دراويش يا صوفيگري در ايران

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

Re: دراويش يا صوفيگري در ايران

پست توسط HamidSHS »

عقاید تصوف به صورت سوال و جواب

۱. آیا عشق که رکن اصلی تصوف است با عقل سازگار است ؟
منظور به صراحت : در تصوف عقل و استدلال عقلی مردود است و فقط عشق عامل تکامل انسان شمرده میشود .
یک سوال دیگر : اگر عقل در تصوف مردود است چگونه بعضی صوفیه در اداره برخی از جوامع موفق بوده و هستند ؟
سوال برای فهمیدن : عقیده صوفیه درباره عقل و عشق و جمع کردن آنها با هم چیست ؟

۲. آیا مکتب تصوف قائل به پلورالیسم دینی است ؟
منظور به صراحت : تصوف ریشه اسلامی ندارد .
یک سوال دیگر : مسلمانان هند و آسیای صغیر ( ترکیه ) و اروپا و آفریقا توسط چه کسانی مسلمان شده اند و در غیر این صورت الان چه دینی داشتند ؟
سوال برای فهمیدن : دلیل مدارای تصوف با ادیان و مذاهب دیگر چیست ؟

۳. آیا گفته‌های قطب و مرشد می‌تواند حجت شرعی باشد ؟
منظور به صراحت : مشایخ و بزرگان صوفیه در هیچ زمینه ای صلاحیت ندارند .
یک سوال دیگر : آیا برای اظهار نظر در امور شرعی برای هر شخص بجز داشتن اجتهاد یا اجازه فتوا ( طبق مراتب تحصیلات دینی ) شرط دیگری هم لازم است ؟
سوال برای فهمیدن : نظرات بزرگان صوفیه در چه زمینه ای حجت است ؟

۴. اگر تشیع عبارت است از قبول ولایت پس مترادف با تصوف است ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم .
یک سوال دیگر : اگر تصوف عبارت است از قبول ولایت ( چنانکه در تشیع ) پس چطور نسبتی با تشیع ندارد ؟
سوال برای فهمیدن : با توجه به اینکه اصل ولایت در تشیع و تصوف از اصول اولیه و مبانی مهم است ، ارتباط تشیع و تصوف چگونه است ؟

۵. چرا حلول و اتحاد که بطلانش بر کسی پوشیده نیست از ارکان تصوف قرار داده شده است ؟
منظور به صراحت : صوفیه به عقاید ضاله معتقدند ، مانند حلول و اتحاد .
یک سوال دیگر : چرا حلول و اتحاد که بطلانش بر کسی پوشیده نیست را بعضی صوفیه از ارکان تصوف قرار نداده اند و آن را رد میکنند ؟
سوال برای فهمیدن : نظر صوفیه درباره حلول و اتحاد که از عقاید باطله در اسلام است چیست ؟

۶. آیا تصوف مثل فیدئیسم افراطی عقل‌ستیز است یا عقل‌گریز ؟
منظور به صراحت : در تصوف عقل و استدلال عقلی مردود است .
یک سوال دیگر : اگر عقل و استدلال عقلی در تصوف مردود است صوفیه در کتب خود با چه وسیله ای به تبیین عقاید خود برای غیر صوفیه پرداخته اند ( از قبیل مثنوی ، منطق الطیر و آثار ابن عربی ) ؟
سوال برای فهمیدن : عقیده صوفیه درباره علم و عقل چیست ؟

۷. آیا چون « ولی » اسم خدا است و تعطیل‌بردار نیست بعد از ائمه ـ علیهم السلام ـ این ولایت باید با قطب ادامه یابد ؟
منظور به صراحت : مشایخ و بزرگان صوفیه در هیچ زمینه ای صلاحیت ندارند و اولیای مورد نظر صوفیه باطل اند .
یک سوال دیگر : در طول تاریخ اسلام چه کسانی بیشتر و عمیقتر به مساله ولایت به معنی شیعی آن معتقد بوده و آن را تبیین کرده اند ؟
سوال برای فهمیدن : با توجه به اینکه ولایت الهی تعطیل نمیشود اولیای خدا در زمان غیبت چه نوع کسانی هستند و چه خصوصیاتی دارند ؟

۸. تاویلی که صوفیه از آیات قرآن ارائه می‌دهند با تاویل متکلمین عدلیه چه فرقی دارد ؟
منظور به صراحت : مشایخ و بزرگان صوفیه در هیچ زمینه ای صلاحیت ندارند از جمله در تفسیر قرآن .
یک سوال دیگر : « تفسیر السلطان ، سلطان التفاسیر » درباره کدام تفسیر قرآن شیعی گفته شده و چند ایراد قابل قبول از تفسیر بیان السعاده تالیف جناب سلطانلعیشاه گرفته شده است ؟
سوال برای فهمیدن : تفاسیر صوفیه با غیرصوفیه چه تفاوتی دارند ؟

۹. اگر صوفیه عقل را قبول دارند چرا پای آن را چوبین می‌دانند ؟
منظور به صراحت : در تصوف عقل و استدلال عقلی مردود است .
یک سوال دیگر : به چه دلیل برای برخی افراد بعضی آثار صوفیان با فلسفه نزدیک به نظر میرسد و چگونه بعضی اشخاص هم در فلسفه و علوم عقلی و هم در تصوف صاحب نام هستند ؟
سوال برای فهمیدن : عقیده صوفیه درباره علم و عقل چیست ؟

