مشابهت هاي امام عصر -عليه السلام- و انبياء

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

مشابهت هاي امام عصر -عليه السلام- و انبياء

پست توسط محب فاطمه »

 بسم الله الرحمن الرحيم  

 مشابهت هاي امام عصر -عليه السلام- و انبياء 

شباهت به آدم -عليه السلام-

خداوند آدم را خليفه خود در تمام زمين قرار داد و او را وارث آن ساخت و چنين فرمود :

 « اني جاعل في الارض خليفه» [1] ، 
  همانا من در زمين جانشيني قرار مي دهم .  

و خداوند حضرت حجت (ع) رانيز وارث زمين ، و خليفه خود در زمين قرار خواهد داد ، چنانكه از حضرت ابي عبدالله صادق (ع) مروي است كه در تفسير آيه :

  « وعد الله الذين امنوا منكم و عملو الصالحت ليستخلفنهم في الارض » [2]  

خداوند به كساني از شما كه فرمود : او قائم و اصحابش مي باشند و هنگام ظهورش در مكه در حالي كه دست بر صورت مي كشد مي گويد : « الحمد لله الذي صرقنا وعده و اورثنا الارض ... » [3] ؛ سپاس خداوندي كه وعده اش را درباره ما راست گردانيد و زمين را به ميراث ما در آورد .

و در حديث مفضل آمده كه : خروج مي كند در حالي كه ابري بالاي سرش سايه افكنده و در آن مناري ندا مي كند : اين مهدي خليفه خدا است از او پيروي كنيد .


گريه آدم (ع)

از پيامبر (ص) آمده كه فرموده : آدم (ع) آنقدر بر فراق بهشت گريست تا اينكه اشك از دو گونه اش مانند آبراه جاري شد. [4]

از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمودند : خداوند تمام اسمها را به آدم تعليم فرمود. [5]

و اما قائم عجل الله فرجه ؛ خداوند آنچه به آدم آموخت به او نيز آموخته و اضافه بر آن هم مطالب ديگري آموخته است , چه اينكه آدم بيست و پنج حرف از اسم اعظم را آموخته بود ـ چنانچه در حديث آمده ـ و پيغمبر اكرم (ص) هفتاد و دو حر از آن را آموخت , و تمام اموري كه خداوند متعال به پيامبرش داده , به اوصياي آن حضرت نيز داده شده تا به مولاي ما حضرت قائم عجل الله فرجه .


و در خبر صحيحي ثقه الاسلام كليني از حضرت امام صادق (ع) مروي است كه فرمود : آن علمي كه بر آدم (ع) نازل شد ديگر برداشته نشد ، و هيچ عالمي نموده مگر اينكه علمش را به ارث گذاشته است ، زمين بدون عالم باقي نمي ماند . [6]

آدم (ع) زمين را با عبادت خدا زنده كرد ، پس از آنكه جنيان با كفر و طغيانشان آن را ميرانده بودند .
قائم (ع) نيز زمين را با دين خدا و عبادت و عدالت و برپايي حدودش زنده خواهد كرد ، بعد از مردن آن به كفر و معصيت اهل زمين .


در بحار از حضرت ابوجعفر باقر (ع) درباره آيه : ( يحي الارض بعد موتها) [7] ، زمين راپس از مرگ آن زنده مي سازد .

آمده كه فرمود : خداوند عزوجل به وسيله قائم (ع) زمين را بعد از مرگش زنده گرداند و منظور از مرگ آن ، كفر اهل آن مي باشد كه كافر در حقيقت مرده است . [8]

و در وسائل درباره آيه : ( يحيي الارض بعد موتها) آمده كه حضرت ابو ابراهيم موسي بن جعفر (ع) فرمود : به وسيله باران احيا نمي كند ، بلكه خداوند مرداني بر مي انگيزد كه عدالت را زنده مي كنند ، و زمين به خاطر احياي عدالت زنده مي شود ، و به درستي كه اگر يك حد در زمين بر پا شود ، سودمند تر از چهل روز باران است . [9]

و در همان كتاب از پيغمبر اكرم (ص) منقول است كه فرمود : يك ساعت امام عادل بهتر است از عبادت هفتاد سال ، و يك حد كه براي خدا در زمين بر پا شود ، سودمند تر است از چهل روز باران . [10]

 با اين همه تا كي و تا چند آدم و قائم را با هم مقايسه كنم در حالي كه آدم به خاطر قائم خلق شد .  

[align=center]ان الذي خلق المكارم حازها
في صلب آدم للامام القائم  

 آنكه مكارم اخلاق را آفريد همه را در صلب آدم قرار داد براي امام قائم عجل الله فرجه . 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] سوره بقره آيه 30
[2] سوره نور آيه 55
[3] تفسير البرهان , 3/146 سوره زمر , 74
[4] بحار الانوار , 11/204
[5] بحار الانوار , 101/320
[6] كافي ، 1 / 223
[7] سوره روم آيه 19
[8] بحار الانوار ، 51/54
[9] وسائل الشيعه ، 18/308
[10] وسائل الشيعه 18/308
آخرین ويرايش توسط 2 on محب فاطمه, ويرايش شده در 0.
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به نوح (ع)

نوح شيخ الانبيا است : از امام صادق (ع) و امام هادي (ع) روايت است كه حضرت نوح (ع) دو هزار و پانصد سال عمر كرد .

وحضرت قائم (ع) شيخ ا لاوصيا است ، ( بنا به روايت كافي ) , در نيمه شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجري متولد شد [1].
پس عمر آن حضرت تاكنون ـ روز يكشنبه دهم ذي القعده الحرام سال هزار و سيصد و سي و يك هجري ـ هزار و هشتاد و پنج روز مي شود.

[align=center]و از امام زين العابدين (ع) روايت است كه فرمود : در قائم روشي از آدم و از نوح هست و آن طول عمر مي باشد [2]. 


نوح (ع) زمين را با سخن خود از كافرين پاك كرد و گفت : پروردگارا بر روي زمين ديار البشري از كافران بر جاي مگذار[3].
قائم عجل الله فرجه نيز زمين را با شمشير از لوث وجود كافرين پاك مي گرداند تا جايي كه هيچ اثري از آنها باقي نماند.


نوح (ع) نهصد و پنجاه سال صبر كرد , چنانكه خداوند مي فرمايد : ( فلبث فيهم الف سنه الا خمسين عاما فاخذهم الطوفان و هم ظالمون ) ؛ پس در ميان آنان هزار سال منهاي پنجاه سال به سر برد , آنگاه طوفان آنان را فرو گرفت , در حالي كه ايشان ستمكار بودند .
قائم عجل الله فرجه نيز از اول امامتش تا كنون صبر كرده ، و نمي دانم تا كي صبر خواهد كرد . هر كه از نوح ‘ تخلف جست هلاك شد .

