مسيحيت در انتظار منجي بشريت
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
مسيحيت در انتظار منجي بشريت
مسيحيت در انتظار منجي بشريت
پاسخ به سؤالاتي از قبيل :
.
>آيا ايمان به ظهور منجي نزد اديان و ملل ديگر نيز وجود دارد؟
>از چه زماني خطوط کلي براي روز موعود جهاني ترسيم شده است؟
>منجي در آيين هندو کيست؟
>منجي در آيين بودا کيست؟
>موعود از ديدگاه زردشتيان کيست؟
>منجي نزد يهود چه کسي است؟
>چرا حضرت مسيح تاکنون زنده مانده است؟
>حکمت مشارکت حضرت مسيح در تشکيل حکومت جهاني چيست؟
>آيا حضرت عيسي به زمين باز ميگردد؟
>حضرت عيسي در کجا فرود خواهد آمد؟
>منجي نزد مسيحيان کيست؟
>ظهور منجي در اناجيل در چه وقتي معين شده است؟
>وسعت حکومت حضرت مهدي چقدر است؟
>اوصاف ياران منجي در اناجيل چيست؟
>آيا در اناجيل به علائم ظهور منجي اشاره شده است؟
>هر يک از صاحبان اديان منجي را از دين خود ميداند راه حل اين اختلاف چيست؟
>چگونه با وجود تحريف در تورات و انجيل به آن دو استشهاد ميشود؟
>چرا قوانين اديان آسماني پيشين به نحو اکمل پياده نشد؟
>چرا در عصر پيامبر اکرم حکومت جهاني توحيدي تحقق نيافت؟
>بعد از ظهور اسلام خطوط کلي براي روز موعود چگونه ترسيم شد؟
با ما همراه باشيد ...
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
آيا ايمان به ظهور منجي نزد اديان و ملل ديگر نيز وجود دارد؟
.
ايمان به ظهور منجي بشريت از وضع موجود و اقامه عدل و داد، فطري بشر است و لذا اين عقيده در هر ملت و ديني وجود دارد.
.
محمّد امين زينالدين ميگويد:
.
«شکي نيست که اعتقاد به اصلاح جامعه از وضعيّت موجود، از ابتداي تاريخ بشر در ذهن مردم وجود داشته است و از عقايد
اختصاصي دين اسلام نيست، زيرا در بين اديان آسماني قبل از ظهور اسلام مشاهده ميکنيم که همگي خبر از وقوع اين حقيقت
دادهاند و حتي صفات مصلح و راهکارهاي اصلاحي او را نيز بيان کردهاند، گرچه نام او را مهدي و دعوت اصلاحي او را به نام مهدويت
نگذاشتهاند... اين عقيده و فکر حتي به اديان ديگر از قبيل زردشتي و برهمني و... نيز سرايت کرده است...». [1] .
.
.
در بين اديان آسماني و آيينهاي شبه ديني و ملتها، ميتوان از اينها نام برد:
.
1 - يهود به بازگشت عزير يا منحاس بن عازر بن هارون اعتقاد دارد.
.
2 - مسيحيت با ايمان به بازگشت عيسيعليه السلام.
.
3 - زردشت با ايمان به بازگشت بهرام شاه.
.
4 - هندوها با ايمان به بازگشت فيشنوا.
.
5 - مجوس با ايمان به بازگشت أوشيدر.
.
6 - بوداييها در انتظار ظهور بودا.
.
و.... [2] .
.
ــــــــــــــــــــــــــ
(1) مع الدكتور احمد امين في حديث المهدي و المهديه ، ص11
(2) الامامة و القيامة ، ص270 و 271؛ العقيده و الشريعة في الاسلام ، ص192
.
ايمان به ظهور منجي بشريت از وضع موجود و اقامه عدل و داد، فطري بشر است و لذا اين عقيده در هر ملت و ديني وجود دارد.
.
محمّد امين زينالدين ميگويد:
.
«شکي نيست که اعتقاد به اصلاح جامعه از وضعيّت موجود، از ابتداي تاريخ بشر در ذهن مردم وجود داشته است و از عقايد
اختصاصي دين اسلام نيست، زيرا در بين اديان آسماني قبل از ظهور اسلام مشاهده ميکنيم که همگي خبر از وقوع اين حقيقت
دادهاند و حتي صفات مصلح و راهکارهاي اصلاحي او را نيز بيان کردهاند، گرچه نام او را مهدي و دعوت اصلاحي او را به نام مهدويت
نگذاشتهاند... اين عقيده و فکر حتي به اديان ديگر از قبيل زردشتي و برهمني و... نيز سرايت کرده است...». [1] .
.
.
در بين اديان آسماني و آيينهاي شبه ديني و ملتها، ميتوان از اينها نام برد:
.
1 - يهود به بازگشت عزير يا منحاس بن عازر بن هارون اعتقاد دارد.
.
2 - مسيحيت با ايمان به بازگشت عيسيعليه السلام.
.
3 - زردشت با ايمان به بازگشت بهرام شاه.
.
4 - هندوها با ايمان به بازگشت فيشنوا.
.
5 - مجوس با ايمان به بازگشت أوشيدر.
.
6 - بوداييها در انتظار ظهور بودا.
.
و.... [2] .
.
ــــــــــــــــــــــــــ
(1) مع الدكتور احمد امين في حديث المهدي و المهديه ، ص11
(2) الامامة و القيامة ، ص270 و 271؛ العقيده و الشريعة في الاسلام ، ص192
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
از چه زماني خطوط کلي براي روز موعود جهاني ترسيم شده است؟
.
ترسيم خطوط کلّي براي روز موعود به شروع خلقت باز ميگردد؛ زيرا اين روز هدف و غرض اساسي براي خلقت است. براي توضيح اين مطلب به نکاتي چند اشاره ميکنيم:
.
1 - براي برپايي حکومت عدل جهاني دو شرط اساسي وجود دارد: يکي شناخت کامل عدل به معناي وسيعش و ديگري آمادگي براي فداکاري در راه پياده کردن عدالت در سطح جهان، بعد از علم و شناخت عدل. بشر اين دو شرط اساسي را از ابتداي خلقت نداشته است، بلکه انبيا متکفّل اين دو امر مهم شده و درصدد تربيت بشر براي رسيدن به آن دو بودهاند.
