سلام
من متن مفصلی برای پاسخ نوشتم که پاک شد.. ظاهرا قسمت نیست....
بحث به اندازه کافی روشن شده...
در پناه امام عصر
آيا اين حديث معتبر است؟
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 65
- تاریخ عضویت: دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۳:۵۹ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 26 بار
- سپاسهای دریافتی: 76 بار
-
- پست: 280
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۶, ۳:۴۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 303 بار
- سپاسهای دریافتی: 794 بار
Re: آيا اين حديث معتبر است؟
بسم رب الحسين عليه السلام
سلام بر شما
جناب احمد عزيز
1 - توقف مرحوم علامه بر جابر جعفي دليل بر عدم توثيق او نمي باشد همچنان که مرحوم محمد جعفر کرباسي در " اکليل المنهج في تحقيق المطلب " ص 157 چنين مي گويد :
وكلام العلامة غير موافق لقول ابن الغضائري ، إلا أن الذي يظهر من العلامة أنه يريد بالتوقف الرد كما يستفاد من تضاعيف الخلاصة
کلام علامه ( عليه الرحمه ) موافق با قول ابن غضائري نمي باشد .الا اينکه آنچه از کلام علامه بر مي آيد ، توقف وي در رد کردن جابر جعفي مي باشد آنچنان که از تضاعيف خلاصه بر مي آيد .
ابوالمعالي محمد کلباسي در " الرسائل الرجاليه " ج 2 ص 305 - 396 بعد نقل کلام مرحوم علامه چنين مي گويد :
فإنه بنى على التوقف وفاقا لابن الغضائري ، وهو يقتضي وثوقه به والاعتماد عليه .... وأما لو كان الغرض الاستناد إلى كلامه ، فالأمر ظاهر ، لكنك خبير بأن التوقف أو الاستناد في المقام يقتضي رد ما يرويه الجماعة عن جابر ، والتوقف فيما عداه ؛ لأنه صنيعة ابن الغضائري ، كما يرشد إليه صريح ما نقل عنه .
توقف علامه بر جابر جعفي دقيقا موافق ابن غضائري مي باشد و اين امر مقتضي به وثوق و اعتماد علامه بر جابر مي باشد ..... اگر غرض استناد به کلام وي باشد ، امر ظاهر است ( زيرا ) تو مي داني که توقف يا استناد در مقام ، به مقتضاي رد نمودن کساني مي باشند که از جابر روايت کرده اند و توقف در غير جابر مي باشد زيرا ( اين امر ) از صنايع ابن غضائري مي باشد همچنان که نقل صريح او اين امر را بيان مي کند .
(( در اين باب نيز بسياري از سخنان مرحوم علامه که بر اساس سخن ابن غضائري باشد را بيان کرده و بررسي نموده است ))
2 - بحث اختلاط منسوب به جابر بر اساس سخن مرحوم نجاشي و اشعار مفيد را قبلا به شما آدرس دادم که مرحوم نوري در خاتمه مستدرک ( آدرسي که قبلا بيان شد ) بررسي کرده و همچنين کتاب " تهذيب المقال في تنقيح کتاب رجال النجاشي " ( در آدرس قبلي ) نيز بررسي کرده اند .
حتي مرحوم خوئي نيز اين مطلب را " لو فرض " بيان کرده اند يعني بر فرض صحت و آن را جزما بيان نکرده اند ....
3 - در مورد سهل بن زياد نيز گذشته از اينکه مرحوم بهبهاني وي را توثيق کرده اند ( نظر به اجتهاد در علم رجال که بايستي شما بدان آشنا باشيد ) تضعيف سهل بن زياد ضرري بر برخي روايات وي که متن آن قابل اثبات با ديگر احاديث است ، نمي زند ......
کمي دقت بفرماييد ! متن بسياري از روايات سهل بن زياد ، گذشته از قابل اثبات بودن با قرآن ، با ديگر روايات نيز اثبات مي شوند و لذا دليلي نيست که اين روايات را رد نماييم و قبول نمودن این روایت قطعا نافی تضعیف وی - بر اساس سخن مرحوم نجاشی و شیخ الطائفه نیست ....
