اگر دوستان اهل سنت داریم میشه به این پست جواب بدن!!!

[saghar130]

  میشه به این تفاسیر و منابع نگاهی کنید میخواهم بدونم شما کتاب های علما خود را می خوانید ؟؟!!!



   207 از سورة 2 (بقره) «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» ; از مردم، کسی است که جان خود را در برابر خشنودی خداوند می‏فروشند و خداوند نسبت‏به بنده‏گان مهربان است.
تفسیر آیة در کلام اهل سنت


   معروف اهل سنت، ثعلبی می‏گوید:

  هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تصمیم بر هجرت از مکه به مدینه گرفت، برای تحویل امانت‏های مردم و پرداخت پول‏های آنان، علی علیه السلام را به جای خود قرار داد و شبانه به سوی «غار ثور» حرکت کرد. و فرمان داد علی علیه السلام در بستر او خوابیده و پارچه‏ی سبز رنگی (برد خضرمی) که مخصوص خود پیامبر صلی الله علیه و آله بود، روی خویش بکشد. مشرکان، در همان شب، اطراف خانه‏ی پیامبر صلی الله علیه و آله را محاصره کردند.
در این هنگام ایزد، به «جبرئیل‏» و «میکائیل‏» وحی فرستاد: «من، بین شما برادری ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانی‏تر کردم، کدام یک از شما حاضر است ایثار به نفس کند و زندگی دیگری را بر خود ترجیح دهد؟» . هیچ کس حاضر نشد. به آنان وحی کرد: «اکنون علی علیه السلام در بستر خوابیده است و آماده‏ی فدای جان خود خواهد بود به زمین روید و حافظ و نگاهبان او باشید» .
هنگامی که جبرئیل بالای سر و میکائیل پایین پای علی نشسته بودند، جبرئیل می‏گفت: «به به! آفرین بر تو ای علی! ایزد، به واسطه‏ی تو، بر فرشته‏گان افتخار می‏کند.» . ناگاه آیه‏ی «ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله والله رؤوف بالعباد» نازل شد.
و در آن، صفات علی علیه السلام بیان گردید (1) .
ابن ابی الحدید معتزلی که از اهل سنت است - درباره‏ی تفسیر این آیه معتقد است که حماسه‏ی علی علیه السلام در لیلة المبیت - شب خوابیدن به جای رسول الله صلی الله علیه و آله - مورد تایید همه است جز کسانی که مسلمان نیستند و افراد سبک مغز...، آن را انکار نمی‏کنند (2) .

اسناد حدیث یوم الانذار از کتب علماء و اکابر عامه(= اهل سنت)  
  
 از جمله احادیثی که صراحتا خلافت مولانا امیرالمومنین علی (علیه السلام) را ثابت می کند حدیث یوم الانذار است.
از ان جهت اولین روزی که پیامبر(ص) نبوت خود را اعلام کرد ، به صراحت به خلافت علی(عیله السلام) هم اشاره کرد و همزمان با اعلام نبوت خود، ولایت و خلافت مولانا علی (علیه السلام ) را هم مطرح کرد...
حدیث یوم الانذار واضح ترین حدیثی است که به خلافت و جانشینی حضرت علی(علیه السلام) اشاره دارد...
  
امام احمد بن حنبل(= پیشوای حنبلی های اهل سنت) در ص 111 و 159 و 333 از جزء اول " مسند"

  
امام ثعلبی در تفسیر آیه انذار
  
صدر الائمه موفق بن احمد خوارزمی در " مناقب"

  
محمد بن جریر طبری در تفسیر آیه و در ص 217 جزء دوم " تاریخ الامم و الملوک" به طرق مختلفه

  
ابن ابی الحدید معتزلی در ص 263 و 281 جلد سوم " شرح نهج البلاغه" نقلا از (( نقض العثمانیه)) ابو جعفر اسکافی

  
ابن اثیر جزری در ص 22 جلد دوم " کامل"

  
حافظ ابو نعیم اصفهانی در " حلیه الاولیاء"

  
حمیدی در " جمع بین الصحیحین"

  
بیهقی در " سنن" و " دلایل"

  
ابوالفداء در ص 116 جلد اول " تاریخ" خود

  
امام حلبی در ص 381 جلد اول " سیره الحلبیه"

  
امام ابو عبدالرحمن نسائی در ص 6 حدیث 65 " خصائص العلویه"

  13-
حاکم ابو عبدالله در 132 جلد سوم " مستدرک"  
  
  
محمد بن یوسف گنجی شافعی در باب 51 " کفایه الطالب فی مناقب علی بن ابیطالب"
  
 
  و اسناد واقعه غدیر یا بخش هایی از آن در کتب اهل سنت
   ، دراین بخش به واقعه غدیر و اسناد ان از کتب معتبر علمای اهل سنت اشاره کرده و برای شما نشان می دهیم که در این روز بزرگ تاریخی رسول خدا (ص)، جانشین خود را تعیین کرد. در بخش بعدی با استفاده از قراین، معنی « ولی» را مشخص می کنیم تا برادران محترم اهل سنت متوجه شوند « ولی » به معنای دوست و یاور نیست ! با استفاده از دلایل عقلی و صحبت های علمای اهل سنت نشان می دهیم «ولی» به معنای « اولی به تصرف » و « سرپرست و زمامدار» است.  

 
 منابع و اسناد واقعه غدیر یا بخش هایی از آن در کتب اهل سنت
  
 

•   توجه به اینکه در تمامی منابع معتبر شیعه واقعه غدیر به طور کامل همراه با وقایع قبل و اتفاقات بعد از آن ذکر شده است از ذکر منابع شیعه در زمینه سند واقعه غدیر خودداری کرده و صرفا منابع اهل سنت را ذکر کردیم.  
•   جستجوی بیشتر می توانید به کتاب" الغدیر" علامه امینی مراجعه کنید.  