.
گرچه انبيا در شرط اوّل به موفقيّت رسيده و عدل را به معناي وسيع و همه جانبهاش براي مردم تبيين نمودهاند ولي در طول تاريخ خود نتوانستند شرط دوم را به طور کامل محقق سازند، و اين نه به جهت قصور در انجام وظيفه آنان بوده، بلکه به خاطر قصور يا تقصير از جانب مردم بوده است.
.
2 - انبيا در طول تاريخ بعثت خود مردم را به هدف و غرض اساسي از خلقت بشر که همان رسيدن به حکومت عدل توحيدي است گوشزد ميکردهاند.
.
خداوند متعال ميفرمايد:
.
وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ؛ [1] «در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتيم بندگان شايستهام وراث [حکومت] زمين خواهند شد.»
.
و نيز ميفرمايد:
.
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارِثِينَ؛ [2] «ما ميخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم.» .
.
و نيز ميفرمايد: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَدِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ؛ [3] «او کسي است که رسول خود را با هدايت و دين حقّ فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.»
.
.
3 - براي هيچ يک از انبيا، شرايط اساسي و عمومي براي هدايت کلّ بشر و تشکيل حکومت عدل توحيدي در سطح جهان فراهم نشد، زيرا دو شرط اساسي براي تشکيل چنين حکومتي فراهم نگشت:
.
الف) انبيا گرچه مفهوم عدل کامل و به معناي وسيع آن را براي مردم تفهيم نمودند ولي بشر به آن درجه از فهم و شعور نرسيده است تا به حقيقت آن در سطح گستردهاش پي برده باشد. لذا هدف انبياي سابق بر حضرت موسيعليه السلام، ترسيخ و تثبيت عقيده مردم بوده، و تکاليف شرعي فرعي زيادي نداشتهاند، تا اينکه از زمان حضرت موسيعليه السلام تا عصر بعثت رسول اکرمصلي الله عليه وآله خصوصاً در شريعت اسلام شرايع به صورت تفصيل تبيين شده است.
.
ب)[HIGHLIGHT=#e5e0ec] تاکنون هيچ امّتي به حدّي نرسيدهاست که بتواند در راه پياده شدن حکومت عدل توحيدي جهاني فداکاري تام و تمام داشته باشد.
.
حضرت نوحعليه السلام 950 سال قوم خود را به حقّ و حقيقت دعوت کرد ولي به جز اندکي به او ايمان نياوردند.
.
قوم حضرت ابراهيمعليه السلام به جاي پذيرش دعوتش او را در آتش انداختند. قوم حضرت موسي عليه السلام درخواست او را براي مقابله با حاکمان ظالم فلسطين رد کرده و گفتند:
فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقاتِلا إِنّا ههُنا قاعِدُونَ؛ [4] «تو و خدايت برويد و با آنان بجنگيد ما اينجا نشستهايم.»
.
حواريون حضرت عيسيعليه السلام در قدرت خداوند شک نمودند و به عيسي خطاب کرده، گفتند:
.
يا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّکَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مآئِدَةً مِنَ السَّمآءِ؛ [5] «اي عيسي بن مريم! آيا پروردگارت قدرت دارد که براي ما سفرهاي غذا از آسمان نازل کند.»
.
نتيجه: [HIGHLIGHT=#f2dcdb]گرچه خطوطي کلّي و اساسي روز موعود از ابتداي خلقت ترسيم شده است ولي هنوز شرايط تحقق و پياده شدن آن فراهم نگشته است.
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) انبياء/ 101
(2) قصص/ 5
(3) صف/ 9
(4) مائده / 22
(5) مائده /112
.
ترسيم خطوط کلّي براي روز موعود به شروع خلقت باز ميگردد؛ زيرا اين روز هدف و غرض اساسي براي خلقت است. براي توضيح اين مطلب به نکاتي چند اشاره ميکنيم:
.
1 - براي برپايي حکومت عدل جهاني دو شرط اساسي وجود دارد: يکي شناخت کامل عدل به معناي وسيعش و ديگري آمادگي براي فداکاري در راه پياده کردن عدالت در سطح جهان، بعد از علم و شناخت عدل. بشر اين دو شرط اساسي را از ابتداي خلقت نداشته است، بلکه انبيا متکفّل اين دو امر مهم شده و درصدد تربيت بشر براي رسيدن به آن دو بودهاند.
.
گرچه انبيا در شرط اوّل به موفقيّت رسيده و عدل را به معناي وسيع و همه جانبهاش براي مردم تبيين نمودهاند ولي در طول تاريخ خود نتوانستند شرط دوم را به طور کامل محقق سازند، و اين نه به جهت قصور در انجام وظيفه آنان بوده، بلکه به خاطر قصور يا تقصير از جانب مردم بوده است.
.
2 - انبيا در طول تاريخ بعثت خود مردم را به هدف و غرض اساسي از خلقت بشر که همان رسيدن به حکومت عدل توحيدي است گوشزد ميکردهاند.
.
خداوند متعال ميفرمايد:
.
وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ؛ [1] «در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتيم بندگان شايستهام وراث [حکومت] زمين خواهند شد.»
.
و نيز ميفرمايد:
.
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَي الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الوارِثِينَ؛ [2] «ما ميخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم.» .
.
و نيز ميفرمايد: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدي وَدِينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ المُشْرِکُونَ؛ [3] «او کسي است که رسول خود را با هدايت و دين حقّ فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.»
.
.
3 - براي هيچ يک از انبيا، شرايط اساسي و عمومي براي هدايت کلّ بشر و تشکيل حکومت عدل توحيدي در سطح جهان فراهم نشد، زيرا دو شرط اساسي براي تشکيل چنين حکومتي فراهم نگشت:
.
الف) انبيا گرچه مفهوم عدل کامل و به معناي وسيع آن را براي مردم تفهيم نمودند ولي بشر به آن درجه از فهم و شعور نرسيده است تا به حقيقت آن در سطح گستردهاش پي برده باشد. لذا هدف انبياي سابق بر حضرت موسيعليه السلام، ترسيخ و تثبيت عقيده مردم بوده، و تکاليف شرعي فرعي زيادي نداشتهاند، تا اينکه از زمان حضرت موسيعليه السلام تا عصر بعثت رسول اکرمصلي الله عليه وآله خصوصاً در شريعت اسلام شرايع به صورت تفصيل تبيين شده است.
