"روضه امام زمان عليه السلام در روز عاشورا "

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

"روضه امام زمان عليه السلام در روز عاشورا "

پست توسط محب فاطمه »

 تصویر  


 " شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه "  

  و درود بي کران الهي بر سيد و سالار شهيدان و احياگر دين خدا، حضرت حسين بن علي عليه السلام که با تمام وجود و نهايت خلوص قدم به عرصه‏ي کربلا نهاد و پس از حماسه‏اي عظيم، جان مقدس خويش و گروهي از اهل بيت مطهرش را به همراه بهترين اصحاب، تقديم محضر الهي نمود.  
 
خورشيدي که با نورانيت خويش بر ابرهاي ظلماني غلبه کرد و چهره‏ي منحوس کافران مسلمان نما را تا قيامت رسوا نمود.  
 
کدامين قلم است که بتواند شمه‏اي از عظمت آن پيشواي مظلوم را به رشته‏ي تحرير درآورد و يا کدامين کلام است که بتواند بازگو کننده‏ي مختصري از آن واقعه‏ي خونين باشد؟!   
امامي که در فاجعه‏ي شهادت او آسمانها و زمين گريه کردند، ملائکه نوحه سردادند و پيامبر خدا و اهل بيت پاکش عزادار گشتند و در رثاي او سوگواري نمودند.   
اينکه بخش‏هايي‏از زيارات ناحيه‏ي مقدسه، [1] منسوب به وجود مقدس حضرت بقية الله الاعظم - عجل الله تعالي فرجه الشريف - که بيانگر شمه‏اي از آن حماسه‏ي خونين مي‏باشد، جهت بهره‏وري عاشقان و نوحه سرايان حسيني ، تقديم مي‏شود.   
به اميد آن روز که فرزند برومند شهيد کربلا پا به عرصه‏ي ظهور نهد و انتقام خونهاي مظلوم شهداي کربلا را بستاند و ريشه‏ي ظالمان را برکند و عدل و داد را در سراسر گيتي بگستراند.   
«اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلک اللهم العن العصابة التي جاهدت الحسين و شايعت و بايعت و تابعت علي قتله اللهم العنهم جميعا»
  

تصویر  
(1) براي اطلاع از متن كامل زيارت ناحيه مقدسه رجوع كنيد :   متن و ترجمه : « زيارت ناحيه مقدسه »  
مزاركبير ، ص 165
بحار الانوار ، ج101 ، ص317و328
صحيفه مهدويه ، ص142  
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

اولين شهيد کربلا از بني هاشم


 
«السلام عليک يا أول قتيل، من نسل خير سليل، من سلالة ابراهيم الخليل صلي الله عليک و علي أبيک اذ قال فيک:  
 
قتل الله قوما قتلوک، يا بني ما أجرأهم علي الرحمن و علي انتهاک حرمة الرسول، 

  الدنيا بعدک العفا کأني بک بين يديه [مائلا] ماثلا و للکافرين قائلا:

أنا علي بن الحسين بن علي
نحن و بيت الله أولي بالنبي‏

أطعنکم بالرمح حتي ينثني
أضربکم بالسيف أحمي عن أبي‏

ضرب غلام هاشمي عربي
و الله لا يحکم فينا ابن الدعي‏

حتي قضيت نحبک و لقيت ربک [1] .   


سلام بر تو اي اولين کشته از نسل بهترين فرزندان سلاله‏ي ابراهيم خليل، درود خداوند بر تو و بر پدرت باد. آن گاه که درباره‏ي تو گفت:  
 اي پسرم، خداوند بکشد قومي که تو را کشت، به خاطر آنچه ايشان را بر خداوند بخشنده جري کرد و به هتک حرمت رسول واداشت.

بر دنيا پس از تو نابودي باد.  
 

بدان سان که تو بودي و در پيش روي حسين عليه السلام جنگيدي و به دشمنان گفتي:  
  علي فرزند حسين بن علي هستم، و ما و خاندان خدا به پيامبر نزديکتريم.  
  را با نيزه مي‏زنم تا اين که خم شود و بر شما شمشير را فرو مي‏آورم از پدرم حميت مي‏کنم.  
  به سان زدن جوان هاشمي عرب سيرت فرود مي‏آورم،

بخدا سوگند فرزند پدر ناشناخته، نمي‏تواند درباره‏ي ما فرمان براند. تا اين که مرگت فرا رسيد و پروردگارت را ديدار کردي.

