عقل نظرى و عملى و شئون مربوط به آن و حجيت ادراكات و طرق آن، تمامى به بركت قواعد اصولى است.

در فوائد رجالى علم رجال بحث‏هاى اصولى مهمى همچون منشا حجيت قول رجالى و حجيت قرائن و امارات توثيق ديده مى‏شود.

در مباحث تاريخى مربوط به تاريخ اسلام نيز بحث‏هايى همچون حجيت قول و عمل، سيره رسول الله (ص)، چگونگى تعارض و ترجيح اقوال راويان تاريخ و سيره و غزوات پيامبر و كيفيت‏حل آنها،

به چشم مى‏خورد كه همگى بحث‏هاى اصولى‏اند.

در عرفان هم يكى از ادوات معرفت، كشف و شهود است كه در معرفت توحيدى و نبوى و ولوى و اخروى و درجات وجودى انسانى نقش بسزايى دارد. ولى يك نكته در آن بسيار حايز اهميت است و آن اين كه چگونه بين كشف و شهود رحمانى و كشف شيطانى امتياز دهيم؟ حجيت مكاشفات رحمانى و ميزان روشنگرى آنها از حقايق و واقعيات به چه كيفيت است؟ و اين خود يكى از مباحث كليدى عرفان است و بزرگان اين طريق متذكر آن شده‏اند كه بايد مكاشفات و شهودات، بر كتاب و سنت عرضه شوند تا بتوان براى آنها درجاتى از حجيت قايل شد و اين جاست كه عرصه جولان علم اصول است.


قواعد اطلاق و تقييد، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، ظاهر و باطن، محكم و متشابه و موازين تعارض، در اين ميدان كاربرد وسيعى دارند.


بحث‏حجيت تاويلات و اين كه آيا از قبيل ظهورات است‏يا خير؟ تاويل به عهده‏ى چه كسى است و در چه زمينه‏هايى برد دارد؟ همگى ابحاث اصولى‏اند.

آن قسمت از علم اخلاق كه متكفل آداب دينى است، از آن جايى كه با مباحث نقلى و آيات و روايات سروكار دارند، باز در تحليل و بررسى اينها محتاج علم اصولند.

سعه و ضيق، اطلاق و تقييد، عموم و خصوص ادله‏ى نقلى و ترابط عقل و نقل در اين محدوده و نسبت‏سنجى احكام عقلى با احكام نقلى از اين قبيلند.

اينها گوشه‏اى بود از شواهدى بر كيفيت تاثير علم اصول بر ساير علوم دينى كه به طور اجمال بيان شد.



ادامه دارد ...
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

پست توسط محمد علي »

.

جالب اين جاست كه علم اصول از حيث ابواب و مباحث، شباهتى به علم منطق دارد. در علم منطق دو بحث مهم (مباحث لفظ و دلالت) و (مباحث‏حجت) هست

كه در علم اصول هم اين دو باب موجود است. مباحثى همچون استقراء، هرمنوتيك، زبان دين، تجربه‏ى دينى، شديدا وابسته به سيستم اصولى است.

هر دو علم ميزانى براى كنترل خطا در تفكرات و استدلالات هستند. يكى در تفكرات بشرى و ديگرى در تفكرات دينى.

البته اين به آن معنا نيست كه ما علم منطق را در استدلالات دينى و تقييم كيفيت آنها بى‏تاثير مى‏دانيم بلكه ما علاوه بر نقش علم منطق در شيوه استدلالات دينى،

براى علم اصول هم نقش مشابهى قايليم.


شايد بتوان گفت كه شالوده معرفت‏بشرى بر كاوش‏هاى عقل نظرى نهاده شده ولى پايه‏ى معرفت دينى بر كاوش‏هاى عقل عملى قرار گرفته است.

و از اين بابت است كه در قرآن و سنت، جهل در مقابل عقل قرار گرفته ، نه در مقابل علم. اين رويكرد نشانگر كاربرد عقل عملى است و رويكرد دوم، نشانگر كاربرد عقل نظرى.


