دوستان این حدیث رو یکی از کاربرای یه سایت دیگه به نمایش گذاشته...
مطمعا هستم حدیث جعلی هست...میخواستم شما هم راهنمایی کنید..
دوستان کسی این کتاب رو داره؟؟!
مدیر انجمن: شورای نظارت
-
- پست: 966
- تاریخ عضویت: جمعه ۲۳ فروردین ۱۳۸۷, ۷:۱۷ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 973 بار
- سپاسهای دریافتی: 1783 بار
- تماس:
دوستان کسی این کتاب رو داره؟؟!
روزگاریست که شیطان میگوید: انسان پیدا کنید ، سجده خواهم [HIGHLIGHT=#FFFF00][HIGHLIGHT=#DBE5F1] +ـ+ـ+ـ+ـ+ـ+ـ+ [HIGHLIGHT=#FFFF00][HIGHLIGHT=#DBE5F1] +ـ+ـ+ [External Link Removed for Guests] [External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests][External Link Removed for Guests]
-
- پست: 229
- تاریخ عضویت: پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۸۶, ۴:۰۰ ب.ظ
- سپاسهای ارسالی: 88 بار
- سپاسهای دریافتی: 557 بار
Re: دوستان کسی این کتاب رو داره؟؟!
به نام خدا
سلام
متن خود حدیث این هست : نحن قریش و شیعتنا العرب و عدونا العجم
بقیه متن که از کلمه "بیان" به بعد امده توضیح علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار است .
شیخ عباس قمی(ره) ، در کتاب سفینة البحار ، نوعی موضوع بندی کتاب بحار الانوار را آورده و احادیثش از همانجاست
در کتاب بحار الانوار نیز این حدیث از معانی الاخبار شیخ صدوق (ره) نقل شده است .
سند حدیث هم از پدر شیخ صدوق به قبل این هست : سعد بن عبد الله عن سلمة بن الخطاب عن حسن بن یوسف
عن عثمان بن جبلة عن ضریس بن عبد الملک قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول ...
اولا ترجمه ای که اینجا نوشته غلط هست . چرا که می فرماید دشمنان ما عجم هستند نه ایرانی !
همیشه مراد از عجم صرفا ایرانی ها نیستند . بلکه هر غیر عربی را عجم گویند .
ثانیا متن حدیث با محکمات عقاید مکتب اهل بیت (ع) سازگاری ندارد . چرا که هیچ وقت معصومین ما افکار نژادی و مخصوصا
برتری های نسبی را بین قبایل و ملت ها روا نمی دانستند .
ثالثا بر فرض صحت این حدیث ، بیانی که علامه مجلسی ذیل آن داده کمی واضح کننده مطلب است :
عربی ممدوح است که از شیعیان ما باشد ، و عجمی به این دلیل مذموم است که از دشمنان ما باشد .
یعنی اگر هم عرب فضیلتی داشته باشد ، به واسطه پذیرفتن ولایت ماست و نه بخاطر نژداشان
و اگر عجم(هر غیر عربی) بی فضیلت به حساب بیاید به خاطر دشمنی با ماست نه به خاطر عجمی بودنش .
پس اگر یک عجم ولایت ما را پذیرفت دیگر از ماست و اگر عربی با ما دشمن شد دیگر فضیلتی ندارد حتی اگر عرب باشد.
این توضیح بسیار روشن کننده منظور است . اما باز هم عرض می کنم که به خاطر اینکه اینگونه روایات غریب هستند
و شیخ صدوق (ره) نیز در معانی الاخبار آن را در باب نوادر آورده است لذا زیاد نمی شود به آن استناد نمود . چرا که
منش اهل بیت (ع) تبعیض های نژادی نبوده است ، و اگر هم چنین حدیثی صادر شده باشد معنایش همان است که عرض شد
و نه آن ترجمه غلطی که نقل قول کردید .
نکته آخر نیز در مورد سند این حدیث است ، که در میان روات آن سلمة بن الخطاب (البراوستانی) که در کتب رجالی
او را ضعیف شمرده اند و لذا نمی توان به صحت روایت او تصریح کرد . (معجم رجال الحدیث ج8ص203)
موفق باشید
سلام
متن خود حدیث این هست : نحن قریش و شیعتنا العرب و عدونا العجم
بقیه متن که از کلمه "بیان" به بعد امده توضیح علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار است .
