سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Senior Member
Senior Member
پست: 138
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۷, ۶:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 21 بار
سپاس‌های دریافتی: 88 بار
تماس:

سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط vorojax »

سلام دوستان عزیز
دوست عزیز من خالد یکسری سوالات و مباحثی دارد در مورد شیعیان و کلا مذهب ...... و تا حدودی تحقیقاتی کرده و با هم بحث هایی داشتیم...اما به دلیل اطلاعات محدود من قرار بر این شد سوالاتش رو اینجا مطرح کنیم! و جواب بگیرم....
دوستان دقت کنید دوستم خالد کنارم هست در خواندن این مطالب و در حضور در این سایت و این بحث و جای اون تایپ می کنم و سوالات رو از طرف این دوست عزیز مطرح می کنم...پس دقت کنید این دوستم اهل تسنن هست و به دنبال حق و حب علی را نیز در سینه دارد پس خواهشمند با تندی برخورد نکنید...با تشکر

و اما سوال اول :

خالد : چرا صحابه را لعن و نفرین می کنید....اگر می گویید دخت پیامبر را اذیت کرده سند و مدرک معتبرتان کو.........
و دوم...
حامد (خودم): دوستم می گوید که اون جمله معروف عید غدیر و کلا عید غدیر را قبول دارد ولی می گوید :
1- این جمله من کنت مولاه فهذا علی مولاه اما کلمه مولا را فقط به معنای دوست و یا رابطه ویژه در زبان عربی می داند(خالد کامل عربی بلد است و عربی زبان مادری ایشان است) و این کلمه به هیچ وجه معنی خلیفه نمی دهد.....
2-و اینکه پیامبر در حال برگشت از حج بود و این کار را انجام داد خیلی ها رفته بودند چرا در حال رفتن یا در خود همان حج که افراد بیشتری حضور داشتند این کار را نکردند.
و سوال سوم
خالد : وقتی که حضرت محمد (ص) مریض بودند برای نماز جماعت نمی توانستند بروند برای امام جماعت شدند به حضرت علی گفتند که به دنبال ابوبکر بروید برای امام جماعتی و خود علی (ع) را نگفتند.
و سوال چهارم
خالد : اگر اینها نفرین شده هستند چرا حضرت علی (ع) دختر اخرش را به ازدواج عمر دراورد.
[External Link Removed for Guests]

آن کیست از روی کرم ، با ما وفاداری کند#بر جای بدکاران چو من ، یک دم نکوکاری کند
_ _ _ _ _
در جهان چون حُسن یوسف کس ندیــــــد# حُسن آن دید که یوسف افریــــــــــــــــــــد
Senior Member
Senior Member
پست: 138
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۷, ۶:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 21 بار
سپاس‌های دریافتی: 88 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط vorojax »

و سوال جدید....
عالم شیعه ای که سنی شد...در این بلاگ نوشته...وکلا خالد از این شخص می گفت!
[External Link Removed for Guests]
ایا واقعا این اتفاق رخ داده و چگونه....
و حتی می گفت که ایت الله قزوینی گفته است که یک گروه 200 نفره از طلاب رفته مکه و بعد موقع برگشت 30 تای انها سنی شدند!!
[External Link Removed for Guests]

آن کیست از روی کرم ، با ما وفاداری کند#بر جای بدکاران چو من ، یک دم نکوکاری کند
_ _ _ _ _
در جهان چون حُسن یوسف کس ندیــــــد# حُسن آن دید که یوسف افریــــــــــــــــــــد
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط HamidSHS »

سلام بر همه دوستان بخصوص دوست عزيزمان خالد :D :razz:
از اينكه ميبينم بدون تعصب دنبال حقيقت هستيد خوشحاليم .
انشاءالله پاسخ سوال ها رو با ذكر سند { از كتب معتبر خودتان } ذكر مي كنيم تا اگر دوست داشتيد مطالب رو ببينيد ، به اون كتب مراجعه كنيد و خودتون در آخر قضاوت كنيد . ( انشاءالله ) :D

در مورد سوال اول »
چرا صحابه را لعن و نفرین می کنید....اگر می گویید دخت پیامبر را اذیت کرده سند و مدرک معتبرتان کو.........

