آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 444
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۷, ۳:۵۷ ب.ظ
- محل اقامت: خیلی دور ، خیلی نزدیک
- سپاسهای ارسالی: 3080 بار
- سپاسهای دریافتی: 1425 بار
آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به يك چالش ذهنی کشاند.
آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است"
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"
شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکي هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم...... او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکي که در نبود نور می آید.
نام مرد جوان يا آن شاگرد تيز هوش كسي نبود جز ، آلبرت انیشتن !
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
جنبش مبارزه با صهیونیزم ، اومانیسم و فراماسونری
جنبش مبارزه با صهیونیزم ، اومانیسم و فراماسونری
-
- پست: 63
- تاریخ عضویت: شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۰۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 123 بار
- سپاسهای دریافتی: 236 بار
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
خیلی زیبا بود اما اگر منبع ذکر شود زیبا تر میشود .
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * دين اگر شـش دانگ باشد در مَثَل*
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
حسن جان به نظر خودت این عقیده درستیه ؟ نظرم این شاگرد به ظاهر باهوش هم ، اشتباه بزرگی کرده ! بین شیطانی بودن ، و بودن شیطان دچار خلط بزرگی شده است !!hasan21 نوشته شده: و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکي که در نبود نور می آید.
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 444
- تاریخ عضویت: شنبه ۲۵ آبان ۱۳۸۷, ۳:۵۷ ب.ظ
- محل اقامت: خیلی دور ، خیلی نزدیک
- سپاسهای ارسالی: 3080 بار
- سپاسهای دریافتی: 1425 بار
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
اتّفاقا این به ذهن خودم رسید ولی گذاشتم تا دوستان جواب کامل تر و قانع کننده تر رو بدن
[External Link Removed for Guests]
جنبش مبارزه با صهیونیزم ، اومانیسم و فراماسونری
جنبش مبارزه با صهیونیزم ، اومانیسم و فراماسونری
-
- پست: 63
- تاریخ عضویت: شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۰۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 123 بار
- سپاسهای دریافتی: 236 بار
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
چرا خداوند شیطان را آفرید، با اینکه میدانست سرچشمه وسوسهها و گمراهیها میشود؟ مگرخدا انسان را برای تکامل و رسیدن به سعادت، از طریق بندگی خود نیافریده است پس وجود شیطان که یک موجود ویرانگر و ضد تکامل است، چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
برای رسیدن به پاسخ سوال فوق که ذهن هر انسانی را به خود مشغول کرده و هر کسی به نوعی یا جوابگوی سوال بالا بوده و یا در توجیه آن برآمده بر اساس مفاهیم قرآنی و حدیثی چنین است که:
آفرینش، شاهکار خلقت
خدا هر چه را آفریده به بهترین شکل ممکن برای آن موجود، نیکو آفریده است، او شیطان راه شیطان نیافرید؛ چون از ابتدا او را با فطرت پاکی آفرید و او سالها همنشین فرشتگان بود، ولی وی بعدا دچار تکبر شد و نافرمانی خدا نمود. توضیح اینکه حکمت الهی اقتضا دارد به هر چیزی که امکان آفرینش وجود دارد، آن را بوجود آورد تا از ذات بی نیاز الهی کسب فیض کند، شیطان هم یکی از موجودات و مخلوقات خداست که او را پدید آورد تا کسب فیض کند اما او با اختیار خویش تکبر کرد و کافر شد و به جای توبه از گناه، از خدا مهلت گرفت تا افراد زیادی از فرزندان آدم را گمراه کند. غافل از اینکه او وسیله برای قرب، کمال، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد چرا که آدمیان با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد.
عامل پیشرفت
همچنانکه گفتیم وجود شیطان برای مومنان و پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه وسیلهای برای پیشرفت و تکامل اوست. چون پیشرفت و ترقی و شکوفایی استعدادها همواره در میان تضادها صورت میگیرد. و شیطان از بیرون و نفس اماره از درون باعث آبدیده شدن انسان و قدرت روحی او میگردند. بر این اساس در صورتی که حقیقت بین بوده باشیم، خواهیم دید که وجود شیطان منشا خیر است.
