:.:. تقويم شيعـه .:.:.:

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

 تصویر 
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 10 رجب ؛


در چنين روزي ...



1)تصویر ولادت امام جواد (ع) تصویر


حضرت جواد الائمه(ع) بنابر قول مشهور در دهم ماه رجب سال 195 هـ به دنیا آمدند . (1)

اقوال دیگر در ولادت آن حضرت چنین است : 17 ماه رمضان (2) ، 15 ماه رمضان ، آخر ذی القعده . به قولی هم در 13 رجب ولادت آن حضرت واقع شده است .(3)

پدر بزرگوار آن حضرت امام رضا (ع) و مادر آن حضرت جناب سبیکه یا دُره است که حضرت امام رضا (ع) نام ایشان را « خیزران » نامیدند . (4)

نام آن حضرت محمد ، کنیه ایشان ابو جعفر و مشهورترین القاب آن حضرت تقی و جواد است . حضرت رضا (ع) آن حضرت را با کنیه یاد می کردند ،

و می فرمودند : « ابو جعفر به من نامه نوشته است » ، و نامه هایی که از آن حضرت می رسید در نهایت جلالت و زیبایی بود ،

و هنگامی که امام (ع) می خواستند نامه برای امام جواد (ع) بنویسند ، آن حضرت را با احترام و بزرگی مورد خطاب قرار می دادند .(5)
 
یک روز در ایام کودکی حضرت جواد (ع) ، آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش امام رضا (ع) آوردند . آن حضرت فرمودند :
« این مولودی است که برای شیعه مبارکتر از او به دنیا نیامده است » (6) ، چرا که چهل سال و چند ماه از سن مبارک امام رضا (ع) گذشته بود
و آن حضرت هنوز اولادی نداشتند ، و بعضی از شیعیان در امر امامت نگران بودند ، هنگامی که خداوند جواد الائمه (ع) را به مولایمان امام رضا (ع) داد ،
نگرانی و شک و تردید مردم برطرف شد . 


آن حضرت شش فرزند داشت : ابو الحسن حضرت هادی (ع) ، ابوطالب جناب زید ، ابوجعفر جناب موسی مبرقع ، حکیمه خاتون ، خدیجه خاتون ، ام کلثوم .(7)

[align=center] 

2 ) ولادت حضرت علی اصغر (ع) تصویر

ولادت با سعادت حضرت باب الحوایج علی اصغر(ع) در این روز واقع شده است . (8)

با در نظر گرفتن اینکه آن حضرت در شش ماهگی در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید ، ولادت حضرت مطابق این روز می شود .
بعضی هم ولادت آن حضرت را در روز 8 یا 9 ثبت کرده اند .

نام شریف آن حضرت عبد الله مشهور به علی اصغر است . لقب شریفش باب الحوائج ، رضیع ، مذبوح من الاذن الی الاذن است .

پدر بزرگوارش امام حسین (ع) و مادر والا مقامش حضرت رباب دختر امرء القیس کلبی است .

قاتل آن حضرت ، حرملة بن کاهل اسدی ملعون است که قلب امام حسین (ع) و اهل بیت و شیعیان ،

بلکه قلب هر شنونده این مصیبت را سوزاند .



---------------- پي نوشت ---------------------

1- اعلام الوری : ج 2 ، ص 91 . مناقب ابن شهر آشوب : ج 4 ، ص 379 . زادالمعاد : ص 20 . فیض العلام : ص 299 .
مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 . مصباح المتهجد : ص 741 . بحار الانوار : ج 50 ، ص 7- 14 .
2- تقویم المحسنین : ج 11.
3- زادالمعاد : ص 21 . مصباح المتهجد : ص 754 .
4- اعلام الوری : ج 2 ، ص 91 . بحار الانوار : ج 50 ، ص 7 .
5- عیون اخبار الرضا (ع) : ج 2 ، ص 240 .
6- انوار البهیة : ص 125 . کافی : ج 1 ، ص 321 . ارشاد : ج2 ، ص 279 .
7- تاریخ سامراء : ج 3 ، ص 302 .
8- تقویم الائمه (ع) : ص 73 – 78 . سحاب رحمت : 535 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 12 رجب ؛


در چنین روزی ...


[font=Times New Roman]1. مرگ معاویه  

در این روز در سال 60 هـ معاویة بن ابی سفیان لعنة الله علیه در سن 78 سالگی در شام به درکات جهنم شتافت .

روز شادی اهل ایمان و حزن و اندوه اهل کفر و طغیان است . و روزه این روز به جهت شکر الهی بر هلاکت معاویه مستحب است . (1)


نسب معاویه :

کلبی نسّابه و ابن روزبهان که از ثقات نزد علمای اهل سنت هستند ، نقل کرده اند که معاویه فرزند چهار نفر بوده : عماره ، مسافر ، ابوسفیان ، و مردی که اسم او را نمی برند !!!

راغب اصفهانی در محاضرات و ابن ابی الحدید در ربیع الابرار زمخشری نقل می کنند که معاویه را به چهار کس نسبت می دادند : مسافر بن ابی عمرو ، عمارة بن ولید بن مغیره ،

عباس و صباح که مغنی عمارة بن ولید بودند .مادر معاویه هند با صباح _ که جوان خوش رویی بود و کارگر ابوسفیان بود _ الفتی تمام داشت !