هر كه از قائم عجل الله فرجه تخلف جويد نيز هلاك مي شود ـ چنانكه در حديث آمده ـ [4]
فرج نوح (ع) و اصحابش را خداوند آنقدر به تاخير انداخت تا اينكه بيشتر معتقدين به آن حضرت از او برگشتند .
فرج قائم عجل الله فرجه را نيز خداوند آنقدر به تاخير مي اتندازد كه بيشتر معتقدين به آن حضرت از او بر ميگردند ـ چنانكه در حديثي از امام عسكري (ع) آمده است . [5]


ادريس (ع)به ظهور نوح (ع) بشارت داد ، و به ظهور قائم عجل الله فرجه ، خداوند تعالي فرشتگان را بشارت داد و پيغمبر و امامان (ع) بلكه پيغمبران گذشته ظهورش را بشارت دادند ـ كه اگر بخواهيم آنها را ذكر كنيم كتاب طولاني مي شود ـ .


نداهاي نوح (ع) به شرق و غرب عالم مي رسيد ، و اين يكي از معجزات آن حضرت بود ـ چنانكه در كتاب زبده التصانيف آمده ـ .

قائم (ع) نيز هنگام ظهور ، بين ركن و مقام مي ايستد و فريادي بر مي آورد و مي گويد : اي نقبا وسرداران من واي خواص من ، و اي كساني كه خداوند پيش از ظهور ، آنان را بر روي زمين براي ياري من ذخيره كرده ، با خواست و رغبت به سوي من آييد . پس صداي آن حضرت (ع) به آنها مي رسد در حالي كه در محرابها و بر فرشها و رختخوابهايشان باشند ، و با يك فرياد ، همه صداي او را مي شنوند و هر يك از آنها به گوشش مي رسد ، و به سوي آن صدا اجابت مي كنند ، و يك چشم بر هم زدن نمي گذرد كه همگي آنها بين ركن و مقام قرار مي گيرند .

چنانكه در حديث مفضل از امام صادق (ع) آمده است . [6]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] كمال الدين , 2/430
[2] اصول كافي , 1/514
[3] كمال الدين , 1/322
[4] در بحار الانوار از پيامبر مردي است كه فرمود : قيامت بر پا نخواهد شد مگر اينكه قائم از ما بپاخيزد و آن هنگامي است كه خداوند به او اجازه دهد ، هر كس از او پيروي كند نجات يابد و هر آنكه از او تخلف جويد هلاك گردد . اي بندگان خدا ، خدا را خدا را ، كه به سوي او بياييد هر چند بر روي برف و يخبندان باشد كه او خليفه خدا و خليفه من است . (مولف)
[5] كمال الدين 2 / 385
[6] بحار الانوار ، 53 / 7
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به موسي عليه السلام


- موسي (ع) : دوران حملش مخلي بود .
قائم (ع) : نيز همين طور ، دوران حملش مخفي بود .


- موسي (ع) : ولادتش مخفيانه انجام شد .
قائم (ع) : نيز ولادتش مخفيانه انجام شد .


- موسي (ع) : از قومش دو غيبت داشت كه يكي از ديگري طولاني تر بود ، غيبت اول از مصر بود و غيبت دوم هنگامي كه به سوي ميقات پروردگارش رفت ، مدت غيبت نخستين بيست و هشت سال بود ، چنانكه در روايت شيخ صدوق در كمال الدين به سند خود از عبدالله بن سنان آمده كه گفت : شنيدم ، حضرت ابي عبدالله صادق (ع) مي فرمود : در قائم (ع) سنتي از موسي بن عمران هست . عرضه داشتم : سنتي كه از موسي بن عمران در او هست چيست ؟
فرمود : مخفي بودن ولادتش وغيبت از قومش . گفتم : موسي بن عمران (ع) چند وقت از قوم و اهلش غايب بود؟ فرمود: بيست و هشت سال . [1] و مدت دومين غيبت چهل شب بود ، خداوند متعال فرموده : ( فتم ميقات ربه اربعين ليله ) [2] ؛ كه ميقات (وعده گاه ) پروردگارش چهل شب به پايان رسيد .

قائم (ع) : نيز دو غيبت داشته يكي از ديگري طولاني تر ـ


- موسي (ع) : خداوند تعالي با او سخن گفت و چنين فرمود : ( اني اصطفيتك علي الناس برسالاتي و بكلامي فخذما اتيتك و كن من الشاكرين ) [3]؛ همانا من به وسيله رسالتها و كلام خودم تو ار بر مردم برتري دادم پس آنچه به تو دادم بگير و از سپاسگزاران باش .
قائم (ع) : نيز همين طور ، خداوند متعال با او سخن گفت هنگامي كه آن حضرت را به سراپرده عرش بالا بردند ، چنانكه در بحار از حضرت ابو محمد عسكري (ع)آمده كه فرمود : هنگامي كه پروردگار من مهدي اين امت را بهمن موهبت فرمود ، دو فرشته فرستاد ، او را به سراپرده عرش بردند تا اينكه او را در پيشگاه خداوند عزوجل نگهداشتند ، از جانب خداوند خطاب آمد : مرحبا به تو اي بنده من ؛براي ياري دينم و آشكار نمودن امر و راهنمايي بندگانم ، ( برگزيده شده اي ) سوگند خورده ام كه به ( خاطر ) تو بگيرم و به (راه) تو بدهم و به تو ببخشايم و به تو عذاب كنم . [4]


- موسي (ع) : از قوم خود و ديگران از ترس دشمنانش غايب شد ، خداوند عزوجل مي فرمايد : (فخرج منها خائفا يترقب ) [5] ؛ پس از آن (ديار) ترسان و نگران بيرون رفت .
قائم (ع) : نيز از ترس دشمنان از قومش و غير آنها غايب شد .


