برهان علیت و رابطه آن با فطرت انسانی

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Member
Member
پست: 57
تاریخ عضویت: جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶, ۷:۳۷ ب.ظ
سپاس‌های دریافتی: 42 بار

برهان علیت و رابطه آن با فطرت انسانی

پست توسط راز »

نکته ای می تواند مطرح شود مبنی بر این که انسانها پدیده های طبیعی را که می دیدند در جستجوی علت آنها بودند و هر علتی را که به دست می آوردند به نوبه خود به دنبال علت دیگری برای آن بودند و همین امر بالاخره بشر را رسانده است به این که پس این سلسله علتها باید در جایی منتهی بشود؛ چون اگر بنا بشود که هر پدیده ای خودش معلول پدیده دیگری باشد که آن پدیده دیگر مانند خود این هست، به اصطلاح همان امتناع تسلسل پیش می آید؛ پس در نهایت امر فکرشان به اینجا منتهی شده است که باید یک نقطه مرکزی وجود داشته باشد که آن، علت العلل باشد و همه علتها از آنجا پیدا شده باشد. بنابراین پدیده های خارجی، انسانها را به جستجوی مبدأ اولیه سوق دادند.

اگر می گوییم که جستجوی خدا و به قولی بحث از خدا فطری است، پس دخالت پدیده های خارجی را در سوق دادن انسان به بحث از خدا چگونه توجیه می کنیم؟ به عبارت دیگر آیا ما خود اعتراف نمی کنیم که پدیده های خارجی، انسان را به بحث از خدا متوجه می نمایند و نه عاملی در وجود انسان؟

پاسخ این پرسش می تواند از راه علت و معلول عامه باشد؛ یعنی این که بشر درجستجوی خدا برآمده است به علت همین بوده است که «اصل علیت» بر روحش حاکم بوده، یعنی در جستجوی علتها او را به علت العلل رسانده است. این عین این مطلب است که " عامل " در وجود انسان است؛ یعنی اگر در انسان این انگیزه نبود که علتها را کشف کند و به سرچشمه علتها برسد، پدیده های خارجی را که می دید همین جور بی تفاوت از کنار آنها می گذشت. بحث این است که وقتی انسان پدیده خارجی را می بیند، آنکه او را وادار می کند به جستجوی علت آن بپردازد چیست؟

آن پدیده خارجی که خودش را بر انسان عرضه می دارد، بر حیوان هم عرضه می دارد؛ یعنی آنچه که انسان می بیند حیوان هم می بیند، ولی آن چیزی که بعد از دیدن این پدیده های خارجی انسان را وادار می کند که در جستجوی علتها برآید این است که چنین حسی در انسان هست که هر پدیده ای نیازمند به علت است و قهرا آن علت هم اگر مانند این پدیده، خود پدیده ای باشد و نیازمند به علت، این فکر برای بشر پیدا می شود که آیا همه علتها یک سرچشمه دارد؟ سرچشمه ای که آن، علتی باشد که خود پدیده نباشد؟ و این عین معنی فطری بودن است. نه تنها با این مطلب منافات ندارد بلکه آن را تأیید می کند.
Senior Member
Senior Member
پست: 128
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۴:۱۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 52 بار
سپاس‌های دریافتی: 137 بار

Re: برهان علیت و رابطه آن با فطرت انسانی

پست توسط حامد صارم »

سلام
ضمن تشکر
اگر می خواهید ادعا کنید خداوند علت عالم است باید ابتدا علت را تعریف می کردید
New Member
New Member
پست: 8
تاریخ عضویت: شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸, ۷:۳۷ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 2 بار
سپاس‌های دریافتی: 7 بار

Re: برهان علیت و رابطه آن با فطرت انسانی

پست توسط whysd »

راز نوشته شده:نکته ای می تواند مطرح شود مبنی بر این که انسانها پدیده های طبیعی را که می دیدند در جستجوی علت آنها بودند و هر علتی را که به دست می آوردند به نوبه خود به دنبال علت دیگری برای آن بودند و همین امر بالاخره بشر را رسانده است به این که پس این سلسله علتها باید در جایی منتهی بشود؛ چون اگر بنا بشود که هر پدیده ای خودش معلول پدیده دیگری باشد که آن پدیده دیگر مانند خود این هست، به اصطلاح همان امتناع تسلسل پیش می آید؛ پس در نهایت امر فکرشان به اینجا منتهی شده است که باید یک نقطه مرکزی وجود داشته باشد که آن، علت العلل باشد و همه علتها از آنجا پیدا شده باشد. بنابراین پدیده های خارجی، انسانها را به جستجوی مبدأ اولیه سوق دادند.

