اولا آیه ای که آوردم به طور روشن از وحی خدا به حواریون سخن می گوید و تعبیر آن به الهام تنها بهانه ایست برای نپذیرفتن حقیقت!
ثانیا در مورد ترجمه ای که از کتاب مزامیر آوردید، شما بهتر است به اصل عبری آن مراجعه کنید!
چرا ترجمه را می خوانید و مدعی هستید در اصل تحریف شده است!
آیا فکر نمی کنید؟
در اصل عبری چنین آمده است:
اصل عبری: هبو لیهوه بنی الیم
ترجمه فارسی قدیم: ای فرزندان خدا، خداوند را توصیف کنید.
در ترجمه های کتاب مقدس تقریبا هر جا کلمه خدا به کار رفته است، ترجمه ای از کلمه الوهیم است. که هیچ دلیلی برای خدا بودن آن وجود ندارد! الوهیم بر اساس نظر ابن میمون یهودی درجه ای از درجات ملائکه است نه خدا! مراجعه کنید به [External Link Removed for Guests]. عیسی مسیح خود را فرزند الوهیم می داند نه خدا!
خدا در عهدین، تنها و تنها یهوه است که در ترجمه ها به جای آن کلمه خداوند معمولا گذاشته می شود. البته کلمه ادونای نیز به خداوند ترجمه می شود. و نباید فکر کرد هر جا کلمه خداوند است، حتما ترجمه ای از یهوه است. به عنوان نمونه در بسیاری جاها شاگردان عیسی مسیح او را ادونای به عبری یا مرن به سریانی، به معنی آقایم یا سرورم خوانده اند در حالیکه در ترجمه ها آن را خداوند من ترجمه می کنند!!! که یک تحریف اساسی، البته در ترجمه است! نه تحریف در خود متن! به معنای درست یحرفون الکلم عن مواضعه توجه کنید!
به هر صورت ترجمه صحیح این عبارت همان چیزی است که اتفاقا در ترجمه های جدید انجام شده است:
ترجمه تفسیری:ای فرشتگان، خداوند را ستایش کنید!
ترجمه عصر جدید: ای فرشتگان آسمان، خداوند را ستایش کنید.
منتها مسئله با ترجمه های جدید این است که در اینجا الیم یا الوهیم را فرشته ترجمه می کنند! ولی وقتی به حضرت عیسی می رسند، او را فرزند خدا معرفی می کنند در حالیکه همانجا نیز کلمه الوهیم عبری یا الها سریانی به کار رفته است. ولی مترجمین مسیحی چون می خواهند فرزند خدا بودن عیسی را بیان کنند کلمات را از جای خود می گردانند و عیسی را پسر خدا میدانند در حالیکه عیسی خود را پسر الوهیم معرفی می کند و همه را توصیه به پرستش تنها و تنها یهوه می کند! نه الوهیم!
غرض بنده ورود به این جزئیات نبود فقط چون مطرح کردید توضیح دادم.
در مورد بحث آخر هم هیچ دلیلی وجود ندارد که الکتاب اشاره به تورات و انجیل باشد و هیچ قرینه ای برای آن ندارید و آسمان و ریسمان بافتن قرینه نمی شود!
گفته اید:
این کتاب قطعا اپوکریفا و سواپوکریفا نیست چون خود اهل کتاب این کتابها رااصلا به عنوان کتاب مقدس قبول ندارند که خدا بخواهد اینها را رد کند
کتاب در آیه باید کتابی باشد که اهل کتاب آن را مقدس می دانند.
اگر فرض شما را هم بپذیریم، همانطور که عرض کردم در همان مجموعه عهد عتیق(شامل 39 کتاب) و عهد جدید(شامل 27 کتاب) که همه اهل کتاب بر تقدس آن معترفند، قرآن تنها بر 5 کتاب اول عهد عتیق یعنی تورات، و 4 کتاب اول عهد جدید یعنی انجیل تاکید کرده است و مصدق آنها است.
لذا 34 کتاب مقدس از عهد قدیم و 23 کتاب مقدس از عهد جدید وجود دارد که قرآن در مورد آنها هیچ حکمی نداده است و چه بسا آنچه که اهل کتاب از خود نوشته اند و آن را من عند الله خوانده اند برخی از همین ها باشد، که حتما هست! بدعتهایی چون نامه های پولس کجا کتاب خداست؟
من از اول تاکید کرده و دارم که قرآن مصدق و موید و مهیمن تورات و انجیل است! نه عهد جدید و عهد قدیم!
خوب است به جای محاجه در آنچه نمی دانیم به تعقل و تفکر بیشتر در آیات الهی در تورات و انجیل و قرآن بپردازیم و در رمز و رازهایی که برای رشد و نمو ما انسانها در این کتب الهی نهفته است غور کنیم.
با نهایت احترام
سپهر محمدی