عدالت خداوند ونقص عضو

[meshkaat]

تا حالا از خودتون پرسیده اید چه رابطه ای می تواند بین عدالت خداوند و فرزندان معصومی که به صورت ناقص العضو به دنیا می آیند باشد؟

خداوند متعال ، نظام آفرينش را براساس علم و حكمتش ، نظام علّى و معلولى و سببى و مسببى قرار داده است ; به اين معنا كه براى هر حادثه و پديده اى در عالم ، علتى وجود دارد ، و هر علتى نيز معلولى مختص به خود دارد ; مانند آتش كه سبب گرما ، و نور كه سبب روشنايى هستند ، و هيچ معلولى از علت خود و هيچ علتى هم از معلول خود جدا نيست . نمى شود آتش باشد ; ولى نسوزاند ، پدر و مادر ، آنچه بايد رعايت كنند را رعايت نكنند ; در عين حال اين بى توجهى در سلامت فرزند اثر نكند و اين مسأله با تجربه علمى ثابت شده و در روايات هم آمده است كه مثلا آميزش در حال مستى يا در حال حيض و يا در حال مسموميت غذايى يا دلهره ، آثار سويى روى نوزاد مى گذارد و همان گونه كه آتش سوزنده است ، چه انسان بداند و چه نداند هر غذا و روحيه اى هم اثر ذاتى و طبيعى خود را دارد ; چه والدين و افراد ديگر از آن آگاه باشند و چه آگاه نباشند ; مگر اينكه چيز ديگرى مانع اثر گذارى آن شود يا اثر آن را خُنثا كند ; بنابراين هر يك از كرى ، كورى ، فلجى و.. . علت خاصى دارد كه تغذيه هاى ناصحيح ، نسل هاى گذشته ، افراد جامعه و اراده پدران و مادران در آن مؤثر بوده و باعث شده اين گونه افراد در جامعه پيدا شوند .
در اين موارد ، نوزادان بى گناهند و خداوند نيز منزه است . علت آن والدين و كسانى هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه باعث شده اند كه اين افراد ، ناقص الخلقه به دنيا آيند و اين ، اثر ذاتى و بازتاب عمل آنهاست ; اما از آنجا كه خداوند رحمان و رحيم است ، براى افرادى هم كه به عللى در دنيا گرفتار اين نوع بيمارى ها و حوادث ديگر مى شوند ، وظيفه و اجر و پاداشى خاص قرار داده است كه اگر وظايف خود را انجام دهند و گناه نكنند ، سختى هاى آنان به نحو احسن جبران خواهد شد ; به گونه اى كه صد در صد راضى خواهند شد ; «إنّما يوفّى الصّـبِرونَ أَجرَهُم بغَير حِساب ;(زمر ، 10) بى ترديد ، صابران ، اجر و پاداش خود را بى حساب دريافت مى دارند»

[meshkaat]

بنام خدا
با عرض سلام وارادت
اگر كسي بگويد كه:
آيا انصاف است كسى 60 يا 75 سال شكنجه و محروميت و ساير گرفتارى ها را تحمل كند به اميد آنكه بهشت ارزانى او شود ... ،
اين فكر ناشى از تصور غير واقعى ما در مورد عالم آخرت و نعمت هاى آن ، و عدم آگاهى از عوضى است كه خداوند در برابر گرفتارى ها قرار داده ، و اگر عظمت عالم آخرت و حقيقت و ارزش اندك اين عالم در برابر آن را درك كنيم ، هيچ گاه اين گونه فكر نخواهيم كرد . اگر ما از آن عالم خبر داشتيم كه يك لحظه معلوليت چه عوضى دارد ، همه آرزو مى كرديم كه اى كاش معلول بوديم «فَلاتعلم نَفس ما أُخفى لَهُم مِن قُرّة أعيُن ... ;(سجده ، 17) هيچ كس نمى داند كه چه پاداش هاى مهمى كه مايه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده .» ; و اگر معلولى خداوند عالم را نافرمانى و از هواى نفس و شيطان پيروى كرد و جهنمى شد ، مقصر خود او است (همانند دوزخيان ديگر) ; و معلوليت ، گرچه ممكن است باعث تخفيف و تسهيل در عذاب شود ; ولى بالاخره معلول ها هم انسان و تمام انسان ها داراى تكليف و حساب و كتاب هستند ; البته اين اميد وجود دارد كه حساب آنها آسان تر از ديگران باشد .
ثانياً ، دنيا مزرعه آخرت و محل مسابقه و كوشش و آزمايش است ، و همه چيز دنيا ; مال ، فرزند ، مقام ، صحت و سلامت ، لذت و آسايش ، درد و بيمارى ، كورى و كرى ، و تمام بدى ها و خوبى هاى دنيا وسيله آزمايش است . قرآن كريم مى فرمايد : «نَبلُوكم بِالشّر وَ الخير فِتنة وَ إلَينا ترجعون ;(انبياء ، 35) شما را با بدى ها و خوبى ها آزمايش مى كنيم ; و سرانجام به سوى ما بازگردانده مى شويد» ، و در آيه 155 بقره مى فرمايد : «قطعاً همه شما را با چيزى از ترس ، گرسنگى و كاهش در مال ها و جان ها و ميوه ها آزمايش مى كنيم ; و به استقامت كنندگان بشارت ده » ; بنابر اين ، دنيا جاى تلاش و آزمايش بوده ، جاى آسايش و لذت بردن نيست ; زيرا اين لذت ها و آسايش هاى دنيايى نيز خود وسيله آزمايشند و افراد ، با وسايل مختلف آزمايش مى شوند . يكى با بينايى و شنوايى و ديگرى با كورى و كرى و يا درد و رنج و يا... ; و در نظر اهل حقيقت و معرفت ، هر كدام از اين ها كه انسان را به قرب الهى برساند ، بهتر است ; به همين جهت چه بسا درد دنيايى از لذت آن بهتر باشد .•
منبع::[External Link Removed for Guests]

