::. اهميت صله رحم

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

::. اهميت صله رحم

پست توسط Labbaik »

[align=center]به نام خداوند  

 «اخلاق و صله ارحام » 

ديد و بازديد در اسلام از امتياز خاص به خود برخوردار است، و در ايجاد عواطف انساني نقش فوق العاده‌اي دارد مخصوصا ديد و بازديدها اگر از ارحام و ذوي الحقوق صورت پذيرد. به موارد زير كه از آموزه‌هاي اسلامي بر آمده است توجه كتيد:



من خداي رحمانم و رحِم را از نام خود اشتقاق نموده‌ام

در حديث قدسي آمده است كه خداوند فرمود: انا الرحمن و هذه الرحم، ششقت لها من اسمي فمن وصلته و من قطعها قطعته. (1) خداوند سبحان فرمود: من رحمان هستم و نام رحم را از اسم خود مشتق نموده ام، پس هر كس صله رحم كند و با بستگان خود پيوند نمايد من او را با رحمت صله خواهم كرد، و هر كس قطع رحم كند من رحمت خود را از او قطع خواهم نمود.



صله رحم حساب را آسان و شما را از گناه نگه مي‌دارد
امام صادق عليه السلام فرمود:

ان صلة الرحم و البر ليهونان الحساب و يعصمان من الذنوب فصلوا ارحامكم و يعصمان من الذنوب فصلوا ارحامكم و بروا باخوانكم و لو بحسن السلام و رد الجواب. (2)

صله رحم و نيكي كردن به برادران حساب را در قيامت آسان مي‌كند، و آن دو، آدمي را از گناه محافظت مي‌نمايد پس شما با ارحام خود صله كنيد و به برادران خود نيكي نماييد، اگر چه به سلام كردن و نيكو جواب دادن باشد.

امير مؤ منان صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد:

زكوة اليسار بر الجيران و صلة الارحام. (3)

زكات كساني كه از تسهيلات مالي برخوردارند نيكي به همسايگان و صله ارحام است.



با رحِمتان صله كنيد اگرچه مسافت يكسال راه باشد

از توصيه‌هاي اكيد پيامبر بزرگ اسلام صلي الله عليه و آله در صله رحم مي‌خوانيم: كه فرمود:

اوصي الشاهد من امتي و الغائب منهم و من في اصلاب الرجال و ارحام النسأ الي يوم القيامة ان يصل الرحم و ان كانت منه علي مسيرة السنة فان ذالك من الدين. (4)

فرمود: آنان كه حاضرند از امت من، و آنانكه غايب‌اند و آنان كه از اصلاب پدران و ارحام مادران تا روز قيامت به دنيا مي‌آيند سفارش مي‌كنم كه صله رحم نمايند، اگر چه فاصله آن تا ارحامشان به مسافت يك سال باشد، چه آنكه صله رحم از مسائل مهم دين است. امام سجاد عليه السلام در دعاي مكارم الاخلاق مي‌فرمايد: و من عقوق ذوي الارحام المبره و من خذلان الاقربين النصره. (5) بار الها جدائي از ارحام را به نيكي و پيوستگي مبدل فرما و ترك ياري بستگان را به حمايت و نصرت تبديل فرما، يعني خدايا توفيقم بده كه ارحام خدمت و احسان نمايم.



قطع رحم حساب آخرت را دشوار مي‌نمايد.

قرآن شريف تسهيلات حسابرسي اعمال آدمي را مرهون صله رحم مي‌داند و مي‌فرمايد: و الذين يصلون ما امر الله به ان يوصل و يخشعون ربهم و يخافون سوء الحساب. (6) خردمندان با ايمان كساني هستند كه دستور باريتعالي را در مورد اشخاصي كه امر به صله رحم آنها فرموده اطاعت مي‌كنند و از خداوند و حسابرسي او بيم دارند.



قطع رحم موجب قطع فيض الهي مي‌گردد

ارحام در صله با هم موجب خدمت و احسان به همديگرند، هر گاه يكي نسبت به ديگري موجبات ايذأ را فراهم نمايد، فيض الهي نسبت به هر دو قطع مي‌گردد، و اين داستان مردي است كه به محضر رسول خدا عليه السلام رسيد، فقال يا رسول الله: ان لي اهلا قد كنت اصلهم و هم يوذوني و قد اردت رفضهم فقال له رسول الله: اذا يرفضكم الله جميعا. (7) آن مرد گفت: يا رسول الله من ارحامي دارم و آنها را صله مي‌كنم ولي آنان مرا آزار مي‌دهند مي‌خواهم تركشان كنم. حضرت فرمود: در اين صورت خداوند هر دو شما را ترك خواهد كرد، يعني خدا فيض و رحمت خود را از شما خواهد بريد.



بهترين صله ارحام بازداشتن اذيت از ارحام است

در صله ارحام از پيشوايان معصوم عليه السلام سفارش شديم به هديه و چيزي براي خويشاوندان خويش ببريم و هديه كنيم، يعني بهترين صله رحم هديه، معتني به چيز قابل توجهي است كه خويشاوندان اعلي به ادني، و مالدار نسبت به مستضعف تأمين خواهد شد. خلاصه اينكه بهتر است صله رحم به هديه‌اي تحقق يابد اگر چه به يك شربت آب باشد، ولي بهترين صله (كف الاذي عن الرحم ) مي‌باشد كه انسان آزار و اذيت خويش را از خويشاوندان خود باز دارد و اين حديث حضرت ابي الحسن الرضا عليه السلام از جد بزرگوارشان حضرت صادق عليه السلام است فرمود: صل رحمك ولو بشربه من المأ و افضل ما توصل به الرحم كف الذي عنها (8) صله رحم نما اگر چه به شربت آبي باشد، بهترين صله رحم خوداري ار ايذأ و اذيت ار ارحام است. حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام صله رحم را كه نقش مهمي در تأمين نيازمنديهاي جوامع بشري دارد از اوصاف شريف‌ترين و گرامي‌ترين انسانها مي‌داند، و مي‌فرمايد: صله الارحام من افضل شيم الكرام. (9) صله رحم از بزرگترين خوي و منش مردمان كريم النفس و بزرگوار است.