- موسي علي نبينا و آله و عليه السلام وقتي غايب شد ، قومش در منتهاي رنج و فشار و مشقت و ذلت واقع شدند ، كه دشمنانشان پسران آنها را مي كشتند و زنانشان را زنده مي گذاشتند . قائم (ع) : نيز شيعيانش و دوستانش در زمان غيبتش در منتهاي سخن و فشار و ذلت مي افتند ( تا خداوند كساني را كه ايمان آورده اند پاك كند و كافرين را هلاك سازد )[6]
در كمال الدين از حضرت باقر (ع) در بيان شباهت حضرت قائم (ع) به جمعي از پيغمبران آمده است كه فرود: و اما روش موسي (ع) ترس مداوم و طول غيبت و پنهان بودن ولادت و رنج و زحمت شيعيان بعد از او بر اثر آزار و خواري كه از دشمنان ببينند تا آنگاه كه خداي عزوجل ظهور حضرتش را اجازه دهد و او را ياري كند و بر دشمنش تاييد نمايد .[7]


و در بحار از شيخ نعماني به سند خود از اميرالمومنين (ع) روايت شده كه فرمود : اين شيعه روزي بيايد كه مانند بزهايي باشند كه شير درنده نداند روي كداميك از آنها دست بگذارد ، عزت آنها از دست رفته و احترامي برايشان نمانده و تكيه گاهي نداشته باشند . [8]

و در همان كتاب از امالي شيخ از اميرالمومنين (ع) آمده كه فرمود : زمين پر از ظلم و ستم خواهد شد تا جايي كه ا حدي كلمه الله را جز مخفيانه نگويد ، سپس خداوند متعال قوم صالحي را خواهدآورد كه آن را پر از قسط و عدل نمايند چنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد . [9]

و در همان كتاب در علامات زمان غيبت در حديثي طولاني از امام صادق (ع)آمده كه فرمود : .. و مومن را اندوهناك ، ذليل و خوار خواهي ديد و ببيني كه مومن جز در دلش نتواند باطل را انكار نمايد ، و ببيني كه دوستمان ما را به دروغ نسبت دهند و شهادتشان را نپذيرند ، و ببيني كه حكمران به خاطر كافر ، مومن را خوار نمايد . [10]

و از امير المومنين (ع) در بيان حال شيعيان در آن زمان آمده :

و الله آنچه آرزو داريد نخواهد شد . تا اينكه باطل جويان هلاك ؛ و جاهلان از هم گسيخته شوند و تقوي پيشگان در امان بمانند [11] ـ كه بسيار كمند ـ تا جايي كه براي هر يك از شما جاي پايي نماند، و تا آنجا كه از مردار نزد صاحبش هم در نظر مردم بي ارزش تر شويد . [12]


- مويس (ع) هنگامي كه قومش در بيابان سرگردان و گم شدند و در ان حال سالها بسر بردند ، هرگاه فرزندي بر ايشان متولد مي شد ، پيراهني بر او بود به قامت خودش ـ مانند پوست بدن ـ اين را طبرسي در مجمع البيان نقل كرده است . [16]

قائم (ع) ، براي شيعيانش در عصر ظهور همين امر خواهد بود ،چنانكه در كتاب المحجه از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود : وقتي قائم ما بپاخيزد زمين به نور پررودگارش روشن مي گردد ، و بندگان از نور خورشيد بي نياز مي شوند و شب و روز يكسان مي گردد ، و مرد در زمان آن حضرت هزار سال عمر كند و هر سال برايش پسري متولد شود ، و دختري برايش متولد نگردد ، پيراهني به قامتش او را مي پوشاند و هر چه بزرگتر شود آن پوشش نيز بزرگتر مي گردد ، و به هر رنگي كه بخواهد مي شود . [17]


- موسي (ع) : خداوندمتعال درباره اش مي فرمايد : ( و لقد اتينا موسي الكتاب فاختلف فيه ) [18] ؛ ما به موسي كتاب را داديم پس در ان اختلاف شد .
طبرسي در مجمع البيان گفته : منظور اين است كه قومش در آن اختلاف كردند يعني در صحت كتابي كه بر او فرود آمد .[19]

قائم (ع) : نيز همين طور ، در كتابي كه با اوست ـ كه امير المومنين (ع) جمع كرده روايتي است كه در روضه كافي به سند خود از حضرت ابوجعفر باقر (ع) درباره آيه ( و لقد آتينا موسي الكتاب فاختلف فيه ) [20] ؛ ما به موسي كتاب را داديم پس در آن اختلاف شد .
آمده كه آن حضرت فرمود : در آن اختلاف كردند همچنان كه اين امت در كتاب اختلاف نمودند، و در كتابي كه با قائم-عليه السلام- هست نيز اختلاف خواهند كرد تا جايي كه مردم بسياري آن را منكر خواهند شد ، كه آنها را پيش مي كشد و گردنشان را مي زند . [21]


- و در بحار از شيخ طوسي به سند خود از حضرت امام صادق (ع) مروي است كه فرمود : اصحاب موسي به نهري آزمايش شدند و اين همان است كه خداوند تعالي مي فرمايد : ( ان الله مبتليكم بنهر ) [22]؛ همانا خداوند شما را به نهر آبي خواهد آزمود .
اصحاب قائم (ع) نيز به مانند آن مبتلا خواهند شد . [23]


- موسي (ع) : خداوند متعال او را عصايي عنايت فرمود ، و آن را معجزه آن جناب قرار داد .
قائم (ع) : به همان عصا اختصاص يافته است ،چنانكه در كمال الدين از حضرت ابو جعفر باقر (ع) آمده كه فرمود : عصاي موسي از آن آدم بود ، سپس به شعيب رسيده بود ، و آنگاه به موسي بن عمران رسيد ، آن عصا نزد ما است و من آن را پيشتر ديده ام سبز رنگ است به همان وضعي كه از درختش گرفته شده ، و اگر استنطاق شود سخن ميگويد ، براي قائم ما (ع) آماده شده ، به وسيله آن همان كارها را انجام دهد كه موسي انجام مي داد ، و هر چه مامور شود انجام مي دهد ،و هر كجا افكنده شود با زبان خود نيرنگ هاي دشمنان را بر مي گيرد .[24]

و فاضل مجلسي در مجلد سيزدهم بحار به نقل از كتاب بصائر الدرجات همين روايت را آورده و در آن آمده است : براي قائم ما (ع) آماده شده تا هر آنچه موسي (ع) انجام ميداد با آن عصا انجام دهد , و آن مي ترساند و آنچه نيرنگ و جادو كنند مي بلعد ، و آنچه امر شود انجام مي دهد و به هر سوي كه رو كند خدعه ها را مي گيرد ( و خنثي مي كند ) ، دولب ـ يا دو سر ـ دارد يكي در زمين و ديگري بالا كه بين آنها چهل ذراع است ، با زبان خود نيرنگهاي ، دشمنان را بر ميگيرد . [25]


- موسي (ع) : خداوند دشمنش ـ قارون ـ را به زمين فرو برد چنانكه خداوند عزوجل مي فرمايد : (فخسفنا به وبداره الارض) [31] ؛ پس او وخانه اش را در زمين فرو برديم .
قائم (ع) : نيز ـ چنانكه گذشت ـ خداوند متعال دشمنانش ـ لشكر سفياني ـ را به زمين فرو خواهد برد .


