وقتی که اناجیل را می خوانیم ، میبینیم که همه به اتفاق وقتی از دوران کودکی حضرت مسیح علیهالسلام سخن میگویند ، ایشان را به شهری به نام ناصره نسبت می دهند:
(IPA: /ˈnæzərəθ/; عبری: נָצְרַת, Natzrat or Natzeret, uعربی : الناصرة an-Nāṣira or an-Naseriyye)
رجوع کنید به :
متی ، فصل ۲ : ۲۳ : و آمده در بلدهای مسمی به ناصره ساکن شد تا آنچه به زبان انبیا گفته شده بود تمام شود که “به ناصری خوانده خواهد شد.”
همان ، ۴ : ۱۳ : و ناصره را ترک کرده آمد و به کفرناحوم به کنارة دریا در حدود زبولون و نفتالیم ساکن شد.
لوقا ۲ : ۳۹ : و چون تمامی رسوم شریعت یهُوَه را به پایان برده بودند به شهر خود ناصرة جلیل مراجعت کردند.
همان، ۲ : ۵۱ : پس با ایشان روانه شده به ناصره آمد و مطیع ایشان میبود و مادر او تمامی این امور را در خاطر خود نگاه میداشت.
همان ، ۴ : ۱۶ : به ناصره جایی که پرورش یافته بود رسید و بحسب دستور خود در روز سبت به کنیسه درآمده برای تلاوت برخاست.
مرقص ۱ : ۹ : و واقع شد در آن ایام که عیسی از ناصرة جلیل آمده در اُردُن از یحیی تعمید یافت.
یوحنا ۱۸ : ۷ و ۸ : او باز از ایشان سؤال کرد: “که را میطلبید؟” گفتند: “عیسی ناصری را!” عیسی جواب داد: “به شما گفتم من هستم! پس اگر مرا میخواهید اینها را بگذارید بروند!”
این شهر در مسیحیت از اهمیت ویژهای برخوردار است.
آنچه مشهور است و بر سر زبانهاست این است که به مسیحیان ، نصاری میگویند ، چون رهبر دینی آنان از شهر ناصره برخاسته است.
(در ادامه ، پاسخ این پندار داده خواهد شد).
این شهر در حال حاضر با وسعتی بسیار و همراه با اماکن مذهبی در فلسطین اشغالی موجود است اما آیا اساسا چنین شهری ولو به صورت یک روستا یا منطقه کوچک در عصر نگارش اناجیل نیز وجود داشته است؟
پاسخ منفی است. شهر ناصره سه الی چهار قرن پس از تولد مسیح علیهالسلام ساخته شد. شاید تصور کنید که ادعای بزرگی مطرح شده است. مگر میشود مسالهای که یک امر مسلم تاریخی است را به این سادگی انکار نماییم. در پاسخ عرض میکنیم که اگر مقداری از لایههای عمومی و عامیانه دین مسیحیت فراتر بروید ، میبینید که در طی قرنها این موضوع مسالهای بحث برانگیز در بین دانشمندان و الهیدانان مسیحی بوده است.
اگر به قرون اولیه مسیحیت بازگردیم و منابعی اصیل که از آن دوران بازمانده است را واکاویم میبینیم که در آن منابع هیچ رد پایی از این شهر پیدا نمیشود.
۱/ به عنوان نمونه در عهد عتیق چنین نامی وجود ندارد.
۲/ در تلمود هم شما شهری را بدین نام نمییابید.
۳/ یکی از منابع دست اول تاریخ مسیحیت و یهودیت که مورخان برجسته و معتبر مسیحی همه به آثار او به دیده احترام مینگرند ، یوسیفوس است.
وی به لاتینی یوسیفوس فلافیوس (Josephus Flavius) به یونانی یوسیپوس (Ιώσηπος) و به اصل عبری یوسف بن ماتیتیاهو יוסף בן מתתיהו خوانده میشود. او متولد سال ۳۸ میلادی میباشد که تا بعد از سال ۱۰۰ میلادی نیز زنده بوده است. یوسیفوس که مورخانی همچون ویل دورانت پیوسته به نوشتههای وی استشهاد میکنند ، دو اثر برجسته دارد: نبرد یهودیان (۷۵ م) و روزگار یهودیان باستان (۹۴ م) که هر دو به زبان یونانی نوشته شده است.