شیطان، توسعه گر میدان فعالیتی انسان
همچنین اگر شیطان و وسوسه او نبود، میدان مبارزه با نفس پدید نمیآمد و انسان از فرشتگان برتر نمیگردید چونکه ترک گناهان مستلزم مبارزه با خواهشهای نفسانی است و گمراهیهای وی پیگیر و مداوم است. بنابراین؛ این مبارزه و رسیدن به کمال مطلوب پاداش بیشتری دارد علاوه بر آن انسان تا در مقابل دشمنی سرسخت و نیرومند قرار نگیرد، هرگز نیازی نمیبیند تا نیروها و نبوغش را هماهنگ کند چرا که در تاریخ نیز ثابت شده است که نیروهای بسیار قوی و کار آمد و قلعههای مستحکم همیشه در مقابل دشمن قوی و سرسخت پدید آمده است به عنوان نمونه فرماندهان و سربازان ورزیده و قوی، کسانی هستند که در جنگهای بزرگ، با دشمنان سرسختی رو در رو بودهاند و سیاستمداران با تجربه و ورزیده کسانی هستند که در بحرانهای سخت سیاسی، با دشمنان نیرومندی در گیر بودهاند. بنابراین وجود ابلیس توأم با خیر است؛ وجودش، شر محض نیست، بلکه شر آمیخته با خیر است.
نظر دانشمندان امروزی
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکربهای مزاحم میگویند: "اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو میرفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمیکرد و همگی به صورت آدمهای کوتوله بودند، پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکربهای مزاحم، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند."
مَثَل شیطان
مَثَل باغبان است که شاخههای تر را پرورش میدهد و شاخههای خشک را میزند، شیطان نیز با ایجاد موانع و انحرافات، فرد مومن را هر چه بیشتر مقاوم و آبدیده میکند در مقابل اگر انسان دقت نکند چه بسا همین شیطان باعث بدبختی وی نیز شود.
شیطان اثباتگر اختیار آدمی
ج- وجود ابلیس برای عالم انسانی ضروری است چون انسان موجودی مختار است و همیشه در دنیا بر اساس آیه دهم سوره بلد دو دعوت وجود دارد: "و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم! ." و همچنین طبق آیه هشتم سوره شمس خداوند، پلیدکاری و پرعیزگاری را نیز به انسان آموخته.
در واقع انسان در یک دو راهی قرار دارد که از یک سو دعوت به خیر و صلاح و تمامی پیامبران، کتب آسمانی و عقل و فطرت آدمی صف بستهاند و از طرف دیگر دعوت به شر و فساد و شیاطین و نفس اماره در آن نمایان است و هر دو جبهه، انسان را به سوی خود میخوانند و آدمی این توان را دارد که به هر یک از دو طرف گرایش یابد. انسان مختار با اختیارش یکی از دو راه بر میگزیند چرا که باید کمال خویش را توسط نیروی اختیارش کسب کند.
لذت بخشی نتایج زحمات
اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد و به تعبیر قرآن فقط میل به تقوا در انسان باشد ، ولی میل به بدی در او نباشد ، آن تقوا، تقوا نیست زیرا تقوا وقتی تقواست که فرد در حالی که میل به زشتی و دعوت به زشتی در او هست، تقوا را انتخاب کند. بر این اساس اگر شیطان و دعوت به بدی نباشد، عمل صالح نیز ارزش ندارد چون فرد مجبور است، عمل صالح انجام دهد. وقتی فردی با تقوا است که میل و دعوت به فجور نیز در او باشد و فرد با اختیارش راه صلاح و خیر را برگزیند و این ارزشمند و مستحق پاداش است و به قول معروف تا بد نباشد، خوب شناخته نمیشود، تا بیماری نباشد، قدر سلامتی مشخص نمیگردد و تا بد سیرتان نباشند، نیک سیرتان مشخص نمیگردند و تا کج راههها نباشند، راه مستقیم و راست، باز شناخته نمیشود.