[scooter_g_o]

  عزیز و گرامی به نظر من رفتار های خدا با ما انسان ها هیچ توجیهی نداره شما گفتید که خداوند به کسانی که ناقص خلق میشوند اگر صبر پیشه کنند بسیار بیش از انسان های معمولی پاداش میده من میگم حالا اومدیم و یک انسان به خاطر نواقصش سرخورده شد و به بیراهه کشیده شد اون وقت چی آیا باز هم خدای مهربون ما به اون پاداش میده در ضمن این رو هم باید بگم که خدا تقریبا از همه اانسانها یه چیز رو میخواد مثلا از همه میخواد نماز بخونن و روزه بگیرن و... فرقی بین یه معلول با آدم سالم تو این موارد وجود نداره آیا به نظرشما این ظلم نیست... مورد بعدی اینه که بعضی ها هم تو این دنیا به آرزوهاشون میرسن و یه زندگی خوب ونسبتا آروم دارن هم تو اون دنیا از عذاب جهنم در امان هستند ولی بعضی ها به خاطر فشارهای مختلف زندگی هم تو این دنیا در عذاب هستند و هم با این فشارها از راه راست منحرف میشوند و به جهنم میروند با مقایسه این دو گروه میتوان به بی عدالتی خدا پی برد...به نظر من کسانی بهشت میروند که خیلی خیلی خوش شانس باشن چون برای به بهشت رفتن داشتن قدرت انتخاب و تعقل کافی نیست و به شانس هم بستگی دارد مثلا اگر (حر)با امام حسین آشنا نمیشد آیا باز هم میتوانست به بهشت برود؟ همه میدانیم که حر بدترین گناه را مرتکب شد و امام حسین را به قتل گاه برد اما بعدا با خوش شانسی و با کمک امام حسین به بهشتیان پیوست ...مورد آخر یکی از دوستان گفت اگر این تفاووتها نبود ما مثل مورچه ها میشدیم من میگویم چه اشکال داشت که ما مثل مورچه ها میشدیم همه میدانیم مورچه ها یکی از برترین جماعت ها هستند و با کمک هم همه کار میکنند ودر ضمن بینشان تفاوتی نیست یعنی این طور نیست که یکی حمال باشد و کار کند و دیگری پشت میز نشین همه به یک اندازه استعداد دارند وکار میکنند این باعث میشود در جماعت مورچه ها چیزی به اسم حسادت وجود نداشته باشد از این نظر مورچه ها از ما آدم ها سرترند چون ما آدم ها چیزی جز حسرت خردن به موقعیت همدیگر نداریم .... (ای کاش ما هم مورچه بودیم)...همه این ها برای بی عدالتی خدا کافی نیست باز هم بگویم کافی است با دقت به اطراف خود نگاه کنید همه چیز بوی بی عدالتی میدهد... یا شاید عدالت از نوع خدا؟  

[Hamed_53]

با سلام
جناب اسکوتر. اعیاد شعبانیه و هم چنین ورودتون رو به سایت رو تبریک می گم
بنده خیلی مختصر به یه نکته اشاره میکنم بعدش مختصر تر چند تا جواب بگم.
نکته:
نعوذ بالله خدا بغال سر کوچه که نیست که ما اگه ازش کاری دیدیم و علتش رو نفهمیدیم بیایم و همه چیزو ببریم زیر سوال.
شما به جای جمله "رفتار های خدا با ما انسان ها هیچ توجیهی نداره" اگر می گفتید "من علت کار های خدا رو نمی فهمم یا نمی دونم..." بهتر بود. چون اگه عقل ناقص ما نکشید دلیل بر این نیست که همه کارها بی دلیله

جواب ها رو سعی می کنم مختصر و عامیانه بدم:

1 - بنده تقاضا دارم تو کار تخصصی خدا دخالت نکنیم اینکه کی میره بهشت کی میره جهنم کار خداست نه ما. ما وظیفه و حیطه اختیاراتمون چیز دیگه ایه.