صله رحم موجب محبت ميان خويشاوندان و خواري دشمن است

حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در سخن حكيمانه خويش صله رحم را موجب مهر و محبت در بين خويشاوندان دانسته و موجب ذلت و خواري دشمنان دين و اسلام و مسلمين معرفي فرموده است در اين مورد است بيان آن حضرت كه فرمود: صله الرحم توجت المحبه و تكبت العدو. صله رحم محبوبيت ببار مي‌اورد، و موجب خواري و ذلت دشمن است. تحليل اين بيان اين است كه صله و پيوند خويشاوندي با هدايا و تحف موجبات صفا و صميميت و محبت و هماهنگي و وحدت را در بين امت فراهم مي‌سازد. و ايجاد اين تفاهم و تراحم و خدمات متقابل در بين ارحام مسلمين موجب خشم و غيظ دشمن مي‌گردد، چرا كه آنان وحدت و همبستگي و پيوند مسلمين را هرگز به صلاح خود و آرمان خود نمي‌دانند. فلذا از صله ارحام مسلمانان و خاصه شيعه بشدت عصباني و پريشانند. بلي اميرالمؤ منين عليه السلام خذلان در بين ارحام را تضييع حقوق خويشاوندان معرفي نموده و مي‌فرمايد: من دلائل الخذلان الا ستهانه بحقوق الاخوان. (10) يكي از موجبات خذلان و محروم ماندن از نصرت دگران ناچيز شمردن حقوق برادران است. بنابراين از صله رحم با ابعاد وسيعش استقبال نمائيم.



با رحمت اگر چه به يك جرعه آب، صله كن

صل رحمتك ولو بشربه من المأ. (11) امام رضا عليه السلام فرمود: با ارحامتان صله كنيد اگر چه به يك شربت آبي باشد. بنابراين صله رحم متضمن ديدار از رحم و اعطأ هديه‌اي مي‌باشد خاصه اگر در راستاي خانواده‌هاي متنفذ و مالدار شايسته است با اهدأ يك قطعه فرش يا يك دستگاه يخچال، و وسائل رفاهي ديگر كه فاقد آنند هديه برند و تا بدينوسيله صله رحم آنان از ارزش والاي معنوي و رضا و خشنودي پروردگار مهربان برخوردار باشد.


مؤ من با رحم خويش حتما صله مي‌نمايد

در قضأ حوائج مؤ من خاصه رحم باشد از رسول خدا عليه السلام است كه فرمود: من كان يومن بالله و اليوم الاخر فليصل رحمه. (12) هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد، پس با رحمتش صله كند. يعني خويشاوندان خود را دوست بدارد و به آنان احساس لازم را بنمايد. ايضا از پيامبر است كه فرمود: من احب ان يبسط له في رزقه، و يوخر له في اجله فليصل رحمه. اگر كسي دوست دارد كه روزيش زياد گردد و فراوان شود، و اجلش تأخير بيفتد پس بايد با رحمتش صله كند. يعني صله ارحام روزي را فراوان سازد و عمر را طولاني كند، و در رأس كارهاي خير انسان است، خاصه كه توأم با حل مشكل رحم و تأمين نيازمنديهايشان بوده باشد.




--------------------------------------------------------------------------------
1- جامع السادات، ج 2، ص 252
2- كافي، ج 2، ص 157.
3- فهرست موضوعي غرر، ص 133.
4- كافي، ج 2، ص 151..
5- مكارم الاخلاق، ص 361، 364
6- سوره 13، ايه 21
7- ميزان الحكمه، ص 87
8- كافي، ج 2 ص 151
9- فهرست غررالحكم، ص 134
10- فهرست موضوعي غررت ص 89
11- مشكوه الانوار، ص 52
12- الترغيب و الترهيب، ج 3، ص 333
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1668
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۶, ۴:۰۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3099 بار
سپاس‌های دریافتی: 5474 بار

Re: ::. اهميت صله رحم

پست توسط Labbaik »

 تصویربه نام خداتصویر 

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :

 إنَّ أعجَلَ الخَيرِ ثَوابا صِلةُ الرَّحِم .

ثواب صله رحم زودتر از ثواب هر كار خير ديگرى مى‏رسد .
 


  : 2 / 152 / 15
منتخب ميزان الحكمة : 232  
زندگی بافتن یک قالی است

نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی

نقشه را اوست که تعیین کرده است

تو در این بین فقط میبافی

نقشه را خوب ببین !!!

نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند


 تصویر 
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: ::. اهميت صله رحم

پست توسط mahdieh »

یکی از دستورات موکد [url=<A]دین مبین اسلام[/url] و یکی از مهم ترین آداب اجتماعی «صله رحِم» است که با عمل صحیح به آن، ریشه بسیاری از کمبودها و نیازها از بین می‌رود.
صله به معنای وصل است، و در اصطلاح به احسان و اظهار عطوفت و رعایت حال دیگران گفته می‌شود.
رحِم به معنی جایگاه اولاد است و در اصطلاح به مادر گفته می‌شود. و صله رحم یعنی رسیدگی و احسان به افرادی که با انسان، مادرِ مشترک داشته باشند؛ مانند عمو، عمّه، دایی، خاله و فرزندان آنها.
صله رحم از دستورات عام و پرمنفعت اسلام است و کنیه های خانوادگی را از بین می‌برد:
[External Link Removed for Guests] فرمود:«صله رحم کن، حتی اگر با دادن یک لیوان آب به نزدیکانت باشد. بهترین صله رحم بازداشتن خویش است از آزار آنها.»

[External Link Removed for Guests] فرمود:«صله رحم کنید حتی اگر به سلام‌کردن باشد.»
[External Link Removed for Guests] فرمود:«هر کس می‌خواهد اجلش به تأخیر بیفتد و روزی‌اش زیاد شود، صله رحم کند.»

[External Link Removed for Guests] فرمود:«مردی فقط از عمرش سه سال مانده ولی صله رحم می‌کند و خداوند سی سال به عمرش اضافه می‌کند؛ و مردی از عمرش سی سال مانده اما قطع رحم می‌کند و خداوند سه سال او را زنده نگه می دارد. بحمدالله مایشاء و یثبت وعنده ام الکتاب (سوره رعد آیه 39) (خداوند هر چه را که بخواهد محو می کند و هر چه را بخواهد، ثابت می‌گرداند؛ و در نزد اوست حقیقت کتاب.)»

و نیز فرمود:«نیکی به پدر و مادر و صله رحم حساب روز قیامت را آسان می‌گرداند.»

و نیز فرمود:«ای میسّر! گمان می‌کنم تو زیاد به اقوامت رسیدگی می‌کنی.»
میسّر گفت:«بله. من وقتی در بازار کار می‌کردم و دو درهم مزد می‌گرفتم، یک درهم آن را به عمّه‌ام می‌دادم و یک درهمش را به خاله‌ام.»
امام فرمود:«به خدا قسم اجل تو دو بار فرا رسید ولی هر بار تأخیر افتاد.»

قطع رحم:
قطع رحم به معنای رسیدگی نکردن و محبت نداشتن نسبت به نزدیکان است و امر بسیار ناپسندی به شمار می‌رود، به طوری که در روایات چنین آمده است:«اگر نزدیکان شما ارتباط خود را با شما قطع کردند، شما وصل کنید؛ زیرا گناه قاطع رحم بسیار عظیم است.»

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:«صله کنید با ارحام خود، گرچه آنها با شما قطع کرده باشند.»

رسول خدا فرمود:«
[External Link Removed for Guests] علیه السلام به من خبر داد که بوی [External Link Removed for Guests]، از فاصله هزار سال راه شنیده می‌شود ولی [External Link Removed for Guests] و قاطع رحم و مرد سالخورده زناکار آن را نخواهند شنید- (یعنی به این اندازه از بهشت دورند).»

9- کنیز امام صادق علیه السلام می گوید:«امام در بستر بیماری و شهادت افتاده بود و گاهی از هوش می‌رفت. یک بار که به هوش آمد، فرمود به حسین بن علی بن علی - که پسر عموی پدر امام بود- هفتار دینار بدهید و به فلانی، فلان مقدار و به فلانی، فلان مقدار بدهید.
به امام عرض کردم:«آیا به مردی بخشش می‌کنید که می‌خواست شما را به قتل برساند؟»
امام فرمود:«آیا می‌خواهی من از آنها نباشم که خداوند توصیف کرده است:« و کسانی که بنا به امر خدا صله می کند و از پروردگارشان میترسند و از بدی حساب بیمناکند.» بله خداوند بهشت را آفرید و آن را خوشبو ساخت و بوی بهشت تا هزار سال راه می‌رود ولی عاق والدین و قاطع رحم آن بو را نمی‌شنوند.»

در روایت است که «اگر برای نیکی به پدر و مادرت مجبور باشی راهی به درازای دو سال را بپیمایی، برو و این نیکی را انجام ده، و برای صله رحم هم تا یک سال راه را طی کن!»

شخصی به رسول خدا عرض کرد:«من اقوامی دارم که به آنها احسان می‌کنم ولی آنها مرا اذیّت می‌کنند. می خواهم دیگر کاری به آنها نداشته باشم.»
امام فرمود:«در این صورت خداوند همه شما را رها می کند.»
عرض کرد:«پس چه کنم؟»
امام فرمود:«به آن کس که تو را محروم ساخته بخشش کن و با آن کس که از تو قطع کرده بپیوند و آن را که به تو ظلم کرده، ببخش. و اگر چنین کنی خداوند پشتیبان تو خواهد بود.»

رسول خدا فرمود:«آیا می‌خواهید بگویم بهترین اخلاق دنیا و آخرت چیست؟»
گفتند:«بله یا رسول الله!»
فرمود:«اخلاق کسی است که با آن کس که از او بریده آشتی کند، و به آن کس که او را محروم کرده ببخشد، و آن را که بر او ستم کرده ببخشاید. و هر کس بخواهد مرگش به عقب بیفتد و روزی اش فراوان شود، باید تقوای الهی را پیشه سازد و صله رحم کند.»

