درخواست روایت و حدیث

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Senior Member
Senior Member
پست: 167
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۹, ۱:۲۰ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 589 بار
سپاس‌های دریافتی: 255 بار
تماس:

درخواست روایت و حدیث

پست توسط رهرو حضرت زهرا »

[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]سلام دوستان 
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]چندتا روایت با سند میخوام که نشون بده ائمه لعن میکردند 
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]مخصوصا سه خلیفه رو 
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]میخوام به یک نفر بفهمونم که پیامبر و امام علی و ائمه لعن میکردند تو کی هستی که  
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]میگی لعن نکنیم و وحدت داشته باشیم 
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]اجرتون با خود امام علی 
[FONT=Georgia] 
[FONT=Georgia]یا علی 


تمام آیه قرآن همین است

تمام حرف یزدان این چنین است

به کوری دو چشم اهل بدعت

فقط حیدر امیرالمؤمنین است

:-:
یا علی :-:


Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

بسم الله الرحمن الرحیم


در کتاب بحارالأنوار جلد ۸۵، صفحه ۲۴۰ از مصباح کفعمی نقل شده است که دعای صنمی قریش دعائی عظیم الشأن و بلند منزلت است و از اسرار مشکله و بهترین اذکار است.شیخ بزرگوار تقیّ الدین ابراهیم عامِلی کفعمی در حاشیه کتاب شریف «المصباح» می فرماید:
این دعائی است عظیم الشّأن و رفیع المنزلة که ابن عبّاس آن را از مولای ما امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت نموده است، و این دعاء از غوامض اسرار و کرائم اوراد امیرالمؤمنین(علیه السلام)است که آن حضرت در روز و شب و وقت سحر بدان مواظبت می فرمودند، و آن را در قنوت نماز می خواندند و می فرمودند:
کسی که این دعا را بخواند همانند کسی است که در خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در جنگ بدر، اُحد، و حُنَین یک میلیون تیر به سوی دشمن افکنده باشد
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

1. لعن کردن
امام صادق علیه السلام میفرمایند:

هرکس ناتوان است ازیاری کردن ما اهل بیت علیهم السلام پس در تنهایی وخلوت لعن کند دشمنان مارا.



تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام /ص47/رقم21،

مستدری الوسائل /ج4/ص410/رقم3،

بحارالانوار/ج27/ص223/ج11
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

«دعای عظیم الشّأن صَنَمَی قریش»
در کتاب بحارالأنوار جلد ۸۵، صفحه ۲۴۰ از مصباح کفعمی نقل شده است که دعای صنمی قریش دعائی عظیم الشأن و بلند منزلت است و از اسرار مشلکه و بهترین اذکار است.شیخ بزرگوار تقیّ الدین ابراهیم عامِلی کفعمی در حاشیه کتاب شریف «المصباح» می فرماید:این دعائی است عظیم الشّأن و رفیع المنزلة که ابن عبّاس آن را از مولای ما امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت نموده است، و این دعاء از غوامض اسرار و کرائم اوراد امیرالمؤمنین(علیه السلام) است که آن حضرت در روز و شب و وقت سحر بدان مواظبت می فرمودند، و آن را در قنوت نماز می خواندند و می فرمودند: کسی که این دعا را بخواند همانند کسی است که در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در جنگ بدر، اُحد، و حُنَین یک میلیون تیر به سوی دشمن افکنده باشد.متن کامل دعای شریف با ترجمه آن این است:

‌أللَّهُـمَّ صَـلِّ عَـلی مُـحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَـمَّـدٍ‌ أللَّهُمَّ العَـن صَنَمي
خداوندا درود بفرست بر محمّد و آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) و لعـنت کن دو بـت
قُرَیشٍ وَجِبتَیهَا وَ طاغُـوتَیها وَ إفکَـیها وابنَـتَیهِمَا اللَّذَینِ
قریش(ابوبکر و عمر) و دو مشرک آنرا، و دو سرکرده ضلالت را، و آن دو دروغ پرداز را،
دختر آنان را،
خالَفا أمرَکَ وَ أنکَرا وَحـیَکَ وَ جَـحَدا إنعـامَکَ وَ عَـصَیا
آن دو نفری که فرمانت را زیر پا نـهادند، و وحی تو را نپـذیـرفتند، و نعـمت رسولت را
انکار کردند، و نافرمانی
رَسِولَکَ وَ قَـلَّبا دینَکَ وَ حَرَّفا کِتابَکَ وَ عَـطَّلا أحکامَکَ
پیامبرت را کردند، و دینت را واژگون نمودند، و قـرآنـت را تحـریف کردند، و احکام تو را
بی ثمر گذاردند
وَ أبطَلا فَـرائِضَکَ وَ اَلحَدا في آیاتِکَ وَعـادَیا اَولِیائِکَ وَ
و تـباه کردند احـکام واجـب تو را، و از درستیزگی با آیاتت برآمدند، و دشمنی کردند
با دوستانت
والَیا أعدائَکَ وَخَرَّبا بِلادَکَ وَأفـسَداعِبادَکَ.‌أللَّهُمَّ العَـنهُما
و دوستی کردنـد با دشمـنانـت، و شهـرهـای تو را ویـران ساخـتند، و بـندگانت را به
فساد کشاندند، خدایا لعنت کن آن دو
وَأتباعَـهُما وَاَولِیآءَهُما وَاَشیاعَهُما ومُحِبّیهِما فَـقَـد أخرَبا
و پیروانشان و یارانشان و گرویدگان به آندو و دوستانشان را،زیرا آندو ویران ساختند
بَیتَ الـنـُّبـُوَّةِ وَرَدَما بابَهُ وَنَقَـضا سَقـفَهُ وَ ألحَـقا سَـمـآئَهُ
خانه وحی را، و در آن را کاملاً بستند، و شکست سقف آن را، و آنرا زیر و رو کردند،
بِأرضِهِ وَعالِیهُ بِسافِـلِهِ وَ ظاهِرَهُ بِباطِـنِهِ وَأستَاصَلا أهلَهُ
و بالا و پایین آن را یکی کردند، و ظاهـر و باطنش را ویران کردند، و اهـل آن را از بیخ
برانداختند
وَ أبادا أنصارَهُ وَ قَتَلا أطفالَهُ وَ أخلَیا مِنبَرَهُ مِن وَصِیِّهِ وَ
و یاوران آن را هلاک کردند، و کودکانـشان را کشتند، و منبر نبوت را از وصیّ نبی و
وارِثَ عِلمِهِ وَجَحَدا إمامَتَهُ وَأشرَکا بِرَبِّهِما فَعَـظِّم ذَنبَهُما
وارث پـیـامبر، تـهی کردند، و انـکـار کردند امـامت وصیّ پیامبر را، و مـشرک به خدا
شدند، پس خدایا گناه آن دو را بزرگ شمار
وَ خَلِّدهُـما في سَقَرٍ وَ ما أدراکَ ما سَقَـرٍ لاتُبقي وَ لاتَذَر.
و برای همیشه در جهنم سقر جایشان بده، جهنمی که بندگان نمی توانند شدت
عذابش را درک کنند، جهنمی که نه چیزی را باقی میگذارد و نه رها میسازد.
‌أللَّهُمَّ العَـنهُم بِعَـدَدِ کُلِّ مُنکَرٍ أتَوهُ وَ حَقٍّ أخفَـوهُ وَ مِـنـبَرٍ
خدایا آن دو و پیروانشان را به عـدد هـر کار نـاروایی که انجام دادند لـعنـت کن، و به
عدد هر حقی که مخفی داشتند، و هر منبری که
عَلَوهُ وَ مُؤمِنٍ أرجَوهُ وَ مُنافِقٍ وَلَّوهُ وَ وَلِّيٍ آذَوهُ وَطَـریدٍ
به ظلـم بر آن بالا رفتند، و هر مـؤمنی که تبعیدش کردند، و هر مـنـافقی که به کار
گماردند، و هر دوست خدا که آزردند، و هر تبعید شده ای که
آوَوهُ وَ صادِقٍ طَـرَدُوهُ وَ کافِـرٍ نَصَـرُوهُ وَ إمامٍ قَهَـرُوهُ وَ
پناهش دادند، و هر راستـگویی که راندند، و هر کـافری که یـاری کردنـد، و هـر امام
بر حقی که مقهورش کردند
فَرضٍ غَـیَّرُوهُ وَ أثَرٍ أنکَرُوهُ وَ شَرٍّ آثَرُوهُ وَ دَمٍ أراقـُوهُ وَ
هر واجبی که آن را تـغیـیر دادند، و هـر دلیلی که انکـارش کردنـد، و هـر امر زشتی
که اختیار کردند، و خون هایی که به ناحق ریختند و
خَبرٍ بَدَّلُوهُ وَ کُفـرٍ نَصَبوه وَ إرثٍ غَصَبُوه وفَيءٍ اقتَطَعُوهُ
هر کار نیکی که آن را عوض کردند، و هر کـفـری که به پا داشتند، و هر ارثـی که به
زور گرفتند، و هر غنیمتی که به ناحقّ ملک خود ساختند