______________________   (1) بحار الانوار ، ج 98، ص 269  
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

شهيد شيرخوار


 
السلام علي «عبد الله بن الحسين» الطفل الرضيع، المرمي الصريع المتشحط دما المصعد دمه في السماء، 
  بالسهم في حجر أبيه لعن الله راميه «حرملة بن کاهل الأسدي» و ذويه. [1] .  
 
سلام بر «عبد الله بن الحسين»، کودک شير خوار تير خورده‏ي به زمين افتاده‏ي به خون غلتيده که خونش به آسمان بالا رفت و در آغوش پدرش به وسيله‏ي تير ذبح شد. خداوند تيرانداز و پژمرده کننده‏اش «حرملة بن کاهل اسدي» را لعنت کند.  

 منادي ولايت در کربلا
 

 
السلام علي «عبد الله بن أمير المؤمنين» مبلي البلاء و المنادي بالولاء في عرصة کربلاء، المضروب مقبلا و مدبرا.    الله قاتله «هاني بن ثبيت الحضرمي». [2] .  

 سلام بر «عبد الله فرزند امير مومنان»، گرفتار بلا و آزمايش و منادي ولايت و دوستي برادر و خاندانش در پهنه‏ي کربلا، که از همه طرف توسط دشمنان احاطه شد. خداوند قاتل او «هاني بن ثبيت حضرمي» را لعنت کند.
  
علمدار کربلا  

 
السلام علي «العباس بن أمير المؤمنين» المواسي أخاه بنفسه الاخذ لغده من أمسه، الفادي له،  
  الساعي اليه بمائه، المقطوعة يداه،  
  الله [قاتله يزيد بن الرقاد الحيتي] قاتليه «يزيدبن وقاد» و «حکيم بن الطفيل الطائي». [3] .  
 
سلام بر «عباس فرزند امير مومنان» که با، جانش برادرش را همياري و کمک کرد و از امروزش براي فردايش، با خود پيمان ياري امامش را بست. آن فدا کننده‏ي خود براي امامش و نگاهبان او، که با مشک آبش به سوي او شتافت و دو دستش بريده شد. خداوند قاتلانش «يزيد بن وقاد» و «حکيم بن طفيل طائي» را لعنت کند.
 
  

 . بحار الانوار، ج98، ص270
2.   .بحار الانوار ، ج98، ص 270  
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

پيشتاز در ستيز


  علي «جعفر بن أمير المؤمنين» الصابر [بنفسه] نفسه محتسبا، و التائي عن الأوطال مغتربا، 

  للقتال المستقدم للنزال، المکثور بالرجال، لعن الله قاتله «هاني بن ثبيت الحضرمي». [1] .  

 
سلام بر «جعفر فرزند امير مومنان» که خويشتندار نفسش و حسابگر کردارش بود، و تنها از سرزمين خويش ترک وطن کرد و تسليم جنگ شد و پيشتاز در ستيز بود و به خاطر زيادي دشمنان و مردمان حمله‏ور بر او، شکست خورد. خداوند قاتلش «هاني بن ثبيت حضرمي» را لعنت کند.  


قاسم بن الحسن

 
السلام علي «القاسم بن الحسن بن علي» المضروب هامته، المسلوب لامته حين نادي الحسين عمه فجلي عليه عمه کالصقر،  
  هو يفحص برجله [برجليه] التراب و الحسين يقول: بعدا لقوم قتلوک، و من خصمهم يوم القيمة جدک و أبوک . 

  قال: عز و الله علي عمک أن تدعوه فلا يجيبک أو [ان يجيبک و أنت قتيل جديل فلا ينفعک هذا و الله يوم کثر واتره، و قل ناصره].

جعلني الله معکما يوم جمعکما، و بوأني مبوأکما، و لعن الله قاتلک «عمرو [عمر] بن سعد بن [عروة بن] نفيل الأزدي» و أصلاه جحيما، و اعدله عذابا أليما. [2] .  


