اشتباه علمی کتاب مقدس در حرکت زمین

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 16
تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۶, ۶:۲۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 4 بار
سپاس‌های دریافتی: 11 بار

اشتباه علمی کتاب مقدس در حرکت زمین

پست توسط tabatabay »

[External Link Removed for Guests]



[External Link Removed for Guests]




کوپرنیک(کپرنیک ، کوپرنیکوس ، Copernicus ، به لهستانی Mikołaj Kopernik و بهآلمانی Nikolaus Kopernikus) اخترشناس برجسته قرن شانزدهم میلادی که پیشترخود کشیش بود ،‌ کشفیات جالب توجهی در زمینه اخترشناسی داشت ؛‌ اما از ترستکفیر شدن و در نتیجه سوزانده شدن در دادگاه تفتیش عقاید جرأت ابرازنظریات خود را نداشت (دادگاه تفتیش عقاید بعدها نام خود را به اداره تجمعبرای علوم اعتقادی تغییر داد و پاپ بندیکت شانزدهم با نام اصلی ژوزف آلوسراتزینگر که اهل آلمان است، پیش از این که پاپ شود و زمانی که [External Link Removed for Guests] بود ، مدتی مسئول همین اداره بود. در این اداره بین یک تا ده میلیون انسان زنده زنده سوزانده شدند.).

کوپرنیک فهمیده بود که زمین محور چرخش کیهانی نبوده و آنچه [External Link Removed for Guests] گفته ، صحیح نیست. کلیسا پیوسته بر دیدگاه [External Link Removed for Guests] مبنی بر سکون زمین و حرکت خورشید به آیات زیر استناد می‌کرد و صاحب هر نظر مخالفی را همراه با آثارش ، زنده زنده در آتش می‌سوزاند:

[External Link Removed for Guests]