وَ سُحتٍ أکَلُوهُ وَ خُمسٍ أستَحَلُّوهُ وَ باطِلٍ أسَّسُوهُ وَ جَورٍ
و هر مال حـرامـی که خوردند، و هـر خمسی که برای غـیر اهـلش حـلال شمردند،
و هر خلاف واقعی که اساس آن را نهادند، و هر ستمی که
بَسَطُـوهُ وَ نِـفاقٍ أسَرُّوهُ وَغَـدرٍ أضمَرُوهُ وَ ظُـلمٍ نَشَـرُوهُ
گسترش دادند، و هر نـفـاقی که پنهان داشتند، و هر نیرنگی که انجـامش را به دل
گرفتند، و هر ستمی که آن را پراکندند
وَ وَعدٍ أخلَفُـوهُ وَ أمانٍ خانُـوه وَ عَهـدٍ نـَقَـضُـوهُ وَ حَـلالٍ
و وعده هایی که بدان وفا نکردند، و امان دادنی که خیانت کردند، و پیمان هایی که
شکستند، و حلال هایی که
حَرَّمُوهُ وَحَرامٍ أحَلُّوهُ وَ بَطنٍ فَتَّقُوهُ جَنینٍ أسقَطُوهُ وَضِلعٍ
تحریم نمودند، و حرام هایی که حـلال کردند، و پهـلوهایی که شکافتند، و جـنـینی
که سبب سقط آن شدند و استخوانی که
دَقُّوهُ وَ صَکٍّ مَزَّقُـوهُ وَ شَملٍ بَدَّدُوهُ وَعَـزیزٍ أذَلُّوهُ وَ ذَلیلٍ
شکستند، و هر سندی که آن را دریدند، و هر اجتماعی که پـراکندند، و هر عـزیـزی
که خوارش کردند، و هر خواری که
أعَزُّوهُ وَ حَقٍّ مَنَعُـوهُ وَ کِذبٍ دَلَّسُوهُ وَ حُکمٍ قَلَّبُوهُ وَ إمامٍ
عـزت بخـشیـدند، و هر حـقی کـه از صـاحبانش باز داشتند، و هر دروغـی که آن را
راست جلوه دادند، و هر حکمی که آن را وارونه کردند، و هر امامی که
خالَفُوهُ.أللّهُمَّ العَـنهُم بِکُلِّ آیَةٍ حَرَّفُـوها وَ فَریضَةٍ تَرَکُوها
مخالـفـتش کردند، خدایا لـعـنـت کن آنان را به عـدد هـر آیه ای که آن را تغییر دادند،
و هر واجبی که آن را ترک کردند
سُنَّةٍ غَیَّرُوها وَ رُسُومٍ مَنَعُـوها وَ أحکامٍ عَطَّلُوها وَ بَیعَةٍ
و هـر روش پـسندیده ای که تغیـیرش دادند، و نشـانه های روشنی که جلـوگیـرش
شدند، و احکامی که بی نتیجه گردانیدند، و هر بیعتی که
نَکَـثـُوها وَ دَعـوَی أبطَــلُوها وَ بَـیـِّنَةٍ أنکَـرُوها وَ حـیـلَةٍ
آن را شکستند،و هر ادعای حقی که آن را نپذیرفتند، و هر شـاهد عادلی که انکار
آن کردند، و هر نیرنگی که
أحـدَثـُوها وَ خِـیانَةٍ أورَدُوها وَ عَـقـَبَةٍ إرتَـقُـوهـا وَ دِبابٍ
آن را اخـتـراع کردند، و هر خیـانـتی که وارد دیـن کردند، و هر گردنه ای که بالای آن
رفتند(برای کشتن پیامبر"ص") و مشک های خشکی که
دَحرَجُوها وَأزیافٍ لَزِمُوها وَ شَهـاداتٍ کَتَمُـوها وَ وَصِـیَّةٍ
آن را غلطاندند، و هر تـقلبی که مـقیّد به او بودند، و هـر امـری که شاهد آن بودند،
و هر وصیتی که
ضَیَّعُوها.أللّهُمَّ العَنهُما في مَکنُونِ السِّرِ وَ ظاهِرِ العَلانِیَةِ
آن را تضییع نمودند. خـدایـا لـعنـت کن آن دو (عـمر و ابوبکر"لعنة الله علیهما") را در
پنهان نهان و آشکار ظاهر
لَعـناً کَثـیـراً أبَـداً دائـماً دآئِـباً سَرمَـداً لا إنقِـطاعَ لِأمَـدِهِ وَ
لعنتی زیاد، پیوسته، مدام، بی ابتدا و بی انتها، لعنتی که زمانـش پایانی ندارد و
لا نَـفـادَ لـِعَـدَدِهِ لَعــناً یَغـدُو أوَّلُهُ وَ لایـَرُوحُ آخِـرُهُ لَهُم وَ
عددش را انتـهـایی نیست، لـعـنـتی که آغـازش را صـبحی باشد ولی انجامـش را
شبی نباشد، لعنت تو باد بر آنان و
لِأعـوانِهِم وَ أنصارِهِم وَ مُحِبّیهُم وَ مُوالیهِم وَ المُسَّلَمینَ
یارانـشان و مـدد کـارانشـان و دوسـتـانـشان و مـرتـبطین با آنان و کسانی که خود
را در اختیار آنان گذاشته اند
لَهُـم وَ المـآئِلـینَ إلَـیهِـم وَ النَّـاهِـضـیـنَ بِـاحـتِجـاجِهِـم وَ
و به آنان مـایـلنـد، و کـسـانی که ادعــاهـای بی اسـاس آنــان را عَــلَــم کـردنـد، و
الـمُــقـتـَدیـنَ بِکَـلامـِهـِـم وَ الـمُــصــَدِّقـیـنَ بِـأحکـامِـهِـم.
پـیـروی کـردنـد از سخـنـان آنان، و قــضـاوت هــای بـاطـل آنـان را تـصـدیق نـمـودند.