.
ب)[HIGHLIGHT=#e5e0ec] تاکنون هيچ امّتي به حدّي نرسيدهاست که بتواند در راه پياده شدن حکومت عدل توحيدي جهاني فداکاري تام و تمام داشته باشد.
.
حضرت نوحعليه السلام 950 سال قوم خود را به حقّ و حقيقت دعوت کرد ولي به جز اندکي به او ايمان نياوردند.
.
قوم حضرت ابراهيمعليه السلام به جاي پذيرش دعوتش او را در آتش انداختند. قوم حضرت موسي عليه السلام درخواست او را براي مقابله با حاکمان ظالم فلسطين رد کرده و گفتند:
فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقاتِلا إِنّا ههُنا قاعِدُونَ؛ [4] «تو و خدايت برويد و با آنان بجنگيد ما اينجا نشستهايم.»
.
حواريون حضرت عيسيعليه السلام در قدرت خداوند شک نمودند و به عيسي خطاب کرده، گفتند:
.
يا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّکَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مآئِدَةً مِنَ السَّمآءِ؛ [5] «اي عيسي بن مريم! آيا پروردگارت قدرت دارد که براي ما سفرهاي غذا از آسمان نازل کند.»
.
نتيجه: [HIGHLIGHT=#f2dcdb]گرچه خطوطي کلّي و اساسي روز موعود از ابتداي خلقت ترسيم شده است ولي هنوز شرايط تحقق و پياده شدن آن فراهم نگشته است.
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) انبياء/ 101
(2) قصص/ 5
(3) صف/ 9
(4) مائده / 22
(5) مائده /112
-
- پست: 802
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 1712 بار
- سپاسهای دریافتی: 2245 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
منجي در آيين هندو کيست؟
.
بشارت به ظهور منجي در کتابهاي مقدس هندوها نيز به چشم ميخورد. در کتاب «ماللهند» از کتابهاي مقدس هندوها آمده است:
.
«در اواخر دوره چهارم اهل زمين به فساد کشيده شده و اکثر آنها کافر ميشوند آنان معصيتهاي بزرگ را انجام داده و حاکم آنها افراد پست خواهد بود. مردم در آن روز به گرگها شبيهاند که همديگر را ميدرند و غارت ميکنند. کاهنان و مردان دين فاسد ميشوند و حقّ با دزدان ميشود و افراد باتقوا و زاهد را تحقير ميکنند...
.
در آن زمان «برهمن کلا» يعني مردي شجاع و ديندار ظهور ميکند و زمين را با شمشير برندهاش از مفسدين و پليديها پاک کرده و افراد پاک و طاهر را حفظ خواهد نمود». [1] .
.
.
در کتاب «شاکموني» آمده است:
.
«حکومت و دولت جهاني به دست مردي از ذرّيه سيّد خلايق عالميان «کشن» بزرگ ختم خواهد شد، او کسي است که بر کوههاي شرق و غرب عالم حکومت خواهد کرد... و تمام اديان الهي، يک دين خواهد شد، او که اسمش قائم و عارف باللَّه است، دين خدا را احيا خواهد نمود». [2] .
.
.
و در کتاب «وشن جوک» از کتابهاي هندوها آمده است:
.
«و در آخر الزمان زمين به دست مردي خواهد افتاد که خداوند متعال را دوست دارد و او از خواص بندگان خداست. نام او «فرخنده و خجسته» است. [3] .
.
و در کتاب «باسک» از کتابهاي هندوها آمده است:
.
«دوره آخر الزمان به حکومت حاکم عادلي ختم خواهد شد که رهبر ملائکه و جنّ و انس است. حق با اوست. او بر دريا و خشکي و کوهها سيطره پيدا ميکند واز آنچه در آسمانها و زمين است خبر ميدهد و کسي بزرگتر از او متولد نشده است». [4] .
.
.
در کتاب «أوپانيشاد» آمده است:
.
«اين مظهر (ويشنو) در آخرالزمان ظهور ميکند در حالي که بر اسبي سفيد سوار و به دست او شمشيري برهنه است، و به ماننده ستاره دنبالهدار ميدرخشد و همه افراد پست را به هلاکت ميرساند و زندگي نويني را برپا کرده و طهارت و پاکي را بر ميگرداند». [5] .
.ـ
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ماللهند ، ص321
(2) بشارت العهدين / ص242، بشارة الظهور / ص17
(3) همان / ص272، همان / ص18
(4) بشارة الظهور / ص18
(5) اوپانيشاه/ ص737
.
بشارت به ظهور منجي در کتابهاي مقدس هندوها نيز به چشم ميخورد. در کتاب «ماللهند» از کتابهاي مقدس هندوها آمده است:
.
«در اواخر دوره چهارم اهل زمين به فساد کشيده شده و اکثر آنها کافر ميشوند آنان معصيتهاي بزرگ را انجام داده و حاکم آنها افراد پست خواهد بود. مردم در آن روز به گرگها شبيهاند که همديگر را ميدرند و غارت ميکنند. کاهنان و مردان دين فاسد ميشوند و حقّ با دزدان ميشود و افراد باتقوا و زاهد را تحقير ميکنند...
.
در آن زمان «برهمن کلا» يعني مردي شجاع و ديندار ظهور ميکند و زمين را با شمشير برندهاش از مفسدين و پليديها پاک کرده و افراد پاک و طاهر را حفظ خواهد نمود». [1] .
.
.
در کتاب «شاکموني» آمده است:
.
«حکومت و دولت جهاني به دست مردي از ذرّيه سيّد خلايق عالميان «کشن» بزرگ ختم خواهد شد، او کسي است که بر کوههاي شرق و غرب عالم حکومت خواهد کرد... و تمام اديان الهي، يک دين خواهد شد، او که اسمش قائم و عارف باللَّه است، دين خدا را احيا خواهد نمود». [2] .
.
.
و در کتاب «وشن جوک» از کتابهاي هندوها آمده است:
.