جمعبندی
مطالب گفته شده را در چند بند میتوان دستهبندی کرد:
انسان با رسیدن به کمال برتر از ملائکه شد و ناگفته روشن است که اینها همه در اثر وجود شیطان و فواید وجود اوست و وجود او، همه از روی مصلحت بوده است.
وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسد که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند، کدام راه را انتخاب میکنند؛ راه مستقیم و خیر یا راه شیطانی و شر؟ در سوره سبا آیه بیست و یکم چنین میخوانیم که:"او سلطه بر آنان نداشت جز براى اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شکّ هستند باز شناسیم؛ و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است!.
طبق این آیه ابلیس، وسیلهای برای آزمایش، و این دنیا آزمایشگاه انسانهاست و به حقیقت انسانها در این دنیا آزمایش میشوند. چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: " شما را در دنیا آزمودهاند و برای غیر دنیا آفریدهاند...."
منابع
مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه.
نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی.
طباطبایی محمدحسین، تفسیر المیزان.
دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
مرتضی مطهری، توحید.
سید رضا پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر.
نویسنده: فاطمه شاه محمدی
منبع نوشته: سایت رشد
برای رسیدن به پاسخ سوال فوق که ذهن هر انسانی را به خود مشغول کرده و هر کسی به نوعی یا جوابگوی سوال بالا بوده و یا در توجیه آن برآمده بر اساس مفاهیم قرآنی و حدیثی چنین است که:
آفرینش، شاهکار خلقت
خدا هر چه را آفریده به بهترین شکل ممکن برای آن موجود، نیکو آفریده است، او شیطان راه شیطان نیافرید؛ چون از ابتدا او را با فطرت پاکی آفرید و او سالها همنشین فرشتگان بود، ولی وی بعدا دچار تکبر شد و نافرمانی خدا نمود. توضیح اینکه حکمت الهی اقتضا دارد به هر چیزی که امکان آفرینش وجود دارد، آن را بوجود آورد تا از ذات بی نیاز الهی کسب فیض کند، شیطان هم یکی از موجودات و مخلوقات خداست که او را پدید آورد تا کسب فیض کند اما او با اختیار خویش تکبر کرد و کافر شد و به جای توبه از گناه، از خدا مهلت گرفت تا افراد زیادی از فرزندان آدم را گمراه کند. غافل از اینکه او وسیله برای قرب، کمال، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد چرا که آدمیان با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد.
عامل پیشرفت
همچنانکه گفتیم وجود شیطان برای مومنان و پویندگان راه حق نه تنها زیانبخش نیست، بلکه وسیلهای برای پیشرفت و تکامل اوست. چون پیشرفت و ترقی و شکوفایی استعدادها همواره در میان تضادها صورت میگیرد. و شیطان از بیرون و نفس اماره از درون باعث آبدیده شدن انسان و قدرت روحی او میگردند. بر این اساس در صورتی که حقیقت بین بوده باشیم، خواهیم دید که وجود شیطان منشا خیر است.
شیطان، توسعه گر میدان فعالیتی انسان
همچنین اگر شیطان و وسوسه او نبود، میدان مبارزه با نفس پدید نمیآمد و انسان از فرشتگان برتر نمیگردید چونکه ترک گناهان مستلزم مبارزه با خواهشهای نفسانی است و گمراهیهای وی پیگیر و مداوم است. بنابراین؛ این مبارزه و رسیدن به کمال مطلوب پاداش بیشتری دارد علاوه بر آن انسان تا در مقابل دشمنی سرسخت و نیرومند قرار نگیرد، هرگز نیازی نمیبیند تا نیروها و نبوغش را هماهنگ کند چرا که در تاریخ نیز ثابت شده است که نیروهای بسیار قوی و کار آمد و قلعههای مستحکم همیشه در مقابل دشمن قوی و سرسخت پدید آمده است به عنوان نمونه فرماندهان و سربازان ورزیده و قوی، کسانی هستند که در جنگهای بزرگ، با دشمنان سرسختی رو در رو بودهاند و سیاستمداران با تجربه و ورزیده کسانی هستند که در بحرانهای سخت سیاسی، با دشمنان نیرومندی در گیر بودهاند. بنابراین وجود ابلیس توأم با خیر است؛ وجودش، شر محض نیست، بلکه شر آمیخته با خیر است.