اما به ظاهر او را معاویة بن ابی سفیان بن حرب می گویند . (2)

ابوسفیان مردی زشت و کوتاه قد بود و یک چشم او در طائف و چشم دیگرش در یرموک کور شده بود . (3) باطنش کورتر از چشمش بود و نهایت عداوت و دشمنی را با پیامبر (ص) داشت .

ابوسفیان در هر جنگ و فتنه ای که علیه پیامبر (ص) به وجود می آمد دخالت داشت و در سال فتح که از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگی کرد تا در سن 82 سالگی در سال 30 هـ به درک رفت .

مخفی نماند که حمامه یکی از جدات معاویه است که در بازار المجاز صاحب پرچم و مشهور بود ! واز این جا نسب معاویه هم معلوم می شود .

مادر معاویه هند است که از ذوات العلام است و میل فراوانی به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه وضع مادر او هند هم روشن می شود . (4)

محدث قمی (رح ) می فرماید : چون پیامبر (ص) در فتح مکه ریختن خون معاویه را مباح شمردند ، به اصرار وشفاعت عباس ، پنج ماه قبل از شهادت پیامبر (ص) اسلام آورد . (5)


حکومت معاویه در شام

یزید بن ابی سفیان از طرف ابوبکر با لشکر مسلمین به طرف شام رفت . معاویه هم همراه آنان بود . یزید در شام مرد و ابابکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد

و به این حال بود تا زمان خلافت امیرالمؤمنین (ع) که طغیان مهاویه علیه آن حضرت شروع شد . پس اساس ظلم های معاویه را هم ابوبکر بنا نهاد .

معاویه در سال 45 هـ برای پسرش یزید بیعت گرفت . او اول کسی بود که دشنام بر امیرالمؤمنین (ع) را ترویج کرد و در آخر خطبه نماز جمعه لعن و جسارت

بر امیرالمؤمنین (ع) می کرد .او دستور داد در تمام شهرها این لعن و جسارت انجام شود و تا زمان عمر بن عبدالعزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد . (6)


دشمنی معاویه با امیرالمؤمنین (ع)

معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمت امیرالمؤمنین (ع) جعل کنند . و عده زیادی از محبین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک اشتر نخعی

که رد قلزم مصر به سم شهید شد . (7) امام مجتبی (ع) را به دست جعده عیال آن حضرت مسموماً شهید کرد .

معاویه مردی خوش گذران و پرخور بود ، به حدی که از کثرت خوردن می گفت : « خسته شدم ولی سیر نشدم .» و این به خاطر نفرین حضرت رسول (ص) درباره او بود .

او در نفاق و عوام فریبی تجربه به سزایی داشت . محدث قمی نقل می کند که دویست خبر از طرق معتمده اهل سنت در مذهب معاویه نقل شده است .


ماجرای مرگ معاویه

آخرالامر معاویه در مسیر مکه به شام بیمار شد ، به حدی که می لرزید و دهان او بسته نمی شد تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد و رهین اعمال خویش گردید .

هنگام مرگ سن او را 75 یا 82 یا 92 سال نقل کرده اند .

جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت : چند گناه بزرگ کرده ام : حق علی بن ابی طالب را غصب کردم ،

حسن بن علی را با فریب دادن جعده به شهادت رساندم ، و یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم ، و حجر بن عدی و اصحاب او را به قتل رساندم . (8)

در مرگ معاویه بعضی فقط ماه را ذکر کرده اند (9) و بعضی 4 رجب (10) و برخی 22 رجب ذکر نموده اند (11) .

12 رجب ، 14 رجب و 15 رجب هم نقل شده است که این سه قول به یکدیگر نزدیکترند . (12)


----------------------------------------------------------------------------------------------------------


[font=Times New Roman] 2 . ورود امیر المؤمنین (ع) به کوفه 

در این روز در سال 36 هـ امیر المؤمنین (ع) بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتجاب نمودند ، و اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند . (13)




------------------- پی نوشت -----------------

1- مسار الشیعه : ص 34 . فیض العلام : ص 316 .
2- تتمة المنتهی :ص 47 ، 48 ، 50 ، 52 .منتخب التواریخ : ص 448 – 449 . وقایع الایام : ج رجب ، ص 174 .
3- اسد الغابة : ج 3 ، ص 13 .
4- آخر ماه ذی الحجة روز مرگ هند است که احوال او در آنجا ذکر شده است .
5- تتمة المنتهی :ص 47 .احقاق الحق : ص 265 . التعجب :ص 106 . نهج الحق و کشف الصدق : ص 310 .
6- بحارالانوار : ج 33 ، ص 214 .
7- مراقد المعارف : ج 2 ، ص 223 .
8- منتخب التواریخ : ص 449 . وقایع الایام : ج رجب ، ص 173 .
9- الدرجات الرفیعه : ص 423 . تاریخ الخلفاء : ص 198 .
10 تاریخ بغداد : ج 1 ، ص 200 .
11- زادالمعاد : ص35 . تقویم المحسنین : ص 18 .فیض العلام : ص 316 .
12- زادالمعاد : ص35 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 598 . فیض العلام : ص 316 . تتمة المنتهی :ص 47 ، 48 ، 50 ، 51 ، 52 . منتخب التواریخ : ص 448 - 449 . وقایع الایام : ج رجب ، ص 174 .
13- وقایع الایام : ج 1، ص 118 – 178 . قلائد النحور : ج رجب ، ص 104 . بحارالانوار : ج 32 ، ص 352 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

 تصویر 

امروز : 13 رجب ...


