نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مدیر انجمن: شورای نظارت

ارسال پست
Bronze
Bronze
پست: 270
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۷, ۶:۲۲ ب.ظ
محل اقامت: کره زمین
سپاس‌های ارسالی: 194 بار
سپاس‌های دریافتی: 797 بار
تماس:

نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط پرستوی-مهاجر »

به نام حضرت دوست

سلام دوستانتصویر

چندوقتپیش با یک سری از به ای دانشگاه بحث از امامزمان بود و من در موردنامهنوشتن برای آقا صحبت کردم ولی خیلی از بچه هامی گفتن این حرفا فقطخرافات وصحت نداره .

من چون یکی از کارهایتقربا روزانه نامه نوشتن برای آقا و انداختن اون توی جوی آب هست خیلی دلمگرفتتصویر ولی متاسفانه نتوستم دلیلی بر صح کارم بیارم.

اگر کسی سند معتبر یا تجربه ای در این مورد داره خوشحال می شم بدونم؟

و اینکه بدونم وافعا آقا مثلا اگر من نامه بنویسم نامم رو می خونه ؟تصویر
یادتان باشد اگر همچو پرستو رفتیم

خانه مادری ما همه بیت الزهراست

یادتان باشد اگر تنگی دل غوغا کرد

مهدی فاطمه را یاد کنید او تنهاست
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط محب فاطمه »

 بسم الله الرحمن الرحيم  
  
  
  سلام و تشكر.  

  عريضه نويسي به نكات و حكايات جالبي دست يافتم كه بعنوان مقدمه نكاتي را درمورد توسل و وسيله خدمت شما عرض ميكنم، بعد به دلايل نقلي عريضه نويسي و شرايط آن و چگونگي نقل و انتقال آن و سپس گلچين حكايتي از حكايات بيشمار در اين زمينه مي پردازم. تصویر .
..

عريضه نويسي چيست؟
.
اغلب لغت شناسان عريضه را به عرض حال و درخواست‏نامه معني مي‏کنند [1] او براي «عرض» معاني مختلفي بيان مي‏کنند که يکي از آنها، بيان مطلبي از طرف فرد کوچکتر به بزرگتر است؛ بر اين اساس معني به عرض رساندن عبارت از گفتن و بيان کردنِ مطلبي از طرف کوچکتر به بزرگ‏تر است. [2] .
..
در اصطلاح، عريضه نويسي يکي از شيوه‏هاي خاصّ توسل است که در طول تاريخ، در فرهنگ اسلامي همواره مورد توجه بوده است.
.
توضيح آن‏که گاهي افراد جامعه با يک سلسله نياز و گرفتاري‏ها مواجه مي‏شوند که برحسب ظاهر امکان برطرف نمودن آنها از طريق اسباب عادي ميسّر نيست، يا حد اقل بسيار مشکل است؛ در چنين مواردي به جاي نا اميد شدن و زانوي غم در بغل گرفتن، از ناحيه پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و ائمه اطهارعليهم السّلام توصيه شده است که از اموري نظير دعا و توسل که در جاي خود اثبات شده است -که هريک از آنها اگر مؤثّرتر از اسباب وعلل عادي نباشند کمتر از آنها نيستند- کمک گرفته شود.
.
.
آن‏گاه براي خود توسّل، شيوه‏هاي مختلفي بيان شده است که از جمله آنها نوشتن عريضه است.
..
عريضه گاهي خطاب به خداوند تبارک و تعالي نوشته مي‏شود ودر آن فرد نيازمند ضمن اشاره به مشکل و حاجت مورد نظر خود به مقام و منزلت يکي از معصومين‏عليهم السّلام يا همه آنها در پيشگاه خداوند متوسل مي‏شود؛ و يا اين‏که عريضه مستقيما به معصوم‏عليه السلام نوشته مي‏شود تا او بواسطه قرب و ارج و منزلتي که در نزد خداوند متعال از او برآورده شدن يا برطرف گشتن آن حاجت و مشکل را درخواست نمايد؛
.
و يا اين‏که خود معصوم‏عليه السّلام بواسطه ولايت و قدرتي که از ناحيه پروردگار عالم به او اعطا شده است، به اذن خداوند مهربان اين نياز و گرفتاري را برطرف سازد.
.
بديهي است که هيچ‏يک از اين امور با قيودي که به آنها ذکر شد به اموري نظير شرک و بت‏پرستي و... منتهي نمي‏شوند.