  

1.   اصفهان: ج1ص107و235.ج2ص227.  
2.   وآثارالاول:ص102.  
3.   الهروی:ص12.  
4.   المطالب:ص36و56 و58 و67 و203 و338 و339 و389 و581-545 و681 .  
5.  : ص420.  
6.   النزول:ص135.  
7.   الغابه:ج1ص308و367.ج2ص233.ج3ص92و93و2 74و307و321.ج4ص28.ج5ص6و205و208.  
8.   و السیاسه:ج1 ص109.  
9.   الاشراف:ج1 ص156.  
10.   و النهایه:ج5 ص208-213و227و228-ج7ص338و344-349.  
11.   النساء:ص72.  
12.   بغداد:ج8ص290-ج7ص377-ج12ص343-ج14ص236.  
13.   الکبیر:ج1ص375-ج2قسم2ص194.  
14.   الخلفاء:ص114و158و179.  
15.   الثعلبی:ص78و104و181و235.  
16.   الطبری:ج3ص428.  
17.   فخر الرازی:ج3ص636.  
18.  (باقلانی):ص171.  
19.   بین الصحاح:ص458.  
20.   الصحابه:ج2ص769.  
21.   الاولیاء:ج5ص26و363-ج6ص294.  
22.  :ص4و49و51.  
23.   النسائی:ص21و40و86و88و93و94و95و100و 104و124.  
24.  (السیوطی):ص18.  
25.   والآثار(مقریزی):ص220.  
26.   المنثور:ج2ص259و298.  
27.   الاسلام(ذهبی):ج1ص20.  
28.  :ص67و68.  
29.   الجنات(زمجی):ص158.  
30.   العالمین(غزالی):ص16.  
31.   الترمذی:ج5ص591 .  
32.   ابن ماجه:ج1 ص43.  
33.   النسائی:ج5 ص45.  
34.   المصطفی صلی الله علیه و آله:ج1ص45.  
35.   النبویه(زینی):ج3 ص3.  
36.   نهج البلاغه(ابن أبی الحدید):ج1ص317و362-ج2ص288-ج3ص208-ج4ص221-ج9ص217.  
37.   الموبد(نبهانی):ص58و113.  
38.   التنزیل:ج1ص158و190.  
39.   الترمذی:ج1ص32-ج2ص298-ج5ص633.  
40.   مسلم:ج4ص1873.  
41.   المحرقه:ص25و26و73و74.  
42.   ابن سعد:ج3ص335.  
43.   الفرید:ج5ص317.  
44.   الاخبار:ص191.  
45.   المهمه:ص23و24و25و27و74.  
46.  (ابن حنبل):ج1ص45و59و77و111-ج2ص560و563و569و592و599-ج3ص27و35.  
47.   الصحابه:ج2ص610و682.  
48.  :ص151.  
49.   الطالب:ص13و17و58 و62 و153و285و286.  
50.   العمال:ج1ص48-ج6ص397-405-ج8ص60-ج12ص210-ج15ص209.  
51.   الدری:ج1ص39.  
52.   الفوائد:ج9ص103-108و163.  
53.   الحدیث(ابن قتیبه):ص52و276.  
54.   الذهب:ج2ص11.  
55.   الحاکم:ج3ص109و110و118و371و631.  
56.   ابن حنبل:ج1ص84و119و180-ج4ص241و281و368و370و372-ج5ص347و366و370و419-494-ج6ص476.  
57.   الطیالسی:ص111.  
58.   السنه:ج2ص202و275.  
59.   النبوه:ج1ص329.  
60.  (ابن قتیبه):ص58.  
61.   الایمان(دباغ):ج2ص299.  
62.   المختصر:ج2ص301و332.  
63.   البلدان:ج2ص389.  
64.   الصغیر:ج1ص64و71.  
65.   الکبیر(طبرانی):ج1ص149و157و390-ج5ص196.  
66.   الطالب:ص11.  
67.   الحسینعلیه السلام(خوارزمی):ص47.  
68.   الراغب:ص39.  
69.  :ج1ص463.  
70.   الائمه(باقلانی):ص98.  
71.  (ابن جوزی):ص29.  
72.  (ابن مغازلی):ص16و18و20و22و23و24و25و224و2 29.  
73.  (عبدالله شافعی):ص106و107و122.  
74.   کنز العمال:ج5ص30و32و51.  
75.  :ج2ص611.  
76.   القربی:ص50.  
77.   الناظرین:ص39.  
78.  (ابن الأثیر):ج4ص346.  
79.   العقول:ص199.  
80.  (ابن خلکان):ج1ص60-ج2ص223.  
81.   الموده:ص29-40و53-55و81و120و129و134و154و155و179-187و206و234و284.  
82.  :ج1ص372و550-ج2ص257و382و408و509-ج3ص512-ج4ص80.  
83.  :ج2ص460.  
84.   اللمعات فی شرح المشکاه:ج4ص89و665و676.  
85.   الأحباب:ص31و32و307و319و367.  
86.   و البیان(أشعری):ص237.  
87.  (ابن الأعثم):ج3ص121.  
88.   البیان(أشعری):ص237.  
89.   القلوب(ثعالبی):ص511.  
90.  (بیهقی):ص182.  
91.   دمشق:ج1ص370-ج2ص5و85و345-ج5ص321.  
92.   بین الصحاح:ص458.  
93.  (قاضی عیاض):ج2ص41.  
94.   المطالب:ص4و221.  
95.   العیون:ج3ص274.  
96.   المحمدیه:ص251.  
97.   الأمانی:ج1ص213.  
98.   والتعریف:ج2ص36.  
99.   الجامع:ج3ص296.  
100.   الجیش:ص135و292.  
101.  :ص67و68.  
102.   للفتاوی:ج1ص79و122.  
103.   النضره:ج2ص169و170و217و244و348.  
104.   الحلبیه:ج3ص274و283و369.  
105.   المقاصد:ج2ص219.  
106.   السمطین:ج1ص56و64و65و67و68و69و72و75 و76و77.  
107.  :ص145.  
108.   المفاتیح:ج1ص349-ج11ص341و349.  
109.   السنه:ج2ص202و275.  
110.   فی شرح سنن أبی داود:ج1ص214.  