۱۰. اگر برخی از صوفیه که ادعای تشیع می‌کنند راست می‌گویند چرا اقطاب سنی دارند ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم و مربوط به اهل سنت است .
یک سوال دیگر : چطور امکان دارد کسی سنی باشد ولی علاقه مندان و پیروان راه او شیعه باشد ؟
سوال برای فهمیدن : چگونه در تاریخ تصوف تا برهه زمانی خاصی اقطاب به داشتن مذهب اهل سنت شهرت دارند در حالی که جانشینان و پیروان آنان مذهب تشیع دارند ؟

انتقادات وارد بر صوفیه

۱. اگر ریاضت‌های مورد ادعای صوفیه راهبر بودند چرا در اسلام به آنها توصیه نشده است ؟
منظور به صراحت : ریاضت هایی که صوفیه به پیروان خود میدهند غیرشرعی هستند .
یک سوال دیگر : آیا اگر صوفیه دستور ریاضتهایی بدهند که در شرع توصیه شده ؛ آن ریاضتها در شرع توصیه نشده است ؟
سوال برای فهمیدن : در تصوف برای تربیت نفس و سلوک چه نوع ریاضتهایی دستور میدهند و این ریاضتها را از کجا اخذ کرده اند ؟

۲. چه نقدهای کلی بر فرقه تصوف وارد است ؟
منظور به صراحت : تصوف ریشه اسلامی ندارد .
یک سوال دیگر : به نظر شما به نظرآنها چه انتقادی بر تصوف وارد نمیباشد ؟
سوال برای فهمیدن : آیا تصوف با اسلام منافات دارد ؟

۳. اگر عشق مفهوم معنوی دارد چرا صوفیه در عمل آن را به امور مادی و حتی جنسی منطبق میکنند ؟
منظور به صراحت : عشق مورد نظر صوفیه مردود است .
یک سوال دیگر : چطور میتوان طعم چیزی را برای کسی که هرگز آن را نخورده شرح داد ؟
سوال برای فهمیدن : نظرصوفیه درباره عشق چیست و چرا عشق معنوی را با توسل به امور مادی و ظاهری ( مجازی ) توضیح داده اند ؟

مباحث خاص فقهی صوفیه

۱. اگر غنا حرام است چرا صوفیه آن را یکی از ارکان مرام خود قرار داده‌اند ؟
منظور به صراحت : صوفیه به مسائل خلاف شرع و حرام مانند غنا اعتقاد دارند .
یک سوال دیگر : اگر غنا که حرام است یکی از ارکان صوفیه است چرا گروهی از صوفیه آن را حرام میدانند ؟
سوال برای فهمیدن : نظر صوفیه درباره موسیقی چیست ؟

سایر مباحث تصوف

۱. آیا می‌توان گفت که تصوف همان مفهوم زهد در فرهنگ اسلامی را دارد ؟
منظور به صراحت : تصوف ریشه اسلامی ندارد و همان رهبانیت مردود در اسلام است .
یک سوال دیگر : آیا می‌توان گفت که تصوف اسلامی همان مفهوم زهد در فرهنگ اسلامی را ندارد ؟
سوال برای فهمیدن : تعریف زهد در تصوف چیست و آیا با زهد توصیه شده در اسلام تفاوت دارد ؟

۲. آیا شعر « پس به هر دوری ولیی قائم است / تا قیامت آزمایش دائم است » دلالت بر جدائی تشیع از تصوف نمی‌کند ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم و مربوط به اهل سنت است و هیچ دلیلی بر یکی بودن تصوف و تشیع قابل قبول نیست .
یک سوال دیگر : چطور شعر صوفیانه «پس به هر دوری ولیی قائم است / تا قیامت آزمایش دائم است » دلالت بر جدائی تشیع از تصوف می‌کند ؟
سوال برای فهمیدن : معنی شعر « پس به هر دوری ولیی قائم است / تا قیامت آزمایش دائم است » از نظر صوفیه چیست ؟

۳. چرا بیشتر قریب به اتفاق صوفیه مذهب اهل سنت دارند ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم و مربوط به اهل سنت است .
یک سوال دیگر : چرا گروهی از شخصیتهای مهم صوفیه شیعه بوده اند و چطور برخی از شخصیتهای مهم شیعه اهل تصوف بوده اند ؟
سوال برای فهمیدن : چرا بزرگان صوفیه از قدما به داشتن مذهب تسنن شهرت یافته اند ؟

۴. بزرگان فرقه صوفیه (فرقه علی شاه) حالات روحی و عرفانی عجیبی دارند ، اگر این فرقه‌ها از نظر اسلام رد بود نباید چنین حالاتی به آنها از طرف خدا اعطا می‌شد ؟
منظور به صراحت : مشایخ و بزرگان صوفیه در هیچ زمینه ای صلاحیت ندارند و کرامتشان هم قابل قبول نیست .
یک سوال دیگر : فرقه علی شاه کدام فرقه هستند و نظر آقایان درباره کرامت کسانی که مورد تایید خودشان میباشد چیست ؟
سوال برای فهمیدن : نظر صوفیه درباره کرامت چیست و آیا از نظر صوفیه کرامت معیار حقانیت مدعی میشود ؟