ــــــــــــــــــــــ
(1) الرائد/ ج2/ ص183
(2) فرهنگ معين / ج2 / ص2288



.
 

توجيه عقلي و ادله نقلي عريضه نويسي
.
از بررسي مجموعه آيات و رواياتي که در صدد تبيين منزلت وکمالات وجودي اهل‏بيت‏عليهم السّلام هستند، چنين معلوم مي‏شود که ائمه اطهارعليهم السّلام علاوه بر ولايت تشريعي يعني حقّ تبيين وتشريح احکام وآيات الهي ورهبري سياسي وديني واجتماعي جامعه، که اصطلاحا به آن امامت گفته مي‏شود؛ از منزلت والاي ولايت تکويني نيز برخوردارند. اين بُعد از کمال که گاهي از آن تعبير به «ولايت تصرّف» و «ولايت معنوي» مي‏شود،
.
.
نوعي از اقتدار وتسلط فوق‏العاده در امور نظام هستي است که با توجه به دارا بودن مراتب بالاي کمالات معنوي و قرب به حضرت حقّ با عنايات مخصوص خداوند متعال معجزات وکرامات منقول از آن ذوات مقدسه، ناشي از اين بُعد ولايتي آنهاست.
.
توضيح آن‏که برطبق جهان بيني اسلامي، انسان از چنان استعدادي برخوردار است که از طريق انجام عبادات وترک گناهان مي‏تواند به مرتبه‏اي از کمال برسد که تمام اعضاء وجوارح بدن او الهي بشود. يعني به جايي مي‏رسد که چشم او جز حقّ را نمي‏بيند و گوش او به غير از حقّ را نمي‏شناسد، وپاي او جز در راه حقّ قدم بر نمي‏دارد ودست او جز در مسير حقّ کاري انجام نمي‏دهد.
.
و در يک کلام در تمام رفتارها و عملکردها جز به کار حقّ خود را مشغول نمي‏سازد. يعني به تمام معني خليفةاللّه مي‏شود. تصوّرات وتصرّفاتش همه رحماني مي‏گردد. از اين مرتبه از کمال در حديث قدسي مشهور که امام صادق‏عليه السلام آن را از وجود مبارک پيامبر اکرم‏صلّي اللّه عليه و آله روايت مي‏کنند، با اين تعابير ياد شده است:
.
قال اللّه عزّوجلّ: ما تقرّب إليّ عبدٌ بشي‏ءٍ أحبُ إليّ ممّا افترضتُ عليه وإنّه يتقرّب اليّ بالنافلة حتي احبّهُ فإذا أَحْبَبْتُهُ کنتُ سمعهُ الذي يسمع بهِ وبصرهُ الذي يبصر بهِ ولسانه الذي ينطق به ويدهُ الذي يبطش بها. إن دعاني أجبته، وإن سألني أعطيتهُ. [1] .
.
­ خداوند عزّوجلّ مي‏فرمايند: هيچ بنده‏اي با هيچ وسيله‏اي به من نزديک نشده است که از فرائض نزد من محبوب‏تر باشد. همانا بنده به وسيله نوافل ومستحبّات -که من آنها را واجب نکرده‏ام ولي او تنها به خاطر محبوبيّت آنها در نزد من، به انجام‏شان مي‏پردازد- به من نزديک مي‏شود تا به جايي که محبوب من مي‏گردد، همين که محبوب من گشت، من گوش او مي‏شوم که با آن مي‏شنود، وچشم او مي‏شوم که با آن مي‏بيند، وزبان او مي‏شوم که با آن سخن مي‏گويد، ودست او مي‏شوم که با آن حمله مي‏کند. در اين حال اگر مرا بخواند دعايش را اجابت مي‏کنم، واگر از من چيزي درخواست کند آن را به او مي‏دهم».
.
..
.
وقتي که انسان‏هاي معمولي از چنين قابليّتي برخوردارند، به طريق اولي ائمه اطهارعليهم السّلام به جهت کمالاتي که دارند مي‏توانند از منزلتي برخوردار شوند که بتوانند در شئونات مختلف عالم تکوين تصرّفاتي داشته باشند.
.
در اشاره به برخورداري اهلبيت‏عليهم السّلام به سطح بالايي از اين گونه ولايت است که در زيارت جامعه وارد شده است:
.
«بکم فتح اللّه وبکم يختم وبکم يمسک السماء أن تقع علي الأرض وبکم ينزّل الغيث»
.
«پروردگار عالم به برکت وجود شماست که خلق را آغاز مي‏کند و آن را به پايان مي‏رساند، وآسمان را از فرو افتادن بر زمين باز مي‏دارد، و باران را فرو مي‏فرستد».