به رسول خدا عرض کردند:« بهترین
[External Link Removed for Guests] کدام است؟»
فرمود:«صدقه به خویشاوندی که دشمنی شما را در دل داشته باشد. پس صله رحم به خویشان، عام است و حتی بدخواهان را نیز شامل می‌شود.»


البته مواردی هم وجود دارد که قطع رحم اجازه داده شده است:
مواردی که ارتباط فامیلی با انسان کافر و مشرک یا منافق موجب تأثیرپذیری انسان و افتادن به وادی خطرناک کفر و شرک و انحراف می گردد.
مواردی که رفت و آمد با فامیل آلوده و گنهکار موجب تایید اعمال وی در دید دیگران و جذب سایرین به وادی گناه می‌شود.

با این حال، قطع رحم غلط است و در این موارد به حداقل رابطه باید کفایت کرد، نه قطع کلی؛ مثلاً یک احوالپرسی تلفنی سالیانه ضرری ندارد.

منابع:
معراج السعاده حاج محمد احمد نراقی.
بحارالانوار، ج 74، باب 3، از صفحه 87 تا 139.
Senior Member
Senior Member
پست: 168
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷, ۴:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 138 بار
سپاس‌های دریافتی: 333 بار

Re: ::. اهميت صله رحم

پست توسط پارسا »

صله رحم در قرآن و حديث[1]

نويسنده: علامه طباطبايى


صله رحم در قرآن و حديث

و در مجمع البيان در ذيل آيه: "و اتقوا الله الذى تسائلون به و الارحام"، از امام باقر (ع) روايت آورده كه فرمود: معناى تقواى از ارحام اين است كه از قطع رحم بپرهيزيد. [2]

مؤلف قدس سره: بناى اين تفسير بر قرائت ارحام به فتحه ميم است تا مفعول"اتقوا" در تقدير باشد.

و در كافى‏ [3] و نيز در تفسير عياشى آمده: كه منظور از ارحام، ارحام مردم است كه خداى عز و جل امر به صله آن فرموده و آنقدر مورد اهميت و اهتمامش قرار داده كه در رديف خودش آورده است كه فرموده: "از خدا بترسيد و از ارحام...".

مؤلف قدس سره: اينكه امام (ع) فرمود: "مگر نمى‏بينى..."بيان وجه تعظيم ارحام است و منظور از اينكه فرمود: در رديف خود قرارش داده، اين است كه همانطور كه گفتيم فرموده: "از خدا بترسيد و از ارحام".

[4]

و در تفسير الدر المنثور است كه عبدبن حميد از عكرمة روايت كرده كه ذيل جمله:" الذى تسائلون به و الارحام"گفته است: ابن عباس گفت: رسول خدا(ص) در معناى اين جمله فرمود: خداى تعالى امر مى‏كند به اينكه: صله رحم كنيد و صله رحم، هم زندگى دنياى شما را طولانى‏تر مى‏كند، هم در آخرت برايتان بهتر است.

[5]

مؤلف قدس سره: اينكه فرمود: طولانى‏تر مى‏كند، اشاره است به روايات بسيار زيادى كه وارد شده كه صله رحم عمر را زياد مى‏كند و بر عكس قطع رحم عمر را كوتاه مى‏سازد و ممكن است وجه آن را با بيانى كه به زودى در تفسير آيه: "و ليخش الذين لو تركوا من خلفهم ذرية ضعافا خافوا عليهم...

[6] " مى‏آيد، به ذهن نزديك ساخت. و ممكن است مراد از جمله:"فانه ابقى لكم"اين باشد كه صله رحم زندگى را از حيث آثارش طولانى مى‏كند، چون باعث وحدت جارى بين اقارب مى‏شود و وقتى وحدت خويشاوندى محكم‏تر شد، انسان در از بين بردن عوامل ناسازگار زندگى بهتر مقاومت مى‏كند و بهتر از بلاها و مصائب و دشمنان جلوگيرى به عمل مى‏آورد.

و در تفسير عياشى از اصبغ بن نباته روايت شده كه گفت: من از اميرالمؤمنين (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: بسيار مى‏شود كه بعضى از شما در باره كسى و يا چيزى بايد خرسندى و رضايت به خرج دهد ليكن خشمگين مى‏شود تا جائى كه مستوجب آتش دوزخ مى‏گردد، (اين در صورتى است كه روايت"فيما يرضى"باشد و اگر"فيما يرضى"باشد معنايش اين مى‏شود كه شما گاهى دچار خشمى مى‏شويد كه بعد از آن روى خشنودى را نمى‏بينيد تا داخل آتش گرديد، پس بنا بر اين هر گاه يكى از شما نسبت به فردى از ارحام خود خشمگين شد به او نزديك شود و با او تماس پيدا كند)، كه (اين خاصيت در ميان ارحام هست كه) هر گاه بدن اين با آن تماس پيدا كند آرامش و ثبات مى‏يابد، آرى رحم به عرش خدا آويزان است، صدائى در آن پيدا مى‏شود نظير صدائى كه از آهن در هنگام كوبيدن بر مى‏آيد، پس ندا مى‏دهد: "بار الها وصل كن با كسى كه مرا وصل كرد و قطع كن با كسى كه مرا قطع كرده"و اين سخن خداوند سبحان است كه: "و اتقوا الله الذى تسائلون به و الارحام ان الله كان بكم رقيبا"و هر شخصى آنگاه كه دچار خشم شد اگر ايستاده است فورا بنشيند و در روى زمين و لو شود كه همين نشستن روى زمين پليدى شيطان را از بين مى‏برد.