۵. آیا دولت جمهوری اسلامی ایران از برنامه های فرقه دراویش اطلاعی دارند و چرا از این فرقه گمراه کننده مردم جلوگیری نمی کنند ؟
منظور به صراحت : چرا این صوفیها را جمع نمیکنید ؟
یک سوال دیگر : آیا دولت که از برنامه های فرقه های گمراه کننده مردم اطلاعی دارند چرا از وجود این فرقه ها برای جلوگیری از کسانی که مورد تایید ما نیستند استفاده کافی نمی کند ؟
برای فهمیدن : به دقت عبارات سوال و پاسخش را بخوانید و در آن تامل نمایید .

۶. چرا بزرگان اصحاب ائمه گرایشی به تصوف نداشتند ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم و مربوط به اهل سنت است .
یک سوال دیگر : چرا رفتار و عقاید ائمه و بزرگان اصحاب ایشان نشان از عقاید صوفیه دارد ؟
سوال برای فهمیدن : ارتباط ائمه و بزرگان اصحاب ایشان با تصوف چگونه بوده است ؟

۷. صوفی با عارف و زاهد و درویش چه فرقی دارد که نام خود را صوفی نهاده است ؟
منظور به صراحت : تصوف ریشه اسلامی ندارد و صوفیه هرقدر هم که خصوصیات ممدوح و مورد تایید در اسلام داشته باشند مردود هستند .
یک سوال دیگر : خداوند در روز قیامت بر اساس اسم مردم داوری میکند یا صفات آنها ؟
سوال برای فهمیدن : از نظر صوفیه ، صوفی واقعی چه خصوصیاتی باید داشته باشد که سزاوار داشتن این نام باشد ؟

۸. تلقی احادیث از تصوف چیست ؟
منظور به صراحت : چگونه میتوان با احادیث تصوف را رد کرد ؟
یک سوال دیگر : معیار قضاوت در امری که احادیث هم در رد و هم در تایید آن آمده چیست و آیا برداشت یک یا چند صاحبنظر در چنین موردی باید معیار قضاوت عموم علما و مسلمین یا شیعیان قرار گیرد ؟
سوال برای فهمیدن : چگونه اخباری را که در رد و تایید تصوف وارد شده است را میتوان با هم جمع کرد ؟

۹. چگونه است که تصوف با همه فرقه‌های کلامی سازگاری دارد و در هر کجا باشند خود را تابع فرقه‌ کلامی مردم آن منطقه معرفی می‌کنند ؟
منظور به صراحت : در شیعه تصوف نداریم .
یک سوال دیگر : چگونه میتوان مردم را بطوری که کشته نشد به حقیقت دعوت کرد ؟
سوال برای فهمیدن : ارتباط تصوف با علم کلام و فقه و سایر علوم اسلامی چیست و چگونه صوفیه در طی تاریخ اسلام ، مذاهب فقهی و کلامی مختلف داشته اند ؟
 
تصویر 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

Re: دراويش يا صوفيگري در ايران

پست توسط HamidSHS »

اندرباب دغلان گنابـادی !

با وجود آن كه بسياري از مخالفان نظام چه در داخل و چه در خارج به اندازه خودشان سوء استفاده از ماجراي تخريب خانقاه دراويش فرقه شريعت كردند، اما به هرحال اين غائله كم كم سر و صداي خود را از دست داد. منتهي هنوز هم هستند كساني كه با مظلوم نمايي درويش‌ها سردر بزرگ نشان دادن ظلم روا شده به آنها را دارند.



به همين خاطر بد نيست بعضي از مشاهدات و كشفيات محل تجمع دراويش را بخوانيد:



· چند روز قبل از درگيري، چند نيسان آجر و سنگ توسط دراويش به پشت بام خانقاه منتقل شده بود تا در درگيري استفاده شود.

· دراويش توري‌هاي فلزي مخصوصي را در ابعاد 3×2 متر آماده كرده بودند كه در برابر هجوم مردم از خود حفاظت كنند كه اين بيانگر آمادگي كامل دراويش جهت درگيري بود.

· در طول درگيري، بيش از 20 گاز اشك آور دستي توسط دراويش به طرف مردم پرتاب شد.

· در شب حادثه تلويزيون آلمان به مدت 20 دقيقه خبر درگيري‌هاي قم را پخش مي‌كرد كه اين تصاوير توسط تلفن همراه ضبط شده بود.

· شبكه‌هاي تلويزيوني بي‌بي‌سي (انگليس) و سي‌ان‌ان (امريكا) تصاوير درگيري را به طور زنده پخش مي‌كرد. درگيري توسط يكي از دراويش فيلمبرداري و به وسيله فرستنده مجهزي كه در خانقاه نصب شده بود، براي شبكه‌هاي ماهواره‌اي ارسال مي‌شد.

· صوفي‌ها پيش از درگيري با تنظيم نامه‌اي و ارسال رونوشت آن به 46 سفارتخانه و سفراي كشورهاي اسلامي در تهران از آنان مي‌خواهند به فرياد مسلمين برسند!