.
به عبارت ديگر خداوند همه چيز را به وسيله شما که واسطه‏هاي فيض او هستيد ايجاد و اداره مي‏نمايد. وهمچنين در دعاي عديله در تشريح وتبيين قسمتي از برکات وجود مبارک حضرت امام زمان‏عليه السلام آمده است:
.
«ثمّ الحجّة الخلف القائم المنتظر المهدي المرجي الذي ببقائه بقيت الدنيا وبيمنه رُزق الوري وبوجوده ثبتت الأرض والسماء».
.
«سپس -بعد از امام عسکري‏عليه السلام - حجّت بعدي، قائم منتظر مهدي‏عليه السلام است که وي آن مايه اميدي است که به برکت بقاء وجود مبارک او، دنيا باقي و برقرار، و مخلوقات عالَم از روزي برخوردارند. همينطور در سايه وجود اوست که نظم و انسجام زمين وآسمان پاحفظ مي‏شود».
.
.
.
..
با در نظر گرفتن مطالب گذشته و تأمل در مضمون آياتي همانند:
.
1 - يا أيها الذين آمنوا اتّقوا اللّه وابتغوا إليه الوسيلة [2] .
­ اي کساني که ايمان آورده‏ايد! تقوا پيشه کنيد و وسيله‏اي براي تقرّب به خداوند انتخاب‏کنيد.
.
2- ولو أنّهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤک فاستغفروا اللّه واستغفر لهم الرسول لوجدوا اللّه توابا رحيما [3] .
­ اگر آنها هنگامي‏که به خود ستم کردند -گناه مرتکب شدند- و به سراغ تو آمده، و از خداوند طلب عفو و بخشش مي‏کردند، و تو نيز براي آنها طلب عفو مي‏نمودي، خداوند را توبه پذير ورحيم مي‏يافتند».
.
3- قالوا يا أبانا استغفر لنا ذنوبنا إنّا کنّا خاطئين قال سوف استغفر لکم ربّي انّه هو الغفور الرحيم [4] .
­ برادران يوسف گفتند: اي پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطاکار بوديم! يعقوب در پاسخ آنها فرمود: به زودي براي شما از خداوند طلب آمرزش خواهم کرد، همانا او آمرزنده ومهربان است».
.
.
و همچنين از دقت در مدلول و مضمون رواياتي نظير:
.
1- روايت ابوالوفاي شيرازي که بر طبق آن رسول اکرم‏صلّي اللّه عليه و آله فرمودند:
.
«چون درمانده و گرفتار شدي پس به حجّت استغاثه کن که او تو را در مي‏يابد، و حجّت براي کسي که از او استغاثه کند پناه و فرياد رس است». [5] .
.
2- مرد نابينايي تقاضاي دعا از پيامبرصلّي اللّه عليه و آله براي شفاي بيماري‏اش کرد، پيغمبرصلّي اللّه عليه و آله به او دستور دادند که چنين دعا کند:
«اللّهم إنّي أسئلک وأتوجه إليک بنبيّک محمّد نبيّ الرحمة، يا محمّد إنّي توجّهت بِک إلي ربّي في حاجتي لتقضي لي اللّهم شفّعه فيّ» [6] .
­ خداوندا! من از تو به خاطر پيامبرت که پيامبر رحمت است تقاضا مي‏کنم وبه تو روي مي‏آورم. اي محمّد! به وسيله تو به سوي پروردگارم براي انجام حاجتم توجه پيدا مي‏کنم، اي خداي من! او را شفيع من قرار بده».
.
3 - آنگاه که مادر گرامي‏حضرت علي‏عليه السلام رخت از جهان بربست، پيغمبر اکرم‏عليهم السّلام به او چنين دعا فرمود:
.
«اغفر لأمّي فاطمة بنت أسد و وسّع عليها مدخلها بحقّ نبيّک والأنبياء الذين من قبلي» [7] .
«خداوندا! مادرم فاطمه دختر اسد را بيامرز، و قبر را براي او وسيع گردان؛ بحقّ پيغمبرت وپيغمبراني که قبل از من بوده‏اند».
.
4- از امام رضاعليه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمودند:
هر گاه سختي و گرفتاري به شما روي آورد به وسيله ما از خداي عزّوجلّ کمک بخواهيد و اين است معني کلام خداوند متعال در قرآن کريم: «و للّه الاسماء الحُسني فادعوه بها» [8] .
..
..

