غدير از نگاه چهارده خورشيد
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 2025
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۸, ۲:۲۳ ب.ظ
- محل اقامت: آذربایجان
- سپاسهای ارسالی: 2903 بار
- سپاسهای دریافتی: 3754 بار
غدير از نگاه چهارده خورشيد
غدير از نگاه چهارده خورشيد
اساس مذهب تشيع بر دو حديث پايه گذاري شده است: يكي حديث ثقلين(1)،
كه پيامبراكرم صلياللهعليهوآله در كمتر از نود روز در چهار مكان آن را به مردم گوشزد كرد؛ ديگري حديث غدير. ميتوان گفت حديث دوم مكمل حديث اول است.
سفارش بيش از حد پيامبر صلياللهعليهوآله در باره قرآن و عترت و نيز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشيني اميرمؤمنان عليهالسلام نشان دهنده اين حقيقت است
كه حضرت نگران آشوبي بود كه امت اسلامي بعد از وي با آن رو به رو ميشود.
اهميت دادن به غدير، اهميت دادن به رسالت پيامبرگرامي اسلام صلياللهعليهوآله است.
مادر اين مقاله واقعه غدير را از زبان عارفان واقعي غدير يعني پيامبر صلياللهعليهوآله و امامان معصوم عليهمالسلام مورد مطالعه قرار ميدهيم.
رسول خدا و غدير
شيخ صدوق در كتاب «امالي» از امام باقر عليهالسلام و آن حضرت از جدش چنين نقل ميكند:
روزي رسول گرامي اسلام صلياللهعليهوآله به اميرمؤمنان عليهالسلام فرمود
: اي علي، خداوند آيه «ياايَّهاالَّرسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»(2)
را در باره ولايت تو بر من نازل كرد. اگر آنچه به من امر شده تبليغ نكنم، عملم باطل است و كسي كه خدا را بدون ولايت تو ملاقات كند، كردارش باطل است.
اي علي، من جز سخن خدا نميگويم.(3)
امام علي و غدير
سليم بن قيس هلالي به بيعت اميرمؤمنان عليهالسلام باابوبكر اشاره كرده، ميگويد:
«ثم اقبل عليهم عليفقال: يا معشرالمسلمين و المهاجرين و الانصار انشد كم اللّه اسمعتم رسول اللّه يقول يوم غديرخم كذا و كذا فلم يدع شيئاً قال
عنه رسول اللّه الاّ ذكّرهم ايّاه قالوا نعم»(4)
پس علي عليهالسلام به مردم فرمود: اي مسلمانان و مهاجران و انصار، آيا نشنيديد كه رسول خدا صلياللهعليهوآله روز غديرخم چنين و چنان فرمود.
سپس تمام چيزهايي را كه پيامبر صلياللهعليهوآله در آن روز فرموده بود به مردم ياد آوري كرد. همگي گفتند: آري.
در اين زمينه ميتوان به استدلالهاي اميرمؤمنان علي عليهالسلام اشاره كرد.
از جمله استدلال آن حضرت براي ابوبكر كه فرمود: بر اساس حديث پيامبر صلياللهعليهوآله در روز غدير، آيا من مولاي تو و هر
مسلماني هستم يا تو؟ ابوبكر گفت: شما.(5)
ابي الطفيل ميگويد: در روز شورا در خانه بودم و شنيدم كه علي عليهالسلام گفت: آيا غير از من كسي در ميان شما هست
كه پيامبر صلياللهعليهوآله به او گفته باشد: «من كنت مولاه فعلي مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه.»
همگي گفتند: نه.(6)
حضرت زهرا عليهاالسلام و غدير
ابن عقده در كتاب معروفش «الولاية» از محمد بن اُسيد چنين روايت كرده است:
از فاطمه زهرا پرسيدند: آيا پيامبر صلياللهعليهوآله پيش از رحلتش در باره امامت اميرمؤمنان چيزي فرمود؟
آن حضرت جواب داد: «و اعجباانسيتم يوم غديرخم؛»(7) شگفتا! آيا روز غديرخم را فراموش كرديد؟!