اگر می گوییم که جستجوی خدا و به قولی بحث از خدا فطری است، پس دخالت پدیده های خارجی را در سوق دادن انسان به بحث از خدا چگونه توجیه می کنیم؟ به عبارت دیگر آیا ما خود اعتراف نمی کنیم که پدیده های خارجی، انسان را به بحث از خدا متوجه می نمایند و نه عاملی در وجود انسان؟

پاسخ این پرسش می تواند از راه علت و معلول عامه باشد؛ یعنی این که بشر درجستجوی خدا برآمده است به علت همین بوده است که «اصل علیت» بر روحش حاکم بوده، یعنی در جستجوی علتها او را به علت العلل رسانده است. این عین این مطلب است که " عامل " در وجود انسان است؛ یعنی اگر در انسان این انگیزه نبود که علتها را کشف کند و به سرچشمه علتها برسد، پدیده های خارجی را که می دید همین جور بی تفاوت از کنار آنها می گذشت. بحث این است که وقتی انسان پدیده خارجی را می بیند، آنکه او را وادار می کند به جستجوی علت آن بپردازد چیست؟

آن پدیده خارجی که خودش را بر انسان عرضه می دارد، بر حیوان هم عرضه می دارد؛ یعنی آنچه که انسان می بیند حیوان هم می بیند، ولی آن چیزی که بعد از دیدن این پدیده های خارجی انسان را وادار می کند که در جستجوی علتها برآید این است که چنین حسی در انسان هست که هر پدیده ای نیازمند به علت است و قهرا آن علت هم اگر مانند این پدیده، خود پدیده ای باشد و نیازمند به علت، این فکر برای بشر پیدا می شود که آیا همه علتها یک سرچشمه دارد؟ سرچشمه ای که آن، علتی باشد که خود پدیده نباشد؟ و این عین معنی فطری بودن است. نه تنها با این مطلب منافات ندارد بلکه آن را تأیید می کند.

یکی دو تا سوال ازتون داشتم
1. اولا اینکه انسان در هر چیزی دنبال علت می گرده می تونه ثابت کنه که هر چیزی علت داره ؟ یا مثلا اینکه 10 میلیارد پدیده علت دارند می تونه ثابت کنه یه پدیده ای که شما معرفی می ننی علت داره ؟
2 . به نظر من این برهان بشتر شبیه قوانین هندسه هست
همونزور که می دونید در هندسه تعدادی قانون را به عنوان اصل انتخاب می کنیم و بعد هندسه مون را بر اساس اون بنا می کنیم اما آیا اون اصل ها درستند ؟ یا صرفا برای این درست شده که ما در هندسه به جایی برسیم ؟
نظر شما چیه ؟
Senior Member
Senior Member
پست: 128
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸, ۴:۱۳ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 52 بار
سپاس‌های دریافتی: 137 بار

Re: برهان علیت و رابطه آن با فطرت انسانی

پست توسط حامد صارم »

سلام
ازآخر به اول می روییم
ایینکه در مورد هندسه فرمودیید تا حد زیادی با شما موافق هستم
در یونان باستان برای تقسیم اراضی خود قوانیین هندسه را درست کردند اما با این قوانین نمی توان همه عالم را تفسیر کرد
مثلا قانون مثلث با دو زاویه قائمه وجودش محال است همیشگی نیست
اما در مورد علت و معلول بستگی دارد چه تعریفی از علت ومعلول ارائه می شود به یک معنا در عالم هستی که در پیرامون خود می بینییم هیچ علت و معلولی وجود ندارد
اگر دارد معرفی کنید البته وجود ندارد
عمده بحث در این است که عالم هستی بدون تصادف ممکن نیست که بوجود آمده باشد چه بشر در زمین دنبال علت و معلول بگردد یا نگردد
برهان علت ومعلولل را قبول داشته باشید یا نداشته باشید ؟
مثل هندسه باشد یا نباشد
از دو حال خارج نیست یا عالم ازلا و ابدا وجود داشته
یا ابتدا داشته
صورت اول که بلا شبهه باطل است
و در حالت دوم نمی توانیم بگوییم عالم خود به خود به وجود آمده است چون عدم بطلان محض است
ارسال پست

بازگشت به “خدا شناسی”