شاخص معرفت دينى اين است كه عمل و مسئوليت‏ ، به دنبال باور مى‏آيد ولى در معرفت ‏بشرى تنها ادراك و باور است و نتيجه‏ى عملى، لازمه‏ى قهرى آن نيست.


«حجيت اصولى‏» شاهدى بر اين مدعاست. در حجيت اصولى، بايد و نبايد پيداست ولى در حجيت منطقى، صرفا هست و نيست‏يافت مى‏شود.

دليل بر اين كه علوم دينى مبتنى بر ضوابط و قواعد اصولى است، اين است كه منبع اصلى آن علوم، كتاب و سنت و عقل است و آثار و فوائد آن علوم هم آثار شرعى است

و قرائت متون دينى براى ترتيب آثار دينى، بدون ابزار اصولى ممكن نيست.


علم اصول، ميزان فهم زبان دين است و اصولِ فقهِ كلِّ دين است !


و از اين جهت‏ ، بين مباحث اعتقادى و اخلاقى و حقوقى و... فرقى نيست. بحث (حجيت) كه يك بحث اصولى است‏شامل حجج قطعى - اعم از نقلى و عقلى - است

و لذا در تمام اين حوزه‏ها كاربرد ويژه‏اى دارد. بسيار بجاست تعبيرى را از استاد محقق، مرحوم آقا ميرزا هاشم آملى (ره) نقل كنم كه ايشان از استاد خود مرحوم آقا ضياء عراقى نقل مى‏فرمود كه:

«علم اصول، پاسبان و نگاهبان دين است‏» چرا كه موازين اصولى بر روند حركات فكرى تمام علوم دينى سيطره دارد و ميزان صحت و سقم استدلالات حوزه‏هاى مختلف دينى است.


يكى از مباحث اساسى علم منطق، صناعات خمس است. برهان، خطابه، جدل و مغالطه در تفكر دينى مرهون تضلع و تسلط بر موازين اصولى است.

استحكام برهان، كشف مغالطه و تشخيص جدل و تمييز خطابه از برهان در سايه‏ى علم اصول ميسر است.


لذا هر چه تسلط بر علم اصول بيشتر باشد، در معارف دينى بهتر مى‏توان استدلال نمود، بهتر مى‏توان مغالطات را كشف كرد

و اما عدم تسلط بر اين موازين، باعث توليد نظريه‏هاى سست و ضعيف مى‏شود و در دفاع عقلانى از حوزه‏ى تفكرات دينى كوتاهى مى‏شود.




خلاصه اين كه بحثهاى مهمى در علوم مختلف، مرهون نكات اصولى است. بحثهايى همچون:


- رابطه‏ى حوزه‏ى حجيت عقل و نقل.
- حقيقت‏حجيت احكام عقلى كه آيا از مقوله‏ى درك است‏يا انشاء؟
- حجيت قطع و تمام شعب و فروع آن.
- حقيقت نسخ در شريعت و رابطه‏ى آن با علم و بداء.
- مساله‏ى اعتبار و حقيقت آن و رابطه‏ى آن با حقايق تكوينى - كه مرحوم علامه‏ى طباطبايى در چند جا نكات و تحقيقات بسيار دقيق و جالبى دارند كه نشات گرفته از
افكار اصولى بزرگانى چون نائينى و اصفهانى است - .
- معناى حرفى و تحليل آن كه تاثيرى عميق در بحث وجود حرفى و درك معناى آن دارد.
- رابطه‏ى لفظ و معنا.
- حقيقت احكام ظاهرى و رابطه‏ى آن با حكم واقعى كه در حقيقت‏بحثى است راجع به ارتباط اراده‏ى تشريعى و تكوينى.
- رابطه‏ى طبايع متضاده با يكديگر و اجتماع طبايع متخالف كه دامنه‏ى بحث اصولى آن بيشتر از دامنه‏ى بحث فلسفى آن است.




" و السلام علی من اتبع الهدی "
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “علوم حدیث”