- موسي (ع) : چون دستش را بر مي آورد ، مي درخشيد و سفيدي آن بينندگان را خيره مي ساخت ... . [32]
قائم (ع) : نوش مي درخشد تا جايي كه مردم از نور آفتاب و ماه بي نياز شوند كه ان شاء الله تعالي در بحث نور آن حضرت مطالبي در اين باره خواهد آمد .

- موسي (ع) : از سنگ برايش دوازده چشمه جوشيد .
قائم (ع) نيز ، در بحار به نقل از نعماني به سند خود از حضرت ابو جعفر باقر (ع) آمده كه فرمود : هرگاه قائم (ع) ظهور نمايد باپرچم رسول الله e و انگشتري سليمان و سنگ و عصاي موسي قام خواهد كرد ، پس دستور مي دهد كه منادي آن حضرت اعلام كند كه : هيچ كس از شما آب و غذا و علوفه بر ندارد .اصحاب آن حضرت مي گويند : مي خواهدما و چهار پايانمان را از گرسنگي و تشنگي بكشد ! پس آن حضرت حركت مي ند اصحاب هم در خدمتش حركت مي كنند ، و اولين منزلي كه فرود ميآيد به سنگ مي زند از آن غذا و آب و علوفه بيرون مي آيد ، پس از آن مي خورند و مي آشامند و چهار پايان را نيز علوفه مي دهند تا در پشت كوفه به نجف برسند .[33]


موسي (ع) : فرعون براي رسيدن به او افراد بسياري را كشت , ولي آنچه خدا خواست همان شد .
قائم (ع) : نيز ، فرعونهاي زمان ائمه اطهار (ع) به منظور قتل حضرتش چه بسيار از فرزندان پيغمبر e را كشتند ، چنانكه در كمال الدين از امام صادق (ع) ضمن حديثي طولاني در بيان شباهت آن حضرت به موسي (ع) چنين آمده : وقتي فرعون مطلع شد كه زوال و نابودي حكومتش بر دست او ( موسي ) است دستور داد كاهنان را حاضر كنند ، پس آنها او را بر نسب براندازنده حكومتش دلالت كردند ، و اينكه آن شخص از بني اسرائيل است ، پس پيوسته دستور ميداد كه شكم زنان باردار بني اسرائيل را پاره كنند تا آنجا كه بيست و چند هزار نوزاد را كشت ولي نتوانست به موسي دست يابد ، زيرا كه خداوندتبارك و تعالي او راحفظ كرد .

و همين طور بني اميه و بين العباس وقتي دانستند كه سقوط سلطنت و رياست امرا و جبارنشان بهدست قائم ما خواهدبود ،به دشمني ما پرداختند و شمشيرهاي خود را در كشتن آل رسول (ع) و نابود كردن نسل آن حضرت به كار گرفتند به طمع اينكه به قتل قائم (ع) دست يابند . البته خداوند عز وجل نمي پذيرد كه امر خود را براي يكي از ستمكاران فاش نمايد .مگر اينكه نور خود را به كمال رساند هر چند كه مشركين را خوش نيايد ... [37]



- موسي (ع) : خداوند در يك شب امرش را اصلاح فرمود .
قائم (ع) : خداوند در يك شب امرش را اصلاح خواهد كرد . چنانكه در كمال الدين از حضر امام جواد (ع) در وصف حضرت قائم (ع) روايت شده كه فرود : و به تحقيق كه خداوند تبارك و تعالي امراو را در يك شب اصلاح خواهد كرد ، همچنان كهامر كليم خود موسي (ع) را در يك شب اصلاح خواهد كرد . چنانكه در كمال الدين از حضرت امام جواد (ع) در وصف حضرت قائم (ع) روايت شده كه فرمود : و به تحقيق كه خداوند تبارك وتعالي امر او را در يك شب اصلاح خواهد كرد ، همچنان كه امر كليم خود موسي (ع) را در يك شب اصلاح فرمود كه براي بر گرفتن آتش براي خانواده اش رفت ولي در حالي كه به پيغمبري و رسالت مبعوث شده بود بازگشت .[38]


-موسي (ع) : خداوند متعال به منظور امتحان قومش ظهور آن حضرت را تاخير انداخت تا كساني كه گوساله پرسيدند از كساني كه خداي عزوجل را پرستيدند جدا شوند .
قائم (ع) نيز خداوند به همين منظور ظهورش را به تاخير انداخته است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] كمال الدين 1 / 340
[2] سوره اعراف ، ايه 142
[3] سورهاعراف ، آيه 144
[4] بحار الانوار ، 51 / 27
[5] سوره قصص ، آيه 21
[6] سوره ال عمران ، آيه 141
[7] كمال الدين ، 1 / 327
[8] بحار الانوار ، 51 / 114
[9] بحار الانوار ، 51 / 117
[10] بحار الانوار ، 52 / 257 , 258
[11] منظور از هلاكت و امان ، در اينجا در امر دين است نه دنيا . (مترجم)
[12] الزام الناصب . 229 چاپ جديد ، 2 / 303
[16] محمع البيان ، 1 / 117
[17] المحجه ، 184 ـ 185
[18] سوره هود ، آيه 110
[19] مجمع البيان ، 5 / 198
[20] سوره هود ، آيه 110 .
[21] روضه كافي ، 287
[22] سوره بقره ، آيه 249
[23] بحار الانوار ، 52 / 332
[24] كمال الدين ، 2 / 673
[25] بحار الانوار ، 52 / 318
[31] سوره قصص ، آيه 81
[32] سوره اعراف ، آيه 108
[33] بحار الانوار ، 52 / 351 و غيبت نعماني ، 238
[36] خرايج ، 110 .
[37] كمال الدين ، 2 / 354
[38] كمال الدين ، 2 / 377
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به ابراهيم عليه السلام


1- ابراهيم (ع) دوران حمل و ولادتش مخفيانه بود .
قائم (ع) نيز حمل و ولادتش مخفي بود .

2- ابراهيم (ع) در روز به قدري رشد مي كرد كه ديگران در يك هفته رشد مي كنند , و رد يك هفته انقدر رشد داشت كه ديگران در يك ماه دشد مي نمايند , و در يك ماه به مقداري كه ديگران در يك سال رشد دارند ,
چنانكه از امام صادق (ع) وارد شدم كه ناگاه مولايم صاحب الزمان را ديدم كه در خانه راه مي رود, از او زيباروي بر و فصيح تر نديدم و حضرت ابومحمد (امام عسكري (ع) ) وارد شدم كه ناگاه مولايم صاحب الزمان را ديدم كه در خانه راه مي رود , از او زيباروي تر و فصيح تز نديدم و حضرت ابو محمد (ع) به من فرمود : اين است مولود گرامي نزد خداوند عز و جل . عرض كردم : اي آقاي من چهل روز است و من اين وضع را در او مي بينم ! فرمود : اي عمه من , مگر ندانستي كه ما گروه اوصيا در يك روز به مقدار يك هفته ديگران و در يك هفته به مقدار يك ماه ديگران و در نك ماه به مقدار يك سال ديگران رشد مي كنيم [1] ... .