ثُمَّ قُل أربَعَ مَرّاتٍ:
سپس چـهـار مـرتـبـه بگو:

ألـلـّهُـمَّ عَــذِّبـهُـم عَــذابـاً یَـسـتَـغـیـثُ مـِنـهُ أهـلُ الـنّـارِ.
آمینَ رَبَّ العالَمینَ.

خداوندا عذاب فرما آنانرا،عذابی که استغاثه وفریاد اهل آتش ازآن عذاب بلندست.
آمین رب العالمین.
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

با سلام
يكي ديگر از مدرك هاي لعن خدا و معصومين عليهم السلام زيارت عاشورا است .
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Bronze
Bronze
پست: 280
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 303 بار
سپاس‌های دریافتی: 794 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط amoonaser »

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما


 [SIZE=150]لعن ابوحنیفه   

 الكافي - الشيخ الكليني - ج 1 - ص 56 
 قلت لأبي الحسن موسى عليه السلام : جعلت فداك فقهنا في الدين وأغنانا الله بكم عن الناس حتى أن الجماعة منا لتكون في المجلس ما يسأل رجل صاحبه تحضره المسألة و يحضره جوابها فيما من الله علينا بكم فربما ورد علينا الشئ لم يأتنا فيه عنك ولا عن آبائك شئ فنظرنا إلى أحسن ما يحضرنا وأوفق الأشياء لما جاءنا عنكم فنأخذ به ؟ فقال هيهات هيهات ، في ذلك والله هلك من هلك يا ابن حكيم ، قال : ثم قال : [SIZE=150][COLOR=blue]لعن الله أبا حنيفة كان يقول : قال علي ،   .  



 الكافي - الشيخ الكليني - ج 1 - ص 57 
 عن أبي الحسن موسى عليه السلام قال : قلت : أصلحك الله إنا نجتمع فنتذاكر ما عندنا فلا يرد علينا شئ إلا وعندنا فيه شئ مسطر وذلك مما أنعم الله به علينا بكم ، ثم يرد علينا الشئ الصغير ليس عندنا فيه شئ فينظر بعضنا إلى بعض ، وعندنا ما يشبهه فنقيس على أحسنه ؟ فقال : ومالكم وللقياس ؟ إنما هلك من هلك من قبلكم بالقياس ، ثم قال : إذا جاء كم ما تعلمون ، فقولوا به وإن جاءكم ما لا تعلمون فها - وأهوى بيده إلى فيه - ثم قال : [SIZE=150][COLOR=blue]لعن الله أبا حنيفة كان يقول : قال علي وقلت   ،  