 
سلام بر «قاسم فرزند حسن بن علي» باد آن که جثه‏اش ضربت خورد و ابزار جنگش به تاراج رفت. هنگامي که عمويش حسين عليه السلام را فراخواند، عمويش به سان عقاب تيزپرواز به سوي او شتافت و مردم را از کنار او دور کرد و خود را بدو رسانيد، در حالي که قاسم پايش را (از شدت زخمها) به زمين مي‏کشيد. 

 و حسين عليه السلام فرمود:  
 
گروهي که ترا کشتند، در روز قيامت نيايت و پدرت با ايشان دشمني مي‏کنند، خداوند از رحمت خويش دورشان کناد.   
سپس فرمود:   
به خدا سوگند بر عمويت گران است تو او را بخواني، ولي او تو را جواب نگويد، يا به سوي تو آيد و به تو رو کند در حالي که تو کشته شده باشي و استخوان دست و پايت بريده شده باشد.  
 
اين شتافتن در روزي که ستم کنندگان زياده شده و ياري کننده اندک باشد، تو را سود نمي‏بخشد.


خداوند در روزي که شما را گردهم مي‏آورد، مرا با شما قرار دهد. و مرا در سکونتگاه شما ساکن گرداند، و خداوند کشنده‏ات «عمر بن سعد بن نفيل ازدي» را لعنت کند و به دوزخ افکند و برايش عذابي دردناک آماده کند.
 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) بحار الانوار ، ج98، ص 270
(2) بحار الانوار ، ج98، ص 270و 271
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

جايگاه تيرها و شمشيرها

 
السلام علي «عون بن عبد الله بن جعفر الطيار» في الجنان، حليف الايمان، و منازل الأقران، الناصح للرحمن، التالي للمثاني و القرآن، لعن الله قاتله «عبد الله ابن قطبة النبهاني». [1] .  


سلام بر «عون فرزند عبدالله بن جعفر» پرواز کننده در بهشت، همراه و همگام ايمان، جايگاه تيرها و شمشيرها، نصيحت گر در راه (خداي) بخشنده، همتاي مثاني و قرآن باد. خداوند قاتلش «عبد الله بن قطبه نبهاني» را لعنت کند.


مسلم بن عوسجة اسدي
 
السلام علي «مسلم بن عوسجة الأسدي» القائل للحسين و قد أذن له في الانصراف:  
 
أنحن نخلي عنک و بم نعتذر الي الله من أداء حقکک: [و] لا ولله حتي أکسر في صدورهم رمحي و أضربهم بسيفي ما ثبت قائمه في يدي و لا افارقک، و لو لم يکن معي سلاح اقاتلهم و لقذفتهم بالحجارة ثم [و] لم افارقک حتي اموت معک.  
 
و کنت اول شهيد من شهداء الله قضي نحبه، ففزت و [ب] رب الکعبة شکر الله [لک] استقدامک و مواساتک امامک اذ مشي اليک و أنت صريع فقال:   
يرحمک الله يا مسلم بن عوسجة و قرأ.  
 (فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظرو ما بدلوا تبديلا) [2] .  
لعن الله المشترکين في قتلک «عبد الله الضبابي» و «عبد الله بن خشکارة البجلي». [3] . 
 

سلام بر «مسلم بن عوسجه اسدي»، که به حسين عليه السلام در حالي که حضرتش بدو در بازگشتن اجازه داد، عرض کرد:

آيا ما از تو روي برتابيم؟ براي خداوند در به جا نياوردن حق تو چه بهانه‏اي بياوريم؟ نه به خدا سوگند (روي بر نتابم) تا اين که نيزه‏ام را در سينه‏هايشان خرد کنم و تا آن گاه که شمشير در دستم باشد آن را بر ايشان مي‏کوبم و از تو جدا نمي‏شوم.

اگر اسلحه اي نداشته باشم تا به وسيله‏ي آن با ايشان کارزار کنم، به آنها سنگ پرتاب مي‏کنم. از تو جدا نمي‏شوم تا اين که همراه تو بميرم.