3-ابراهيم (ع) از مردم عزلت گزيد . خداوند عز و جل به نقل از او بفرموده : ( و اعبزلكم و ما تدعون من درن الله) ؛ و از شما و آنچه فير خداوند مي پرستيد كناره مي گيرم .
قائم (ع) نيز از مردم اعتزال جسته است.

4-ابراهيم (ع) دو غيبت داشته داشته است.
قائم عجل الله فرجه نيز دو غيبت داشته است .


5-ابراهيم (ع) هنگامي كه در آتش افكنده شد و جبرئيل برايش جامه اي از بهشت آورد .
قائم عجل الله فرجه نيز همان جامعه را هنگامي كه قيام كند خواهد پوشيد . در كتاب كمال الدين از مفضل از امام صادق (ع) آمده كه فرمود : آيا مي داني جامه يوسف چه بود؟ گفتم : نه . فرمود : وقتي براي ابراهيم (ع) آتش افروختند , جبرئيل (ع) يكي از جامه هاي بهشتي را آورد و بر او پوشانيد , پس با آن جامه گرمي و سردي به او اثر نمي كرد , و چون هنگامي وفاتش رسيد , آن را در بازو بندي قرار داد و بر اسحاق آويخت , و اسحاق هم بعداًًًًًًً آن را بر يعقوب آويخت , و هنگامي كه يوسف متولد شد يعقوب آن را بر او آويخت و و اين در بازوي او بود تا بر او گذشت آنچه گذشت, و هنگامي كه يوسف (ع) آن پيراهن را از بازوبند بيرون ساخت و يقوب بوي آن را شنيد و و همين است كه خداوند به حكايت از او فرموده : (اني لاجد ريح يوسف لولا ان تفندون) [2] ؛ همانا من بوي يوسف را مي شنوم اگر مرا به كم عقلي نسبت ندهيد .


اين همان پيراهني است كه از بهشت نازل شده بود.

عرض كردم : فدايت شوم , پس اين پيراهن به كه مي رسد / فرمود : به اثل آن پيراهن همراه قائم ماست هنگامي كه خروج نمايد . سپس فرمود : هر پيغمبري كه عملي يا چيزي را وارث بود , به محمد r رسيده است [3] .

مي گويم : اين خبر با حديثي كه فاضل علامه مجلسي در بحار الانوار از نعماني نقل كرده منافاتي ندارد. حديث چنين است : به سند خود , از يعقوب بن شعيب , از حضرت امام صادق (ع) كه فرمود : آيا جامه قائم عجل الله فرجه را كه در آن بپاخيزد به تو نشان دهم ؟ عرض كردم : آري . پس آن حضرت جعبه اي را خواست, و آن را گشود, و از آن پيراهن كرياسي بيرون آورد , و آن را باز كرد . ديدم آستين چپش خون آلود است. سپس فرمود : اين همان پيراهن رسول خدا r است روزي كه دندانهاي جلويش ضربت ديد آن را پوشيده بو , و حضرت قائم r همين پيراهن را بر تن دارد , و قيام مي كند من آن خون را بوسيدم و بر صورت نهادم . سپس آن حضرت آن را تا كرد و برداشت [4] .

زيرا كه احتمال دارد هر يك از اين دو پيراهن را در بعضي اوقات بپوشد , و محتمل است كه پيراهن ابراهيم (ع) را با خود داشته, و بر بازويش بسته باشد يا مانند آن زيرا كه در حديث اول صراحت ندارد كه آن حضرت آن را پوشيده باشد , و الله العالم.


6-ابراهيم (ع) : خانه كعبه را بنا كرد و حجر الاسود را در جايش نصب فرمود. خداوند عز وجل مي فرمايد : (و اذ يرغع ابراهيم القواعد من البيت و اسمعيل ربنا تقبل منا امك انت السميع العليم) [5] ؛ و (به ياد آور) هنگامي كه ابراهيم و نيز اسماعيل پايه هاي خانه (كعبه) را بالا بردند كه پروردگارا از ما بپذير كه همانا تو شنواي دانا هستي .
و در برهان و غير آن , از عقبه بن بشير , از يكي از دو امام (باقر و صادق (ع) ) روايت است كه فرمود : خداوند عزوجل به ابراهيم دستور داد كه خانه كعبه را بسازد و پايه هاي آن را بنا نمايد , و به مردم محل عبادت و مناسكشان را ارائه دهد , پس ابراهيم و اسماعيل خانه كعبه را هر روز به مقدار يك ساق مي ساختند تا به جايگاه حجر الاسود رسيدند .

حضرت باقر (ع) فرمود : پس در اينجا كوه ابوقبيس او را ندا كرد كه تو نزد من امانتي داري . آنگاه حجر الاسود را به ابراهيم داد و آن حضرت آن را در جاي خودش نصب كرد [6] .


قائم (ع) نيز مانند آن را دارد . در بخار از حضرت ابوعبدالله صادق (ع) مروي است كه فرمود : هر گاه قائم (ع) بپاخيزد , مسجد الحرام را منهدم مي كند تا به اساس آن برساند ومقام ابراهيم را به جايي كه در آن بوده باز مي گرداند [7] ... .


7- ابراهيم (ع) را خداوند از آتش نجات داد . خداي عز و جل در كتاب خود مي فرمايد : (قلنا يا نار كوني برداً و سلاماً علي ابراهيم) [9] ؛ اي آتش بر ابراهيم سرد و سلامت باش .
قائم (ع) نيز به همين ترتيب خواهد شد . چنانكه در بعضي از كتابها از محمد بن زيد كوفي از امام صادق (ع) منقول است كه فرمود : هنگامي كه قائم (ع) خروج مي كند و شخصي , از اصفهان نزد آن حضرت مي آيد , و معجزه حضرت ابراهيم خليل (ع) را تقاضا مي كند؛ پس آن جناب دستور مي دهد كه آتش عظيمي بر افروزند و اين آيه را مي خواند (فسبحان الذي بيده ملكوت كل شيء و اليه ترجعون) [10] ؛ پس منزه است خداوندي كه مالكيت و زمام همه چيز در دست اوست؛ و به سوي او بازگردانده مي شويد.
سپس داخل آتش مي شود و آنگاه به سلامت از آن بيرون مي آيد . آن مرد ملعون اين معجزه را انكار مي كند و مي گويد : اين سحر است. پس آن حضرت به آتش دستور مي دهد مرد را مي گيرد و مي سوزاند . و مي فرمايد : اين جزاي كسي است كه صاحب الزمان و حجت الرحمن را انكار نمايد .