2- کی گفته "خدا تقریبا از همه یه چیز می خواد پس خدا عادل نیست." شما این حرف رو از کجا آوردید که به این قاطعیت می گید. اتفاقا عدالت خدا در اینه که خدا از هر کسی به هر مقدار که بهش داده و اندازه توانایی اون شخص می خواد. بد نیست آدم بعضی وقتا یه کم قرآن بخونه. آیه آخر سوره بقره "لا یکلف الله نفسا الا وسعها" یعنی چی؟
من چند نمونه ذکر می کنم برای اینکه بگم این طور نیست که خدا از همه یه جور بخواد
1- بله خدا از همه می خواد که نماز بخونن اما به نظر شما از کسی که فلجه خدا ازش خواسته که ایستاده نماز بخونه؟؟؟ یعنی خدا به یه آدم فلج میگه آآآآآآآآآآُی تو چرا ایستاده نماز نخونی یالله برو تو جهنم نماز رو از همه می خواد اما طریقه اقامه نماز با توجه با شرایط نماز گزار فرق می کنه...
2- به همه گفته روزه بگیرن. پس روزه رو از همه میخواد و امیر واجبه اما اونی که براش ضرر داده اصلا حرومه که روزه بگیره مثه زن حامله و ...
3- فکر کنم شما بدونی که نماز شب بر پیامبر واجب بوده. یعنی پیامبر صلی الله اگر نماز شب نخونه شدیدا مؤاخذه می شه ، اما آیا من و شما اگه نماز شب نخونیم خدا فقط واسه این ما رو روونه جهنم می کنه؟؟؟
مثالهای دیگری هم هست که اگه اینا واستون کم بود بعدا می گم ان شاءالله

3- اینه که فرمودید بعضی ها تو این دنیا به آرزوهاشون میرسن و اون دنیا هم میرن بهشت دو تا موضوع پیش میاد
الف - شما از کجا میدونی کی میره بهشت کی میره جهنم ؟؟؟اگه بهتون وحی میشه به ما هم بگید.
ب - شما از کجا میدونی که اونی که میره بهشت تو این دنیا راحت بوده.
اتفاقا اصل بر اینه مومن هم دنیا رو داشته باشه هم آخرت. اما هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست که ما فکر می کنیم خوشبختی اینه که مشکلی واسمون پیش نیاد و یه زندگی آروم داشته باشیم! نه عزیز، خوشبختی اینه که آدم انقد به خدا نزدیک باشه که توی مشکلات و سختی های زندگی، آروم باشه و آرامش و اعتقادشو حفظ کنه.

4 - شما چرا تاریخ رو عوض میکنید. شما یه جور درباره حر حرف میزنید که انگار پسر خالتونه و این مطلبو دیشب خودش بهتون گفته
اولا اینکه اگه حر بر گشت ، اکثر علما می گن به خاطر این بود که جلوی سیدالشهدا ادب کرد و یه لحظه به خاطر حضرت زهرا حرمت نگه داشت. این کارش باعث شد که قلبش تیرگی رو تحمل نکنه و...(ما بقی داستان رو اگه نمی دونید دیگه از خود حر بپرسید)
ثانیا مگه امام حسین عمر سعد رو کمک نکرد؟ چندین بار با این ملعون حرف زد اما آخرش هم قبول نکرد. با اینکه عمر سعد از بچگی هم بازیه امام حسین بود و سر سفره ی خونه حضرت زهرا غذا خورده بود.
اینهایی که شب عاشورا امام حسین رو ترک کردن مگه کمک امام حسین باهاشون نبود.؟؟؟
امام توی گودال حتی به شمر هم دلسوزی کرد اما خود شمر نخواست.
عمر سعد یه شب تا صبح فکر کرد خودش نخواست با امام باشه.
و حر هم فکر کرد و خودش خواست که با امام باشه
لطف امام با همه اینها بود یکی این لطف رو قبول کرد بعضی ها هم این لطف رو رد کردند....

5- درباره مورچه ها باید بگم شما اگه دوست داری مورچه باشی یا مثه اونا زندگی کنی من علاقه ای ندارم. البته راه هم براتون بازه. می تونید دعا کنید گه خداوند قادر و توانا شما رو تبدیل به مورچه کنه
یکی از اشکالات ما اینه که به کار های خدا از دید خودمون نگاه می کنیم.در حالتی که باید از دید یه خالق نگاه کرد اونم خالق همه موجودات. نه از دید مخلوق
آیا اگه همه سالم می بودند نعمت سلامتی معنی داشت. اگه همیشه شب بود کی می دونست روز چیه. اگه کسی بد اخلاقی و فحشا نبود کی ارزش اخلاق خوب و پاکدامنی رو می دونست؟
برای اینکه خدا به من که مخلوقشم بفهمونه که بهش نعمت سلامتی داده باید با مریضی یا نقص عضو دیگران من حامد رو متنبه کنه که قیامت نگم نمی دونستم سلامتی چیه. اونی هم که نقص عضو داره حساب کتابش ما منی که سالمم فرق میکنه که در بالا اشاره شد چرا؟(گر چه ما همه اینها رو میدونیم ولی باز هم با این بدن سالم که یه نعمت الهیه، گناه میکنیم)

حالا من از شما می خوام بگید، چرا میگید خدا از همه یه جور میخواد؟؟؟
چه دلیل و سندی دارید برای حرفتون
بگید من هم بدونم
یا علی

[nimà]