وی تنها نویسنده غیر مسیحی(=یهودی) که به وجود مسیح علیهالسلام شهادت میدهد و شهادت وی به وجود مسیح در آن زمان اهمیت ویژهای برای پژوهشگران مسیحی دارد. مطالب وی در بیان حقایق مسیحیت آن چنان است که باعث شده یهودیان ، وی را یک یهودی خائن به شمار بیاورند.
حال اگر شما سرتاسر آثار این شخص را بگردید ، هیچ کجا کلمهای ، شرحی یا مطلبی نمییابید که به شهر ناصره حتی اشارهای کرده باشد.
۴/ توماس. ک. چِیْن (Thomas Kelly Cheyne) ، الهی دان برجسته مسیحی و استاد فقید دانشگاه آکسفورد میگوید:
ما نمیتوانیم به جرأت تایید کنیم که در عصر عیسی شهری به نام ناصره وجود داشته است.
Encyclopaedia Biblica (London, 1899–۱۹۰۳) , article ‘nazareth’
(داخل پرانتز توصیه می کنم که این کتاب اقای چین را هم بخوانید. )
۵/ یکی دیگر از شواهد این امر کاوش باستانشناسان (Archaeological research) است.
خوب در برابر این همه شواهد برخی این گونه پاسخ می دهند که ممکن است ناصره در آن زمان شهر نبوده. ممکن است روستایی کوچک بوده که بعدها تبدیل به شهر شده. این پاسخ نیز پذیرفتنی نیست. چرا که متی و لوقا ناصره را شهر میخوانند( متی ۲ : ۲۳ لوقا ۱: ۲۶ و ۲ : ۳۹ و ۴ : ۲۹) نه روستا. به عنوان مثال: متی ۲ : ۲۳ :
And he came and dwelt in a city(πολις (polis)) called Nazareth: that it might be fulfilled which was spoken by the prophets, He shall be called a Nazarene.
اکنون میرسیم به سوالی که قبلا مطرح شد. و آن این که اگر ناصرهای وجود نداشته است پس چرا به مسیحیان نصاری میگویند؟
پاسخ: این عنوان در کتاب اعمال رسولان ۲۴ : ۵ از زبان یک یهودی برای توصیف مسیحیان به کار رفته است:
زیرا که این شخص را مفسد و فتنهانگیز یافتهایم در میان همة یهودیان ساکن ربع مسکون و از پیشوایان بدعت ناصریان.
For we have found this man [a] pestilent [fellow,] and a mover of sedition among all the Jews throughout the world, and a ringleader of the sect of the Nazarenes:
ناصریان یا صحیحتر بگوییم ناصوریان ، با تعبیر (نوصِریم) در تلمود هم آمده است. خوب آباء کلیسا در این مورد چه نظری دارند؟ آباء کلیسا میگویند ناصریان فرقهای بودند در سدههای نخستین مسیحیت که عیسی را مسیحا میدانستند و اینان به شریعت یهود پایبند بودند.
با توجه به این قرینهها میبینیم که مراد از ناصریان یا نصاری نمیتواند ، به دلیل انتساب مسیحیان به شهر ناصره باشد. چرا که علاوه بر دلایل فوق شما در دین یا آیینی نمییابید که آن فرقه یا دین نام مکان رهبر دینیاش را به خود گرفته باشد. کسی نمیگوید مسلمانان مکی یا لوتریان آیزِلْبِنی !
ناصری در حقیقت از واژه عبری نصر به معنی حفظ و مراعات میآید. شاید به همین دلیل به فرقه مورد اشاره در صدر مسیحیت ناصوریان میگفتند. چون شریعت یهود را حفظ کرده بودند. بنا بر این ، این نام به غلط به پیروان پولس که مخالف شریعت بودند ، اطلاق شد و سپس یهودیان آن را به همه مسیحیان اطلاق کردند.
پس چگونه این واژه به انجیلها راه یافته؟
یکی از احتمالات قویای که دانشمندان مطرح میکنند این است که مسیحیان یونانی زبان و ناآشنا به زبان عبری و ناآگاه از پیشینه واژه ناصری ، آن را به شهری خیالی برگرداندهاند و سپس این واژه به اناجیل راه یافته و بعدها که اماکن مذهبی درآمد خوبی عاید ساکنانش میکرده ، این شهر بنا شده.
عزیزانی که به زبان انگلیسی آشنایی دارند ، میتوانند دلایل وجود نداشتن شهر ناصره در عهد مسیح علیهالسلام را از اینجا مشاهده کرده و بشنوند.
دو تصویر :
تصویر یوسیفوس مورخ شهیر

تصویر نقشه قدیمی فلسطین

ادامه دارد ....