4 - افرادي همچون سلمان و مقداد و زراره و محمد بن مسلم و غيره از بزرگان اصحاب نيز بسياري روايات معارفي دارند و بيان کرده اند ولي آيا اين سخن منافي آن است که گروهي از روايات معرفتي در نزد جابر جعفي باشد و ايشان اذن به بيان نداشته باشند ؟؟
آن 5000 روايتي را که ايشان به کسي نگفته اند ، رواياتي مي باشد که از صادقين عليهما السلام شنيده اند که يا اذن بيان نداشته اند و يا مردم قدرت فهم و درک روايات را نداشته اند .....
آیا شما باید تعیین تکلیف نمایید که چرا همانند احادیث جابر از قول دیگر صحابه نیامده است و یا باید تابع احادیثی باشید که از صحابی رسیده است ولو اینکه برخی مفاد روایی در روایات یک گروه مشاهده شود و برخی مفاد در روایات گروه دیگر ؟؟؟!!!
5 - و اینکه شما نتیجه گیری در مورد روایت شریفه کردید دقیقا بر اساس نظر شخصی شما می باشد ( که متاسفانه باید عرض کنم بسیار نقض و اشکال بر آن وارد است که بنده تنها از باب بررسی یک راوی ، به نمونه ای از آن اشاره کردم و بحث متن روایت را به استاد این امر می سپارم ) و قطعا نظر علمای شیعه بر این امر نیست و بحث معارفی این روایت قطعا در حد این تاپیک و مشابه این تاپیک ها نیست ...... شاید برای بیان همین روایات بوده است که امثال جابر جعفی و مفضل بن عمرو را متهم به غلو و اختلاط کرده اند !
6 - در آخر نیز از شما برادر بزرگوار و اهل فضل تقاضا دارم - و به خود نیز نهیب می زنم - که به همین راحتی روایات را تنها به بهانه ضعف سند ، و یا عدم درک متن روایت ؛ منکر نشویم و اگر در جایی از درک روایات عاجز شدیم و جوابی برای آنها نیافتیم ، علمش را به صاحبان آن - اهل بیت علیهم السلام - بسپاریم .
التماس دعا
یا علی ع
سلام بر شما
جناب احمد عزيز
1 - توقف مرحوم علامه بر جابر جعفي دليل بر عدم توثيق او نمي باشد همچنان که مرحوم محمد جعفر کرباسي در " اکليل المنهج في تحقيق المطلب " ص 157 چنين مي گويد :
وكلام العلامة غير موافق لقول ابن الغضائري ، إلا أن الذي يظهر من العلامة أنه يريد بالتوقف الرد كما يستفاد من تضاعيف الخلاصة
کلام علامه ( عليه الرحمه ) موافق با قول ابن غضائري نمي باشد .الا اينکه آنچه از کلام علامه بر مي آيد ، توقف وي در رد کردن جابر جعفي مي باشد آنچنان که از تضاعيف خلاصه بر مي آيد .
ابوالمعالي محمد کلباسي در " الرسائل الرجاليه " ج 2 ص 305 - 396 بعد نقل کلام مرحوم علامه چنين مي گويد :
فإنه بنى على التوقف وفاقا لابن الغضائري ، وهو يقتضي وثوقه به والاعتماد عليه .... وأما لو كان الغرض الاستناد إلى كلامه ، فالأمر ظاهر ، لكنك خبير بأن التوقف أو الاستناد في المقام يقتضي رد ما يرويه الجماعة عن جابر ، والتوقف فيما عداه ؛ لأنه صنيعة ابن الغضائري ، كما يرشد إليه صريح ما نقل عنه .
توقف علامه بر جابر جعفي دقيقا موافق ابن غضائري مي باشد و اين امر مقتضي به وثوق و اعتماد علامه بر جابر مي باشد ..... اگر غرض استناد به کلام وي باشد ، امر ظاهر است ( زيرا ) تو مي داني که توقف يا استناد در مقام ، به مقتضاي رد نمودن کساني مي باشند که از جابر روايت کرده اند و توقف در غير جابر مي باشد زيرا ( اين امر ) از صنايع ابن غضائري مي باشد همچنان که نقل صريح او اين امر را بيان مي کند .