سلام جناب meshkaat

سوال شما جواب بسیار کوتاه و قاطعی دارد و نیاز به تفصیل موضوع نیست. به جناب scooter_g_o هم توصیه میکنم به دقت به این پاسخ توجه کند:


نکته اینجاست که : هیچ کس نسبت به آنچه که خدا به او میدهد حقی ندارد و همه لطف خداست، لذا ندادن چیزی که از ابتدا حقی نبوده ظلم نیست و خداوند هرکه را بخواهد مورد لطف خود قرار میدهد و هرکس را نخواهد نه. ( تفسیر ذیل آیه ی نخست سوره حمد میتواند کمک خوبی باشد)

تمامی نعمت های خدا از جمله دست و چشم و گوش و غیره همه لطف خداست. کیست که بتواند ادعا کند این حق من بوده است!!!! اما کسانی که از این نعمات بهره برده اند در قبال همه آنها مسئولیت دارند و باید پاسخگوی استفاده از آنها باشند. بدیهی است کسانی که نعمتی را ندارند در قبال آن هم مسئولیتی ندارند. در ضمن خداوند همه ی نعمتها را یکجا به یک نفر نداده است و هر کسی اگر نیک به زندگی خود بنگرد نعمات بیشماری را خواهد دید.
عجبا که انسان همیشه به آن که ندارد مینگرد!!

ضمنا عدالت خدا به معنای مساوات نیست بلکه به این معناست که هر کس با توجه به آنچه که به او داده شده بازخواست شود!

در اين موارد ، نوزادان بى گناهند و خداوند نيز منزه است . علت آن والدين و كسانى هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه باعث شده اند كه اين افراد ، ناقص الخلقه به دنيا آيند و اين ، اثر ذاتى و بازتاب عمل آنهاست

لطفا ذکر کنید این بیان به استناد چه چیزی گفته شده است؟!! آیا حضرت محمد (ص) که فرزند تازه به دنیا آمده اش ابراهیم را از دست داد باعث این امر بود؟ آیا معقول است که خداوند بازتاب عمل کسی را در رنج شخص دیگر قرار دهد؟ اگر این چنین است و اثر ذاتی عمل والدین و .. است چرا در مورد همه افراد این مسئله مشاهده نمیشود؟
بحث بنده حول علت بیان شده است.. علت این گونه موارد خواست خداوند است و لا غیر و حتی برای صالح ترین افراد هم ممکن است رخ دهد. و همه اینها برای امتحان است چنان که در ادامه خود شما اشاره کرده اید.

طبق گفته ی امام صادق (ع) مصیبت ها کفاره گناهان است اما طبق این گفته علت آنها صرفا گناه افراد نیست بلکه خواست خداوند است چرا که برای همه رخ نمیدهد.

سلام جناب scooter

پاسخ اصلی شما را در بالا داده ام. اما نکاتی در سخنان شما بود که با احترام نقد میکنم

به نظر من کسانی بهشت میروند که خیلی خیلی خوش شانس باشن چون برای به بهشت رفتن داشتن قدرت انتخاب و تعقل کافی نیست و به شانس هم بستگی دارد مثلا اگر (حر)با امام حسین آشنا نمیشد آیا باز هم میتوانست به بهشت برود؟

رفتن به بهشت هیچ ربطی به شانس ندارد. دلیل شما برای این گفته چیست؟ دلیل شما "حر" است؟ گفته ی شما پاسخ ساده ای دارد.. افراد زیادی در طول زندگی امام حسین (ع) ایشان را دیدند و با ایشان آشنا شدند.. پیغمبر را دیدند و آشنا شدند... آیا همه بهشتی شدند؟!!!!!

همه میدانیم مورچه ها یکی از برترین جماعت ها هستند و با کمک هم همه کار میکنند ودر ضمن بینشان تفاوتی نیست یعنی این طور نیست که یکی حمال باشد و کار کند و دیگری پشت میز نشین همه به یک اندازه استعداد دارند وکار میکنند این باعث میشود در جماعت مورچه ها چیزی به اسم حسادت وجود نداشته باشد

بارها در قرآن آمده که اگر خدا میخواست همه شما را یکسان بیافریند میتوانست ولی همینکه شما با استعداد های مختلف، زبان و نژاد و رنگ و .. متفاوت آفریده شده اید از نشانه های خداوند است و دلیل روشنی هم دارد..
دوست عزیزم خداوند از این راه است که خوبان و بدان را از هم جدا میکند. اگر همه به گفته ی شما مورچه (!!) بودیم، با استعداد ها و موهبت های یکسان، دیگر به قول شما حس حسادتی پیش نمی آمد که بر اساس آن دسته بندی خوب و بد داشته باشیم. این که مثلا میگوییم حسادت بد است و گناه محسوب میشود در آن صورت اصلا معنا نداشت. در آن صورت دیگر خوب و بدی نبود که انسان با آن محک زده شود!!

از این نظر مورچه ها از ما آدم ها سرترند چون ما آدم ها چیزی جز حسرت خردن به موقعیت همدیگر نداریم

اتفاقا انسان به همین دلیل است که اشرف مخلوقات است. برای موجودی که در زندان جمودیت است و هیچ حسی نسبت به خوب و بد ندارد، نمی داند حسادت چیست و نه میداند حسد نورزیدن چیست، اینکه حسادت نورزد فضیلتی محسوب نمیشود بلکه برای موجودی که این حس را میفهمد و آگاهانه با آن مبارزه میکند فضیلت است.