اين كه عمر بن الخطاب به حضرت زهرا سلام الله عليها جسارت كرده است ، از قطعيات تاريخ است .

رواياتى كه در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره در كتب اهل سنت آمده به چند دسته مى شود تقسيم كرد .


1. تهديد به سوزاندن خانه:

ذكرالطبرى: باسناده عن زياد بن كليب قال: أتى عمر بن الخطاب منزل علىّ وفيه طلحة والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليكم أو لتخرجنّ إلى البيعة»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من بده فوثبوا عليه فأخذوه.

تاريخ الطبرى: 2/443.

وابن أبي الحديد: عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعة أو لأحرقنّ البيت عليكم .

شرح نهج البلاغه: 1/164 (2/45).



2. آوردن وسائل آتش سوزى و بى توجهى خليفه دوم بر اعتراض مردم:

وابن قتيبة: قال: ... وقال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.

الامامة والسياسة: 1/12، أعلام النساء لعمر رضا كحالة: 4/114.



3 . آوردن وسائل آتش سوزي ودرگيرى لفظى ميان حضرت صديقه و خليفه دوم:

البلاذرى: باسناده عن سليمان التيمى وعن ابن عون: إنّ أبابكر أرسل إلى على(عليه السلام)يريد البيعة فلم يبايع، فجاء عمر ومعه فتيلة فتلقّته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: يابن الخطاب! أتراك محرقاً عليّ بابى؟ قال نعم: وذلك أقوى فيما جاء به أبوك.

انساب الاشراف: 1/586.

أبو الفداء: قال: ... فأقبل عمر بشيء من نار على أن يضرم الدار، فلقيته فاطمة رضى اللّه عنها وقالت: إلى أين يابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

تاريخ أبي الفداء: 1/164.

وابن عبد ربّه: الذين تخلّفوا عن بيعة أبي بكر: علىّ والعباس، والزبير، وسعد بن عبادة، فأمّا على والعباس والزبير فقعدوا فى بيت فاطمة حتّى بعث اليهم أبو بكر عمر بن الخطاب ليخرجوا من بيت فاطمة وقال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل عمر بقبس من نار على أن يضرم عليهم الدار فلقيته فاطمة فقالت: يابن الخطاب! أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.

العقد الفريد:5/12، طبعة مكتبة الرياض الحديثة.



4 . حمله خليفه دوم به حضرت صديقه طاهره

الشهرستانى: عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة عليها السلام يوم البيعة حتّى ألقت الجنين من بطنها وكان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماكان فى الدار غير علىّ وفاطمة والحسن والحسين وزينب(عليهم السلام).

الملل والنحل: 1/57. طبعة بيروت، دار المعرفة.

قال المسعودى: فهجموا عليه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه كرهاً، وضغطوا سيّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.

اثبات الوصية:143.

قال ابن حجر العسقلانى: إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن.

لسان الميزان:1/268.

قال الصفدى: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها.

الوافى بالوفيات: 5/347.

روايات فراواني از طريق اهل سنت و شيعه نقل شده است كه غضب فاطمه ، غضب پيامبر و غضب پيامبر غضب خداوند است :

عن على رضى اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلى اللّه عليه وآله وسلم لفاطمة: «إنّ اللّه يغضب لغضبك، ويرضى لرضاك . هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه .

المستدرك: 3/153، مجمع الزوائد: 9/203، الآحاد والمثاني للضحاك: 5/363، الذرية الطاهرة النبوية للدولابي: 119، المعجم الكبير للطبراني: 1/108، 22/401، نظم درر السمطين للزرندي الحنفي: 178، الكامل لعبداللّه بن عدي: 2/351، تاريخ مدينة دمشق : 3/156، أسد الغابة :5/522، ذيل تاريخ بغداد: 2/140، 2/141 ميزان الاعتدال :2/492، الإصابة: 8/265،266، تهذيب التهذيب: 21/392، سبل الهدى والرشاد للصالحي الشامي: 11/ 44 .

عن المِسْوَر بن مَخْرَمَة أنّ رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم قال: «فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبني .

صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)، كتاب فضائل الصحابة، ب 12 ـ باب مَنَاقِبُ قَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم.

عن المسور بن مخرمة قال قال رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا .

صحيح مسلم 7/141 ح 6202) كتاب فضائل الصحابة رضى الله تعالى عنهم، ب 15 ـباب فَضَائِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ النَّبِيِّ عَلَيْهَا الصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ .

و از قطعيات تاريخ است كه حضرت زهرا سلام الله عليها تا آخر عمر از دست خليفه و دار و دسته‌اش غضبناك بود و هر گز از آن‌ها راضي نشد .

محمد بن اسماعيل بخاري مي‌نويسد :

فغضبت فاطمة بنت رسول اللّه صلى اللّه عليه وسلم فهجرت ابا بكر فلم تزل مهاجرته حتى توفيت.

صحيح البخارى: 4/42، ش 2862.

بنا بر نقل ابن قتيبه دينوري ، وقتي ابوبكر و عمر به ملاقات حضرت زهرا آمدند ، حضرت زهرا به آن‌ها گفت كه آن دو را تا آخر عمر پس از هر نمازش نفرين خواهد كرد .

واللّه لأدعونّ اللّه عليك في كلّ صلاة أصلّيها .

الإمامة والسياسة، تحقيق الشيري ج 1، ص 31.

اما از ديدگاه روايات شيعه ، اين كه قاتل حضرت زهرا سلام الله عليها ، عمر بن الخطاب است ، قطعي است . ما فقط به نقل يك روايت اكتفا مي‌كنيم :

وكان سبب وفاتها : أن قنفذا مولى عمر لكزها بنعل السيف بأمره ، فأسقطت محسنا ومرضت من ذلك مرضا شديدا ، ولم تدع أحدا ممن آذاها يدخل عليها .

سبب شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها اين بوده است كه قنفذ غلام عمر به دستور او ، آن حضرت را با غلاف شمشيرش زد . و اين سبب شد كه محسن سقط شود و حضرت زهرا شديدا مريض شوند . در مدتي كه مريض بودند ، به هيچ يك از آناني را كه او را اذيت كرده بودند ، اجازۀ ملاقات نداد .

دلائل الإمامة ج 2 ، عنه بحار الأنوار : 8 / 230 - 232 ( ط الكمپاني ) ، 30 / 290 - 295 . 2 . مثالب النواصب : 371 - 374 ، 418 - 419 . 3 . الصراط المستقيم : 3 / 25 . 4 . مطارح النظر في شرح الباب الحادي عشر : 109 .

البته غير از اين اسناد ، اسناد بسيار بسيار بيشتر ديگري هم وجود داره كه اگر خواستيد براي شما تايپ ميكنم تا در صورت امكان ، به اون اسناد رجوع كنيد و حقيقت رو پيدا كنيد. :D

انشاءالله مطالب بيشتري رو سعي ميكنم قرار بدم تا مرحله به مرحله جلو بريم . ( يعني بعد از قبول درستي يك مطلب ، به مطلب بعدي { سوال بعدي } بپردازيم تا به اميد خدا به نتيجه مطلوب برسيم )

ياعلي
آخرین ويرايش توسط 3 on HamidSHS, ويرايش شده در 0.
 
تصویر 
Commander
Commander
پست: 2218
تاریخ عضویت: جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۰۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 3085 بار
سپاس‌های دریافتی: 5884 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط محمد علي »

vorojax نوشته شده:سلام دوستان عزیز
دوست عزیز من خالد یکسری سوالات و مباحثی دارد در مورد شیعیان و کلا مذهب ...... و تا حدودی تحقیقاتی کرده و با هم بحث هایی داشتیم...اما به دلیل اطلاعات محدود من قرار بر این شد سوالاتش رو اینجا مطرح کنیم! و جواب بگیرم....
دوستان دقت کنید دوستم خالد کنارم هست در خواندن این مطالب و در حضور در این سایت و این بحث و جای اون تایپ می کنم و سوالات رو از طرف این دوست عزیز مطرح می کنم...پس دقت کنید این دوستم اهل تسنن هست و به دنبال حق و حب علی را نیز در سینه دارد پس خواهشمند با تندی برخورد نکنید...با تشکر


به نام خدا

با سلام خدمت دوست عزیزم و دوست عزیزش تصویر

پاسخ هایی که در زیر آمده است همگی لحنی علمی و مودبانه دارند و مستند به منابع معتبر کتب اهل تسنن هستند ؛


لذا از شما نیز درخواست می شود که با حوصله و انصاف همه را به دقت مطالعه نمایید .