نظر دانشمندان امروزی
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکربهای مزاحم میگویند: "اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو میرفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمیکرد و همگی به صورت آدمهای کوتوله بودند، پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکربهای مزاحم، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند."
مَثَل شیطان
مَثَل باغبان است که شاخههای تر را پرورش میدهد و شاخههای خشک را میزند، شیطان نیز با ایجاد موانع و انحرافات، فرد مومن را هر چه بیشتر مقاوم و آبدیده میکند در مقابل اگر انسان دقت نکند چه بسا همین شیطان باعث بدبختی وی نیز شود.
شیطان اثباتگر اختیار آدمی
ج- وجود ابلیس برای عالم انسانی ضروری است چون انسان موجودی مختار است و همیشه در دنیا بر اساس آیه دهم سوره بلد دو دعوت وجود دارد: "و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم! ." و همچنین طبق آیه هشتم سوره شمس خداوند، پلیدکاری و پرعیزگاری را نیز به انسان آموخته.
در واقع انسان در یک دو راهی قرار دارد که از یک سو دعوت به خیر و صلاح و تمامی پیامبران، کتب آسمانی و عقل و فطرت آدمی صف بستهاند و از طرف دیگر دعوت به شر و فساد و شیاطین و نفس اماره در آن نمایان است و هر دو جبهه، انسان را به سوی خود میخوانند و آدمی این توان را دارد که به هر یک از دو طرف گرایش یابد. انسان مختار با اختیارش یکی از دو راه بر میگزیند چرا که باید کمال خویش را توسط نیروی اختیارش کسب کند.
لذت بخشی نتایج زحمات
اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد و به تعبیر قرآن فقط میل به تقوا در انسان باشد ، ولی میل به بدی در او نباشد ، آن تقوا، تقوا نیست زیرا تقوا وقتی تقواست که فرد در حالی که میل به زشتی و دعوت به زشتی در او هست، تقوا را انتخاب کند. بر این اساس اگر شیطان و دعوت به بدی نباشد، عمل صالح نیز ارزش ندارد چون فرد مجبور است، عمل صالح انجام دهد. وقتی فردی با تقوا است که میل و دعوت به فجور نیز در او باشد و فرد با اختیارش راه صلاح و خیر را برگزیند و این ارزشمند و مستحق پاداش است و به قول معروف تا بد نباشد، خوب شناخته نمیشود، تا بیماری نباشد، قدر سلامتی مشخص نمیگردد و تا بد سیرتان نباشند، نیک سیرتان مشخص نمیگردند و تا کج راههها نباشند، راه مستقیم و راست، باز شناخته نمیشود.
جمعبندی
مطالب گفته شده را در چند بند میتوان دستهبندی کرد:
انسان با رسیدن به کمال برتر از ملائکه شد و ناگفته روشن است که اینها همه در اثر وجود شیطان و فواید وجود اوست و وجود او، همه از روی مصلحت بوده است.
وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسد که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند، کدام راه را انتخاب میکنند؛ راه مستقیم و خیر یا راه شیطانی و شر؟ در سوره سبا آیه بیست و یکم چنین میخوانیم که:"او سلطه بر آنان نداشت جز براى اینکه مؤمنان به آخرت را از آنها که در شکّ هستند باز شناسیم؛ و پروردگار تو، نگاهبان همه چیز است!.