و اساس شرافت انسان این است.

[scooter_g_o]

  سلام خدمت شما  
  نیما خان خوشحالم که شما خودتون اعتراف کردید که(خداوند هر که را بخواهد مورد لطف قرار میدهد ) احسنت به این اعتراف یعنی هرکسی که به بهشت میرود گزینش شده.حرف من هم همین است چه فرقی بین ما انسانها در آفرینش وجود دارد این را که دیگر قبول دارید پس چگونه خدا به بعضی بیشتر میدهد وبه بعضی کمتر و اسم آن را تقدیر میگذارد .من قصدم این نیست که تمام کارهای خدا را زیر سوال ببرم اما خودتان انصاف بدهید. مسیر ما انسانها همگی یک چیز است و آن قرب الهی است و این یک مسابقه است ولی بعضی ها این مسیر رو مجبورند با الاغ طی کنند بعضی ها با مرسدس.لطفا نگویید که اجر آن الاغ سوار از آنکس که با مرسدس به ته مسیر میرسد بیشتر است از کجا معلوم آن بدبختی که با الاغ آمده وسط مسیر چپ نکند. احتمال آنکه آن الاغ سوار چپ کند بسیار بیش از آن است که مرسدس چپ کند این را نمیتوانید کتمان کنید. صرفا نمیتوان انسان بد بخت را با دادن وعده های خوش و زیبا در مسیر نگه دارید انسان پیچ و مهره نیست روح و احساس دارد.اما باید اضافه کنم بعضی ها در طی این مسیر علاوه بر داشتن مرکب خوب دوپینگ هم میکنند باز هم (حر)را مثال میزنم که با دوپینگ خود را به بهشت رساند منظورم از دوپینگ امام حسین(ع) است من آدم های بسیاری را میشناسم که مثل (حر)گناهکار هستند اما کسی مثل امام حسین(ع) نیست که بتواند آنها را منقلب کند وقتی اسم (حر)را آوردم منظورم این خوش اقبالی او بود و باز برمیگردیم به این جمله که (خداوند هر که را بخواهد مورد لطف قرار میدهد ) یعنی بعضی از انسان ها قبل از اینکه وارد این دنیا شوند بازنده بودند این یک مسابقه یک طرفه است که خیلی ها توش از قبل بازنده اند.شما گفتید که ما حقی بر گردن خداوند نداریم من هم حرف شما رو تایید میکنم اما خداوند قبل از این که از مابپرسد ما رو وارد این مسابقه دهشتناک کرد اگر با میل خود وارد این بازی میشدیم من هیچ حرفی نداشتم اما همه چیز توی این بازی زوری و اجباری است پس چه طور میخواهید اختیار را معنا کنید.به همان خدایی که میپرستید با الاغ نصف مسیر را هم نمیشود طی کرد.شما گفتید وجود صفاتی مثل حسادت در انسان و مبارزه با آن انسان را اشرف مخلوقات میکند.من از شما سوال میکنم خداوند که خود می داند ما حس حسادت داریم چرا به اندازه کافی صبر به ما نمیدهد که با آن مقابله کنیم و در بسیاری مواقع حسادت بر صبر چیره میشود این را چه طور توجیه میکنید؟ در آخر باید از شما تشکر کنم که مودبانه نظرتون رو گفتید  

[Hamed_53]

سلام

ببینید شما یه کم واضح تر و البته منصفانه تر حرف بزنید تا کسی بی ادبی نکنه

شما چرا به ساده ترین مسئله ها توجه نمیکنید. بابا عدالت این نیست که به همه مساوی بدن. عدالت اینه که به هر کی هر چقد داد همون قدر ازش بخواد. حالا شما با کجای این مشکل دارید؟؟؟ من این جریان الاغ سواری رو این جور که شما گفتید قبول ندارم اما می خوام بگم اگر هم حرف شما درست باشه خوب اینکه مشکلی نداره. خدا اون الاغ سوار رو جوری مواخذه نمی کنه که اون مرسدس سوار رو مواخذه می کنه. مواخذه اون الاغ سواره فرق میکنه با اون مرسدس سواره. من نکته پیچیده ای نمی بینم تو این مسئله.
بابا خدا گفته از هر کسی به اندازه تواناییش تکلیف به دوشش هست تو رو خدا اگه مشکلی دارید با این واضح تر بگید ما بفهمیم مشکلتون کجاست.
"خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند." آیه 256 سوره بقره

درباره لطف خدا این که خدا به همه لطف داره. دوستمون گفتند که تفسیر سوره حمد رو بخونید؟ خوندید؟؟؟؟؟ تو بحث رحیمیت و رحمانیت مشخص میشه یه سری الطاف الهی مال همه هست و یه سری الطاف مال خواصه. اولن اینکه شما اگه می خوای از رحیمیت خدا هم بهره مند بشید میتونید راهی رو در پیش بگیرید که از خواص بشید. بی خیال...
این که خدا به هر کی بخواد لطف میکنه به اين معنى نيست كه خداوند بدون حساب كسى را این کار را مى‏كند، بلكه اين مشيت از" حكمت" خداوند و حساب مصالح و مفاسد سرچشمه مى‏گيرد. یعنی معنیش این نیست که حال می کنه به یکی حال بده حال می کنه یکیو اذیت کنه(نعوذ بالله) یه علت و دلیلی پشتش هست...