فاطمة بنت الرضا از فاطمه بنت الكاظم عليهالسلام و او از فاطمه بنت الصادق عليهالسلام چنين نقل كرد: ام گلثوم، دختر فاطمه زهرا عليهاالسلام نقل كرد كه
پيامبر در روز غدير فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه»(8)
امام حسن مجتبي عليهالسلام و غدير
از امام جعفر صادق عليهالسلام چنين روايت شده است: امام حسن عليهالسلام هنگامي كه ميخواست با معاويه آتش بس اعلام كند،
به او فرمود: امت مسلمان از پيامبر صلياللهعليهوآله شنيدند كه در باره پدرم فرمود: «انه مني بمنزلة هارون من موسي»؛
همچنين ديدند كه پيامبر صلياللهعليهوآله وي را در غديرخم به عنوان امام نصب فرمود.(9)
امام حسين عليهالسلام و غدير
سليم بن قيس مينويسد: امام حسين عليهالسلام قبل از مرگ معاويه خانه خدا را زيارت كرد. سپس بنيهاشم را جمع كرده فرمود:
آيا ميدانيد پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله علي عليهالسلام را در روز غدير خم نصب كرد؟
همگي گفتند: آري.(10)
امام زين العابدين عليهالسلام و غدير
ابن اسحاق، تاريخ نويس معروف، ميگويد: به علي بن حسين گفتم: «من كنت مولاه فعليّ مولاه» يعني چه؟
حضرت فرمود: «اَخْبَرَهُمْ انة الامام بعده»؛ به آنها خبر داد كه اوست امام بعد از خودش.(11)
امام محمد باقر عليهالسلام و غدير
ابان بن تغلب ميگويد: از امام باقر عليهالسلام در باره گفته پيامبر: «من كنت مولاه فعليّ مولاه» پرسيدم: حضرت فرمود:
اي اباسعيد، پيامبر فرمود: اميرمؤمنان در ميان مردم جانشين من خواهد بود.(12)
امام جعفرصادق عليهالسلام و غدير
زيد شحام ميگويد: نزد امام صادق بودم، مردي معتزلي از وي در باره سنت پرسيد.
حضرت در پاسخ فرمود: هر چيزي كه فرزند آدم به آن نياز دارد (حكم آن) در سنت خدا و پيامبر صلياللهعليهوآله وجود دارد و چنانچه سنت نبود،
خداوند هرگز بر بندگان احتجاج نميكرد.
مرد پرسيد: خداوند با چه چيزي بر ما احتجاج ميكند؟
حضرت فرمود:
«اَلْيَومَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينُكُم وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُم نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسلامَ دِيناً»؛
بدين وسيله ولايت را تمام گردانيد و اگر سنت يا فريضه تمام نبود، خدا به آن احتجاج نميكرد.(13)
امام موسي كاظم عليهالسلام و غدير
عبدالرحمن بن حجاج از حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام در باره نماز در مسجد غديرخم(14) پرسيد.
حضرت در پاسخ فرمود: «صلّ فيه فان فيه فضلا و قد كان ابي يامربذلك»(15)؛ نماز بخوان، بدرستي كه در آن فضل فراوان وجود دارد و پدرم به آن امر ميكرد
امام رضا عليهالسلام و غدير
محمد بن ابي نصر بزنطي ميگويد: خدمت امام رضا عليهالسلام بودم، در حالي كه مجلس پر از جمعيت بود و با يكديگر درباره غدير گفتگو ميكردند،
برخي از مردم اين واقعه را منكر شدند؛ امام فرمود: پدرم از پدرش روايت كرد كه روز غدير در ميان اهل آسمان مشهورتر است تا ميان اهل زمين.