    گوشه بود از نام مورخین و محدثین و مولفین بزرگ اهل سنت که این واقعه بزرگ تاریخی را در کتاب هایشان ثبت و ضبط نموده اند !!---
محکم ترین حدیث از نظر تواتر در نزد علمای اهل سنت
1- محمد بن جریر طبری مفسر و مورخ قرن چهارم متوفی سال 310 در کتاب (( الولایه)) که مستقلا در حدیث غدیر نوشته ، این حدیث را از 75 طریق روایت می کند.
2- حافظ ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عبدالرحمن کوفی معروف به « ابن عقده» متوفی سال 324 هجری قمری در کتاب (( الولایه)) خود این حدیث شریف را به 125 طریق از 125 تن از صحابه با تحقیقات بلیغه نقل نموده است
3- ابن حداد حافظ ابوالقاسم حسکانی متوفی سال 492 نیز در کتاب (( الولایه)) خود مشروحا واقعه ی غدیر را با نزول آیات نقل نموده است.
4- ابن حجر مکی در ص 25 باب اول کتاب خود یعنی (( صواعق المحرقه)) می گوید: انه حدیث لا مریه فیه و قد اخرجه جماعه کالترمذی و النسائی و احمد و طرقه کثیره جدا.(( این حدیث صحیحی است که شکی در صحت آن نیست، به تحقیق که روایت نموده اند این حدیث را جماعتی مانند ترمذی و نسائی و احمد و طرق ان بسیار است جدا.))
5- امام فخر رازی در کتاب « الاربعین» می گوید: اجماع نمودند تمام امت بر این حدیث شریف و مورد قبول در احادیث متواتر است.
  
    

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام علیکم . وقتتون بخیر


مسلمانانِ اهل تسنن اینجا زیادند

اگر مایل باشین بنده میتونم سوالتون رو مطرح کنم و جوابشون رو تقدیم حضورتون کنم .

فقط مختصر بفرمائین سوالتون چیه یا اعتراضتون به چی هست دقیقاً . إن شاء الله بنده ی مخلص کاری از دستم بر بیاد .

[amoonaser]

بسم رب الحسين عليه السلام

سلام بر شما

مطالعه لینکهای زیر خالی از لطف نیست ...



[External Link Removed for Guests]



[External Link Removed for Guests]



[External Link Removed for Guests]



[External Link Removed for Guests]


یا علی ع

[saghar130]

سلام علیکم . وقتتون بخیر


مسلمانانِ اهل تسنن اینجا زیادند

اگر مایل باشین بنده میتونم سوالتون رو مطرح کنم و جوابشون رو تقدیم حضورتون کنم .

فقط مختصر بفرمائین سوالتون چیه یا اعتراضتون به چی هست دقیقاً . إن شاء الله بنده ی مخلص کاری از دستم بر بیاد .

سلام اعتراضی نیست فقط پرسیدم ایا شما خبر دارید که علما اهل تسنن در کتب شون به حقانیت امام علی (ع) اعتراف کردن و ایشون رو شایسته جانشینی بعد از رسول خدا می دونستند ؟؟!!!!!!!!!!!

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام علیکم


هیچ مسلمانی در اینکه علی ع از بارزترین شخصیتهایِ صدر اسلام هست شکی ندارد .

هیچ مسلمانی نداریم که به حضرت علی ع توهین کنه .

اختلافِ مسلمانان فقط بر سر درجه ی اهمیتِ حضرت و مقام و منزلتِ ایشان هست .

اما این اختلافها از کجا سرچشمه می گیره ؟

یک جواب :

حتی قبل از رحلت رسول ص , عده ای از اطرافیانشون با تصمیمات پیامبر ص موافق نبودند اما جرات اعتراض نداشتند چون پیامبر ص حق بودند و اعتراض بر تصمیماتشون یعنی در صفِ باطل بودن .
اما با درگذشتِ پیامبر ص دیگه جرات پیدا کردند که اعتراض کنند .
دو دستگیهایی که به خاطر وجودِ پیامبر ص مخفی مانده بود , آشکار شد .
همیشه همه جا در طولِ تاریخ , عده ای سلطه طلب میخوان قدرت و سلطه رو به تسخیر خودشون در بیارند .
جالب اینجاست که حتی بندگانِ خوب و مخلص خداوند هم برای به دست گرفتنِ سلطه و قدرت تلاش میکنند چون نمیخوان قدرت به دستِ باطل بیافته .
نتیجه ی این رقابت بر سر سلطه و قدرت چی هست ؟ گفتگوهای تند ( مشاجره ی لفظی ) , تظاهرات , اعتصاب , ترور , انقلاب , کودتا و جنگِ داخلی و جنگِ با دیگر کشورها .

مردم هم درست مثل رهبرانِ حق و رهبران باطل هستند یعنی مردم هم حق و باطل هستند .
بعضی از مردم هم بعداً تغییر نظر میدن و بین حق و باطل جا بجا میشند مثل حُر که از لشکر دشمن به حامیان امام حسین ع ملحق شد .

هر چه بر سر مسلمانان اومده تا حالا و متفرق شدنشون و فرقه فرقه شدنشون , علتش فقط تصمیمات عده ای از سران و رهبرانِ با بس کفایتِ اسلام بوده و هست .

مردم بیچاره دنباله رویِ رهبرانشون هستند . رهبرانِ دینی میگند حلاله , مردم هم میگن چشم حلاله . اگر فرداش گفتند حرامه , مردم هم میگند چشم قربان حرامه .