· جريان دراويش بهانه‌اي شد براي تبليغات سوء شبكه‌هاي بيگانه ضد انقلاب و حمايت اين شبكه‌هاي خارجي از دراويش نشانگر وابستگي آنها به آن سوي مرزها است.

· به گفته فرمانده نيروي انتظامي قم بيش از 90 درصد افراد دستگير شده غيربومي بوده و از ساير استان‌ها به بهانه‌هاي مختلف به قم فراخوان شده بودند.

· برخي از كشفيات خانقاه دراويش قم به شرح ذيل است:

Ø سيستم صوتي بسيار مجهز و همچنين سيستم‌هاي فرستنده و گيرنده ماهواره‌اي

Ø بيش از صد گالن بيست ليتري بنزين به همراه حلقه لاستيك مستعمل وسايل نقليه سنگين، جهت آتش زدن - در درگيري‌ها

Ø تعداد زيادي قرص‌هاي انفجاري و دودزا

Ø ده‌ها بطري مشروب مصرف شده و مصرف نشده

Ø مقدار قابل توجهي مواد مخدر

Ø تعدادي كپسول گازي با سر شعله‌هاي مخصوص، اين كپسول‌ها به گونه‌اي بود كه شعله‌هايي به طول بيش از 2 متر درست مي‌كرد كه از آن بر عليه مردم استفاده شد و حدود 15 نفر از نيروي مردمي را مصدوم نمود.

Ø دراويش مرامنامه فرقه خود را در تيراژ بالا چاپ كرده بودند تا در زمان مناسب بين مردم توزيع نمايند.

Ø داخل خانقاه دو اتاق مخصوص وجود داشت: يك اتاق مخصوص آرايش با لوازم متعدد آرايش زنانه و يك اتاق مخصوص همبستري كه تعداد زيادي كاندوم در آنجا پيدا شد. ضمن اين كه تعداد قابل توجهي از زنان داخل خانقاه مجرد بودند.

Ø دراويش اسناد و مدارك زيادي از قبل از ورود مردم آتش زده بودند كه خاكسترهاي آن توسط مردم كشف شد.

Ø طبق اسناد و مدارك كشف شده در خانقاه، افرادي از كشورهاي ديگر از جمله آلمان، امارات، سوئد، نيورلند، هلند، لندن و... با دراويش قم مربتط بوده و از آنان حمايت مالي مي‌كردند كه نام، تلفن، آدرس و شغل آنها موجود مي‌باشد.

Ø دراويش براي چند ماه تدارك ديده بودند و مواد غذايي فاسد نشدني (روغن، آب معدني، شكر، برنج، نان، گوشت، انواع كنسرو، حبوبات و...) و تجهيزات پزشكي (باند و وسايل پانسمان، كپسول اكسيژن، لوازم جراحي، انواع قرص و شربت و...) و لوازم روشنايي‌(حدود چهل كپسول گاز) جهت استفاده در مواقع اضطراري در خانقاه ذخيره كرده بودند.

Ø تمام اجناس و وسايل داخل خانقاه (مواد غذايي، تجهيزات پزشكي و...) نو و جديد بودند و به تازگي براي آنها تهيه شده بود.

Ø سفارت فرانسه يك ميليارد و دويست ميليون تومان جهت ساخت خانقه به دراويش قم پرداخت كرده بود كه اسناد آن موجود است.

Ø دراويش از طرف برخي اصلاح‌طلبان و دوم‌خردادي‌هاي قم حمايت مي‌شدند.



برخي جوانان و زنان داخل خانقاه مي‌گفتند آنها را به قصد زيارت حرم حضرت معصومه و مسجد جمكران به قم آورده بودند ولي بالاجبار آنها را به خانقاه دراويش منتقل كردند.



...



بهتر است بعضي‌ها ديگر بيشتر از اين خودشان را كاسه داغ‌تر از آش براي اين آدم‌هاي عياش رياكار كافر نكنند...



سخني با طرفداران پر و پا قرص دراويش و صوفيه!



ظاهرا يك جاي بعضي از اين طرفدارهاي پر و پا قرص اين درويش‌هاي ظاهر فريب حسابي سوخته و بوش هم در آمده كه به جاي پاسخ درست و حسابي لب به بد و بيراه و فحش داده‌اند. بعضي‌ از خوانندگان عصباني در پاسخ برايم از ائمه و احاديث و مسلك آنها حرف به ميان آورده‌اند و من را از حساب و كتاب آخرت ترسانده‌اند. اتفاقا در پاسخ آنها من هم از امام عليه السلام در مذمت صوفيه برايتان دليل مي‌آورم:



1- از امام صادق (عليه السلام)درباره ابوهاشم كوفی (بنيانگذار فرقه صوفيه) سوال شد. آن حضرت فرمود:

«او فردی فاسد العقيده بود. او كسی بود كه مذهبی به نام تصوف وضع كرد و آن را، راه فراری برای عقيده ناپاك خود قرار داد.» (حديقه الشيعه، ص 564)