و اما سوال اول :
خالد : چرا صحابه را لعن و نفرین می کنید....اگر می گویید دخت پیامبر را اذیت کرده سند و مدرک معتبرتان کو.........


نامه عمر به معاويه (اعتراف عمر به هجوم به خانه وحي) !!

در پاسخ به شبکه ماهواره ای « المستقلّة »


با توجه به این منابع معتبر ، و این حدیث مسلم که آزار فاطمه (سلام الله علیها) آزار پیامبر و آزار پیامبر ، آزار خداست .

می توان معنی این آیه را دقیق تر فهمید و لذا لعن ِ آزاردهندگان خدا و پیامبر ، امری قرآنی است :

سوره احزاب آيه 57 :

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُّهِيناً (57)

آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‏دهند، خداوند آنان را در دنيا و آخرت لعن فرموده، و براى آنها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است. (57)



و دوم...
حامد (خودم): دوستم می گوید که اون جمله معروف عید غدیر و کلا عید غدیر را قبول دارد ولی می گوید :
1- این جمله من کنت مولاه فهذا علی مولاه اما کلمه مولا را فقط به معنای دوست و یا رابطه ویژه در زبان عربی می داند(خالد کامل عربی بلد است و عربی زبان مادری ایشان است) و این کلمه به هیچ وجه معنی خلیفه نمی دهد.....


« مـولـى » ؛ دوستى يا سرپرستي ؟!!




2-و اینکه پیامبر در حال برگشت از حج بود و این کار را انجام داد خیلی ها رفته بودند چرا در حال رفتن یا در خود همان حج که افراد بیشتری حضور داشتند این کار را نکردند.



اولا نمی توان (بر فرض) عدم حضور تمامی شنوندگان (قابل تصور برای) یک حدیث را ملاکی برای ردّ آن دانست .

مثل این است که شما (العیاذبالله) به پیامبر اعتراض کنید که چرا صبر نکردید تا ما به دنیا بیاییم ، بعد مبعوث می شدید و پیام الهی را به ما می رساندید !!!

ثانیا خود پیامبر فرمان دادند که کسانی که جلوتر رفته اند بازگردند و کسانی هم که نرسیده اند خود را برسانند ، پس نمی توان گفت "خیلی ها رفته بودند"

ثالثا طبق منابع معتبر کتب مکتب خلفا ، حاضرین در این خطابه بیش از 100 هزار نفر بوده اند ؛

و به فرمان پیامبر در آخر خطبه ، حاضرین باید به غایبین ابلاغ کنند .

و این تعداد حاضرین برای ابلاغ به غایبین کافی است .

می توانید تعداد صحابه ای که گزارش این واقعه از ایشان به ما رسیده است را در اینجا ببینید :

اسناد و منابع حديث غدير





و سوال سوم
خالد : وقتی که حضرت محمد (ص) مریض بودند برای نماز جماعت نمی توانستند بروند برای امام جماعت شدند به حضرت علی گفتند که به دنبال ابوبکر بروید برای امام جماعتی و خود علی (ع) را نگفتند.


»»» چگونگى نماز ابوبكر به جاى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله «««




و سوال چهارم
خالد : اگر اینها نفرین شده هستند چرا حضرت علی (ع) دختر اخرش را به ازدواج عمر دراورد.