بدبختیِ مردم مسلمان اینه که عُلما و مراجع تقلیدِ اسلام حاضر به گفتگو با هم نیستند .
هر جا هم که همایشی برای بررسیِ اختلافات برگزار شده , همه ی مراجع تقلید فقط با یک نیت و هدف در اون همایش شرکت کردند و اون هدف این بود که سخنرانی کنند و بقیه گوش کنند بعد هم بگند بله قربان کاملا صحیح است , حرفِ شما درسته و ما در اشتباه بودیم تا حالا و الان میریم هر چی تو کتابامون نوشتیم همه رو خط میزنیم و حرفهایِ شما رو می نویسیم .

تا وقتی هم که رهبرانِ جهانِ اسلام افکارشون اینه , وضع مسلمانان هم همینه و اگر بدتر از این نشه جای شکر داره .

مگر اینکه رهبرانِ دینیِ جهانِ اسلام تغییر کنند و برای حفظ دین اسلام و وحدتِ مسلمانان و مصلحتشون , با هم کنار بیان و اختلافاتِ بی اهمیت و کم اهمیت رو کلاً از دور خارج کنند و گفتگوهاشون رو متمرکز کنند بر مسائل حیاتی و پر اهمیت .

مثال :

اختلاف بر سر عایشه رو اینجوری حل کنند :
عایشه هر که بود خوب یا بد , در این دنیا زندگی کرد و آزمایشش رو به پایان رسوند و از دنیا رفت . روز قیامت هم مثل همه ی مردم باید در پیشگاهِ خدا در دادگاهِ رب العالمین حاضر بشه و حساب و کتاب همه ی کارهایِ خوب و بدش رو پس بده . و بدینوسیله پرونده اش رو برای همیشه ببندند .

اگر هم همگی متفق القول شدند که خوب بوده یا بد بوده که باز اختلاف حل میشه و موضوع منتفی میشه .

یک مسئله ی مهم هم همینجا خدمتتون عرض کنم :
گاهی اوقات یک آدم معروف و مشهور و موردِ اعتمادِ مردم متوجه میشه که اشتباهاتی داشته اما برایِ حفظِ وِجهه و اعتبارش پیش مردم , نمیتونه علناً اعلام کنه که در اشتباه بوده اما آرام آرام و بتدریج بعضی از عقاید رو تغییر میده طوری که فقط عده ی کمی از مردم متوجه این تغییرات میشن .


اما همه ی مسلمانان در سراسر دنیا این تغییرات رو دیده اند و به یاد دارند .

[ع ل ی]

با سلام

دوست عزيز آيا جانشيني مولايمان علي (ع) از تصميمات پيامبر اكرم (ص) بود يا فرمان خداوند تبارك و تعالي؟

[saghar130]

سلام علیکم

یک جواب :

1_حتی قبل از رحلت رسول ص , عده ای از اطرافیانشون با تصمیمات پیامبر ص موافق نبودند اما جرات اعتراض نداشتند چون پیامبر ص حق بودند و اعتراض بر تصمیماتشون یعنی در صفِ باطل بودن .
اما با درگذشتِ پیامبر ص دیگه جرات پیدا کردند که اعتراض کنند .
دو دستگیهایی که به خاطر وجودِ پیامبر ص مخفی مانده بود , آشکار شد .
2-همیشه همه جا در طولِ تاریخ , عده ای سلطه طلب میخوان قدرت و سلطه رو به تسخیر خودشون در بیارند .
جالب اینجاست که حتی بندگانِ خوب و مخلص خداوند هم برای به دست گرفتنِ سلطه و قدرت تلاش میکنند چون نمیخوان قدرت به دستِ باطل بیافته .
نتیجه ی این رقابت بر سر سلطه و قدرت چی هست ؟ گفتگوهای تند ( مشاجره ی لفظی ) , تظاهرات , اعتصاب , ترور , انقلاب , کودتا و جنگِ داخلی و جنگِ با دیگر کشورها .

مردم هم درست مثل رهبرانِ حق و رهبران باطل هستند یعنی مردم هم حق و باطل هستند .
بعضی از مردم هم بعداً تغییر نظر میدن و بین حق و باطل جا بجا میشند مثل حُر که از لشکر دشمن به حامیان امام حسین ع ملحق شد .

هر چه بر سر مسلمانان اومده تا حالا و متفرق شدنشون و فرقه فرقه شدنشون , علتش فقط تصمیمات عده ای از سران و رهبرانِ با بس کفایتِ اسلام بوده و هست .

3-مردم بیچاره دنباله رویِ رهبرانشون هستند . رهبرانِ دینی میگند حلاله , مردم هم میگن چشم حلاله . اگر فرداش گفتند حرامه , مردم هم میگند چشم قربان حرامه .

4-بدبختیِ مردم مسلمان اینه که عُلما و مراجع تقلیدِ اسلام حاضر به گفتگو با هم نیستند .
هر جا هم که همایشی برای بررسیِ اختلافات برگزار شده , همه ی مراجع تقلید فقط با یک نیت و هدف در اون همایش شرکت کردند و اون هدف این بود که سخنرانی کنند و بقیه گوش کنند بعد هم بگند بله قربان کاملا صحیح است , 5- حرفِ شما درسته و ما در اشتباه بودیم تا حالا و الان میریم هر چی تو کتابامون نوشتیم همه رو خط میزنیم و حرفهایِ شما رو می نویسیم .

6-تا وقتی هم که رهبرانِ جهانِ اسلام افکارشون اینه , وضع مسلمانان هم همینه و اگر بدتر از این نشه جای شکر داره .

7-مگر اینکه رهبرانِ دینیِ جهانِ اسلام تغییر کنند و برای حفظ دین اسلام و وحدتِ مسلمانان و مصلحتشون , با هم کنار بیان و اختلافاتِ بی اهمیت و کم اهمیت رو کلاً از دور خارج کنند و گفتگوهاشون رو متمرکز کنند بر مسائل حیاتی و پر اهمیت .