بگذریم از دهات می گفتیم
از خر مشت برات می گفتیم

من نمی دونم شما چرا انقد علاقه عجیبی به حیوونا دارید.
شما چرا به ساده ترین مسئله ها توجه نمیکنید. بابا عدالت این نیست که به همه مساوی بدن. عدالت اینه که به هر کی هر چقد داد همون قدر ازش بخواد. حالا شما با کجای این مشکل دارید؟؟؟ من این جریان الاغ سواری رو این جور که شما گفتید قبول ندارم اما می خوام بگم اگر هم حرف شما درست باشه خوب اینکه مشکلی نداره. خدا اون الاغ سوار رو جوری مواخذه نمی کنه که اون مرسدس سوار رو مواخذه می کنه. مواخذه اون الاغ سواره فرق میکنه با اون مرسدس سواره. من نکته پیچیده ای نمی بینم تو این مسئله.
بابا خدا گفته از هر کسی به اندازه تواناییش تکلیف به دوشش هست تو رو خدا اگه مشکلی دارید با این واضح تر بگید ما بفهمیم مشکلتون کجاست.
"خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند." آیه 256 سوره بقره

درباره امام حسین
ببینید همون موقع هم این جور نبود که هر کسی خواست امام حسین کنارش باشه. اویس قرنی حتی یکبار هم نتونست پیامبر رو ببینه اما مسلمون بود و مسلمون هم از دنیا رفت.
خوب الان اویس باید بگه من که پیغمبر رو ندیدم پس باید از راه مستقیم خارج بشم؟؟؟ امام که فقط با وجود فیزیکی کمک نمی کنه. گر چه اگه کسی بخواد میتونه از وجود فیزیکی امام هم استفاده کنه ولی مهم اینه راه و چاه مشخص باشه. قرآن و معصومین راه خوشبختی رو یاد دادند و این لطفیه که هرکسی بخواد میتونه از استفاده کنه. خیلی ها هم بودند که با امام بودند ولی نخواستند از اون به قول شما دوپینگ استفاده کنند

کسی مثله امام حسین نیست یعنی چی؟ پس امام زمان عجل الله چه کاره است؟ نکنه وجود امام زمان رو هم مثه عدالت خدا قبول ندارید؟

ما عقیدمون اینه که همه ارواحی که به این دنیا آمدند در الست خودشون قبول کردند که به دنیا بیان. پس اجباری در کار نبوده.
درباره بهشت رفتن بعضی ها که گفتید من یه سوال دارم حتما جواب بدید؟ اونایی که از قبل مشخص شدند که برن بهشت کیان؟ میشه 5 نفرشون رو مثال بزنید؟
بحث جبر و اختیار بحث پیچیده ایه که اگه خواستید می تونیم جدا از بحث عدالت دربارش بحث کنیم.


درباره صفاتی مثه حسادت و ... شما می تونید به چند فصل اول کتاب معراج السعاده مراجعه. اون جا مفصلا شرح داده که روح همه انسان ها متشکل از چهار بخشه یا چهار قوه هست.
قوه عقلیه
قوه غضبیه
قوه شهویه
قوه وهمیه
که اتفاقا مرسدس سوار شدن با تعدیل اون چهار بخش میسر میشه. اگر هم کسانی حسودند بخاطر اینه که این چهار قوه رو درست و بجا بکار نگرفتند.
علت برتری انسان بر فرشته ها و حیوونا هم اینه که این چهار بخش یک جا در انسان جمع شده. شرح مفصلش رو ازون کتاب بخونید


اگه مشکلی دارید یا من نتونستم منظورم رو خوب بیان کنم بگید
یا علی

[scooter_g_o]