نظریه زمین مرکزی کتاب مقدس
پیدایش ،‌ ۱ : ۱ در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید. ۲ و زمین تهی وبایر بود…۶ و خدا گفت: “فلکی باشد در میان آبها و آبها را از آبها جداکند.” ۷ و خدا فلک را بساخت و آبهای زیر فلک را از آبهای بالای فلک جداکرد. و چنین شد. ۸ و خدا فلک را آسمان نامید. … ۹ و خدا گفت: “آبهای زیرآسمان در یکجا جمع شود و خشکی ظاهر گردد.” و چنین شد. ۱۰ و خدا خشکی رازمین نامید و اجتماع آبها را دریا نامید. …۱۴ و خدا گفت: “نیرها در فلکآسمان باشند تا روز را از شب جدا کنند و برای آیات و زمانها و روزها وسالها باشند. ۱۵ و نیرها در فلک آسمان باشند تا بر زمین روشنایی دهند.” وچنین شد. ۱۶ و خدا دو نیر بزرگ ساخت نیر اعظم را برای سلطنت روز و نیراصغر را برای سلطنت شب و ستارگان را. ۱۷ و خدا آنها را در فلک آسمان گذاشتتا بر زمین روشنایی دهند ۱۸ و تا سلطنت نمایند بر روز و بر شب و روشناییرا از تاریکی جدا کنند. و خدا دید که نیکوست … .
جامعه ۱ : ۳ انسان را از تمامی مشقّتش که زیر آسمان میکشد چه منفعتاست؟ ۴ یک طبقه میروند و طبقة دیگر میآیند و زمین تا به ابد پایدارمیماند. ۵ آفتاب طلوع میکند و آفتاب غروب میکند و به جایی که از آن طلوعنمود می‌شتابد. ۶ باد بطرف جنوب میرود و بطرف شمال دور میزند دورزناندورزنان میرود و باد به مدارهای خود برمیگردد.
یوشع ۱۰ : ۱۲ آنگاه یوشع در روزیکه یهُوَه اَموریان را پیش بنی‌اسرائیلتسلیم کرد به یهُوَه در حضور بنی‌اسرائیل تکلم کرده گفت: “ای آفتاب برجبعون بایست و تو ای ماه بر وادی ایلُون.” ۱۳ پس آفتاب ایستاد و ماه توقفنمود تا قوم از دشمنان خود انتقام گرفتند. مگر این در کتاب یاشِر مکتوبنیست که آفتاب در میان آسمان ایستاد و قریب به تمامی روز به فرو رفتنتعجیل نکرد. (بدین معنا که آفتاب و ماه وظیفه دارند گرد زمین بچرخند وزمین ساکن است اما با فرمان یوشع مدتی گردش فلک به دور زمین متوقف شد.)
مزامیر ۱۹ : ۱ آسمان جلال خدا را بیان میکند و فلک از عمل دستهایش خبرمیدهد. ۲ روز سخن میراند تا روز و شب معرفت را اعلان میکند تا شب. ۳ سخننیست و کلامی نی و آواز آنها شنیده نمیشود. ۴ قانون آنها در تمام جهانبیرون رفت و بیان آنها تا اقصای ربع مسکون. ۵ خیمه ای برای آفتاب در آنهاقرار دارد و او مثل داماد از حجله خود بیرون میآید و مثل پهلوان از دویدندر میدان شادی میکند. ۶ خروجش از کرانه آسمان است و مدارش تا به کرانهدیگر و هیچ چیز از حرارتش مستور نیست.
مزامیر ۹۳ : ۱ یهُوَه سلطنت را گرفته و خود را به جلال آراسته و کمر خودرا به قوت بسته است. ربع مسکون (کره زمین) نیز پایدار گردیده است و جنبشنخواهد خورد. ۲ تخت تو از ازل پایدار شده است و تو از قدیم هستی.
مزامیر ۱۰۴ : ۱ ای جان من یهُوَه را متبارک بخوان! ای یهُوَه خدای من توبینهایت عظیم هستی! به عزّت و جلال ملبس هستی. ۲ خویشتن را به نور مثل رداپوشانیده ای. آسمانها را مثل پرده پهن ساخته ای. ۳ آنکه غرفات خود را برآبها بنا کرده است و ابرها را مرکب خود نموده و بر بالهای باد میخرامد ۴فرشتگان خود را بادها میگرداند و خادمان خود را آتش مشتعل ۵ که زمین را براساسش استوار کرده تا جنبش نخورد تا ابدالآباد. ۶ آنرا به لجه ها مثل رداپوشانیده ای که آبها بر کوهها ایستاده اند.