مثال :

8-اختلاف بر سر عایشه رو اینجوری حل کنند :
عایشه هر که بود خوب یا بد , در این دنیا زندگی کرد و آزمایشش رو به پایان رسوند و از دنیا رفت . روز قیامت هم مثل همه ی مردم باید در پیشگاهِ خدا در دادگاهِ رب العالمین حاضر بشه و حساب و کتاب همه ی کارهایِ خوب و بدش رو پس بده . و بدینوسیله پرونده اش رو برای همیشه ببندند .

اگر هم همگی متفق القول شدند که خوب بوده یا بد بوده که باز اختلاف حل میشه و موضوع منتفی میشه .

9-یک مسئله ی مهم هم همینجا خدمتتون عرض کنم :
گاهی اوقات یک آدم معروف و مشهور و موردِ اعتمادِ مردم متوجه میشه که اشتباهاتی داشته اما برایِ حفظِ وِجهه و اعتبارش پیش مردم , نمیتونه علناً اعلام کنه که در اشتباه بوده اما آرام آرام و بتدریج بعضی از عقاید رو تغییر میده طوری که فقط عده ی کمی از مردم متوجه این تغییرات میشن .


اما همه ی مسلمانان در سراسر دنیا این تغییرات رو دیده اند و به یاد دارند .

سلام بر شما
اولا این جواب سوال من نبود من گفتم ما بعد از خدا و رسولش پیرو اهل بیت خود هستیم و به سخنان همشون با جون و دل اعتقاد داریم و عمل می کنیم شما که پیرو خلفا و علماتون هستین وقتی تو کتابا و حرفاشون به حقانیت علی برای جانشینی نه فضیلت معتقدن چرا به حرفاشون عمل نمی کنید حالا شاید اونا ها بخوان عالم بی عمل باشن شما ها هم همتون همین کار رو می کنید ؟ ولی خب من جوابتون رو شماره گذاری کردم و پاسخ هر شماره رو می دم

1- فکر می کنم حرف خیلی سنگینی زدید پیامبر سخن وحی رو انتقال می دادن و اعترض داشتن به تصمیمات پیامبر یعنی شک به وحی که از جانب خداست و این واقعا اساس اعتقادات یک مسلمون رو ویران می کنه ببخشید به نظر شما شان نزول این ایه چیه "يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله يعصمك من الناس ان الله لا يهدى القوم الكافرين(مائده 66"
مگر بحث رسالت جانشینی نیست که در غدیر مطرح شد فقط لطفا نگید که مولا در حدیث غدیر به معنای دوسته که هم جواب واضحی داره و هم سواله قدیمی و تکراریه این ایه وحی از جانب خداست پش اعتراض به جانشینی امام علی ع شک به وحی است

2-پس تا اینجا من شاهد قرانی بر حقانیت امام علی اوردم اگر قانع نیستید پست من رو با این عنوان بخونید ایه های ویژه امام علی ع پس امام ما سلطه طلب نبودن اگر بودند با اینکه جانشینی حقشون بود چرا بر علیه خلفا خروج نکردند؟!! چون اسلام براشون مهم بود نه جانشینی خودشون پس اگر این طرفه معادله سلطه طلب نباشه یقینا اون طرف سلطه طلب ........................

3- انچه که رسول خدا حلال کرده تا قیامت حلال و انچه حرام کرده تا قیامت حرام است رهبران و اهل بیت ما چیزی رو عوض نکردن خلفا و علما شما حلال ها و حرام ها رو تغییر دادن ؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!! بعدم شیعه با اونکه هیچ وقت از سخن رسول و اهل بیتش سر پیچی نمی کنه ولی ما روایت ائمون رو با عقل و دین بررسی می کنیم و تا حالا امور مخالف عقل و دین در انها دیده نشده و عمل می کنیم نمیدونم شاید شما هر چی علما می گین می گید چشم قربان !!!!!!!!!!

4- تاحالا گفتگو انجام شده نتیجش رو خودتون از علماتون بپرسین که فکر نکنید ما از جانب خودمون فقط فکر می کنیم بر حقیم ولی اگر فکر می کنید کافی نبوده شیعه همیشه مشتاق گفتگو با برادران اهل سنت است باو ر کنید شما ها شونه خالی می کنید نمونه اش این گفتگو من با شما

5 - ما نمی خواییم شما بگین حرف ما درسته اونا ها ر و بنویسیم می خواییم هر دو گروه با هم بحث کنیم حرف حق رو بنویسم حرف خدا و رسولش اگر حقانیت تون ثابت شد مطمئن باشید شیعه قبول می کنه چون حق پذیره !!

6- منابع تفکر رهبران شیعه قران و سنت رسول خدا و اهل بیت منابع تفکر شما چیه ؟؟!! که بعضی وقتا سخنتون با سخن رسول خدا نمی خونه مثلا می گید ما به تصمیمات پیامبر اعتراض کنیم

7- گفتم کنار امدن خوب نیست باید حق بر همه سایه بندازه درست نیست که چون باید وحدت داشته باشیم حق رو زیر پامون له کنیم بعدم ولایت مهمترین مسئله اسلامه ما این رو کنار بذاریم مهم تر از این راجع به چی بحث کنیم ؟؟؟

8- شما راجع به همه این طوری بحث می کنید پس این طوری باید بگیم همه ادما یا خوب اند یا بد مگه ما خداییم بذاریم خودشون در محضر خدا جواب بدن پس اگه تفکرتون اینه چرا همش سعی دارین خوب بودن خلفای خودتون رو ثابت کنید خود اونا هم یا بد بودن یا خوب شما چرا ازشون دفاع می کنید و برای این که نشون بدید بر حقن جوش می زنید ؟؟!!!



9- و در اخر من نفمیدم این ادم کیه لطفا مصداقی کار کنید نهسر بسته و مجمل نامش رو بگید تا من بگم تغییر کرده یانه اگر منظورتون امام علی ع که خوب برای این ادعای شما جواب زیاد است حالا بگید منظورتون کیه ؟

[amoonaser]

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

جناب محمد آسمانی عزیز

هیچ مسلمانی نداریم که به حضرت علی ع توهین کنه .