در چنین روزی :

 [font=Times New Roman]ولادت امیرالمؤمنین(ع)  (1) 


 تصویر 

اولین امام مؤمنین و خلیفة الله بلافصل بعد از رسول الله خاتم النبیین (ص) ، برادر ، پسر عمو ، وزیر و داماد او سید الوصیین امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)

در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام ، داخل کعبۀ معظمه به دنیا آمد ، که قبل از او و بعد از او ، مولودی در آنجا به دنیا نیامده و نخواهد آمد . (2)

اسم شریفش علی (ع) است .

صاحب کتاب الانوار میگوید : علی بن ابی طالب در کتاب خدا 300 اسم دارد . (3) مشهورترین القاب آن حضرت امیر المؤمنین است و

ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای آن حضرت ذکر نموده است . (4)



القاب امیرالمؤمنین (ع)

مشهورترین کنیه های آن حضرت ابوالحسن (ع) است . اضافه بر اسامی و القابی که آن حضرت در کتابهای مختلف آسمانی به زبانهای مختلف دارند ...
چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به شمساطیل است . در زمین جمحائیل ، در لوح قنسوم ، در قلم منصوم ، در عرش معین ، نزد رضوان امین است ، نزد حورالعین اصب است ،
در صحب ابراهیم (ع) حزبیل است ، در عبرانیه بلقیاطیس ، در سریانیه شروحیل ، در تورات ایلیا ، در زبور اریا ، در در انجیل بریا ، در صحف حجر عین ، در قرآن علی است . (5)


والدین امیرالمؤمنین (ع)

پدر والا مقام آن حضرت ، سید بطحاء حضرت ابوطالب (ع) ، و مادر آن حضرت فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف ، بانوی حرم حضرت ابوطالب (ع) است
که انوار امامت و ولایت اولا از آن خزانۀ عصمت و گنجینۀ حیا و عفت به ظهور آمده و اولین هاشمیه ای است که چنین اختر فروزنده ای آورد .

آن حضرت نه تنها مادر امیرالمؤمنین (ع) بود بلکه بعد از وفات عبدالمطلب (ع) – که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر (ص) گذشته بود و آن حضرت به ابوطالب (ع) سپرده شده بود –
فاطمه بنت اسد در حق پیامبر (ص) مادری می کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدم می داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوت را مشاهده می نمود
و پیامبر خدا (ص) آن حضرت را مادر خطاب می کرد . (6)

همچنین بعد از رحلت حضرت خدیجه کبری (س) ، پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) را به فاطمه بنت اسد (س) سپردند .
ایشان برای آن حضرت مادری می کرد و در دامان عزت خود آن مستورۀ دو جهان را با دل و جان سرپرستی می کرد تا زمانی که از دنیا رفت . (7)

آن حضرت در سال چهارم هجری در مدینه از دنیا رفت ، و در بقیع مدفون شد .
هنگامی که علی (ع) خبر فوت والده اش را به پیامبر (ص) دادند ، آن حضرت فرمودند : « او مادر من بود »
سپس امامه و لباسش را داد که فاطمه (س) را با آنها کفن کنند و خود حضرت بر پیکرش نماز خواند و چهل تکبیر بر جنازه گفت و فرمود :
« چون چهل صف از ملائکه بر جنازه اش نماز خواندند چهل تکبیر گفتم » بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره او دعا کرد . (8)


نور امیرالمؤمنین (ع) در اصلاب پدران

حدیث ولادت امیرالمؤمنین (ع) هم دلالتی بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد (س) مادر آن حضرت است . (9)

نوری که از عرش پروردگار آمده بود ، در انیاء و اوصیاء یکی پس از دیگری منتقل شده تا به عبدالمطلب(ع) رسید و بعد آن نور دو قسم شد .
نوری در پیشانی مبارک عبدالله (ع) پدر بزرگوار پیامبر (ص) که آن نور بعدا به پیشانی آمنه (س) و سپس در صورت مبارک خاتم الانبیاء (ص) منتقل شد .
نصف دیگر نور در پیشانی مبارک ابوطالب (ع) قرار گرفت .

خداوند به ابوطالب (ع) چند فرزند عطا فرمود : عقیل ، طالب ، جعفر ، فاخته یا ام هانی ، جُمانه و علی امیرالمؤمنین (ع) .
هنگامی که خداوند علی (ع) را به ابو طالب و فاطمه بنت اسد (س) داد ، آن نور در صورت فاطمه بنت اسد (س) درخشندگی می کرد .