8-ابراهيم (ع) مردم را به سوي خداوند فرا خواند. خداوند فرمايد : (واذن في الناس بالحج) [11] ؛ و در مردم به حج اعلام و دعوت عمومي كن .
و در برهان از حضرت ابوجعفر باقر (ع) است كه فرمود : ابراهيم در ميان مردم به حج بانگ زد و گفت : اي مردم ؛ من ابراهيم خليل الله هستم ؛ خداوند شما را امر فرمود كه حج اين خانه را بجاي آوريد , پس شما حج را انجام دهيد . و هر كس به حج مي رود ـ تا روز قامت ـ ابراهيم را اجابت كرده است [12] .
قائم (ع) نيز مردم را به سوي خدا دعوت مي كند ,

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] بحار الانوار , 12/19
[2] سوره يوسف , آيه 94
[3] كمال الدين و 1/142
[4] بحار الانوار , 52/355 و غيبت نعماني , 128.
[5] سوره بقره , آيه 137
[6] البرهان , 1/153
[7] بحار الانوار , 52/338
[8] الخرائج , باب 13 . جاي اين سوال هست كه چرا ابن قولويه ـ با همه جلالت قدر ـ تنها از تاريخ وفات خود مي پرسد , از درگاه خداوند فرج امام و حل مشكلات عموم را خواهنيم . (مترجم)
[9] سوره انبياء , آيه 69
[10] سوره يس , آيه 83
[11] سوره حج, آيه 27
[12] البرهان 1/154 و كافي , 4/205
آخرین ويرايش توسط 1 on محب فاطمه, ويرايش شده در 0.
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به عيسي عليه السلام

1- عيسي (ع) فرزند بهترين زنان زمانش مي باشد .
قائم (ع) نيز فرزند بهترين زنان زمانش مي باشد .

2- عيسي (ع) : در شكم مادر تكلم كرده تسبيح مي گفت ، چنانكه فاضل مجلسي در حاشيه مجلد پنجم بحار از ثعلبي از طريق عامه روايت كرده است .
قائم (ع) : نيز ـ چنانكه گذشت ـ در شكم مادر سخن گفته است.

3- عيسي (ع) : در كودكي در گهواره سخن گفت .
قائم (ع) : نيز در كودكي درگهواره سخن گفت ، كه چند روايت بر آن دلالت مي كند از جمله در كمال الدين صدوق از حكيمه دختر امام محمد بن علي جواد (ع) آمده اينكه : حضرت حجت (ع) بعد از ولادتش تكلم كرد و گفت : اشهد ان لا اله الا الله و حده لا شريك له و ان محمدا" رسول الله صلي الله عليه و آله . سپس بر امير المومنين و امامان (ع) يك به يك درود فرستاد تا به پدرش رسيد ، آنگاه لب فروبست تا اينكه روز هفتم به توحيد سخن گفت و بر محمد و امامان (ع) درود فرستاد سپس اين آيه را تلاوت كرد : ( بسم الله الرحمن الرحيم و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض ... ) [1]؛ به نام خداوند بخشنده بخشايشگر ، و ما مي خواهيم بر آنان كه در زمين به ضعف كشانده شدند احسان كنيم ... .

و نيز درهمان كتاب در روايت ديگري چنين آمده كه : آن حضرت هنگامي كه متولد شد به سجده افتاد و در حالي كه زانو زده و دو انگشت سبابه اش را بلند كرده بود مي گفت :

اشهد ان لا اله الا الله و ان جدي محمدا" رسول الله صلي الله عليه وآله و ان ابي امير المومنين . سپس امامان را يكايك شمرد تا به خودش رسيد ، آنگاه گفت :

[align=center]خدايا وعده ام را تحقق بخش و امرم را به انجام رسان وگامهايم را استوار كن و زمين را به وسيله من پر از عدل وقسط فرماي .[2] 

و همچنين در همان مدرك از دو كنيز ، نسيم و ماريه نقل شده اينكه : صاحب الزمان (ع) از شكم مادر درحالي متولد شد كه دو زوانو زده و دو انگشت سبابه اش را به سمت آسمان بلند كرده بود ، سپس عطسه زد و گفت : الحمد لله رب العالمين صلي علي محمد و آله ، ظالمان پنداشته اند كه حجت الهي باطل شدني است ، اگر در سخن گفتن به ما اجازه داده شود شك و ترديد زايل مي گردد . [3]

و نيز در همان منبع از نسيم خادم مروي است كه گفت : يك شب پس از تولد صاحب الزمان (ع) بر او داخل شدم ، پس عطسه زدم به من فرمود : « رحمك الله » ، خداوند بر تو رحمت آرد .

نسيم مي گويد : به اين امر خوشحال شدم ، آن حضرت فرمود : آيا درباره عطسه تو را مژده ندهم ؟ عرض كردم : چرا . فرمود : تا سه روز ايمني از مرگ است . [4]


4- عيسي (ع) ، خداوند حكمت و ويژگيهاي نبوت را در كودكي به او عنايت فرمود .
قائم (ع) نيز خداوند حكمت و ويژگيهاي امامت را در كودكي به حضرت عنايت كرد .

5- عيسي (ع)را خداوند متعال به سوي خود بالا برد .
قائم (ع) رانيز خداوند به سوي خود بالا برد .

6- عيسي (ع) ،مردم درباره اش اختلاف كردند .
قائم (ع) نيز مردم درباره اش اختلاف كردند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] كمال الدين ، 2 / 425 ، سوره قصص آيه 5
[2] كمال الدين ، 2 / 428
[3] كمال الدين ، 2 / 430
[4] كمال الدين 2 / 430
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به جرجيس (ع)

جرجيس (ع) ، خداوند ، مردگاني را به دعايش زنده كرد ، چنانكه در بحار آمده كه : زني به خدمتش آمد و گفت : اي بنده صالح ، گاوي داشتيم كه با آن امرار معاش مي كرديم و آن مرده است . و جرجيس به او گفت : اين عصا را بگير و آن را بر گاوت قرار ده و بگو كه جرجيس مي گويد : به ا ذن خداوند برخيز ، پس چون آن زن اين كار را كرد ؛ آن گاو زنده ش و آن زن به خداوند ايمان آورد . [1]

قائم (عج)نيز خداوند متعال مردگان را به دعايش زنده خواهد كرد .