آیا شما کتاب " منهاج السنه " این تیمیه را خوانده اید ؟؟؟

آیا شما مقاله مردوخ کردستانی ( از علمای اهل خلاف در زمان رژیم پهلوی ) که اثبات چندین غلط برای امیرالمومنین علیه السلام کرده بود را خوانده اید ؟؟

آیا شما غلط کاریهای گروهی از علمای اهل خلاف در توهین به امیرالمومنین علیه السلام را خوانده اید ؟


آیا روایات بخاری ناصبی در ذم و توهین امیرالمومنین علیه السلام را خوانده اید ؟

آیا روایات مسلم بن حجاج ناصبی را در ذم و توهین امیرالمومنین علیه السلام را خوانده اید ؟

آیا می دانید که احمد بن حنبل ( رئیس فرقه مالکیه ) فردی به نام حزیر بن عثمان ( که 70 بار در صبح و 70 بار در شب ، امیرالمومنین علیه السلام را لعن می کرد ) را " ثقه ثقه " می نامند ؟؟؟

آیا می دانید که بخاری در صحیح خود از عمران بن حطان ( مادح ابن ملجم ملعون ) روایت کرده است ؟؟؟

آیا می دانید ابن حزم اندلسی به صراحت بیان می کند که ابن ملجم در شهادت امیرالمومنین علیه السلام اجتهاد کرده و 1 ثواب می برد ؟؟؟

آیا واقعا در برکتب اهل خلاف تسلط دارید که به همین راحتی چنین مطالبی را بیان می کنید ؟؟؟؟

بهتر است کمی دقیق تر سخن بگویید و کلی گویی نفرمایید !!!!!

اختلافِ مسلمانان فقط بر سر درجه ی اهمیتِ حضرت و مقام و منزلتِ ایشان هست .

یکی از اختلاف مسلمانان ( یعنی شیعیان ) با اهل خلاف ( به ظاهر مسلمانان ) بر سر خلافت بلافصل و الهی امیرالمومنین علیه السلام است ....بلکه اختلاف بسیار بالاتر است زیرا در بحث توحید و نبوت و معاد و همه چیز ما با اهل خلاف اختلاف داریم .......

اگر مایل بودید برای شما نظرات اهل خلاف در باب توحید و پیامبر شناسی و غیره ایشان را بیان می کنم تا اوج اختلاف را ببینید ....

برای همین است که فرقه ناجیه ( شیعه اثنی عشریه ) در بهشت می باشد و ما بقی فرقه های ( اعم از اهل خلاف ) در آتش جهنم می باشند ....

هر چه بر سر مسلمانان اومده تا حالا و متفرق شدنشون و فرقه فرقه شدنشون , علتش فقط تصمیمات عده ای از سران و رهبرانِ با بس کفایتِ اسلام بوده و هست .

منظور شما از " رهبران با بس کفایت " چه کسانی هستند ؟؟؟؟

مردم بیچاره دنباله رویِ رهبرانشون هستند . رهبرانِ دینی میگند حلاله , مردم هم میگن چشم حلاله . اگر فرداش گفتند حرامه , مردم هم میگند چشم قربان حرامه .

همین مردم بیچاره باید بدانند که تنها در فقه و احکام می توانند به سخنان مراجع خود اینگونه فرمودید ، گوش دهند .....ولی در باب عقاید باید بروند و تحقیق کنند و اگر نکنند از تنبلی ایشان است !!!

هر جا هم که همایشی برای بررسیِ اختلافات برگزار شده , همه ی مراجع تقلید فقط با یک نیت و هدف در اون همایش شرکت کردند و اون هدف این بود که سخنرانی کنند و بقیه گوش کنند بعد هم بگند بله قربان کاملا صحیح است , حرفِ شما درسته و ما در اشتباه بودیم تا حالا و الان میریم هر چی تو کتابامون نوشتیم همه رو خط میزنیم و حرفهایِ شما رو می نویسیم .

تا وقتی هم که رهبرانِ جهانِ اسلام افکارشون اینه , وضع مسلمانان هم همینه و اگر بدتر از این نشه جای شکر داره .

این حرفه شما تنها فرضیه ای بی شند که باید اثبات شود ..... و اگر اثبات نشود عملا تهمتی است بر همه کسانی که در این گونه کنفرانس ها حاضر می شوند .....

آیا شما دلیلی دارید برای این حرف ؟؟؟؟ آیا شما از درون افراد آگاه هستید و عالم به غیب می باشید ؟؟


در ضمن کدام همایش ها بوده است که " مراجع تقلید " در آنها شرکت کرده اند ؟؟؟؟؟

مگر اینکه رهبرانِ دینیِ جهانِ اسلام تغییر کنند و برای حفظ دین اسلام و وحدتِ مسلمانان و مصلحتشون , با هم کنار بیان و اختلافاتِ بی اهمیت و کم اهمیت رو کلاً از دور خارج کنند و گفتگوهاشون رو متمرکز کنند بر مسائل حیاتی و پر اهمیت .

وحدت تنها و تنها بر مدار حق و حقیقت صحیح می باشد و در غیر اینصورت می شود همان وحدت مخالفان امیرالمومنین علیه السلام بر علیه ایشان !!!!

اختلاف بر سر عایشه رو اینجوری حل کنند :
عایشه هر که بود خوب یا بد , در این دنیا زندگی کرد و آزمایشش رو به پایان رسوند و از دنیا رفت . روز قیامت هم مثل همه ی مردم باید در پیشگاهِ خدا در دادگاهِ رب العالمین حاضر بشه و حساب و کتاب همه ی کارهایِ خوب و بدش رو پس بده . و بدینوسیله پرونده اش رو برای همیشه ببندند .

