.:.به سوى دوست.:.

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

.:.به سوى دوست.:.

پست توسط Labbaik »

 تصویر 


 ‹›به سوى دوست‹› 


امام هادى - عليه السلام - از سركشان بنى عباس رنج و محنت هاى زيادى كشيد و در اين ميان متوكل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلى گوى سبقت را از ديگران ربود و روى سلف خود را سفيد كرد.

دستور داد حضرت را از مدينة الرسول به سامرّا منتقل كنند و ايشان را كاملا تحت نظر بگيرند و خانه شان را محاصره كرده مانع ديدار شيعيان با ايشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت گردند حتّى ايشان را در تنگنا و محاصره اقتصادى قرار داد و رساندن حقوق شرعيه و هدايا از داخل و خارج را به حضرت ممنوع كرد و متخلفان را عقوبتى سخت نمود.

گاه بگاه نيز شرطه و ماءموران خود را دستور مى داد تا ناگهانى به خانه امام ريخته آنجا را بازرسى كنند به اميد آنكه سلاح و يا مدركى دال بر فعاليت ايشان عليه حكومت به دست آورد ليكن در اين حمله هاى شبانه جز كتاب هاى علمى و ادعيه چيزى يافت نمى شد.

بعضى مواقع نيز فرمان مى داد تا حضرت را در هر حالتى هست به دربار آورند و در يكى از اين احضارها امام در حالى بر متوكل وارد گشت كه او مست و لايعقل در كنار جام ها و سبوهاى شراب و ميان گروه هاى خنياگر و رقاصه افتاده بود. امام بى توجه به موقعيت خطير و خطرات احتمالى بشدت او را سرزنش و ملامت نمود و به نصيحت گويى و يادآورى قيامت پرداخت و فسق و فجور و مى خوارگى و بدكارگى او را محكوم ساخت .

متوكل كه دريافت حضرت هرگز شريك جرم او نمى گردد و همواره در صدد حفظ و استوارتر كردن رشته اتصال به هستى بخش و خداى يگانه است برآشفت و دستور داد ايشان را در زندان محبوس سازند.
راويان نقل مى كنند كه شخصى از دهان حضرت شنيد كه مى فرمودند:

 انا اكرم على اللّه من ناقة صالح ؛
من نزد خداوند از ((ناقه صالح )) گرامى تر هستم .
 


سپس ايشان اين آيه را خواندند:

  فى داركم ثلاثة ايام ذلك وعد غير مكذوب.(1)
(صالح بن كفار قوم خود گفت: ) سه روز در خانه هايشان از زندگى بهره مند شويد (كه پس از آن عذاب الهى فرود خواهد آمد) و اين وعده اى درست و راست است . 


بيش از سه روز از اين ماجرا نگذشته كه متوكل به دست فرزندش منتصر به هلاكت رسيد.(2)


رنج و مصيبت امام با نابودى دشمن كينه توز او متوكل به پايان نرسيد بلكه همچنان حكومت عباسى شبانه روز ايشان را تحت مراقبت شديد داشت و انواع مشكلات را براى ايشان به وجود مى آورد و ترفندهاى جديد بكار مى بست زيرا ايشان مورد توجه و احترام مسلمانان بودند و بخش بزرگى از آنان حقانيت و اولويت ايشان را براى خلافت مسلم و قطعى مى دانستند و حضرت را با سران شهوتران ، شكم باره ، زراندوز، حق ستيز و ستمگر عباسى طرف قياس ‍ نمى شناختند.


  مى دانيم فصل آخر زندگى پر بار امام را با درنگ و آرامش
پيگيرى كنيم و بعضى نكات آن را باز گوييم . 


--------------------------------------------------------------------------------
1-سوره هود، آيه 65.
2-(( اعلام الورى ، )) ص 363.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: .:.به سوى دوست.:.

پست توسط Labbaik »

زهر در كام :

تحمل امام بر معتمد عباسى روز به روز سخت تر مى شد زيرا همه جا سخن از فضل ، بزرگوارى ، تقوا و زهد ايشان بود و همگان حضرت را بر ديگر علماى مسلمين مقدم مى داشتند. همه اينها قلبش را فشرده و چهره اش را سياه مى كرد و:
  اندر تبارش بزرگى نبود