تو اولين کسي هستي که جانش را بفروخت و اولين شهيد از شهيدان خداوندي که پيمان خويش را به انجام رساند.
به خداي کعبه رستگار شدي. خداوند به پايداريت و کمکت به امامت پاداش فراوان دهاد، هنگامي که حضرتش به سوي تو آمد و تو بر زمين افتاده بودي، فرمود:

خداوند، تو را رحمت کناد و اين آيه را قرائت کرد:


و از ايشان کساني هستند که پيمان خويش را به انجام رساندند و از ايشان گروهي است که چشم انتظارند و چيزي را به جاي آن دگرگون نمي‏کنند.
خداوند شرکت کنندگان در کشتند «عبد ضبابي» و «عبد الله بن خشکاره بجلي» را لعنت کند.



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بحار الانوار ، ج98، ص 271
(2) احزاب ، آيه 23
(3) بحار الانوار ، ج98 ، ص271و 272  
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

تو را رها نمي‏کنيم

 
السلام علي «سعد بن عبد الله الحنفي» القائل للحسين عليه السلام و قد أذن له في الانصراف:  
 
[لا و الله] لا نخليک حتي يعلم الله أنا قد حفظنا غيبة رسول الله صلي الله عليه و آله فيک، و الله لو أعلم أني اقتل ثم احيا ثم احرق ثم اذري و يفعل[بي ذلک] ذلک بي سبعين مرة ما فارقتک حتي ألقي حمامي دونک، و کيف لا أفعل ذلک، و انما هي موتة واحدة، ثم هي الکرامة التي لا انقضاء لها أبدا.  
 
فقد لقيت حمامک و واسيت امامک، و لقيت من الله الکرامة في دار المقامة، حشرنا الله معکم في المستشهدين، و رزقنا مرافقتکم في أعلي عليين. [1] .  



سلام بر «سعد بن عبد الله حنفي» که به حسين عليه السلام در هنگامي که بدو در بازگشتن اجازه داد عرض کرد: تو را رها نمي‏کنيم تا اين که خداوند بداند در نبود رسول خدا صلي الله عليه و اله، تو را پاس داشتيم.

به خدا سوگند اگر بدانم کشته مي‏شوم، سپس زنده مي‏شوم، سپس به آتش سوزانيده مي‏شوم، سپس در هوا پراکنده مي‏شوم و اين کار را با من هفتاد بار انجام مي‏دهند، از تو دست نکشم تا اين که مرگم فرارسد. چرا اين کار را نکنم در حالي که اين يک بار مردن يا يک بار کشته شدن است و سپس کرامتي است که براي آن نهايتي نيست.
پس مرگ را ديدار کردي و امامت را ياري نمودي و در سراي هميشگي، از سوي خداوند کرامت ديدي. خداوند ما را در زمره‏ي شهادت خواهان با شما برانگيزد و دوستي و همراهي شما را در اعلي عليين روزي فرمايد.

بشر بن عمر حضرمي

 
السلام علي «بشر بن عمر الحضرمي» شکر الله لک قولک للحسين عليه السلام و قد أذن لک في الانصراف:  
 
أکلتني اذن السباع حيا اذا [ان] فارقتک و أسئل عنک الرکبان، و اخذلک مع قلة الأعوان؟ لا يکون هذا أبدا. [1] .  
 

سلام بر «بشربن عمر حضرمي»، خداوند به خاطر سخنت که به حسين عليه السلام (گفتي) پاداش فراوان ارزاني فرمايد، در حالي که به بازگشتن اجازه داده بود، عرض کردي:
اگر از تو روي برتابم، حيوانان درنده مرا زنده زنده بخورند. من از تو سواره دور شوم و تو را با کمي ياوران، خوار نمايم؟ اين کار ابدا نخواهد شد.
 
 
زهير بن قين بجلي  

 
السلام علي «زهير بن القين البجلي» القائل للحسين عليه السلام و قد أذن له في الانصراف:  
 
لا و الله لا يکون ذلک أبدا ءأترک ابن رسول الله صلي الله عليه و آله أسيرا في يد الأعداء و أنجوأنا؟ لا أراني الله ذلک اليوم. 

 
سلام بر «زهير بن قين بجلي» که به حسين عليه السلام در حالي که به بازگشتن اجازه داده بود، عرض کرد:
به خدا سوگند اين کار نخواهد شد. آيا فرزند رسول خدا را که گرفتار و اسير در دست دشمنان رها کنم و رهايي يابم؟ خداوند اين روز را نياورد.
 