[7]

مؤلف قدس سره: معناى كلمه"رحم"همانطور كه توجه فرموديد عبارت از آن جهت وحدتى است كه به خاطر تولد از يك پدر و مادر و يا يكى از آن دو در بين اشخاص بر قرار مى‏شود، و (در حقيقت) باعث اتصال و وحدتى مى‏شود كه در ماده وجودشان نهفته است، اين يك امر اعتبارى و خيالى نيست، بلكه حقيقتى است جارى در بين ارحام، و آثار حقيقى در خلقت و در خوى آنان دارد، و نيز در جسم و در روحشان موجود است كه به هيچ وجه نمى‏شود آن را منكر شد، هر چند كه احيانا عواملى ديگر با آن يافت مى‏شود كه اثرى مخالف آن را دارد و اثر آن را ضعيف و يا خنثى مى‏كند تا جائى كه ملحق به عدم شود ولى با آن عوامل نيز به كلى از بين نمى‏رود.

و به هر حال رحم يكى از قوى‏ترين عوامل براى التيام و آشتى و دوستى بين افراد يك عشيره است و استعداد قوى‏ترين اثر را دارد و به همين جهت است كه مى‏بينيم نتايجى كه عمل خير در بين ارحام مى‏بخشد، شديدتر است از نتايجى كه همين خير و احسان در اجانب دارد و همچنين اثر سوئى كه بدرفتارى در ميان ارحام مى‏بخشد بسيار قوى‏تر است از آثار سوئى كه اينگونه رفتارها در بين بيگانگان دارد. اينجا است كه معناى كلام امير المؤمنين (ع) روشن‏تر فهميده مى‏شود كه فرمود:"هر گاه يكى از شما نسبت به فردى از ارحام خويش خشمگين شد به او نزديك شود..."

چرا كه نزديك شدن به رحم، هم رعايت كردن حكم رحم است و هم تقويت و پشتيبانى از او است كه همين دو جهت او را به ياد مى‏آورد كه طرف مقابل رحم او است و تحريك مى‏كند به اينكه بيشتر حكم رحم را رعايت كند و در نتيجه بار ديگر اثرش ظاهر گشته و در طرفين رافت و رحمت پديد آورد.

و همچنين معناى جمله ديگر كه در آخر حديث آمده فرموده بود: "و هر شخصى در حال ايستاده دچار خشم گرديد فورا به زمين بچسبد (بنشيند)..."چرا كه آن حالت خشم، اگر از طپش نفس و سبعيت شخص سرچشمه بگيرد و نه از ناحيه خدا (و به خاطر او) قهرا ظهور و پيدايش مستند به هواهاى خود نفس خواهد بود و در حقيقت شيطان نفس را غافل‏گير كرده، به جاى آنكه او را متوجه اسباب حقيقى كند، به سوى اسباب و همى و خيالى مى‏كشاند و در چنين وضعى اگر تغيير حالتى به خود بدهد مثلا اگر در حال قيام است بنشيند، نفس خويش را از شانى به شانى ديگر منصرف كرده، به اين معنا كه امكان آن دارد كه نفس هم از آن اسباب و همى به سوى سبب جديدى واقعى متوجه گشته، در نتيجه از آن اسبابى كه باعث خشم او بودند، غفلت كند، چون علاقه نفس آدمى به رحمت، به حسب فطرت، بيش از غضب است و به همين جهت است كه مى‏بينيم در بعضى از روايات آمده است كه تغيير حالت در حال غضب منحصر به نشستن نيست بلكه هر تغييرى كه ممكن باشد كافى است، نظير رواياتى كه صاحب مجالس آن را از امام صادق از پدرش (ع) نقل كرده كه در محضرش سخن از غضب به ميان آمد، امام (ع) فرمود:انسان گاهى آنچنان غضب مى‏كند كه دنبالش روى خشنودى را نمى‏بيند و با همان غضبش داخل آتش مى‏شود، (خلاصه معنا اينكه غضب او را وادار مى‏كند جنايتى را مرتكب گردد و مستوجب آتش شود) پس هر گاه فردى دچار غضب شد، اگر در حال قيام است سعى كند كه بنشيند كه همين خود باعث مى‏شود پليدى شيطان از او برود و اگر در حال نشسته است برخيزد و هر مردى كه بر يكى از ارحام خود خشم گرفت به او نزديك شود و سعى كند دستش به بدن او تماس پيدا كند، چون رحم هر گاه رحم خود را لمس كند آرامش مى‏يابد.

مؤلف قدس سره: تاثير لمس رحم در فرونشاندن خشم محسوس و تجربه شده است.

و اينكه فرمود: "تنقضه انتقاض الحديد..."معنايش اين است كه از رحم صدائى نظير صداى آهنى كه بر آن بكوبند در مى‏آيد، و مى‏گويد: "چنين و چنان...".

و در كتاب صحاح اللغة در معناى"انقاض"مى‏گويد: اين كلمه به معناى آواز مختصرى نظير نوك به زمين زدن است.