  سلام  
  جان برادر گرامی من اگر وارد این بحث شدم احساس کردم این جا میشه نظراتمون رو بدون مسخره کردن همدیگر بگیم وهیچ دلیلی وجود نداره که من یا شما صد در صد درست میگیم .پس معنی این حرف که من با (حر) پسرخاله ام یعنی چی؟من که نگفتم خدا بغال نه بقال سر کوچه است خدا منشا خوبی هاست بحث من سر این است که خدا چرا ما رو تو خوبی ها سهیم نمیکنه. منظورم داشتن خوبی هایی که میتونه ما رو از جهنم نجات بده .شما بحث نماز رو مطرح کردین گفتین به پیامبر واجب بوده نماز شب بخونه .من حاضرم نماز شب ونماز نصفه شب ونماز بین روز وغیره رو بخونم تا خدا درصدی از فضایل پیامبر رو به من بده....آیا به نظر شما دلایلی که خداوند برای ندادن نعمت هاش به بندگان میگه جواب گو و توجیه کننده است مثلا به این مورد که در قرآن اومده توجه کن(( اعراب زمان پیامبر وقتی با دعوت پیامبر روبرو شدن در جواب دعوت پیامبر گفتند: ما ایمان نمیاوریم مگر این که خداوند هر آنچه به محمد (ص) داده به ما نیز بدهد .خداوند در جواب گفت: خداوند بهتر میداند پیامبری خویش را کجا قرار دهد)).آیا به نظر شما این قانع کننده است که اعراب از خداوند خواستند از فضائل پیامبر به آنها بدهد وخداوند این گونه پاسخ گفت .بنده در جایگاه خداوند بالا مرتبه نیستم ونمیدانم چه کسی جهنمی وچه کسی بهشتی است اما خوب میدانم هر کس از بعضی نعمت ها مثل شجاعت و صبر و علم وتقوا و...همانند پیامبر بر خوردار باشد کار بسیار ساده تری از دیگران دارد. اگر کوه مشکلات هم بر سرش نازل شود خیلی راحت تر میتواند فائق بیاید.این صفاتی که گفتم شیرینی و شکلات نیست که از بقالی بخرید بلکه باید از خدا گدایی کرد اما اگر خدا این ها را به ما نداد آن وقت چه....شما خوب میدانید با هر کدام از این صفات میتوان جایگاهی ویژه در بهشت پیدا کرد .لازم نیست چشم برزخی داشته باشید تا بفهمید چه کسی راهی بهشت میشود کافی است بفهمید چه کسی این ویژگی ها را دارد واز آن به درستی استفاده میکند.دوست عزیز من تاریخ رو عوض نمیکنم فقط گفتم که جناب(حر) خوش اقبال بود که با امام حسین(ع) روبرو شد واگر روبرو نمیشد معلوم نبود میتواند گذشته خود را جبران کند یا خیر؟به همین خاطر من بحث اقبال رو مطرح کردم.بحث من سر( حر) است نه کسان دیگری که از نعمت امام حسین بهره نبردند.امروزه کسان زیادی هستند که احتیاج به یه تلنگر کوچک دارند تا راه رو پیدا کنند اما همه اونها مثل حر خوش شانس نیستند که نعمتی مثل امام حسین رو داشته باشند...امام عصر هم که در زمان حاضر هستند دسترسی بهشون کار بسیار مشکلی است در حالی که مردم زمان ائمه بی واسطه از نعمت این بزرگواران میتواتنستند بهره ببرند حالا اگر بهره نبردند مشکل خودشون هست .در مورد مورچه ها باید بگم یه روزی آرزو میکنی یه موجود دیگه بوده تا از حساب و کتاب پیچیده این دنیا و آخرت رها میشدی به نظرمن شما این قضیه رو ساده گرفتی.... 
  با این بحث نکات مبهمی که برای من وشما وجود داره حل بشه  
[FONT=Arial (Arabic)]  پاسخ کامنت اولت... 
 

[scooter_g_o]

  سلام  
  قضیه الاغ سواری رو درست نفهمیدی من که نگفتم خدا مرسدس سوار رو جای الاغ سوار محاکمه کنه .گفتم اون الاغ سوار ممکنه به ته خط نرسه و از خدا نا امید بشه کجای این قضیه مبهم است .بر خلاف نظر شما من معتقدم زندگی دنیا و آخرت درست مثل همون چیزی که گفتم .من میگم خدا زیاد بده زیاد هم بخواد. ساده تر از این نمیتونم توضیح بدم.من علاقه به حیوونا ندارم اگر یادتون باشه شما قضیه مورچه ها رو پیش کشیدید......در مورد اویس هم باید بگم اویس درسته که پیامبر رو حضوری ندید اما بارها اون رو تو خواب دید .....نمیدونم شما این رو از کجا آوردید که اویس پیامبر رو ندید پس چه جوری ایمان آورد...از رو هوا......در مورد روز الست هم باید بگم این از اون حرفای سر کاریه ....شما خودتون روز الست رو به یاد دارید؟....من که یادم نمیاد به خدا جواب مثبت داده باشم شما اگر یادتون میاد بگید چه جوری بود؟ به نظرم هیچ احمقی حاضر نمیشه به میل خودش وارد این جهنم بشه مگر به اجبار.....خدا هر کاری بخواد میتونه بکنه میتونه سیاه رو سفید جلوه بده...در مورد بهشت رفتن هم تو کامنت قبلی به اندازه کافی توضیح دادم . مثال هاش هم ائمه اطهار هستند که یه خرده از 5تا بیش ترند. 
  با صبر حوصله بیشتری بخونی و جواب  
  کن که ما هیچ دشمنی با هم نداریم.  

[Hamed_53]

  scooter_g_o جان(اگه نگفتم برادر به خاطر اینه که نمی دونم scooter_g_o مذکره یا مونث گرجه نیازی هم نیست)

خوب حالا بهتر شد.


1 - تا اینجاش که راحت حرفاتو زدی من هم همین طور. من هم مدل حرف زدم اونجوری قصد بی احترامی و مسخره کردن نداشتم. فحش هم ندادم. فقط یه کم تند حرف زدم تا بفهمیم موضوع موضوعی نیست که شوخی بردار باشه پس محتاط تر عمل کنیم بهتره ولی به هر حال اگه چیزی گفتم که نباید می گفتم معذرت میخوام توام چیزی به دل نگیر.