و دعاهاي زيادي در توسل به خداي متعال بوسيله امامان‏عليهم السّلام در متون روايي وارد شده است از جمله در زمينه توسل به امام زمان‏عليه السلام چنين آمده است:
.
اللّهم انّي اسألک بحقّ وليّک و حجّتک صاحب الزّمان اِلاّ اغتني به جميع اموري و کفيتني به موتة کل موذٍ و طاغٍ و باغٍ و اغتني به فقد بلغ محمودي و کفيتني کل عددٍ و همٍّ و غم و دين و وُلدي و جميع اهلي و اخواني و من يعنيني امرُه و خاصّتي آمين يا ربّ العالمين. [9] .
.
.
بار خدايا من از تو مي‏خواهم به حقّ وليّ و حجّتت صاحب الزمان‏عليه السلام که مرا بر تمام امور ياريم کني و به او شرّ هر گونه موذي و سرکش و ستمگري را از من دور گرداني و به آن حضرت مرا ياري کني که تلاشم به آخر رسيده و هر گونه دشمني و همّ و غم و اندوه و قرض را از من و فرزندانم و تمام خاندانم و برادرانم و هر کس که کارش به من مربوط مي‏شود و بستگان نزديکم، کفايت کني،
اي پروردگار عالميان! همه اين درخواست‏هاي مرا اجابت فرما.
.
.
.
بنابراين، اقتدار فوق العاده تصرّف در شئون هستي، که در عرف عامه مردم از آن به برخورداري از توان انجام دادن کرامات و قدرت ارائه معجزات تعبير مي‏شود در حقيقت يک نعمت بزرگ خدا دادي است که در نتيجه سير کمالات روحي و تحصيل اعلاي از قرب الهي به افرادي خاصّ از انسانها اعطا مي‏شود، و آنها به برکت همان نعمت الهي مي‏توانند در جهان هستي تصرّفات فوق العاده‏اي بنمايند، و اين صفت کمالي از نظر ضعف و قوّت داراي مراتبي است که در اثر ميزان قرب و بُعد و مقدار سير معنوي در افراد مختلف فرق مي‏کند.
.
.
نتيجه آن که اعتقاد به برخورداري ائمه اطهارعليهم السّلام از چنين موهبتي، نه شرک است ونه سبب انکار قدرت واراده مطلقه خداوند مي‏شود.
.
[HIGHLIGHT=#e5e0ec]وقتي اصل مسأله توسّل به اهل‏بيت‏عليهم السّلام صورت قابل توجيه منطقي و برهاني پيدا کرد، مطلب بعدي اين است که توسّلات به چه شکل و يا شيوه‏اي بايد انجام گيرند؟  
.
در اين باره باتوجه به شرايط مختلف که پيش مي‏آيد دستور العمل‏هاي متفاوتي از ائمه اطهارعليهم السّلام نقل شده است که از جمله آنها شيوه عريضه‏نويسي است.
.
.
در اينجا با هدف آشنائي بيشتر با کمّ و کيف اين کار، نخست نمونه‏هايي از عريضه‏هاي موجود در کتابهاي مفصّل روايت و ادعيه، ارائه گرديده، سپس تعدادي از حکايت‏هاي موجود در اين زمينه که مشتمل بر اطلاعات کاملتري هستند جهت استفاده بيشتر علاقمندان تقديم خواهد شد.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
(1) كافي / ج1 /ص 352
(2) سوره مائده /35
(3) سوره نساء/ 62
(4) يوسف / 97 و 98
(5) نجم الثاقب / ص787
(6) وفاء الوفاء / ج3/ص1372
(7) جامع كبير طبراني
(8) بحار/ ج94/ ص22/ح17
(9) بحار/ ج94/ص34/ح22
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط محب فاطمه »