سپس فرمود: اي ابي نصر، «اين ماكنت فاحضر يوم الغدير»؛ هركجا كه هستي در اين روز نزد اميرمؤمنان عليهالسلام باش.
بدرستي كه در اين روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مومن و مسلم را ميآمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ ميرهاند؛
در اين روز آزاد ميكند... سپس فرمود:
«واللّه لوعرف الناس فضل هذا اليوم بحقيقة لصافحتُهُم الملائكة كُلَّ يومٍ عشر مرات»(16)
اگر مردم ارزش اين روز را ميدانستند، بيترديد فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه ميكردند.
امام محمد جواد عليهالسلام و غدير
ابن ابي عمير از ابو جعفرثاني عليهالسلام در ذيل آيه
«يا اَيُّهَاالذِّينَ آمَنُوا اُوفُوا بِالْعُقُودِ»(17)
چنين روايت كرد: پيامبر گرامي صلياللهعليهوآله در ده مكان به خلافت اشاره كرده است؛ سپس آيه «يا ايهاالذين آمنوا اوفوا بالعقود» نازل شد.(18)
در توضيح اين روايت بايد گفت: آيه ياد شده در اول سوره مائده است. اين سوره، آخرين سورهاي است كه بر قلب نبياكرم صلياللهعليهوآله نازل شد.
در اين سوره، «آيه اكمال» و «آيه تبليغ، كه ناظر به واقعه غدير است، وجود دارد.
امام هادي عليهالسلام و غدير
شيخ مفيد، در كتاب شريف ارشاد، زيارت اميرمؤمنان علي عليهالسلام را از امام حسنعسكري عليهالسلام و آن امام از پدرش نقل ميكند
و ميگويد: امام جواد عليهالسلام در روز عيد غدير، حضرت علي عليهالسلام را زيارت كرد و فرمود:
«اشهد انك المخصوص بمدحةاللّه المخلِصُ لطاعةاللّه ...»؛ شهادت ميدهم كه مدح خدا به تو اختصاص دارد و در طاعت او مخلصي.
سپس ميفرمايد: خداوند حكم فرمود: «يا اَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمْابَلَّغْتَ رِسالَتَه وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاس.»
آنگاه ادامه ميدهد: پيامبر صلياللهعليهوآله خطاب به مردم كرد و از آنها پرسيد: آيا آنچه برعهده داشتم، ابلاغ كردم؟
همگي گفتند: آري.
سپس فرمود: خدايا گواه باش! بعد از آن فرمود:
«الستُ اولي بالمؤمنين من انفسهم؟ فقالوا بلي فاخذ بيدك و قال من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله؛»
آيا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نيستم؟ گفتند: بله. پس از آن دست علي عليهالسلام را گرفت و فرمود: هركس من مولاي اويم، اين علي مولاي اوست...(19)
امام حسن عسكري عليهالسلام و غدير
حسن بن ظريف به امام حسن عسكري عليهالسلام نامه نوشت و پرسيد: گفته پيامبر
«من كنت مولاه فعليٌ مولاه» يعني چه؟ حضرت در پاسخ فرمود:
«اراد بذلك ان جعله علماً يعرف به حزب اللّه عند الفرقة»؛ خداوند اراده فرمود كه اين جمله، نشان و پرچمي باشد تا حزب خدا هنگام اختلافها با آن شناخته شود.
اسحاق بن اسماعيل نيشابوري ميگويد: حضرت حسنبن علي عليهالسلام به ابراهيم چنين نوشت: خداوند متعال با منّت و رحمت خويش واجبات را بر شما مقرر كرد.
اين كار به سبب نياز او نبود، بلكه رحمت او بود كه متوجه شما شد.
هيچ معبودي جز او وجود ندارد؛ او چنان كرد تا ناپاك را از پاك جدا سازد و اندرون شما را بيازمايد تا به سوي رحمت او پيش بگيرد و منازل شما در بهشت معين شود.