شیخ عباس قمی(ره) ، در کتاب سفینة البحار ، نوعی موضوع بندی کتاب بحار الانوار را آورده و احادیثش از همانجاست
در کتاب بحار الانوار نیز این حدیث از معانی الاخبار شیخ صدوق (ره) نقل شده است .
سند حدیث هم از پدر شیخ صدوق به قبل این هست : سعد بن عبد الله عن سلمة بن الخطاب عن حسن بن یوسف
عن عثمان بن جبلة عن ضریس بن عبد الملک قال سمعت ابا عبدالله (ع) یقول ...
اولا ترجمه ای که اینجا نوشته غلط هست . چرا که می فرماید دشمنان ما عجم هستند نه ایرانی !
همیشه مراد از عجم صرفا ایرانی ها نیستند . بلکه هر غیر عربی را عجم گویند .
ثانیا متن حدیث با محکمات عقاید مکتب اهل بیت (ع) سازگاری ندارد . چرا که هیچ وقت معصومین ما افکار نژادی و مخصوصا
برتری های نسبی را بین قبایل و ملت ها روا نمی دانستند .
ثالثا بر فرض صحت این حدیث ، بیانی که علامه مجلسی ذیل آن داده کمی واضح کننده مطلب است :
عربی ممدوح است که از شیعیان ما باشد ، و عجمی به این دلیل مذموم است که از دشمنان ما باشد .
یعنی اگر هم عرب فضیلتی داشته باشد ، به واسطه پذیرفتن ولایت ماست و نه بخاطر نژداشان
و اگر عجم(هر غیر عربی) بی فضیلت به حساب بیاید به خاطر دشمنی با ماست نه به خاطر عجمی بودنش .
پس اگر یک عجم ولایت ما را پذیرفت دیگر از ماست و اگر عربی با ما دشمن شد دیگر فضیلتی ندارد حتی اگر عرب باشد.
این توضیح بسیار روشن کننده منظور است . اما باز هم عرض می کنم که به خاطر اینکه اینگونه روایات غریب هستند
و شیخ صدوق (ره) نیز در معانی الاخبار آن را در باب نوادر آورده است لذا زیاد نمی شود به آن استناد نمود . چرا که
منش اهل بیت (ع) تبعیض های نژادی نبوده است ، و اگر هم چنین حدیثی صادر شده باشد معنایش همان است که عرض شد
و نه آن ترجمه غلطی که نقل قول کردید .
نکته آخر نیز در مورد سند این حدیث است ، که در میان روات آن سلمة بن الخطاب (البراوستانی) که در کتب رجالی
او را ضعیف شمرده اند و لذا نمی توان به صحت روایت او تصریح کرد . (معجم رجال الحدیث ج8ص203)
موفق باشید
چو مي بيني که نابينا و چاه است ... اگر خاموش بنشيني گناه است !
-
- پست: 291
- تاریخ عضویت: سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۸۶, ۲:۰۴ ب.ظ
- محل اقامت: همين نزديکي ها جنب دلهاي شما
- سپاسهای ارسالی: 139 بار
- سپاسهای دریافتی: 424 بار
Re: دوستان کسی این کتاب رو داره؟؟!
با سلام به دوستان عزیز
تا آنجا که بنده میدانم پیامبر عظیم الشان_حضرت محمد(ص)، اصحابی چون سلمان فارسی ، ابوذر غفاری و .... داشته اند که آنها را از بعضی اعراب بهتر و
والا مقام تر می خواندند، در زمان حضرت علی(ع) نیز ایشان اصحاب و یارانی از ایران داشته اند که به انها افتخار می نمودند. امام حسین(ع) هم فرزند آن امام همام
بوده اند و عقایدشان با پدر منافات نداشته، پس مطمئنا این حدیث جعلی است.
تا آنجا که بنده میدانم پیامبر عظیم الشان_حضرت محمد(ص)، اصحابی چون سلمان فارسی ، ابوذر غفاری و .... داشته اند که آنها را از بعضی اعراب بهتر و
والا مقام تر می خواندند، در زمان حضرت علی(ع) نیز ایشان اصحاب و یارانی از ایران داشته اند که به انها افتخار می نمودند. امام حسین(ع) هم فرزند آن امام همام
بوده اند و عقایدشان با پدر منافات نداشته، پس مطمئنا این حدیث جعلی است.