شباهت به آصف (ع)

آصف (ع) علمي از كتاب را داشت .
قائم (ع) علوم كتاب نزدش هست .

آصف ، خداوند او را مدتي طولاني از قومش غايب كرد ، چنانكه در كمال الدين مروي است .
قائم (عج) ، خداوند متعال او را مدتي طولاني از نظرها غايب ساخته است .

آصف ، با غيبتش ابتلا و گرفتاري بني اسرائيل سخت و شديد شد .
قائم (ع) نيز با غيبتش گرفتاري و ابتلاي مومنين شدت يافته است .

شباهت به دانيال (ع)

دانيال (ع) از بني اسرائيل مدتي غايب بود ، و در چاهي بزرگ او را با شيري درنده زنداني كرده بودند تا آن شير او را طعمه خود سازد ، پس خداوند تعالي او را حفظ كرد و به يكي از پيغمبران بني اسرائيل دستور داد كه غذا و آبش را ببرد ، و گرفتاري پيروان و شيعيانش شديد شد .

قائم (ع) از نظر ما غايب مانده و با غيبتش گرفتاري ما بسيار شده . دشمنان آن حضرت قصد كشتنش را داشتند ولي خداوند را حفظ و حراست فرمود .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]بحار الانوار ، 14 / 447
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به اسماعيل (ع)

1-خداوند به ولادت اسماعيل (ع) بشارت داد , چنانكه فرمود : (فبشرناه بغلام حليم)[1]؛ پس او را به پسر بردباري مژده داديم .

خداوند به ولايت و قيام قائم )عج) نيز بشارت داده است داده اند , و نيز بر اين معني دلالت مي كند آنچه در كتابهاي تبصره اولي و بحار از اسماعيل بن علي نوبختي رحمته الله عليه آمده كه گفت : روزي در مرض فوت امام عسكري (ع) در خدمتش بودم ؛ آن حضرت به خادم خود عقيد , ـ غلام سياه چهره اي كه اهل نوبه و پيش از آن هم خدمتگزار امام علي النقي (ع) و امام حسن عسكري را بزرگ كرده بود ـ فرمود : اي عقيد , قدري آب مصطكي براي من بجوشان . عقيد اطاعت كرد و پس از فراهم شدن آب مصطكي , صيقل مادر امام زمان عجل الله فرجه آن را به خدمت حضرت آورد.

حضرت ظرف را گرفت و خواست بياشامد , ولي دست مباركش لرزيد و به دندان نازنينش خورد . آنگاه آن را زمين نهاد, و به عقيد فرمود : داخل اتاق شو , خواهي ديد كودكي در سجده است , او را نزد من بياور.

ابوسهل (نوبختي) گويد : عقيد گفت : هنگامي كه براي آوردن آن كودك به اندرون اتاق رفتم , ديدم كودكي در حال خجده است و انگشت سبابه خود را به سوي آسمان گرفته است . من سلام كردم . او نمازش را كوتاه كرد . عرض كردم : آقا شما را مي طلبد كه به خدمتش درآيي , در اين موقع مادرش صيقل آمد دستش را گرفت و او را نزد پدرش آورد.

ابوسهل گويد : موقعي كه خدمت آن حضرت رسيد , سلام كرد , ديدم رنگش بسان در سفيد , موهاي سرش كوتاه و ميان دندانهايش گشاده بودو چون چشم امام حسن عسكري (ع) بر او افتاد گريه كرد و گفت : اي آقاي خاندانم , اين آب را به من بده كه به سوي پروردگارم مي روم . آقا زاده اطاعت كرد و ظرف آب مصطكي را برداشت و به دهان پدرش نزديك برد تا آن را نوشيد . سپس امام عسكري (ع) فرمود : مرا براي نماز آماده سازيد , آن كودك حوله اي در دامان امام گشترد , پس آن كودك پدر را وضو داد و آن حضرت سر و دو پايش را مسح كشيد و آنگاه فرمود : اي فرزند به تو مژده مي دهم كه صاحب الزمان و حجت خدا در روي زمين تويي , تو فرزند و جانشين مني , از من متولد شده اي و تو (م ـ ح ـ م ‌ـ د) فرزند حسن فرزند علي فرزند محمد فرزند علي فرزند موسي فرزند جعفر فرزند محمد فرزند علي فرزند حسين فرزند علي بن ابي طالب (ع) مي باشي از نسل پيامبر (ص) و خاتم ائمه طاهرين هستي , و پيغمبر خدا به تو بشارت داده و نام و كنيه تو را گفته و اين مطلب را پدرم از پدران طاهرين تو به من خبر داده است , درود خداوند بر اهل البيت باد , پروردگارمان ستوده با عظمت است . اين سخن را فرمود و همان موقع امام حسن بن علي عسكري (ع) بدرود حيات گفت . صلوات الله عليهم اجمعين[2].


2-مولف گويد : وفات آن حضرت كه بر اثر مسموم شدن صورت گرفت هشتم ربيع الاول سال دويست و شصت واقع شد و عمر شريفش بيست و هشت سال بود, صلوات الله عليه . اسماعيل (ع) چشمه زمزم از زمين برايش جوشيد.

قائم (عج) , نيز آب از سنگ مخت برايش خواهد جوشيد ـ چنانكه در بحث شباهت آن حضرت به موسي (ع) آمد ـ و چندين بار نيز آب از زمين براي آن بزرگوار جوشيده است . چنانكه در بحار از كتاب تنبيه الخاطر از اجل علي بن ابراهيم عريضي علوي حسيني از علي ابن علي فرزند نما منقول است كه گفت : حسني بن علي فرزند حمزه اقساسي در خانه شريف علي بن جعفر فرزند علي مدايني علوي براي ما تعريف كرد كه : پير مردي دختشوي در كوفه بود كه به زهد و پارسايي و عبادت و عزلت موصوف بود, و پيوسته در پي آثار و اخبار نيكان مي رفت .

3-اسماعيل (ع) گوسفند چراني مي كرد.

قائم (عج) نيز اين برنامه را خواهد داشت , در حديث مفضل از امام صادق (ع) آمده فرمود : و قسم به خداي مفضل گويا مي نگرم او را كه داخل مكه شده و جامه پيغمبر را پوشيده , و عمامه زردي به سر نهاده , و نعلين وصله شده پيغمبر را به پا كرده و و عصاي آن حضرت را به دست گرفته , چند بز لاغر را مي راند و با اين وضع مي رود تا به خانه كعبه مي رسد , در آن هنگام كسي نيست كه او را بشناسد او در سن جواني آشكار مي گردد[4].