محل ولادت امیرالمؤمنین (ع)

مکان ولادت امیرالمؤمنین (ع) اشرف بقاع ، یعنی حرم است . اشرف اماکن حرم ، مسجد است ؛ و اشرف بقاع مسجد ، کعبه است .
مولودی جز آن حضرت در آن مکان به دنیا نیامده است ، آن هم در سید ایام ، روز جمعه ، در ماه حرام و در یبت الله الحرام !! (10)

امیرالمؤمنین (ع) سه روز چشم مبارک را باز نکرد ، تا او را خدمت پیامبر (ص) آوردند . آنجا بود که چشم باز کرد .

آن حضرت فرمود : « او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم » (11)

سپس آن حضرت را در آغوش کشید و به منزل ابوطالب آورد . (12)


پیشگویی از ولادت امیرالمؤمنین (ع) (13)

جابر بن عبدالله انصاری می گوید : راهبی بود به نام « مثرم بن رعیب » که 190 سال عبادت کرده بود ، ولی حاجتی از خدا نخواسته بود .
روزی از خداوند خواست یکی از اولیائش را به او بنمایاند . خداوند متعال جناب ابوطالب را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این آقا چه کسی است ، ب
ه آن حضرت بشارت داد که ای ابوطالب ، خداوند پسری به تو عنایت می فرماید که او ولی خداست و اسم شریف او علی است .
هنگامی که او را درک کردی سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب ، اقرار می کند به وحدانیت خدا و به ولایت تو ، یا امیرالمؤمنین شهادت می دهد .

هنگام رفتن ، جناب ابوطالب (ع) خرما و انگور و انار بهشتی میل فرمودند و به منزل آمدند . فاطمه بنت اسد (س) آن با نوی حرم جناب ابوطالب (ع) هم خرمایی که پیامبر (ص)
به آن حضرت داده بودند میل فرمود . و به ابوطالب (ع) هم دادند و آن حضرت هم تناول فرمود .

 پیامبر (ص) فرموده بودند که این خرما را کسی می خورد که مُقرّ به توحید و نبوت من باشد .  

بعد از آنکه پدر ومادر آن حضرت میوه های بهشتی را میل فرمودند ، وجود حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب (ع) پا به عرصه هستی و وجود نهاد .
و هنگامی که فاطمه بنت اسد (س) حامل آن وجود شریف شدند ، به زیبایی و نورانیت شان افزوده گشت .


انعقاد گوهر امیر مومنان(ع) (14)

هنگامی که وجود شریف آن حضرت در بطن فاطمه بنت اسد (س) قرار گرفت ، در مکه زلزله ای رخ داد . و قریش بت ها را به کوه ابو قبیس آوردند ، ولی زلزله بیشتر شد

و بت ها به روی افتادند . آنان به ابوطالب (ع) پناه بردند ، و آن حضرت بالای کوه آمد و فرمود :

 « مردم ، در این شب اتفاق مهمی افتاده است . خداوند خلقی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید و اقرار به ولایت او ننمایید و شهادت به امامت او ندهید ،

این زلزله ساکن نمی شود . پس به اطاعت و ولایت و امامت او اقرار کنید .»
 


سپس در حالیکه اشک می ریخت ، دستان مبارک را بلندنمود و فرمود :

 « پروردگار من و آقای من ، تو را می خوانم به محمدیّت پسندیده و علویّت بلند مرتبه و به فاطمیّت درخشنده ، و نور هایی که بر سرزمین تهامه به رحمت و مهربانی خویش لطف بفرمایی »  

دیگران آمین گفتند ؛ دعا که تمام شد ، زلزله پایان یافت . عرب ها در زمان جاهلیت ، تا گرفتار می شدند این دعا را می خواندند و گرفتاری برطرف می شد .


مادر امیر المؤمنین (ع) در کعبه

شب سیزدهم رجب ، بانوی بزرگوار ابوطالب (ع) احسا درد نمود ، ولی با قرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد . هنگامی که جناب ابوطالب (ع) خواست
زنانی از قریش را برای کمک فاطمه بنت اسد (س) بیاورد ، از گوشه خانه ندایی رسید : « ای ابوطالب ، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولی خدا را لمس کند »

صبح هنگام ، فاطمه بنت اسد (س) ندایی شنید : « ای فاطمه به خانۀ ما بیا » .

ابوطالب(ع) و پیامبر (ص) آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند . عباس بن عبد المطلب که به همراه جماعتی در مسجد نشسته بودند دیدند که فاطمه (س)

وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان نمود و چنین عرضه داشت :

« پروردگارا ! من به تو و به پیامبران و کتابهایی که از جانب تو آمده اند ایمان دارم . من کلام جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است .

تو را قسم می دهم و از تو می خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد ، و به حق فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید و با گفتارش با من انس می گیرد ،

و من یقین دارم که یکی از آیات و نشانه های توست ، که این ولادت را بر من آسان فرمایی
» (15)

ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن قسمتی که درب کعبه واقع شده ، شکافته شد و فاطمه بنت اسد (س) داخل شد .

