پس از پيامبر (ص) چه چيز "خاتمه" يافت؟ ( بازنگري خاتميت )

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Iron
Iron
پست: 132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 133 بار

پس از پيامبر (ص) چه چيز "خاتمه" يافت؟ ( بازنگري خاتميت )

پست توسط خاک قدم هايش »

 بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا

 

پس از پيامبر (ص) چه چيز " خاتمه " يافت ؟

خاتمیت به معنای تمام شدن سلسله‌ی پیامبری ست. یعنی پس از ارسال صد و بیست و چهار هزار پیامبر - که آخرینشان حضرت محمد

صلوات الله علیه و آله است- ، خداوند پیامبر دیگری نخواهد فرستاد.

برای بحث در این باره بهتر آن است که نخست ببینیم با چه ابزاری می‌توانیم در این راه گام برداریم. مسلم است که این راه را با عقل نمی‌توان پیمود که

خود او به عدم کاراییش در این مورد واقف است و خود را روشنگر چنین مسیری نمی‌یابد. پس، از منابع ما و ادله‌‌ی شرعی دو مورد "کتاب" و "سیره "باقی می ماند

که برای اثبات و ادله‌ی خاتمیت باید به آن دو بپردازیم. برای اطلاع از ادله‌ی خاتمیت می توانید به این آدرس مراجعه فرمایید:


 » ادله خاتمیت « 


اما آن چه از این ادله به دست می آید طبق آیه‌ی خاتمیت این است که پیامبر بزرگ ما، خاتم پیامبران است و پس از ایشان پیامبری نخواهد بود.

در این میان شبهات و سوال هایی مطرح است که پاسخ به آن ها ما را در درک بهتر موضوع یاری می‌کند. متاسفانه آن چه که در بسیاری از پاسخ ها رعایت نشده،

توجه به مساله‌ی امامت بعد از پیامبر است. ما شیعیان معتقدیم که ائمه‌ی ما تمام شوؤن نبوت را دارا هستند به جز « دریافت وحی تشریعی ».

پس آیه، ناظر به «خاتمیت شان دریافت وحی تشریعی» می باشد نه سایر شوؤن پیامبر؛ که آن ها نه تنها خاتمه نیافته‌اند که در وجود مبارک معصومین پس از ایشان

ساری و جاری بوده اند و تعالیم تشیع گویای این واقعیت مهم است.

اکنون با در نظر گرفتن چنین مقدمه ای پاسخ پرسش‌هایی از این دست معلوم می‌گردد:

-آیا انسان، در طول زمان پس از خاتمیت دچار تحول و برتری نخواهد شد؟

-آیا با خاتمیت، درهای آسمان به سوی بندگان خدا بسته خواهد شد؟

-...

که اگر این گونه هم می شد و پاسخ سؤالات، به ترتیب منفی و مثبت هم بود، جایی برای اعتراض بندگان نبود اما اکنون می بینیم که اگر انسان در طول دوران،

پیشرفت کند و متحول شود تا آخرالزمان برای او برنامه و قانون الاهی وجود خواهد داشت و درهای آسمان هیچ گاه به روی بندگان بسته نبوده است.

ما مفتخریم که مذهبی را معتقدیم که حقیقة برای پیروانش تا آخرالزمان " رهبر" و " برنامه " دارد.


پذیرش خاتمیت که از اصول و مسلمات تشیع است،سکه ای ست که یک سویش والایی شان شخص اول عالم – محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله -

را می رساند و سوی دیگرش، علوّ درجه ی ائمه ی شیعه را نمایان می کند که ظرف تحقق تمام شوؤن پیامبر بوده‌اند جز آن چه گذشت.

 وصلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین 

ادامه دارد ...
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
Iron
Iron
پست: 132
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۴ مهر ۱۳۸۶, ۵:۴۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 133 بار

بررسي ناکارآمدي عقل در بحث خاتميت

پست توسط خاک قدم هايش »

 بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا
 

بررسی ناکارآمدی عقل در بحث خاتمیت

درآمد: در قسمت نخست، از این سخن گفتیم که ابزار و وسیله‌ی ما برای بحث در این وادی چه چیزهایی‌ست و به عدم کارایی عقل اشاره داشتیم.

در این مجال، چگونگی این ناکارآمدی را مورد بررسی قرار می‌دهیم و مسائل مطرح شده در این زمینه را پی می گیریم.



الف) کامل شدن عقل

ب) کامل شدن دین



•بررسی این دو ملاک:


اما مورد اول: آیا به راستی کمال عقل این نتیجه را می‌دهد که دیگر نباید از جانب خدا وحی‌ای برسد؟ به عقلمان مراجعه می کنیم؛

می‌یابیم که اگر عقل به کمال هم رسیده باشد باز ممکن است پروردگار وحی ای فرو‌فرستد چرا که عقل نمی تواند به تمام حکمت آمدن دین و وحی پی ببرد.

چه بسا آمدن وحی، حکمتی داشته باشد که ما نمی‌توانیم آن را دریابیم و خود فرستاننده‌ی دین است که باید پرده از حکمت کامل فعل خود برگیرد.

پس ( کمال عقل >> خاتمیت ) ، اثبات عقلی ندارد و به بیان دیگر : نقص عقل، دلیلی ضروری بر ادامه‌ی وحی و دین الاهی نیست.


و اما مورد دوم: آیا این موضوع که کمال دین ملاک خاتمیت است، ضرورت عقلی دارد؟ در این جا نیز چند نکته نهفته است: نخست آن که کمال دین

توسط عقل درک نمی‌شود بلکه این خود شارع است که باید کمال دینش را بیان کند. هم‌چنین ممکن است دینی ناقص، آخرین دین باشد

و این با عقل سازگار است چرا که لزومی نیست که پروردگار دین را کامل کند و ممکن است رضایت و حکمتش در همین نقص دین باشد.

سوم آن که ممکن است تا کنون دین کامل بوده اما پس از آن دینی بیاید که ناقص باشد و مواردی را از دین پیشین کم کند و تخفیف هایی دهد

که بر اساس حکمت الاهی‌ست و ما را به درکش راهی نیست؛ اما خلاف عقل نیز نیست. مجموع این سخنان گزاره‌ی ( کمال دین >> خاتمیت ) را عقلی نمی‌نمایاند.

به این ترتیب هر دو دلیلی که در ابتدای بحث آمد، بر‌خلاف ظاهرشان، ادعاهایی عقلی نیستند و توان آن را ندارند که ضرورت خاتمیت

و یا رد آن را با مراجعه به عقل اثبات کنند.


 و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین 

ادامه دارد...
اللهم عجل ثم عجل ثم عجل لوليک الفرج
ارسال پست

بازگشت به “پیغمبر شناسی”