نيارست نام بزرگان  

معتمد كه همه راه ها را بسته مى ديد آخرين تير در تركش خود را - مثل پدران و اجدادش - بيرون كشيد و ناجوانمردانه و با نيرنگ حضرت را مسموم ساخت و بزرگترين جنايت را در اسلام به نام خود ثبت كرد.
سمّ در امام كارگر شد و ايشان را بسترى كرد و آلام جسمانى بر رنج هاى روحى افزوده شد، شيعيان ، دوستان و سران دولت به عيادت ايشان مى آمدند، از جمله اين عيادت كنندگان ابو هاشم جعفرى شاعر آسمانى و زبان رساى اهل بيت و از نوادگان جعفر طيّار بود كه با مشاهده حال حضرت متاءثر شد و گريست و قصيده اى سرود كه ابيات زير از آن مى باشد:
 (( مادت الارض بى وادت فؤ ادى

و اعترتنى موارد العرواء... )) (790)  

زمين به دور سرم چرخيد، چشمانم سياهى رفت ، قلبم فشرده و سنگين گشت ، تبدار شدم ، لرزش و اضطراب مرا فرا گرفت از اينكه شنيدم امام بيمار و نزار است و گفتم : همه جان و هستى ام فداى او باد. اماما! با بيماريت اسلام بيمار شد و ستارگان آسمان كم نور شدند و فرو نشستند. خيلى عجيب است شما كه درمان هر دردى هستيد بيمار شويد. شما شفابخش دردهاى دين و دنيا و زنده كننده مردگان و زندگان هستيد)).

اين اشعار نهايت حزن و اندوه و نگرانى ابو هاشم جعفرى را نشان مى دهد او در تب و تاب امام مى سوزد و مشتاق فداكارى است و مى خواهد خود جان ببازد ليكن محبوب همچنان زنده بماند بيمارى و ناتوانى امام بزرگوار كه حقيقت دين است يعنى ناتوانى و بيمارى اسلام . از هول اين فاجعه ستارگان از گنبد آسمان كنده شده و سرگردانند، ابو هاشم شگفت زده مى پرسد: امام كه داروى هر دردى است و شفابخش هر بيمار، چگونه اسير ناتوانى و بيمارى مى شود؟!
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: .:.به سوى دوست.:.

پست توسط Labbaik »

تعيين وليعهد:

امام قبلا امام حسن عسكرى(ع) را به عنوان وصى و امام پس از خود به خواص شيعه معرفى كرده بود ليكن در زمان بيمارى خود رسما، علنا و با صراحت ايشان را امام ، وصى ، جانشين و مرجع همه شيعيان پس از وفاتش تعيين كردند و خواستند تا عهده دار تكفين و نماز بر پدرشان و ديگر امور مربوط به ايشان گردند.



به سوى دوست:

مسموميت پيشرفت مى كرد و امام را دردى جانكاه فرا گرفته بود و مرگ بسرعت نزديك مى شد امّا حضرت در اين هنگام به طرف قبله دراز كشيده و مشغول تلاوت آياتى از قرآن شدند و در همان دم روح مباركشان به آسمان صعود كرد در حالى كه آميخته با آيات الهى بود.

خداوند و خالق هستى و آفريدگارش روح پاك ، والا و تابناك ايشان را با خشنودى پذيرفتند و ملائكه به استقبال آمدند، سفر بزرگ ايشان دنيا را تيره كرد و آخرت را روشن ساخت . مردم خير بسيارى را از كشف دادند زيرا رهبر، مدافع حقوقشان و چهره بزرگ تاريخ را از دست داده بودند.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: .:.به سوى دوست.:.

پست توسط Labbaik »

غسل و كفن :

امام حسن عسكرى - عليه السلام - با قلبى مالامال از اندوه و سينه اى شرحه شرحه جسد مطهر پدر را غسل داد و كفن نمود و بر او نماز خواند سپس آماده تشييع گشت .


شهرى در سوگ:

سامرّا از عظمت اين فاجعه تكان خورد و همه مردم براى دستيابى با افتخار و ثواب و رستگارى تشييع پيكر مقدس ‍ امام و امانت پيامبر و عصاره نبوت شتافتند و گرد خانه ايشان حلقه زدند. مراكز دولتى و تجارى تعطيل شده بود و افراد خاندان بنى عباس ، سران دولت ، قاضيان ، لشكريان و ديگر صاحب منصبان ، پيشاپيش جسم طاهر امام براه افتاده بودند.

اندوه ، دوست و دشمن نمى شناخت و همگان خود را شريك اين مصيبت بزرگ مى دانستند و زبانشان به مدح و منقبت امام گويا بود.
شهر سامرّا نه قبل و نه بعد از اين تشييع هرگز چنين مراسم پر شكوه و سوگ سراسرى به خود نديده بود.
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “امام هادی (علیه السّلام)”