هر چه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد ، و دانستند که حکمت خداوند در کار است . (16)

فاطمه بنت اسد (س) می فرماید : هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حواء ، ساره ، آسیه و مادر موسی بن عمران (ع) و مریم مادر عیسی (ع) آمدند .

آنان به من سلام کردند « السلام علیکِ یا ولیة الله » و در مقابلم نشستند .

آنچه در ولادت خاتم الانبیاء (ص) انجام دادند در ولادت علی بن ابی طالب (ع) نیز انجام دادند ، چه اینکه فاطمه بنت اسد (س) در هنگام ولادت پیامبر (ص) حضور داشت
و به ابوطالب (ع) ماجرا را خبر داد . حضرت ابوطالب (ع) قبلاً به او فرموده بود : « سی سال صبر کن ، تا خدا مولودی را به تو عنایت کند مثل خاتم الانبیاء (ص) ، مگر در نبوت ؛
که وصی و وزیر او خواهد شد . » (17)


روز ولادت امیر مومنان (ع)

روز جمعه ، علی بن ابی طالب (ع) مانند خورشید ، بر روی سنگ سرخ در گوشه راست کعبه طلوع فرمود . همین که قدم بر زمین کعبه نهاد ، به سجده افتاد

و دست ها را سوی آسمان بلند نمود و فرمود :

 « اشهد ان لااله الا الله و أن محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی محمد رسول الله (ص) ، بمحمد یختم الله النبوة و بی یختم الوصیة و انا امیر المومنین » 
 
« شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و محمد (ص) پیامبر خداوند است و علی وصی محمد رسول الله (ص) است . به محمد نبوت ختم می شود

و به من وصایت کامل و تمام می شود و منم امیر المؤمنین »
(18) 

سپس فرمود :«جاء الحق و زهق الباطل » :«حق آمد و باطل رفت »


در این هنگام که وجود سرا پا جودش پای بر این عرصه خاکی نهاده بود ، بتهایی که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمانها نورانی شد .

شیطان فریاد برآورد : « وای بر بتها و بت پرستان از این فرزند ! »



سخنان امیرالمؤمنین (ع) پس از ولادت

آنگاه سلام بر زنان بهشتی نمود و حال آنان را پرسید . بانوان بهشتی او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تکلم فرمودند .
هنگامی که حضرت حوا (س) او را در آغوش گرفت ، آن حضرت فرمود : « سلام بر تو ای مادر ، حوا ! » حوا (س) پاسخ داد : سلام بر تو پسرم ! .
علی بن ابی طالب (ع) از حال حضرت آدم (ع) پرسید . حوا پاسخ داد : غرق در نعمتهای خداوند است و در جوار پروردگار متنعم است .
در این هنگام که آن حضرت داخل کعبه بود ، ابوطالب (ع) در کوچه و بازار صدا می زد : بشارت باد شما را که ولی خدا ظاهر شده است ، همان کسی که وصایت به او تمام و کامل می شود . (19)

بعد از رفتن زنان بهشتی ، پیامبران الهی حضرت آدم ، حضرت نوح ، حضرت ابراهیم ، حضرت موسی ، حضرت عیسی (علیهم السلام) آمدند .

امیرالمؤمنین (ع) با دیدن آنان حرکتی نمود و تبسم نمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام کردند : « سلام بر تو ای ولی خدا و خلیفۀ پیامبر خدا ».

حضرت در جواب فرمود : « علیکم السلام و رحمة الله و برکاته » .

و جداگانه بر هر یک سلام نمودند . آن بزرگوارن یکی بعد از دیگری او را در آغوش گرفتند و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند .

سپس ملائکه آمدند و او را به آسمانها بردند و هر بار کلماتی مخصوص در فضایل و مناقب حضرت می فرمودند . (20)

فاطمه بنت اسد (ع) می فرماید : بار دوم در حالتی آن حضرت را آوردند که او را در حریر سفید بهشتی پیچیده بودند و به من گفتند :

« او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولیّ ربّ العالمین است . بدان ! وارد بهشت نمی شود مگر کسی که ولایت او را بپذیرد و امامت و ولایت او را تصدیق کند .

خوشا به حال آن که تابع اوست و وای بر کسی که از او روی گردان شود . مَثَل او چون کشتی نوح است . هر که به آن پیوست نجات می یابد و هر که از آن بازماند غرق می شود و سقوط می کند . »


سپس در گوش او مطلبی گفتند که من نفهمیدم . بعد او را بوسیدند و برخاستند و بیرون رفتند و من ندانستم از کجا خارج شدند . (21)


 تصویر 


-------------- پی نوشت ------------------

1- ارشاد مفید : ج 1 ، ص 5 . اعلام الوری : ج 1 ، ص 306 . تهذیب شیخ طوسی : ج 6 ، ص 19 . مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599. بحارالانوار : ج 97 ، ص 383 .
مستدرک حاکم : ج 3 ، ص 180 . مناقب خوارزمی : ص 12 – 13 . اسد الغابة : ج 5 ، ص517 . مصباح المتهجد : ص 741 ، 754 . کشف الغمة : ج 1 ، ص 59 .
مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ، ص 353 . زاد المعاد : ص 21.