[External Link Removed for Guests]



در رهجویی و راهیابی به راه درست و صراط مستقیم ، موفق و سلامت باشید تصویر
[External Link Removed for Guests]

 
[External Link Removed for Guests] 
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط HamidSHS »

از دوست عزيزم محمد علي جان ممنون بابت راهنمايي و قرار دادن لينك مطالبي كه قبلا در موردش بحث شده بود :razz: :D
در مورد اون پست »
و سوال جدید....
عالم شیعه ای که سنی شد...در این بلاگ نوشته...وکلا خالد از این شخص می گفت!
[External Link Removed for Guests]
ایا واقعا این اتفاق رخ داده و چگونه....
و حتی می گفت که ایت الله قزوینی گفته است که یک گروه 200 نفره از طلاب رفته مکه و بعد موقع برگشت 30 تای انها سنی شدند!!



در مورد لينك اول بايد بگم كه ساخت روايات و داستان هايي در اين مورد بسيار بوده بطوري كه چند وقت قبل در سايتي خودم با چشماي خودم خوندم : فلاني سني شد !!! :L:L {به دلايلي اسم نمي برم } اما حالا با چشماي خودم دارم ميبينم كه ايشون هنوز كه هنوزه در پي دفاع از مكتب تشيع هستند و نميتونيم با آوردن يك متن بدون سند قطعي به يك موضوع اطمينان پيدا كنيم.

چون كه گفته ها زياد هستند اما سند ها = 0
چه بسا علماي زيادي مورد تهمت واقع شدند كه بعد از مدتي اين ماجرا براي مردم روشن شد كه اينطور نبوده !!!

اگر يك نفر از علماي ما { بالفرض } سني شده ، ده ها نفر از علماي شما و هزاران نفر از ساير اهل سنت هم شيعه شدند { با مدرك قطعي }.

پس با اين مدرك كه آهاي اين يكي بخاطر اينكه سني شد ، من برم سني بشم و اين يكي بخاطر اينكه شيعه شد ، من برم شيعه بشم ، نميشه .

در مورد مطلب دوم و سخنان دكتر قزويني بايد بگم كه ايشون هيچ وقت نگفتند كه سني شدند ، ايشون در يك جلسه خصوصي كه از برخي طلبه هاي شيعه { كه در برابر عقايدشون سستي كرده بودند } دلي پر داشتند فرمودند كه عقايدشون { بخاطر كم كاري و سستي خود طلبه ها } اينقدر ضعيف هست كه با چند تا شبهه متزلزل شد !!!

منظور ايشون از "تلفات" اين نبود كه اون ها سني شدند ، بلكه روي سخنشون با كساني بود كه در امر مطالعه وتحقيق در مورد مذهب تشيع كم گذاشته بودند و متاسفانه اينطور برگشتند.

در واقع ايشون از طلبه ها انتقاد مي كردند كه چرا كم ميذاريد در امر دين و نه اين بود كه اون ها سني شدند .
متاسفانه اين موضوع از ديد اهل سنت با عنوان "اعترافات قزويني " ديده شده كه اين ديدگاه يك طرفه هست و آقاي قزويني هم بخاطر همين موضوع بود كه دوست نداشتند اين موضوع در خارج از مجلس مطرح بشه . تصویر

[External Link Removed for Guests]


خلاصه اينكه عقايد رو بايد عقلي قبول كرد نه به صِرف اينكه اين طرف چون اون حرف رو گفت ، دليل ميشه كه بايد حرف رو قبول كرد { يا در واقع همون تقليدي } .

عقايد بايد عقلي و تحقيقي قبول شده باشه و نه تقليدي چرا كه شايد كسي كه ازش تقليد ميكنيد ، عقايد اشتباهي داشته باشه .

بحث رو زياد باز نميكنم و فكر ميكنم همينقدر كافي باشه براي اينكه حقيقت رو پيدا كنيد. :D
ياعلي
 
تصویر 
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷, ۱:۴۰ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط مجید حقی »

HamidSHS نوشته شده:از دوست عزيزم محمد علي جان ممنون بابت راهنمايي و قرار دادن لينك مطالبي كه قبلا در موردش بحث شده بود :razz: :D
در مورد اون پست »
و سوال جدید....
عالم شیعه ای که سنی شد...در این بلاگ نوشته...وکلا خالد از این شخص می گفت!
[External Link Removed for Guests]
ایا واقعا این اتفاق رخ داده و چگونه....
و حتی می گفت که ایت الله قزوینی گفته است که یک گروه 200 نفره از طلاب رفته مکه و بعد موقع برگشت 30 تای انها سنی شدند!!