  الانوار ، ج98 ، ص272  
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

سلام بر بهترين ياران
 
السلام عليکم يا خير أنصار. السلام عليکم بما صبرتم فنعم عقبي الدار، بوأکم الله مبوء الأبرار، أشهد لقد کشف الله لکم الغطاء، و مهد لکم الوطاء و أجزل لکم الغطاء، و کنتم عن الحق غير بطاء و أنتم لنا فرط [فرطاء]، و نحن لکم خلطاء في دار البقاء و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته. [1] .  



سلام بر شما اي بهترين ياران، سلام بر شما که شکيباي ورزيديد. چه جايگاه و خانه‏ي نيکويي درآينده داريد. خدا شما را در جايگاه نيکان سکنا دهد، شهادت مي‏دهم خداوند پرده را از برابر ديدگان شما برداشته و برايتان فرش و بستر گسترده.

و عطا و بخشش فراوان داده است. شما از حق روي برنگردانديد و بر ما پيش افتاديد. از خدا مي‏خواهيم در سراي هميشگي، همنشين و همراه شما باشيم. سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.


سلام بر حسين عليه السلام
 
السلام علي الحسين سمحت نفسه بمهجته، السلام علي من أطاع الله في سره و علانيته، السلام علي من جعل الله الشفاء في تربته، السلام علي من الاجابة تحت قبته، السلام علي من الأئمة من ذريته. [1] .  


سلام بر حسين، کسي که خون جانش را ارزاني داشت، سلام بر کسي که در پنهان و آشکار، خداوند را فرمان برد، سلام بر کسي که خداوند در خاکش شفا قرار داد، سلام بر کسي که اجابت دعا در زير گنبدش مي‏باشد. سلام بر کسي که امامان از فرزندان و ذريه او هستند.


سلام بر فرزند فاطمه زهرا
 
السلام علي ابن خاتم الأنبياء، السلام علي ابن سيد الأوصياء، السلام علي ابن فاطمة الزهراء، السلام علي ابن خديجة الکبري، السلام علي ابن سدرة المنتهي، السلام علي ابن جنة المأوي، السلام علي ابن زمزم و صفا. [1] .  


سلام بر فرزند خاتم پيامبران، سلام بر فرزند سيد جانشينان، سلام بر فرزند فاطمه‏ي زهرا، سلام بر فرزند خديجه‏ي کبري، سلام بر فرزند سدرة المنتهي، سلام بر فرزند جنت المأوي (باغهاي پناهگاه)، سلام بر فرزند زمزم و صفا.
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

سلام بر آغشته به خون
 
السلام علي المرمل بالدماء، السلام علي المهتوک الخباء، السلام علي خامس أصحاب الکساء، السلام علي غريب الغرباء، السلام علي شهيد الشهداء، السلام علي قتيل الأدعياء، السلام علي ساکن کربلاء، السلام علي من بکته ملائکة السماء، السلام علي من ذريته الأزکياء .  



سلام بر آغشته به خون، سلام بر کسي که خيمه‏اش دريده شد، سلام بر پنجمين اهل کسا (ساکنان زير برديماني)، سلام بر غريب غريبان، سلام بر شهيد شهيدان، سلام بر کشته به دست پسر خواندگان مشکوک نسلان، سلام بر سکونت يافته‏ي کربلا، سلام بر کسي که فرشتگان آسمان بر او گريستند، سلام بر کسي که فرزندانش پاک شده‏گانند.

سلام بر لبهاي خشکيده

السلام علي يعسوب الدين، السلام علي منازل البراهين، السلام علي الأئمة السادات، السلام علي الجيوب المضرجات، السلام علي الشفاه الذابلات [الزابلات]، السلام علي النفوس المصطلمات، السلام علي الأرواح المختلسات، السلام علي الأجساد العاريات، السلام علي الجسوم الشاحبات، السلام علي الدماء السائلات السلام علي الأعضاء المقطعات، السلام علي الرؤوس المشالات، السلام علي النسوة البارزات.


سلام بر پادشاه و امير آيين، سلام بر محل فرود آمدن برهانها، سلام بر امام سادات، سلام بر قلبها و سينه‏هاي به خون آلوده، سلام
بر لبهاي خشکيده، سلام بر جان‏هاي از بدن رفته، سلام بر روحهاي ربوده شده، سلام بر پيکرهاي عريان، سلام بر جسمهاي لاغر رنگ باخته، سلام بر خونهاي جاري شده، سلام بر عضوهاي بريده شده، سلام بر سرهاي افراشته شده، سلام بر زنان سر برهنه شده.