2- حاکم در مستدرک می گوید : اخبار متواتر است در اینکه فاطمه بنت اسد (س) حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) را در داخل کعبه به دنیا آورده است . ج 3، ص 483 .
احمد بن عبدالرحیم دهلوی مشهور به شاه ولی الله ( پدر عبدالعزیز دهلوی که کتاب التحفه الاثنی عشریة را نوشته است ) در کتاب «ازالة الخفاء» می گوید :
اخبار متواتر است در اینکه فاطمه بنت اسد (س) امیرالمؤمنین (ع) را در داخل کعبه در روز جمعه 13 رجب 30 سال بعد از عام الفیل به دنیا آورده است ،
و کسی کسی قبل از آن حضرت و بعد از آن حضرت در آن مکان به دنیا نیامده است . الغدیر :ج6 ، ص 22 . زادالماد : ص 21 .
کلمات بزرگان شیعه در این باب زیادتر از آن است که در این مختصر ذکر شود . به جلد 6 الغدیر تحت عنوان « ولادة امیرالمؤمنین (ع) فی الکعبة » مراجعه شود .
مطالبی از کتب اهل خلافت که دلالت دارد ولادت امیرالمؤمنین (ع) درداخل کعبه بوده است : کتاب الحسین (ع) : ج 1 ، ص16 . مروج الذهب : ج 2 ، ص 2 .
تذکرة خواص الامة : ص 7 . الفصول المهمة : ص 14 . السیرة النبویة : ج 1 ، ص 150 . مطالب السئول : ص 11 . محاضرة الأوائل : ص 120 . نزهة المجالس : ج 2 ، ص 204
نور الابصار : ص 76 . کفایة الطالب : ص 37 .

3- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ، ص 319 .
4- مناقب ابن شهر آشوب : ج 3 ، ص 321 .
5- مناقب ابن شهر آشوب ، ج3 ، ص 319 .
6- منتخب التواریخ : ص 113 .
7- تلخیص از ریاحین الشریعه : ج 3 ، ص 3 ، 4 ، 5 ، 6 .
8- منتخب التواریخ : ص 113 . اعلام الوری : ج1 ، ص 306 .
9- ریاحین الشریعه : ج 3 ، ص6 ، 7 .
10- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ، ص 200 .
11- مناقب ابن شهر آشوب : ج 2 ، ص 204 – 205 .
12- کشف الغمة : ج 1 ، ص 59 .
13- مناقب : ج 2 ص 193 . روضة الواعظین : ج 1 ص 78 .
14- مناقب : ج 2 ص 196 ، روضة الواعظین ج 1 ص 79 . بحار الانوار ج 35 ص 11 .
15- مناقب : ج2 ص 198 ، امالی شیخ طوسی ص 706 ؛ بحار الانوار ج 35 ص 8-36 . آفتاب کعبه : ص 45 .
16 - اعلام الوری: ج1 ص 306 . ارشاد : ج1 ص 5 .
17 - بحارالانوار : ج 35 ، ص 6 . روضة الواعظین : ج 1 ، ص 81 .
18 - مناقب : ج 2 ، ص 198 .
19- روضة الواعظین : ج 1 ، ص 79 . مناقب : ج 2 ، ص 198 . بحارالانوار : ج 35 ، ص13 .
20 - علی (ع) ولید الکعبه : ص 32 .
21- علی (ع) ولید الکعبه : ص 32 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

( ادامۀ 13 رجب ... ) :razz:



سه روز در کعبه

فاطمه بنت اسد بعد از سه روز که مهمان الهی بود ، فرزند محترم و مبارک خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفی غیبی چنین ندا داد :

 « ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار ، چرا که من خدای علی اعلی هستم . من نام او را از نام خود گرفته ام ، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام

و او را بر غوامض علم خود آگاهی داده ام . او در خانه من به دنیا آمده است . او اول کسی است که بر فراز خانه من اذان می گوید ، و بتها را می شکند ،

و آنها را از بالای کعبه به صورت می اندازد . خوشا به حال کسی که او را دوست می دارد و از او اطاعت می کند و او را یاری می نماید .

وای برکسی که بغض او را دارد و از او سرپیچی می کند و او را خوار می نماید و حق او را انکار می نماید
. » (1) 


در این روز در هر محفلی سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنائی بود ، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه ، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفار ،

این مطلب را به صورت یک مسئله عمومی در آورده بود .



طلوع نور علی (ع) در آغوش پیامبر (ص)

صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته ، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسد (س) با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند .

مردم همه نگاه می کردند و قبل از سوال کسی ، فاطمه بنت اسد (س) از بعضی وقایع داخل کعبه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهای بهشتی و

اینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علی (ع) است .

ابوطالب (ع) و پیامبر(ص) پیش آمدند و فاطمه بنت اسد (س) با مولود پیش آمد . حضرت مولی الموالی علی (ع) فرمودند : « السلام علیک یا اَبَة و رحمة الله و برکاته » .