4-اساعيل (ع) تسليم امر خداي عز و جل بو‌د , او گفت : (يا ابت افعل ما تومر ستجدني ان شاء الله من الصابرين)[5]؛ اي پدر آنچه امر مي شوي انجام ده ان شاء الله مرا از صابرين خواهي يافت .

قائم (ع) نيز تسليم امر الهي است .


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] سوره صافات , آيه 101
[2] بحار الانزار , 52/16
[3] بحار الانوار , 52/55
[4] بحار الانوار , 52/55
[5] بحار الانوار , 53/6
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

شباهت به ايوب (ع)

1-ايوب (ع) : هفت سال بر بلا صبر كرد ـ چنانكه از حضرت ابي عبدالله صادق(ع)روايت شده ـ [1] خداوندمتعال مي فرمايد : ( انا وجدناه صابرا" نعم العبد انه اواب ) [2]؛ همانا ما او را صبر كننده يافتيم خوب بنده اي بسيار توجه كننده به سوي خدا .
قائم )عج) از هنگام وقات پدرش تا كنون صبر كرده ، و نميدانيم تا كي اين صبر ادامه خواهد داشت !!

2-ايوب (ع) : يك يا دو چشمه از زمين برايش جوشيد ، خداوند متعال مي فرمايد : (اركض برجلك هذا مغتسل بارد و شراب ) [3] ؛ پاي خود را محكم بر زمين بزن كه اين چشمه آبي براي شستشو و نوشيدن است .
قائم (عج) : نيز برايش چشمه از زمين جوشيده است. اضافه بر آنها خلاصه اي از آنچه قطب راوندي در كتاب الخرايج و فاضل مجلسي در بحار از كتب غيبت شيخ طوسي نقل كرده اند مي آوريم : شيخ طوسي به سند خود از ابوسوره روايت كرده اينكه : وي حضرت حجت (عج)را هنگام مراجعت از كربلا در زيارت عرفه ملاقات كرده ، ابو سوره مي گويد : آن شب راه مي رفتيم نا گاه بر قبرهاي مسجد سهله رسيديم ، فرمود : اين منزل من است ، سپس فرمود : تو به نزد ابن الزراري علي بن يحي مي روي و مي گويي آن مالي كه چنين و چنان علامت دارد و در ... قرار دارد و با ... پوشانده شده به تو بدهد ، عرض كردم : توكيستي ؟ فرمود : من محمد بن الحسن هستم ، سپس راه رفتيم تا هنگام سحر به نواويس رسيديم ، نشست و با دست زمين را كند ناگاه آب بيرون آمد ، وضو گرفت وسيزده ركعت نماز خواند .

پس از آن نزد ابن الزراري رفتم ، درب را كوبيدم ، گفت : تو كيستي ؟ گفتم ابوسوره هستم ، شنيدم با خود مي گفت : مرا با ابوسوره چه كار ؟ وقتي بيرون آمد جريان را برايش گفتم ، با من مصافحه كرد و صورتم را بوسيد و دستم را بر صورتش كشيد ، سپس مرا داخل خانه برد و از پايين پاي تخت كيسه را بيرون آورد . و ابوسوره حق را شناخت و بعد از اين جريان شيعه شد . زيرا او زيدي بود . [4]


3- ايوب (ع) ،خداوند عزوجل مردگاني را برايش زنده كرد ، خداوند چنين فرمود : ( و آتيناه اهله و مثلهم معهم رحمه من عندنا و ذكري للعابدين ) [5] ؛ و خاندانش را باز آورديم و همانندشان را با آنها به او داديم ، رحمتي از سوي ما و ياد آوري براي عبادت كنندگان .
قائم (عج) : نيز خداوندمردگاني رابرايش زنده مي گرداند.

شباهت به زكريا (ع)

1- زكريا (ع) ، فرشتگان او را ندا كردند در حالي كه به نماز ايستاده بود .

قائم (ع) نيز خداوند او را مورد خطاب قرار داده ، و همچنين فرشتگان در هر شب قدر او را ندا مي كنند ، و جبرئيل هم هنگامي كه با آن حضرت بيعت مي كند دست بر دست آن حضرت مي نهد و مي گويد : بيعت براي خدا ، اين خبر را راوندي درخرايج از حضرت ابو جعقر باقر (ع) آورده است .

و در حديث مفضل كه در بحار از امام صادق (ع) روايت شده آمده است : جبرئيل به آن حضرت عرض مي كند: اي سرور من ؛ فرمانت پذيرفته و دستورت اجرا مي شود .

2- زكريا (ع) : در مصيبت حضرت ابي عبدالله الحسين (ع) سه روز گريه كرد.

قائم (ع) : نيز تمام عمر و در همه زمانش بر آن حضرت مي گريد ، چنانكه در زيارت ناحيه آمده : « لاندبنك صباحا و مساء و لابكين عليك بدل الدموع دما» [6] ؛ شب و روز بر تو ندبه مي كنم و به جاي اشك بر تو خون مي گريم .


--------------------------------------------------------------------------------
[1] بحار الانوار ، 12 / 347
[2] سوره ص ، آيه 44
[3] سوره ص ، آيه 42
[4] خرايج ، 70
[5] سوره انبياء آيه 84
[6] بحار الانوار ، 101 / 320
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: جمعه ۳ خرداد ۱۳۸۷, ۳:۱۱ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

جواب

پست توسط Aghaed-Shia »

سلام
شما وقتی می گویید شباهت های حضرت مهدی به انبیاء یعنی انبیاء مشبه به هستند و حضرت مهدی مشبه
در موضوع تشبیه اول یک مشبه به ای بوده است که مشبهی را یه آن همانند کرده ایم یعنی اول انبیاء بوده اند بعد حضرت مهدی خلق شده در صورتی که اینگونه نیست. اول ائمه خلق شده اند بعد از نور آنها انبیاء خلق شده اند اصلا خدا می فرماید من عالم را به عشق چهارده معصوم خلق کرده ام پس آنها کمال مطلقند و هرکه شباهتی به آنها داشته باشد از آنها گرفته و همه صفات حسنه از آنها سرچشمه می گیرد.
وب سايت عقائد شيعه
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

پست توسط محب فاطمه »

عرض سلام و خير مقدم خدمت شما دوست گرامي؛ :razz:

از تذكرتون متشكرم، :D

عنوان اين تاپيك طبق پيشنهاد شوراي نظارت به "مشابهت هاي امام عصر -عليه السلام- و انبيا" تغيير يافت.

موفق باشيد.
ارسال پست

بازگشت به “مهدویت (عج)”