همان گونه که می بینید ، کتاب مقدس در آیات فوق در برخی صراحتا و در برخیتاویلا ،‌ بر زمین محور بودن ، چرخش کیهانی دلالت می کند. این همان چیزیاست که با یافته های علمی که از زمان [External Link Removed for Guests]آغاز شد ، مخالفت داشت. در ابتدا کسی از ترس سوزانده شدن ، جرات نداشتنظریات علمی خود بر خلاف کتاب مقدس اعلام کند. به طوری که وقتی نظریه [External Link Removed for Guests]دهان به دهان منتشر شد (وی از ترس کتاب خود را در زمان احتضارش چاپ ومنتشر کرد) ، اربابان کلیسا به شدت از نظریه او خشمگین شدند. به طوری کهحتی مارتین لوتر Martin Luther (بنیانگذار Lutherien و مدعی اصلاحات دینی)، نیز از نظریه کوپرنیک بر آشفت و نوشت: مردم سخنان طالع بین نوخاسته ایرا استماع می کنند که می کوشد نشان دهد که زمین می چرخد ، نه قبه فلکی وخورشید و ماه. گویا هر کس بخواهد خود را زیرک جلوه دهد باید برای خوددستگاهی اختراع کند که از همه دستگاه ها ی گذشته بهتر باشد. این احمق میخواهد که علم نجوم را به کلی زیر و رو کند. اما [External Link Removed for Guests] به ما می گوید که یوشع به خورشید فرمان داد تا بی حرکت بایستد ، نه به زمین. (راسل ، ج۲ ، ص ۷۳۰)
ژان کالون (بنیانگذار Calviniste) نیز می گوید: کیست که جرات کند حکم کوپرنیک را به جای حکم روح القدس قرار دهد؟ (راسل ، ج۲ ، ص ۷۳۰)
جالب اینجاست که بدانید نظریه غیر بطلمیوسی [External Link Removed for Guests]از مکتب مراغه و از دانشمندان مسلمان گرفته شده است. این را هم مامسلمانان ادعا نمی کنیم. پروفسور کندی مورخ شهیر و از اساتید دانشگاهکمبریج که خود مسیحی است ، مستندات این حقیقت را ارائه نموده است.راهکارهای هندسی کپرنیک و مدل وی از کتاب های منجمان مسلمان برگرفته شده.قضیه هندسی جفت طوسی ، روش فلک تدویر ابن شاطر در حذف معدل المسیر از جملهمدل هایی است که از دانشمندان اسلامی گرفته شده و در کارهای کپرنیک عینامنعکس شده است.
این در حالی است که پیش از آن ۱۷ قرن نظریه هیئت [External Link Removed for Guests]ی ( [External Link Removed for Guests] اخترشناس یونانی ، متولد در صد سال بعد از میلاد مسیح) که متاثر از کتاب مقدس بود ، بر عالم حاکم بود. [External Link Removed for Guests]زمین را ساکن و مرکز همه کرات می پنداشت. او می گفت: « سه چهارم از سطحزمین را آب فراگرفته و کره هوا به مجموع خاک و آب احاطه کرده و کره هوا راکره آتش در میان گرفته و آتش را کره قمر در آغوش دارد. (فلک قمر را جز خودماه ستاره‌ای نیست) و پس از فلک قمر افلاک عطارد و زهره و شمس و مریخ ومشتری و زحل به ترتیب هر فلک بعدی محیط بر فلک قبلی است و هر یک را فقط یکستاره است که هم به نام آن نامیده می‌شود. پس از فلک زحل کره هشتم یا فلکثوابت است که جمیع کواکب ثابته مانند میخ بر پیکر آن کوبیده است. پس ازفلک هشتم کره نهم یا فلک اطلس است که تمام افلاک هشت‌گانه به ترتیبی کهذکر شد؛ در شکم آن جا دارد. (مانند پیازی که لایه‌لایه بر همدیگر هستند)فلک مزبور خالی از ستاره و دارای قطر نامحدود است… و در یک شبانه‌روز باکلیه افلاکی که در جوف آن است، به گرد زمین می‌چرخد. »(اسلام و هیئت ،صفحه ۵-۷).
بطلان نظریه بطلمیوس یا همان نظریه کتاب مقدس ، توسط اخترشناسان مسلمان کهدر اندیشه‌های کپرنیک عالم‌گیر شد ،‌ به مرور کامل گردید. بدین ترتیب کهبر اساس هیئت کپرنیک زمین به دور خورشید می‌چرخید؛ ولی شکل چرخش آندایره‌ای بود. پس از وی کپلر(۱۶۵۰ م) شکل بیضوی گردش زمین به دور خورشیدرا کشف کرد. سپس عقیده این دو نفر توسط گالیله ایتالیایی مدلل گردید و ازآن پس نظام منظومه شمسی به صورت نوین پایه‌گذاری شد اما باز هم عقیدهاخترشناسان (حتی کپرنیک، کپلر و گالیله) بر آن بود که خورشید ثابت ایستادهاست. به عبارت دیگر این دانشمندان با نظریه سکون زمین در کتاب مقدس مخالفتکردند ، اما نظریه حرکت خورشید در کتاب مقدس را نپذیرفتند. این در حالیاست که بر اساس نظریه [External Link Removed for Guests]یو اسلامی که توضیح خواهیم داد ، علاوه بر زمین خورشید و ماه نیز در مداریخاص حرکت می‌کنند. یعنی نظریه‌ای درست و نه مانند اشتباه کتاب مقدس و نیزنظریه‌ای کامل که کپرنیک و کپلر و گالیله به بخشی از آن رسیدند.