 المحاسن - أحمد بن محمد بن خالد البرقي - ج 1 - ص 212 
 قلت لأبي - الحسن موسى بن جعفر عليهما السلام : جعلت فداك فقهنا في الدين وأغنانا الله بكم عن الناس حتى أن الجماعة منا لتكون في المجلس ما يسأل رجل صاحبه يحضره المسألة ويحضره جوابها منا من الله علينا بكم فربما ورد علينا الشئ لم يأتنا فيه عنك ولا عن آبائك شئ فننظر إلى أحسن ما يحضرنا وأوفق الأشياء لما جائنا عنكم فنأخذ به ؟ - فقال : هيهات هيهات ! في ذلك والله هلك من هلك يا ابن حكيم ثم قال : [SIZE=150][COLOR=blue]لعن الله أبا حنيفة يقول : قال علي و قلت ، وقال محمد بن حكيم لهشام بن الحكم : والله ما أردت إلا أن يرخص لي في    



 بصائر الدرجات - محمد بن الحسن الصفار - ص 167 
 عن أبي الحسن عليه السلام قال إنما هلك من كان قبلكم بالقياس ان الله تبارك وتعالى لم يقبض نبيه حتى أكمل له جميع دينه في حلاله وحرامه فجاءكم مما تحتاجون إليه في حياته وتستغيثون به وباهل بيته بعد موته وانها مصحف عند أهل بيته حتى أن فيه لأرش خدش الكف ثم قال إن[SIZE=150][COLOR=blue] أبا حنيفة لعنه الله ممن يقول قال على وانا   .  

(( این روایات را بر جاهلانی تقدیم می کنم که به قول یکی از علما ، به اماکن مختلف می روند و ترویج گناه می کنند .... همانهایی که در شبکه تلویزیونی خود بر شافعی و ابوحنیفه ترضی می کنند !!! ))


 لعن بر ابی بکر و عمر 

 الكافي - الشيخ الكليني - ج 8 - ص 125 
 [SIZE=150]وهما الكافران عليهما لعنة الله والملائكة والناس أجمعين والله ما دخل قلب أحد منهما شئ من الايمان منذ خروجهما من حالتيها وما ازدادا إلا شكا ، كانا خداعين ، مرتابين ، منافقين حتى توفتهما ملائكة العذاب إلى محل الخزي في دار المقام   ....



 لعن بر مغیره بن سعید 

 تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 1 - ص 349 
 عن أبي هلال قال سألت أبا عبد الله عليه السلام أينقض الرعاف والقئ ونتف الإبط الوضوء ؟ فقال : وما تصنع بهذا فهذا قول المغيرة بن سعيد ، [SIZE=150][COLOR=blue]لعن الله المغيرة ، ويجزيك من الرعاف والقئ أن تغسله ولا تعيد   .  

 خاتمة المستدرك - الميرزا النوري - ج 4 - ص 198 
 ورواه الشيخ المفيد في كتاب الاختصاص : عن جعفر بن الحسين ، عن محمد بن الحسن بن الوليد ، عن محمد بن الحسن الصفار ، عن محمد بن إسماعيل ، عن علي بن الحكم ، عن زياد بن أبي الحلال ، قال : اختلف أصحابنا في أحاديث جابر الجعفي ، فقلت : أنا أسأل أبا عبد الله ( عليه السلام ) فلما دخلت ابتدأني فقال : " رحم الله جابر الجعفي ، كان يصدق علينا ، [SIZE=150][COLOR=blue]لعن الله المغيرة بن ( سعيد) كان يكذب علينا "    


 لعن بر یزید بن معاویه 

 الكافي - الشيخ الكليني - ج 8 - ص 234 
 ابن محبوب ، عن عبد الله بن سنان قال : سمعت أبا عبد الله ( عليه السلام ) يقول : ثلاث هن فخر المؤمن وزينه في الدنيا والآخرة : الصلاة في آخر الليل ويأسه مما في أيدي الناس وولايته الامام من آل محمد ( صلى الله عليه وآله ) قال : وثلاثة هم شرار الخلق ابتلى بهم خيار الخلق : أبو سفيان أحدهم قاتل رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) وعاداه ومعاوية قاتل عليا ( عليه السلام ) وعاداه [SIZE=150][COLOR=blue]ويزيد بن معاوية لعنه الله قاتل الحسين بن علي ( عليهما السلام ) وعاداه حتى    



 لعن بر اباسفیان و معاویه و یزید و عبیدالله بن زیاد 

  الزيارات - جعفر بن محمد بن قولويه - ص  
 [SIZE=150][COLOR=blue]اللهم العن أبا سفيان ومعاويه وعلى يزيد بن معاوية اللعنة ابد الا بدين ، اللهم فضاعف عليهم اللعنة ابدا لقتلهم الحسين ( عليه السلام ) . اللهم إني أتقرب إليك في هذا اليوم ، وفي موقفي هذا ، وأيام حياتي بالبراءة منهم واللعنة عليهم ، وبالموالاة لنبيك وأهل بيت نبيك صلى الله عليه وعليهم     .