سلام بر کشته‏ي مظلوم

 
السلام علي حجة رب العالمين، السلام عليک و علي آبائک الطاهرين، السلام عليک و علي أبنائک المستشهدين، السلام عليک و علي ذريتک الناصرين، السلام عليک و علي الملائکة المضاجعين، السلام علي القتيل المظلوم، السلام علي أخيه المسموم، السلام علي علي الکبير، السلام علي الرضيع الصغير.  


سلام بر حجت و گواه پروردگار جهانيان، سلام بر تو و بر پدران پاکيزه‏ات، سلام بر تو و بر پسران شهادت پذيرت، سلام بر تو و فرزندان و ذريه‏ي ياري کنندگان‏ات، سلام بر تو و بر فرشتگان ملازم و همراه آرمگاهت. سلام بر کشته شده‏ي مظلوم، سلام بر برادر مسموم‏اش، سلام بر علي بزرگ، سلام بر شير خوار کوچک.
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "" شمه اي از حماسه خونين در زيارت ناحيه مقدسه ""

پست توسط محب فاطمه »

سلام بر بدنهاي غارت شده


السلام علي الأبدان السليبة، السلام علي العترة القريبة، السلام علي المجدلين في الفلوات، السلام علي النازحين عن الأوطان، السلام علي المدفونين بلا أکفان، السلام علي الرؤوس المفرقة عن الأبدان، السلام علي المحتسب الصابر، السلام علي المظلوم بلا ناصر، السلام علي ساکن التربة الزاکية، السلام علي صاحب القبة السامية.

سلام بر بدنهاي غارت شده، سلام بر عترت و خاندان نزديک و خويشاوند، سلام بر جهاد کنندگان در بيابانهاي پهناور. سلام بر دور افتادگان از سرزمين خويش، سلام بر دفن شدگان بدون کفن، سلام بر سرهاي جدا شده‏ي از بدن، سلام بر محتسب شکيبا، سلام بر مظلوم بدون ياور، سلام بر سکنا گزيده در خاک پاکيزه، سلام بر صاحب گنبد رفيع.



 سلام بر سر بريده
 

 
السلام علي من طهره الجليل، السلام علي من افتخر به جبرئيل، السلام علي من ناغاه في المهد ميکائيل، السلام علي من نکثت [نکشت] ذمته، السلام علي من هتکت حرمته، السلام علي من اريق بالظلم دمه، السلام علي المغسل بدم الجراح، السلام علي المجرع بکاسات الرماح، السلام علي المضام المستباح، السلام علي المنحور في الوري، السلام علي من دفته أهل القري. 



سلام بر کسي که خداوند جليل پاکيزه‏اش فرمود، سلام بر کسي که جبرئيل بدو مباهات کرد، سلام بر کسي که ميکائيل در گهواره با او سخن گفت، سلام بر کسي که پيمانش شکسته شد، سلام بر کسي که حرمتش گسسته شد، سلام بر کسي که خونش به ظلم ريخته شد، سلام بر کسي که به خون زخمها غسل داده شد، سلام بر کسي که به جامهاي تيره آب داده شد، سلام بر - کسي که - ستم بر او جايز شمرده شد، سلام بر سر بريده شده در ميهماني [در کنار نهر]، سلام بر کسي که ساکنان قريه‏ها او را دفن کردند.


به جاي اشک برايت خون مي‏گريم
 
فلئن أخرتني الدهور، و عاقني عن نصرک المقدور، و لم أکن لمن حاربک محاربا، و لمن نصب لک العداوة مناصبا، فلأندبنک صباحا و مساء، و لأبکين لک بدل الدموع دما، حسرة عليک، و تأسفا علي مادهاک، و تلهفا حتي أموت بلوعة المصاب، و غصة الاکتياب. 


