به نام خدا
با سلام
پاسخ خودم رو در سه بخش ارائه می کنم :
1- اهمیت و صحت و کثرت اینگونه احادیث
2- مقایسه عمل واجب با مستحب
3- اهمیت معرفت و چند شرط دیگر ، در پذیرفته شدن آن عمل
[HR]
اولا از پیامبر (ص) و امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) و سایر معصومین(ع) نیز از این دسته احادیث بسیار به ما رسیده است که شکی در صحت آنها راه ندارد .
نمونه ای از آن :
از موسى بن جعفر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: هر كسى قبر فرزندم على را زيارت كند خداوند ثوابى معادل هفتاد هزار حج مبرور به او عطا مى فرمايد.
با تعجب گفتم : هفتاد هزار حج مبرور؟! فرمود: آرى هفتاد هزار حج .
باز با تعجب گفتم : هفتاد هزار حج مبرور؟!
فرمود: آرى . هفتاد هزار حج مبرور. بار ديگر با تعجب پرسيدم .
فرمود: بعضى از حجها در پيشگاه خدا مقبول نمى شود.هر كس فرزندم را زيارت كند يا شبى در كنار قبر او به سر برد، مانند كسى است كه خداوند را در عرش زيارت كند.
باز با تعجب پرسيدم مانند كسى كه خدا را در عرش زيارت كند؟!
فرمود: آرى . روز قيامت ، در عرش خدا چهار نفر از پيشينيان : نوح ، ابراهيم ، موسى و عيسى و چهار نفر از آخر الزمان : محمد، على ، حسن و حسين عليهم السلام گرد خواهند آمد و بعد، اين مجلس ادامه خواهد يافت . (يعنى غير از اين هشت نفر ديگران هم خواهند بود)
زوار قبور ائمه عليهم السلام با ما، در همين جلسه شركت خواهند داشت .بالاترین درجه و با ارزش ترين عطيه و عنايت ، مخصوص زوار فرزندم على بن موسى الرضاست .
[HR]
دوم اینکه برتری یک عمل مستحبی بر یک عمل واجب ، در ثواب ، هیچ استبعاد عقلی ندارد و نظیر آن در قرآن کریم وجود دارد :
هدایت افراد ، در حقیقت برای عموم یک امر واجبی نیست ، که همه باید به آن اقدام کنند ، بلکه یک امر مستحبی است ؛
آنچه واجب می باشد اجرای تکالیفی است که خداوند متعال بر عهده هر فردی نهاده است . اما خداود متعال برای انجام هدایت (که امر واجبی نیست)
پاداش غیر قابل تصوری قرار داده است و فرموده :
"و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا " (سوره مبارکه مائده /32)
و اگر کسی ، یک نفر را احیا (هدایت) کند ، پس قطعا (پاداش او برابر آن است) که همه مردم را زنده (هدایت) نماید "
این پاداش عظیم برای یک امر مستحبی می باشد . انجام واجب یک تکلیف است ، که در صورت انجام ندادن آن ، شخص مجازات می شود
اما عدم انجام مستحبات ، مجازاتی در پی ندارد ، تنها شخص از پاداش آن بی بهره می شود . لذا برای ترغیب افراد به انجام مستحبات
(چون مجازاتی در صورت عدم انجام مقرر نشده است) ، عقلایی آن است که پاداش افزون شود تا خود عاملی برای رغبت افراد در انجام مستحبات گردد .
مثل سلام کردن که مستحب است ، و جواب آن واجب است . اما خود سلام مستحبی 69 ثواب دارد ، و جوابش که واجب است فقط 1 ثواب !
مثل پاداش روزه غدیر ، که شصت برابر پاداش روزه واجب است .
پس هیچ گونه استبعاد عقلی و نقلی ندارد ، که عمل مستحبی پاداشش از عمل واجب بیشتر باشد .
[HR]
نکته سومی که لازم است دقت شود این است که نه تنها نفس یک عمل پاداشی به همراه ندارد بلکه بی روح خواهد بود اگر بدون شروطش انجام شود .
خود زیارت هم شرطش معرفت امام است . معرفت امام مهم ترین شرط در انجام همه اعمال است .
حتی همان حج واجب ، در حدیث داریم که "تمامُ الحجّ لقاءُ الامام" : قبولی و اتمام حج به زیارت امام است .
ارزش حج به شناخت و معرفت و پیروی از امام است . پس زیارت امام حتی از مثال هایی که در بالا زدیم هم مهم تر است .
مخصوصا در مقایسه با حج و در شرط بودن ، برای قبولی حج .
شاهد این ادعای ما آیه قرآن است که خداوند خطاب به حضرت ابراهیم (ع) می فرماید :
( و أذّن فی الناس بالحج "یاتوک" رجالا و رکبانا )
و در مردم بانگ برای حج بردار ، تا به سوی
تو آیند پیاده و سواره .
نفرموده یاتو الکعبه ، فرموده یاتوک ! به سوی تو که مقام امامت به تو داده شده بیایند (جعل امامت حضرت ابراهیم در ایات 124 سوره بقره به بعد امده)
پس مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است !
یک سنگ نشان است که ره گم نشود ... حاجی احرام دگر بند ، ببین
یار کجاست ؟
امیدواریم خداوند ما را در فهم حقیقی اعمال و شناخت روح آن ها (امامت) ما را موفق بدارد .