طبق این آیه ابلیس، وسیلهای برای آزمایش، و این دنیا آزمایشگاه انسانهاست و به حقیقت انسانها در این دنیا آزمایش میشوند. چنانکه امام علی علیه السلام فرمودند: " شما را در دنیا آزمودهاند و برای غیر دنیا آفریدهاند...."
منابع
مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه.
نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی.
طباطبایی محمدحسین، تفسیر المیزان.
دائرة المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
مرتضی مطهری، توحید.
سید رضا پاکنژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر.
نویسنده: فاطمه شاه محمدی
منبع نوشته: سایت رشد
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * دين اگر شـش دانگ باشد در مَثَل*
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
-
- پست: 2218
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 3085 بار
- سپاسهای دریافتی: 5884 بار
- تماس:
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
به نام خدا
با سلام مجدد
یکی از خوبی های محیط تالار این هست که همه چیز بصورت متنی میاد و قابل شکافت و نقد دقیق هست .
یه موقع هایی هم چیز خوبی نیست چون افراد واقعا منظور خودشونو با لغات صحیحی به کار نمی برند و موجب سو تفاهم میشه .
اما مطالب بالا رو بهتر دیدم که یکم از نظر منطقی مورد بررسی قرار بدیم .
خیلی دوست داشتم فرصتی می شد تا اینجا یه آموزش کوچیک منطق داشته باشیم . اما هنوز وقت نکردم
منطق علمی است که از خطای در اندیشه و گفتار جلوگیری می کنه و یادگیری اون خیلی کمک می کنه به رهایی از بسیاری شبهات
که امروزه از طرف خیلی از معاندین دین مطرح میشه ، چون اکثرا اصلا شبهه نیستند و فقط مغالطه و ترفندهای به اشتباه انداختن منطقی هستند .
روشی که در بالا دیدیم انیشتین برای ساکت کردن استادش استفاده کرد بسیار خوب هست اما نتیجه گیری اخر اصلا چیزی غیر از حقیقت است .
در مقامی که استاد قصد اثبات پوچی مذهب را دارد می توان او را چنین ساکت کرد ؛
اما باید فرقی بین شیطانی بودن (شرور) ، و بودن موجودی به اسم شیطان قائل شد.
ابلیس خود موجودی دارای اختیار است که راه خود را آنچنان برگزید و تاثیرش در زندگی بشر فقط در حد وسوسه است .
اما اگر کسی وسوسه او را پذیرفت ، خود شیطانی می شود و از رنگ خدایی دور میفتد .
سعی کردم خیلی ساده بگم چون میشد از نظر فلسفی هم کلام انیشتین را نقد کرد .
اما برویم سراغ مطلب دوم :
با سلام مجدد
یکی از خوبی های محیط تالار این هست که همه چیز بصورت متنی میاد و قابل شکافت و نقد دقیق هست .
یه موقع هایی هم چیز خوبی نیست چون افراد واقعا منظور خودشونو با لغات صحیحی به کار نمی برند و موجب سو تفاهم میشه .
اما مطالب بالا رو بهتر دیدم که یکم از نظر منطقی مورد بررسی قرار بدیم .
خیلی دوست داشتم فرصتی می شد تا اینجا یه آموزش کوچیک منطق داشته باشیم . اما هنوز وقت نکردم
منطق علمی است که از خطای در اندیشه و گفتار جلوگیری می کنه و یادگیری اون خیلی کمک می کنه به رهایی از بسیاری شبهات
که امروزه از طرف خیلی از معاندین دین مطرح میشه ، چون اکثرا اصلا شبهه نیستند و فقط مغالطه و ترفندهای به اشتباه انداختن منطقی هستند .
روشی که در بالا دیدیم انیشتین برای ساکت کردن استادش استفاده کرد بسیار خوب هست اما نتیجه گیری اخر اصلا چیزی غیر از حقیقت است .
در مقامی که استاد قصد اثبات پوچی مذهب را دارد می توان او را چنین ساکت کرد ؛
اما باید فرقی بین شیطانی بودن (شرور) ، و بودن موجودی به اسم شیطان قائل شد.