 مصباح المتهجد - الشيخ الطوسي - ص 775 
 [SIZE=150][COLOR=blue]اللهم ! العن أبا سفيان ومعوية ويزيد بن معاوية عليهم منك اللعنة أبد     ..



  الزيارات - جعفر بن محمد بن قولويه - ص  

 اللهم خص أنت أول ظالم ظلم ال نبيك باللعن ، ثم العن أعداء ال محمد من الأولين والآخرين ، [COLOR=red]اللهم [SIZE=150]العن يزيد وأباه والعن عبيد الله بن زياد وال مروان وبني أمية قاطبة إلى يوم    


یا علی ع
جدا شده از خدا

جدا شده از رسول

جدا شده از کتاب

[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
 
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۸, ۱۰:۰۴ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 5 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط مسیر »

سلام
سندی بالاتر از قرآن؟

. چگونه شيعه را در نفرين و لعن به بعضي صحابه مذمّت مي كنيد، در حالي كه شيعيان با استناد به مآخذ اهل سنّت[url=%3Ca][1][/url] معتقدند كه بعضي از صحابه به علي و فاطمه(عليهما السلام)ظلم كردند و بذر تفرقه ميان مسلمانان پاشيدند و به آرمانهاي رسول الله (صلي الله عليه وآله) بي اعتنايي نمودند; طوري كه حضرت زهرا (عليها السلام) نيز در نمازها آنان را لعن مي كرد.

شيعيان به پيروي از خداوند متعال و تبعيّت پيامبر (صلي الله عليه وآله) و دخترش فاطمه (عليها السلام) كه داراي ملكه عصمت هستند، كساني را كه از رسول الله (صلي الله عليه وآله) پيروي نكرده، او را اذيّت كردند، نفرين نموده و مي گويند: «اللّهمّ العن مَنْ ظَلَم مُحَمّداً وآل محمّد»، زيرا در قرآن كريم مي فرمايد:(إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالاَْخِرَةِ)
«كساني كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) را اذيّت مي كنند، خداوند آنها در دنيا و آخرت نفرين مي كند.»
آيا اذيّت و آزار فاطمه اذيّت و آزار پيامبر (صلي الله عليه وآله) نيست؟ و آيا اذيّت بالاتر از اينكه به خانه فاطمه (عليها السلام) هجوم بردند و او را تهديد به آتش زدن كردند؟!
آيا اذيّت و آزار علي (عليه السلام) اذيّت و آزار پيامبر (صلي الله عليه وآله) نيست؟ و آيا اذيّت بالاتر از اين كه علي (عليه السلام) را براي بيعت گرفتن تهديد به قتل كردند؟![url=%3Ca][2][/url]
[HR]

[url=%3Ca][1][/url]
در اينجا مناسب است روايتي را كه ابن قتيبه در كتاب «الإمامة والسياسة» درباره وقايع پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه وآله) نقل كرده، مورد توجّه قرار دهيم.
. الإمامة والسياسة (ابن قتيبة)، ج1، ص20.ابن قتيبه دينوري مي نويسد:

«فقال عمر لأبي بكر: اِنْطَلِق بنا إلي فاطِمَة، فأ نّا قَد أغْضَبْناها.

فَانطَلقا جميعاً، فَاستَأذنا علي فاطمة، فَلَم تَأذَنِ لهما، فَأَتَيا عَلِيّاً، فَكلَّماه، فأدخلهما عليها. فلمّا قَعَدا عِنْدَها حَوَّلَتْ وَجْهَها إلي الحائِط، فَسَلّما عليها، فلم تَرُدَّ عليهما السلام.