«و در آخر الزمان زمين به دست مردي خواهد افتاد که خداوند متعال را دوست دارد و او از خواص بندگان خداست. نام او «فرخنده و خجسته» است. [3] .
.
و در کتاب «باسک» از کتابهاي هندوها آمده است:
.
«دوره آخر الزمان به حکومت حاکم عادلي ختم خواهد شد که رهبر ملائکه و جنّ و انس است. حق با اوست. او بر دريا و خشکي و کوهها سيطره پيدا ميکند واز آنچه در آسمانها و زمين است خبر ميدهد و کسي بزرگتر از او متولد نشده است». [4] .
.
.
در کتاب «أوپانيشاد» آمده است:
.
«اين مظهر (ويشنو) در آخرالزمان ظهور ميکند در حالي که بر اسبي سفيد سوار و به دست او شمشيري برهنه است، و به ماننده ستاره دنبالهدار ميدرخشد و همه افراد پست را به هلاکت ميرساند و زندگي نويني را برپا کرده و طهارت و پاکي را بر ميگرداند». [5] .
.ـ
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ماللهند ، ص321
(2) بشارت العهدين / ص242، بشارة الظهور / ص17
(3) همان / ص272، همان / ص18
(4) بشارة الظهور / ص18
(5) اوپانيشاه/ ص737
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
منجي در آيين بودا کيست؟
مؤسس آيين بودا شخصي است به نام «سدهارتا جوتوما» معروف به «بودا»، او کسي بود که در نپال متولد شد و بوداييها او را فرزند
خدا ميدانند و معتقدند که در آخر الزمان ظهور کرده، بشريّت را از وضع موجود و گرفتاريها نجات خواهد داد.
آنان ميگويند:
بودا با کامل کردن وظيفه خود با جسدش به آسمان رفته و بار ديگر به زمين باز ميگردد تا صلح و برکت را به مردم بازگرداند .
بوداييها دو مذهب بزرگ دارند:
يکي مذهب شمالي که در حق بودا تا به حدّي غلو کرده او را خداي خود ميدانند.
و ديگري مذهب جنوبي که غلوّشان در حقّ بودا کمتر است. و عمدتاً در منطقه آسياي شرقي ساکنند.
موعود از ديدگاه زردشتيان کيست؟
در کتاب معروف زردشتيان به نام «زند» بعد از آنکه سخن از مقابله و مبارزه ابدي بين ايزدان و اهريمنان به ميان ميآورد، ميگويد:
«در اين هنگام فتح و پيروزي و نصرت از ناحيه ايزدان واقع ميشود و بعد از نصرت و ياري ايزدان و نابودي نسل اهريمنان عالم به سعادت
اصلي خود ميرسد و فرزندان آدم بر کرسي سعادت و برکت خواهند نشست». [1]
جاماسب در کتاب «جاماسبنامه» از زردشت نقل کرده که فرمود:
«مردي از سرزمين تازيان از ذريه هاشم خروج خواهد کرد،او مردي بزرگ سر، با جسمي عظيم، ساقي طولاني، بر دين جدّش و با لشکري
فراوان رو به ايران خواهد نمود، زمين را آباد کرده و آن را پر از عدل و داد خواهد نمود». [2]
در همان کتاب بعد از بشارت به نبوّت رسول اکرمصلي الله عليه وآله ميگويد:
«و از ذريه دختر آن پيامبر که به (خورشيد عالم و شاه زمان) معروف است، مردي به خلافت خواهد رسيد که در دنيا به حکم يزدان
حکم خواهد نمود، او آخرين خليفه آن پيامبر در وسط عالم يعني مکه است، و دولتش تا روز قيامت دوام خواهد داشت...». [3]
در کتاب «زند بهمن يسن» شرح کتاب «اوستا» کلام جاماسب را از قول استادش زردشت اين چنين نقل ميکند:
«قبل از ظهور سوشيانس خلف وعده، دروغ، بيديني و بي بند و باري در عالم گسترش مييابد، مردم از خداوند دور شده و ظلم و فساد
عالم را فرا ميگيرد. اين امور، احوال عالم را دگرگون کرده و زمينه را براي ظهور منجي جهاني فراهم ميآورد و علائمي که هنگام ظهور
اتفاق ميافتد عبارت است از حادثه عجيب و غريبي در آسمان ظاهر ميشود که دلالت بر آمدن «خردشهر ايزد» دارد.
ملائکه از طرف مشرق و مغرب به اذن او فرستاده ميشوند تا خبرها و اعلانها را به عالم برسانند...». [4]
و نيز در کتاب «زند بهمن يسن» ميخوانيم:
«... و بعد از آن، سوشيانس عالم را پاک خواهد نمود، آن گاه قيامت برپا خواهد شد». [5]
در همان کتاب در تفسير کلمه سوشيانس آمده است:
«سوشيانس آخرين کسي است که ميآيد و زردشت را در عالم نجات خواهد داد». [6]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بشارت العهدين ، ص237 و 238، و بشارة الظهور ، ص34
(2) بشارت العهدين ، ص222 و 223
(3) بشارت العهدين ، ص237، بشارة الظهور ،ص20
(4) جاماسب نامه ، ص25
(5) زند بهم يسن، ص19
(6)همان ،ص150
منجي در آيين بودا کيست؟
مؤسس آيين بودا شخصي است به نام «سدهارتا جوتوما» معروف به «بودا»، او کسي بود که در نپال متولد شد و بوداييها او را فرزند
خدا ميدانند و معتقدند که در آخر الزمان ظهور کرده، بشريّت را از وضع موجود و گرفتاريها نجات خواهد داد.
آنان ميگويند:
بودا با کامل کردن وظيفه خود با جسدش به آسمان رفته و بار ديگر به زمين باز ميگردد تا صلح و برکت را به مردم بازگرداند .
بوداييها دو مذهب بزرگ دارند:
يکي مذهب شمالي که در حق بودا تا به حدّي غلو کرده او را خداي خود ميدانند.
و ديگري مذهب جنوبي که غلوّشان در حقّ بودا کمتر است. و عمدتاً در منطقه آسياي شرقي ساکنند.