پس اگر روزگار (ولادت) مرا به تأخير انداخت و مقدرات مرا از ياريت دور کرد، و با کساني که با تو کارزار کردند، کارزار نکردم و با کساني که با تو دشمني کردند نستيزيدم، پس صبح و شام برايت ناله مي‏کنم و به جاي اشک برايت خون مي‏گريم، و به خاطر حسرت بر تو اندوه و تاسف بر آنچه تو را گرفتار کرد و شعله‏ور در سوز و گدازم تا اينکه از بيقراري سختي‏ها و مصيبتها و غصه‏ي اندوهگيني بميرم.
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: "روضه امام زمان عليه السلام در روز عاشورا "

پست توسط محب فاطمه »

امر به معروف و نهي از منکر نمودي

 
أشهد أنک قد أقمت الصلوة [الصلاة] و آتيت الزکاة، و أمرت بالمعروف و نهيت عن المنکر و العدوان و أطعت الله و ما عصيته، و تمسکت به و بحبله فأرضيته و خشيته و راقبته و استجبته [استحييته] و سننت السنن، و أطفأت الفتن، و دعوت الي الرشاد و أوضحت سبل السداد، و جاهدت في الله حق الجهاد.  



شهادت مي‏دهم نماز را به پا داشتي و زکات را پرداختي و به نيکي فرمان دادي و از بدي و ستمکاري بازداشتي و خداوند را فرمان بردي و از او سرپيچي نکردي و به او و ريسمانش چنگ آزيدي،

در نتيجه از او خشنود شدي و از خداوند ترسيدي و او را در نظر گرفتي و او را لبيک گفتي و به روشهايش سلوک نمودي، و آشوبها را فرو نشاندي، و به سوي رشد و هدايت خواندي و راههاي استواري را آشکار کردي و در راه خداوند آن گونه که سزاوار بود، جهاد کردي.

به حجتها و دليلهاي خداوند قيام کردي

 
و کنت لله طائعا، و لجدک محمد صلي الله عليه و آله تابعا، و لقول أبيک سامعا، و الي وصية أخيک مسارعا، و لعماد الدين رافعا، و للطغيان قامعا، و للطغاة [للطغات] مقارعا، و للامة ناصحا، و في غمرات الموت سابحا، و للفساق مکافحا، و بحجج الله قائما، و للأسلام و المسلمين [للمسلمين] راحما، و للحق ناصرا، و عند البلاء صابرا، و للدين کالئا، و عن حوزيه مراميا. 


و تو فرمانبردار خداوند بودي و پيرو جدت محمد صلي الله عليه و اله، و شنواي سخن پدرت بودي و براي اجراي وصيت و سفارش برادرت شتابگر و کوشا بودي،

و پايه‏هاي دين را بلند کردي و سرکشي و طغيان را درهم کوبيدي و آشوبگران و طغيانگران را سخت کوبيدي و براي امت نصيحتگر و در لحظات مرگ ستايشگر و تسبيح کننده بودي و با گناهکاران هرزه درگير شدي و به حجتها و دليلهاي خداوند قيام کردي

و براي اسلام و مسلمانان رحم کننده و براي حق ياور بودي و در هنگام بلا و گرفتاري شکيبايي ورزيدي و براي دين نگهبان، و از محدوده‏ي آيين دفاع کننده بودي.


باران بهاري يتيمان
 
تحوط الهدي و تنصره، و تبسط العدل و تنشره، و تنصر الدين و تظهره و تکف العابث و تزجره، و تأخذ للدني من الشريف، و تساوي في الحکم بين القوي و الضعيف، کنت ربيع الأيتام، و عصمة الأنام، و عز الاسلام، و معدن الاحکام، و حليف الانعام، سالکا طرائق جدک و ابيک، مشبها في الوصية لاخيک.  


هدايت را نگاهداشتي و ياريش کردي و عدل و داد را گستردي و آنرا پراکنده ساختي و آئين را ياري کردي و آشکارش ساختي، و کسي را که دين را بازيچه شمرده بود بازش داشتي و او را راندي و حق پست را از شريف باز ستاندي،

و در حکم ميان توانا و ضعيف مساوات قرار دادي و تو باران بهاري يتيمان و بي پدران بودي و بازدارنده‏ي مردمان (از بدي) و عزت اسلام و گنجينه‏ي احکام و هم پيمان نيکويي، رهرو نيايت و پدرت و در وصيت شبيه برادرت هستي.
تصویر
ارسال پست

بازگشت به “مهدویت (عج)”