عريضه به امام زمان عليه السلام
.
الف - مرحوم محدّث قمي در کتاب منتهي الآمال به نقل از تحفة الزائر علامه مجلسي و مفاتيح النجاة سبزواري مي‏نويسد:
.
هرکس حاجتي دارد، آنچه را که ذکر مي‏شود در يک قطعه کاغذي بنويسد ودر ضريح يکي از ائمه‏عليه السلام بيندازد، يا کاغذ را ببندد ومهر کند وخاک پاکي را گِل سازد، وآن را در ميان گِل بگذارد ودر نهر يا چاه آب يا برکه‏اي بيندازد، با اين نيت که انشاء اللّه به خدمت حضرت صاحب الزمان صلوات اللّه وسلامه عليه برسد، و آن بزرگوار عهده‏دار برآورده شدن حاجت وي مي‏شود؛ عريضه اين‏چنين نوشته مي‏شود:
 ..  ..
«بسم اللّه الرحمن الرحيم»   
«کتبت يا مولاي صلوات اللّه عليک مستغيثا وشکوتُ ما نزل بي مستجيرا باللّه عزّوجلّ ثمّ بِک من أمرٍ قد دهمني واشغلَ قلبي وأطال فکري وسلبني بعض لُبّي وغيّر خطير نعمة اللّه عندي واسلمني عند تخيّل وروده الخليل وتبرء منّي عند ترائي إقباله إليّ الحميم وعجزتْ عن دفاعه حيلتي وخانني في تحمله صبري وقوّتي فلجأت فيه إليک وتوکلت في المسألةِ للّه جلّ ثناؤه عليه وعليک في دفاعه عنّي علما بمکانک من اللّه ربّ العالمين، وليّ التدبير ومالک الاُمور واثقا بک في المسارعة في الشفاعة إليه جلّ ثنائه في امري متيقّنا لإجابته تبارک وتعالي إياک باعطائي سؤلي وأنت يامولاي جدير بتحقيق ظنّي وتصديق أملي فيک في أمر کذا وکذا (وبه جاي کذا وکذا حاجات خود را ذکر نمايد) فيما لا طاقة لي بحمله ولاصبر لي عليه وان کنت مستحقا له ولاضعافه بقبيح افعالي وتفريطي في الواجبات التي للّه عزّوجلّ فأغثني يامولاي صلوات اللّه عليک عند اللّهف وقدّم المسألة للّه عزّوجلّ في أمري قبل حلول التلف وشماتة الأعداء فبک بسطت النعمة عليّ وأسئل اللّه جلّ جلاله لي نصرا عزيزا وفتحا قريبا فيه بلوغ الآمال وخير المبادي وخواتيم الأعمال والأمن من المخاوفِ کلّها في کل حال إنّه جلّ ثنائه لما يشاء فعّال وهو حسبي ونعم الوکيل في المبدء والمآل».
 