[8] و اما در باره معناى عرش در سابق كه بحثى پيرامون كرسى داشتيم، بطور اجمال اشاره كرديم كه عرش عبارت است از مقام علم اجمالى و فعلى به حوادث و اين خود مرحله‏اى است از هستى كه زمام تمام حوادث گوناگون و اسباب و علل مختلف عالم بدانجا منتهى مى‏شود، پس عرش به تنهائى سلسله جنبان همه علل و اسباب مختلف و متفرق است، به اين معنا كه روح عرش دويده در همه و محرك آن است، همچنان كه از همه امور يك مملكت كه در عين اينكه آن امور جهات و شؤون و اشكال مختلفى دارد، همه در يك جا، يعنى در روى تخت سلطنتى جمع مى‏شوند، به طورى كه يك كلمه كه از آن مقام صادر مى‏شود، زنجيره و سلسله همه قواى مملكتى و مقامات فعاله آن را به حركت و جنب‏وجوش در مى‏آورد و همان يك كلمه در سراسر كشور اثر و ظهور پيدا مى‏كند، چيزى كه هست در هر موردى اثرش متناسب با آن مورد است و شكلى و خاصيتى دارد كه غير از شكل و خاصيت ساير حلقه‏هاى زنجير است.

رحم - نيز همانطور كه توجه فرموديد همچون روح حقيقتى است كه در كالبد اشخاص و افراد يك دودمان نهفته است، پس به اين اعتبار مى‏توان گفت رحم از متعلقات عرش است، (همان طور كه عرش جامع و حافظ وحدت مختلفات است، رحم نيز جامع افراد بسيارى است كه در قرابت مشتركند)، هر گاه به رحم ظلم شود و حقش سلب گشته و مورد آزار واقع گردد، به عرش خدا كه وابسته بدانجا است پناهنده مى‏شود و از آن مقام مى‏خواهد تا حق را از كسى كه آن را ربوده بگيرد و از كسى كه آزارش كرده انتقام بكشد، اين است معناى اينكه امام اميرالمؤمنين فرمود:"تنقضه انتقاض الحديد..."و اين تعبير از زيباترين تمثيل‏ها است كه در آن"مشبه"و "مشبه به"و"وجه شبه"اى هست، آنچه در حال قطع رحم حادث مى‏شود مشبه است، يعنى تشبيه شده است به نقرى كه بر حديد واقع شود، ساده‏تر اين كه شباهت به ضربتى دارد كه مثلا به تير آهن و يا ناقوس و يا جام فلزى زده شود و صداى مخصوصى از آن بر خيزد، صدائى كه در اثر ارتعاش تمامى جسم آهن را فرا گيرد. و ضربت كذائى، مشبه به و وجه شبه - صدا و ارتعاش در آهن و - صدا و لرزه در عرش است.

نيز سخن رحم در عرش مشبه است، يعنى تشبيه شده به صداى نامبرده و صداى نامبرده مشبه به، و وجه شبه وجود ارتعاش در هر دو مورد است هم در سخن عرش و هم در آهن).



"مترجم"
و اينكه فرمود: پس ندا مى‏دهد: "بار الها وصل كن با كسى كه

مرا وصل كرده و قطع كن با كسى كه مرا قطع كرده..."حكايت معنا و فحواى عملى است كه صله رحم انجام مى‏دهد و آن پناهنده شدن به عرش و يارى خواستنش از آن مقام است و در رواياتى بسيار آمده كه صله رحم عمر را زياد مى‏كند و قطع رحم آن را قطع مى‏سازد و در سابق در جلد دوم عربى اين كتاب آنجا كه احكام اعمال را شرح مى‏داديم بحثى پيرامون روابط اعمال با حوادث خارجى گذشت و در آنجا گفتيم كه: مدير اين نظام كه در عالم جارى است، اين نظام را به سوى اغراضى و هدفهائى شايسته سوق مى‏دهد. نه به بيهودگى و عبث، و اين معنا را تا ابد مهمل نخواهد گذاشت و هر گاه جزئى و يا اجزائى از عالم و يا از نظام آن گسيخته و فاسد شد، بلافاصله آن خرابى و فساد را اصلاح مى‏كند يا به اينكه همان را اصلاح كند و يا آنكه آن جزء را به كلى از بين ببرد و جزئى ديگر در جايش قرار دهد، و كسى كه قطع رحم مى‏كند با خدا در تكوين او جنگ مى‏كند، خداى تعالى اگر راه اصلاح فراهم شد اصلاحش مى‏كند و گرنه عمرش را قطع و ناتمام مى‏سازد، و اما اينكه انسان امروز توجهى به اين حقيقت نكرده، و ايمانى به آن و به امثال آن ندارد، ضرر به جائى نمى‏زند، و نظام عالم را زير و رو نمى‏كند، و دليل بر آن نمى‏شود كه چنين حقيقتى وجود ندارد براى اينكه آنقدر دردهاى بى‏درمان به طرف جثمان بشريت هجوم آورده كه ديگر به او نوبت نمى‏دهد درد قطع رحم را درك كند. پس بگو حس بشريت از درك اين حقيقت عاجز شده، نه اينكه اين حقيقت، حقيقت نباشد و بر عكس خيال باشد، نه، بلكه حس بشر فراغت پيدا نمى‏كند كه درد عذاب قطع رحم را احساس كند.

پى نوشتها:

--------------------------------------------------------------------------------
[1]. الميزان ج 4 ص 232 تا 732.

[2]. مجمع البيان ج 3، ص 3.

[3]. اصول كافى ج 2، ص 150 ح 1.

[4]. تفسير عياشى ج 1، ص 217 ح 10.

[5]. الدر المنثور ج 2، ص 117.

[6]. "سوره نسا، آيه 9".

[7]. تفسير عياشى ج 1، ص 217، ح 8.

[8]. از صحاح ج 3، ص 1111.
منبع:سایتwww.balagh.net
مهدیا، کعبه شد از تاب تو بی تاب،بتاب
.....................................................