در مورد لينك اول بايد بگم كه ساخت روايات و داستان هايي در اين مورد بسيار بوده بطوري كه چند وقت قبل در سايتي خودم با چشماي خودم خوندم : فلاني سني شد !!! :L:L {به دلايلي اسم نمي برم } اما حالا با چشماي خودم دارم ميبينم كه ايشون هنوز كه هنوزه در پي دفاع از مكتب تشيع هستند و نميتونيم با آوردن يك متن بدون سند قطعي به يك موضوع اطمينان پيدا كنيم.

چون كه گفته ها زياد هستند اما سند ها = 0
چه بسا علماي زيادي مورد تهمت واقع شدند كه بعد از مدتي اين ماجرا براي مردم روشن شد كه اينطور نبوده !!!

اگر يك نفر از علماي ما { بالفرض } سني شده ، ده ها نفر از علماي شما و هزاران نفر از ساير اهل سنت هم شيعه شدند { با مدرك قطعي }.

پس با اين مدرك كه آهاي اين يكي بخاطر اينكه سني شد ، من برم سني بشم و اين يكي بخاطر اينكه شيعه شد ، من برم شيعه بشم ، نميشه .

در مورد مطلب دوم و سخنان دكتر قزويني بايد بگم كه ايشون هيچ وقت نگفتند كه سني شدند ، ايشون در يك جلسه خصوصي كه از برخي طلبه هاي شيعه { كه در برابر عقايدشون سستي كرده بودند } دلي پر داشتند فرمودند كه عقايدشون { بخاطر كم كاري و سستي خود طلبه ها } اينقدر ضعيف هست كه با چند تا شبهه متزلزل شد !!!

منظور ايشون از "تلفات" اين نبود كه اون ها سني شدند ، بلكه روي سخنشون با كساني بود كه در امر مطالعه وتحقيق در مورد مذهب تشيع كم گذاشته بودند و متاسفانه اينطور برگشتند.

در واقع ايشون از طلبه ها انتقاد مي كردند كه چرا كم ميذاريد در امر دين و نه اين بود كه اون ها سني شدند .
متاسفانه اين موضوع از ديد اهل سنت با عنوان "اعترافات قزويني " ديده شده كه اين ديدگاه يك طرفه هست و آقاي قزويني هم بخاطر همين موضوع بود كه دوست نداشتند اين موضوع در خارج از مجلس مطرح بشه . تصویر

[External Link Removed for Guests]


خلاصه اينكه عقايد رو بايد عقلي قبول كرد نه به صِرف اينكه اين طرف چون اون حرف رو گفت ، دليل ميشه كه بايد حرف رو قبول كرد { يا در واقع همون تقليدي } .

عقايد بايد عقلي و تحقيقي قبول شده باشه و نه تقليدي چرا كه شايد كسي كه ازش تقليد ميكنيد ، عقايد اشتباهي داشته باشه .

بحث رو زياد باز نميكنم و فكر ميكنم همينقدر كافي باشه براي اينكه حقيقت رو پيدا كنيد. :D
ياعلي
New Member
New Member
پست: 2
تاریخ عضویت: یک‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷, ۱:۴۰ ق.ظ
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط مجید حقی »

بنده به عنوان یک مسلمان فکر می کنم که خداوند اساس و پایه دین اسلام را بر اساس بی عدالتی وظلم وپارتی بازی نهاده است چون:
عده ای در دین ما مشروب میخورند . زنا میکنند . جنایات انسانی مرتکب می شوند. بهترین های دینمان را هم میکشند
ولی بازهم به بهشت میروند.
چرا:
چون در زمان پیامبرمان به دنیا آمده وزمانی با ایشان بوده اند ولی اگرما این گناهان را انجام دهیم به جهنم خواهیم رفت چرا :
چون گناه مااین است که در این زمان به دنیا آمده ایم وآن جناب را زیارت نکرده ایم .
حال چگونه است پیامبری که آمده تا عدالت را اجرا کند خود هم عامل بی عدالتی است و هم عامل مشروعیت بخشیدن به جنایات عده ای دیگر!!
این چه عدالتی است که عده ای جنایتکار محاکمه نمی شوند ولی عده ای دیگر مجازات میشوند؟؟
حال اگر جورج بوش وشارون و هیتلر و سلمان رشدی هم پیامبر رامیدیدند آیا اعمالشان مشروع بود؟