عایشه دشمن خدا و رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و با امیرالمومنین علیه السلام جنگ کرد و در زمان حیات پیامبر نیز به ایشان توهین کرد ..... وی از بیخ و بن مشکل داشت و کافر به خدا از دنیا رفت ......

هر که می گوید عایشه خوب بود باید برود به جهنم زیرا از دشمن خدا و اهل بیت علیهم السلام دفاع می کند ......

لذا با چنین افرادی هرگز نمی توان وحدت داشت زیرا محور وحدت با این افراد باید بر سر افرادی باطل همانند عایشه و اتباع او باشد که قطعا مسیر چنین وحدتی به سوی جهنم است ........

پرونده عایشه زمانی بسته می شود که آقا امام زمان عج بیایند و حق او را در کف دستش بگذارند .....

تا زمانی که ایشان نیامده اند پرونده عایشه و عمر و ابی بکر و دیگر ملعونین باز است تا حق روشن شود و مردم بدانند که باطل چه کسانی هستند ......

اگر هم همگی متفق القول شدند که خوب بوده یا بد بوده که باز اختلاف حل میشه و موضوع منتفی میشه .

نمی دانم آیا واقعا مطالعه کرده و چنین حرفی می زنید و یا همین طوری سخن می رانید !!!!!!

آیا یک سنی و وهابی می توانید پیدا کنید که بگوید عایشه بد بوده است ؟؟؟؟

البته بدبختی ما این است که برخی شیعه نماها و برخی شیعیان سنی زده و برخی جاهلان و عوام الناس در لباس علم داعیه خوب بودن عایشه را دارند که قطعا نظرات ایشان اصلا هیچ رابطه ای با عقیده شیعه ندارد و سخنان ایشان به درد مشتی سنی می خورد و نه شیعیان !!!!

یک مسئله ی مهم هم همینجا خدمتتون عرض کنم :
گاهی اوقات یک آدم معروف و مشهور و موردِ اعتمادِ مردم متوجه میشه که اشتباهاتی داشته اما برایِ حفظِ وِجهه و اعتبارش پیش مردم , نمیتونه علناً اعلام کنه که در اشتباه بوده اما آرام آرام و بتدریج بعضی از عقاید رو تغییر میده طوری که فقط عده ی کمی از مردم متوجه این تغییرات میشن .

مصداق این حرف شما چه کسی است ؟؟؟؟

کسی که سبب انحراف مردم شود و برای حفظ وجهه اش باز هم غلطش را بیان نکند ، باز هم دردی دوا نمی شود و در انحراف مردم ، متهم بوده و گناهکار می باشد !!!!

در هر صورت این گونه افراد - بنابر فرض شما - چون تنها هدفشان حفظ وجهه خود می باشد و عملشان برای رضای خدا نمی باشد ؛ لذا اینگونه تغییری که برای قرب الهی نباشد به درد شیطان می خورد !!

اما همه ی مسلمانان در سراسر دنیا این تغییرات رو دیده اند و به یاد دارند .

بهتر است مبهم سخن نگویید و انچه را که مد نظر شما می باشد را خیلی صریح بیان نمایید .....


یا علی ع

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

با سلام دوست عزيز آيا جانشيني مولايمان علي (ع) از تصميمات پيامبر اكرم (ص) بود يا فرمان خداوند تبارك و تعالي؟

سلام علیکم
بدبختی همینجاست اونی که نمیخواد حق رو قبول کنه همیشه یه بهانه ای  داره برای انکارش .من با خیلیها در مورد آیه س شریفه ی بلغ رسالتک و حدیث غدیر گفتگو کردم .میگن حدیث رو قبول داریم اما پیامبر نفرمودند " مِن بعدي " یعنی بعد از من !!!!! ببینین چه راحت عین آب خوردن با  دو کلمه همه چیز رو تغییر میدند . میگن  یه جنگلی بود که توش شیر و ببر و میمون و حیوونهای دیگه بود .

ببر خیلی قلدر و زورگو بود .هر روز میگرفت میمون بدبخت رو کتک میزد و میگفت چرا شلوار پات نیست !!!!! میمونِ بدبخت هم کاری جز کتک خوردن از تنش بر نمیومد . یه روز شیر به ببر گفت  : بابا چکار این بدبخت داری اینقدر میزنیش . آخه کدوم میمون شلوار  میپوشه ؟

ببر گفت من این حرفا حالیم نمیشه . من باید این رو کتک بزنم هر روز .شیر گفت خب حداقل واسه یه چیز منطقی کتکش بزن تا اعتبارت پیش بقیه خراب نشه .مثلا بهش بگو بره برات موز بیاره . اگر نوز سبز  آورد بگو من موز زرد میخواستم و برنش و اگر زردآورد بگو سبز میخواستم و بزنش .

فرداش میمون داشت رد میشد , ببر گفت یالا برو برام موز بیار .میمون گفت : موز سبز میخوای یا موز زرد؟

ببر یقه اش رو گرف و گفت چرا شلوار پات نیست و گرفتش به بادِ کتک



حالا زورگوهای دنیای آدما هم همینجورند .آیه میاری , میگن در مورد یه چیز  دیگه ست . حدیث میاری , میگن چنین  نگفته چنان نگفته منظورش این نبوده !!! تتیجه اش هم میشه  همین که میبینین . مردمی که خدا و کتاب و پیامبر و دینشون یکی هست ,  رسیده اند به جائی که همدیگر رو میکشند و پشیمان هم نمیشند و افتخار هم میکنند . مشکل از کجاست ؟؟ از علما و دانشمندان دین چون مردم پیرو اونها هستند . شما اگر در عربستان بدنیا اومده بودین و خانوادتون و اطرافیانتون و دولتتون اهل تسنن بودند , الان عقیدتون خیلی فرق داشت . اونها هم اگر در ایران بودند و خانوادشون و اقوامشون و دولتشون اهل تشیع بودند ,  عقیدشون خیلی فرق داشت , چرا ؟؟؟؟ چون همه تابع علماشون هستند .