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود
سلامتی امام زمان صلوات
Bronze
Bronze
پست: 315
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ دی ۱۳۸۷, ۶:۰۲ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1643 بار
سپاس‌های دریافتی: 1131 بار

Re: ::. اهميت صله رحم

پست توسط mahdieh »

خویشاوندان، ارتباط خونى با هم دارند. شاخ و برگ‌هاى یك‏ درختند و گل‌هاى یك بوستان. پس، ارتباطشان هم طبیعى است و قطع‏رابطه میان اقوام، عارضه‏اى ثانوى و یك بیمارى ‏اجتماعى و «آفت ‏خانوادگى‏» به حساب مى‏آید و اگر بى‏دلیل باشد، زشت‏ و نارواست. اگر دلیلى هم داشته باشد، قابل رفع و شایسته تجدید رابطه‏ است.
حضرت على(علیه السلام) مى‏فرماید:
«صلة الرحم توجب المحبة‏»(1)؛ پیوند با خویشاوندان (صله‏رحم) محبت مى‏آورد.
روشن است كه قطع این رابطه هم، سردى و كدورت و جدایى‏ دلها را در پى دارد. در احادیث، از صله‌رحم به عنوان «محبوب‏كننده ‏انسان میان بستگان‏» یاد شده است: «صلة الرحم ... محبتة فى‏الاهل‏.»(2)


سفارش اكید دین، بر این است كه حتى با آنان كه با شما بریده و قطع رابطه كرده‏اند، صله رحم و تجدید رابطه كنید (صل من قطعك) كه‏ این، نوعى ایثار و گذشت فوق‏العاده مى‏طلبد.
محدوده این پیوند نیز گسترده است و هر بهانه را از دست انسان ‏مى‏گیرد. امام ‏صادق(علیه السلام) مى‏فرماید:
«صل رحمك و لو بشربة من ماء»(3)؛ صله رحم كنید، هر چند در حد خوردن جرعه آبى باشد.
سفارش اكید دین، بر این است كه حتى با آنان كه با شما بریده و قطع رابطه كرده‏اند، صله رحم و تجدید رابطه كنید (صل من قطعك) كه‏ این، نوعى ایثار و گذشت فوق‏العاده مى‏طلبد.

در حدیث معروف دیگرى آمده است:
«صلوا ارحامكم و لو بالسلام‏»؛ هر چند با سلام گفتن، با خویشاوندان پیوند برقرار كنید.
آنچه گاهى مانع رفت و آمدهاى خانوادگى و دیدارهاى ‏خویشاوندان یا دوستان مى‏شود، توقعات بالا، هزینه و مخارج، معطلى ‏رفت و برگشت، وقت نداشتن افراد و ... است. اما اگر به حداقل هم ‏راضى باشیم و لحظه‏اى نشستن و حالى پرسیدن و آبى و چایى خوردن‏ و برخاستن، یا از همان دم در، سلام كردن و جویاى حال شدن و برگشتن هم باشد، «صله رحم‏»ها بیشتر و ارتباطها قوی‌تر خواهد گشت.

آثار و نتایج
این نوع پیوند، فواید بسیار و آثار دنیوى و اخروى فراوانى دارد كه ‏از احادیث ‏بسیار آن، تنها به دو نمونه زیر، اكتفا مى‏كنیم:
حضرت امام باقر(علیه السلام) فرموده است:
«صلة الارحام تزكى الاعمال و تنمى الاموال و تدفع البلوى و تیسر الحساب و تنسى‏ء فى الاجل‏»(4)؛ صله ارحام، «اعمال‏» را پاك، «اموال‏» را افزون، بلاها را دفع، حساب‏ را آسان مى‏كند و «اجل‏» را به تاخیر مى‏اندازد.
همچنان كه مى‏بینید، نتایج ‏یاد شده، برخى به امور دنیوى مربوط ‏است، برخى هم نتایج اخروى و پاداش‌هاى خدایى را نسبت ‏به این ‏عمل، بازگو مى‏كند.
حدیث دیگر از امام صادق(علیه السلام) است:
«صلة الارحام تحسن الخلق و تسمح الكف و تطیب النفس و تزید فى الرزق و تنسئ الاجل‏»(5)؛ صله رحم، اخلاق را نیكو، دست را بخشنده، دل و جان را خوش ‏مى‏سازد، رزق را مى‏افزاید و اجل و مرگ را به تاخیر مى‏اندازد.
این كار نیك و ساده، آنقدر سازنده و مفید است و آنچنان مورد رضاى پروردگار، كه گاهى تقدیر الهى به خاطر آن عوض مى‏شود و خداوند به پاداش این عمل نیكو، بر عمر كسى مى‏افزاید. در مقابل، قطع‏ رابطه‏ها و بریدن از خویشاوندان، به حدى شوم و نفرت‏بار و در نظر خداوند، ناپسند است كه عمر را مى‏كاهد.
حضرت امام باقر(علیه السلام) فرموده است:
«صلة الارحام تزكى الاعمال و تنمى الاموال و تدفع البلوى و تیسر الحساب و تنسى‏ء فى الاجل‏»؛ صله ارحام، «اعمال‏» را پاك، «اموال‏» را افزون، بلاها را دفع، حساب‏ را آسان مى‏كند و «اجل‏» را به تاخیر مى‏اندازد.