.
.
آنگاه در کنار نهر يا چاه يا برکه آب بايستد ويکي از وکلاي آن حضرت در دوره غيبت صغري را در نظر بياورد (عثمان بن سعيد عمروي، يا پسر او محمد بن عثمان، ياحسين بن روح يا علي بن محمد سمري) و با نام او را بخواند:
.
«يا فلان بن فلان - مثلا عثمان بن سعيد سپس اين چنين ادامه دهد:- سلام عليک أشهد أنّ وفاتک في سبيل اللّه وأنّک حيٌّ عند اللّه مرزوق وقد خاطبتک في حياتک التي لک عند اللّه عزّوجلّ وهذه رقعتي وحاجتي الي مولانا عليه السلام فسلّمها إليه وأنت الثقة الأمين».
سپس نوشته را در همان نهر يا چاه يا برکه آب بيندازد، انشاء اللّه حاجت او برآورده خواهد شد. [1] .
.
.
ب - و همچنين در اين زمينه مرحوم محدّث نوري در کتاب نجم الثاقب عريضه‏اي را خطاب به امام زمان‏عليه السلام از کتاب سعادات به اين صورت نقل کرده است.
 ..
«بسم اللّه الرحمن الرحيم»   .
توسّلت إليک يا أبا القاسم محمد بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن علي بن أبي طالب النبأ العظيم والصراط المستقيم وعصمة اللاجين بأمّک سيّدة نساء العالمين وبآبائک الطاهرين وبامّهاتک الطاهرات، بي-س والقرآن الحکيم والجبروت العظيم وحقيقة الإيمان ونور النور وکتاب مسطور ان تکون سفيري إلي اللّه تعالي في الحاجة...  
.
.
(بعد حاجت خود را مي‏نويسد) و اين نوشته را در مقداري گِل پاک گذاشته و آن را در آب جاري مي‏اندازد و در همان حال يکي از نواب اربعه را صدا کرده مي‏گويد: يا عثمان بن سعيد ويا محمد بن عثمان‏و... اوصلا قصّتي الي صاحب الزمان صلوات اللّه عليه. [2] .
.
.
ج - در کتاب دعاي بحارالانوار مرحوم علامه مجلسي، عريضه ديگري از کتاب مصباح شيخ ابوجعفر طوسي؛ با اين عبارت آمده است:
 ..
بسم اللّه الرحمن الرحيم   
«الي اللّه سبحانه وتقدّست اسماؤه، ربّ الأرباب وقاصم الجبابرة العظام، عالم الغيب، کاشف الضرّ، الذي سبق في علمه ما کان وما يکون، من عبده الذليل المسکين، الذي انقطعت به الاسباب، طال عليه العذاب، وهجرة الأهل، وباينه الصدّيق الحميم، فبقي مرتهنا بذنبه، قد أوبقه جرمه، وطلب النجاة فلم يجد ملجأً ولا ملتجأً غير القادر علي حلّ العقد ومؤبّد الأبد، ففزعي إليه واعتمادي عليه ولا لجأ ولا ملتجأ إلاّ إليه.
اللّهم إنّي أسألک بعلمک الماضي، وبنورک العظيم، وبوجهک الکريم، وبحجّتک البالغة أن تصلّي علي محمد وعلي آل محمّد وان تأخذ بيدي وتجعلني ممن تقبل دعوته وتقيل عثرته وتکشف کربته وتزيل ترحته، وتجعل له من امره فرجا ومخرجا وتردّ عنّي بأس هذا الظالم الغاشم وبأس الناس ياربّ الملائکة والناس، حسبي أنت وکفي من أنت حسبه، يا کاشف الاُمور العظام فإنّه لاحول ولاقوّة إلاّ بک». [3] .
 

.
متن اين استغاثه به درگاه خداوند تبارک وتعالي را به همراه عريضه‏اي که خطاب به حضرت امام زمان‏عليه السلام با اين عبارات نقل شده است:
 .
بسم اللّه الرحمن الرحيم   
«توسلت بحجة اللّه الخلف الصالح، محمّد بن الحسن بن علي بن محمّد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب النبأ العظيم والصراط المستقيم والحبل المتين عصمة الملجأ وقسيم الجنة والنّار أتوسّل إليک بآبائک الطاهرين الخيّرين المنتجبين واُمّهاتک الطاهرات الباقيات الصالحات الذين ذکرهم اللّه في کتابه فقال عزّ من قائل الباقيات الصالحات وبجدّک رسول اللّه صلّي اللّه عليه وآله وخليله وحبيبه وخيرته من خلقه أن تکون وسيلتي الي اللّه عزّوجلّ في کشف ضُرّي وحلّ عقدي وفرّج حسرتي وکشف بليّتي وتنفيس نزحتي وبکهيعص وبيس والقرآن الحکيم وبالکلمة الطيّبة وبمجاري القرآن وبمستقر الرحمة وبجبروت العظمة وباللوح المحفوظ وبحقيقة الإيمان وقوام البرهان وبنور النور وبمعدن النور والحجاب المستور والبيت المعمور وبالسبع المثاني والقرآن العظيم وفرائض الاحکام والمکلّم بالعبرانيّ والمترجم باليوناني والمناجي السرياني وما دار في الخطرات وما لم يحط به لالظّنون من علمک المخزون وبسترک المصون والتوراة والانجيل والزبور ياذا الجلال والاکرام صلّ علي محمد وآله وخذ بيدي وفرج عنّي بأنوارک واقسامک وکلماتک البالغة إنّک جواد کريم وحسبنا اللّه ونعم الوکيل ولاحول ولاقوّة إلاّ باللّه العليّ العظيم وصلواته وسلامه علي صفوته من ربيّته محمّد وذرّيته».
 