(( در اين باب نيز بسياري از سخنان مرحوم علامه که بر اساس سخن ابن غضائري باشد را بيان کرده و بررسي نموده است ))
2 - بحث اختلاط منسوب به جابر بر اساس سخن مرحوم نجاشي و اشعار مفيد را قبلا به شما آدرس دادم که مرحوم نوري در خاتمه مستدرک ( آدرسي که قبلا بيان شد ) بررسي کرده و همچنين کتاب " تهذيب المقال في تنقيح کتاب رجال النجاشي " ( در آدرس قبلي ) نيز بررسي کرده اند .
حتي مرحوم خوئي نيز اين مطلب را " لو فرض " بيان کرده اند يعني بر فرض صحت و آن را جزما بيان نکرده اند ....
3 - در مورد سهل بن زياد نيز گذشته از اينکه مرحوم بهبهاني وي را توثيق کرده اند ( نظر به اجتهاد در علم رجال که بايستي شما بدان آشنا باشيد ) تضعيف سهل بن زياد ضرري بر برخي روايات وي که متن آن قابل اثبات با ديگر احاديث است ، نمي زند ......
کمي دقت بفرماييد ! متن بسياري از روايات سهل بن زياد ، گذشته از قابل اثبات بودن با قرآن ، با ديگر روايات نيز اثبات مي شوند و لذا دليلي نيست که اين روايات را رد نماييم و قبول نمودن این روایت قطعا نافی تضعیف وی - بر اساس سخن مرحوم نجاشی و شیخ الطائفه نیست ....
4 - افرادي همچون سلمان و مقداد و زراره و محمد بن مسلم و غيره از بزرگان اصحاب نيز بسياري روايات معارفي دارند و بيان کرده اند ولي آيا اين سخن منافي آن است که گروهي از روايات معرفتي در نزد جابر جعفي باشد و ايشان اذن به بيان نداشته باشند ؟؟
آن 5000 روايتي را که ايشان به کسي نگفته اند ، رواياتي مي باشد که از صادقين عليهما السلام شنيده اند که يا اذن بيان نداشته اند و يا مردم قدرت فهم و درک روايات را نداشته اند .....
آیا شما باید تعیین تکلیف نمایید که چرا همانند احادیث جابر از قول دیگر صحابه نیامده است و یا باید تابع احادیثی باشید که از صحابی رسیده است ولو اینکه برخی مفاد روایی در روایات یک گروه مشاهده شود و برخی مفاد در روایات گروه دیگر ؟؟؟!!!
5 - و اینکه شما نتیجه گیری در مورد روایت شریفه کردید دقیقا بر اساس نظر شخصی شما می باشد ( که متاسفانه باید عرض کنم بسیار نقض و اشکال بر آن وارد است که بنده تنها از باب بررسی یک راوی ، به نمونه ای از آن اشاره کردم و بحث متن روایت را به استاد این امر می سپارم ) و قطعا نظر علمای شیعه بر این امر نیست و بحث معارفی این روایت قطعا در حد این تاپیک و مشابه این تاپیک ها نیست ...... شاید برای بیان همین روایات بوده است که امثال جابر جعفی و مفضل بن عمرو را متهم به غلو و اختلاط کرده اند !
6 - در آخر نیز از شما برادر بزرگوار و اهل فضل تقاضا دارم - و به خود نیز نهیب می زنم - که به همین راحتی روایات را تنها به بهانه ضعف سند ، و یا عدم درک متن روایت ؛ منکر نشویم و اگر در جایی از درک روایات عاجز شدیم و جوابی برای آنها نیافتیم ، علمش را به صاحبان آن - اهل بیت علیهم السلام - بسپاریم .
التماس دعا
یا علی ع
جدا شده از خدا
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست
جدا شده از رسول
جدا شده از کتاب
[COLOR=Blue]هر که ز حیدر جداست