ابلیس خود موجودی دارای اختیار است که راه خود را آنچنان برگزید و تاثیرش در زندگی بشر فقط در حد وسوسه است .
اما اگر کسی وسوسه او را پذیرفت ، خود شیطانی می شود و از رنگ خدایی دور میفتد .
سعی کردم خیلی ساده بگم چون میشد از نظر فلسفی هم کلام انیشتین را نقد کرد .
اما برویم سراغ مطلب دوم :
خود این سوال دارای اشکال است ، مگر علم خداوند به چیزی مانع رسیدن او به غایت می شود؟ اگر اینگونه باشد به خلقت خود انسان هم باید ایراد گرفت که مگر خدا انسان را نمی شناسد که چه ها می توان دبکند پس چرا او را افرید ؟چرا خداوند شیطان را آفرید، با اینکه میدانست سرچشمه وسوسهها و گمراهیها میشود؟
نکته بسیار مهمی که با آن کار داریم همینجاست که درست است نافرمانی از شیطان موجب قرب انسان به خدا می شود ولی وجود او را نمی توان اینگونه ، مفیدولازم تلقی کرد . این مطلب در جای جای نوشته بالا به چشم می خورد که شیطان خیلی هم به درد انسان خورده و برایش مفید بوده است و لذا خدا را شکر که شیطان را پیش پای ما گذاشت . حرف اصلی اینجاست که خود شیطان این راه را انتخاب کرد و بنابر اختیاری که داشت خداوند مانع او هم نشد ، نه اینکه خود خدا او را سر راه ما بگذارد تا ما به ترقی برسیم . اینکه نوعی جبر برای شیطان محسوب می شود . لذا برای رساندن منظور بهتر خود باید از عبارات دقیق تری بهره جوییم .از اینکه او وسیله برای قرب، کمال، ترقی و کسب پاداش بیشتر برای ذریه آدم شد چرا که آدمیان با مقاومت در برابر تهاجمات مداوم او به کمال و قرب الهی نایل خواهند شد.
این مطلب نیز در تضاد آشکار با روایات و عقاید ماست که اگر شیطان هم نبود باز نفس بود و انسان را به سمت بدی ها امر می کرد و لذا میدان مبارزه کماکان باز بود ! لذا قیاس زیر ، قیاسی مع الفارق است و مربوط به این موضوع نمی شود :همچنین اگر شیطان و وسوسه او نبود، میدان مبارزه با نفس پدید نمیآمد
امانظر دانشمندان امروزی
امروز در مورد فلسفه وجود میکربهای مزاحم میگویند: "اگر آنها نبودند سلولهای بدن انسان در یک سستی و بی حالی فرو میرفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از هشتاد سانتیمتر تجاوز نمیکرد و همگی به صورت آدمهای کوتوله بودند، پس انسانهای کنونی با مبارزه با میکربهای مزاحم، رشد و نمو بیشتری کسب کرده اند."