فَتَكلَّم أبوبكر، فقال: يا حَبيبةَ رسول الله! واللهِ إنَّ قَرابةَ رسُولِ الله اَحَبّ إليّ من قَرابتي، وانّكَ لاََحبّ إليّ مِن عايشَة اِبْنَتَي، ولَوَدَدْتُ يَومَ ماتَ أبُوك أ نّي مَتُّ ولا أبقي بعده، أفتَراني أعْرِفُكِ وأعرِفُ فضلكِ وشرفَك واَمْنَعُكِ حقّكِ وميراثِكِ من رسول الله، إلاّ اَنّي سمعتُ أباك رسول الله (صلي الله عليه وآله) يقول: لا نُوَرِّث، ما تَرَكنا فهو صدقة.
فقالَتْ: أرأيتُكما إن حدّثتُكما حديثاً عن رسول الله (صلي الله عليه وآله) تَعرفانه وتَعمَلان به؟

قالا: نعم.

فقالت: نشدتُكُما اللهَ ألَم تَسْمَعا رسولَ الله (صلي الله عليه وآله) يقول: رضا فاطمة مِن رِضائي، وسَخَطُ فاطِمَة مِن سَخَطي، فَمَن أَحبَّ فاطمة ابنتي فَقَد أحبّني، ومن أرضي فاطمة فَقَدأرضاني، ومن أسخطَ فاطمَة فقد أسخطني؟

قالا: نعم، سمعَناه من رسول الله (صلي الله عليه وآله) .

قالَتْ: فإنّي اُشهدالله وملائكتَه أ نّكما أسخَطتُماني وما أرضَيْتُماني، ولئن لقَيتُ النبيّ لاََشْكُوَنّكُما إليه.

فقال أبوبكر: أنا عائِذً بالله تعالي من سخطِه وسخطِكِ يا فاطمة.

ثُمّ انتحب أبوبكر يَبْكي حتّي كادتْ نفسُه أن تزهَق، وهي تَقُول: والله لأدعُونّ اللهَ عليك في كلِّ صلاة اُصلّيها....»

«عمر به ابوبكر گفت: بيا با هم به نزد فاطمه رويم، زيرا ما او را خشمگين كرديم.

عمر و ابوبكر به نزد فاطمه رفتند و اجازه ورود خواستند. فاطمه به آنها اجازه نداد. به نزد علي آمده، با او در اين زمينه صحبت كردند (تا فاطمه را راضي كند).

علي آنها را نزد فاطمه برد. وقتي وارد خانه شد، روبه روي فاطمه نشستند، فاطمه صورتش را به سمت ديوار كرد.

ابوبكر و عمر به فاطمه سلام كردند، ولي فاطمه جواب سلام آنها را نداد.

ابوبكر به فاطمه گفت: حبيبه رسول الله! به خدا سوگند نزديكان رسول خدا (صلي الله عليه وآله) در نزد من از نزديكان خودم محبوب تر هستند، و تو در نزد من از عايشه دخترم نيز محبوب تري. روزي كه پدرت از دنيا رفت، آرزو كردم من هم بميرم و پس از او باقي نمانم. آيا تو بر اين باوري كه من فضل وشرف تو را مي دانم ولي حقّ تو را از تو و ميراث تو از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) را باز مي دارم؟ ولي من از پدرت رسول الله (صلي الله عليه وآله) شنيدم مي فرمايد: آنچه را ما واگذاريم ارث نيست، بلكه صدقه است.

فاطمه فرمود: آيا باور كنم كه اگر حديثي را از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نقل كنم آن را شناخته و بدان عمل مي كنيد؟

ابوبكر و عمر گفتند: آري.

فاطمه فرمود: شما را به خدا سوگند مي دهم آيا از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) نشنيديد كه فرمود: خشنودي فاطمه خشنودي من، و ناراحتي او ناراحتي من است؟ پس هر كس فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كس او را خشنود كند مرا خشنود كرده است، و هر كسي فاطمه را اذيّت و ناراحت كند من را اذيّت و ناراحت كرده است؟

ابوبكر و عمر گفتند: آري شنيده ايم.

فاطمه فرمود: خداوند و ملائكه اش را گواه مي گيرم كه شما مرا اذيت و ناراحت كرديد و خشنودم ننموديد و هرگاه پيامبر (صلي الله عليه وآله) را ملاقات نمايم، از شما دو نفر به او شكايت خواهم نمود.

ابوبكر پس از شنيدن اين سخنان گفت: اي فاطمه من از اذيّت كردن رسول الله (صلي الله عليه وآله) و شما به خدا پناه مي برم.

سپس ابوبكر آنقدر گريه كرد كه نزديك بود نفسش بند آيد. و اين در حالي بود كه فاطمه فرمود: به خدا سوگند! در هرنمازي كه بخوانم شما را نفرين خواهم نمود.»