اما سوال بنده:
این کار خداوند(بی عدالتی و ظلم و پارتی بازی)چه فرقی دارد با کار آن مسئولی که نزدیکان همسر خود را درمحل کار خود به سمتهایی منسوب میکند وآنها هم هر کاری که دلشان میخواهد میکنند و محاکمه نمی شوند ؟؟؟
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 322
تاریخ عضویت: شنبه ۴ آبان ۱۳۸۷, ۱:۳۴ ب.ظ
محل اقامت: مشهد مقدس
سپاس‌های ارسالی: 845 بار
سپاس‌های دریافتی: 856 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط HamidSHS »

سلام بر دوست گرامي آقا مجيد
از اينكه در جمع خودمون شما رو ميبينيم سپاسگذار و خوشحاليم :razz:
{ هرچند پاسخ به اين سوالي كه پرسيديد ، به اين بخش مربوط نمي شد و بايد يك تاپيك جداگانه باز مي كرديد} اما جواب رو در حد دانسته هاي خودم مينويسم تا اگر دوستان ديگه اي هم نظر بيشتر و بهتري داشتند ، ارائه كنند.

در مورد اينكه :
بنده به عنوان یک مسلمان فکر می کنم که خداوند اساس و پایه دین اسلام را بر اساس بی عدالتی وظلم وپارتی بازی نهاده است چون:
عده ای در دین ما مشروب میخورند . زنا میکنند . جنایات انسانی مرتکب می شوند. بهترین های دینمان را هم میکشند
ولی بازهم به بهشت میروند.

خداوند طبق آيه هاي صريح قرآن هيچ وقت به بنده اي و به قومي ظلم نميكنه ، مگر بدست خودشون ( تازه باز خداوند با ديدن ، ظلم مردم به خودشون ، بخشش هم براششون در نظر گرفته )
در دين ما كسي كه حتي يكي از موارد زير رو انجام بده :
مشروب بخوره ، زنا بكنه ، جنايات انساني رو انجام بده و حتي بهترين هاي دينمون رو بكشه هيچ وقت به بهشت راه پيدا نخواهد كرد مگر اينكه در اين دنيا توبه واقعي بكنه و از كارهاي قبليش دست بكشه .
به قول جمله معروف : بهشت را به بهانه نمي دهند ، به بها مي دهند.

چون در زمان پیامبرمان به دنیا آمده وزمانی با ایشان بوده اند ولی اگرما این گناهان را انجام دهیم به جهنم خواهیم رفت

اگر اين شخصي كه شما فرموديد ، كارهايي رو كه انجام داده ، از روي ناداني بوده و در اون زمان مرتكب اين كارها شده ... خب بسيار روشن هست كه با آمدن پيامبر اسلام حضرت محمد (صلي الله عليه و آله وسلم ) از اشتباه بودن كارهاش با خبر شده و از اون ها دست كشيده .

چرا :
چون گناه مااین است که در این زمان به دنیا آمده ایم وآن جناب را زیارت نکرده ایم .

دليل هايي كه شما آورديد اصلا منطقي نيستند دوست من :D
چرا ؟
بخاطر اينكه وجود پيامبر (ص) هرچند كه موجب رحمت براي عالم هستند ، اما ايشان براي قوم خودشون فقط بشارت دهنده و تذكر دهنده بودند و كارشون ابلاغ بود.{ طبق آيات قرآن }

پس جهنمي يا بهشتي شدن يك شخص به بودن اون شخص در زمان پيامبر (ص) يا نبودنش نيست ، بلكه به اين هست كه از دستوراتي كه پيامبر (ص) و اسلام براي اون شخص تعيين كرده پيروي بكنه كه خود اين موضوع باعث ميشه به سعادت ابدي برسه .