2- امام (عليه السلام) فرمود: «ايشان دشمنان ما هستند، كسانی كه به آنان تمايل پيدا كنند جزء ايشان خواهند بود و با آنان محشور میشوند. به همين زودیها گروهی كه نسبت به ما اظهار محبت مینمايند، به ايشان تمايل و شباهت پيدا میكنند و خود را با القاب آنها ملقب میسازند وسخنان آنها را تأويل مینمايند. كسانی كه متمايل به آنان شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم، و آنان كه سخنان ايشان را رد و انكار كنند مانند كسانی هستند كه در ركاب پيامبر (صلّي الله عليه وآله) با كفار نبرد مي كردند.» (ذرايع البيان، ج 2، ص41)



3- امام صادق(عليه السلام) به ابوهاشم جعفری فرمود:ای ابوهاشم! زود باشد كه زمانی فرا رسد كه مردم خندان باشندودلهايشان سياه و تيره، سنت در ميان آن‏ها بدعت‏به حساب آيد وبدعت در ميان آنها سنت، مؤمن در ميان آن‏ها خوار و بی‏مقدار باشدو فاسق عزيز و صاحب اعتبار، اميران آن‏ها نادان و ستمكار باشند،و عالمانشان راهی دربار ظالمان، توانگران آن‏ها توشه فقيران ودرويشان را بدزدند، كوچتكترهای آن‏ها بر بزرگان پيشی گيرند،هرنادانی نزد آنها مرد آگاهی باشد، هر حليت‏گری درويش باشد،مردم افراد نيك رای را از افراد فاسد العقيده تمييز ندهند،ميش را از گرگان خونخوار تشخيص ندهند، علمای آنها بر روی زمين‏بدترين خلق خدا هستند. زيرا ميل به فلسفه و تصوف می‏كنند. به‏خدا قسم! آنها از حق برگشته‏اند و ميل به باطل پيدا كرده‏اند، دردوستی با مخالفان ما بسيار مبالغه كنند و در گمراه كردن شيعيان‏و دوستان ما تلاش فراوان كنند. پس اگر بر منصبی دست‏يابند ازرشوه‏ها سير نگردند... آگاه باشيد كه آنها «راهزنان ايمان‏»هستند و دعوت كنندگان به كيش ملحدان. پس هركس آنها را دريابدبايد از آن‏ها حذر كند و دين و ايمان خود را حفظ كند. ای ابوهاشم! اين چيزی است كه پدرم از پدرانش، از جعفربن‏محمدصادق عليهم السلام برای من نقل كرده است... (حديقه الشيعه، ص 652.)



4- امام صادق (عليه السلام) در برخورد حضوری با سران صوفيه ايشان را به اشتباه و انحراف خود متوجه كرده و نصيحت و ارشادشان میفرمود. نمونه بارز آن گفتگويی است كه ميان آن حضرت و سفيان ثوری در همين رابطـه رخ داد و موجب شكـست و سرافكندگـی وی شده است.»

اين احاديث از امام صادق براي كساني بود كه ادعاي اعتقاد به امام دارند. اگر اعتقاد به شيعه بودن و مرجع تقليد هم داريد بد نيست اين جملات را بخوانيد:



- ملا محسن فيض كاشاني عارف وابسته در كتاب‌هاي وافي و كتاب بشارة الشيعه به مذهب صوفيه پرداخته و بدعت‌هاي آنها مانند غنا و سماع و حركات خاصه و دعاوي گمراه كننده را افشا مي‌كنند.



- حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي: شركت كردن در مجالس صوفيه و انجام اعمال و گفتن اذكار آنان و حضور در خانقاه آنها جايز نيست و كساني كه اوامر و نواهي قرآن كريم را قبول داشته و به امامت ائمه معتقدند چه بهتر است كه اسم جداگانه را كه لازم نيست بلكه مضر است كنار گذاشته و در جماعت عظيم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلك باشد.



- حضرت آيت‌الله العظمي گلپايگاني: مجالست با فرقه‌هاي ضاله حرام است و شركت در مجالس آنها حرام است توضيح اينكه مجالست در مجالس آنها ولو و در تحت عناوين اسلامي مثل قرائت قرآن و ختم انعام و غيره باشد حرام است و هر چيزي كه تقويت آنها به حساب آيد حرام است.



- حضرت آيت‌الله العظمي مكارم شيرازي: تمامي فرقه‌هاي صوفيه داراي انحرافاتي هستند و شركت در فعاليت‌هاي آنان و كمك به اهدافشان جايز نيست. تمام فرقه‌هاي صوفيه داراي انحرافاتي هستند و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامي بسياري از مراكز آنان تعطيل شد. مسئولين محترم هم نبايد اجازه تاسيس يا تعمير خانقاه تحت هر اسم و عنواني به آنها بدهند.



- حضرت آيت الله العظمي سيستاني: اجتناب از حضور در مجامع آنان و دور كردن مردم از آنها لازم است.



- حضرت آيت‌الله العظمي تبريزي رحمت الله عليه : هر مسلماني كه برخلاف آن چه علماي شيعه در رساله‌هاي علميه فرمودند عمل كند باطل است و ترويج و اعانت و شركت در مجالسي كه برخلاف آنچه علماي شيعه فرمودند تشكيل شود مشروعيت ندارد.