بودن وجود ابلیس را با دلایلی که در بالا آمد نفی کردیم ، و باز هم تاکید می کنیم که اثبات اختیار برای آدمی ملازم وجود شیطان نیست .شیطان اثباتگر اختیار آدمی ج- وجود ابلیس برای عالم انسانی ضروری است چون انسان موجودی مختار است
بالا تاکید کردیم که خود نفس گرایش و دعوت به بدی را دارد ، وجود دعوت به بدی ها مساوی وجود شیطان نیست ، بلکه شیطان نیز یکی از وسوسه کنندگان است نه اینکه تنها دعوت کننده باشد !لذت بخشی نتایج زحمات اگر راه بدی در وجود انسان بسته باشد و به تعبیر قرآن فقط میل به تقوا در انسان باشد ، ولی میل به بدی در او نباشد ، آن تقوا، تقوا نیست زیرا تقوا وقتی تقواست که فرد در حالی که میل به زشتی و دعوت به زشتی در او هست، تقوا را انتخاب کند. بر این اساس اگر شیطان و دعوت به بدی نباشد،
انسان در خلقتش برتر از ملائیکه قرار گرفت ، نه اینکه با طی مراحلی به این مرتبه برسد لذا امری اختیاری نبوده است ؛ و نمی توان گفت همه اینها در اثر وجود ابلیس است ، اگر اینگونه باشد که خداوند باید به واسطه اینهمه خدمات شیطان او را یک راست به بهشت ببرد چون موجب سعادت و خودشناسی انسان های بسیاری گردیده است ؛ لذا نه وجودش ضرورتی دارد و نه اینکه بودنش به این معنی است که همه اش مصلحت است . مطلب آخر اینکه راه خیر وشر را خداوند می فرماید "فالهمها فجورها و تقواها" به خود نفس آدمی الهام شده و در اختیارش نهاده شده که یکی را برگزیند و همه چیز در خود اوست . نه اینکه شر یک چیز خارج از وجود او باشد و مصداقش تنها شیطان باشد . با تشکر از توجه شما و امید به دقت روز افزون در بهره گیری از عبارات دقیق موفق باشیدانسان با رسیدن به کمال برتر از ملائکه شد و ناگفته روشن است که اینها همه در اثر وجود شیطان و فواید وجود اوست و وجود او، همه از روی مصلحت بوده است.
وجود ابلیس برای امتحان بندگان ضرورت دارد تا افراد خود را بشناسد که اگر بین دو راه خیر و شر قرار گیرند، کدام راه را انتخاب میکنند؛ راه مستقیم و خیر یا راه شیطانی و شر؟
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
[External Link Removed for Guests]
-
- پست: 63
- تاریخ عضویت: شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷, ۸:۰۴ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 123 بار
- سپاسهای دریافتی: 236 بار
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
سلام علیکم . از اینکه جنابعالی وقت گذاشتید و اینقدر دقیق جواب دادید متشکرم .
الحق و الانصاف که صحیح فرمودید . بنده برای جواب این سوال تحقیق کردم و این پاسخ را با علم کم خود صحیح یافتم . از اینکه بنده را با نقطه های تاریک ذهنم آشنا میکنید متشکرم .
البته باید بگویم بنده به همین دلیل در این مباحث شرکت میکنم که بیشتر بدانم .
باز هم از شما به خاطر توجهتان به مباحث ممنونم . اجرکم عند الله .
الحق و الانصاف که صحیح فرمودید . بنده برای جواب این سوال تحقیق کردم و این پاسخ را با علم کم خود صحیح یافتم . از اینکه بنده را با نقطه های تاریک ذهنم آشنا میکنید متشکرم .
البته باید بگویم بنده به همین دلیل در این مباحث شرکت میکنم که بیشتر بدانم .
باز هم از شما به خاطر توجهتان به مباحث ممنونم . اجرکم عند الله .
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * دين اگر شـش دانگ باشد در مَثَل*
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
*نصف آن باشـد عقيــده بـي جَـدَل *
* بُعـد اخلاقــي دو دانـگ ديـن مـن*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] * مـايــه ي آرامـش و تـسـكيـن مـن*
*اين رساله كوچك ويك دانگي است*
[HIGHLIGHT=#f2dcdb] دين من كاملترو شش دانگي است.
Re: آیا شیطان وجود دارد؟ و آیا خدا شیطان را خلق کرد؟
واقعا چرا نشستین خودتون رو گول می زنید
اثبات انیشتین چه ربطی به دین و حدیث و امام داشت که رفتی کل قران و کپی کردی اینجا
شیطان چیزی جز ساخته ذهن بشر نیست
یکم منطقی فکر کنین نه مذهبی
شیطان چیزی جز ساخته ذهن بشر نیست
اثبات انیشتین چه ربطی به دین و حدیث و امام داشت که رفتی کل قران و کپی کردی اینجا
شیطان چیزی جز ساخته ذهن بشر نیست
یکم منطقی فکر کنین نه مذهبی
شیطان چیزی جز ساخته ذهن بشر نیست