اکنون مشخص شده است که علاوه بر [External Link Removed for Guests] ، خورشید نیز چندین حرکت دارد.
این همان اعجاز شگفت انگیزی است که حقانیت [External Link Removed for Guests]را برای ما اثبات می‌کند. جالب آن که در زمان پیامبر اسلام همه جا سخن ازهیئت بطلمیوسی بود و این نظریه همه جا حاکم بود. آباء کلیسا با پافشاری برنظریه های نادرست و مخالف با علم در کتاب مقدس ، چنان که گفتیم بهبرخوردهای قهری و نادرستی با دانشمندان پرداختند. صرف نظر از این موضوع ،به سراغ [External Link Removed for Guests] می رویم تا به تفصیل نظر قرآن را درباره گردش یا سکون خورشید ، ماه و زمین جویا شویم:
بر اساس قرآن کریم هم خورشید حرکت می کند و هم ماه و هم زمین. در آیات زیر به حرکت خورشید و ماه اشاره شده است :
۱/ … وَالشَّمْسَ تَجْرِی لِمُسْتَقَرِّ لَهَا… : … و خورشید به[سوی] قرارگاه ویژه خود روان است. [یس، ۳۸]. در این آیه «لام» در کلمه «لمستقر» ممکن است به چند معنا باشد ، که در هر صورت بر حرکت خورشید دلالتمی‌کند:
الف: لام به معنای « الی» (خورشید به سوی قرارگاه خود روان است) (تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۷۹ ) ؛
ب: لام به معنای «فی» (خورشید در قرارگاه خود روان است) (سیدهبة الدین شیرازی: اسلام و هیئت ، ص ۱۸۱)؛
ج: لام برای غایت «تا» باشد(خورشید تا قرارگاه خود روان است) (تفسیر المیزان ، ج ۱۷ ، ص ۸۹ ) ؛
د: لام به معنای تأکید باشد(خورشید روان است مر قرارگاه خود را).
واژه مستقر در « لمستقر » نیز هم می‌تواند اسم زمان باشد(زمان قرار گرفتن)و هم اسم مکان(مکان قرار گرفتن و محل استقرار). یعنی خورشید پایانزمانی(قیامت) یا مکانی حرکت دارد.
۲/ «لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَااللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلُّ فِی فَلَکِ یَسْبَحُونَ» : نهخورشید را سزد که به ما رسد، و نه شب به روز پیشی جوید و هر کدام در سپهریشناورند. [یس، ۴۰] و آیه « وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَوَالنَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلُّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» : «اوست آن کسی که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است. هر کدام ازاین دو در مداری [معین] شناورند.» [انبیاء، ۴۳]
واژه فُلْک به معنی کشتی است . فَلَک نیز یعنی محل جریان یافتن کواکب استکه به سبب شباهت آن با کشتی (در شناور بودن) فَلَک نامیده شده است(مفرداتراغب).
تفسیر نمونه در معنای فلک نوشته است: « کلمه فلک در لغت به معنی برآمدنپستان دختران و شکل دورانی به خود گرفتن است. سپس به قطعاتی از زمین کهمدور است ، یا اشیای مدور دیگر نیز اطلاق شده. از همین رو به مسیر دورانیکواکب نیز اطلاق می‌شود (تفسیر نمونه ، ج۱۸ ، ص ۳۸۷) » .
سید هبة الدین شهرستانی با ذکر ۱۴ دلیل اثبات می‌کند که کلمه « فلک» دراسلام به معنای مدار نجوم و مجرای کواکب است (اسلام و هیئت ، مطبعة الغری، نجف، ۱۳۵۶ ق، ص ۱۹).
در هر دو آیه کریمه ، یسبحون از ماده « سباحت» گرفته شده که در اصل به معنای حرکت سریع در آب و هواست(مفردات راغب).