- حضرت آيت‌العظمي فاضل لنكراني رحمت الله عليه : معبد مسلمان مسجد است و رفتن به خانقاه اگر بر اين باشد كه گمان كند آنجا خصوصيت و شرافتي بر ساير امكنه دارد صحيح نيست بلكه اگر به اين عنوان بروند كه آنجا شرعا پايگاه ذكر و مدح و منقبت است حرام مي‌باشد. لذا بر عموم مسلمانان است كه براي امور عبادي،‌مذهبي و اعياد مواليد ائمه در مساجد اجتماع كنند كه «انما يعمر مساجد الله من آمن بالله» و شما هم در مقابله با اين حركت طبق شرايط و مراحل امر به معروف و نهي از منكر عمل كنيد.



- حضرت آيت‌الله العظمي بهجت: هر عنواني كه سبب تشكيل حزب و گروهي شود كه مولد فرقه‌اي از 72 فرقه شود باطل است و تاسيس و ترويج آن جايز نيست. تاسيس و ترويج اماكن و مجالس فرقه‌هاي صوفيه كاملا جايز نيست و نهي از منكر و جلوگيري آنها با احراز شرايط امر به معروف وبرهمگان واجب است.



- حضرت آيت‌آلله العظمي نوري همداني: شركت در مجالس ذكرو دعاي فرقه‌هاي صوفيه و كمك مادي و معنوي در ساخت و عمران اماكن آنها همچون خانقاه و حسينه و نامهاليي از اين قبيل كه ويژه عبادت اين فرقه ساخته مي‌شود جايز نيست.



- حضرت آيت‌الله العظمي سيد شهاب الدين مرعشي نجفي - صفحه 183 از تعليقات جلد اول احقاق الحق: حقيقتاً مصيبت صوفيه بر عليه اسلام در نزد من از بزرگترين مصيبت‌است كه اركان اسلام بواسطه اين مصيبت منهدم و بنيان اسلام از هم پاشيده وامصيبتا از اين همه غفلت و سكوت مردم.



- علامه سيد محمد حسين طباطبايي رحمت الله عليه : اين گروه صوفيه طريقت را در مقابل شريعت قرار داده‌اند در حالي كه طريقت هرگز نمي‌تواند در مقابل شريعت قرار گيرد.
 
تصویر 
Iron
Iron
پست: 203
تاریخ عضویت: جمعه ۷ فروردین ۱۳۸۸, ۴:۰۴ ق.ظ
سپاس‌های ارسالی: 621 بار
سپاس‌های دریافتی: 602 بار

Re: دراويش يا صوفيگري در ايران

پست توسط علی اصغر حسین »

[  الله الرحمن  ]
[SIZE=150]  از دیدگاه حضرت پیغمبر اکرم (ص) واهلبیت (ع) 