موعود از ديدگاه زردشتيان کيست؟
در کتاب معروف زردشتيان به نام «زند» بعد از آنکه سخن از مقابله و مبارزه ابدي بين ايزدان و اهريمنان به ميان ميآورد، ميگويد:
«در اين هنگام فتح و پيروزي و نصرت از ناحيه ايزدان واقع ميشود و بعد از نصرت و ياري ايزدان و نابودي نسل اهريمنان عالم به سعادت
اصلي خود ميرسد و فرزندان آدم بر کرسي سعادت و برکت خواهند نشست». [1]
جاماسب در کتاب «جاماسبنامه» از زردشت نقل کرده که فرمود:
«مردي از سرزمين تازيان از ذريه هاشم خروج خواهد کرد،او مردي بزرگ سر، با جسمي عظيم، ساقي طولاني، بر دين جدّش و با لشکري
فراوان رو به ايران خواهد نمود، زمين را آباد کرده و آن را پر از عدل و داد خواهد نمود». [2]
در همان کتاب بعد از بشارت به نبوّت رسول اکرمصلي الله عليه وآله ميگويد:
«و از ذريه دختر آن پيامبر که به (خورشيد عالم و شاه زمان) معروف است، مردي به خلافت خواهد رسيد که در دنيا به حکم يزدان
حکم خواهد نمود، او آخرين خليفه آن پيامبر در وسط عالم يعني مکه است، و دولتش تا روز قيامت دوام خواهد داشت...». [3]
در کتاب «زند بهمن يسن» شرح کتاب «اوستا» کلام جاماسب را از قول استادش زردشت اين چنين نقل ميکند:
«قبل از ظهور سوشيانس خلف وعده، دروغ، بيديني و بي بند و باري در عالم گسترش مييابد، مردم از خداوند دور شده و ظلم و فساد
عالم را فرا ميگيرد. اين امور، احوال عالم را دگرگون کرده و زمينه را براي ظهور منجي جهاني فراهم ميآورد و علائمي که هنگام ظهور
اتفاق ميافتد عبارت است از حادثه عجيب و غريبي در آسمان ظاهر ميشود که دلالت بر آمدن «خردشهر ايزد» دارد.
ملائکه از طرف مشرق و مغرب به اذن او فرستاده ميشوند تا خبرها و اعلانها را به عالم برسانند...». [4]
و نيز در کتاب «زند بهمن يسن» ميخوانيم:
«... و بعد از آن، سوشيانس عالم را پاک خواهد نمود، آن گاه قيامت برپا خواهد شد». [5]
در همان کتاب در تفسير کلمه سوشيانس آمده است:
«سوشيانس آخرين کسي است که ميآيد و زردشت را در عالم نجات خواهد داد». [6]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) بشارت العهدين ، ص237 و 238، و بشارة الظهور ، ص34
(2) بشارت العهدين ، ص222 و 223
(3) بشارت العهدين ، ص237، بشارة الظهور ،ص20
(4) جاماسب نامه ، ص25
(5) زند بهم يسن، ص19
(6)همان ،ص150
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
منجي نزد يهود چه کسي است؟
با مراجعه به کتابهاي مقدس يهود پي ميبريم که اشارات و تصريحات فراواني به مسأله موعود جهاني شده است.
و از جمله کتابهايي که در آنها به اين موضوع اشاره شده:
کتاب دانيال نبي، حجّي نبي، صفيناي نبي، اشعياي نبي و زبور داوود است.
لذا در قرآن کريم ميخوانيم:
وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ؛ [1]
«و به تحقيق در زبور بعد از ذکر نوشتيم که همانا زمين را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.»
در زبور داوود ميخوانيم:
«بار خدايا! حکومت خود را به ملک ببخش و عدالتت را به فرزند مَلِک عطا فرما تا به نيکي بين مردم حکم کرده و بر افتادگان
انصاف دهد... تمام پادشاهان بر او خضوع کرده و همه ملتها خدمتگذار او گردند...». [2] . (1) ، آيه 105
(2) مقدس، عهد قديم ، مزامير ، مزمور 72، ص 1210ـ1212، رقم 1 ـ 7
منجي نزد يهود چه کسي است؟
با مراجعه به کتابهاي مقدس يهود پي ميبريم که اشارات و تصريحات فراواني به مسأله موعود جهاني شده است.
و از جمله کتابهايي که در آنها به اين موضوع اشاره شده:
کتاب دانيال نبي، حجّي نبي، صفيناي نبي، اشعياي نبي و زبور داوود است.
لذا در قرآن کريم ميخوانيم:
وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ؛ [1]
«و به تحقيق در زبور بعد از ذکر نوشتيم که همانا زمين را بندگان صالح من به ارث خواهند برد.»
در زبور داوود ميخوانيم:
«بار خدايا! حکومت خود را به ملک ببخش و عدالتت را به فرزند مَلِک عطا فرما تا به نيکي بين مردم حکم کرده و بر افتادگان
انصاف دهد... تمام پادشاهان بر او خضوع کرده و همه ملتها خدمتگذار او گردند...». [2] . (1) ، آيه 105
(2) مقدس، عهد قديم ، مزامير ، مزمور 72، ص 1210ـ1212، رقم 1 ـ 7
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
چرا حضرت مسيح تاکنون زنده مانده است؟
حکمت بقا و زنده ماندن حضرت مسيحعليه السلام تاکنون بر حسب آنچه که عقول ما درک ميکند اموري است:
1 - در حضرت عيسيعليه السلام خصوصياتي يافت ميشود که در ساير انبيا نبوده است، از قبيل ولادت بدون پدر، زنده کردن مردگان، به آسمانها رفتن و ديگر خصوصيات.
2 - زنده بودن و بقاي او برهان و دليل و شاهدي بر غيبت امام مهديعليه السلام خواهد بود، زيرا بقاي مسيح با عمري بيش
ازدو هزار سال، دليلي بر امکان وجود و حيات حضرت مهديعليه السلام در کمتر از اين مقدار سال است، همان حکمتي که در روايات براي طول عمر حضرت خضر بيان شده است.