.
..
و آنگاه رقعه استغاثه را با بوي خوش معطر مي‏سازد و در ميان رقعه، عريضه امام زمان‏عليه السلام را قرار داده و هر دو را در داخل گِل پاک مي‏گذارد. سپس دو رکعت نماز مي‏خواند و بعد، آن را به درون چاه آب يا نهر جاري مي‏اندازد و بهتر است که اين کار در شب جمعه انجام گيرد. ضمنا وقتي که عريضه را در چاه يا نهر آب انداخت بلافاصله اين دعا را بخواند:
.
 .
«اللّهم إنّي اسألک بالقدرة التي لحظت بها البحر العجاج فأزبد وهاج ورماج وکان کالليل الداجّ طوعا لأمرک وخوفا من سطوتک فانتق اُجاجه وابتلق منهاحه وسجت جزائره وقدست جواهره تناديک حيتانه باختلاف لغاتها الهنا وسيدنا ما الذي نزل بنا وما الذي حلّ ببحرنا فقلت لها اسکني سأسکنک مليّا واجاور بکِ عبدا زکيّا فسکن وسبّح و وعد بضمائر المنح فلمّا نزل به ابن متّي بما ألمّ الظنون فلمّا صار في فيها سبّح في امعائها فبکت الجبال عليه تلهّفا واشفقت عليه الأرض تأسّفا فيونس في جوفه کموسي في تابوته لأمرک طائع ولوجهک ساجد خاضع فلمّا أحببت أن تقيه القيته بشاطي‏ء البحر شلوا لاتنظر عيناه ولاتبطش يداه ولاترکض رجلاه وانبتّ منّةً منک عليه شجرةٌ من يقطين وأجريت له فراتا من معين فلمّا استغفر وتاب خرقت له الي الجنة بابا إنّک أنت الوهاب. وتذکر الائمة واحدا واحدا. [4]  


.
سپس همه اسامي دوازده امام‏عليهم السّلام رإ ذکر مي‏کند.


ــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
(1) منتهي الامال / ص334
(2) نجم الثاقب /ص421
(3) همان
(4) بحارالانوار/ ج91/ص28و29
تصویر
Old-Moderator
Old-Moderator
پست: 802
تاریخ عضویت: جمعه ۲۸ دی ۱۳۸۶, ۴:۱۹ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1712 بار
سپاس‌های دریافتی: 2245 بار
تماس:

Re: نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط محب فاطمه »