2 - واقعه ای در کربلا رخ داد که مردم یا باید حسینی می شدند یا یزیدی. عده ای هم بودند که امام رو درک نکردند. مثلن مختار یا عبدالله بن جعفر یا محمد حنفیه نتونستن برن کربلا. خوب اینها نرفتن کربلا که دلیل بر کافر بودنشون نیست. عده ای هم اختیارا نرفتند مثله سلیمان خرائی که بعدا توبه کردن و توبه شون هم پذیرفته است. ببینید حر به خاطر انتخاب صحیحش بهشتی شد. مختار هم که با سیدالشهدا نبود بعدا یه انتخاب درست کرد و انتقام شهدا رو گرفت. یعنی کسانی هم بودند که با امام برخورد نداشتند ولی به چون انتخاب درستی داشتند بهشتی شدند. پس شانس بی معنیه.


3 - درباره پیامبر خیلی بحث جالبه
اگه شما می خواهید پیامبر بشید یعنی بعضی چیزا مثه نبوت و معجزه و ... این امکان نداره. البته علت هم داره که اگه خواستید بهتون می گم. در همین حد بسنده می کنم که پیامبر برای رسیدن به کمالات اخلاقیش زحمت کشیده و کشکی کشکی نگرفته. اینی هم که اون آیه رو گفتید اون هم دلیلی داره که اگه بدونی ان شاء الله قانع میشی. خواستی خبرم کن.
اما اگه می خواید کمالاتی که گفتید به دست بیارید باید بگم این کمالات برای هر انسانی قابل دسترسی است. شما هم می تونی اینها رو داشته باشی در حدی که بهشتی بشی.
وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏ ( سوره مبارکه نجم 39) و اين كه براى انسان چيزى جز آن چه كوشيده است، نيست‏
یعنی اگر عمل خیر و استمرار بهش داشته باشی خدا بهت پاداش میده.


4 - برای رسیدن به صفات حسنه که گفتی راههای مختلفی هست که من پیشنهاد می کنم حتما کتاب معراج السعاده از ملا احمد نراقی را بخونید که ان شاءالله کمکتون میکنه


5 - درباره تلنگر باید بگم تلنگر هست پند گیرنده نیست
به قول شاعر :

آنچنان گرم است بازار مکافات عمل
چشم اگر بینا شود، هر روز، روز محشر است


6 - بحث شیرین الاغ (ناراحت نشی ) شما بدون، ته خط رضای خداست و خدا از بنده هاش وقتی راضی میشه که اندازه وسع بندگی و عبودیت کنند. کسی که الاغ سواره خدا یه جور از راضی میشه کسی مرسدس سواره هم به جوره دیگه. یعنی ممکنه کسی مرسدس سوار باشه اما خدا ازش راض نباشه و یکی هم الاغ سوار باشه خد هم ازش راضی باشه.پس راضی شدن خدا به الاغ و مرسدس نیست.


7 - شما میگید خدا زیاد بده زیاد هم بخواد. من می گم خدا زیاد داده به همون مقدار هم می خواد. شما اشتباهت اینه که فکر می کنی کم گیرت اومده. بعدشم گفتم کم و زیاد دادن از اختیارات مالکه مهم اینه که بیشتر از چیزی که داده نخواد


8 - قضیه مورچه رو کس دیگه ای وسط کشید اما شما گفتید خوبه آدم مورجه باشه

9 - ببینید من منظورم از اویس این بود که اویس هم مثه مردم شهرش بود که انتخاب کرد. اینه که پیامبر رو خواب دیده دلیل بر این نیست که بی عدالتی شده. اویس حتما کاری کرده بوده که پاداشش خواب دیدن پیامبر بود. وانگهی بحث اویس رو بذاریم کنار خیلی های دیگه هم بودند که دسترسی به معصومین نداشتند اما عاقبت به خیر شدند. که بحث شد راجع بهش.



10 - نه من روز الست یادم نیست اما این که دلیل نمیشه؟ شما رو وقتی دکتر از شکم مادر در اورد زد پشت کمرت. آیا یادت هست اون صحنه رو ؟ آیا چند ماهی رحم مادر بودی یادت هست. اگه یادت نیاد یعنی نه تو رحم مادر بودی نه دکتر زده پشت کمرت!!!!!
الست در قران اومده در روایات هم اومده. یعنی قرآن دروغ میگه؟


11 - کسی دوست نداره به خودش ضرر بزنه. اما چرا بعضی ها می دونن که سیگار سرطان زاست اما بازم می کشن. همه میدونن دروغ بده پس چرا دروغ میگن؟؟؟ این دقیقا تأیید اختیار و انتخاب آدما است نه اجبار.


12 - من منظورم از زنده ها و البته غیر ائمه بود ؟ 5 نفرم کافیه


13 - امیدوارم جور حرف نزده باشم که ناراحت بشی. صبر و حوصله هم به خرج دادم. راضی هستی؟


14 - بنده هیچ کجا حرفی از دشمنی نزدم دوست عزیز

یا