شيخ صدوقرحمه الله در «کمال الدين» به سند خود از امام صادقعليه السلام نقل ميکند که فرمود: «... بلي، إنّ اللَّه تبارک وتعالي لمّا کان في سابق علمه أن يقدّر من عمر القائمعليه السلام في أيام غيبته ما يقدّر، وعلم ما يکون من إنکار عباده بمقدار ذلک العمر في الطول، طوّل عمر العبد الصالح في غير سبب يوجب ذلک إلاّ لعلّة الاستدلال به علي عمر القائمعليه السلام وليقطع بذلک حجة المعاندين لئلاّ يکون للناس علي اللَّه حجة» ؛ [1] «... آري، از آنجا که در علم سابق خداوند مقدّر شده بود که عمر قائمعليه السلام را در ايام غيبتش طولاني ميگرداند و ميدانست که اين مقدار طول عمر را بندگانش انکار ميکنند، لذا عمر بنده صالحش را تنها به جهت استدلال و شاهد آوردن عمر قائمعليه السلام طولاني کرد، و تا اينکه حجت و دليل معاندين قطع گردد و براي مردم حجت و استدلالي بر خدا نباشد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)كمال الدين ، ص 357، ح53، الغيبة الطوسي ، ص172، ح129، بحارالانوار ، ج51، ص222
چرا حضرت مسيح تاکنون زنده مانده است؟
حکمت بقا و زنده ماندن حضرت مسيحعليه السلام تاکنون بر حسب آنچه که عقول ما درک ميکند اموري است:
1 - در حضرت عيسيعليه السلام خصوصياتي يافت ميشود که در ساير انبيا نبوده است، از قبيل ولادت بدون پدر، زنده کردن مردگان، به آسمانها رفتن و ديگر خصوصيات.
2 - زنده بودن و بقاي او برهان و دليل و شاهدي بر غيبت امام مهديعليه السلام خواهد بود، زيرا بقاي مسيح با عمري بيش
ازدو هزار سال، دليلي بر امکان وجود و حيات حضرت مهديعليه السلام در کمتر از اين مقدار سال است، همان حکمتي که در روايات براي طول عمر حضرت خضر بيان شده است.
شيخ صدوقرحمه الله در «کمال الدين» به سند خود از امام صادقعليه السلام نقل ميکند که فرمود: «... بلي، إنّ اللَّه تبارک وتعالي لمّا کان في سابق علمه أن يقدّر من عمر القائمعليه السلام في أيام غيبته ما يقدّر، وعلم ما يکون من إنکار عباده بمقدار ذلک العمر في الطول، طوّل عمر العبد الصالح في غير سبب يوجب ذلک إلاّ لعلّة الاستدلال به علي عمر القائمعليه السلام وليقطع بذلک حجة المعاندين لئلاّ يکون للناس علي اللَّه حجة» ؛ [1] «... آري، از آنجا که در علم سابق خداوند مقدّر شده بود که عمر قائمعليه السلام را در ايام غيبتش طولاني ميگرداند و ميدانست که اين مقدار طول عمر را بندگانش انکار ميکنند، لذا عمر بنده صالحش را تنها به جهت استدلال و شاهد آوردن عمر قائمعليه السلام طولاني کرد، و تا اينکه حجت و دليل معاندين قطع گردد و براي مردم حجت و استدلالي بر خدا نباشد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)كمال الدين ، ص 357، ح53، الغيبة الطوسي ، ص172، ح129، بحارالانوار ، ج51، ص222
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
حکمت مشارکت حضرت مسيح در تشکيل حکومت جهاني چيست؟
شرکت حضرت مسيحعليه السلام در تشکيل حکومت عدل توحيدي جهاني و مساعدت حضرت مهديعليه السلام در اين امر مهم جهاتي دارد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
1 - از آنجا که مسيحيان جماعت زيادي را از مردم عالم تشکيل ميدهند، لذا با نزول او از آسمان و مشاهده معجزه از او، ايمان آورده و در حقيقت به جهت پيروي و اقتداي او به حضرت مهديعليه السلام، مسيحيان نيز تسليم حضرت مهدي (عج) ميشوند.
2 - در نتيجه جهت اوّل، فتح و پيروزي حضرت بر عالم سريعتر و آسانتر خواهد شد، و لذا به جهت ايمان مسيحيان به امام مهديعليه السلام بدون جنگ و خونريزي بخش عظيمي از عالم تحت اختيار حضرت قرار خواهد گرفت.
آيا حضرت عيسي به زمين باز ميگردد؟ مطابق نصّ آيات قرآن و اناجيل، حضرت عيسيعليه السلام به آسمانها رفت و در پايان تاريخ به زمين باز ميگردد. در انجيل يوحنّا ميخوانيم: «از من شنيديد که به شما گفتم: من ميروم و دوباره به سوي شما باز ميگردم». [1] در قرآن نيز به نزول حضرت عيسيعليه السلام اشاره شده است:
1 - خداوند متعال ميفرمايد: وَيُکَلِّمُ النّاسَ فِي المَهْدِ وَکَهْلاً؛ [2] «و او [عيسي] در گهواره و هنگام پيري با مردم سخن ميگويد.»
ميدانيم که حضرت عيسيعليه السلام هنگام سي سالگي به آسمانها رفت، پس مقصود به پيري همان زمان نزول او از آسمان در آخر الزمان است.
2 - و نيز خداوند ميفرمايد: وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الکِتابِ إِلّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ القِيامَةِ يَکُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً؛ [3] «و هيچ يک از اهل کتاب نيست مگر اينکه پيش از مرگش به او [مسيح] ايمان ميآورد و روز قيامت بر آنها گواه خواهد بود.»
ضمير در «به» و «موته» به حضرت عيسيعليه السلام باز ميگردد. از اين آيه به خوبي استفاده ميشود که حضرت عيسي در آخرالزمان از آسمان نزول کرده و مردم به او ايمان خواهند آورد. [4]
3. و نيز ميفرمايد: وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها؛ [5] «و همانا عيسي نشانه روشني براي قيامت است پس در آن شک نداشته باشيد.» [6] .
و نيز روايات شيعه و سنّي به نزول حضرت عيسي اشاره کرده است:
بخاري به سند خود از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود: «کيف انتم إذا نزل ابن مريم فيکم وامامکم منکم»؛[7] «شما را چه ميشود هنگامي که فرزند مريم در ميان شما فرود آمده در حالي که امام شما از بين شماست.»