ابوطالب (ع) فرمود : « و علیک السلام یا بُنَیّ و رحمة الله و برکاته .» و آن حضرت را در آغوش گرفت . (2)

امیرالمؤمنین (ع) چشمان مبارک به صورت پیامبر(ص) باز کرد و تبسم فرمود و خود را حرکتی داد و فرمود : « السلام علیک و رحمة الله و برکاته ، مرا در آغوش بگیر. »

پیامبر (ص) پاسخ سلامتی را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت ، و بوسید دست در دست او گذاشت .


کودکی علی (ع) با پیامبر (ص)

امیر المؤمنین (ع) دربارۀ دوران کودکی خود و همراه بودن با پیامبر (ص) چنین می فرمایند :

 « به هنگام کودکی ، پیامبر (ص) مرا به دامان می گرفت و به سینه می چشباند . غذا را می جوید و به دهانم می گذارد . از بوی خوش خویش به مشام جانم می بویانید .

او در گفتارم دروغ و در کردارم اشتباه و نادانی نیافت . خداوند پیامبر (ص) را از هنگام شیر خوارگی با بزرگترین فرشتگان همراه کرد ، تا شبانه روز او را در راه بزرگواریها

و نیکیهای الم رهنمون باشد . من نیز از پیامبر (ص) پیروی می کردم ، چنانکه کودک شیرخواری از مادر فرمان می برد و از کردارهای او پیرویمی کند .

هر سال به کوه حرا میرفت و در این هنگام هیچ کس جز من او را نمیدید . »
(3) 



---------- پی نوشت -------------------
1- بحارالانوار : ج 35 ، ص 9 – 37 .
2- مناقب : ج 2 ، ص 198 .
3- قسمت های آخر خطبۀ 234 ، نهج فیض الاسلام ص 802
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 15 رجب ؛


در چنين روزي ...


1. زیارت امام حسین (ع)

در شب 15 رجب و روز آن زیارت امام حسین (ع) (1) و همچنین زیارت مشاهد مشرفه معصومین (ع) (2) مستحب است .

---------------------------------


2. وفات حضرت زینب (س)


وفات مظلومانه و غریبانه ي ام المصائب حضرت فاطمه صغری عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) در شب یکشنبه 15

رجب سال 62 هـ به وقوع پیوسته است . (3)

در مدت یکسال بعد از واقعه کربلا ، زندگانی آن حضرت همراه با اشک و آه و خاطرات اسارت و کربلا سپری گشت .

در عظمت آن مخدره همین بس که به فرموده صدوق (رح) ، از جانب امام حسین (ع) نیابت خاسه داشته است ،

و تا هنگامی که بیماری امام زین العابدین (ع) تمام نشده بود ، این نیابت ادامه داشت . (4)

نام گذاری حضرت

هنگام ولادت ، جبرئیل از جانب خداوتد متعال بر پیامبر (ص) نازل شد و عرض کرد : « یا رسول الله ، اسم این دختر را زینب بگذار ».

آنگاه جیرئیل گریست . پیامبر (ص) پرسید : سبب این گریه چیست ؟ عرض کرد : همانا این دختر از آغاز زندگانی تا پایان روزگار در

این سرای نا پایدار با رنج و درد و بلا خواهد زیست . گاهی به درد مصیبت شما یا رسول الله مبتلا می شود ، و گاهی به ماتم مادرش

و گاهی در مصیبت پدر و گاهی به درد فراق برادرس حسن مجتبی (ع) دچار خواهد شد .

 از همه بالاتر به مصائب کربلا و نوائب دشت نینوا گرفتار می شود چنان که مویش سفید و قامتش خمیده خواهد گردید .  

این خبر را اهل بیت شنیدند و اندوهناک وگریان شدند . پیامبر (ص) صورت بر صورن حضرت زینب (س) نهاد و گریست .

حضرت صدیقه طاهره (س) فرمود : یا ابتا این گریه برای چیست ؟ خداوند دیده های تو را نگریاند .

ـ ای فاطمه بعد از من و تو این دختر دچار بلاها و مصائبی می شود . حضرت صدیقه فرمود : چه ثواب دارد آن کسی که بر دخترم زینب (س) گریه کند ؟

آن حضرت فرمود : « ای پاره تنم و ای نور چشمم ، ثواب کسی که بر او و مصائب او گریه کند مانند ثواب کسی است که بر برادرش حسین (ع) گریه کند . »

سپس نام آن حضرت را « زینب » نهاد . (5)

---------------------------------------------

3. تغییر قبله

در روز 15 رجب سال 2 هـ ، قبله از بیت المقدس به سوی کعبه تغییر پیدا کرد . این برنامه پس از نماز ظهر در مسجد بنی سالم مدینه

اتفاق افتاد و این مسجد بعد از آن به مسجد ذو القبلتین نامیده شد . (6)

----------------------------------------------

4. خروج از شعب ابی طالب (ع)

در این روز حضرت ختمی مرتبت (ص) و يارانشان ، از شعب ابی طالب خارج شدند . (7)

-----------------------------------

5. شهادت امام صادق (ع)

شهادت امام صادق (ع) به روایتی در سال 148 هـ در چنین روزی بوده است . (8)