همونطور كه خودتون مي دونيد حتي در زمان پيامبر (ص) افرادي بودند كه بخاطر قبول نكردن دين اسلام و يا { ايمان آوردن به ظاهر } مستوجب عذاب الهي شدند .

تا اينجا مشخص شد كه بودن پيامبر (ص) هرچند كه بي اثر نيست اما اين دليل نميشه كه هركسي كه در زمان پيامبر (ص) بوده ، بهشتي باشه !!!
همينطور كه الان بوش و اوباما و ... داريم ، اون زمان هم يزيد و شمر و ... داشتيم .

حال چگونه است پیامبری که آمده تا عدالت را اجرا کند خود هم عامل بی عدالتی است و هم عامل مشروعیت بخشیدن به جنایات عده ای دیگر!!
این چه عدالتی است که عده ای جنایتکار محاکمه نمی شوند ولی عده ای دیگر مجازات میشوند؟؟
حال اگر جورج بوش وشارون و هیتلر و سلمان رشدی هم پیامبر رامیدیدند آیا اعمالشان مشروع بود؟

جواب بخشي از اين سوالات بالايي رو ، در چند خط بالاتر گفتم ...
جواب پرسش هاي بالا رو در چند خط قبل تر جواب دادم { اگر جواب رو هنوز متوجه نشديد ، خط هاي بالايي رو كامل و دقيق بخونيد و فكر كنيد }
در پاسخ به اينكه چرا عده اي جنايتكار محاكمه مي شوند ولي عده اي ديگر مجازات نمي شوند :
اصلا اينطور نبوده و نيست و نخواهد بود . دادگاه حق الهي براي هر كسي و با هر كسي به عدالت رفتار ميكنه و از كسي ديد و شنيده نشده كه با اينكه جنايتكار باشه ، باز محاكمه نشه .

این کار خداوند(بی عدالتی و ظلم و پارتی بازی)چه فرقی دارد با کار آن مسئولی که نزدیکان همسر خود را درمحل کار خود به سمتهایی منسوب میکند وآنها هم هر کاری که دلشان میخواهد میکنند و محاکمه نمی شوند ؟؟؟

پس مشخص شد كه كار خدا نه بي عدالتي هست و نه ظلم و نه پارتي چه برسه به اينكه بخوايم با يك مسئول مقايسه كنيم .

منشا سوالات شما برميگرده به اينكه شما اعتقاداتون رو عقلا و تحقيقا ياد نگرفتيد كه اگر به درستي خواستيد اعتقاداتون رو ياد بگيريد ، اينجا دوستان بسيار زحمت كش و خوبي هستند كه سعي ميكنند جواب پاسخ هاي شما رو با جواب هاي منطقي بدند .
اگر دوست داريد اعتقادادتون رو عقلي و تحقيقي ياد بگيري ، پيشنهاد ميكنم سري به تاپيك اعتقاد كه لينكش رو در پايين آوردم ، بزنيد .
viewtopic.php?p=16294#16294

انشاءالله بعد از مدتي خودتون خواهيد فهميد كه ريشه سوالات شما به كجا بر ميگشته :D :razz:
موفق و مويد باشيد :razz:
ياعلي
 
تصویر 
Senior Member
Senior Member
پست: 138
تاریخ عضویت: چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۷, ۶:۱۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 21 بار
سپاس‌های دریافتی: 88 بار
تماس:

Re: سوالات یک اهل تسنن(دوست من خالد)

پست توسط vorojax »

سلام بر دوستان عزیز :razz:
و تشکرات بسیار زیاد بابت پاسخ هایتان :razz:
برادر خالد متون را تا حدودی خانده باقی را در فلش ریخته تا در تعطیلات که به خانه می رود بخواند...
و اینکه به گفته خودش باید صحت این مطالب را تحقیق کند....
و متشکر دوستان عزیز :razz:
یا علی(ع)
[External Link Removed for Guests]

آن کیست از روی کرم ، با ما وفاداری کند#بر جای بدکاران چو من ، یک دم نکوکاری کند
_ _ _ _ _
در جهان چون حُسن یوسف کس ندیــــــد# حُسن آن دید که یوسف افریــــــــــــــــــــد
ارسال پست

بازگشت به “دیگر گفتگو ها”