۳/ « وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلُّ یَجْرِی لِاَجَلِمُسَمّیً» : « و خورشید و ماه را رام گردانید؛ هر کدام برای مدتی معین بهسیر خود ادامه می‌دهند.»[رعد، ۲].
۴/ « وَسَخَّرَ لَکُمْ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ » : « خداوندخورشید و ماه را در حالی که هر دو در حال حرکت هستند، به نفع شما مقهور ومسخر گردانید. [ابراهیم، ۳۳] .
در این آیه، واژه دائبین از ریشه « دأب» است که به معنای « ادامه دادن به سیر » است ، به معنای عادت مستمره هم می‌آید(مفردات راغب)..
چنان که از آیات فوق ملاحظه کردید ، خورشید و ماه در گردشند ،‌ اما درمسیری معین. از این آیات چنین استنباط نمی شود که گردش آنان بر محوریتزمین است. بلکه آنچه در آیات فوق آمده است این است که گردش آنها بر مداریمعین است. ممکن است این سوال مطرح شود که پس زمین چه؟ آیا آن هم در حرکتاست یا آن که زمین ساکن می‌باشد؟
وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّالسَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌبِمَا تَفْعَلُونَ : و کوهها را مى‏بینى [و] مى‏پندارى که آنها بى‏حرکتندو حال آنکه آنها ابرآسا در حرکتند [این] صنع خدایى است که هر چیزى را درکمال استوارى پدید آورده است در حقیقت او به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است[نمل : ۸۸] .
بدیهی است که کوه به تنهایی و خودی خود حرکتی ندارد. بلکه حرکت آن عرضی و منتسب به [External Link Removed for Guests]است نه استقلالی. به عنوان مثال وقتی که شما راه می روید و از مکانی بهمکان دیگر منتقل می شوید ، قلب شما نیز از آن مکان به مکان دیگر منتقل شدهاست . اما آیا قلب هم حرکت کرده است؟ خیر. بلکه جا به جایی و حرکت قلب یکحرکت عرضی است.
هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِیمَنَاکِبِهَا وَکُلُوا مِن رِّزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ : اوست کسى کهزمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزى[خدا] بخورید و رستاخیز به سوى اوست [ملک : ۱۵]. در این آیه کریمه زمین بهذلول یا شتر راهوار و رام (که بر اثر حرکت سوار خود را نمی‌رنجاند) تشبیهشده است. زمین با سرعت سی کیلومتر در ثانیه یا ۱۰۷۰۰۰ کیلومتر در ساعت گردخورشید می‌گردد در حالی که شما این حرکت را حس نمی‌کنید.
أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً : آیا زمین را گهواره‏اى نگردانیدیم[نبأ : ۶]. همان طور که حرکت گهواره به رشد و آرامش کودک کمک می‌کند ، [External Link Removed for Guests] نیز همین گونه است.
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلاًلَّعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ : همان کسى که این زمین را براى شما گهواره‏اىگردانید و براى شما در آن راهها نهاد باشد که راه یابید [زخرف : ۱۰].
همان طور که در آیات فوق مشاهده کردید قرآن با ظرافت تمام به حرکت ماه وخورشید و زمین اشاره کرده و حتی در آیاتی از قرآن به کروی بودن زمین نیزاشاره شده است. هر چند چنین آیاتی در قرآن کریم وجود دارد ، اما قرآن یککتاب کدکس یا جغرافیا یا یک دائره المعارف علمی نیست. بلکه کتابی است کهبرای هدایت بشر آمده است ولی در ذکر نعمت ها و فرمایشات معرفتی خود ، جاییبرخلاف علم سخن نرانده است.
و من خدا را شکر می‌کنم که مسلمان و پیرو قرآنی هستم که علم روز و تجربه نیز آن را تایید می‌کند.
منبع : [External Link Removed for Guests]
  [External Link Removed for Guests] 
ارسال پست

بازگشت به “مسیحیت”