شيخ صدوقرحمه الله به سندش از محمّد بن مسلم ثقفي نقل کرده که از امام باقرعليه السلام شنيدم که ميفرمود:
«القآئم منّا منصور بالرعب... وينزل روح اللَّه عيسي بن مريم، فيصلّي خلفه» ؛ [8]
«قائم از ماست که با رعب و وحشت [که در قلوب مردم ميافتد] ياري خواهد شد... و روح اللَّه عيسي بن مريم فرود آمده
و پشت سر او به نماز خواهد ايستاد.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)كتاب مقدس ، عهد جديد ، انجيل يوحنا ، ص339، رقم 28-30
(2) عمران ، ص 46 (3)نساء ، ص159 (4) صحيح بخاري ، ج4، ص143، در المنثور ، ج2، ص241
(5) ، آيه 61
(6) البيان ، ج25، ص115، البحر المحيط ، ج9 ، ص 386 (7)صحيح بخاري ، ج4، ص123
(8)كمال الدين ، ص331، ح16
حکمت مشارکت حضرت مسيح در تشکيل حکومت جهاني چيست؟
شرکت حضرت مسيحعليه السلام در تشکيل حکومت عدل توحيدي جهاني و مساعدت حضرت مهديعليه السلام در اين امر مهم جهاتي دارد که به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
1 - از آنجا که مسيحيان جماعت زيادي را از مردم عالم تشکيل ميدهند، لذا با نزول او از آسمان و مشاهده معجزه از او، ايمان آورده و در حقيقت به جهت پيروي و اقتداي او به حضرت مهديعليه السلام، مسيحيان نيز تسليم حضرت مهدي (عج) ميشوند.
2 - در نتيجه جهت اوّل، فتح و پيروزي حضرت بر عالم سريعتر و آسانتر خواهد شد، و لذا به جهت ايمان مسيحيان به امام مهديعليه السلام بدون جنگ و خونريزي بخش عظيمي از عالم تحت اختيار حضرت قرار خواهد گرفت.
آيا حضرت عيسي به زمين باز ميگردد؟ مطابق نصّ آيات قرآن و اناجيل، حضرت عيسيعليه السلام به آسمانها رفت و در پايان تاريخ به زمين باز ميگردد. در انجيل يوحنّا ميخوانيم: «از من شنيديد که به شما گفتم: من ميروم و دوباره به سوي شما باز ميگردم». [1] در قرآن نيز به نزول حضرت عيسيعليه السلام اشاره شده است:
1 - خداوند متعال ميفرمايد: وَيُکَلِّمُ النّاسَ فِي المَهْدِ وَکَهْلاً؛ [2] «و او [عيسي] در گهواره و هنگام پيري با مردم سخن ميگويد.»
ميدانيم که حضرت عيسيعليه السلام هنگام سي سالگي به آسمانها رفت، پس مقصود به پيري همان زمان نزول او از آسمان در آخر الزمان است.
2 - و نيز خداوند ميفرمايد: وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الکِتابِ إِلّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ القِيامَةِ يَکُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً؛ [3] «و هيچ يک از اهل کتاب نيست مگر اينکه پيش از مرگش به او [مسيح] ايمان ميآورد و روز قيامت بر آنها گواه خواهد بود.»
ضمير در «به» و «موته» به حضرت عيسيعليه السلام باز ميگردد. از اين آيه به خوبي استفاده ميشود که حضرت عيسي در آخرالزمان از آسمان نزول کرده و مردم به او ايمان خواهند آورد. [4]
3. و نيز ميفرمايد: وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها؛ [5] «و همانا عيسي نشانه روشني براي قيامت است پس در آن شک نداشته باشيد.» [6] .
و نيز روايات شيعه و سنّي به نزول حضرت عيسي اشاره کرده است:
بخاري به سند خود از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود: «کيف انتم إذا نزل ابن مريم فيکم وامامکم منکم»؛[7] «شما را چه ميشود هنگامي که فرزند مريم در ميان شما فرود آمده در حالي که امام شما از بين شماست.»
شيخ صدوقرحمه الله به سندش از محمّد بن مسلم ثقفي نقل کرده که از امام باقرعليه السلام شنيدم که ميفرمود:
«القآئم منّا منصور بالرعب... وينزل روح اللَّه عيسي بن مريم، فيصلّي خلفه» ؛ [8]
«قائم از ماست که با رعب و وحشت [که در قلوب مردم ميافتد] ياري خواهد شد... و روح اللَّه عيسي بن مريم فرود آمده
و پشت سر او به نماز خواهد ايستاد.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)كتاب مقدس ، عهد جديد ، انجيل يوحنا ، ص339، رقم 28-30
(2) عمران ، ص 46 (3)نساء ، ص159 (4) صحيح بخاري ، ج4، ص143، در المنثور ، ج2، ص241
(5) ، آيه 61
(6) البيان ، ج25، ص115، البحر المحيط ، ج9 ، ص 386 (7)صحيح بخاري ، ج4، ص123
(8)كمال الدين ، ص331، ح16
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
حضرت عيسي در کجا فرود خواهد آمد؟
از روايات استفاده ميشود که مکان نزول حضرت مسيح در آخرالزمان سرزمين دمشق است.
طبراني به سند خود از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود:
«ينزل عيسي بن مريمعليه السلام عند المنارة البيضاء شرقي دمشق» ؛ [1]
«عيسي بن مريم کنار مناره سفيد قسمت شرق در سرزمين دمشق فرود خواهد آمد.»
ابن کثير ميگويد:
«مسيح دجال خروج ميکند، آن گاه مسيح از آسمان بر زمين فرود ميآيد و محلّ فرود او کنار مناره سفيد شرقي در دمشق
هنگام نماز صبح است». [2] .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)المعجم الكبير ، ج1 ، ص217
(2)الفتن و الملاحم ، ص172
حضرت عيسي در کجا فرود خواهد آمد؟
از روايات استفاده ميشود که مکان نزول حضرت مسيح در آخرالزمان سرزمين دمشق است.
طبراني به سند خود از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود:
«ينزل عيسي بن مريمعليه السلام عند المنارة البيضاء شرقي دمشق» ؛ [1]
«عيسي بن مريم کنار مناره سفيد قسمت شرق در سرزمين دمشق فرود خواهد آمد.»