اگر حرفِ علما یکی بود , دیگه فرقی نداشت شما عربستان  هستین یا ایران یا مصر یا امریکا . همه هم عقیده میشدند .

واسه همينه که بنده ي مخلص همش میگم علما علما علما همه چیز به دستِ اونهاست . تا اونها تغییر نکنند مردم عوض نمیشند .بدبختیِ دیگه اینه که اگر یکیشون بخواد کاری برایِ وحدتِ دوباره ی مسلمانان انجام بده  , بقیه میکوبنش . وقتی هم دور هم جمع میشند برای بررسی اختلافات , دستِ آخر هیییییچ نتیجه ی مثبتِ  قابل توجهی مشاهده نمیشه . چرا ؟؟؟ چون هر کس میره تا بقیه حرفاشو قبول کنند نه اینکه حرفِ کسی رو قبول کنه .

=============================

رهبرانِ مردم نقشِ کلیدی دارند در عقایدِ مردم و سرنوشتشون .
در قرآن عزیز خیلی اطلاعاتِ راهنما و هدایت کننده در این مورد هست :
وقتی هد هد خبر از سرزمین سبا ( سَبَأ )و ملکه ی اونها و خورشسد پرستیشون به حضرتِ سلیمان ع داد , حضرت سلیمان ع حواسش رو متمرکز کرد بر ملکه نه بر مردم چون میدونست اگر ملکه ایمان بیاره مردمش هم ایمان میارند .
پیامش رو برای ملکه فرستاد نه برای مردم .
و چون بلقیس زنی خردمند بود ایمان آورد و فقط خدا میدونه اگر خودخواه و ظالم و جبار و هدایت نشدنی بود چه ب؟ سرش و بر سر قومش میومد .

پیامبر اسلام ص هم همین موضوع رو بخوبی میدونستند .
پیامهاشون رو به فرمانروایان و پادشاهان میفرستادند نه مردم .
اما نیت از فرستادنِ پیام ممه ی مردم بودند .

بلقیس ایمان آورد و ریتگار شد با قومش اما پادشاه ایران پیام پیامبر رو پاره کرد و دور ریخت و آن شد که شد .

حالا هم داعیانِ اسلام که به آفریقا میرند , یکراست میرن سراغ رئیسِ قبیله چون میدونند اگر او ایمان بیاره مردمش هم ایمان میارند .

روز قیامت هم رهبران و پادشاهان و سلاطین و امیران و رئیس جمهورها , حساب و کتابشون با بقیه فرق میکنه .
خیلیاشون شاید حتی بزنند تو سر خودشون و بگند : اگر میدانستم چنین مسئولتی داره صد سال قبول نمیکردم که پادشاه و رهبر مردم بشم .
این رهبریها و پادشاهیها و سلطنتها و ریاست ها مجانی نیست .
خدا هرگز چیزی به کسی مجانی نمیده .
حساب و کتابِ سختی در انتظار همه اونهاست .
من رئیس جمهور فلیپین رو در تلوزیون دیدم حدود بیست سال پیش . اومد گفت مردم من رئیس جمهور خوبی نیستم , به شما خیانت کردم , رشوه گرفتم , دروغ گفتم اما حالا پشیمانم . من لایق نیستم رئیس جمهور باشم .
و استعفا داد از سِمتش.
============================

نقشِ رهبران و علما و دانشمندانِ دین اسلام غیر قابل انکاره .
به یک اشاره ی اونها آتش اختلاف خاموش میشه , به یک اشاره شعله ور میشه و مردم بدبخت رو میسوزونه .
خدا وقتی بخواد ملتی رو ذلیل کنه بخاطر اعمالشون , بر اونها حاکمی مسلط میکنه که نه از خدا میترسه و نه به مردم رحم میکنه .
و هر وقت هم که تغییر کنند و لایق این بشند که از ظلمش رها بشند , خودشون ظالم رو برمیدارند . این یک قانونِ الهی هست و تغییر ناپذیر .
إنَ اللهَ لا یُغَیَّرُ ما بقومٍ حتی یغیرو ما بِأنفُسِهِم
سرنوشتِ هیچ ملتی را خداوند تغییر نمیدهد تا هنگامیگه خودشان تغییر کنند .

صدق الله العلي الحکیم
=================================
به لطف خدا و بیداریِ خردمندانِ دانشمند و عالِم , , تغییراتی پیش اومده و داره پیش میاد اما روندش خیلی کُند هست اما همین هم غنیمته . یعنی اگر قیامت خیلی نزدیک نباشه , شاید یه سیصد چهارصد سالِ دیگه بشیم مثل مسلمانانِ سالهایِ اولِ اسلام .یک خدا , یک پیامبر , یک کتاب  و یک دین و بس .

[saghar130]

خیلی از حرف های شما منطقی بودند و لی شمایی که اینقدر عاقل هستید و می فهمید برخی علما دارن اشتباه می کنند چرا به سمت عالمی نمی رید که حرفش با قران و سنت بیشتر می خونه !!!!چرا به حرف رهبری گوش نمی دید که حرف حق رو با سند توی کتابش اورده راست می گید بخش عظیمی از مذهب ما مربوط به خانواده است ولی این دلیل نمی شه ما حق رو انکار کنیم ببخشید این رو می گم شاید عده ای از علما خودشون رو بخوان بندازن تو چاه پس ما باید این کار رو بکنیم می دونید که می گن ببنید طرف چی می گه نه این که کی داره اینو می گه پس اگه حرف حق می زنه حتی اگر یه فرد عامی باشه باید قبول کرد و اگر عالم باشه و اشتباه داره می کنه شکی نیست که نباید ازش پیروی کرد پس میزان عمل کردن بر اساس حرف و عمل دیگران حق گویی ان هاست نه عالم بودنشان