   در تمام دورانها و ادوار گذشته نحله ها وگروههای مختلفی برای تخریب مکتب اهلبیت و جلو گیری از عمل به دستورات آن بزرگواران تاسیس می گردید و به همان مناسبت ائمه علیهم السلام نیز در مقابل آنها موضع مخالف گرفته وآنان را تقبیح می نمودندو گاهی با لسان لعن ونفرین برائت وبیزاری خود را از آنان اعلام می نمودند . در راس این گروههای منحرف صوفیانی بودند که با نام عرفان و تصوف تیشه به ریشه دین نهاده و در صدد قطع درخت هدایت بر آمدند.متون دینی ، احادیث ائمه و فتاوای فقهای دین شناس سراسر از تقبیح ورد این فرقه ضاله و منحرف است در اینجا به چند نمونه اشاره می شود:  
  1ـ ... عن کشکول شیخنا البهائی(ره) عن النبی(ص) انه قال: ( لایقوم الساعة علی امتی حتی یقوم قوم من امتی اسمهم الصوفیة، لیسوا منّی، و انهم یحلقون للذکر و یرفعون اصواتهم یظنّون انهم علی طریقتی، بل هم اضلّ من الکفار و هم اهل النار لهم شهیق الحمار): ... از کشکول شیخ ما بهائی (ره) ازحضرت پیغمبر اکرم (ص) که فرمودند: (قیامت بر امت من برپا نگشته تا آنکه (پیش از آن) گروهی از امتم برخاسته که اسم آنها صوفیه است، آنها از من نیستند، و آنها برای ذکر حلقه میزنند و صداهای خود را بلند می کنند، گمان می کنند که بر راه طریقت من هستند، بلکه آنها از کفار گمراه ترند و آنان اهل آتش (در آخرت) اند و (در آن آتش) صدای درازگوش می دهند.  
  2ـ (از کتاب مقدس اردبیلی (ره) ... عن البزنطی و اسمعیل بن بزیع عن الرضا (ع) قال: (من ذکر عنده الصوفیة و لم ینکرهم بلسانه و قلبه فلیس منا، و من انکرهم فکّانما جاهد الکفّار بین یدی رسول الله (ص): از بزنطی و اسمعیل بن بزیع (دو تن از بزرگان اصحاب) از حضرت امام رضا (ع) که فرمودند: هر که صوفیه نزد او یاد شود و آنها را با زبان و قلب رد ننمود پس او از ما نیست، و هر که آنها را رد نماید پس مانند آنستکه در پیشگاه حضرت رسول خدا (ص)، با کفار جهاد کرده باشد.  
  3ـ و عن البزنطی انه قال رجل من اصحابنا للصادق جعفر بن محمد (ع): قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم الصوفیة فما تقول فیهم؟ قال (ع): انهم اعدائنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم ... الا فمن مال الیهم فلیس منا ... :  
  از بزنطی که گفت: شخصی از اصحابمان بمحضر امام صادق (ع) عرضه داشت: در این زمان گروهی پیدا شده که به آنها صوفیه گفته می شود، پس درباره آنها چه می فرمائید؟ حضرت فرمودند: به راستی که آنها دشمن ما هستند، پس هر که با آنها متمایل شود او از آنهاست و با آنها محشور می گردد ... آگاه باشید هر که بآنها متمایل شود از ما نخواهد بود.  
  4ـ و عن السید المرتضی الرازی بسنده عن الامام الحسن العسکری (ع): ... و ایم ا... انهم من اهل العدوان و التحرّف ... الا انهم قطاع المؤمنین (الدین ـ خ ل) و الدعاة الی نحلة الملحدین، فمن ادرکهم فلیحذرهم ولیصن دینه و ایمانه ... .  
   و عنه ایضاً بسنده عن محمد بن الحسین بن ابی الخطاب قال کنت مع (عندـ خ ل) الهادی علی بن محمد (ع) فی مسجد النبی (ص) فاتاه جماعة من اصحابه ... ثم دخل المسجد جماعة من الصوفیة و جلسوا فی جانب مستدیراً (مستدیرین ـ خ ل) و اخذوا بالتهلیل، فقال (ع): لاتلتفتوا الی هؤلاء الخدّاعین، فانهم حلفاء الشیطان و مخرّبوا قواعد الدین، یتزهدون لراحه الاجسام و یتّهجدون لتصیید الانعام ... فلا یتّبعهم الاّ السفهاء و لایعتقد بهم الا الحمقاء، فمن ذهب الی زیارة احد منهم حیاً او میتاً فکّانما ذهب الی زیارة الشیطان و عبدة الاوثان، و من اعان احداً منهم فکاّنما اعان یزید و معویه واباسفیان. فقال له رجل من اصحابه (ع): وان کان معترفاً بحقوقکم، قال:فنظر الیه شبه المغضب و قال: دع ذا عنک من اعترف بحقوقنا لم یذهب فی عقوقنا اما تدری انهم اخسّ طوائف الصوفیة و الصوفیة کلهم من مخالفینا و طریقتهم مغایره لطریقتنا و ان هم الانصاری و مجوس هذه الامة ... .     
   از سید مرتضی رازی بسند خود از حضرت امام حسن عسکری (ع): ... و بخدا قسم آنها از اهل دشمنی و انحرافند ...      باشید بدرستیکه آنها راهزنان راه اهل ایمان (راه زنان دین ـ خ ل) اند و دعوت کنندگان براه ملحدین و بی دینان، پس هر که بآنها برخورد باید از آنها حذر نموده و دین و ایمان خود را حفظ کند ... : و از او (سید مرتضی رازی) نیز بسند خود از محمد بن الحسین بن ابی الخطاب که گفت: در محضر حضرت امام هادی (ع) در مسجد النبی (ص) بودم، پس جماعتی از اصحاب حضرت وارد شده ... سپس جماعتی از صوفیه وارد شده و در طرفی بطور دائره نشسته و مشغول تهلیل (لا اله الا الله گفتن) شدند. آنگاه حضرت فرمودند: باین حیله گران توجه نکنید، پس براستیکه آنها هم قَسَمان شیطان و خراب کنندگان ستونهای دین اند، بخود زهد بندند، بخاطر راحتی جسمشان و شب بیداری میکشند برای صید کردن چهارپایان (مقصود از چهارپایان، افراد بی عقل ونادان باشد) ... پس پیروی نمیکند آنها را مگر سفیهان و معتقد نمیشود بآنها مگر احمقان. پس هر که بدیدار و زیارت یکی از آنها برود در حال حیات یا مماتشان، گویا بزیارت شیطان و بت پرستان رفته، و هر که یکی از آنها را کمک کند گویا یزید و معاویه و ابوسفیان را کمک کرده، پس مردی از اصحاب حضرت عرضه داشت: و گر چه آن فرد صوفی اعتراف بحقوق (امامت و ولایت) شما داشته باشد (باز چنین است)؟ (محمد بن الحسین) گفت: پس حضرت نگاهی شبیه نگاه غضبناک باو نموده و فرمودند: این سخن را از خود کنار بگذار، کسیکه معترف بحقوق ما باشد در راه عقوق ما نخواهد رفت، آیا نمیدانی که بدرستیکه اینان (که با اعتراف بحقوق و ولایت و امامت ما بسوی صوفیه میروند) پست ترین طوائف صوفیه خواهند بود،و کلیّه صوفیه از مخالفین ما هستند و طریقه و راه آنها بر غیر طریقه و راه ماست، و آنها نیستند مگر نصاری و مجوس این امت ...  
  بنابراین افرادیکه دم از تشیع و اهلبیت و علی (ع) میزنند و احیاناً در دام صوفیه قرار گرفته اند با مشاهده این فرموده های خود پیغمبر (ص) و اهلبیت (ع) (که خواندیم ایشان از صوفیه بیزاری جسته و آنها را دشمن خود و در غیر راه خود وعاق خود معرفی فرموده اند) فوراً باید از آنها جدا شده از گذشته خود توبه نمایند.  
  تذکر:ممکن است افرادی در بین صوفیه پیدا شوند که کارها یا خبرهائی غیر عادی داشته باشند، باید دانست که انجام اینکارها و خبرها، یکی از سه قسم است:   
  1ـ بوسیله شیاطین اجنه که بر آنها مسلط شده اند، جهت فریب دیگران که فکر کنند اینها کرامتی است و یا نیز برای فریب خود آنها.  
  2ـ شعبده و یا سحر و جادو، همانند مار و شیشه خوردن و غیره دراویش قادریه.  
  3ـ برای برخی از آنها پاداش ریاضتهای باطله ایکه متحمل شده اند که از اینگونه کارها یا خبرها بدست آورند، که اگر هر که برای دنیا هم زحمتی بکشد، خداوند چیزی باو خواهد داد که خود در قرآن کریم فرموده: «و من یرد ثواب الدنیا نؤته منها» (آل عمران آیه145) ، «و من یرد حرث الدنیا نؤته منها» (شوری آیه20): (و هر که پاداش دنیا بخواهد مقداری باو خواهیم داد) و (هر که کِشت زار دنیا را بخواهد مقداری باو خواهیم داد). که از نمونه آنها نیز میتوان مرتاضین هند باشند، و دیگر از سعادت جاوید آخرت و بهشت و رحمت و رضوان بی نصیب و محروم کامل «و ما له فی الآخره من نصیب ـ شوری20»  
  نیز به فروع کافی (باب دخول الصوفیه علی الامام الصادق (ع) و تحف العقول در این باب که حضرت امام صادق (ع) انحرافات آنها را طی حدیثی طولانی بیان فرموده مراجعه شود.  
   واضح است که اگر آنهمه روایت هم وارد نشده بود، روشن بود که هر راهی جز راه محمد و آل (ص)، باطل و بدعت و ضلالت و بسوی جهنم است خواه باسم صوفی باشد یا       و یا اهل حق و غیره، و راه محمد و آل (ص) و گفتار و کردارشان همانست که همه در روایات و تواریخ مربوطه آمده که خود تا آخرین نفس، عبادت و بندگی خدا نموده و حتی جان خود را در راه خدا فدا کردند، و بدون استثناء به عنوان حکم الهی بهمه جامعه فرمودند باید چنین کنند، تا آنجایی که اگر کسی بعد از داخل شدن وقت نماز و فرصت خواندن آن را بلافاصله داشتن، بمیرد همان نماز را هم باید برای او قضا کنند و ... همان گونه که نیز از هرگونه افراط و تفریط و اختراع در عبادت و دعا و ... نهی فرمودند ...  
  تبصره: انحراف در هرکار و راه صحیح از سه راه پیش می آید:   
  1ـ به طور کلی دور و غافل شدن از آن و مبانی آن.   
  2ـ عدم مراجعه به متخصصین فن در فراگیری آن.  
   خود محوری که شخص بخواهد بدون استاد و راهنمای صددرصد متخصص و متعهد، به راه بیافتد که قهراً      چاه می افتد. چه بسیار که با دیدن یک آیه یا روایت که اصطلاح و مقصود از آن را نفهمیده گمراه شدند که چون بدون استاد و متخصص و تخصص خواستند پیش بروند، مثلاً در قرآن مجید است: «و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین»: (عبادت کن پروردگارت را تا آن هنگامیکه یقین برای تو بیاید) که به اتفاق تمام مفسرین، مقصود از یقین، هنگام مرگ است که یقینی بوده، یعنی تا هنگام مرگ و آخرین نفس عبادت کن، مثلاً بمجمع البیان که جامع اقوال مفسرین شیعه و سنی است و همه دیگر تفاسیر مراجعه کنیم همین است، حال ممکن است یک فرد یا افرادی بی خبر و نادان فکر کنند که یعنی تا وقتی عبادت کن که یقین باصول عقائد و دین آمد پس از آن آزادی! ولی غافل از همه تفاسیر و همه چیز دیگر که مثلاً این آیه مگر در درجه اول خطاب به خود پیغمبر اکرم (ص) نبوده، آیا پیغمبر دردین و عقیده خود شک داشت؟ و مگر تا آخرین نفس، خود و همه ائمه (ع) عبادت نکردند پس تا آخر هم نعوذ بالله یقین پیدا نکرده ... ؟ و آیا حکم ضروری دین، عبادت تا آخرین نفس برای همه نبوده ؟ ... ؟ آری اینست ضرر عظیم غیر قابل جبران بی پیر عالم متخصص متعهد، به خرابات رفتن.  
  یا علی!! تو از خدا بخواه مارا از فتنه؛ فتنه انگیزان آخر الزمان محفوظ بدارد.  
تصویرتصویر
ارسال پست

بازگشت به “صوفیه”