  این حدیث تكان‏دهنده توجه كنید:

 

امام صادق(علیه السلام) فرمود: «ما چیزى را جز «صله رحم‏» سراغ نداریم كه عمر را زیاد كند، تا آنجا كه گاهى تا زمان مرگ یك نفر، سه سال مانده است، ولى او اهل ‏صله رحم مى‏شود. آنگاه خداوند، سى سال بر عمرش مى‏افزاید و سى و سه سال ‏دیگر زنده مى‏ماند. و گاهى اجل كسى سى و سه سال است، به خاطر قطع رحم و گسستن رابطه‏هاى خویشاوندى، كاهش مى‏یابد و اجلش سر سه سال فرامى‏رسد.»(6)

مرز صله رحم
این ادب معاشرت، اختصاص به بستگان پاك و با تقوا و حزب‏اللهى هم ندارد. یك وظیفه اخلاقى است، حتى نسبت ‏به آنان كه اهل‏ گناهند. چه بسا به بركت رفت و آمدهاى بستگان صالح، فاجران هم راه ‏صلاح پیش گیرند و تاثیر بپذیرند. گاهى ترك مراوده و رفت و آمد، سبب مى‏شود كه بستگان معصیت‏كار، در گناه و بیراهه خود، بیشتر پیشروى كنند، ولى حفظ رابطه، جلوى بدتر شدن آنان را مى‏گیرد. در این صورت، تكلیف، همچنان نگهبانى از این خط ارتباط و پیوند خویشاوندى است.
یكى از شیعیان از امام صادق(علیه السلام) مى‏پرسد: برخى خویشاوندانم‏ خط و تفكر دیگرى دارند، غیر از فكر و مرامى كه من دارم. آیا آنان بر من حقى دارند؟ حضرت فرمود: آرى، حق قرابت و خویشاوندى را چیزى قطع نمى‏كند. اگر با تو همفكر و هم عقیده باشند، دو حق بر تو دارند: یكى حق خویشاوندى، دوم حق اسلام و مسلمانى.(7)
یكى از شیعیان از امام صادق(علیه السلام) مى‏پرسد: برخى خویشاوندانم‏ خط و تفكر دیگرى دارند، غیر از فكر و مرامى كه من دارم. آیا آنان بر من حقى دارند؟ حضرت فرمود: آرى، حق قرابت و خویشاوندى را چیزى قطع نمى‏كند. اگر با تو همفكر و هم عقیده باشند، دو حق بر تو دارند: یكى حق خویشاوندى، دوم حق اسلام و مسلمانى.

حتى اگر بستگان، مایه آزار انسان را هم فراهم كنند، باز حق ‏گسستن پیوند را نداریم. در حدیثی آمده است:
مردى خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض كرد: یا رسول الله! من‏ خویشاوندانى دارم كه با آنان پیوند و رابطه دارم، اما آنان ‏آزارم مى‏دهند. تصمیم گرفته‏ام آنان را ترك كنم. حضرت رسول فرمود: آنگاه، خدا هم تو را ترك مى‏كند! ... گفت: پس چه كنم؟ رسول خدا فرمود: به كسى كه محرومت كرده، عطا كن، با كسى كه از تو بریده، رابطه برقرار ساز، كسى كه بر تو ستم كرده، از او درگذر. هر گاه چنین‏ كردى، خداوند پشتیبان تو خواهد بود.(8)
از حضرت على(علیه السلام) نقل شده كه فرمود:
«صلوا ارحامكم و ان قطعوكم‏»(9)؛ با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع ‏رابطه ‏كرده ‏باشند.

  «صله رحم‏»، از نیكوترین برنامه‏هاى دینى در حیطه معاشرت ‏است. گرچه شكل نوین زندگى و مشغله‏هاى زندگی‌هاى امروزى، گاهى‏ فرصت این برنامه را از انسان‌ها گرفته است، ولى حفظ ارزش‌هاى دینى و سنت‌هاى سودمند و ریشه‏دار دینى، از عوامل تحكیم رابطه‏ها در خانواده‏ها است. به ویژه در مناسبت‌هاى ملى، در اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعى و مناسبى براى عمل به این «سنت دینى‏» است.

 
باشد كه بر دستورالعمل‌هاى مكتب در بعد اجتماعى و خانوادگى، وفادار بمانیم و صفاى زندگى را در سراب غربزدگى و تقلید از «فرهنگ‏ بیگانه‏» نبازیم.

پى‏نوشت‌ها:
1) غررالحكم.
2) اصول كافى، ج‏2، ص‏151.
3) همان.
4) همان، ص‏150.
5) همان، ص‏150 و 151، حدیث 6 و 12.
6) همان، ص‏152، حدیث‏17.
7) میزان‏الحكمه، ج‏4، ص‏83.
8) بحارالانوار، ج‏71، ص‏100.
9) همان، ص‏92.
"تالیف جواد محدثی"
منبع : تبيان
[External Link Removed for Guests]
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 1950
تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ شهریور ۱۳۸۶, ۲:۵۷ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2988 بار
سپاس‌های دریافتی: 5531 بار
تماس:

Re: ::. اهميت صله رحم

پست توسط محدثه »

 تصویر 
 
 

 
قال الامام علی (علیه السلام) :  
 

[FONT=Times New Roman]« بصلة الرّحم تستدرّ النّعم »    
« به وسيله صله رحم است كه نعمتهاى‏ الهى فراوان و ريزان شود. »  



  غرر الحکم : حدیث 3534  
  
  
  
  
  
  
 [COLOR=#ffffff]. 
 
 
تصویر 
ارسال پست

بازگشت به “اخـلاق”