ابن کثير ميگويد:
«مسيح دجال خروج ميکند، آن گاه مسيح از آسمان بر زمين فرود ميآيد و محلّ فرود او کنار مناره سفيد شرقي در دمشق
هنگام نماز صبح است». [2] .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1)المعجم الكبير ، ج1 ، ص217
(2)الفتن و الملاحم ، ص172
-
- پست: 2503
- تاریخ عضویت: جمعه ۱۱ آبان ۱۳۸۶, ۳:۰۶ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 7581 بار
- سپاسهای دریافتی: 6236 بار
- تماس:
Re: مسيحيت در انتظار منجي بشريت
به نام خدا
منجي نزد مسيحيان کيست؟
حضرت مسيح عليه السلام مبعوث شد تا مردم را بشارت دهد. کلمه «انجيل» از لغت يوناني گرفته شده و به معناي «خبر خوش» و
بشارت به رهايي آمده است.
اين بشارت همان قيام ملکوت خداوند و يا به تعبير ديگري ميتوان از آن به حکومت توحيدي در سطح کره زمين ياد نمود.
در کتاب مقّدس ميخوانيم:
«بر من واجب است تا تمام شهرها را به ملکوت خدا بشارت دهم و براي اين امر فرستاده شدهام». [1] .
در انجيل متّي آمده است:
«حضرت عيسي در جميع شهرها و دهات سير ميکرد و در مجامع آنها مردم را تعليم و به ملکوت بشارت ميداد». [2] .
در کلمات حضرت مسيح کلمه «فرزند انسان» زياد به چشم ميخورد، در انجيل متّي آمده است:
«به حقّ ميگويم که از ميان حاضرين در اين مکان کساني هستند که مرگ را نميچشند تا اينکه فرزند انسان را مشاهده نموده که د
ر ملکوتش ميآيد». [3] .
و نيز ميخوانيم:
«همان گونه که برق از مشرق طلوع کرده و همه را روشن ميکند آمدن فرزند انسان نيز اين چنين است». [4] .
و نيز ميخوانيم:
«به همين جهت آماده باشيد، در ساعتي که انتظار آن را نميکشيد فرزند انسان خواهد آمد». [5] .
مقصود از «فرزند انسان» کيست؟
مسيحيان درصدد آن هستند که بر حضرت مسيح منطبق سازند، ولي از قرائن و شواهد موجود استفاده ميشود که مقصود از
«فرزند انسان» شخصي غير از مسيح است که همان حضرت مهديعليه السلام باشد:
الف) در انجيل يوحنا از حضرت مسيح ميخوانيم: «من طالب مجد و عظمت خود نيستم در آنجا کسي است که آن را ميطلبد و
حکم ميکند». [6] .
ب) از عباراتي که در انجيل متّي آمده به خوبي استفاده ميشود که «فرزند انسان» در آن عبارات غير از حضرت مسيح است که در
آخر الزمان به جهت پياده کردن ملکوت خداوند ظهور کرده و عيسي بن مريم او را متابعت و مشايعت خواهد نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) كتاب مقدس ، عهد جديد ، ص205، رقم 43
(2) انجيل متي ، 35/62//9
(3) كتاب مقدس ، عهد جديد، انجيل متي ، ص82ـ 83، رقم 13 ـ 28
(4) همان ، ص104، رقم 27
(5) همان 44 / 105 / 24
(6) همان، انجيل يوحنا، ص317، رقم 50
منجي نزد مسيحيان کيست؟
حضرت مسيح عليه السلام مبعوث شد تا مردم را بشارت دهد. کلمه «انجيل» از لغت يوناني گرفته شده و به معناي «خبر خوش» و
بشارت به رهايي آمده است.
اين بشارت همان قيام ملکوت خداوند و يا به تعبير ديگري ميتوان از آن به حکومت توحيدي در سطح کره زمين ياد نمود.
در کتاب مقّدس ميخوانيم:
«بر من واجب است تا تمام شهرها را به ملکوت خدا بشارت دهم و براي اين امر فرستاده شدهام». [1] .
در انجيل متّي آمده است:
«حضرت عيسي در جميع شهرها و دهات سير ميکرد و در مجامع آنها مردم را تعليم و به ملکوت بشارت ميداد». [2] .
در کلمات حضرت مسيح کلمه «فرزند انسان» زياد به چشم ميخورد، در انجيل متّي آمده است:
«به حقّ ميگويم که از ميان حاضرين در اين مکان کساني هستند که مرگ را نميچشند تا اينکه فرزند انسان را مشاهده نموده که د
ر ملکوتش ميآيد». [3] .
و نيز ميخوانيم:
«همان گونه که برق از مشرق طلوع کرده و همه را روشن ميکند آمدن فرزند انسان نيز اين چنين است». [4] .
و نيز ميخوانيم:
«به همين جهت آماده باشيد، در ساعتي که انتظار آن را نميکشيد فرزند انسان خواهد آمد». [5] .
مقصود از «فرزند انسان» کيست؟
مسيحيان درصدد آن هستند که بر حضرت مسيح منطبق سازند، ولي از قرائن و شواهد موجود استفاده ميشود که مقصود از
«فرزند انسان» شخصي غير از مسيح است که همان حضرت مهديعليه السلام باشد:
الف) در انجيل يوحنا از حضرت مسيح ميخوانيم: «من طالب مجد و عظمت خود نيستم در آنجا کسي است که آن را ميطلبد و
حکم ميکند». [6] .
ب) از عباراتي که در انجيل متّي آمده به خوبي استفاده ميشود که «فرزند انسان» در آن عبارات غير از حضرت مسيح است که در
آخر الزمان به جهت پياده کردن ملکوت خداوند ظهور کرده و عيسي بن مريم او را متابعت و مشايعت خواهد نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) كتاب مقدس ، عهد جديد ، ص205، رقم 43
(2) انجيل متي ، 35/62//9
(3) كتاب مقدس ، عهد جديد، انجيل متي ، ص82ـ 83، رقم 13 ـ 28
(4) همان ، ص104، رقم 27
(5) همان 44 / 105 / 24
(6) همان، انجيل يوحنا، ص317، رقم 50