---------- پي نوشت ---------------

1- مصباح المتهجد : ص 741 . فیض العلام : ص307 - 308 . قلائد النحور : ج رجب ، ص145. مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 .
2- مسار الشیعه : ص 35 .
3- زینب الکبری (س) ( نقدی ) : ص 114 . معالی السبطین : ج 2 ، ص 225 .
4- شجره طوبی : ج 2 ، ص 392 .
5- ریاحین الشریعه : ج 3 ، ص 38 – 39 .
6- مسار الشیعه : ص 35 . وقایع الایام : ج 1 ، ص 155 . فیض العلام : ص 308 . قلائد النحور : ج رجب ، ص 151 .
مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 598 . مصباح المتهجد : ص 742 . بحارالانوار : ج 98 ، ص 345 .
7- مصباح المتهجد : ص 741 . فیض العلام : ص 308 . قلائد النحور : ج رجب ، ص145. مصباح کفعمی : ج 2 ، ص 599 . بحارالانوار : ج 97 ، ص 598 .
8- اعلام الوری : ج1 ، ص 104 . روضة الواعظین : ج 1 ، ص 212 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 16 رجب ؛


در چنين روزي ...


[font=Times New Roman] « خروج فاطمه بنت اسد (س) از کعبه »  



در ابتدای این روز حضرت فاطمه بنت اسد (س) با فرزندش امیرالمؤمنین (ع) از کعبه خارج شد . (1)




-------------- پي نوشت -----------------

1- بحارالانوار : ج 35 ، ص 8
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 18 رجب ؛


در چنين روزي ...


1. وفات ابرهیم فرزند پیامبر (ص)

در سال 10 ابراهیم فرزند پیامبر از دنیا رفت .(1) مادر این بزرگوار ماریه قبطیه بود . (2)

سن ابراهیم هنگام وفات به قولی 18 ماه و چند روز ، و به قولی یک سال و دو ماه و هشت روز بود . (3)


-----------------------------------------------

2. اول خلافت شوم یزید

در این روز یزید ملعون خلافت غصب شده را به دست گرفت . سه روز بعد از مرگ معاویه و دفن او در 15 رجب ، یزید به دمشق آمد

و کنار قبر او رفت و گریست . بعد از آن به کاخ رفت و تا سه روز بیرون نیامد . سپس در روز 21 رجب به مسجد آمد و به منبر رفت و خطبه خواند . (4)





--------------- پي نوشت -----------------
1- منتخب التواریخ : ص 76 . فیض العلام : ص 313 . مصباح المتهجد : ص 748 . زاد المعاد : ص 34 .
2- قلائد النحور : ج رجب ، ص 185 – 186 . شرح حال این بزرگوار در تتمه محرم به تفصیل بیان شده است .
3- بحار الانوار :ج 22 ، ص 152 .
4- وقایع الایام : ج 1 ، ص 208 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 22 رجب ؛


در چنین روزی ...


[font=Times New Roman]  « فرار ابوبکر در جنگ خیبر »   



در این روز در ایام جنگ خیبر عَلَم به دست ابوبکر داده شد و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد . (1)




------------------- پی نوشت ---------------------
1. وقایع الایام : ج 1 ، ص 211 .
Iron
Iron
پست: 266
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۶ تیر ۱۳۸۶, ۹:۴۰ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 71 بار
سپاس‌های دریافتی: 568 بار

پست توسط راوي »

امروز : 23 رجب ؛


در چنین روزی ...


1. حمله به امام حسن مجتبی (ع) در مدائن

در این روز جراح بن سنان اسدی ملعون در ساباط مدائن با استفاده از تاریکی شب خنجر یا تیغی مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبی (ع) زد که استخوان را شکافت .

آن حضرت از شدت درد به زمین افتادند . دوستان حضرت (ع) ، آن ملعون را کشتند و امام (ع) را به خانه والی مدائن ، سعد بن مسعود ( عموی مختار ) بردند .

سعد ، جراحی آورد و جراحت آن حضرت را مداوا نمود . (1)

در این روز زیارت آن حضرت (ع) و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است . (2)


--------------------------------------------------------------


2. مسموم شدن حضرت موسی بن جعفر (ع)

در این روز در سال 183 هـ . آقا و مولایمان حضرت موسی بن جعفر (ع) را به دستور هارون ملعون در زندان بغداد زهر داده و مسموم کردند . (3)


----------------------------------------------------------------------

3. فرار عمر در جنگ خیبر

در این روز در جنگ خیبر پرچم را به دست عمر دادند و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد . (4)



------------------- پی نوشت -----------------------
1. فیض العلام : ص 317 . مصباح المتهجد : ص 749 . زاد المعاد : ص 35 .
2. زاد المعاد : ص 35 . فیض العلام : ص 317 .
3. بحارالانوار : ج 48 ، ص 1 ؛ ج 97 ، ص 202 . وقایع الایام : ج رجب ، ص 225 . قلائد النحور : ج رجب ، ص 210 .
4. وقایع الایام : ج 1 ، ص 211 . مصباح المتهجد : ص 749 .
ارسال پست

بازگشت به “مناسبت و یادواره”