حکايت شيخ صدوق (ره)
..
شيخ طوسي؛ و ديگران روايت کرده‏اند که محمدبن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه -که قبر شريف در شهر ري است- نقل مي‏کند که محمد بن علي ابن اسود به من حکايت کرد:
.
روزي پدرت (مرحوم علي بن الحسين بن موسي بن بابويه) بعد از درگذشت محمد بن عثمان عمري؛ -دومين نائب خاص امام زمان‏عليه السلام - عريضه‏اي به خدمت امام‏عليه السلام نوشت و آن را به حسين بن روح سوّمين نائب خاص امام عصرعليه السلام داد تا آن را به محضر مبارک حضرت بقيّةاللّه‏عليه السلام برساند.
.
در آن عريضه از حضرت درخواست کرده بود که از خداوند متعال بخواهند تا براي او فرزندي فقيه عطا نمايد -گويا علي‏بن الحسين چند سال بعد از ازدواج بچه‏دار نمي‏شد- پدرت نقل مي‏کرد:
.
سه روز بعد، حسين بن روح به من فرمود:
.
حضرت امام زمان‏عليه السلام دعا فرمودند، شما از همسر فعلي‏ات که دخترعمويت هست بچه‏دار نخواهي شد، بلکه به زودي با يک کنيز ديلمي ازدواج مي‏کني که دو فرزند فقيه وعالم از او نصيب تو خواهد شد.
..
عين عبارت امام‏عليه السلام در جواب نامه علي بن حسين چنين ذکر شده است:
.
«... قد دعونا اللّه لک بذلک وسترزق ولدين ذکرين خيّرين» [1] .
.
­ ما در اين باره به درگاه خداوند دعا نموديم، به زودي خداوند دو فرزند پسر اهل خير به تو عنايت خواهد فرمود».
..
مدتي از اين واقعه نگذشت که خداوند دو پسر به علي بن حسين عطا نمود، -يکي از آنها محمّد است که آثار بسيار ارزشمندي از وي به جاي مانده که از جمله آنهاست کتاب «کمال الدين و تمام النعمة» در دو جلد، که مجموعه مباحث اين کتاب به معارف امام زمان‏عليه السلام اختصاص دارد.
.
مؤلف آن را با هدف تبيين ابعاد مختلف مسأله مهدويت وپاسخ به شبهات مخالفين ومعاندين به دستور خود حضرت صاحب الزمان‏عليه السلام به نگارش در آورده [2] است و اثر ديگر اين فقيه بزرگوار کتاب بسيار ارزشمند فقهي «من لايحضره الفقيه» است که يکي از کتب اربعه شيعيان به حساب مي‏آيد و پسر دوّم ايشان حسين نام دارد که محدثين بسيار زيادي از نسل او بوجود آمدند- در ادامه محمد بن علي اسود مي‏گويد:
.
من راجع به خودم نيز از آن حضرت اين مسئلت را داشتم تا خداوند به برکت دعاي آن حضرت پسري براي من روزي فرمايد، که بنا به مصالحي درخواست من اجابت نشد.
.
بعد شيخ صدوق نقل مي‏کنند: محمد بن علي اسود هنگامي که مي‏ديد من به مجلس استادمان ابن‏وليد؛ رفت و آمد مي‏کنم ورغبت بيشتري به علم و کتب علمي دارم، مي‏فرمود:
.
جاي شگفتي نيست که تو چنين رغبت و شوقي در علم داري، چرا که تو به دعاي امام زمان‏عليه السلام به دنيا آمده‏اي. [3] .
.
همين‏طور محقق شوشتري نقل مي‏کند که شيخ صدوق همواره مي‏فرمود:
.
من به دعاي صاحب الامر متولد شده‏ام، و به اين موضوع افتخار مي‏کرد.
..
در اينجا مناسب است به نکته ديگري در زمينه منزلت پدر شيخ صدوق؛ در نزد امام يازدهم‏عليه السلام اشاره نمائيم:
.
نقل شده است که حضرت عسکري‏عليه السلام نامه‏اي به علي بن الحسين نوشتند و در آن نامه با اين عبارت به ايشان دعا کردند:
.
«... وجعل من صلبک اولادا صالحين...»
خداوند از نسل تو فرزندان شايسته‏اي قراردهد.
.
بر اين اساس مي‏توان گفت: تولد فرزندان علي بن الحسين به برکت دعاي دو امام يعني حضرت امام حسن عسکري ‏عليه السلام و حضرت بقية اللّه الاعظم‏ عليه السلام انجام يافته است.
.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) مجالس المؤمنين / قاضي نورالله شوشتري / ج1/ص253
(2) درمقدمه كمال الدين مرحوم شيخ صدوق در اين باره چنين مي نويسد
(3) اكمال الدين / ص502
تصویر
New Member
New Member
پست: 4
تاریخ عضویت: سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷, ۱۰:۴۶ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 1 بار
سپاس‌های دریافتی: 1 بار

Re: نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط Darya salar MILAD »

دوست نداشتم تاپیک باز کنم..شاید هم اینجا جای مناسبی نیست ولی به هر حال به امام زمان مربوط است...

آخر سریال یوسف رو می دیدم...چقدر با مستندات تاریخی منطبق بود و همچنین مسائلی که پیرامون ظهور منجی مطرح شد.

ضمنا اون پیرمردی که با یوسف صحبت از ظهور کرد مراد از چه کسی بود؟

یا حق.
Commander
Commander
پست: 509
تاریخ عضویت: جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۸۵, ۱۰:۳۱ ب.ظ
سپاس‌های ارسالی: 747 بار
سپاس‌های دریافتی: 635 بار

Re: نامه به آقا حقیقت یا خرافات؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پست توسط MAHDIYAR »

با سلام

داستان ملاقات حضرت یوسف با حضرت یعقوب نقلهای مختلفی دارد

آن پیرمرد هم حضرت خضر بود که به او گفت پیغمبر خاتم را می بینی و سلام من را به او برسان

یا علی
فَمَنْ اتبَعَ هُدايَ فَلايَضِلُ وَ لا يَشقَي( طه/123)
ارسال پست

بازگشت به “صاحب الزمان (عجّل الله تعالي فرجه الشّریف)”