[url=%3Ca][2][/url] پرتوی از شریعت استاد عباسعلی زارعی سبزواری
منبع:http://www.koraim.blogfa.com/post-49.aspx
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

با سلام خدمت همه دوستداران اهلبيت عليهم السلام
دوست عزيز جناب رهرو حضرت زهرا !
براي كسي كه از شما مدرك يا سند خواست بفرماييد يه سري به كتابهاي اهل سنت بزند و ببيند كه اعمالي كه آنها با داشتن آن كتابهاي معتبر خودشان كه در شأن مولاي متقيان هست و خودشان قبول ندارند و انجام دادند و سه خليفه ملعون موقع مرگ نكبت بارشان چه كلماتي بكار بردند و اظهار ندامت از غلطهاي كه كردند و اين همه دلايل زيادي هست كه شايسته لعن و نفرين خدا و پيامبر (ص) هستند . و در قرآن آيات زيادي در لعن آن دسته از مردم كه چنين كارهايي كه آن ملعونين انجام داده اند آمده است .
باز هم براي آن دسته از دوستاني كه نرفتند و در كتابهاي اهل سنت تحقيق نكردند و مخالف لعن ابوبكر ملعون و عمر ملعون و عثمان ملعون مي گويم: فرداي قيامت جوابگوي علامه بزرگوار اميني رحمت الله عليه بايد باشند زيرا اين علامه بزرگوار سالها در كتابهاي اهل سنت تحقيق نمود و حقانيت مولايمان را به آنها گوشزد نمود ولي آنها نه تنها نپذيرفتند بلكه نخواندند و حتي خواندن كتابهاي اين علامه را حرام اعلام نمودند .
اللهم اللعن جبت والطاغوت
اللهم عجل لوليك الفرج
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

با سلام نقل قول از يكي از كاربران محترم سايت

«سخنگوی محشر:
«... فاذن مؤذن بینهم ان لعنة الله علی الظالمین » اعراف : 44
در هنگامه محشر ندا دهنده ای در میان بهشتیان و دوزخیان ندا می دهد -به گونه ای که همگان می شنوند- که: لعنت خدا بر ستمگران.در روایات اسلامی، این مؤذن و سخنگو به امیر مؤمنان تفسیر شده است. و در روایات اهل سنت آمده که علی علیه السلام می فرمود
انا ذلک المؤذن;
آن که آن روز ندا سر می دهد منم.
از ابن عباس روایت است که علی علیه السلام می فرماید:

لعنت خدا بر آنان باد که ولایت مرا تکذیب کردند و حق مرا کوچک شمردند.»

موفق باشيد.
يا علي (ع)
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
Iron
Iron
پست: 378
تاریخ عضویت: جمعه ۱ بهمن ۱۳۸۹, ۴:۴۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 906 بار
سپاس‌های دریافتی: 413 بار

Re: درخواست روایت و حدیث

پست توسط ع ل ی »

با سلام
امروز صبح از شبكه 3 سيما حاج آقا رفيعي يك آيه اي از قرآن مجيد را نام برد .
اين آيه از قرآن كريم براي اسكات خصم مفيد است.
بسم الله الرحمن الرحيم
«لا تجد قوماً يومنون بالله واليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانو ءاباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب في قلوبهم الايمان وايدهم بروح منه و يدخلهم جنات تجري من تحتهاالانهار خالين فيها رضي الله عنهم و رضوا عنه اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلهون»22
صدق الله علي العظيم
هرگز مردمي را كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده اند چنين نخواهي يافت كه دوستي با دشمنان خدا و رسول او كنند هرچند آن دشمنان پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشان آنها باشند .اين مردم پايدارند كه خدا بر دلهاشان (نور) ايمان نگاشته و به روح (قدسي) خود آنها را منصور گردانيده و آنها را به بهشتي داخل كند كه نهرها زير درختانش جاري است و جاودان در آنجا متنعمند ، خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند ، اينان به حقيقت حزب خدا هستند، الا (اي اهل ايمان ) بدانيد ؛ كه حزب خدا رستگاران عالمند.22

سوره مجادله آيه 22
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000]الحمدلله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولايه اميرالمومنين    
[HIGHLIGHT=#ff0000][HIGHLIGHT=#92d050] 
[HIGHLIGHT=#92d050] 
 [HIGHLIGHT=#92d050][HIGHLIGHT=#ff0000] حضرت علي ابن ابيطالب عليه السلام
 


 
ارسال پست

بازگشت به “پرسش و پاسخ”