از اينرو، حج و عمره، اقامه نماز، پرداخت زكات، روزه و ولايت را بر شما واگذار كرد و دري را فرا راهتان قرار داد تا درهاي ديگر واجبات را باز كنيد؛
كليدي را براي يافتن راه خود قرار داد. اگر محمد و جانشينان او از فرزندش نبود، شما مانند حيوانات سرگردان ميمانديد و هيچ واجبي از واجبات را فرا نميگرفتيد.
مگر ميتوان از غير در، وارد مكاني شد؟ وقتي خداوند به سبب تعيين اوليا پس از پيامبر صلياللهعليهوآله ، نعمت خود را بر شما تمام كرد،
فرمود:
«اَلْيَومَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ اْلاِسْلامَ دِيناً»(20) امروز دينتان را كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم و راضي شدم كه اسلام دين شما باشد.
سپس براي اولياي خود برگردن شما حقوقي قرار داد و به شما فرمان داد
حقوق آنها را ادا كنيد تا زنان و اموال و خوراك و آشاميدنيها بر شما حلال باشد و به واسطه آن بركت و رشد و ثروت را به شما بشناساند و اطاعت كنندگان
شما را به واسطه غيبت بشناساند...(21)
امام زمان عليهالسلام و غدير
در دعاي ندبه كه ظاهراً منسوب به آن حضرت است چنين ميخوانيم:
«... فلما انقضت ايامه اقام وليه عليبن ابي طالب صلواتك عليهما و آلهما هاديا اذكان هوالمنذر و لكل قوم هاد فقال و الملاءُ امامه من كنت مولاه فعليٌّ مولاه...»
پاورقيها:
15 ـ اصول كافي، ج 4، ص 566.
19 ـ بحارالانوار، ج 100، ص 363.
10 ـ سليم بن قيس، ص 168.
12 ـ معاني الاخبار، ص 66.
1 ـ حديث ثقلين در بيشتر منابع اهل سنت وارد شده است. ما به پارهاي از آنها اشاره ميكنيم: السنة شيباني، ص 337 و 629 ح 1551؛ صحيح ترمذي، ج 5، ص 663؛ سنن كبري بيهقي، ج 10، ص 114؛ المستدرك، حاكم نيشابوري، ج 3، ص 110؛ فضائل الصحابة، احمد بن حنبل، ج 1، ص 171 و ج 2، ص 588؛ سنن ابيداود، ج 2، ص 185؛ طبقات كبري، ابن سعد، ج 2، ص 194؛صحيح مسلم، ج 4، ص 1873.
17 ـ سوره مائده، آيه 1.
13 ـ تفسير برهان، ج 1، ص 446.
14 ـ در باره اهميت اين مسجد به مجله ميقات حج شماره 12 مراجعه شود.
11 ـ معاني الاخبار، ص 65؛ بحارالانوار، ج 37، ص 223.
16 ـ تهذيب الاحكام، شيخ طوسي، ج 6، ص 24، ح 52؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 41.
18 ـ تفسيرقمي، ج 1، ص 160.
21 ـ علل الشرائع، ج 1، ص 249، باب 182، ح 66.
2 ـ سوره مائده، آيه 71.
20 ـ همان، ج 37، ص 223.
3 ـ امالي شيخ صدوق، مجلس، 74، ص 400.
4 ـ كتاب سليم بن قيس هلالي، نشر مؤسسه بعثت، ص 41.
5 ـ خصال شيخ صدوق، ص 505، باب اربعين، ج 30.
6 ـ امالي شيخ صدوق، ج 1، ص 342.
7 ـ اثبات الهداة، حرعاملي، ج 2، ص 112، ح 473؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 25 ـ 26.
8 ـ اثبات الهداة، ج 2، ص 112؛ احقاق الحق، ج 16، ص 282.
9 ـ امالي شيخ صدوق، ج 2، ص 171.